.
شاید نباشم
تو اما هر روز صبح
پنجره ی قلبت را باز کن
و "دوستت دارم " ها را
و "صبحت بخیر " ها را
و" مراقب خودت باش" ها را
نفس بکش
سپرده ام به آسمان
سپرده ام به صبح
#معصومه_صابر
شاید نباشم
تو اما هر روز صبح
پنجره ی قلبت را باز کن
و "دوستت دارم " ها را
و "صبحت بخیر " ها را
و" مراقب خودت باش" ها را
نفس بکش
سپرده ام به آسمان
سپرده ام به صبح
#معصومه_صابر
.
از تمامِ دارایی ها...
یکی دو گلدانِ شمعدانی دارم
یک جفت ماهیِ سرخ دارم
دوچرخه ای یادگارِ پدربزرگ
یک مدادِ دندان زده
چندتایی شعر...
و تا دلت بخواهد
دوستت دارم...
#حمید_جدیدی
.
از تمامِ دارایی ها...
یکی دو گلدانِ شمعدانی دارم
یک جفت ماهیِ سرخ دارم
دوچرخه ای یادگارِ پدربزرگ
یک مدادِ دندان زده
چندتایی شعر...
و تا دلت بخواهد
دوستت دارم...
#حمید_جدیدی
.
لعنتی را دوست دارم
مثل یک استکان چای کمر باریک است
نزدیکش که میشوم...
عطرش مثل دارچین توی سرم میپیچد!
توی چشم هایش زل میزنم و دستش را میگیرم
عطر هل، هولم میکند!
و میبوسمش، میبوسمش...
شیرین مثل نبات!
پس...
الکی نیست؛
خستگی هایم را دور میریزی!
معجون زیبای دوست داشتنی ام
#حامد_نیازی
مثل یک استکان چای کمر باریک است
نزدیکش که میشوم...
عطرش مثل دارچین توی سرم میپیچد!
توی چشم هایش زل میزنم و دستش را میگیرم
عطر هل، هولم میکند!
و میبوسمش، میبوسمش...
شیرین مثل نبات!
پس...
الکی نیست؛
خستگی هایم را دور میریزی!
معجون زیبای دوست داشتنی ام
#حامد_نیازی
❤1
و شاید پاییز
حکایت عشق زنجیروار برگهاست
هر کدام به خاطر دیگری
خود را به زمین میاندازند
و صدای خشخش خرد شدنشان
در زیر پای ما
آخرین پچپچهای «دوستت دارم» است...
#سمانه_مظلوم
حکایت عشق زنجیروار برگهاست
هر کدام به خاطر دیگری
خود را به زمین میاندازند
و صدای خشخش خرد شدنشان
در زیر پای ما
آخرین پچپچهای «دوستت دارم» است...
#سمانه_مظلوم
تو طلوع كردی
و عشق باز آمد،
شعر شكوفه كرد
و كبوتر شادى بال زنان بازگشت؛
تنهايى و خستگى بر خاک ریخت...
#احمد_شاملو
و عشق باز آمد،
شعر شكوفه كرد
و كبوتر شادى بال زنان بازگشت؛
تنهايى و خستگى بر خاک ریخت...
#احمد_شاملو
گاهی عشق
بودنُ و سوختن است
کدام ایستگاه
ریل های موازی رابهم می رساند؟
کسی چه می داند
شاید سرنوشت
دربینهایت کاری کند ...!
#محسن_فاضلی
بودنُ و سوختن است
کدام ایستگاه
ریل های موازی رابهم می رساند؟
کسی چه می داند
شاید سرنوشت
دربینهایت کاری کند ...!
#محسن_فاضلی
براے ستایش تو
همین کلمات روزمره کافی ست
همین که کجا می روی، دلتنگم.
برای ستایش تو
همین گل و سنگریزه کافی ست
تا از تو بتی بسازم.
#شمس_لنگرودے
همین کلمات روزمره کافی ست
همین که کجا می روی، دلتنگم.
برای ستایش تو
همین گل و سنگریزه کافی ست
تا از تو بتی بسازم.
#شمس_لنگرودے
دچار شدم،
بی آنکه بدانم
عاشق شدم بیآنکه بخواهم
من کجا !؟
عشق کجا !؟
دستهای تو اصرار داشت ...
#مجید_وادی
بی آنکه بدانم
عاشق شدم بیآنکه بخواهم
من کجا !؟
عشق کجا !؟
دستهای تو اصرار داشت ...
#مجید_وادی
❤2
میبویم گیسوانت را
تا فرشته ها حسودی کنند..
شانه می زنم موهایت را
تا حوری ها سرک بکشند
از بهشت برای تماشا..
شعر میگویم برای تو
تا کلمات کیف کنند
مست شوند
بمیرند..
#مصطفي_مستور
تا فرشته ها حسودی کنند..
شانه می زنم موهایت را
تا حوری ها سرک بکشند
از بهشت برای تماشا..
شعر میگویم برای تو
تا کلمات کیف کنند
مست شوند
بمیرند..
#مصطفي_مستور
.
به جام هستی ما، ای شراب عشق بجوش!
به بزم سادهی ما، ای چراغ ماه بتاب!
گُل امید من امشب شكفته در بر من
بیا و یك نفس ای چشم سرنوشت بخواب.
مگر نه خاك ره ِ این خرابه باید شد؟
بیا كه كام بگیریم از این جهان خراب.
#فریدون_مشیری
#شبتون_بخیر 🌙
به جام هستی ما، ای شراب عشق بجوش!
به بزم سادهی ما، ای چراغ ماه بتاب!
گُل امید من امشب شكفته در بر من
بیا و یك نفس ای چشم سرنوشت بخواب.
مگر نه خاك ره ِ این خرابه باید شد؟
بیا كه كام بگیریم از این جهان خراب.
#فریدون_مشیری
#شبتون_بخیر 🌙
تو اما معشوقه اى مى خواهى
كه برايت پاييز را،شالِ گردن ببافد...
يا از آن هايى كه ناز كردنشان،
انصافاً آنقدر مرغوب است كه فقط بايد بخرى!
من اما واژه ها را زير و رو ميكنم تا چيزى براى گرم كردن دلت بنويسم
و تو كه مى دانم آنقدر بى حوصله هستى كه ميل خواندن ندارى !
و من هنوز،
وقتى دلت هيچ چيز و هيچ چيز و هيچ چيز نمى خواهد،
خوب بلدم
خودم را اميدوار كنم به مُرَدَّد شدنت!
#علي_قاضي_نظام
كه برايت پاييز را،شالِ گردن ببافد...
يا از آن هايى كه ناز كردنشان،
انصافاً آنقدر مرغوب است كه فقط بايد بخرى!
من اما واژه ها را زير و رو ميكنم تا چيزى براى گرم كردن دلت بنويسم
و تو كه مى دانم آنقدر بى حوصله هستى كه ميل خواندن ندارى !
و من هنوز،
وقتى دلت هيچ چيز و هيچ چيز و هيچ چيز نمى خواهد،
خوب بلدم
خودم را اميدوار كنم به مُرَدَّد شدنت!
#علي_قاضي_نظام
❤2
نامه هایی که برایت میفرستم ،
بالشی پنبه ای نیستند
تا بر آنها بیآرامی ؛
من برایت نامه نمینویسم
که تو بیآرامی
این نامهها را مینویسم
که با من بمانی
وَ با من بمیری ..
#نزار_قبانی
بالشی پنبه ای نیستند
تا بر آنها بیآرامی ؛
من برایت نامه نمینویسم
که تو بیآرامی
این نامهها را مینویسم
که با من بمانی
وَ با من بمیری ..
#نزار_قبانی