Telegram Web Link

هرروز
به شوق تو
بهانه دست خورشید میدهم تابیدارم کند.‌‌‌‌..
من تمام لبخندهای
عاشقی راازلب هایت می نوشم...
جرعه جرعه...
چه تکرار
زیبایست
هرروزصبح
بیدارشدن
باخورشیدنگاهت.....
باخنده های تو...

#عرفان‌یزدانی
و امروز صبح
باز هواے چشمانت را ڪردم!
هوای یک بوسه،
و نگاه معصومانه‌ے ڪودڪانه‌ات...

در ڪجاے این شهر خوابیده‌ای؟
بوسه از ڪدام‌ سو روانه ڪنم؟
تا عطرش به لبانت بنشیند...

امروز هم شبیه دیروز‌
با خیالت پنجره را باز ڪردم!
من بودم‌ و خورشید،
و عابرے
ڪه شبیه تو راه می‌رفت...!

#مهران_رمضانیان

بعضی روزها
آدم دلش یک معجزه می خواهد،
معجزه‌ای شبیه به باران
معجزه‌ای شبیه به یک خیابان
که از آنسویش یک نفر بیاید
و هوای خوب خیابان را به خانه ات بیاورد.
یا بگذارید اینطور بگویم؛
بعضی روزها
آدم دلش یک نفر را می خواهد
که از آنسوی خیابان با باران بیاید،
با باران بنشیند و چکه چکه حال تو را خوب کند‌...


#حمید_رها
...
ز تو سرمست و خمارم خبر از خویش ندارم
سر خود نیز نخارم که تقاضای تو دارم

#مولانا
°

لعنتی را دوست دارم
مثل یک استکان چای کمر باریک است
نزدیکش که میشوم...
عطرش مثل دارچین توی سرم میپیچد!
توی چشم هایش زل میزنم و دستش را میگیرم
عطر هل ، هولم میکند!
و میبوسمش، میبوسمش ...
شیرین مثل نبات!
پس...
الکی نیست؛
خستگی هایم را دور میریزی!
معجون زیبای دوست داشتنی ام

#حامد_نیازی
بلا تکلیفم...
دُرُست مثل ...
نامه های عاشقانه ای که...
درحجم بی کسی...
به مقصد نرسیده اند...
و کسی سراغشان نمی آید...
جا مانده اند...
کنج پست خانه !!


#سوسن_درفش
°


من پُر از دوست داشتنِ توام
پر از ذراتِ معلّقِ عشقت
پر از آغوشی که الگوی قد و قواره‌ی توست
و حجمِ تنِ تو را در خودش گود انداخته است
من مسئولِ خواستنِ توام
و سرودی از این بهتر برای سرودن ندارم

#زهرا_سرکارراه
چون دلارام نیابم به چه چیز آرامم

#مولانا
°

شاید باورت نشود،
اما بی آنکه بدانی
تو را در لا به لای ؛
صفحات خط خطی شد‌ه‌ی دفترم
دوست دارم ..
و با کشیدن دستم بر روی خطوط
نوازشت میکنم ..!

#مانی_دانته

فالِ حافظ که بگیرند
همه می فهمند،
کارِ عاشق فقط اِی کاش
به یلدا نرسد...

#علی_رضایی

هر شبِ عمرم به یادت
اشک می ریزم ولی،
بعدِ حافظ خوانیِ
شب های یلدا بیشتر :)

#حامد_عسکری
#شبتون_بخیر 🌙
°
صبح است
باید همه خاطره ها را خواب کنم
نقابم را بردارم
و مثل یک زن خوشبخت
میزصبحانه را بچینم ...
صبح است
و شب با همه ی وسعتش
هنوز کنارم نشسته است ...!

#راضیه_عبدی
صبح من درحسرت چشمان توجا مانده است ....
جان دل پلکی بزن تا صبح من روشن شود ...

#شیما_سهرابی
منم که شیفتهٔ زلف تو ببوی توام

منم که واله و شیدای تو بموی توام

شنیده‌ام که ترا رحمتیست بی‌پایان

چهار چشم طمع دوخته بسوی توام

#فیض_کاشانی
شک می کنم
به رفتنِ زنی
که روحش را در خاطراتم
و عطرَش را
در تار و پود شال گردنی
که از سَرِ ماندن بافته بود
جا گذاشته است...


#آریا_نوری
خسته
ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻩ،
ﺑﯽ ﺷﮑﯿﺐ..
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ
ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ

ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﺪﺍﺭﺍ ﮐﻦ!

ﺑﻌﺪﻫﺎ..

ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ...

  
   #سیدعلی_صالحی
آن چشم مست بین که به شوخی و دلبری

قصد هلاک مردم هشیار می‌کند

#سعدی
تو درمان غم‌ها ز بیرون مجو

که پازهر و درمان غم‌ها تویی

اگر تا قیامت بگویم ز تو

به پایان نیاید سر و پا تویی

#مولانا
از من میپرسی عشق چیست؟
چشم هایم را میبندم
به تو فکر میکنم
و به بهترین پاسخ
ناخود آگاه لبخندی روی لبم مینشیند
آری عشق همین است ...

#سحر_رستگار
.


ای گلشن نیکویی امروز چه خوش بویی...


#مولانا
2025/10/22 09:10:24
Back to Top
HTML Embed Code: