‌جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت
مویی نفروشم به همه ملک جهانت

گر راه بگردانی و گر روی بپوشی
من می‌نگرم گوشه چشم نگرانت

#سعدی
@shere_molavi

خیمه بزن بر قلب من
صاحب این خانه تویی

مستم کن از جام لبت
ساقی و پیمانه تویی

‌@shere_molavi

دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد

#مولانا
@shere_molavi

با یک فنجان قهوه
هم می توان شاد شد

اگر یک دوست در کنار مان باشد
و آن دوست تویی . . .

چه دانی تو؟که در باطن چه شاهی
همنشین دارم...

#مولانا
@shere_molavi

نور خواهی مستعد نور شو
دور خواهی خویش‌بین و دور شو

#مولانا
@shere_molavi

هرچند در این هوس بسی باشی تو
بیقدر تو همچون مگسی باشی تو

زنهار مباش هیچکس تا برهی
آخر که تو باشی که کسی باشی تو

#مولانا
@shere_molavi

دامش
نديدم
ناگهان
در وی گرفتار آمدم

#مولانا
@shere_molavi

.
من به سوی باغ و گلشن می روم
تو نمی آیی میا من می روم.....

بوی سیب آمد مرا از باغ جان
مست گشتم سیب خوردن می روم

#مولانا
@shere_molavi

ولی «میمِ» مالکیت
اون‌قدر مفهوم جذابیه
که عالیجناب #سعدی هم فرموده:

«جان بر افشانم اگر سعدیِ خویشم خوانی»

@shere_molavi