Telegram Web Link
⚡️

به اِولین و ثمین باغچه‌بان
چه بگویم؟ سخنی نیست.

می‌وزد از سرِ امید، نسیمی،
لیک، تا زمزمه‌یی ساز کند
در همه خلوتِ صحرا
به ره‌اش
نارونی نیست.

چه بگویم؟ سخنی نیست.

پُشتِ درهای فروبسته
شب از دشنه و دشمن پُر
به کج‌اندیشی
خاموش
نشسته‌ست.

بام‌ها
زیرِ فشارِ شب
کج،
کوچه
از آمدورفتِ شبِ بدچشمِ سمج
خسته‌ست.
چه بگویم؟ ــ سخنی نیست.

در همه خلوتِ این شهر، آوا
جز ز موشی که دَرانَد کفنی، نیست.

وندر این ظلمت‌جا
جز سیانوحه‌ی شومُرده زنی، نیست.

ور نسیمی جُنبد
به ره‌اش
نجوا را
نارونی نیست.

چه بگویم؟
سخنی نیست...

#احمد_شاملو

💘⛄️ @Sheresepid ⛄️💘
👍247
در این روزهای آخر اسفند...
وقتی که خانه ات کلاه سفیدش را
به احترام بنفشه ها از سر بر می دارد...
تو نیز خاکسترهای تلخ این زمستان
از آستین بتکان...
و چشم های غبار گرفته اش را با روزنامه های بد خبر دیروز برق بینداز...
تا تعبیر خواب های اردیبهشتی ات
راه زیادی نمانده است...

#عباس_صفاری

💘⛄️ @Sheresepid ⛄️💘
13👍8👎1


تو فراموشم نخواهی کرد جانا، تا ابد

ردپای چشمهایم بر دلت جا مانده است

#مهدی_محققی

💘⛄️ @Sheresepid ⛄️💘
👍178
از بلبل سرمست نوایی شنوم
وز باد سماع دلربایی شنوم

در آبْ همه خیال یاری بینم
وز گل همه بوی آشنایی شنوم


#مولانا
🌾@sheresepid🌾
12👍3
شب آن شب ، عشق پَر می‌زد میانِ کوچه بازارم
تو را در کوچه می‌دیدم که پا در کوچه بگذارم

به یادم هست باران شد ، تو این را هم نفهمیدی
و من آرام رفتم تا برایت چتر بردارم

تو‌ می‌لرزیدی و دستم چه عاجز می‌شدم وقتی
تو را می‌خواست بنویسد به رویِ صفحه ، خودکارم

میانِ خویش گم بودی میانِ عشق و دلتنگی
گمانم صبح فهمیدی که من آن‌ سویِ دیوارم

هوا تاریک‌تر می‌شد ، تو زیرِ ماه می‌خواندی
"مرا عهدی‌ست با جانان ، که تا جان در بدن دارم"

چه شد در من نمی‌دانم ، فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظـه فهمیدم که خیلی دوستت دارم

از آن پس هر شب این کوچه ، طنینِ عشق را دارد
تو آن‌ سو شعر می‌خوانی ، من این‌ سو از تو سرشارم

سحر از راه می‌آید ، تو در خورشید می‌گنجی
و من هر روز مجبورم ، زمان را بی‌تو بشمارم


شبانگاهان که برگردی ، به‌ سویت بازمی‌گردم
اگرچه گفته‌ام هر شب که این هست آخرین بارم

#نجمه_زارع

🌾 @sheresepid 🌾
12👍3
خودم را بی مناسبت دعوت میکنم به صرف چایی

و با لبخند از خودم می پرسم: خوبی؟
با بغض جواب می دهم :نه
دوباره میپرسم :چقدر نه ؟

پایم را می اندازم روی پای دیگرم
و چایی ام را با گریه هورت می کشم

من بمیرم برای خودم ...

برای تسلاهایی
که زخم شد از تنهایی



#آرزوحاجی_طاهروردی


🌾@sheresepid 🌾
19👍6👎3
آمدنت
حلول بهار است
حلول اردیبهشت
و نامت را تا می برم
چونان مستی بعد از شراب
سرخوش می شوم
خیالت عشق است و
تماشایت عشق
و نگاهت زنده ام می دارد
چون دم مسیحا
تا می بینمت
چونان جنین بی جانی که شوق زیستن دارد
بر می خیزم و نام بلندت را
فریاد می دارم
و امان از رایحه گل سرخ
که درون بهشت گیسوانت
موج‌ می زند
تا بو می کشم خیالت را
لبخند میهمان لبانم می شود
توووو ماهی
همان ماه که شب های بلند زمستانم را
روشن می دارد
همان ماه
که روی لب های سرخم
بوسه ای به رنگ عشق می کارد

#امیر_عباس_خالق_وردی

🌾 @sheresepid 🌾
11👎3👍2
میدانم‌ تو
یڪ ممنوعہ ای!
یڪ "نباید"...
اما نمیدانم
این را بہ روح سرڪشم
چطور بفهمانم،
تو میدانی؟




#یاسمن_فاطمی_نسب

🌾 @sheresepid 🌾
12👍10👎4
هر بامداد!
درس تو را می‌خوانم،

همچنان‌که درس جزییات گل سرخ را می‌خوانم! 

برگ به برگ
و کاسبرگ به کاسبرگ
تو را مرور می‌کنم!

همانطور که کنسرت پیانوی موتسارت را!
یا شعری عاشقانه را، از عصر عباسی!

#نزار_قبانی

🌾@sheresepid 🌾
8👍2👎1
و عشق اگر پرنده‌ای بود
که پرّ می‌‌کشید
به آسمانِ شهرِ تو می‌‌رسید
اگر دستت را دراز می‌‌کردی
و در آغوشت
عشق را آغاز می‌‌کردی
آه‌ حتی اگر خانه هامان به هم نزدیک بود
اگر دست هامان به هم می‌‌رسید
اگر آغوشِ تو قفسی بود
اگر من پرنده‌ای …

#نیکی‌_فیروزکوهی

🌾@sheresepid 🌾
11👍2👎2
چند اسکناس مچاله،
چند نخ شکسته‌ی سیگار،
آه، بلیط یک طرفه
چیزی غمگین‌تر از تو
در جیب‌های دنیا پیدا نکرده‌ام ...!

#گروس_عبدالملکیان

🌾@sheresepid 🌾
14👎4👍1
حتما که نباید
فاجعه شوے
تا شعرے برایت بنویسم!
همین که نیستے
خودش کتابی است...!
برویم سراغ جلد بعدے...!


#صفا_وهابی


🌾@sheresepid 🌾
13👍7👎1
هی فکر می‌کنم
مخصوصا به تو فکر می‌کنم
آنقدر فکر می‌کنم
که یادم می‌رود به چه فکر می‌کنم

به تو فکر می‌کنم
مثل مومنی که به ایمانِ باد و به تکلیف بید
به تو فکر می‌کنم
مثل مسافر به راه
مثل علف به ابر
مثل شکوفه به صبح و مثل واژه به شعر

به تو فکر می‌کنم
مثل خسته به خواب و نرگس به اردیبهشت
به تو فکر می‌کنم
مثل کوچه به روز
مثل نوشتن به نی
مثل خدا به کافر خویش و مثل زندان به زندگی


به تو فکر می‌کنم
مثل کلید به قفل
مثل قصه به کودک
به تو فکر می‌کنم
مثل آسمان به ستاره و ستاره به شب

به تو فکر می‌کنم
مثل نقطه به خط
مثل حروف الفباء به عین
مثل حروف الفباء به شین
مثل حروف الفباء به قاف

همین
هر چه گفتم
انگار انتظارِ آسان رسیدن به همین سه حرف آخر بود

حالا باید بخوابم
فردا باز هم به تو فکر خواهم کرد
مثل دریا به ادامه ی خویش

#سید_علی_صالحی

🌾@sheresepid 🌾
10👍10
پنج شنبه ؛
عشقِ یواشکیِ هفته است ...

آن قدر شیطنت می کند ؛
که آخرش رسوا می شود ...

من ؛
عاشقِ این رسواشدن های عاشقانه ام ...

#نرگس_صرافیان_طوفان

🌾@sheresepid 🌾
👍84👎3
دو به شَکَّـــــم
از تو بنویسم؟
یا نه از چشم ِ بَد‌ تو را پنهان کنم !

گیریم از تو نوشتم , معروف شدی ...
فقط مانده
من ِ بی دست و پا
از لابه لای ِ چرکنویس ِ شاعران تو را جمع کنم

اصلا” نفوس بد نمیزنم
مینویسم ,ولی
جای تو....
جای خالی می گذارم
حالا
پر کردنش با شما
با کسی
که شبیه به من
یک (تو) داشته باشد فقط.

#آرزوحاجی_طاهروردی

🌾@sheresepid 🌾
18👍5
ڪَاهے ببوس مرا و بڪَو عاشق منی
در ڪار خیر حاجت
هیچ استخارہ نیست...




#حسین_شفیع_زاده

🌾@sheresepid 🌾
13👍1
غم
باش و
به من
خو کن و
از غیر
جدا شو ...


#زهرا_سرکارراه

🌾 @sheresepid 🌾
12👍5
تو
عطر
کدام خوشبوترین
گل جهانی
که هر جا می نویسمت
شکوفه می دهی ...؟!

#کامران_رسول_زاده

🌾@sheresepid 🌾
10👍6
در حیات ِ پیشین
شایـــد با تو همسایه بودم
شایـــد از پشت پنجره
تورا دیده بودم
و این رابطه را تــــا پشت در
تــــا کاسه آش ِ نذری
پیش برده بودم

شایــــد تو پادشاه بودی
من در آرزوی
ملکه شدن مُردم

شاید عشق ممنوعه بودی
دچار وَهم و ترس بودم
دچار سوءتعبیر هایی شبیه به
عشق محال بودم
شاید به هزارویک دلیل
از تو
دور افتادَم
و شاید
شایــــد که نه , من حَتم دارم
قبل از تولد عاشق ات بودم

#آرزوحاجی_طاهروردی

🌾@sheresepid 🌾
👍137
گاهی بی صدا نگاهت می کنم
مرا ببخش که پنهانی دوستت دارم
و با نگاهم
از فاصله ها
دورآ دور
یواشکی می بوسمت.

#امید_آذر


🌾@sheresepid 🌾
9👍2👎1
2025/07/08 20:36:57
Back to Top
HTML Embed Code: