🔴 داستان واقعی از زبان شهید کافی
برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند
حجت الاسلام شیخاحمدکافی فرمودند :
یک نفر از رفقا از یزد نامه ای به من نوشته؛ آدم دینی خوبی است از عاشقان امام زمان است، از رفقای من است. در نامه چیزی نوشته که مرا چند روز است منقلب کرده؛ گرچه این پیغام خیلی به علما رسیده، به مرحوم مجلسی گفته به شیخ مرتضی انصاری گفته به شیخ عبدالکریم حائری گفته و... ، این بنده خدا نوشته: من چهل شبِ چهارشنبه از یزد می آمدم مسجد جمکران، توسلی و حاجتی داشتم.
شب چهارشنبه چهلمی، دو هفته قبل بود. در مسجد جمکران خسته بودم، گفتم ساعتی اول شب بخوابم، سحر بلند شوم برنامه ام را انجام بدهم. در صحن حیاط هوا گرم بود، خوابیده بودم یک وقت دیدم از در مسجد جمکران یک مشت طلبه ها ریختند تو، گفتم چه خبر است؟ گفتند: آقا آمده.
🔺 من خوشحال دویدم رفتم جلو، آقا را دیدم اما نتوانستم جلو بروم. حضرت فرمودند: برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند. به خدا قسم آی مردم دعاهایتان اثر دارد، ناله هایتان اثر دارد. خود آقا به مرحوم مجلسی فرموده: مجلسی به شیعه ها بگو برایم دعا کنند. هِی پیغام می دهد، به خدا دلش خون است.
قربان غریبی ات شوم مهدی جان
📚 کتاب ملاقات با امام زمان در مسجد جمکران، ص۱۵۸
@shikhkafi
برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند
حجت الاسلام شیخاحمدکافی فرمودند :
یک نفر از رفقا از یزد نامه ای به من نوشته؛ آدم دینی خوبی است از عاشقان امام زمان است، از رفقای من است. در نامه چیزی نوشته که مرا چند روز است منقلب کرده؛ گرچه این پیغام خیلی به علما رسیده، به مرحوم مجلسی گفته به شیخ مرتضی انصاری گفته به شیخ عبدالکریم حائری گفته و... ، این بنده خدا نوشته: من چهل شبِ چهارشنبه از یزد می آمدم مسجد جمکران، توسلی و حاجتی داشتم.
شب چهارشنبه چهلمی، دو هفته قبل بود. در مسجد جمکران خسته بودم، گفتم ساعتی اول شب بخوابم، سحر بلند شوم برنامه ام را انجام بدهم. در صحن حیاط هوا گرم بود، خوابیده بودم یک وقت دیدم از در مسجد جمکران یک مشت طلبه ها ریختند تو، گفتم چه خبر است؟ گفتند: آقا آمده.
🔺 من خوشحال دویدم رفتم جلو، آقا را دیدم اما نتوانستم جلو بروم. حضرت فرمودند: برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند. به خدا قسم آی مردم دعاهایتان اثر دارد، ناله هایتان اثر دارد. خود آقا به مرحوم مجلسی فرموده: مجلسی به شیعه ها بگو برایم دعا کنند. هِی پیغام می دهد، به خدا دلش خون است.
قربان غریبی ات شوم مهدی جان
📚 کتاب ملاقات با امام زمان در مسجد جمکران، ص۱۵۸
@shikhkafi
❤️ دادگاه
در زمان خلافت حضرت علی (ع) در کوفه، زره آن حضرت گم شد و پس از چند روز نزد یک مسیحی پیدا شد. حضرت علی (ع) او را نزد قاضی برد و اقامه ی دعوی کرد که این زره از آن من است؛ نه آن را فروختهام و نه به کسی بخشیدهام و اکنون آن را نزد این مرد یافته ام. قاضی به مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه میگویی؟
مسیحی گفت: این زره مال من است، در عین حال گفته ی مقام خلافت را نیز تکذیب نمی کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد).
قاضی رو کرد به حضرت علی (ع) و گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است؛ بنابراین بر تو است که بر مدعای خود شاهد بیاوری. حضرت علی (ع) خندید و گفت: قاضی راست میگوید؛ ولی من شاهدی ندارم.
قاضی روی این اصل که مدعی، شاهدی ندارد به نفع مسیحی حکم داد و او هم زره را برداشت و رفت؛ ولی مرد مسیحی که خود بهتر میدانست زره مال چه کسی است، پس از آن که چند گامی برداشت وجدانش برآشفت شد و برگشت و گفت: این روش حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حکومت انبیاء است و اقرار کرد که زره از آن امام علی (ع) است.
طولی نکشید که او را دیدند در حالی که مسلمان شده بود و با شوق و ایمان زیر پرچم علی(ع) در جنگ نهروان میجنگید . سایه، پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا؟ آفتابی چون علی در سایه ی پیغمبر است!
[۱]: اشتباه قاضی این است که طبق علمش که علی (ع) را خلیفه ی رسول خدا (ص) و معصوم از گناه و اشتباه میداند (یا باید بداند)، عمل نکرده و از آن حضرت نیز مانند دیگران شاهد میطلبد. (شاید علت لبخند آن حضرت که در ادامه میخوانید همین بوده است. )
📙داستان راستان / ۲۲ - ۲۱: به نقل از: بحار الأنوار ۵۹۸/۹: الامام علی صوت العدالة الانسانیة / ۶۳.
@shikhkafi
در زمان خلافت حضرت علی (ع) در کوفه، زره آن حضرت گم شد و پس از چند روز نزد یک مسیحی پیدا شد. حضرت علی (ع) او را نزد قاضی برد و اقامه ی دعوی کرد که این زره از آن من است؛ نه آن را فروختهام و نه به کسی بخشیدهام و اکنون آن را نزد این مرد یافته ام. قاضی به مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه میگویی؟
مسیحی گفت: این زره مال من است، در عین حال گفته ی مقام خلافت را نیز تکذیب نمی کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد).
قاضی رو کرد به حضرت علی (ع) و گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است؛ بنابراین بر تو است که بر مدعای خود شاهد بیاوری. حضرت علی (ع) خندید و گفت: قاضی راست میگوید؛ ولی من شاهدی ندارم.
قاضی روی این اصل که مدعی، شاهدی ندارد به نفع مسیحی حکم داد و او هم زره را برداشت و رفت؛ ولی مرد مسیحی که خود بهتر میدانست زره مال چه کسی است، پس از آن که چند گامی برداشت وجدانش برآشفت شد و برگشت و گفت: این روش حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حکومت انبیاء است و اقرار کرد که زره از آن امام علی (ع) است.
طولی نکشید که او را دیدند در حالی که مسلمان شده بود و با شوق و ایمان زیر پرچم علی(ع) در جنگ نهروان میجنگید . سایه، پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا؟ آفتابی چون علی در سایه ی پیغمبر است!
[۱]: اشتباه قاضی این است که طبق علمش که علی (ع) را خلیفه ی رسول خدا (ص) و معصوم از گناه و اشتباه میداند (یا باید بداند)، عمل نکرده و از آن حضرت نیز مانند دیگران شاهد میطلبد. (شاید علت لبخند آن حضرت که در ادامه میخوانید همین بوده است. )
📙داستان راستان / ۲۲ - ۲۱: به نقل از: بحار الأنوار ۵۹۸/۹: الامام علی صوت العدالة الانسانیة / ۶۳.
@shikhkafi
چرا سید نظام الدین موسوی درباره ماجرای 140 سکه شفافسازی نمیکند؟
چند ماه قبل از انتخابات مجلس دوازدهم خبری در رسانه ملی و فضای مجازی منتشر شد که نماینده مجلسی 140 سکه دریافت کرده است اما نام وی هیچگاه رسانه ای نشد. تا اینکه وحید اشتری در توئیتی تلویحی انگشت اتهام را به سمت سیدنظام الدین موسوی نشانه رفت و موسوی نیز اشتری را تهدید به شکایت کرد اما هیچ وقت این شکایت اتفاق نیفتاد!
اما اکنون و پس از گذشت چند ماه از این اتهامات کانال تلگرامی حاشیه نیوز نیز اسناد جدیدتری از این موضوع را منتشر کرده، حال افکار عمومی منتظر است واقعیت ماجرا را بداند و رسانهها از نماینده فعلی مردم تهران در مجلس یازدهم و سر لیست نامزدهای دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم در امنا انتظار دارند که برای روشن شدن ابعاد موضوع نسبت به شفافسازی آن اقدام نماید.
پر واضح است که چنین اتهامی منجر به مخدوش شدن چهره سایر اعضای لیست امنا می شود، پس جناب موسوی باید بداند شفافسازی و پاسخ به این ابهامات به زدودن اتهام فساد از مسئولان جمهوری اسلامی و اعتماد بیش از پیش مردم به مدیران و نمایندگان کمک می کند.
@shikhkafi
چند ماه قبل از انتخابات مجلس دوازدهم خبری در رسانه ملی و فضای مجازی منتشر شد که نماینده مجلسی 140 سکه دریافت کرده است اما نام وی هیچگاه رسانه ای نشد. تا اینکه وحید اشتری در توئیتی تلویحی انگشت اتهام را به سمت سیدنظام الدین موسوی نشانه رفت و موسوی نیز اشتری را تهدید به شکایت کرد اما هیچ وقت این شکایت اتفاق نیفتاد!
اما اکنون و پس از گذشت چند ماه از این اتهامات کانال تلگرامی حاشیه نیوز نیز اسناد جدیدتری از این موضوع را منتشر کرده، حال افکار عمومی منتظر است واقعیت ماجرا را بداند و رسانهها از نماینده فعلی مردم تهران در مجلس یازدهم و سر لیست نامزدهای دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم در امنا انتظار دارند که برای روشن شدن ابعاد موضوع نسبت به شفافسازی آن اقدام نماید.
پر واضح است که چنین اتهامی منجر به مخدوش شدن چهره سایر اعضای لیست امنا می شود، پس جناب موسوی باید بداند شفافسازی و پاسخ به این ابهامات به زدودن اتهام فساد از مسئولان جمهوری اسلامی و اعتماد بیش از پیش مردم به مدیران و نمایندگان کمک می کند.
@shikhkafi
🔴 آیا ایشان وصیتی هم داشتند؟
متأسفانه از ایشان وصیتنامه مکتوبی نمانده است. وصی ایشان شهید آیت الله مدنی تبریزی بودند که میفرمودند: مرحوم کافی دو سه ماه قبل از وفاتشان وصیتنامه را از من گرفتند تا تغییراتی در آن اعمال کنند و پس بدهند، ولی دیگر فرصتی نشد که برگرداند، اما وصیت شفاهی داشتند که روی منبر گفتهاند: اگر من وسط هفته مردم، جنازه مرا تا جمعه نگه دارید و کنار جنازه من دعای ندبه بخوانید.
شهادت ایشان هم روز جمعه و نیمه شعبان بود، اما متأسفانه نگذاشتند به وصیت ایشان عمل شود و زمزمه انقلاب هم بود و ساواک میترسید که تشییع جنازه کافی، انقلاب را در تهران به سرانجام برساند و لذا این اتفاق در تهران نیفتاد، اما در مشهد این اتفاق افتاد، در شهری که هنوز شعار مرگ بر شاه شروع نشده بود، این شعار شروع شد و ساواک جنازه را از مردم گرفت و مخفیانه در «خواجهربیع» دفن کرد.
در رشت مهدیه بزرگی است که از باقیاتالصالحات ایشان میباشد و جمعیت زیادی هم میآیند و برای دعای ندبه در آنجا نذر میکنند. سال 86 به مناسبتی در رشت بودم دیدم، تا سال 90 نوبت گرفتهاند و فقط هم، نوار مرحوم کافی میگذارند و یک سخنران هم قبل از آن سخنرانی میکند.
به هر حال، عمده اثر ایشان نوارهای ایشان است که هنوز دست به دست میگردند. بعضی از بزرگان در مورد نوارهای ایشان میفرمودند: ما نوار مرحوم کافی را میگذاریم و با خانواده گوش میکنیم و سخنان ایشان برای ما در حکم درس اخلاق است.
❌ از زبان حاج محسن کافی فرزند شهید
@shikhkafi
متأسفانه از ایشان وصیتنامه مکتوبی نمانده است. وصی ایشان شهید آیت الله مدنی تبریزی بودند که میفرمودند: مرحوم کافی دو سه ماه قبل از وفاتشان وصیتنامه را از من گرفتند تا تغییراتی در آن اعمال کنند و پس بدهند، ولی دیگر فرصتی نشد که برگرداند، اما وصیت شفاهی داشتند که روی منبر گفتهاند: اگر من وسط هفته مردم، جنازه مرا تا جمعه نگه دارید و کنار جنازه من دعای ندبه بخوانید.
شهادت ایشان هم روز جمعه و نیمه شعبان بود، اما متأسفانه نگذاشتند به وصیت ایشان عمل شود و زمزمه انقلاب هم بود و ساواک میترسید که تشییع جنازه کافی، انقلاب را در تهران به سرانجام برساند و لذا این اتفاق در تهران نیفتاد، اما در مشهد این اتفاق افتاد، در شهری که هنوز شعار مرگ بر شاه شروع نشده بود، این شعار شروع شد و ساواک جنازه را از مردم گرفت و مخفیانه در «خواجهربیع» دفن کرد.
در رشت مهدیه بزرگی است که از باقیاتالصالحات ایشان میباشد و جمعیت زیادی هم میآیند و برای دعای ندبه در آنجا نذر میکنند. سال 86 به مناسبتی در رشت بودم دیدم، تا سال 90 نوبت گرفتهاند و فقط هم، نوار مرحوم کافی میگذارند و یک سخنران هم قبل از آن سخنرانی میکند.
به هر حال، عمده اثر ایشان نوارهای ایشان است که هنوز دست به دست میگردند. بعضی از بزرگان در مورد نوارهای ایشان میفرمودند: ما نوار مرحوم کافی را میگذاریم و با خانواده گوش میکنیم و سخنان ایشان برای ما در حکم درس اخلاق است.
❌ از زبان حاج محسن کافی فرزند شهید
@shikhkafi
❤️ دمی با کافی
حجه الاسلام کافی در سال 1338 ش به توصیه شهید آیه الله سید اسدالله مدنی جهت وعظ و تبلیغ ، نجف اشرف را ترک نمود و عازم مشهد گردید ، در همین دوران بود که با صبیه ارشد آیه الله سید حسین موسوی خراسانی ( شاهرودی ) – خانم طاهره موسوی خراسانی – ازدواج نمود .
وی پس از ازدواج جهت ادامه تحصیل راهی شهر مقدس قم شده و با عشق و علاقه ای دو چندان در محضر درس علمای قم از جمله آیه الله شیخ محمد یزدی حاضر و کسب فیض نمود .
حجه الاسلام کافی در پاسخ به سؤال مندرج در فرم بیوگرافی ساواک در سال 42 ، میزان تحصیلات خود را خارج فقه و اصول عنوان نموده است . از این زمان به بعد است که به صورت جدی تر ، قدم در عرصه تبلیغ نهاد و به طور تخصصی این رشته را انتخاب و به موعظه و ارشاد پرداخت اندک اندک آوازه منبرهای او از قم و مشهد فراتر رفت و در اقصی نقاط کشور طنین انداز شد .
مردم شهرهای مختلف وی را دعوت و این امر گاهی موجب رقابت بین آنان می گردید . اخلاص و ارادت وی به حضرت بقیه الله الاعظم و ارائه سبکی نوین و منحصر در امر ارشاد ، تبلیغ و تبیین معارف اسلامی وی را محبوب بسیاری نمود .
وی پس از مسافرتهای متعدد و اقامتهای کوتاه مدت در تهران ، نهایتاً با اصرار برخی از دوستانش در اواخر 1342 ش به تهران عزیمت نمود و در خانه ای استیجاری در محله قنات آباد تهران سکنی گزید و پس از مدتی به منطقه امیریه نقل مکان نمود که تا هنگام رحلت در آنجا ساکن بود.
@shikhkafi
حجه الاسلام کافی در سال 1338 ش به توصیه شهید آیه الله سید اسدالله مدنی جهت وعظ و تبلیغ ، نجف اشرف را ترک نمود و عازم مشهد گردید ، در همین دوران بود که با صبیه ارشد آیه الله سید حسین موسوی خراسانی ( شاهرودی ) – خانم طاهره موسوی خراسانی – ازدواج نمود .
وی پس از ازدواج جهت ادامه تحصیل راهی شهر مقدس قم شده و با عشق و علاقه ای دو چندان در محضر درس علمای قم از جمله آیه الله شیخ محمد یزدی حاضر و کسب فیض نمود .
حجه الاسلام کافی در پاسخ به سؤال مندرج در فرم بیوگرافی ساواک در سال 42 ، میزان تحصیلات خود را خارج فقه و اصول عنوان نموده است . از این زمان به بعد است که به صورت جدی تر ، قدم در عرصه تبلیغ نهاد و به طور تخصصی این رشته را انتخاب و به موعظه و ارشاد پرداخت اندک اندک آوازه منبرهای او از قم و مشهد فراتر رفت و در اقصی نقاط کشور طنین انداز شد .
مردم شهرهای مختلف وی را دعوت و این امر گاهی موجب رقابت بین آنان می گردید . اخلاص و ارادت وی به حضرت بقیه الله الاعظم و ارائه سبکی نوین و منحصر در امر ارشاد ، تبلیغ و تبیین معارف اسلامی وی را محبوب بسیاری نمود .
وی پس از مسافرتهای متعدد و اقامتهای کوتاه مدت در تهران ، نهایتاً با اصرار برخی از دوستانش در اواخر 1342 ش به تهران عزیمت نمود و در خانه ای استیجاری در محله قنات آباد تهران سکنی گزید و پس از مدتی به منطقه امیریه نقل مکان نمود که تا هنگام رحلت در آنجا ساکن بود.
@shikhkafi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 مسجد جای اینجور کارهاست
➖ برگرفته از جلسات «تربیتِ تقوا محور در خانواده، مسجد و مدرسه» در فاطمیۀ بزرگ تهران، جلسۀ پنجم
هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)
@shikhkafi
➖ برگرفته از جلسات «تربیتِ تقوا محور در خانواده، مسجد و مدرسه» در فاطمیۀ بزرگ تهران، جلسۀ پنجم
هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)
@shikhkafi
❤️ دمی با کافی
اقدامات حجتالاسلام کافی پس از شهادت آیتالله سید محمدرضا سعیدی در زندان ساواک (21 / 3 / 1349) نیز از جمله موضوعاتی بود که وی را مجدداً در کانون توجه ساواک قرار داد.
از آن جا که آیتالله سعیدی از نامدارترین شاگردان امام خمینی بود و به جهت مبارزات سیاسیاش پیوسته تحت نظر ساواک قرار داشت و بارها توسط آنان دستگیر و ممنوعالمنبر شده بود، لذا ساواک نسبت به انتشار خبر شهادت وی و انتشاردهندگان این خبر حساسیت بسیار داشت.
در این میان حجتالاسلام کافی با شنیدن خبر شهادت آیتالله سعیدی از پای ننشست و خبر شهادت وی را در یک ملاقات خصوصی در مدرسه برهان شهر ری منتشر کرد.
پس از آن نیز بلافاصله راهی مشهد شد و ضمن اقامت در منزل پدر همسرش، آیتالله شاهرودی این خبر را به تمام افرادی که به دیدارش میآمدند ابلاغ کرد.
@shikhkafi
اقدامات حجتالاسلام کافی پس از شهادت آیتالله سید محمدرضا سعیدی در زندان ساواک (21 / 3 / 1349) نیز از جمله موضوعاتی بود که وی را مجدداً در کانون توجه ساواک قرار داد.
از آن جا که آیتالله سعیدی از نامدارترین شاگردان امام خمینی بود و به جهت مبارزات سیاسیاش پیوسته تحت نظر ساواک قرار داشت و بارها توسط آنان دستگیر و ممنوعالمنبر شده بود، لذا ساواک نسبت به انتشار خبر شهادت وی و انتشاردهندگان این خبر حساسیت بسیار داشت.
در این میان حجتالاسلام کافی با شنیدن خبر شهادت آیتالله سعیدی از پای ننشست و خبر شهادت وی را در یک ملاقات خصوصی در مدرسه برهان شهر ری منتشر کرد.
پس از آن نیز بلافاصله راهی مشهد شد و ضمن اقامت در منزل پدر همسرش، آیتالله شاهرودی این خبر را به تمام افرادی که به دیدارش میآمدند ابلاغ کرد.
@shikhkafi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ 🎬
#استاد_شجاعی 🎤
√ حضرت فاطمهی معصومه سلاماللهعلیها نقطهی مرکزی صدور تمدن اسلام به تمام جهان است .
@shikhkafi
#استاد_شجاعی 🎤
√ حضرت فاطمهی معصومه سلاماللهعلیها نقطهی مرکزی صدور تمدن اسلام به تمام جهان است .
@shikhkafi
❤️ امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: بسم الله تاج سوره ها است
بانام و يارى خداى بخشنده و مهربان شروع مى كنيم ؛ خدايى كه لطفش به همه است ، مهرش همگانى و هميشگى است .
ديگران يا لطفى ندارند، يا هميشه ندارند، يا به همه ندارند، يا هدفشان مهربانى نيست ، ولى خداوند، حتى آفريدنش بر اساس لطف و مهربانى است : ((الا من رحم ربى و لذلك خلقهم )) .
اگر برخى مشمول رحمت پروردگار نمى شوند، بستگى به خودشان دارد. اگر آب دريا، به توپ نفوذ نكرد، دريا تقصيرى ندارد، توپ در بسته است .
اگر نور خورشيد، از ديوارى عبور نكرده بخاطر عدم قابليت ديوار است نه نور . رحمت الهى گسترده است ، ولى گاهى كسانى با كار و فكر باطل خود، رحمت را به روى خود مى بندند.
بسم الله در اول هر كار، رمز عشق به خدا و توكل بر او و استمداد از او وابستگى به اوست .
بسم الله ، چنگ زدن و اعتصام ، به نام الهام بخش خداوند، و گريز از وسوسه هاى شيطان است .
بسم الله ، در راس تمام كتابهاى آسمانى بوده و پيامبران نيز شروع كارشان به نام الله بوده ، اين كار انسان را در پناه و حفاظت خدا مى دهد و آنكه به خدا پناهنده شود، به راه مستقيم رهنمون مى شود.(و من يعتصم بالله فقد هدى الى صراط مستقيم )
بسم الله ، نشان بندگى خدا و وابستگى به اوست ، يعنى اينكه : خدايا، تو را فراموش نكرده ام ، هر كارم را با نام تو آغاز مى كنم و خود را بيمه مى سازم و به كمك تو شيطان را فرارى مى دهم .
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: بسم الله تاج سوره ها است و نشان امان و رحمت است و در اول سوره برائت كه بسم الله نيامد، چون برائت و بيزارى از كفار است و اين نبايد با رحمت باشد.
@shikhkafi
بانام و يارى خداى بخشنده و مهربان شروع مى كنيم ؛ خدايى كه لطفش به همه است ، مهرش همگانى و هميشگى است .
ديگران يا لطفى ندارند، يا هميشه ندارند، يا به همه ندارند، يا هدفشان مهربانى نيست ، ولى خداوند، حتى آفريدنش بر اساس لطف و مهربانى است : ((الا من رحم ربى و لذلك خلقهم )) .
اگر برخى مشمول رحمت پروردگار نمى شوند، بستگى به خودشان دارد. اگر آب دريا، به توپ نفوذ نكرد، دريا تقصيرى ندارد، توپ در بسته است .
اگر نور خورشيد، از ديوارى عبور نكرده بخاطر عدم قابليت ديوار است نه نور . رحمت الهى گسترده است ، ولى گاهى كسانى با كار و فكر باطل خود، رحمت را به روى خود مى بندند.
بسم الله در اول هر كار، رمز عشق به خدا و توكل بر او و استمداد از او وابستگى به اوست .
بسم الله ، چنگ زدن و اعتصام ، به نام الهام بخش خداوند، و گريز از وسوسه هاى شيطان است .
بسم الله ، در راس تمام كتابهاى آسمانى بوده و پيامبران نيز شروع كارشان به نام الله بوده ، اين كار انسان را در پناه و حفاظت خدا مى دهد و آنكه به خدا پناهنده شود، به راه مستقيم رهنمون مى شود.(و من يعتصم بالله فقد هدى الى صراط مستقيم )
بسم الله ، نشان بندگى خدا و وابستگى به اوست ، يعنى اينكه : خدايا، تو را فراموش نكرده ام ، هر كارم را با نام تو آغاز مى كنم و خود را بيمه مى سازم و به كمك تو شيطان را فرارى مى دهم .
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: بسم الله تاج سوره ها است و نشان امان و رحمت است و در اول سوره برائت كه بسم الله نيامد، چون برائت و بيزارى از كفار است و اين نبايد با رحمت باشد.
@shikhkafi
❤️ دمی با کافی
حجه الاسلام کافی در سال 1338 ش به توصیه شهید آیه الله سید اسدالله مدنی جهت وعظ و تبلیغ ، نجف اشرف را ترک نمود و عازم مشهد گردید ، در همین دوران بود که با صبیه ارشد آیه الله سید حسین موسوی خراسانی ( شاهرودی ) – خانم طاهره موسوی خراسانی – ازدواج نمود .
وی پس از ازدواج جهت ادامه تحصیل راهی شهر مقدس قم شده و با عشق و علاقه ای دو چندان در محضر درس علمای قم از جمله آیه الله شیخ محمد یزدی حاضر و کسب فیض نمود .
حجه الاسلام کافی در پاسخ به سؤال مندرج در فرم بیوگرافی ساواک در سال 42 ، میزان تحصیلات خود را خارج فقه و اصول عنوان نموده است . از این زمان به بعد است که به صورت جدی تر ، قدم در عرصه تبلیغ نهاد و به طور تخصصی این رشته را انتخاب و به موعظه و ارشاد پرداخت اندک اندک آوازه منبرهای او از قم و مشهد فراتر رفت و در اقصی نقاط کشور طنین انداز شد .
مردم شهرهای مختلف وی را دعوت و این امر گاهی موجب رقابت بین آنان می گردید . اخلاص و ارادت وی به حضرت بقیه الله الاعظم و ارائه سبکی نوین و منحصر در امر ارشاد ، تبلیغ و تبیین معارف اسلامی وی را محبوب بسیاری نمود .
وی پس از مسافرتهای متعدد و اقامتهای کوتاه مدت در تهران ، نهایتاً با اصرار برخی از دوستانش در اواخر 1342 ش به تهران عزیمت نمود و در خانه ای استیجاری در محله قنات آباد تهران سکنی گزید و پس از مدتی به منطقه امیریه نقل مکان نمود که تا هنگام رحلت در آنجا ساکن بود.
@shikhkafi
حجه الاسلام کافی در سال 1338 ش به توصیه شهید آیه الله سید اسدالله مدنی جهت وعظ و تبلیغ ، نجف اشرف را ترک نمود و عازم مشهد گردید ، در همین دوران بود که با صبیه ارشد آیه الله سید حسین موسوی خراسانی ( شاهرودی ) – خانم طاهره موسوی خراسانی – ازدواج نمود .
وی پس از ازدواج جهت ادامه تحصیل راهی شهر مقدس قم شده و با عشق و علاقه ای دو چندان در محضر درس علمای قم از جمله آیه الله شیخ محمد یزدی حاضر و کسب فیض نمود .
حجه الاسلام کافی در پاسخ به سؤال مندرج در فرم بیوگرافی ساواک در سال 42 ، میزان تحصیلات خود را خارج فقه و اصول عنوان نموده است . از این زمان به بعد است که به صورت جدی تر ، قدم در عرصه تبلیغ نهاد و به طور تخصصی این رشته را انتخاب و به موعظه و ارشاد پرداخت اندک اندک آوازه منبرهای او از قم و مشهد فراتر رفت و در اقصی نقاط کشور طنین انداز شد .
مردم شهرهای مختلف وی را دعوت و این امر گاهی موجب رقابت بین آنان می گردید . اخلاص و ارادت وی به حضرت بقیه الله الاعظم و ارائه سبکی نوین و منحصر در امر ارشاد ، تبلیغ و تبیین معارف اسلامی وی را محبوب بسیاری نمود .
وی پس از مسافرتهای متعدد و اقامتهای کوتاه مدت در تهران ، نهایتاً با اصرار برخی از دوستانش در اواخر 1342 ش به تهران عزیمت نمود و در خانه ای استیجاری در محله قنات آباد تهران سکنی گزید و پس از مدتی به منطقه امیریه نقل مکان نمود که تا هنگام رحلت در آنجا ساکن بود.
@shikhkafi
❤️ حکایت شنیدنی از زبان شهید کافی
شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.می خواست کمکش کنم
لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین
رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه را خواب دیدم
فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟
آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه به من دارند
وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی
ولو به جواب دادن سوال رهگذری.
@shikhkafi
شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.می خواست کمکش کنم
لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین
رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه را خواب دیدم
فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟
آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه به من دارند
وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی
ولو به جواب دادن سوال رهگذری.
@shikhkafi
🔴 اشتیاق امام نسبت به محبین و منتظرین خود و آرامش دل ایشان با دیدن یکی از شیعیان...
🌕 آقا امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ وَ رُؤْيَتَكُمْ وَ زِيَارَتَكُمْ وَ إِنِّي لَعَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُوا عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ أَنَا فِي الْمَدِينَةِ بِمَنْزِلَةِ الشَّعْرَةِ أَتَقَلْقَلُ حَتَّى أَرَى الرَّجُلَ مِنْكُمْ فَأَسْتَرِيحَ إِلَيْهِ»
«سوگند به خدا كه من بوى شما را دوست دارم و ارواح شما را دوست دارم و زيارت و ديدار شما را دوست دارم و حقا كه من بر دين خدا و دين فرشتگان خدا هستم اى شيعيان ، شما با ورع مرا بر اين دين يارى كنيد ؛ من در تمام مدينه مانند يک دانه جو تک و تنها هستم ، در تمام مدينه حركت مى كنم تا يكى از شما را ببينم و با ملاقات و ديدار او، استراحت خاطر برايم حاصل شود.»
📗بحارالانوار،ج ۶۵، ص۲۸
📗الدعوات (راوندی) ص ۲۷۴
📗المحاسن ج۱، ص ۱۶۳
🔸اهل بیت صلوات الله علیهم منتظر شما هستند راستی ، امام زمان عجل الله فرجه نیز مشتاق ماست:
🌕حضرت مهدی علیهالسلام:
اگر دعا کنید، برای دعایتان آمین میگویم و چنان چه دعا نکنید، من برایتان دعا میکنم. برای لغزش هایتان استغفار میکنم و حتی بوی شما را دوست دارم...
«اللهم عجل لولیڪ الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها»
@shikhkafi
🌕 آقا امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ وَ رُؤْيَتَكُمْ وَ زِيَارَتَكُمْ وَ إِنِّي لَعَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُوا عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ أَنَا فِي الْمَدِينَةِ بِمَنْزِلَةِ الشَّعْرَةِ أَتَقَلْقَلُ حَتَّى أَرَى الرَّجُلَ مِنْكُمْ فَأَسْتَرِيحَ إِلَيْهِ»
«سوگند به خدا كه من بوى شما را دوست دارم و ارواح شما را دوست دارم و زيارت و ديدار شما را دوست دارم و حقا كه من بر دين خدا و دين فرشتگان خدا هستم اى شيعيان ، شما با ورع مرا بر اين دين يارى كنيد ؛ من در تمام مدينه مانند يک دانه جو تک و تنها هستم ، در تمام مدينه حركت مى كنم تا يكى از شما را ببينم و با ملاقات و ديدار او، استراحت خاطر برايم حاصل شود.»
📗بحارالانوار،ج ۶۵، ص۲۸
📗الدعوات (راوندی) ص ۲۷۴
📗المحاسن ج۱، ص ۱۶۳
🔸اهل بیت صلوات الله علیهم منتظر شما هستند راستی ، امام زمان عجل الله فرجه نیز مشتاق ماست:
🌕حضرت مهدی علیهالسلام:
اگر دعا کنید، برای دعایتان آمین میگویم و چنان چه دعا نکنید، من برایتان دعا میکنم. برای لغزش هایتان استغفار میکنم و حتی بوی شما را دوست دارم...
«اللهم عجل لولیڪ الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها»
@shikhkafi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 وقتی حاجت داری ....!!!
👤آیت الله مجتهدی تهرانی
👤آیت الله مجتهدی تهرانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥حواله علامه امینی
👤استاد فاطمی نیا
👤استاد فاطمی نیا
✨﷽✨
🌼آدمِ كسی نباش!
✍علامه جعفری میگفت روزی طلبهی فلسفهخوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. ذهنِ نقاد و سوالات بديع داشت كه بیپاسخ مانده بود. پاسخها را كه میشنيد، مثل تشنهای بود كه آب خنكی يافته باشد. خواهش كرد برايش درسی بگويم و من كه ارزشِ اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش اُبُهّت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت در او كاسته نشد. میدانستم اين شيفتگی، به اِستقلالِ فكرش صدمه میزند. تصميم گرفتم فرصتِ تعليم را قربانی اِستقلالِ ضميرش كنم.
روزی كه قرار بود برای درس بيايد، درِ خانه را نيمباز گذاشتم. دوچرخهی فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركاتِ كودكانه كردم. ديدمش كه سَرِ ساعت، آمد. از كنارِ در، دقايقی با شگفتی مرا نگريست. با هيجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی يك كلمه، رفت كه رفت.
اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفری با آن همه خدماتِ فكری و فرهنگی به اسلام ، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، اميد دارم. يكی همين دوچرخهبازی آن روز است!
درسِ استاد آن شب آن بود كه دنبالِ آدمهای بزرگ بگرديد و سعی كنيد دركشان كرده از وجودشان توشه برگيريد. امّا مُريد و واله كسی نشويد. شما اِنسانيد و اَرزشتان به اِدراك و اِستقلالِ عقلتان است. عقلتان را تعطيل و تسليم كسی نكنيد. آدمِ كسی نشويد؛ هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.
🌼آدمِ كسی نباش!
✍علامه جعفری میگفت روزی طلبهی فلسفهخوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. ذهنِ نقاد و سوالات بديع داشت كه بیپاسخ مانده بود. پاسخها را كه میشنيد، مثل تشنهای بود كه آب خنكی يافته باشد. خواهش كرد برايش درسی بگويم و من كه ارزشِ اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش اُبُهّت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت در او كاسته نشد. میدانستم اين شيفتگی، به اِستقلالِ فكرش صدمه میزند. تصميم گرفتم فرصتِ تعليم را قربانی اِستقلالِ ضميرش كنم.
روزی كه قرار بود برای درس بيايد، درِ خانه را نيمباز گذاشتم. دوچرخهی فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركاتِ كودكانه كردم. ديدمش كه سَرِ ساعت، آمد. از كنارِ در، دقايقی با شگفتی مرا نگريست. با هيجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی يك كلمه، رفت كه رفت.
اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفری با آن همه خدماتِ فكری و فرهنگی به اسلام ، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، اميد دارم. يكی همين دوچرخهبازی آن روز است!
درسِ استاد آن شب آن بود كه دنبالِ آدمهای بزرگ بگرديد و سعی كنيد دركشان كرده از وجودشان توشه برگيريد. امّا مُريد و واله كسی نشويد. شما اِنسانيد و اَرزشتان به اِدراك و اِستقلالِ عقلتان است. عقلتان را تعطيل و تسليم كسی نكنيد. آدمِ كسی نشويد؛ هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.
🌷 آیت الله بهجت (ره) می فرمود :
☘️ آیت الله غروی اصفهانی همیشه سفارش می کردن به اهتمام ورزیدن اذکار روزانه و خواندن نوافل و بخصوص خواندن هر روز زیارت عاشورا .
🌿 اما ذکری همیشه بر لب داشتند با سؤال و دقت در اعمال ایشان در اواخر عمرشان متوجه شدم سوره مبارکه "إنا أنزلناه في ليلة القدر" را دائما بر لب دارن .
📖 فریادگر توحید ، صفحه ۸۶ .
☘️ آیت الله غروی اصفهانی همیشه سفارش می کردن به اهتمام ورزیدن اذکار روزانه و خواندن نوافل و بخصوص خواندن هر روز زیارت عاشورا .
🌿 اما ذکری همیشه بر لب داشتند با سؤال و دقت در اعمال ایشان در اواخر عمرشان متوجه شدم سوره مبارکه "إنا أنزلناه في ليلة القدر" را دائما بر لب دارن .
📖 فریادگر توحید ، صفحه ۸۶ .
❤️ دمی با کافی
به دلیل تداوم سخنرانیهای مرحوم کافی علیه رژیم و تشبیه شاه به فرعون، معرفی امام خمینی به عنوان نائب امام زمان (عج) و طلب دعا برای سلامتی و خلاصی امام از دست رژیم، انتقاد از حکومت به دلیل زندانی کردن روحانیون، اظهار خشنودی از ترور حسنعلی منصور و به کار بردن تعبیر حکومت ظالم و ستمگر در باره رژیم پهلوی، جملگی مواردی بودند که عوامل رژیم نمیتوانستند به سادگی از آنها چشمپوشی کنند، لذا پس از سخنرانی وی در مسجد حضرتی در 2 اسفند 1343 وی مجدداً دستگیر و روانه زندان قزل قلعه شد.
قرار بازداشت موقت او به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی توسط رئیس شعبه هفت بازپرسی دادستانی ارتش صادر شد و با وجود اعتراض حجتالاسلام کافی به دستور صادره، شش روز بعد دادگاه عادی شماره سه اداره دادرسی ارتش، رأی صادره را تأیید کرد.
پس از آن دادگاه شماره دو دادرسی ارتش در حالی که بیش از چهار ماه از بازداشت وی گذشته بود، ایشان را به دو ماه حبس تأدیبی با احتساب مدت بازداشت قبلی محکوم کرد.
@shikhkafi
به دلیل تداوم سخنرانیهای مرحوم کافی علیه رژیم و تشبیه شاه به فرعون، معرفی امام خمینی به عنوان نائب امام زمان (عج) و طلب دعا برای سلامتی و خلاصی امام از دست رژیم، انتقاد از حکومت به دلیل زندانی کردن روحانیون، اظهار خشنودی از ترور حسنعلی منصور و به کار بردن تعبیر حکومت ظالم و ستمگر در باره رژیم پهلوی، جملگی مواردی بودند که عوامل رژیم نمیتوانستند به سادگی از آنها چشمپوشی کنند، لذا پس از سخنرانی وی در مسجد حضرتی در 2 اسفند 1343 وی مجدداً دستگیر و روانه زندان قزل قلعه شد.
قرار بازداشت موقت او به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی توسط رئیس شعبه هفت بازپرسی دادستانی ارتش صادر شد و با وجود اعتراض حجتالاسلام کافی به دستور صادره، شش روز بعد دادگاه عادی شماره سه اداره دادرسی ارتش، رأی صادره را تأیید کرد.
پس از آن دادگاه شماره دو دادرسی ارتش در حالی که بیش از چهار ماه از بازداشت وی گذشته بود، ایشان را به دو ماه حبس تأدیبی با احتساب مدت بازداشت قبلی محکوم کرد.
@shikhkafi