احسان فریدی را فراموش نکنیم
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۱۵ اکتبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۱۵ اکتبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
نامه زندانیان هم بند رضا خندان: عدم اجازه ملاقات مصداق نقض حقوق بشر است
🔸پیشتر دربارهی وضعیت نگرانکنندهی رضا خندان، فعال حقوق بشر و همسر نسرین ستوده، هشدار داده بودم. اکنون، پس از نه ماه محرومیت او از دیدار با خانواده، جمعی از همبندیانش در زندان اوین نامهای منتشر کردهاند. در این نامه آمده است که مقامهای زندان اوین رضا خندان را از دیدار با همسرش محروم کردهاند و تلاش فرزندانش برای ملاقات نیز با خشونت مأموران روبهرو شده است. خانم ستوده و دخترشان مهراوه به دلیل امتناع از رعایت حجاب اجباری از ملاقات با او منع شدهاند، و رضا خندان از ۸ مهر ۱۴۰۴ در اعتراض به این رفتار غیرانسانی دست به تحصن زده است.
✍️در ادامه، متن کامل نامهی زندانیان سیاسی همبند با رضا خندان را میخوانید:
🔹اکنون بیش از ۹ ماه است که مقام های زندان اوین، رضا خندان را از دیدار همسرش، نسرین ستوده محروم کرده اند و تلاش فرزندانش برای ملاقات با او نیز از سوی کارکنان زندان به درگیری و خشونت کشیده شده است.
🔹نسرین ستوده، همسر رضا خندان و دخترش مهراوه به دلیل تن ندادن به حجاب اجباری مورد نظر مسئولان زندان اوین از ملاقات با این فعال حقوق بشر محروم شده اند .
🔹رضا خندان که به دلیل اعتراض به حجاب اجباری به سه سال و نیم زندان محکوم شده است در اعتراض به ممانعت مسئولان زندان از ملاقات او با همسرش از روز سه شنبه ۸ مهر ۱۴۰۴ تحصن خود را در مقابل دفتر مقامات زندان اوین آغاز کرده است.
ما زندانیان سیاسی همبند با رضا خندان ، تصمیم مقام های زندان برای محرومیت او و همسرش از ملاقات به بهانه ی حجاب را نوعی شکنجه ی سفید علیه این زندانی و خانواده اش می دانیم.
مقام های زندان اوین در حالی بر اعمال حجاب اجباری به عنوان شرط ملاقات اصرار می کنند که اکنون دولت، مجلس، نیروی انتظامی و بسیاری از سازمان ها و ادارات از اعمال حجاب اجباری بر شهروندان عقب نشسته اند.
🔹محرومیت زندانی از ملاقات ، نقض آشکار حقوق بشر است. آن هم در حالی که راه های قانونی دیگری از جمله فرستادن زندانی به مرخصی وجود دارد که رضا خندان از حق قانونی خود برای استفاده از مرخصی نیز محروم شده است.
🔹مقام های زندان اوین در حالی برای مخالفت با ملاقات رضا خندان و نسرین ستوده به بهانه های واهی چون مقررات و قانون متوسل می شوند که وقتی پای اعطای مرخصی به این زندانی طبق همان مقررات به میان می آید، از اجرای آن سرباز می زنند.
🔹ما امضا کنندگان این بیانیه از مقام های زندان اوین می خواهیم به تصمیم غیر انسانی خود که رضا خندان و همسرش را در ۹ ماه گذشته از ملاقات یکدیگر محروم کرده، پایان دهند.
امضا کنندگان: ودود اسدی، محمود اوجاقلو، سجاد ایمان نژاد،شهریار براتی ، مرتضی پروین، وحید غدیرزاده، مرسل کتابی، مهرداد گریوانی، محمد مهدی محمدی رهبری، محمد نجفی، طاهر نقوی، رضا ولی زاده
@ShirinEbadiofficial
🔸پیشتر دربارهی وضعیت نگرانکنندهی رضا خندان، فعال حقوق بشر و همسر نسرین ستوده، هشدار داده بودم. اکنون، پس از نه ماه محرومیت او از دیدار با خانواده، جمعی از همبندیانش در زندان اوین نامهای منتشر کردهاند. در این نامه آمده است که مقامهای زندان اوین رضا خندان را از دیدار با همسرش محروم کردهاند و تلاش فرزندانش برای ملاقات نیز با خشونت مأموران روبهرو شده است. خانم ستوده و دخترشان مهراوه به دلیل امتناع از رعایت حجاب اجباری از ملاقات با او منع شدهاند، و رضا خندان از ۸ مهر ۱۴۰۴ در اعتراض به این رفتار غیرانسانی دست به تحصن زده است.
✍️در ادامه، متن کامل نامهی زندانیان سیاسی همبند با رضا خندان را میخوانید:
🔹اکنون بیش از ۹ ماه است که مقام های زندان اوین، رضا خندان را از دیدار همسرش، نسرین ستوده محروم کرده اند و تلاش فرزندانش برای ملاقات با او نیز از سوی کارکنان زندان به درگیری و خشونت کشیده شده است.
🔹نسرین ستوده، همسر رضا خندان و دخترش مهراوه به دلیل تن ندادن به حجاب اجباری مورد نظر مسئولان زندان اوین از ملاقات با این فعال حقوق بشر محروم شده اند .
🔹رضا خندان که به دلیل اعتراض به حجاب اجباری به سه سال و نیم زندان محکوم شده است در اعتراض به ممانعت مسئولان زندان از ملاقات او با همسرش از روز سه شنبه ۸ مهر ۱۴۰۴ تحصن خود را در مقابل دفتر مقامات زندان اوین آغاز کرده است.
ما زندانیان سیاسی همبند با رضا خندان ، تصمیم مقام های زندان برای محرومیت او و همسرش از ملاقات به بهانه ی حجاب را نوعی شکنجه ی سفید علیه این زندانی و خانواده اش می دانیم.
مقام های زندان اوین در حالی بر اعمال حجاب اجباری به عنوان شرط ملاقات اصرار می کنند که اکنون دولت، مجلس، نیروی انتظامی و بسیاری از سازمان ها و ادارات از اعمال حجاب اجباری بر شهروندان عقب نشسته اند.
🔹محرومیت زندانی از ملاقات ، نقض آشکار حقوق بشر است. آن هم در حالی که راه های قانونی دیگری از جمله فرستادن زندانی به مرخصی وجود دارد که رضا خندان از حق قانونی خود برای استفاده از مرخصی نیز محروم شده است.
🔹مقام های زندان اوین در حالی برای مخالفت با ملاقات رضا خندان و نسرین ستوده به بهانه های واهی چون مقررات و قانون متوسل می شوند که وقتی پای اعطای مرخصی به این زندانی طبق همان مقررات به میان می آید، از اجرای آن سرباز می زنند.
🔹ما امضا کنندگان این بیانیه از مقام های زندان اوین می خواهیم به تصمیم غیر انسانی خود که رضا خندان و همسرش را در ۹ ماه گذشته از ملاقات یکدیگر محروم کرده، پایان دهند.
امضا کنندگان: ودود اسدی، محمود اوجاقلو، سجاد ایمان نژاد،شهریار براتی ، مرتضی پروین، وحید غدیرزاده، مرسل کتابی، مهرداد گریوانی، محمد مهدی محمدی رهبری، محمد نجفی، طاهر نقوی، رضا ولی زاده
@ShirinEbadiofficial
Shirin Ebadi Foundation
تجربه شیلی (بخش سی و دوم) - Shirin Ebadi Foundation
تاریخ جنبشهای اجتماعی گشتاپوی پینوشه کنترراس پشتسر پینوشه، و نشان پلیسمخفی دینا میگویند «بهترین دوست هر دیکتاتور، یک پلیسمخفی مخوف و بیرحم است!» نمیشود که هر روز تانک و سربازان ارتش را به خیابان آورد، باید نیرویی باشد که به صورت تخصصی مردم را زیر نظر…
تاریخ جنبشهای اجتماعی – تجربه شیلی
کاری از بنیاد شیرین عبادی
🔹میگویند «بهترین دوست هر دیکتاتور، یک پلیسمخفی مخوف و بیرحم است!» نمیشود که هر روز تانک و سربازان ارتش را به خیابان آورد، باید نیرویی باشد که به صورت تخصصی مردم را زیر نظر بگیرد و زندگی را بر هر صدای مخالف زهر کند. این یکی از نخستین اختراعات حکومتها است و مثلاً از «هرود کبیر» معروف به پادشاه یهودیه که بین سال ۷۳ تا ۴ پیش از میلاد فرماندار رومی فلسطین بود، به عنوان یکی از خودکامگان پیشگام نام برده میشود که برای حفظ قدرت از پلیسمخفی و سربازان مزدور استفاده میکرد.
🔹در دوران معاصر هم ژوزف استالین در شوروی، «کمیساریای خلق در امور داخلی» را تأسیس کرد که با اعدامهای فراقانونی، تصفیهها، برپایی اردوگاههای مجازات (گولاک)، و جاسوسی و ترور در خارج از مرزها، حدود یک میلیون زندانی و اعدامشده به جا گذاشت. این نهاد خوفناک دو سال پس از مرگ استالین منحل شد و بعدتر جای خود را به KGB داد. یا در اوگاندا که عیدی امین نهاد سرکوبگری به نام «دفتر تحقیقات دولتی» داشت و نیروهای آن را افراد خشنی از قبیله خودش، جنایتکاران عادی و مزدوران خارجی تشکیل میدادند. این افراد با شلوار فاقبلند، عینکدودی و پیراهنهای گلدارشان شناخته میشدند و رفتاری شبیه گانگسترها داشتند. درست مثل پلیسمخفی «فرانسوا دووالیه» در هائیتی که به لولوخورخوره معروف بودند.
🔹نیروهای استخبارات در حکومتهای بعثی سوریه و عراق هم چنین لولوهایی بودند: از «مخابرات» رژیم اسد، تا پلیسمخفی صدام که از اقوام و نزدیکان وفادار خودش بودند و یکجور لباس میپوشیدند، یکمدل ماشین سوار میشدند، و حتی سبیلشان مشابه سبیل قاعد اعظم بود!
🔹وقتی سال ۱۹۷۰ سالوادور آلنده رئیسجمهور شیلی شد، از جمله نخستین اقداماتش انحلال سیستم پلیسی موسوم به «گروپو سویل» بود که در دولت پیشین با استفاده از نیروهای تعلیمدیده توسط ایالاتمتحده تشکیل شده بود. حتی ماشینهای آبپاش ضدشورش برای اهداف رفاهی شهری بهکار گرفته شدند. اما پس از کودتا، خونتای نظامی در یکی از نخستین تصمیماتش با افزودن بند ۵۲۱ با سه تبصره محرمانه در قانون اساسی، لولویی به نام «دینا» را خلق کرد.
🔹دینا سرنام اداره اطلاعات ملی، دو ماه پس از کودتا یعنی در نوامبر ۱۹۷۳ به عنوان واحد اطلاعاتی ارتش شیلی تأسیس شد. ولی بعد با جدایی از ارتش، سازمانی مستقل پیدا کرد و با افراط در سرکوب، خیلی زود به «گشتاپوی پینوشه» معروف شد. نشان دینا که آن هم با الهام از علائم نازیها طراحی شد، یک مُشت بسته در دستکشی آهنی بود که زیرش نوشته: جمهوری شیلی.
🔹پینوشه ریاست دینا را به «مانوئل کُنترِراس» سپرد که آن زمان کلنلی گمنام بود، اما سایه سیاه او به حدی بلند شد که وقتی دوران سقوط فرا رسید، کنترراس به شهرت و منفوریتی همپای رئیسش رسیده بود. او مثل بسیاری از مسئولان امنیتی در سایر دیکتاتوریها، دست راست ژنرال بود و به قول خودش فقط به او پاسخگو بود. وقتی یکبار در ژوئن ۱۹۷۴ ژنرالهای خونتا اعتراض کردند که کنترراس به آنها پاسخگو نیست، پینوشه بحث را قطع کرد و گفت: «من خودم دینا هستم، آقایان!»
🔸این متن قسمتی از بخش سی و دوم تاریخ جنبشهای اجتماعی است که توسط بنیاد شیرین عبادی تالیف و منتشر شده است. برای دسترسی به متن کامل و سایر قسمتها به این لینک مراجعه کنید.
@ShirinEbadiofficial
کاری از بنیاد شیرین عبادی
🔹میگویند «بهترین دوست هر دیکتاتور، یک پلیسمخفی مخوف و بیرحم است!» نمیشود که هر روز تانک و سربازان ارتش را به خیابان آورد، باید نیرویی باشد که به صورت تخصصی مردم را زیر نظر بگیرد و زندگی را بر هر صدای مخالف زهر کند. این یکی از نخستین اختراعات حکومتها است و مثلاً از «هرود کبیر» معروف به پادشاه یهودیه که بین سال ۷۳ تا ۴ پیش از میلاد فرماندار رومی فلسطین بود، به عنوان یکی از خودکامگان پیشگام نام برده میشود که برای حفظ قدرت از پلیسمخفی و سربازان مزدور استفاده میکرد.
🔹در دوران معاصر هم ژوزف استالین در شوروی، «کمیساریای خلق در امور داخلی» را تأسیس کرد که با اعدامهای فراقانونی، تصفیهها، برپایی اردوگاههای مجازات (گولاک)، و جاسوسی و ترور در خارج از مرزها، حدود یک میلیون زندانی و اعدامشده به جا گذاشت. این نهاد خوفناک دو سال پس از مرگ استالین منحل شد و بعدتر جای خود را به KGB داد. یا در اوگاندا که عیدی امین نهاد سرکوبگری به نام «دفتر تحقیقات دولتی» داشت و نیروهای آن را افراد خشنی از قبیله خودش، جنایتکاران عادی و مزدوران خارجی تشکیل میدادند. این افراد با شلوار فاقبلند، عینکدودی و پیراهنهای گلدارشان شناخته میشدند و رفتاری شبیه گانگسترها داشتند. درست مثل پلیسمخفی «فرانسوا دووالیه» در هائیتی که به لولوخورخوره معروف بودند.
🔹نیروهای استخبارات در حکومتهای بعثی سوریه و عراق هم چنین لولوهایی بودند: از «مخابرات» رژیم اسد، تا پلیسمخفی صدام که از اقوام و نزدیکان وفادار خودش بودند و یکجور لباس میپوشیدند، یکمدل ماشین سوار میشدند، و حتی سبیلشان مشابه سبیل قاعد اعظم بود!
🔹وقتی سال ۱۹۷۰ سالوادور آلنده رئیسجمهور شیلی شد، از جمله نخستین اقداماتش انحلال سیستم پلیسی موسوم به «گروپو سویل» بود که در دولت پیشین با استفاده از نیروهای تعلیمدیده توسط ایالاتمتحده تشکیل شده بود. حتی ماشینهای آبپاش ضدشورش برای اهداف رفاهی شهری بهکار گرفته شدند. اما پس از کودتا، خونتای نظامی در یکی از نخستین تصمیماتش با افزودن بند ۵۲۱ با سه تبصره محرمانه در قانون اساسی، لولویی به نام «دینا» را خلق کرد.
🔹دینا سرنام اداره اطلاعات ملی، دو ماه پس از کودتا یعنی در نوامبر ۱۹۷۳ به عنوان واحد اطلاعاتی ارتش شیلی تأسیس شد. ولی بعد با جدایی از ارتش، سازمانی مستقل پیدا کرد و با افراط در سرکوب، خیلی زود به «گشتاپوی پینوشه» معروف شد. نشان دینا که آن هم با الهام از علائم نازیها طراحی شد، یک مُشت بسته در دستکشی آهنی بود که زیرش نوشته: جمهوری شیلی.
🔹پینوشه ریاست دینا را به «مانوئل کُنترِراس» سپرد که آن زمان کلنلی گمنام بود، اما سایه سیاه او به حدی بلند شد که وقتی دوران سقوط فرا رسید، کنترراس به شهرت و منفوریتی همپای رئیسش رسیده بود. او مثل بسیاری از مسئولان امنیتی در سایر دیکتاتوریها، دست راست ژنرال بود و به قول خودش فقط به او پاسخگو بود. وقتی یکبار در ژوئن ۱۹۷۴ ژنرالهای خونتا اعتراض کردند که کنترراس به آنها پاسخگو نیست، پینوشه بحث را قطع کرد و گفت: «من خودم دینا هستم، آقایان!»
🔸این متن قسمتی از بخش سی و دوم تاریخ جنبشهای اجتماعی است که توسط بنیاد شیرین عبادی تالیف و منتشر شده است. برای دسترسی به متن کامل و سایر قسمتها به این لینک مراجعه کنید.
@ShirinEbadiofficial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر احسان فریدی: سکوت در برابر بیعدالتی، خیانت است
🔹مادر احسان فریدی، دانشجوی ۲۲ سالهی دانشگاه فنی تبریز که با خطر اجرای حکم اعدام روبهروست، در پیامی ویدئویی با صدایی لرزان اما استوار گفت: «از امروز دیگر سکوت نخواهم کرد، چون سکوت در برابر بیعدالتی خیانت است.» او نزدیک به دو سال است برای اثبات بیگناهی فرزندش تلاش میکند و تأکید کرده که احسان هنگام بازداشت هنوز بیست ساله نشده بود. او میگوید: «چنین جوانی نمیتواند مصداق افساد فیالارض باشد.»
🔹احسان فریدی ابتدا با اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و با وثیقه آزاد شد، اما تنها چهل روز بعد دوباره به بازپرسی تبریز احضار و اینبار با اتهام سنگین و بیپایهی «افساد فیالارض» رو به رو شد،اتهامی که حکم مرگ را در پی دارد. او در تماسهای کوتاه با خانوادهاش گفته است که اعترافاتش زیر فشار و تهدید بازجویان گرفته شده است. این روایت، یکی دیگر از دهها پرونده ساختگی است که قوه قضاییه برای سرکوب جوانان معترض به کار میگیرد.
🔹در بخش پایانی پیام، مادر احسان با زبان ترکی از مردم آذربایجان و تبریز برای همدلیشان سپاسگزاری کرد و با فریاد «نه به اعدام»، خواستار توقف این حکم شد. صدای او یادآور صدها مادری است که از دل رنج، عدالت را جستجو میکنند. پروندهی احسان فریدی آزمونی است برای جامعه مدنی،سیاسی و اپوزوسیون ایران: آیا بار دیگر باید شاهد اعدام یک جوان بیگناه باشیم؟
@ShirinEbadiofficial
🔹مادر احسان فریدی، دانشجوی ۲۲ سالهی دانشگاه فنی تبریز که با خطر اجرای حکم اعدام روبهروست، در پیامی ویدئویی با صدایی لرزان اما استوار گفت: «از امروز دیگر سکوت نخواهم کرد، چون سکوت در برابر بیعدالتی خیانت است.» او نزدیک به دو سال است برای اثبات بیگناهی فرزندش تلاش میکند و تأکید کرده که احسان هنگام بازداشت هنوز بیست ساله نشده بود. او میگوید: «چنین جوانی نمیتواند مصداق افساد فیالارض باشد.»
🔹احسان فریدی ابتدا با اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و با وثیقه آزاد شد، اما تنها چهل روز بعد دوباره به بازپرسی تبریز احضار و اینبار با اتهام سنگین و بیپایهی «افساد فیالارض» رو به رو شد،اتهامی که حکم مرگ را در پی دارد. او در تماسهای کوتاه با خانوادهاش گفته است که اعترافاتش زیر فشار و تهدید بازجویان گرفته شده است. این روایت، یکی دیگر از دهها پرونده ساختگی است که قوه قضاییه برای سرکوب جوانان معترض به کار میگیرد.
🔹در بخش پایانی پیام، مادر احسان با زبان ترکی از مردم آذربایجان و تبریز برای همدلیشان سپاسگزاری کرد و با فریاد «نه به اعدام»، خواستار توقف این حکم شد. صدای او یادآور صدها مادری است که از دل رنج، عدالت را جستجو میکنند. پروندهی احسان فریدی آزمونی است برای جامعه مدنی،سیاسی و اپوزوسیون ایران: آیا بار دیگر باید شاهد اعدام یک جوان بیگناه باشیم؟
@ShirinEbadiofficial
«نه به چرخهی خون»؛ پدرِ امیرمحمد خالقی، قصاص را متوقف کرد
🔹صبح امروز، چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴، در حالی که تشریفات اجرای حکم قصاص قاتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی ۱۹ سالهی دانشگاه تهران که شامگاه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ در مسیر بازگشت به خوابگاه با ضربات چاقو کشته شد، تا پای چوبهدار پیش رفت، پدرِ امیرمحمد در آخرین لحظه اجرای حکم را متوقف کرد.
🔹این تصمیم، فراتر از یک گذشت شخصی، اعتراضی اخلاقی به چرخهی خشونت دولتی است. چرخهای که بهنام عدالت، مرگ را بازتولید میکند و هیچ پاسخی به ریشههای جرم، از فقر، ناامنی و ناکارآمدی سیاستهای اجتماعی، نمیدهد. قتل امیرمحمد خشم عمومی را برانگیخت و بار دیگر یادآور شد که مسئولیت دولت در پیشگیری از جرم و تامین امنیت شهروندان قابل واگذاری به طناب قصاص نیست. اعدام نه بازدارندهی پایدار است و نه جبرانگر حق حیات؛ عدالتِ واقعی یعنی حقیقتیابی شفاف، جبران خسارتِ خانوادهی بزهدیده، بازپروری بزهکار و اصلاح ساختارهای تولیدکنندهی جرم.
🔹ما، به نام حقوق بشر، و به نام کرامت انسانی، خواهان توقف قطعی اعدام در این پرونده و همهی پروندهها هستیم، خواهان محاکمهی عادلانه، شفاف و علنی، دسترسی کامل خانوادهی قربانیان به سازوکارهای جبران خسارت، و برنامهی ملی برای کاهش جرم از مسیر عدالت ترمیمی، نه انتقام هستیم.
🔸شجاعت پدری که «نه» گفت، باید به سیاست عمومی بدل شود: نه به اعدام، آری به عدالتِ انسانی.
@ShirinEbadiofficial
🔹صبح امروز، چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴، در حالی که تشریفات اجرای حکم قصاص قاتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی ۱۹ سالهی دانشگاه تهران که شامگاه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ در مسیر بازگشت به خوابگاه با ضربات چاقو کشته شد، تا پای چوبهدار پیش رفت، پدرِ امیرمحمد در آخرین لحظه اجرای حکم را متوقف کرد.
🔹این تصمیم، فراتر از یک گذشت شخصی، اعتراضی اخلاقی به چرخهی خشونت دولتی است. چرخهای که بهنام عدالت، مرگ را بازتولید میکند و هیچ پاسخی به ریشههای جرم، از فقر، ناامنی و ناکارآمدی سیاستهای اجتماعی، نمیدهد. قتل امیرمحمد خشم عمومی را برانگیخت و بار دیگر یادآور شد که مسئولیت دولت در پیشگیری از جرم و تامین امنیت شهروندان قابل واگذاری به طناب قصاص نیست. اعدام نه بازدارندهی پایدار است و نه جبرانگر حق حیات؛ عدالتِ واقعی یعنی حقیقتیابی شفاف، جبران خسارتِ خانوادهی بزهدیده، بازپروری بزهکار و اصلاح ساختارهای تولیدکنندهی جرم.
🔹ما، به نام حقوق بشر، و به نام کرامت انسانی، خواهان توقف قطعی اعدام در این پرونده و همهی پروندهها هستیم، خواهان محاکمهی عادلانه، شفاف و علنی، دسترسی کامل خانوادهی قربانیان به سازوکارهای جبران خسارت، و برنامهی ملی برای کاهش جرم از مسیر عدالت ترمیمی، نه انتقام هستیم.
🔸شجاعت پدری که «نه» گفت، باید به سیاست عمومی بدل شود: نه به اعدام، آری به عدالتِ انسانی.
@ShirinEbadiofficial
شیوا اسماعیلی؛ زنی که در اوین هم از درمان محروم است، هم از فرزندانش
🔹وضعیت جسمی شیوا اسماعیلی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، به مرحلهای بحرانی رسیده است. او که پیشتر از اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده بود، بر اثر شرایط غیربهداشتی و فقدان امکانات پزشکی در آن زندان دچار کمردرد شدید و ناتوانی حرکتی شده است. با وجود بازگشتش به اوین، نه تنها هیچ اقدام درمانی مؤثری صورت نگرفته، بلکه او از حق تماس با فرزندانش نیز محروم شده است، مجازاتی مضاعف که هیچ توجیه انسانی یا قانونی ندارد.
🔹گزارشها حاکی از آن است که وزارت اطلاعات و مسئولان زندان اوین عمداً مانع انتقال شیوا اسماعیلی به بیمارستان خارج از زندان شدهاند. او در انجام کارهای روزمره به کمک دیگر زندانیان نیاز دارد، اما مقامهای قضایی همچنان در برابر درخواست درمان فوری سکوت کردهاند. این وضعیت مصداق آشکار نقض حق دسترسی به خدمات درمانی است، حقی که در ماده ۲۲ «مقررات حداقل استاندارد برای رفتار با زندانیان» و ماده ۱۲ «میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» تضمین شده است. در عمل، این بیتوجهی عامدانه نوعی شکنجه است، شکنجهای خاموش که با درد، محرومیت و تحقیر ادامه مییابد.
🔹شیوا اسماعیلی نه نخستین و نه آخرین قربانی سیاست بیرحمانهی «فرسایش تدریجی زندانیان سیاسی» در جمهوری اسلامی است. حق درمان و تماس با خانواده، حق انسان است نه امتیاز حکومت. هر روز تأخیر، میتواند جان شیوا اسماعیلی را تهدید کند.
@ShirinEbadiofficial
🔹وضعیت جسمی شیوا اسماعیلی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، به مرحلهای بحرانی رسیده است. او که پیشتر از اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده بود، بر اثر شرایط غیربهداشتی و فقدان امکانات پزشکی در آن زندان دچار کمردرد شدید و ناتوانی حرکتی شده است. با وجود بازگشتش به اوین، نه تنها هیچ اقدام درمانی مؤثری صورت نگرفته، بلکه او از حق تماس با فرزندانش نیز محروم شده است، مجازاتی مضاعف که هیچ توجیه انسانی یا قانونی ندارد.
🔹گزارشها حاکی از آن است که وزارت اطلاعات و مسئولان زندان اوین عمداً مانع انتقال شیوا اسماعیلی به بیمارستان خارج از زندان شدهاند. او در انجام کارهای روزمره به کمک دیگر زندانیان نیاز دارد، اما مقامهای قضایی همچنان در برابر درخواست درمان فوری سکوت کردهاند. این وضعیت مصداق آشکار نقض حق دسترسی به خدمات درمانی است، حقی که در ماده ۲۲ «مقررات حداقل استاندارد برای رفتار با زندانیان» و ماده ۱۲ «میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» تضمین شده است. در عمل، این بیتوجهی عامدانه نوعی شکنجه است، شکنجهای خاموش که با درد، محرومیت و تحقیر ادامه مییابد.
🔹شیوا اسماعیلی نه نخستین و نه آخرین قربانی سیاست بیرحمانهی «فرسایش تدریجی زندانیان سیاسی» در جمهوری اسلامی است. حق درمان و تماس با خانواده، حق انسان است نه امتیاز حکومت. هر روز تأخیر، میتواند جان شیوا اسماعیلی را تهدید کند.
@ShirinEbadiofficial
۱۵۰۰ زندانی محکوم به اعدام در قزلحصار فریاد زدند: «بساط مرگ را برچینید!
🔹از روز ۲۱ مهر حدود ۱۵۰۰ زندانی محکوم به اعدام در زندان قزلحصار کرج در یکی از بزرگترین اعتراضهای درونزندانهای ایران دست به اعتصاب غذا زدهاند. آنها در بیانیهای مشترک نوشتهاند: «هر روز شاهد جانگرفتن دوستانمان بر چوبهی دار هستیم و شب را با کابوس مرگ میگذرانیم. این وضعیت دیگر قابل تحمل نیست.» این اعتصاب پس از آن آغاز شد که دستکم ۱۶ زندانی، از جمله پنج متهم به قتل، برای اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند.
🔹اعتصاب زندانیان قزلحصار، فریادی است علیه ماشین بیوقفهی اعدام در جمهوری اسلامی؛ ماشینی که در سال جاری رکورد سه دههی اخیر را شکسته است. از ابتدای سال میلادی تاکنون دستکم ۱۱۰۵ نفر در ایران اعدام شدهاند. زندان قزلحصار در این میان بالاترین آمار را دارد. این موج اعدامها نه در پاسخ به عدالت، بلکه بهعنوان ابزار سیاسی و اجتماعی ترس بهکار گرفته میشود؛ سیاستی که جان انسانها را به واحدهای کنترل اجتماعی بدل کرده است.
🔹در حالیکه صدها نفر در قزلحصار با جان خود فریاد میزنند، در زندان اوین نیز موج مقاومت در برابر اعدام ادامه دارد. هفتهی گذشته، مأموران قصد داشتند احسان افراشته، زندانی سیاسی را برای اجرای حکم منتقل کنند، اما زندانیان بند ۷ با بستن درها و سر دادن شعار «نه به اعدام» مانع شدند. همزمان، حکومت با بیاعتنایی مطلق، حتی از رسیدگی پزشکی به زندانیان اعتصابی قزلحصار خودداری کرده است.
🔹این صدای ۱۵۰۰ انسان است که از دل سلولها فریاد میزنند: «علیه اعدامها در ایران کاری کنید!» فریادی که نباید بیپاسخ بماند. اعدام، نه عدالت است و نه راهحل. تا زمانی که جهان در برابر این جنایت سیستماتیک سکوت کند، طنابها همچنان بالا خواهند رفت. از نهادهای بینالمللی، دولتها، و جامعهی مدنی انتظار میرود که برای توقف فوری اعدامها در ایران اقدام کنند. امروز زندانیان در قزلحصار اعتصاب کردهاند، اما فردا شاید دیگر زنده نباشند تا حرفی بزنند.
@ShirinEbadiofficial
🔹از روز ۲۱ مهر حدود ۱۵۰۰ زندانی محکوم به اعدام در زندان قزلحصار کرج در یکی از بزرگترین اعتراضهای درونزندانهای ایران دست به اعتصاب غذا زدهاند. آنها در بیانیهای مشترک نوشتهاند: «هر روز شاهد جانگرفتن دوستانمان بر چوبهی دار هستیم و شب را با کابوس مرگ میگذرانیم. این وضعیت دیگر قابل تحمل نیست.» این اعتصاب پس از آن آغاز شد که دستکم ۱۶ زندانی، از جمله پنج متهم به قتل، برای اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند.
🔹اعتصاب زندانیان قزلحصار، فریادی است علیه ماشین بیوقفهی اعدام در جمهوری اسلامی؛ ماشینی که در سال جاری رکورد سه دههی اخیر را شکسته است. از ابتدای سال میلادی تاکنون دستکم ۱۱۰۵ نفر در ایران اعدام شدهاند. زندان قزلحصار در این میان بالاترین آمار را دارد. این موج اعدامها نه در پاسخ به عدالت، بلکه بهعنوان ابزار سیاسی و اجتماعی ترس بهکار گرفته میشود؛ سیاستی که جان انسانها را به واحدهای کنترل اجتماعی بدل کرده است.
🔹در حالیکه صدها نفر در قزلحصار با جان خود فریاد میزنند، در زندان اوین نیز موج مقاومت در برابر اعدام ادامه دارد. هفتهی گذشته، مأموران قصد داشتند احسان افراشته، زندانی سیاسی را برای اجرای حکم منتقل کنند، اما زندانیان بند ۷ با بستن درها و سر دادن شعار «نه به اعدام» مانع شدند. همزمان، حکومت با بیاعتنایی مطلق، حتی از رسیدگی پزشکی به زندانیان اعتصابی قزلحصار خودداری کرده است.
🔹این صدای ۱۵۰۰ انسان است که از دل سلولها فریاد میزنند: «علیه اعدامها در ایران کاری کنید!» فریادی که نباید بیپاسخ بماند. اعدام، نه عدالت است و نه راهحل. تا زمانی که جهان در برابر این جنایت سیستماتیک سکوت کند، طنابها همچنان بالا خواهند رفت. از نهادهای بینالمللی، دولتها، و جامعهی مدنی انتظار میرود که برای توقف فوری اعدامها در ایران اقدام کنند. امروز زندانیان در قزلحصار اعتصاب کردهاند، اما فردا شاید دیگر زنده نباشند تا حرفی بزنند.
@ShirinEbadiofficial
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎶حرفای قشنگ
🔹زندهیاد مهستی
«شادی و زندگی حق مردم است. زنده می مانیم تا خشم خود را بر ستمگر فریاد زنیم»
@ShirinEbadiofficial
🔹زندهیاد مهستی
«شادی و زندگی حق مردم است. زنده می مانیم تا خشم خود را بر ستمگر فریاد زنیم»
@ShirinEbadiofficial
مهدی مسکیننواز را فراموش نکنیم
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۱۶ اکتبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۱۶ اکتبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
روز جهانی زنان روستایی در ایران؛ سزاوار سوگواری و نیازمند تعهد
🔹دیروز، ۱۵ اکتبر، روز جهانی زنان روستایی بود. روزی که سازمان ملل متحد آن را برای حمایت از زنان روستایی و نقش حیاتی آنان در دستیابی به امنیت غذایی و مبارزه با فقر نامگذاری کرده است. اما در کشورهایی چون ایران، این روز بیش از آنکه یادآور «قدردانی» باشد، یادآور بیعدالتی و ستم مضاعف است. تصاویری که هر سال از زنان روستایی در مزارع زعفران و زرشک منتشر میشود، واقعیت را پنهان میکند: بسیاری از این زنان از ثمرهی کار خود هیچ بهرهای نمیبرند.
🔹کارِ زنان روستایی در ایران اغلب مصداق استثمار و کار اجباری است. آنان بدون دستمزد عادلانه، بدون بیمه، و بدون امنیت شغلی، ستون نامرئی تولید و معیشتاند. در حالیکه پیام سازمان ملل در این روز «دسترسی پایدار به منابع غذایی و مبارزه با فقر» است، زنان روستایی ایران کمترین سهم را از منابع و حمایت دولتی دارند. نمونههای دردناک آن در بلوچستان به وضوح دیده میشود: روستای روشنآباد سرجنگل که در سال ۲۰۱۶ تمام مردانش اعدام شدند، و زنان بازمانده، بیهیچ حمایتی رها شدند، یا یورش مسلحانه به زنان روستای گونیچ خاش در چند ماه پیش، که دستکم یک زن کشته و بیش از ده زن زخمی شدند. در چنین فضایی چطور می توان دم از توسعه پایدار زد؟!
🔹زنان روستایی در ایران، آسانترین قربانیان سرکوب دولتی و فرهنگیاند: از حکومت خشونت میبینند، از جامعهی مردسالار تبعیض، و از رسانهها بیتوجهی. وقتی سیاست، فقر، سنت و سرکوب به هم میرسند، سهم زنان روستایی چیزی جز فراموشی و رنج نیست. روز جهانی زنان روستایی در ایران نه روز جشن، که روز سوگواری برای نادیدهگرفتگان این سرزمین است.
🔹اما این زنان همچنان ایستادهاند؛ زنانی که در سکوت روستاها، در برابر تبعیض، فقر و خشونت تسلیم نشدند. من در کنار همهی زنان روستایی ایران هستم، زنانی که با دستان خسته اما دلهایی استوار، شرافت کار و زندگی را معنا کردهاند. این روز، سزاوار تسلیت و و نیازمند تعهد است: تعهد به دیدهشدن، شنیدهشدن، و تلاش برای آزاد زیستنِ تمام زنان روستایی ایران.
@ShirinEbadiofficial
🔹دیروز، ۱۵ اکتبر، روز جهانی زنان روستایی بود. روزی که سازمان ملل متحد آن را برای حمایت از زنان روستایی و نقش حیاتی آنان در دستیابی به امنیت غذایی و مبارزه با فقر نامگذاری کرده است. اما در کشورهایی چون ایران، این روز بیش از آنکه یادآور «قدردانی» باشد، یادآور بیعدالتی و ستم مضاعف است. تصاویری که هر سال از زنان روستایی در مزارع زعفران و زرشک منتشر میشود، واقعیت را پنهان میکند: بسیاری از این زنان از ثمرهی کار خود هیچ بهرهای نمیبرند.
🔹کارِ زنان روستایی در ایران اغلب مصداق استثمار و کار اجباری است. آنان بدون دستمزد عادلانه، بدون بیمه، و بدون امنیت شغلی، ستون نامرئی تولید و معیشتاند. در حالیکه پیام سازمان ملل در این روز «دسترسی پایدار به منابع غذایی و مبارزه با فقر» است، زنان روستایی ایران کمترین سهم را از منابع و حمایت دولتی دارند. نمونههای دردناک آن در بلوچستان به وضوح دیده میشود: روستای روشنآباد سرجنگل که در سال ۲۰۱۶ تمام مردانش اعدام شدند، و زنان بازمانده، بیهیچ حمایتی رها شدند، یا یورش مسلحانه به زنان روستای گونیچ خاش در چند ماه پیش، که دستکم یک زن کشته و بیش از ده زن زخمی شدند. در چنین فضایی چطور می توان دم از توسعه پایدار زد؟!
🔹زنان روستایی در ایران، آسانترین قربانیان سرکوب دولتی و فرهنگیاند: از حکومت خشونت میبینند، از جامعهی مردسالار تبعیض، و از رسانهها بیتوجهی. وقتی سیاست، فقر، سنت و سرکوب به هم میرسند، سهم زنان روستایی چیزی جز فراموشی و رنج نیست. روز جهانی زنان روستایی در ایران نه روز جشن، که روز سوگواری برای نادیدهگرفتگان این سرزمین است.
🔹اما این زنان همچنان ایستادهاند؛ زنانی که در سکوت روستاها، در برابر تبعیض، فقر و خشونت تسلیم نشدند. من در کنار همهی زنان روستایی ایران هستم، زنانی که با دستان خسته اما دلهایی استوار، شرافت کار و زندگی را معنا کردهاند. این روز، سزاوار تسلیت و و نیازمند تعهد است: تعهد به دیدهشدن، شنیدهشدن، و تلاش برای آزاد زیستنِ تمام زنان روستایی ایران.
@ShirinEbadiofficial
پلمب دفتر جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار؛ بازداشت حسین میربهاری، صدای خاموشناشدنیِ فراموششدگان
🔹صبح دیروز، مأموران امنیتی با یورشی ناگهانی به دفتر جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار و خیابان در پاسگاه نعمتآباد تهران، این مرکز را پلمب کردند. همزمان، حسین میربهاری، از بنیانگذاران این جمعیت و فعال شناختهشدهی حقوق کودکان، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. مأموران تمامی وسایل شخصی و کاری مددجویان و مددکاران را توقیف کردند و تلفن همراه نادیا میربهاری، خواهر او، را نیز ضبط کردهاند. به او دستور دادهاند روز شنبه ۲۶ مهر در دادسرای مقدسی حاضر شود.
🔹پلمب این مرکز در حالی صورت گرفته است که جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار یکی از معدود نهادهای مردمی مستقل در ایران بود که بدون بودجهی دولتی، تنها با کمکهای مردمی به حمایت آموزشی، روانی و اجتماعی از کودکان کار میپرداخت. هدف قرار دادن چنین نهادی، نه یک تصمیم اداری، بلکه بخشی از سیاست خاموشسازی جامعهی مدنی و از میان بردن فضاهای امن برای کودکان آسیبدیده است. حکومت در حالی این فعالان را بازداشت میکند که خود، مسئول اصلی تولید فقر، کار کودک و بیعدالتی ساختاری است.
🔹بازداشت حسین میربهاری و پلمب دفتر این جمعیت، حملهای مستقیم به حق حیات و کرامت کودکان کار است. وقتی حتی یاریرسانان کودکان نیز امنیت ندارند، نشان میدهد که دولت نه تنها در برابر رنج کودکان بیتفاوت است، بلکه از افشای آن میترسد. جامعهی مدنی، نهادهای بینالمللی و مدافعان حقوق کودک باید فوراً خواستار آزادی بیقیدوشرط حسین میربهاری و بازگشایی این مرکز شوند. دفاع از کودکان کار، جرم نیست، مصداق انسانیت است.
@ShirinEbadiofficial
🔹صبح دیروز، مأموران امنیتی با یورشی ناگهانی به دفتر جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار و خیابان در پاسگاه نعمتآباد تهران، این مرکز را پلمب کردند. همزمان، حسین میربهاری، از بنیانگذاران این جمعیت و فعال شناختهشدهی حقوق کودکان، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. مأموران تمامی وسایل شخصی و کاری مددجویان و مددکاران را توقیف کردند و تلفن همراه نادیا میربهاری، خواهر او، را نیز ضبط کردهاند. به او دستور دادهاند روز شنبه ۲۶ مهر در دادسرای مقدسی حاضر شود.
🔹پلمب این مرکز در حالی صورت گرفته است که جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار یکی از معدود نهادهای مردمی مستقل در ایران بود که بدون بودجهی دولتی، تنها با کمکهای مردمی به حمایت آموزشی، روانی و اجتماعی از کودکان کار میپرداخت. هدف قرار دادن چنین نهادی، نه یک تصمیم اداری، بلکه بخشی از سیاست خاموشسازی جامعهی مدنی و از میان بردن فضاهای امن برای کودکان آسیبدیده است. حکومت در حالی این فعالان را بازداشت میکند که خود، مسئول اصلی تولید فقر، کار کودک و بیعدالتی ساختاری است.
🔹بازداشت حسین میربهاری و پلمب دفتر این جمعیت، حملهای مستقیم به حق حیات و کرامت کودکان کار است. وقتی حتی یاریرسانان کودکان نیز امنیت ندارند، نشان میدهد که دولت نه تنها در برابر رنج کودکان بیتفاوت است، بلکه از افشای آن میترسد. جامعهی مدنی، نهادهای بینالمللی و مدافعان حقوق کودک باید فوراً خواستار آزادی بیقیدوشرط حسین میربهاری و بازگشایی این مرکز شوند. دفاع از کودکان کار، جرم نیست، مصداق انسانیت است.
@ShirinEbadiofficial
دانشگاه یا پادگان نیابتی؟ بازداشت دانشجویان معترض در همدان
🔹بازداشت پگاه پاپی و مهرداد سیفی در دانشگاه بوعلی سینا همدان، نه فقط واکنشی به اعتراض دو دانشجو، بلکه تلاشی برای خاموشکردن پرسشی مشروع است: چرا در قلب دانشگاههای ایران، گروهی از دانشجویان منسوب به حشدالشعبی عراق با رانت امنیتی و مصونیت کامل حضور دارند، در حالی که دانشجویان ایرانیِ معترض، با تهدید و بازداشت روبهرو میشوند؟ پگاه پاپی بارها رفتارهای آزارگرانه و غیراخلاقی برخی از این افراد را به حراست گزارش کرد، اما بهجای پیگیری، خودِ او بازداشت شد! تصویری تمامعیار از نظامی که بهجای اجرای عدالت، قربانی را مجازات میکند.
🔹دانشگاه بوعلی تنها یک نمونه از سیاستی گستردهتر است: استقرار نفوذ ایدئولوژیک و امنیتی در فضای دانشگاه. حکومت در پوشش «تبادلات علمی» به نیروهای وابسته به حشدالشعبی اجازهی تحصیل و حتی نفوذ فرهنگی و امنیتی در دانشگاههای ایران را داده است،افرادی که نه بر اساس شایستگی علمی، بلکه بر پایهی وابستگی سیاسی و مذهبی انتخاب میشوند. این نفوذ با رانت، تبعیض و مصونیت همراه است و هر دانشجویی که آن را به چالش بکشد، با برخورد امنیتی مواجه میشود
🔹اعتراض پگاه پاپی، مهرداد سیفی و دیگر دانشجویان همدانی، دفاع از شرافت دانشگاه و حق برابر در برابر قانون است. آنان نه علیه «دانشجوی خارجی»، بلکه علیه نظامی از امتیاز و مصونیت سیاسی برخاستهاند که عدالت را قربانی روابط پشتپرده کرده است. بازداشت آنان یادآور این حقیقت است که در جمهوری اسلامی، حتی مطالبهی احترام و امنیت، «جرم» محسوب میشود.
@ShirinEbadiofficial
🔹بازداشت پگاه پاپی و مهرداد سیفی در دانشگاه بوعلی سینا همدان، نه فقط واکنشی به اعتراض دو دانشجو، بلکه تلاشی برای خاموشکردن پرسشی مشروع است: چرا در قلب دانشگاههای ایران، گروهی از دانشجویان منسوب به حشدالشعبی عراق با رانت امنیتی و مصونیت کامل حضور دارند، در حالی که دانشجویان ایرانیِ معترض، با تهدید و بازداشت روبهرو میشوند؟ پگاه پاپی بارها رفتارهای آزارگرانه و غیراخلاقی برخی از این افراد را به حراست گزارش کرد، اما بهجای پیگیری، خودِ او بازداشت شد! تصویری تمامعیار از نظامی که بهجای اجرای عدالت، قربانی را مجازات میکند.
🔹دانشگاه بوعلی تنها یک نمونه از سیاستی گستردهتر است: استقرار نفوذ ایدئولوژیک و امنیتی در فضای دانشگاه. حکومت در پوشش «تبادلات علمی» به نیروهای وابسته به حشدالشعبی اجازهی تحصیل و حتی نفوذ فرهنگی و امنیتی در دانشگاههای ایران را داده است،افرادی که نه بر اساس شایستگی علمی، بلکه بر پایهی وابستگی سیاسی و مذهبی انتخاب میشوند. این نفوذ با رانت، تبعیض و مصونیت همراه است و هر دانشجویی که آن را به چالش بکشد، با برخورد امنیتی مواجه میشود
🔹اعتراض پگاه پاپی، مهرداد سیفی و دیگر دانشجویان همدانی، دفاع از شرافت دانشگاه و حق برابر در برابر قانون است. آنان نه علیه «دانشجوی خارجی»، بلکه علیه نظامی از امتیاز و مصونیت سیاسی برخاستهاند که عدالت را قربانی روابط پشتپرده کرده است. بازداشت آنان یادآور این حقیقت است که در جمهوری اسلامی، حتی مطالبهی احترام و امنیت، «جرم» محسوب میشود.
@ShirinEbadiofficial
منت گذاری مسعود پزشکیان بر سر رعیت!
🔹جناب مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جمهوری اسلامی، فرمودهاند که از وضعیت آموزش در کشور "بهشدت انتقاد" دارند. واقعاً دست شما درد نکند! چه جسارتی! رئیسجمهور از عملکرد دولت انتقاد کرده، آن هم دولتی که خودش رئیس آن است! لابد حالا معلمان اخراجی، زندانیان سیاسی و کودکان بازمانده از تحصیل باید بنشینند و برای ایشان نامهی تشکر بنویسند: «متشکریم که از خودتان انتقاد کردید، درد ما را فهمیدید، فقط شرمندهایم که هنوز داریم له میشویم!»
🔹ایشان فرمودهاند که «مدیران بهجای تکیه به دولت باید به مردم تکیه کنند». بله، دقیقاً همان مردمی که نان ندارند، برق ندارند، امید ندارند، و تازه باید ستون فقرات نظام آموزشی هم باشند! جناب رئیسجمهور، مردم به زور خودشان را سرپا نگه داشتهاند، چطور قرار است دولت را هم نگه دارند؟ اگر دولت نمیتواند آموزش را اداره کند، لطف کنید همان توصیهای را که به مدیران کردید، به خودتان هم بفرمایید: به مردم تکیه نکنید، بساطتان را جمع کنید و تشریف ببرید!
🔹دلسوزی ناگهانی پزشکیان برای نظام آموزشی درست شبیه پزشک جراحی است که وسط اتاق عمل دست به کمر ایستاده و به جای انجام جراحی فریاد میزند: «چرا اینقدر بیمار بدحال است؟!»
🔹جناب پزشکیان، به شما و رهبرتان و دوستانتان و نورچشمیهایتان پیشنهاد میکنم بساطتان را جمع کنید و در وسط اقیانوس آرام با سرمایهای که تا امروز چپاول کردهاید و به جیب زدهاید یک جزیره بخرید و آنجا برای خودتان جمهوری اسلامی درست کنید. آنجا دیگر نه معلمی میماند که زندان برود، نه کودکی که گرسنه بماند، نه مردمی که هر روز تحقیر شوند. به محض رفتن شما، کشور شروع میکند به نفس کشیدن!
@ShirinEbadiofficial
🔹جناب مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جمهوری اسلامی، فرمودهاند که از وضعیت آموزش در کشور "بهشدت انتقاد" دارند. واقعاً دست شما درد نکند! چه جسارتی! رئیسجمهور از عملکرد دولت انتقاد کرده، آن هم دولتی که خودش رئیس آن است! لابد حالا معلمان اخراجی، زندانیان سیاسی و کودکان بازمانده از تحصیل باید بنشینند و برای ایشان نامهی تشکر بنویسند: «متشکریم که از خودتان انتقاد کردید، درد ما را فهمیدید، فقط شرمندهایم که هنوز داریم له میشویم!»
🔹ایشان فرمودهاند که «مدیران بهجای تکیه به دولت باید به مردم تکیه کنند». بله، دقیقاً همان مردمی که نان ندارند، برق ندارند، امید ندارند، و تازه باید ستون فقرات نظام آموزشی هم باشند! جناب رئیسجمهور، مردم به زور خودشان را سرپا نگه داشتهاند، چطور قرار است دولت را هم نگه دارند؟ اگر دولت نمیتواند آموزش را اداره کند، لطف کنید همان توصیهای را که به مدیران کردید، به خودتان هم بفرمایید: به مردم تکیه نکنید، بساطتان را جمع کنید و تشریف ببرید!
🔹دلسوزی ناگهانی پزشکیان برای نظام آموزشی درست شبیه پزشک جراحی است که وسط اتاق عمل دست به کمر ایستاده و به جای انجام جراحی فریاد میزند: «چرا اینقدر بیمار بدحال است؟!»
🔹جناب پزشکیان، به شما و رهبرتان و دوستانتان و نورچشمیهایتان پیشنهاد میکنم بساطتان را جمع کنید و در وسط اقیانوس آرام با سرمایهای که تا امروز چپاول کردهاید و به جیب زدهاید یک جزیره بخرید و آنجا برای خودتان جمهوری اسلامی درست کنید. آنجا دیگر نه معلمی میماند که زندان برود، نه کودکی که گرسنه بماند، نه مردمی که هر روز تحقیر شوند. به محض رفتن شما، کشور شروع میکند به نفس کشیدن!
@ShirinEbadiofficial
آزاد حاجیمیرزایی را فراموش نکنیم
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز جمعه ۲۵ مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۱۷ اکتبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
#آزادی_زندانیان_سیاسی
🌕امروز جمعه ۲۵ مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۱۷ اکتبر ۲۰۲۵
@ShirinEbadiofficial
یک فعال مدنی عرب را تنها یک روز پس از بازداشت، زیر شکنجه کشتند
🔹حسن ساعدی، ۳۴ ساله، فعال مدنی عرب از اهواز و پدر دو کودک، روز ۲۳ مهر در بازداشتگاه ادارهی اطلاعات اهواز کشته شد. او یک روز پیش از آن با یورش نیروهای امنیتی به شکل خشونتآمیزی بازداشت شد. صبح روز بعد خانواده او از طریق تماس تلفنی اداره اطلاعات متوجه شدند که عزیزشان جان باخته است. به آنها گفته شده که او در نتیجه ایست قلبی درگذشته اما خانواده حسن میگویند او هیچ سابقه بیماری قبلی نداشته است. اما موضوع اینجاست که اگر حسن ساعدی حتی با ایست قلبی هم درگذشته باشد، علتی جز فشار و برخورد وحشیانه نیروهای امنیتی نداشته است.
🔹این فقط مرگ یک نفر نیست، بلکه شیوهی حکمرانی است: بازداشت، شکنجه، انکار. تا وقتی که تحقیق مستقل و پاسخگویی قضایی نباشد، این مرگها ادامه دارد و نامها به صف کشتهشدگان زیر شکنجه اضافه میشود. خواستهی ما ساده، شفاف و بدیهی است: تحقیقات فوری و مستقل، انتشار عمومی نتایج، مجازات آمران و عاملان. حق حیات قابل چانهزنی نیست.
شکنجههای قرون وسطایی برای اخذ اعتراف، بخشی از سیاست دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی است. کم نیستند کسانی که زیر شکنجه جان باختند. ما کهریزک را فراموش نکردهایم. ستار بهشتی و زهرا کاظمی را فراموش نکردهایم. مهسا امینی را فراموش نکردهایم. همه کسانی که زنده بازداشت شدند و جسدشان از بازداشتگاه بیرون آمد. سوال اینجاست که این حجم از رذالت سیاسی، بیقانونی و بیعدالتی چرا منجر به موج اعتراضات مردمی نمیشود؟ اجازه دهید این بار اپوزوسیون ایران را به جای مردم مقصر بدانیم. ما چرا برای سرنگونی یکی از جنایتکارترین حکومتهای جهان متحد نمیشویم؟ تا جمهوری اسلامی هست، جنایت و توحش هم هست.
@ShirinEbadiofficial
🔹حسن ساعدی، ۳۴ ساله، فعال مدنی عرب از اهواز و پدر دو کودک، روز ۲۳ مهر در بازداشتگاه ادارهی اطلاعات اهواز کشته شد. او یک روز پیش از آن با یورش نیروهای امنیتی به شکل خشونتآمیزی بازداشت شد. صبح روز بعد خانواده او از طریق تماس تلفنی اداره اطلاعات متوجه شدند که عزیزشان جان باخته است. به آنها گفته شده که او در نتیجه ایست قلبی درگذشته اما خانواده حسن میگویند او هیچ سابقه بیماری قبلی نداشته است. اما موضوع اینجاست که اگر حسن ساعدی حتی با ایست قلبی هم درگذشته باشد، علتی جز فشار و برخورد وحشیانه نیروهای امنیتی نداشته است.
🔹این فقط مرگ یک نفر نیست، بلکه شیوهی حکمرانی است: بازداشت، شکنجه، انکار. تا وقتی که تحقیق مستقل و پاسخگویی قضایی نباشد، این مرگها ادامه دارد و نامها به صف کشتهشدگان زیر شکنجه اضافه میشود. خواستهی ما ساده، شفاف و بدیهی است: تحقیقات فوری و مستقل، انتشار عمومی نتایج، مجازات آمران و عاملان. حق حیات قابل چانهزنی نیست.
شکنجههای قرون وسطایی برای اخذ اعتراف، بخشی از سیاست دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی است. کم نیستند کسانی که زیر شکنجه جان باختند. ما کهریزک را فراموش نکردهایم. ستار بهشتی و زهرا کاظمی را فراموش نکردهایم. مهسا امینی را فراموش نکردهایم. همه کسانی که زنده بازداشت شدند و جسدشان از بازداشتگاه بیرون آمد. سوال اینجاست که این حجم از رذالت سیاسی، بیقانونی و بیعدالتی چرا منجر به موج اعتراضات مردمی نمیشود؟ اجازه دهید این بار اپوزوسیون ایران را به جای مردم مقصر بدانیم. ما چرا برای سرنگونی یکی از جنایتکارترین حکومتهای جهان متحد نمیشویم؟ تا جمهوری اسلامی هست، جنایت و توحش هم هست.
@ShirinEbadiofficial
تخت جمشید در حال فرونشست است و مسئولان در حال شوخی!
🔹در حالیکه زمین زیر پای تخت جمشید بهمعنای واقعی کلمه در حال فرونشست است، مسئولان همچنان میان «انکار» و «شوخی» سرگردانند. تنها یک ماه پس از هشدار کارشناسان دربارهی خطر فرونشست ناشی از برداشت بیرویهی آبهای زیرزمینی، نمایندهی مرودشت اعلام کرده که بخشی از حریم تخت جمشید به محدودهی شهری اضافه شده است؛ اقدامی که میتواند حفاظت از این میراث جهانی را عملاً بیمعنا کند.
🔹در پاسخ، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی گفته است که چنین اتفاقی «شبیه جوک» است. بله، شاید واقعاً جوک باشد! جوکی تلخ دربارهی کشوری که آثار باستانیاش در حال فروپاشی است و مسئولانش در حال خندیدن. در همانحال، مقامات محلی تایید میکنند الحاق انجام شده و با تایید وزارت میراث فرهنگی صورت گرفته است.
🔹تخت جمشید و نقش رستم، نهفقط میراث ایران، بلکه بخشی از حافظهی مشترک بشرند. اما دشت مرودشت، که زمانی سرسبزترین پهنهی فارس بود، امروز زیر فشار برداشت بیرویهی آب و مدیریت فاجعهبار منابع در حال فرونشست تدریجی است. شکافها تا چند متری پای ستونهای سنگی رسیدهاند. تاریخ، اگر صدایی داشت، فریاد میزد: ما را با بیکفایتی دفن نکنید.
@ShirinEbadiofficial
🔹در حالیکه زمین زیر پای تخت جمشید بهمعنای واقعی کلمه در حال فرونشست است، مسئولان همچنان میان «انکار» و «شوخی» سرگردانند. تنها یک ماه پس از هشدار کارشناسان دربارهی خطر فرونشست ناشی از برداشت بیرویهی آبهای زیرزمینی، نمایندهی مرودشت اعلام کرده که بخشی از حریم تخت جمشید به محدودهی شهری اضافه شده است؛ اقدامی که میتواند حفاظت از این میراث جهانی را عملاً بیمعنا کند.
🔹در پاسخ، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی گفته است که چنین اتفاقی «شبیه جوک» است. بله، شاید واقعاً جوک باشد! جوکی تلخ دربارهی کشوری که آثار باستانیاش در حال فروپاشی است و مسئولانش در حال خندیدن. در همانحال، مقامات محلی تایید میکنند الحاق انجام شده و با تایید وزارت میراث فرهنگی صورت گرفته است.
🔹تخت جمشید و نقش رستم، نهفقط میراث ایران، بلکه بخشی از حافظهی مشترک بشرند. اما دشت مرودشت، که زمانی سرسبزترین پهنهی فارس بود، امروز زیر فشار برداشت بیرویهی آب و مدیریت فاجعهبار منابع در حال فرونشست تدریجی است. شکافها تا چند متری پای ستونهای سنگی رسیدهاند. تاریخ، اگر صدایی داشت، فریاد میزد: ما را با بیکفایتی دفن نکنید.
@ShirinEbadiofficial
چهار اعدام در روز؛ جمهوری اسلامی در مسابقه مرگ رکورد زد
🔹سازمان عفو بینالملل در تازهترین بیانیه خود، همزمان با انتشار قریبالوقوع گزارش دبیرکل سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، نسبت به موج بیسابقه اعدامها در کشور هشدار داده است. تنها از ابتدای سال ۲۰۲۵ تا کنون، بیش از هزار نفر در ایران اعدام شدهاند یعنی بهطور میانگین چهار انسان در هر روز. رقمی که به گفتهی این نهاد، بالاترین میزان در ۳۵ سال گذشته است.
🔹در میان قربانیان، بیشترین سهم متعلق به اقلیتهای قومی و مذهبی است: بلوچها، کُردها، عربها و افغانها. آنها نه فقط با فقر و تبعیض روبهرو هستند، بلکه در نظام قضایی جمهوری اسلامی بدون وکیل، بدون دادرسی عادلانه و با اتهامات مبهم و ساختگی به پای چوبهی دار میروند. اعدام در ایران دیگر ابزاری برای اجرای قانون نیست؛ ابزار سرکوب، انتقام سیاسی و ایجاد رعب عمومی است.
🔹در حالیکه حکومت ایران برای هر بحران پاسخی جز طناب ندارد، دنیا هنوز مشغول ابراز نگرانی است. اما وقتی اعدام به رویهی حکمرانی بدل شده، نگرانی کافی نیست. عفو بینالملل از جامعهی جهانی خواسته است که فوراً اقدام عملی برای توقف اعدامها انجام دهد نه بیانیه، بلکه تحریم هدفمند مقامهای قضایی و امنیتی، فشار سیاسی و پیگرد بینالمللی. چهار اعدام در روز، یعنی چهار بار تکرار بیعدالتی، چهار بار خفه شدن حق حیات. ایران امروز، کارخانهی مرگ است؛ سکوت در برابر آن، شراکت در جنایت است.
@ShirinEbadiofficial
🔹سازمان عفو بینالملل در تازهترین بیانیه خود، همزمان با انتشار قریبالوقوع گزارش دبیرکل سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، نسبت به موج بیسابقه اعدامها در کشور هشدار داده است. تنها از ابتدای سال ۲۰۲۵ تا کنون، بیش از هزار نفر در ایران اعدام شدهاند یعنی بهطور میانگین چهار انسان در هر روز. رقمی که به گفتهی این نهاد، بالاترین میزان در ۳۵ سال گذشته است.
🔹در میان قربانیان، بیشترین سهم متعلق به اقلیتهای قومی و مذهبی است: بلوچها، کُردها، عربها و افغانها. آنها نه فقط با فقر و تبعیض روبهرو هستند، بلکه در نظام قضایی جمهوری اسلامی بدون وکیل، بدون دادرسی عادلانه و با اتهامات مبهم و ساختگی به پای چوبهی دار میروند. اعدام در ایران دیگر ابزاری برای اجرای قانون نیست؛ ابزار سرکوب، انتقام سیاسی و ایجاد رعب عمومی است.
🔹در حالیکه حکومت ایران برای هر بحران پاسخی جز طناب ندارد، دنیا هنوز مشغول ابراز نگرانی است. اما وقتی اعدام به رویهی حکمرانی بدل شده، نگرانی کافی نیست. عفو بینالملل از جامعهی جهانی خواسته است که فوراً اقدام عملی برای توقف اعدامها انجام دهد نه بیانیه، بلکه تحریم هدفمند مقامهای قضایی و امنیتی، فشار سیاسی و پیگرد بینالمللی. چهار اعدام در روز، یعنی چهار بار تکرار بیعدالتی، چهار بار خفه شدن حق حیات. ایران امروز، کارخانهی مرگ است؛ سکوت در برابر آن، شراکت در جنایت است.
@ShirinEbadiofficial
شمعی در تاریکی؛ مرضیه جعفری، صدای پیروزی در سرزمین ممنوعیتها
🔹در میان انبوه خبرهای مرگ، اعدام، سرکوب و تباهی، گاهی یک نام مثل شمعی در تاریکی میدرخشد. مرضیه جعفری، زنی از دل محدودیت و تبعیض، امروز به عنوان بهترین سرمربی فوتبال زنان آسیا شناخته شد. او برای رسیدن به این نقطه، حداقل به اندازهی ده مرد جنگیده و ایستاده است.
🔹خانم مرضیه جعفری، سرمربی تیم ملی فوتبال زنان ایران و باشگاه خاتون بم، سالهاست که در زمین نابرابر، جایی که حتی نفس کشیدن زنان نوعی مقاومت است، فوتبال را زنده نگه داشته. او در حالی این جایزه را از کنفدراسیون فوتبال آسیا در ریاض دریافت کرد که تا همین چند سال پیش، زنان در ایران برای ورود به استادیوم جان میدادند. ما سحر خدایاری، دختر آبی را فراموش نکردهایم.
🔹این موفقیت تنها افتخار برای یک مربی نیست، بلکه بیانیهای در ستایش ایستادگی زنان ایرانی است. زنانی که در اوج تبعیض دست از تلاش و مقاومت نمیکشند. به مرضیه جعفری تبریک میگویم، نه تنها به خاطر این مقام، بلکه برای یادآوری اینکه هنوز میتوان پیروز شد، حتی وقتی زمین بازی، سراسر نابرابری است.
@ShirinEbadiofficial
🔹در میان انبوه خبرهای مرگ، اعدام، سرکوب و تباهی، گاهی یک نام مثل شمعی در تاریکی میدرخشد. مرضیه جعفری، زنی از دل محدودیت و تبعیض، امروز به عنوان بهترین سرمربی فوتبال زنان آسیا شناخته شد. او برای رسیدن به این نقطه، حداقل به اندازهی ده مرد جنگیده و ایستاده است.
🔹خانم مرضیه جعفری، سرمربی تیم ملی فوتبال زنان ایران و باشگاه خاتون بم، سالهاست که در زمین نابرابر، جایی که حتی نفس کشیدن زنان نوعی مقاومت است، فوتبال را زنده نگه داشته. او در حالی این جایزه را از کنفدراسیون فوتبال آسیا در ریاض دریافت کرد که تا همین چند سال پیش، زنان در ایران برای ورود به استادیوم جان میدادند. ما سحر خدایاری، دختر آبی را فراموش نکردهایم.
🔹این موفقیت تنها افتخار برای یک مربی نیست، بلکه بیانیهای در ستایش ایستادگی زنان ایرانی است. زنانی که در اوج تبعیض دست از تلاش و مقاومت نمیکشند. به مرضیه جعفری تبریک میگویم، نه تنها به خاطر این مقام، بلکه برای یادآوری اینکه هنوز میتوان پیروز شد، حتی وقتی زمین بازی، سراسر نابرابری است.
@ShirinEbadiofficial
نشان شرافت برای ناصر تقوایی
کاریکاتور جواد علیزاده
🔹نشان شرافت برای ناصر تقوایی (۱۳۲۰-۱۴۰۴) فیلمساز آزادهای که تسلیم سانسور نشد و آزاد و رها، به «آرامش بدون حضور دیگران!» رسید.
@ShirinEbadiofficial
کاریکاتور جواد علیزاده
🔹نشان شرافت برای ناصر تقوایی (۱۳۲۰-۱۴۰۴) فیلمساز آزادهای که تسلیم سانسور نشد و آزاد و رها، به «آرامش بدون حضور دیگران!» رسید.
@ShirinEbadiofficial