منم میدونم میگذره و یادم میره ولی من الان ناراحتم.

زندگی همان لحظاتی بود که میخواستیم بگذرند.

‏غمگین نشده‌ام عزیزم، مدت‌هاست غمگین مانده‌ام.

‌‏دوست داشتن واقعی؟!
«فقط اونی که بعد شنیدن حرفات و نقطه‌های تاریک زندگیت، همون سمتی می‌ایسته که خودت ایستادی.»

تو؛
روحِ منو نخ کِش کردی.

تنها راه حفاظت از خودتون، تنها موندنه...
#𝐒𝐓𝐎𝐑𝐘✨
𖦼siaho sefide

‏آدمیزاده دیگه
هرچقد هم قوی باشه وقتی دلش میگیره هیچی از منطق نمیفهمه، فقط از خودش و دنیا و زمین و زمان میپرسه: « یعنی من انقد دوست‌نداشتنی‌ام؟ چی کم دارم از بقیه؟ »
و متاسفانه هیچوقت هم جوابشو پیدا نمیکنه.

اما من هیچوقت خیلی قوی نبودم، یه جاهایی دل نازک تر و لوس تر از خیلیاتون بودم اما چون میدونستم نمیتونم رو هیچکس حساب باز کنم خیلی جاها وانمود کردم همچی خوبه و اصلا ناراحت نیستم.

بله جنابِ داریوش عزیز، یه‌وقتایی واقعا غیرِ گریه دیگه کاری نمیشه کرد.

تمام فریاد‌های جهان در گلویم جمع شده‌اند
من اما حتی حوصله حرف زدن هم ندارم.

‏دلم میخواد اضطراب روزمره وجود نداشت. این کم و زیاد شدن اشتها وجود نداشت. اینکه همش انگار تو دلم دارن رخت میشورن وجود نداشت. اینکه نمیتونم راحت و بدون کابوس بخوابم وجود نداشت. اینکه حس میکنم همش باید بدوم تا برسم وجود نداشت.

«بگذار اوضاع کمی بد شود
تا بفهمی چه کسی را انتخاب کرده‌ای.»

الکل فقط جرات انجام کاری که دلمون میخواد و بهمون میده...
#𝐒𝐓𝐎𝐑𝐘⛓
𖦼siaho sefide

خيلى چيزها ممكنه چشمت رو بگيره
اما فقط سراغ اون چيزهايى برو
كه قلبت رو تسخير میكنه.

زندگی همین‌جوریش هم سخته، دلم نمیخواد دور و بر آدمایی باشم که برام سخت‌ترش میکنن.

آدما بهت میگن دلتنگت میشن
و تو طول روز بهت پیام نمیدن.

حس‌هایی هستند که نام ندارند؛

آدما عجیبن، سردن، گنگن، پیچیده‌ان، مقاومن، تنهان، تنهان، تنهان...