و من نمیدونم چقدر باید تورو گریه کنم، چقدر تورو وسطِ جمع ساکت بشم و برم تو خودم، چقدر تورو شبها بیدار بمونم، چقدر تورو فکر کنم، چقدر تورو سیگار بکشم، و چقدر تورو بمیرم که بالاخره یک روز برام تموم شی؟!
ببخشید ولی من واقعا خوشحال میشم وقتی میفهمم آدمایی که به هر نحوی بهم بدی کردن الان به خاک سیاه نشستن!
پشت هر زن قوی یه دختر کوچولو شکسته هست که مجبور شده یاد بگیره، چطور روی پاهاش وایسته و به هیچکسی اتکا نکنه !
نمیدونم چطوری بگم اما انگار دارم هدر میرم. خودم، عمرم، جوونیم، انرژیم، استعدادم، احساساتم، ذوقم، تلاشم و کلا همه وجودم داره هدر میره.
سختتر از خود گریه اون گریهایه که نمیاد، همه وجودت رو گرفته ولی از چشم بیرون نمیاد، گلوت رو خورده ولی نایی ازش درنمیاد، روحت رو تیکه تیکه کرده ولی اثری ازش نیست.
برای زندگی کردن نیاز به روحیهای فولادین داشتم؛
روحیه حساس و شکنندهی من،
همهچیز را سختتر میکرد.
روحیه حساس و شکنندهی من،
همهچیز را سختتر میکرد.
آنهایی که ما را همانگونه که هستیم میپذیرند و تلاش میکنند لبخندهایمان عمیقتر و آرامشمان طولانیتر باشد، همانهایی هستند که ماندگار میشوند.
#پونه_مقیمی
#پونه_مقیمی
اون قسمت بزرگسالی که آدم میفهمه باید از رو ابرها بیاد پایین و پاش رو بذاره روی زمین؛ دقیقا اون لحظهای که واقعیت زندگی رو میپذیره، خیلی غمانگیزه.
من به همه گوش کردم هیشکی به من گوش نکرد، من مراعات حال همرو کردم و هیچکی مراعات حال من و نکرد، من واسه ذوق همه ذوق کردم و هیچکی واسم ذوق نکرد، من به همه اهمیت دادم، برای همه ارزش قائل شدم و هیچکی اونی که من واسش بودم واسم نبود...