Telegram Web Link
این شرایط هم میگذره و تموم میشه اما یادمون نمیره کی توی این وضیعت نگرانمون بود، هر روز باهامون حرف میزد و نمیذاشت حس کنیم تنهاییم، کی وقتی نت قطع بود اسمس میداد و زنگ میزد و خبر میگرفت، توی روزهای سخت آدمای واقعی زندگیت خودشون رو نشون میدن.
و نسل ما "جنگ زده" هم شد.
گریه کن، عزیزِ من؛ گریه کن! چرا که برای گریستن در خاورمیانه، هزاران دلیل وجود دارد.
میگویند هر کسی شبیه به جایی میشود که به آن تعلق دارد، پس من شبیه وطنم شده‌ام، غمناک، خسته، رنجیده، زخمی و در عمق ناامیدی امیدوار.
دلم برای زندگی مزخرف قبلیم که دیگه مزخرف به‌نظر نمیاد، تنگ شده.
الان داشتم فکر میکردم دیدم ما از سال ۹۸ به اینور زندگی نکردیم، فقط داشتیم از مرگ فرار میکردیم.
‏دقیقاً موقعی که همه‌چی خوبه و داری یک روز عادی رو میگذرونی، یکدفعه چاله‌ای از سیاهی زیر پات باز میشه و فرو میری و فرو میری و فرو میری.
دیگه حتی نمیشه حدس زد اینا روزای خوب‌مونه تازه، یا روزهای بدمون.
بمب اصلی وسط جوانی ما خورد.
یکی از چیزایی که این روزا خیلی داره اذیتم میکنه احساس هدر رفتنه
جوونیم، پتانسیلم، روزها و زمان انگار همشون دارن هدر میرن و من هیچکاری از دستم برنمیاد
چی بگم والا، لابد زندگی همینه دیگه.
هم داریم به جنگ عادت میکنیم هم به نداشتن اینترنت...
او حالم را نپرسید…
نمیدانم؛ آن‌قدر غریبه شده بودیم که حتی
مرگ‌ هم ما را به هم نزدیک‌تر نکرد؟
فروپاشی‌های روانی که قبلا تجریه کردید رو فراموش کنید، با اینترنت ملی آدم به مرز جنون میرسه.
‏هر چی شد گفتی میگذره،
ولی هر دفعه که گذشت بدتر شد که.
‏همیشه داستان همین بوده. داری زندگی عادیت رو میکنی، «یک لحظه» و بعد از اون، دیگه هیچ چیز مثل قبل نیست.
‏جناب بحرینی خیلی وقت پیش دردِ ما رو تبدیل به کلمه کرد وقتی نوشت:
«مسئله این است که جغرافیا زورش زیاد است و من خسته‌ام.»
2025/06/28 19:27:43
Back to Top
HTML Embed Code: