Telegram Web Link
گرچه در بندم ز جهان به رنجم
جان فدای تو که آزادم از آن
#نظامی_گنجوی
9
سهراب سپهری خطاب به پاییز :

ای عجيبِ قشنگ!
با نگاهی پر از لفظِ مرطوب.....



مفصل‌های من آمادگی پرواز را اندازه می‌گیرند.
پرنده: تنها وجودی که مرا حسود می‌کند.


ای عبور ظریف
بال را معنی کن
تا پرِ هوشِ من از حسادت بسوزد.


#سهراب_سپهری
18👎3👍2
یوسف!
به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی‌ات کنند
.
.

#فاضل_نظری🌿
💔21👏21😢1
دانی که پس از عمر چه مانَد باقی؟
مِهر است و محبت است و باقی همه هیچ!

#مولانا🍃
22👍2
سیمین ساق | شعر فارسی
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می برند که زندانی‌ات کنند . . #فاضل_نظری🌿
بدخُلقم و بدعهد، زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است! مگرنه؟

یک بار به من قرعه ی عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر...نه!

#فاضل_نظری🌿
26👍3💔1
گل نسبتی ندارد با روی دلفریبت
تو در میان گلها چون گل میان خاری
#سعدی_جانم
@siminsagh 🌱
28👍4
#سعدی چه حسی داشت وقتی گفت:

اگر چه دل به کسی داده
جانِ ماست هنوز!
💔2710😢5
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم.

#فاضل_نظری🍃
17🔥1
روز گرامی داشت حافظ عزیز❤️
22👍1🔥1
سیمین ساق | شعر فارسی
روز گرامی داشت حافظ عزیز❤️
دکتر شفیعی کدکنی:
با اطمینان می‌توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد.
👍326👌3👏2
سیمین ساق | شعر فارسی
دکتر شفیعی کدکنی: با اطمینان می‌توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد.
یاری اندر کس نمی‌بینیم، یاران را چه شد؟

دوستی کِی آخر آمد؟ دوست‌دار‌ان را چه شد؟

آب حیوان تیره‌گون شد، خضر فَرُّخ‌پِی کجاست ؟

خون چکید از شاخِ گل، بادِ بهار‌ان را چه شد؟

کس نمی‌گوید که یاری داشت حقِّ دوستی

حق‌شناسان را چه حال افتاد؟ یاران را چه شد؟

لعلی از کانِ مُروّت برنیامد سال‌هاست

تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟

شهرِ یاران بود و خاکِ مهر‌بانان این دیار

مهربانی کِی سر آمد؟ شهریار‌ان را چه شد؟

گویِ توفیق و کرامت، در میان افکنده‌اند

کس به میدان در نمی‌آید، سوار‌ان را چه شد؟

#حافظ
30👍5
 

هزار شیشه شکست و درست شد صائب

نشد شکستگی دل به هیچ باب درست


#صائب‌تبریزی🍃
💔2711👍5
 

       «خوشا چشمی که رخسار تو بیند»

#عراقی
30👍1
🍃🍃من چرا دل به تو دادم
که دلم میشکنی🍃🍃

#سعدی

@siminsagh
20💔8👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحنه های دراماتیک واپسین لحظات زندگی «یحیی سنوار» رهبر فلسطینی، آدمی را به سمت این شعر محمود درویش می‌برد که نوشت:

محاصره‌ات را محاصره کن
راه گریزی نیست
بازویت افتاد آن را بردار
و دشمنت را بزن راه گریزی نیست
من در نزدیکی‌ات افتادم مرا بردار
و دشمنت را با من بزن
که اکنون تو آزادی
آزاد آزادی
کشته‌ها یا مجروحینت مهمات تواند
پس با آنها دشمنت را بزن راه گریزی نیست
هر پارۀ ما نام ما را بر خود دارد

#برای_آزادی 🌿 @siminsagh
💔385👍5😢2👌1
سیمین ساق | شعر فارسی
صحنه های دراماتیک واپسین لحظات زندگی «یحیی سنوار» رهبر فلسطینی، آدمی را به سمت این شعر محمود درویش می‌برد که نوشت: محاصره‌ات را محاصره کن راه گریزی نیست بازویت افتاد آن را بردار و دشمنت را بزن راه گریزی نیست من در نزدیکی‌ات افتادم مرا بردار و دشمنت را با…
اگر وطن، از گرسنگی تلف شدن در طول جاده هاست،
اگر وطن،مثل سگ از سرما لرزیدن و ازتب به خود پیچیدن است،
اگر وطن، نوشیدن خون سرخ ما در کارخانه های شماست ،
اگر وطن پنجه های اربابهایتان است،
اگر وطن، حکومت نظامی است،
اگر وطن، باتوم پلیس است،
اگر وطن، رها نشدن از عفونت و گندیدگی شماست،
من خائن به وطن هستم


#ناظم_حکمت
👍14🤮9👎63
گر دعوت دوست می‌شنودم آن روز
من گوی مراد می‌ربودم آن روز
آن روز که بود روز هل من ناصر
ای کاش که ناصر تو بودم آن روز


ناصرالدین شاه قاجار
15😁5👍4
.
برای کینه؟ آه نه ! برای عشـق من، بمان
برای دوست داشتن، برای خواستن بمان
هرآنچه دوست داشتم، برای من نماند و رفت
امید آخرین اگر تویی، برای من بمان
به سبزه و نسیم و گل، تو درس زیستن بده
بهار باش و باز هم به خاطر چمن بمان
تمامت و کمال را به نام ما رقم زدند
کمال عشق اگر منم، تو هم “تمام زن” بمان
برای آن که تیشه را به فرق خویش نشکند
امید زیستن شو و برای کوهکن بمان
مزن به نقش خود گمان، ز سرگذشت این و آن
برای دیگران چرا؟ برای خویشتن بمان...

#حسین_منزوی
33👍3😢2
اونجا که #جبران_خلیل_جبران میگه:

"و عمق عشق هیچگاه شناخته نمی‌شود
مگر در زمان فراق !
25💔5👍3
2025/07/10 22:41:14
Back to Top
HTML Embed Code: