🌴🕋🕌
7⃣7⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿٧۷﴾
اجازه هجرت به مدینه:
وقتی این گروه از انصار با رسول اکرم ﷺ بیعت کردند مبنی بر این که از همکاری با رسول اکرم ﷺ و پیروانش دریغ نخواهند ورزید، تعدادی از مسلمانان به آنها پناه بردند، رسول اکرم ﷺ به تمام مسلمانان «مکه» دستور داد که به «مدینه» هجرت نمایند، و به برادران انصار خود به پیوندند، و فرمودند:
«إنَّ اللّٰهَ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ جَعَلَ لَكُمْ إخْوَانًا وَدَارًا تَأْمَنُونَ بِهَا»(¹)
خداوند متعال برای شما برادران و جایگاهی مهیا فرموده است که شما در آنجا امنیت خواهید یافت» ۔
سپس مسلمانان، گروه گروه هجرت نمودند، اما خود رسول اکرم ﷺ در «مکه» باقی ماند در حالی که منتظر اجازه هجرت به «مدینه» بود ۔
ناگفته نماند که هجرت مسلمانان از «مکه» سهل و آسان نبود، طوری که «قریش» بشنوند، و چیزی نگویند، بلکه سعی میکردند سر راه مسلمانان موانع ایجاد نموده، و آنها را با انواع مشکلات دچار نمایند، اما مهاجران از فکر هجرت باز نمیآمدند و حاضر نبودند اقامت در «مکه» را برگزینند، هر چند این تصمیم گران تمام میشد؛ و حتی بعضی مجبور مانند «ابوسلمهؓ» شدند زن و فرزند خود را در «مکه» رها کرده و تنها مسافرت نمایند، و بعضی دیگر مانند «صهیبؓ» مجبور میشدند کلیه دارایی و ثروت خود را قربان کنند تا هجرت نمایند ۔
۔ منبع:
(¹) - سيرة ابن هشام، ج: ۱ ص: ۴۶۸ ۔ و سيرة ابن کثیر، ج: ۲ ص: ۲۱۵ ۔
https://www.tg-me.com/siratalrasool
7⃣7⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿٧۷﴾
اجازه هجرت به مدینه:
وقتی این گروه از انصار با رسول اکرم ﷺ بیعت کردند مبنی بر این که از همکاری با رسول اکرم ﷺ و پیروانش دریغ نخواهند ورزید، تعدادی از مسلمانان به آنها پناه بردند، رسول اکرم ﷺ به تمام مسلمانان «مکه» دستور داد که به «مدینه» هجرت نمایند، و به برادران انصار خود به پیوندند، و فرمودند:
«إنَّ اللّٰهَ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ جَعَلَ لَكُمْ إخْوَانًا وَدَارًا تَأْمَنُونَ بِهَا»(¹)
خداوند متعال برای شما برادران و جایگاهی مهیا فرموده است که شما در آنجا امنیت خواهید یافت» ۔
سپس مسلمانان، گروه گروه هجرت نمودند، اما خود رسول اکرم ﷺ در «مکه» باقی ماند در حالی که منتظر اجازه هجرت به «مدینه» بود ۔
ناگفته نماند که هجرت مسلمانان از «مکه» سهل و آسان نبود، طوری که «قریش» بشنوند، و چیزی نگویند، بلکه سعی میکردند سر راه مسلمانان موانع ایجاد نموده، و آنها را با انواع مشکلات دچار نمایند، اما مهاجران از فکر هجرت باز نمیآمدند و حاضر نبودند اقامت در «مکه» را برگزینند، هر چند این تصمیم گران تمام میشد؛ و حتی بعضی مجبور مانند «ابوسلمهؓ» شدند زن و فرزند خود را در «مکه» رها کرده و تنها مسافرت نمایند، و بعضی دیگر مانند «صهیبؓ» مجبور میشدند کلیه دارایی و ثروت خود را قربان کنند تا هجرت نمایند ۔
۔ منبع:
(¹) - سيرة ابن هشام، ج: ۱ ص: ۴۶۸ ۔ و سيرة ابن کثیر، ج: ۲ ص: ۲۱۵ ۔
https://www.tg-me.com/siratalrasool
Telegram
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
مولوي عبدالرحمن خوافي
🌴🕋🕌
پند مولانا
آن تفاوت هست در عقل بشر
که میان شاهدان اندر صور
زین قبل فرمود احمد در مقال
در زبان پنهان بود حسن رجال
تفاوت مردم در مراتب عقل همچون تفاوت افراد در سیما و حسن ظاهر است همانطور که برخی زیبارویند و از همه متمایز برخی نیز در مرتبه عقل چنان تمایزی دارند.
عاقلان گفتارشان با بقیه متفاوت است و جمال عقلشان در کلامشان ظاهر می گردد.پیامبر فرموده است زیبایی مرد در زیر زبانش مخفی است.
آدمی مخفیست در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان.
المرء مخبوء تحت لسانه
@siratalrasool
پند مولانا
آن تفاوت هست در عقل بشر
که میان شاهدان اندر صور
زین قبل فرمود احمد در مقال
در زبان پنهان بود حسن رجال
تفاوت مردم در مراتب عقل همچون تفاوت افراد در سیما و حسن ظاهر است همانطور که برخی زیبارویند و از همه متمایز برخی نیز در مرتبه عقل چنان تمایزی دارند.
عاقلان گفتارشان با بقیه متفاوت است و جمال عقلشان در کلامشان ظاهر می گردد.پیامبر فرموده است زیبایی مرد در زیر زبانش مخفی است.
آدمی مخفیست در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان.
المرء مخبوء تحت لسانه
@siratalrasool
🌴🕋🕌
ماری که نتواند پوست اندازی کند،
محکوم به مرگ است !!!
ذهنی هم که نگذارند عقایدش را تغییر دهد،
ماهیت خودش را از دست می دهد ...
فردریش نیچه
@siratalrasool
ماری که نتواند پوست اندازی کند،
محکوم به مرگ است !!!
ذهنی هم که نگذارند عقایدش را تغییر دهد،
ماهیت خودش را از دست می دهد ...
فردریش نیچه
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(هر شب یک نکته قرآنی)
«مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»
(الجمعة آیه5)
«کسانی که تورات بدیشان واگذار گردید، ولی بدان عمل نکردند و حق آن را ادا ننمودند، به درازگوشی میمانند که کتابهائی را برمیدارد (ولی از محتوای آنها خبر ندارد). مردمانی که آیات خدا را تکذیب میدارند، بدترین مثل را دارند. خداوند مردمان ستمکار را هدایت نمیدهد.» (و به سعادت هر دو سرا نائل نمیگرداند)
@siratalrasool
(هر شب یک نکته قرآنی)
«مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»
(الجمعة آیه5)
«کسانی که تورات بدیشان واگذار گردید، ولی بدان عمل نکردند و حق آن را ادا ننمودند، به درازگوشی میمانند که کتابهائی را برمیدارد (ولی از محتوای آنها خبر ندارد). مردمانی که آیات خدا را تکذیب میدارند، بدترین مثل را دارند. خداوند مردمان ستمکار را هدایت نمیدهد.» (و به سعادت هر دو سرا نائل نمیگرداند)
@siratalrasool
ختام يسجل في كتب التاريخ...
ياسر حسيب _ Yasser Haseb
🌴🕋🕌
سور مبارکه تحریم و قریش
تلاوت زیبا از استاد محمودشحات انور
اجرا شده در مصر، استان دقهلیه
مورخ 24.04.2025 میلادی (4 اردیبهشت 1404)
@siratalrasool
سور مبارکه تحریم و قریش
تلاوت زیبا از استاد محمودشحات انور
اجرا شده در مصر، استان دقهلیه
مورخ 24.04.2025 میلادی (4 اردیبهشت 1404)
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(حدیث امروز)
قال رسول اللهﷺ: «أیما امرأة سألت زوجها الطلاق من غیر ما بأس فحرام علیها رائحة الجنة»
(روایت ترمذی وأبو داود)
پیامبر ﷺ فرمودند: هر زنی که بدون دلیل از شوهرش تقاضای طلاق کند، بهشت بر او حرام میگردد.»
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
(حدیث امروز)
قال رسول اللهﷺ: «أیما امرأة سألت زوجها الطلاق من غیر ما بأس فحرام علیها رائحة الجنة»
(روایت ترمذی وأبو داود)
پیامبر ﷺ فرمودند: هر زنی که بدون دلیل از شوهرش تقاضای طلاق کند، بهشت بر او حرام میگردد.»
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
🌴🕋🕌
8⃣7⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿٧۸﴾
واقعه هجرت ام سلمهؓ:
«أُمِّ سَلَمَةَ» (رَضِیَ اللّٰهُ عَنْهَا) میگوید: وقتی «أَبُوْ سَلَمَةَؓ» تصمیم گرفت که به «مدینه» هجرت نماید، شتری را آماده ساخت و مرا بر آن سوار نمود، فرزندم «سلمه بن أبی سلمه» را در آغوش من نشاند، و خودش مهار شتر را گرفته، به سوی «مدینه» حرکت کرد ۔
وقتی مردان «بنو المغیرة» او را دیدند، بلند شده و گفتند: شما اگر بروید اختیار دارید، اما این زن از قوم ما است، چطور ما اجازه بدهیم که شما با وی مسافرت کنید۔»
ام سلمهؓ میگوید: «مهار شتر را از دست أبوسلمهؓ گرفتند و مرا با خود بردند» ۔ او اضافه میکند: «وقتی «بنو عبد الأسد» که فامیل «أبوسلمهؓ» بودند این منظره را دیدند، گفتند: قسم بخدا! ما هرگز اجازه نمیدهیم که این فرزند ما با مادرش برود، زیرا شما مادرش را از پدرش جدا کردهاید، آنگاه با هم به نزاع برخاستند، و هر کسی فرزندم «سلمه» را به طرف خود میکشید تا این که «بنو عبد الأسد» غالب آمدند و فرزندم را بردند، «بنو المغیرة» مرا نزد خود نگهداشتند، و شوهرم «أبو سلمهؓ»، به «مدینه» هجرت کرد، بدین طریق بین من و فرزند و شوهرم جدایی افتاد، من هر روز صبح بیرون رفته، در «ابطح» مینشستم و تا شب گریه میکردم ۔
نزدیک یکسال به همین حالت سپری شد، تا این که مردی از عموزادگانم از خاندان «بَنِی الْمُغِیرَةِ»، نگاهش به من افتاد، حالت پریشان مرا دید، بر من ترحم کرد و به «بنی المغیرة» گفت: چرا این بیچاره را نمیگذارید برود و میان او و شوهر و فرزندش جدایی انداختهاید؟
آنها به من گفتند: اگر دوست داری نزد شوهرت برو، آنگاه «بَنُوْ عَبْدِ الْأَسَدِ» نیز فرزندم را به من باز گردانیدند ۔ من شترم را آماده کردم، و فرزندم را در آغوش نشانده، به طرف «مدینه» هجرت کردم، کسی غیر از خدا، همراه من نبود، وقتی به «تنعیم» رسیدم با «عُثْمَان بْن طَلْحَه ابْن أبِی طَلْحَهَؓ» از قبیله «بَنِي عَبْدِ الدَّارِ» ملاقات نمودم، «عثمان بن طلحهؓ» از من پرسید: ای دختر «أبو أمیه» کجا میخواهی بروی؟ گفتم: میخواهم نزد شوهرم به «مدینه» بروم، گفت: آیا کسی با تو همراه است؟ ۔
گفتم: کسی به جز خدا و این فرزندم با من همراه نیست ۔ او گفت: قسم به خدا شما نمیتوانی به آسانی آنجا برسی، آن گاه مهار شتر را گرفت و به راه افتاد ۔ سوگند به خدا، تاکنون هیچ مردی از عربها را گرامیتر از عثمانؓ ندیدهام، او وقتی به یک منزل میرسید، شتر را میخواباند، سپس خودش به یک طرف میرفت، تا من از شتر پیاده شوم، آنگاه دوباره نزد شتر آمده، اثاث مرا پایین میگذاشت و شتر را به درخت میبست و خودش زیر درختی میخوابید، نزدیک ظهر بلند شده، شترم را میآورد، و اثاث را بر آن میگذاشت، و خودش دور میرفت و به من میگفت: سوار شو، وقتی سوار میشدم و بر شترم قرار میگرفتم او میآمد و مهار شتر را میگرفت و راه میافتاد، به همین منوال راه طی میشد تا این که مرا به «مدینه» رساند و وقتی نگاهش به آبادی «بَنِی عَمْرِو بْنِ عَوْف» در «قبا» افتاد، به من گفت: شوهرت در آن محل است (ابوسلمهؓ آنجا بود) بنام خدا برو داخل همین آبادی، سپس خودش به «مکه» بازگشت» ۔
«ام سلمهؓ» میگوید:
«من هیچ خانوادهای در اسلام سراغ ندارم که مانند خانواده «أبی سلمهؓ» این قدر متحمل مشکلات شده باشد و نیز هیچ فردی گرامیتر از «عثمان بن طلحهؓ» سراغ ندارم»۔(¹)
۔ منبع:
(¹) - عثمان بن طلحهؓ بعد از حدیبیه اسلام آورد و هجرت کرد؛ رسول اکرم ﷺ «کلیدهای کعبه را روز فتح مکه به دست وی سپرد ۔ ابن کثیر، ج: ۲ ص: ۲۱۵-۲۱۷ ۔
https://www.tg-me.com/siratalrasool
8⃣7⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿٧۸﴾
واقعه هجرت ام سلمهؓ:
«أُمِّ سَلَمَةَ» (رَضِیَ اللّٰهُ عَنْهَا) میگوید: وقتی «أَبُوْ سَلَمَةَؓ» تصمیم گرفت که به «مدینه» هجرت نماید، شتری را آماده ساخت و مرا بر آن سوار نمود، فرزندم «سلمه بن أبی سلمه» را در آغوش من نشاند، و خودش مهار شتر را گرفته، به سوی «مدینه» حرکت کرد ۔
وقتی مردان «بنو المغیرة» او را دیدند، بلند شده و گفتند: شما اگر بروید اختیار دارید، اما این زن از قوم ما است، چطور ما اجازه بدهیم که شما با وی مسافرت کنید۔»
ام سلمهؓ میگوید: «مهار شتر را از دست أبوسلمهؓ گرفتند و مرا با خود بردند» ۔ او اضافه میکند: «وقتی «بنو عبد الأسد» که فامیل «أبوسلمهؓ» بودند این منظره را دیدند، گفتند: قسم بخدا! ما هرگز اجازه نمیدهیم که این فرزند ما با مادرش برود، زیرا شما مادرش را از پدرش جدا کردهاید، آنگاه با هم به نزاع برخاستند، و هر کسی فرزندم «سلمه» را به طرف خود میکشید تا این که «بنو عبد الأسد» غالب آمدند و فرزندم را بردند، «بنو المغیرة» مرا نزد خود نگهداشتند، و شوهرم «أبو سلمهؓ»، به «مدینه» هجرت کرد، بدین طریق بین من و فرزند و شوهرم جدایی افتاد، من هر روز صبح بیرون رفته، در «ابطح» مینشستم و تا شب گریه میکردم ۔
نزدیک یکسال به همین حالت سپری شد، تا این که مردی از عموزادگانم از خاندان «بَنِی الْمُغِیرَةِ»، نگاهش به من افتاد، حالت پریشان مرا دید، بر من ترحم کرد و به «بنی المغیرة» گفت: چرا این بیچاره را نمیگذارید برود و میان او و شوهر و فرزندش جدایی انداختهاید؟
آنها به من گفتند: اگر دوست داری نزد شوهرت برو، آنگاه «بَنُوْ عَبْدِ الْأَسَدِ» نیز فرزندم را به من باز گردانیدند ۔ من شترم را آماده کردم، و فرزندم را در آغوش نشانده، به طرف «مدینه» هجرت کردم، کسی غیر از خدا، همراه من نبود، وقتی به «تنعیم» رسیدم با «عُثْمَان بْن طَلْحَه ابْن أبِی طَلْحَهَؓ» از قبیله «بَنِي عَبْدِ الدَّارِ» ملاقات نمودم، «عثمان بن طلحهؓ» از من پرسید: ای دختر «أبو أمیه» کجا میخواهی بروی؟ گفتم: میخواهم نزد شوهرم به «مدینه» بروم، گفت: آیا کسی با تو همراه است؟ ۔
گفتم: کسی به جز خدا و این فرزندم با من همراه نیست ۔ او گفت: قسم به خدا شما نمیتوانی به آسانی آنجا برسی، آن گاه مهار شتر را گرفت و به راه افتاد ۔ سوگند به خدا، تاکنون هیچ مردی از عربها را گرامیتر از عثمانؓ ندیدهام، او وقتی به یک منزل میرسید، شتر را میخواباند، سپس خودش به یک طرف میرفت، تا من از شتر پیاده شوم، آنگاه دوباره نزد شتر آمده، اثاث مرا پایین میگذاشت و شتر را به درخت میبست و خودش زیر درختی میخوابید، نزدیک ظهر بلند شده، شترم را میآورد، و اثاث را بر آن میگذاشت، و خودش دور میرفت و به من میگفت: سوار شو، وقتی سوار میشدم و بر شترم قرار میگرفتم او میآمد و مهار شتر را میگرفت و راه میافتاد، به همین منوال راه طی میشد تا این که مرا به «مدینه» رساند و وقتی نگاهش به آبادی «بَنِی عَمْرِو بْنِ عَوْف» در «قبا» افتاد، به من گفت: شوهرت در آن محل است (ابوسلمهؓ آنجا بود) بنام خدا برو داخل همین آبادی، سپس خودش به «مکه» بازگشت» ۔
«ام سلمهؓ» میگوید:
«من هیچ خانوادهای در اسلام سراغ ندارم که مانند خانواده «أبی سلمهؓ» این قدر متحمل مشکلات شده باشد و نیز هیچ فردی گرامیتر از «عثمان بن طلحهؓ» سراغ ندارم»۔(¹)
۔ منبع:
(¹) - عثمان بن طلحهؓ بعد از حدیبیه اسلام آورد و هجرت کرد؛ رسول اکرم ﷺ «کلیدهای کعبه را روز فتح مکه به دست وی سپرد ۔ ابن کثیر، ج: ۲ ص: ۲۱۵-۲۱۷ ۔
https://www.tg-me.com/siratalrasool
Telegram
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
مولوي عبدالرحمن خوافي
🌴🕋🕌
پند مولانا
من ز لقایِ مردمان، جانبِ کُه گریزمی
گر نبُدی لقایشان، آینهی لقایِ تو!
اگر لقای تو نبود طاقت دیدار و تحمل همنشینی با مردم را نداشتم. خلق خدا، آیینهی جمال بیمثال تو هستند!
هر گاه با کسی سخن میگویم، گویی با تو میگویم و هر گاه از کسی چیزی دریافت میکنم گویا این دستِ عطابخش، دست توست!
@siratalrasool
پند مولانا
من ز لقایِ مردمان، جانبِ کُه گریزمی
گر نبُدی لقایشان، آینهی لقایِ تو!
اگر لقای تو نبود طاقت دیدار و تحمل همنشینی با مردم را نداشتم. خلق خدا، آیینهی جمال بیمثال تو هستند!
هر گاه با کسی سخن میگویم، گویی با تو میگویم و هر گاه از کسی چیزی دریافت میکنم گویا این دستِ عطابخش، دست توست!
@siratalrasool
🌴🕋🕌
قدرت آب در این نهفته است
که هرگز چکش نمی تواند آن را بشکافد
و چاقو نمی تواند آن را بدرد .
زمانی که نقص هات رو پذیرفتی
دیگه کسی نمی تونه ازشون علیه تو استفاده کنه
@siratalrasool
قدرت آب در این نهفته است
که هرگز چکش نمی تواند آن را بشکافد
و چاقو نمی تواند آن را بدرد .
زمانی که نقص هات رو پذیرفتی
دیگه کسی نمی تونه ازشون علیه تو استفاده کنه
@siratalrasool
🌴🕋🕌
بیست سال بعد
بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر
افسوس میخوری تا بابت کارهایی که کرده ای
بنابراین روحیه تسلیم پذیری را کنار بگذار از حاشیه امنیت و ترس بیا بیرون
جستجو کن، بگرد، آرزو کن و کشف کن.
مارک تواین
@siratalrasool
بیست سال بعد
بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر
افسوس میخوری تا بابت کارهایی که کرده ای
بنابراین روحیه تسلیم پذیری را کنار بگذار از حاشیه امنیت و ترس بیا بیرون
جستجو کن، بگرد، آرزو کن و کشف کن.
مارک تواین
@siratalrasool
🌴🕋🕌
کارهای که باید از امروز انجام بدی:
از چیزهای که تحت کنترل تو نیست دست بکش، فردا نه! همین الان این کارو بکن!
با خودت رو راست باش و سعی نکن بخاطر دیگران شخص متفاوتی بشی؛خودِ واقعیت باش خودت باشی هم قشنگتره خم دوست داشتنی تر..
یادت باشه برای خالص کردن طلا از آتش استفاده میکنن پس اگر سختی یا دوران بدی رو تجربه کردی،به جای ناامید شدن سعی کن ازش درس بگیری.
طبیعه که تو افراد زیادی رو از دست بدی زمانی که برای خودت مرز تعیین میکنی! اجازه نده که از اهدافت عقب بمونی.
کنترل زندگیت رو به دست بگیر و نزار کسی برات تصمیم گیری کنه.
خجالت نکش از بروز احساساتت! سنگدل بودن به معنی قوی بودن نیست. قدرت واقعی اینه که دلش رو داشته باشی که احساسات رو بیان کنی.
@siratalrasool
کارهای که باید از امروز انجام بدی:
از چیزهای که تحت کنترل تو نیست دست بکش، فردا نه! همین الان این کارو بکن!
با خودت رو راست باش و سعی نکن بخاطر دیگران شخص متفاوتی بشی؛خودِ واقعیت باش خودت باشی هم قشنگتره خم دوست داشتنی تر..
یادت باشه برای خالص کردن طلا از آتش استفاده میکنن پس اگر سختی یا دوران بدی رو تجربه کردی،به جای ناامید شدن سعی کن ازش درس بگیری.
طبیعه که تو افراد زیادی رو از دست بدی زمانی که برای خودت مرز تعیین میکنی! اجازه نده که از اهدافت عقب بمونی.
کنترل زندگیت رو به دست بگیر و نزار کسی برات تصمیم گیری کنه.
خجالت نکش از بروز احساساتت! سنگدل بودن به معنی قوی بودن نیست. قدرت واقعی اینه که دلش رو داشته باشی که احساسات رو بیان کنی.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
این امت سالهای متمادی بیمار بود و حالا زمان درمانش فرا رسیده.
بگذارید فتنهها چرکهای پنهان خود را بیرون بریزند.
بگذارید خیانتکاران رو شوند، نقابها بیفتند و نیتهای واقعی برملا شوند.
بگذارید برخی از نیکان در آرامش بمیرند و منافقان شناخته شوند تا بتوان از شرّشان دوری جست.
این بسیار بهتر از آن است که در نبرد نهایی، بیخبر میان ما خزیده باشند.
بگذارید صفوف پاکسازی شوند!
د. ادهم شرقاوی
خلیل الرحمن خباب
@siratalrasool
این امت سالهای متمادی بیمار بود و حالا زمان درمانش فرا رسیده.
بگذارید فتنهها چرکهای پنهان خود را بیرون بریزند.
بگذارید خیانتکاران رو شوند، نقابها بیفتند و نیتهای واقعی برملا شوند.
بگذارید برخی از نیکان در آرامش بمیرند و منافقان شناخته شوند تا بتوان از شرّشان دوری جست.
این بسیار بهتر از آن است که در نبرد نهایی، بیخبر میان ما خزیده باشند.
بگذارید صفوف پاکسازی شوند!
د. ادهم شرقاوی
خلیل الرحمن خباب
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(هر شب یک نکته قرآنی)
﴿فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾
[ التوبة:٣٨ ]
«کالای زندگی دنیا، در آخرت، جز اندکی نیست.»
امام حسن بصری (رحمهالله) میفرماید:
«دنیا چیزی جز رؤیایی نیست که در آن فرد برای مدت کوتاهی احساس لذت خواهد کرد، اما هنگام بیدار شدن، با واقعیت مواجه می شود.»
@siratalrasool
(هر شب یک نکته قرآنی)
﴿فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾
[ التوبة:٣٨ ]
«کالای زندگی دنیا، در آخرت، جز اندکی نیست.»
امام حسن بصری (رحمهالله) میفرماید:
«دنیا چیزی جز رؤیایی نیست که در آن فرد برای مدت کوتاهی احساس لذت خواهد کرد، اما هنگام بیدار شدن، با واقعیت مواجه می شود.»
@siratalrasool
منشاوی/ص276
@QuranSound7 کانال
....🌴🕋🕌
آیات 80 الی 87 سوره مبارکه نحل، بصوت زیبای استاد محمدصدیق منشاوی (رحمهالله)
#صفحه_276
#جزء_چهاردهم
(کانال سیرة الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی)
@siratalrasool
آیات 80 الی 87 سوره مبارکه نحل، بصوت زیبای استاد محمدصدیق منشاوی (رحمهالله)
#صفحه_276
#جزء_چهاردهم
(کانال سیرة الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی)
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(حدیث امروز)
از ام درداء بن عمر رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«دَعْوَةُ المَرْءِ المُسْلِمِ لأَخيهِ بِظَهْرِ الغَيْبِ مُسْتَجَابَةٌ، عِنْدَ رَأسِهِ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ كُلَّمَا دَعَا لأَخِيهِ بِخَيْرٍ قَالَ المَلَكُ المُوَكَّلُ بِهِ: آمِينَ، وَلَكَ بِمِثْلٍ»
«دعای شخص مسلمان برای برادرش در غيابِ او پذيرفته می شود؛ بالای سرش فرشته ای گمارده شده که هرگاه برای برادرش دعای خير کند، آن فرشته می گويد: آمين؛ و همانندِ آن نصيب تو باد.»
(صحیحمسلم2733)
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
(حدیث امروز)
از ام درداء بن عمر رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«دَعْوَةُ المَرْءِ المُسْلِمِ لأَخيهِ بِظَهْرِ الغَيْبِ مُسْتَجَابَةٌ، عِنْدَ رَأسِهِ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ كُلَّمَا دَعَا لأَخِيهِ بِخَيْرٍ قَالَ المَلَكُ المُوَكَّلُ بِهِ: آمِينَ، وَلَكَ بِمِثْلٍ»
«دعای شخص مسلمان برای برادرش در غيابِ او پذيرفته می شود؛ بالای سرش فرشته ای گمارده شده که هرگاه برای برادرش دعای خير کند، آن فرشته می گويد: آمين؛ و همانندِ آن نصيب تو باد.»
(صحیحمسلم2733)
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
🌴🕋🕌
9⃣7⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿٧۹﴾
هجرت صهیبؓ:
وقتی حضرت «صهیبؓ» قصد هجرت کرد، کفار «قریش» به او گفتند: ای «صهیبؓ» تو وقتی نزد ما آمدی تنگدست و بی پول بودی؛ نزد ما ثروتمند شدی و به این وضعیت فعلی رسیدی، چگونه میخواهی خودت را و مالت را از اینجا بیرون ببری؟ قسم بخدا این کار شدنی نیست! ۔ «صهیبؓ» به آنها گفت: اگر من کلیه اموال خود را به شما بدهم آیا شما اجازه هجرت به من میدهید؟ آنها گفتند: بلی، «صهیبؓ» گفت: پس ثروت من مال شماست ۔ وقتی این خبر به حضرت رسول اکرم ﷺ رسید فرمود:
«رَبِحَ صُهَيْبٌ، رَبِحَ صُهَيْبٌ»(¹)
«صهیب سود برد، صهیب سود برد»
بعد از آن، «عمر بن الخطاب»، «طلحه»، «حمزه»، «زید بن حارثه» «عبدالرحمن بن عوف» «زبیر بن العوام»، «ابو حذیفه»، «عثمان بن عفان» رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُمْ أَجْمَعِينَ و تعدادی دیگر از أصحاب مهاجرت نمودند ۔ سپس سلسله هجرت ادامه یافت ۔
بجز حضرت «علی بن أبیطالب» و حضرت «ابوبکر بن أبی قحافه» رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُمَا کسی دیگر در «مکه» باقی نماند، البته عدهای که معذور بوده یا مبتلای فتنه شده بودند، هجرت نکردند۔(²)
منابع:
(¹) - ابن کثیر به نقل از ابن هشام، ج: ۲ ص: ۲۲۳ و أخرجه البیهقي في: الدلائل (۵۲۲/۲-۵۲۳)، والحاکم في: المستدرك (۳۰۰/۳) و صحّحه ووافقه الذهبي ۔
(²) - سيرة ابن هشام، ج: ١ ص: ۴۷۰-۴۷۹ ۔
https://www.tg-me.com/siratalrasool
9⃣7⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿٧۹﴾
هجرت صهیبؓ:
وقتی حضرت «صهیبؓ» قصد هجرت کرد، کفار «قریش» به او گفتند: ای «صهیبؓ» تو وقتی نزد ما آمدی تنگدست و بی پول بودی؛ نزد ما ثروتمند شدی و به این وضعیت فعلی رسیدی، چگونه میخواهی خودت را و مالت را از اینجا بیرون ببری؟ قسم بخدا این کار شدنی نیست! ۔ «صهیبؓ» به آنها گفت: اگر من کلیه اموال خود را به شما بدهم آیا شما اجازه هجرت به من میدهید؟ آنها گفتند: بلی، «صهیبؓ» گفت: پس ثروت من مال شماست ۔ وقتی این خبر به حضرت رسول اکرم ﷺ رسید فرمود:
«رَبِحَ صُهَيْبٌ، رَبِحَ صُهَيْبٌ»(¹)
«صهیب سود برد، صهیب سود برد»
بعد از آن، «عمر بن الخطاب»، «طلحه»، «حمزه»، «زید بن حارثه» «عبدالرحمن بن عوف» «زبیر بن العوام»، «ابو حذیفه»، «عثمان بن عفان» رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُمْ أَجْمَعِينَ و تعدادی دیگر از أصحاب مهاجرت نمودند ۔ سپس سلسله هجرت ادامه یافت ۔
بجز حضرت «علی بن أبیطالب» و حضرت «ابوبکر بن أبی قحافه» رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُمَا کسی دیگر در «مکه» باقی نماند، البته عدهای که معذور بوده یا مبتلای فتنه شده بودند، هجرت نکردند۔(²)
منابع:
(¹) - ابن کثیر به نقل از ابن هشام، ج: ۲ ص: ۲۲۳ و أخرجه البیهقي في: الدلائل (۵۲۲/۲-۵۲۳)، والحاکم في: المستدرك (۳۰۰/۳) و صحّحه ووافقه الذهبي ۔
(²) - سيرة ابن هشام، ج: ١ ص: ۴۷۰-۴۷۹ ۔
https://www.tg-me.com/siratalrasool
Telegram
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
مولوي عبدالرحمن خوافي
🌴🕋🕌
پند مولانا
سنگ و آهن ز آب کی ساکن شود؟
آدمی با این دو کی ایمن بود؟
مولانا می فرماید شما آتش را با آب می توانید خاموش کنید اما سنگ و آهنی که در وجود شماست قابل خاموش کردن نیست و هر لحظه ممکن است در جهان شرری ایجاد کند.
موضوعی که در اینجا مطرح می شود بسیار مهم است.
مثلاً ما شروع میکنیم با اخلاق و رفتار و نصیحت و گرایش به نیکی ظواهر را پاک میکنیم .
در این فرآیند فقط ظاهر پاک شده اما ذات پاک نشده است.
اینجاست که کشتن یا تربیت نفس مطرح میشود که برخورد سالک با نفْس به چه شدتی باید باشد.
تفاوت زمانی که شما توصیه های اخلاقی را به دیگران می دهید در مقابل کسی که این کار را انجام نمیدهد در حد یک رفتار اجتماعی است.
ذات سنگ و آهن است،
چه آن کسی که فرزندش را توصیه به نیکی کرده و چه آن کسی که فرزندش را مورد نصیحت قرار نداده است،
هر دو فرزند وقتی در شرایط بدی قرار بگیرند فحش و ناسزا سر می دهند.
پس تربیت آنقدر ها سبب تغییر انسان ها نمی شود،
بلکه تغییر ذات بسیار مهم و پیچیده است.
انشاالله بتوانیم همینجا راهکار جناب مولانا را درک نماییم.
تمام نصیحت ها و گرایش های نیک و تمام حرفهای خوب در حدی است که بتواند یک جرقه یا شراره آتش را خاموش کند و یک بت بیرونی را پاک کند و رفتارهای ما شیک و قشنگ تر شود!
اما نفس درون ما آن اژدهای بزرگی است که به این سادگی رام نمیشود و داستان جداگانهای دارد.
@siratalrasool
پند مولانا
سنگ و آهن ز آب کی ساکن شود؟
آدمی با این دو کی ایمن بود؟
مولانا می فرماید شما آتش را با آب می توانید خاموش کنید اما سنگ و آهنی که در وجود شماست قابل خاموش کردن نیست و هر لحظه ممکن است در جهان شرری ایجاد کند.
موضوعی که در اینجا مطرح می شود بسیار مهم است.
مثلاً ما شروع میکنیم با اخلاق و رفتار و نصیحت و گرایش به نیکی ظواهر را پاک میکنیم .
در این فرآیند فقط ظاهر پاک شده اما ذات پاک نشده است.
اینجاست که کشتن یا تربیت نفس مطرح میشود که برخورد سالک با نفْس به چه شدتی باید باشد.
تفاوت زمانی که شما توصیه های اخلاقی را به دیگران می دهید در مقابل کسی که این کار را انجام نمیدهد در حد یک رفتار اجتماعی است.
ذات سنگ و آهن است،
چه آن کسی که فرزندش را توصیه به نیکی کرده و چه آن کسی که فرزندش را مورد نصیحت قرار نداده است،
هر دو فرزند وقتی در شرایط بدی قرار بگیرند فحش و ناسزا سر می دهند.
پس تربیت آنقدر ها سبب تغییر انسان ها نمی شود،
بلکه تغییر ذات بسیار مهم و پیچیده است.
انشاالله بتوانیم همینجا راهکار جناب مولانا را درک نماییم.
تمام نصیحت ها و گرایش های نیک و تمام حرفهای خوب در حدی است که بتواند یک جرقه یا شراره آتش را خاموش کند و یک بت بیرونی را پاک کند و رفتارهای ما شیک و قشنگ تر شود!
اما نفس درون ما آن اژدهای بزرگی است که به این سادگی رام نمیشود و داستان جداگانهای دارد.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
ابوبکروار باشیم!
رسول الله ﷺ در شب اسراء به مسجد الاقصی و سپس به آسمان برده شد و فردای آن شب، چون که با مردم، پیرامون آنجا که رفته بود و آنچه دیده بود سخن گفت باورش نکردند و هر کسی، متعجب و جدل پردازانه تکذیبش نمود اما ابوبکر رضی الله عنه بدون ثانیه ای درنگ و تامل بر آنچه محمد ﷺ فرموده بود مهر تایید زد و او را راستگوترین انسان معرفی کرد.
خوی و منش و یقین ابوبکری از آن چیزهایی است که در میان خود کم داریم و نمونه اش بسیار نادر گشته است.
متاسفانه در این برهه، بسیاری از مسلمین در رابطه با آیات قرآن و احادیث ثابت از پیامبر، شیوه همانهایی را در پیش می گیرند که دست به دامان جدل و فلسفه بافی و بهانه تراشی شدند...
حال آنکه اگر پیش از این مجادله های بدون پشتوانه علمی و زیربنای غیب باوری، اندک زمانی در کرانه های قرآن به پرواز در آمده و با سنت و سیرت نبوی همسفر گردیده و بدین گونه، ایمان خود را از سطح ایمانی وراثتی به ایمانی یقینی و ابوبکروار ارتقا بخشیده بودند شاهد حذف بسیاری از این مجادلات می بودیم.
@siratalrasool
ابوبکروار باشیم!
رسول الله ﷺ در شب اسراء به مسجد الاقصی و سپس به آسمان برده شد و فردای آن شب، چون که با مردم، پیرامون آنجا که رفته بود و آنچه دیده بود سخن گفت باورش نکردند و هر کسی، متعجب و جدل پردازانه تکذیبش نمود اما ابوبکر رضی الله عنه بدون ثانیه ای درنگ و تامل بر آنچه محمد ﷺ فرموده بود مهر تایید زد و او را راستگوترین انسان معرفی کرد.
خوی و منش و یقین ابوبکری از آن چیزهایی است که در میان خود کم داریم و نمونه اش بسیار نادر گشته است.
متاسفانه در این برهه، بسیاری از مسلمین در رابطه با آیات قرآن و احادیث ثابت از پیامبر، شیوه همانهایی را در پیش می گیرند که دست به دامان جدل و فلسفه بافی و بهانه تراشی شدند...
حال آنکه اگر پیش از این مجادله های بدون پشتوانه علمی و زیربنای غیب باوری، اندک زمانی در کرانه های قرآن به پرواز در آمده و با سنت و سیرت نبوی همسفر گردیده و بدین گونه، ایمان خود را از سطح ایمانی وراثتی به ایمانی یقینی و ابوبکروار ارتقا بخشیده بودند شاهد حذف بسیاری از این مجادلات می بودیم.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
امیر مؤمنان "عمر بن خطاب" رضی الله عنه فرموده است:
"ما امتی هستیم که بخاطر تعداد زیاد و مهمات بسیار پیروز نمیشویم
بلکه
بخاطر کم بودن گناهان خود و زیاد بودن گناهان دشمنان به پیروزی میرسیم
و
اگر گناهان ما و دشمنان برابر باشد در این صورت بخاطر مهمات و تجهیزاتشان بر ما پیروز میشوند"
در جای دیگری فرموده است:
"إذا ذهب التقوی فالنصرُ للأقوی"
«اگر تقوا نمانَد پیروزی برای قویتر است (نه مؤمنان)».
@siratalrasool
امیر مؤمنان "عمر بن خطاب" رضی الله عنه فرموده است:
"ما امتی هستیم که بخاطر تعداد زیاد و مهمات بسیار پیروز نمیشویم
بلکه
بخاطر کم بودن گناهان خود و زیاد بودن گناهان دشمنان به پیروزی میرسیم
و
اگر گناهان ما و دشمنان برابر باشد در این صورت بخاطر مهمات و تجهیزاتشان بر ما پیروز میشوند"
در جای دیگری فرموده است:
"إذا ذهب التقوی فالنصرُ للأقوی"
«اگر تقوا نمانَد پیروزی برای قویتر است (نه مؤمنان)».
@siratalrasool
🌴🕋🕌
راه آیندهی مورد انتظار، با گلها و شکوفهها فرش نشده، بلکه با خار و درد و خون فرش شده است؛ خون شهدایی که در این راه ریخته خواهد شد. امروزه تمامی دنیا بر نابودی و محو کردن اسلام از عرصهی وجود مصمماند.
از زمان بعثت پیامبر اسلامﷺ تا به امروز، این اولین باری نیست که دشمنان بر این تلاش اصرار میورزند. در کتاب خدا که حدود چهارده قرن پیش نازل شده، آمده است:
﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾
«میخواهند نور (آئین) خدا را با دهانهایشان خاموش گردانند ، ولی خدا نور (آئین) خود را کامل میگرداند، هرچند که کافران دوست نداشته باشند». (صف/ ۸)
﴿يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾
«آنان میخواهند نور خدا را با (گمانهای باطل و سخنان ناروای) دهان خود خاموش گردانند (و از گسترش این نور که اسلام است جلوگیری کنند) ولی خداوند جز این نمیخواهد که نور خود را به کمال رساند ( و پیوسته با پیروزی این آئین ، آن را گستردهتر گرداند ) هرچند که کافران دوست نداشته باشند». (توبه/ ۳۲)
ضمیر در این دو آیه به همان دشمنانی برمیگردد که امروز میخواهند نور خدا را خاموش کنند: یهودیان، مسیحیان، مشرکان و مزدوران منافق آنها.
﴿وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ﴾
«و یهودیان و مسیحیان هرگز از تو راضی نمیشوند مگر اینکه از دین آنها پیروی کنی». (بقره/ 120)
﴿وَلا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا﴾
«و آنها به جنگ با شما ادامه میدهند تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند». (بقره/ ۲۱۷)
﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُمْ مِنْكُمْ وَلا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾
«آیا کسانی را نمیبینی که قومی را که خدا از آنها خشمگین است به دوستی برگزیدهاند؟ آنها نه از شما هستند و نه از آنها و به دروغ سوگند یاد میکنند در حالی که میدانند». (المجادله/ ۱۴)
اما شاید تفاوت بین تلاش فعلی و تلاشهای قبلی این باشد که در تلاشهای قبلی، برخی از دشمنان در یک زمان به بخشی از جهان اسلام حمله میکردند. اما این بار، حمله از سوی همهی دشمنان و به کل جهان اسلام است.
شیخ محمد قطب
واحد ترجمه راسخ
@siratalrasool
راه آیندهی مورد انتظار، با گلها و شکوفهها فرش نشده، بلکه با خار و درد و خون فرش شده است؛ خون شهدایی که در این راه ریخته خواهد شد. امروزه تمامی دنیا بر نابودی و محو کردن اسلام از عرصهی وجود مصمماند.
از زمان بعثت پیامبر اسلامﷺ تا به امروز، این اولین باری نیست که دشمنان بر این تلاش اصرار میورزند. در کتاب خدا که حدود چهارده قرن پیش نازل شده، آمده است:
﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾
«میخواهند نور (آئین) خدا را با دهانهایشان خاموش گردانند ، ولی خدا نور (آئین) خود را کامل میگرداند، هرچند که کافران دوست نداشته باشند». (صف/ ۸)
﴿يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾
«آنان میخواهند نور خدا را با (گمانهای باطل و سخنان ناروای) دهان خود خاموش گردانند (و از گسترش این نور که اسلام است جلوگیری کنند) ولی خداوند جز این نمیخواهد که نور خود را به کمال رساند ( و پیوسته با پیروزی این آئین ، آن را گستردهتر گرداند ) هرچند که کافران دوست نداشته باشند». (توبه/ ۳۲)
ضمیر در این دو آیه به همان دشمنانی برمیگردد که امروز میخواهند نور خدا را خاموش کنند: یهودیان، مسیحیان، مشرکان و مزدوران منافق آنها.
﴿وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ﴾
«و یهودیان و مسیحیان هرگز از تو راضی نمیشوند مگر اینکه از دین آنها پیروی کنی». (بقره/ 120)
﴿وَلا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا﴾
«و آنها به جنگ با شما ادامه میدهند تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند». (بقره/ ۲۱۷)
﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُمْ مِنْكُمْ وَلا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾
«آیا کسانی را نمیبینی که قومی را که خدا از آنها خشمگین است به دوستی برگزیدهاند؟ آنها نه از شما هستند و نه از آنها و به دروغ سوگند یاد میکنند در حالی که میدانند». (المجادله/ ۱۴)
اما شاید تفاوت بین تلاش فعلی و تلاشهای قبلی این باشد که در تلاشهای قبلی، برخی از دشمنان در یک زمان به بخشی از جهان اسلام حمله میکردند. اما این بار، حمله از سوی همهی دشمنان و به کل جهان اسلام است.
شیخ محمد قطب
واحد ترجمه راسخ
@siratalrasool