🔴 فوری/ گزارش CNN
🔹 دولت ترامپ درباره کمک احتمالی به ایران برای دسترسی به مبلغی تا 30 میلیارد دلار برای ساخت برنامه هستهای تولید انرژی غیرنظامی، کاهش تحریمها و آزادسازی میلیاردها دلار از وجوه محدود شده ایران بحث کرده است – همه اینها بخشی از تلاش فزاینده برای بازگرداندن تهران به میز مذاکره است.
🔹 بنا به ادعای سی انانان، منابع خبری گفتند که بازیگران کلیدی از ایالات متحده و خاورمیانه حتی در میان موج حملات نظامی در ایران و اسرائیل طی دو هفته گذشته، پشت پرده با ایرانیها گفتوگو کردهاند. این منابع افزودند که این گفتوگوها پس از توافق آتشبس در این هفته ادامه یافته است./هممیهن
🔹 دولت ترامپ درباره کمک احتمالی به ایران برای دسترسی به مبلغی تا 30 میلیارد دلار برای ساخت برنامه هستهای تولید انرژی غیرنظامی، کاهش تحریمها و آزادسازی میلیاردها دلار از وجوه محدود شده ایران بحث کرده است – همه اینها بخشی از تلاش فزاینده برای بازگرداندن تهران به میز مذاکره است.
🔹 بنا به ادعای سی انانان، منابع خبری گفتند که بازیگران کلیدی از ایالات متحده و خاورمیانه حتی در میان موج حملات نظامی در ایران و اسرائیل طی دو هفته گذشته، پشت پرده با ایرانیها گفتوگو کردهاند. این منابع افزودند که این گفتوگوها پس از توافق آتشبس در این هفته ادامه یافته است./هممیهن
مولوی و والی
تجلی رویکرد روشنفکرانه و اهمیت جایگاه حبیبالله خان باباجانی، حاکم جاف و جوانرود، از منظرگاه مولوی کورد
«بازخوانی و بررسی موردی، نامهی بیست و دوم مولوی به حبیبالله خان به نقل از کتاب یادی مردان نوشته ماموستا عبدالکریم مدرس»
✍عـادل مـرادپور
نامهی بیست و دوم مولوی کورد، عارف، متکلم، فقیه، ادیب و شاعر برجستهی کورد، به حبیبالله خان باباجانی، حاکم وقت جاف و جوانرود، فراتر از یک مکاتبهی ساده است. این نامه سندی تاریخی و منشوری از رویکرد روشنفکرانهی یک عارف روشنفکر در تعامل با قدرت و جایگاه حکمرانی است. این نامه از کتاب یادی مردان ماموستا عبدالکریم مدرس (نامهی بیست و دوم، صفحهی ۳۹۱) برگرفته شده است. بررسی و تامل و تحقیق از منظر و دیدگاه ایشان نشان میدهد چگونه مولوی، با درک عمیق از اهمیت جایگاه حبیبالله خان باباجانی در ثبات منطقه و سعادت مردم، با لحنی ادیبانه و دلسوزانه و البته صریح و روشنفکرانه، دغدغههای خویش را مطرح میکند. لازم به ذکر است حبیب الله خان، از شاخه قبادی نوادگان سید احمد بیگ جاف می باشد اما ایشان خود را در مکاتبات خویش با توجه به اسناد از جمله قباله مورخ ۱۲٨۱ه.ق و عقدنامه نکاح جهان آرا خانم همسرشان مورخ ۱۳۰۷ه.ق(این عقدنامه متعلق به آرشیو ماموستا محمد علی قره داغی، که به همت دوست ارجمندم کاک طارق یاراحمدی در فصلنامه کشکول شماره ۲۹ ص ۱۰۲ بازخوانی و منتشر شده است)، به ترتیب با عنوان "حبیبالله خان حاکم باباجانی و نیز حاکم جاف و جوانرود" معرفی میکردهاند که نمایانگر هویت رسمی و جایگاه تثبیتشدهی ایشان در آن دوران است.
بازخوانی نامه
۱. "نامهی بیست و دوم" بر استمرار و قدمت رابطهی مولوی با والی و حاکم وقت، یعنی حبیبالله خان، دلالت دارد. سرآغاز خطاب ادبی و متواضعانه مولوی به والی نشاندهندهی موقعیت قدرتمند و شناختهشدهای است که مولوی با آن در حال تعامل است.
۲. «بارها نوشته ام»
این عبارت، نشان از رویکرد روشنفکرانهی مولوی دارد. او صرفاً یکبار به نصیحت یا ستایش نپرداخته، بلکه دغدغههایش برای جامعه و حاکم، استمرار داشته است. این تکرار مکاتبات، نشان از پختگی رابطه و عمق نگرانیهای عارف روشنگر دارد که خود را موظف به پیگیری امور میداند.
۳. «به عهد تو میبینم آرام خلق / پس از تو ندانم سرانجام خلق»
این بیت که تلمیحی هوشمندانه به سرودهی شیخ سعدی شیرازی، که او در ستایش اتابک ابوبکر بن سعد بن زنگی، حاکم شیراز، سروده بود. سعدی از عدالت، آرامش و نیکنامی دوران حکومت اتابک میستاید.
مولوی نیز در سرآغاز این نامه به اقتباس از شیخ سعدی در ستایش جایگاه و نقش بیبدیل حبیبالله خان است. مولوی در اینجا نه تنها آرامش و ثبات مردم را در گرو حکمرانی ایشان میبیند، بلکه نگرانی عمیق خود را از آیندهی جامعه پس از ایشان، در صورت عدم وجود حاکمی عادل و قدرتمند ابراز میدارد. این بیان صریح، اهمیت جایگاه حبیبالله خان را از دیدگاه یک عارف روشنگر، برجسته میکند و ستایش مولوی از ثبات حاکمیت ایشان را میرساند. این رویکرد مولوی در تبیین جایگاه حاکمیت و پیوند آن با سرنوشت مردم، ریشههایی در فلسفهی سیاسی اسلامی دارد که در آن حاکم عادل، ظلالله (سایه خداوند) بر روی زمین و ضامن نظم و امنیت است. از منظر جامعهشناسی سیاسی نیز، این بیت نشان میدهد که رهبران فکری مانند مولوی، مشروعیت و آرامش جامعه را بیش از هر چیز در گرو شخص حاکم و منش او میدانستند، نه صرفاً ساختارهای دولتی.
۴. «سركار بندگان عالی مشمول فيض متواتر و متوالی باد حقوق نعمت قدیمت در پیش چشم دلم هست»
این عبارات، نشاندهندهی احترام عمیق و ستایش مولوی نسبت به جایگاه حبیبالله خان است. "بندگان عالی" و "حقوق نعمت قدیمت" بیانگر رابطهای دیرینه و مبتنی بر لطف و احترام متقابل است که مولوی خود را مدیون آن میداند. این لحن، زمینهساز پذیرش توصیهها و نقدهای بعدی است و نشان میدهد مولوی نه از سر عناد، بلکه از موضعی خیرخواهانه و قدردانانه با حاکم سخن میگوید.
https://www.tg-me.com/sirwan_weekly/7155
تجلی رویکرد روشنفکرانه و اهمیت جایگاه حبیبالله خان باباجانی، حاکم جاف و جوانرود، از منظرگاه مولوی کورد
«بازخوانی و بررسی موردی، نامهی بیست و دوم مولوی به حبیبالله خان به نقل از کتاب یادی مردان نوشته ماموستا عبدالکریم مدرس»
✍عـادل مـرادپور
نامهی بیست و دوم مولوی کورد، عارف، متکلم، فقیه، ادیب و شاعر برجستهی کورد، به حبیبالله خان باباجانی، حاکم وقت جاف و جوانرود، فراتر از یک مکاتبهی ساده است. این نامه سندی تاریخی و منشوری از رویکرد روشنفکرانهی یک عارف روشنفکر در تعامل با قدرت و جایگاه حکمرانی است. این نامه از کتاب یادی مردان ماموستا عبدالکریم مدرس (نامهی بیست و دوم، صفحهی ۳۹۱) برگرفته شده است. بررسی و تامل و تحقیق از منظر و دیدگاه ایشان نشان میدهد چگونه مولوی، با درک عمیق از اهمیت جایگاه حبیبالله خان باباجانی در ثبات منطقه و سعادت مردم، با لحنی ادیبانه و دلسوزانه و البته صریح و روشنفکرانه، دغدغههای خویش را مطرح میکند. لازم به ذکر است حبیب الله خان، از شاخه قبادی نوادگان سید احمد بیگ جاف می باشد اما ایشان خود را در مکاتبات خویش با توجه به اسناد از جمله قباله مورخ ۱۲٨۱ه.ق و عقدنامه نکاح جهان آرا خانم همسرشان مورخ ۱۳۰۷ه.ق(این عقدنامه متعلق به آرشیو ماموستا محمد علی قره داغی، که به همت دوست ارجمندم کاک طارق یاراحمدی در فصلنامه کشکول شماره ۲۹ ص ۱۰۲ بازخوانی و منتشر شده است)، به ترتیب با عنوان "حبیبالله خان حاکم باباجانی و نیز حاکم جاف و جوانرود" معرفی میکردهاند که نمایانگر هویت رسمی و جایگاه تثبیتشدهی ایشان در آن دوران است.
بازخوانی نامه
۱. "نامهی بیست و دوم" بر استمرار و قدمت رابطهی مولوی با والی و حاکم وقت، یعنی حبیبالله خان، دلالت دارد. سرآغاز خطاب ادبی و متواضعانه مولوی به والی نشاندهندهی موقعیت قدرتمند و شناختهشدهای است که مولوی با آن در حال تعامل است.
۲. «بارها نوشته ام»
این عبارت، نشان از رویکرد روشنفکرانهی مولوی دارد. او صرفاً یکبار به نصیحت یا ستایش نپرداخته، بلکه دغدغههایش برای جامعه و حاکم، استمرار داشته است. این تکرار مکاتبات، نشان از پختگی رابطه و عمق نگرانیهای عارف روشنگر دارد که خود را موظف به پیگیری امور میداند.
۳. «به عهد تو میبینم آرام خلق / پس از تو ندانم سرانجام خلق»
این بیت که تلمیحی هوشمندانه به سرودهی شیخ سعدی شیرازی، که او در ستایش اتابک ابوبکر بن سعد بن زنگی، حاکم شیراز، سروده بود. سعدی از عدالت، آرامش و نیکنامی دوران حکومت اتابک میستاید.
مولوی نیز در سرآغاز این نامه به اقتباس از شیخ سعدی در ستایش جایگاه و نقش بیبدیل حبیبالله خان است. مولوی در اینجا نه تنها آرامش و ثبات مردم را در گرو حکمرانی ایشان میبیند، بلکه نگرانی عمیق خود را از آیندهی جامعه پس از ایشان، در صورت عدم وجود حاکمی عادل و قدرتمند ابراز میدارد. این بیان صریح، اهمیت جایگاه حبیبالله خان را از دیدگاه یک عارف روشنگر، برجسته میکند و ستایش مولوی از ثبات حاکمیت ایشان را میرساند. این رویکرد مولوی در تبیین جایگاه حاکمیت و پیوند آن با سرنوشت مردم، ریشههایی در فلسفهی سیاسی اسلامی دارد که در آن حاکم عادل، ظلالله (سایه خداوند) بر روی زمین و ضامن نظم و امنیت است. از منظر جامعهشناسی سیاسی نیز، این بیت نشان میدهد که رهبران فکری مانند مولوی، مشروعیت و آرامش جامعه را بیش از هر چیز در گرو شخص حاکم و منش او میدانستند، نه صرفاً ساختارهای دولتی.
۴. «سركار بندگان عالی مشمول فيض متواتر و متوالی باد حقوق نعمت قدیمت در پیش چشم دلم هست»
این عبارات، نشاندهندهی احترام عمیق و ستایش مولوی نسبت به جایگاه حبیبالله خان است. "بندگان عالی" و "حقوق نعمت قدیمت" بیانگر رابطهای دیرینه و مبتنی بر لطف و احترام متقابل است که مولوی خود را مدیون آن میداند. این لحن، زمینهساز پذیرش توصیهها و نقدهای بعدی است و نشان میدهد مولوی نه از سر عناد، بلکه از موضعی خیرخواهانه و قدردانانه با حاکم سخن میگوید.
https://www.tg-me.com/sirwan_weekly/7155
🔸 ما را مثل عقرب. بار آوردهاند؛ مثل عقرب!
ما مردم صبح که سر از بالین ورمی داریم تا شب که سر مرگمان را میگذاریم، مدام همدیگر را میگزیم. بخیلیم؛ بخیل! خوشمان میآید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم؛ خوشمان میآید که دیگران را خوار و فلج ببینیم.
اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است که گوشت تن ما را میجود. تنگ نظریم ما مردم. تنگ نظر و بخیل. بخیل و بدخواه. وقتی میبینیم دیگری سر گرسنه زمین میگذارد، انگار خیال ما راحتتر است. وقتی میبینیم کسی محتاج است، اگر هم به او کمک کنیم، باز هم مایه خاطر جمعی ما هست. انگار که از سرپا بودن همدیگر بیم داریم!
📗کلیدر
✍ محمود دولت آبادی
@sirwan_weekly
ما مردم صبح که سر از بالین ورمی داریم تا شب که سر مرگمان را میگذاریم، مدام همدیگر را میگزیم. بخیلیم؛ بخیل! خوشمان میآید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم؛ خوشمان میآید که دیگران را خوار و فلج ببینیم.
اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است که گوشت تن ما را میجود. تنگ نظریم ما مردم. تنگ نظر و بخیل. بخیل و بدخواه. وقتی میبینیم دیگری سر گرسنه زمین میگذارد، انگار خیال ما راحتتر است. وقتی میبینیم کسی محتاج است، اگر هم به او کمک کنیم، باز هم مایه خاطر جمعی ما هست. انگار که از سرپا بودن همدیگر بیم داریم!
📗کلیدر
✍ محمود دولت آبادی
@sirwan_weekly
✅ امروز سالروز
هجرت پیامبر اسلام (ص)
📰 امروز سالروز هجرت پیامبر بزرگوار اسلام(ص) از مکه به مدینه است. این روز به اندازهای مهم و سرنوشتساز بود که حضرت عمر ابنخطاب خلیفه دوم اسلام (رض) آن را مبدأ تاریخ اسلام قرار داد.
@sirwan_weekly
هجرت پیامبر اسلام (ص)
📰 امروز سالروز هجرت پیامبر بزرگوار اسلام(ص) از مکه به مدینه است. این روز به اندازهای مهم و سرنوشتساز بود که حضرت عمر ابنخطاب خلیفه دوم اسلام (رض) آن را مبدأ تاریخ اسلام قرار داد.
@sirwan_weekly
مرگ جوان ۲۰ ساله سردشتی
به علت «هاری»
سیروان: رسانههای محلی سردشت می گویند یک جوان ۲۰ ساله سردشتی که سگ او را گزیده بود، به علت مراجعه دیرهنگام برای درمان، در اثر بیماری «هاری» فوت شده است.
چند و چون گزیدگی او منتشر نشده و کلی گفته شده که سگ او را گزیده و او اقدام به درمان نکرده و ظاهراً امروز با علایم این بیماری زندگی را بدرود گفته است.
@sirwan_weekly
به علت «هاری»
سیروان: رسانههای محلی سردشت می گویند یک جوان ۲۰ ساله سردشتی که سگ او را گزیده بود، به علت مراجعه دیرهنگام برای درمان، در اثر بیماری «هاری» فوت شده است.
چند و چون گزیدگی او منتشر نشده و کلی گفته شده که سگ او را گزیده و او اقدام به درمان نکرده و ظاهراً امروز با علایم این بیماری زندگی را بدرود گفته است.
@sirwan_weekly