روزی تا خرخره عاشق بودم. تا فرق سرم.
منی که حالا حوصله‌ی دوست داشتن خودم را هم ندارم.

همیشه فاصله بوده، بین دستای منو تو، با همین تلخی گذشته شب و روزای منو تو.
@sogoandfuckyourlove

یاد گرفتم که در پایان یک علاقه، ما کسی را از
دست نمی دهیم، خودمان از دست می رویم.
آن خودِ دلبسته ی خوشحالِ سرسختِ امیدوار.

‏تو یه ورژنی از منو داری که هیچکس تاکید می‌کنم هیچکس نه اونو دیده نه می‌دونه وجود داره و نه می‌تونه داشته باشتش.

مود.
@sogoandfuckyourlove

‏من وقتی یه چیز جالب برام اتفاق می‌افته دلم برات تنگ می‌شه.

یه شبایی هست که نمی‌خوای بیدار بمونی، ولی نمی‌تونی بخوابی، دلت پره از حرفایی که هیچ‌وقت نمی‌گی و هیچ‌کس نمی‌شنوه، و می‌فهمی تنهایی چیزی بیشتر از نبود آدم‌هاست؛ تنهایی یعنی هیچکس نفهمه تو چه حالی داری.

آدما دقیقاً اونجایی منو از دست می‌دن که فکر می‌کنن اگه اهمیت ندن، من قراره اهمیت بدم.

وقتی برای صمیمیت از دست رفته تلاش می‌کنی، یه بار دیگه می‌فهمی چرا از دست رفته بود.

‏من حتی سرد یا گرم بودن پاییزم برام مهم نیست من دلم بارون میخواد، دلم میخواد با صدای بارون بخوابم، دلم میخواد با صدای بارون بیدار شم، دلم گفتگوهای تو ماشینی زیر بارون با شیشه‌های بخار کرده میخواد، دلم قهوه خوردن و خیس شدن زیر بارون میخواد؛ من دلم فقط بارون میخواد.

امروز October 30, روز جهانی پیام دادن به اکسه. (شما انجام ندید.)

اونی که تو روز بدم ولم نکرد
روزای خوبم خودم نوکریشو میکنم.

نوشته های یک دیوانه :
@Divone

‍ قربانت بروم، فرقی ندارد چه ساعت از شبانه‌روز باشد صدایت را که می‌شنوم، خورشید در دلم طلوع می‌کند.
‏-فروغ فرخزاد.

‏بنظرم آدمایی که موقع جر و بحث حواسشون به حفظ حرمت هاست خیلی لولشون بالاست.

امشب کارد بزنن بهم، دلتنگی می‌پاشه بیرون.

‏یک روز بارونی می‌تونه من رو نجات بده.

آرام شده‌ام،
مثل درختی در پاییز
وقتی
تمام برگ‌هایش را
باد برده باشد.