⚜ارائة نقلی کهن مبنی بر قدمت اعتقاد به ماجرای مظلومیت حضرت زهراء سلام الله علیها
📌يکی از کهن ترين و مهمترين ترين رساله ها درباره فدک و استدلال درباره حق حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها در خصوص ارث بردن از پدر بزرگوارشان صلی الله علیه و آله، رساله ابوعثمان عمرو بن بحر الجاحظ (۱۵۹_۲۵۵/ق) ذوالفنون و متکلم متبحر اهل سنت خلفاء با عنوان "العباسیة" است که کمتر مورد توجه محققین واقع شده
🖋وی در این مقالة به گزارش برخی تعابیر حضرت زهراء سلام الله علیها در حین تعارض با ابوبکر میپردازد و ایضا بحثی دقیق حول عدم تصدیق ابوبکر در مدعی خود مطرح میکند.
۱_ والله لادعون علیک (ای ابوبکر به خدا قسم من تورا دعای به شرّ میکنم / لعن کردن)
۲_ و الله لا کلمتک ابدا (ای ابوبکر من دیگر با تو صحبت نخواهم کرد / کنایه از اینکه تا ابد از او ناراضی هستند)
۳_ اوصت الا یصلی علیها ابوبکر (حضرت وصیت کردند ابوبکر خلیفه خودخوانده بر ایشان نماز نخواند)
📖 رسائل الجاحظ، ص۲۶۳-۲۶۵
🆔@Arshvetashih
📌يکی از کهن ترين و مهمترين ترين رساله ها درباره فدک و استدلال درباره حق حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها در خصوص ارث بردن از پدر بزرگوارشان صلی الله علیه و آله، رساله ابوعثمان عمرو بن بحر الجاحظ (۱۵۹_۲۵۵/ق) ذوالفنون و متکلم متبحر اهل سنت خلفاء با عنوان "العباسیة" است که کمتر مورد توجه محققین واقع شده
🖋وی در این مقالة به گزارش برخی تعابیر حضرت زهراء سلام الله علیها در حین تعارض با ابوبکر میپردازد و ایضا بحثی دقیق حول عدم تصدیق ابوبکر در مدعی خود مطرح میکند.
۱_ والله لادعون علیک (ای ابوبکر به خدا قسم من تورا دعای به شرّ میکنم / لعن کردن)
۲_ و الله لا کلمتک ابدا (ای ابوبکر من دیگر با تو صحبت نخواهم کرد / کنایه از اینکه تا ابد از او ناراضی هستند)
۳_ اوصت الا یصلی علیها ابوبکر (حضرت وصیت کردند ابوبکر خلیفه خودخوانده بر ایشان نماز نخواند)
📖 رسائل الجاحظ، ص۲۶۳-۲۶۵
🆔@Arshvetashih
Forwarded from غلوپژوهی
▪️خندان دیده نشد ...
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ عَاشَتْ فَاطِمَةُ ع بَعْدَ أَبِيهَا خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً لَمْ تُرَ كَاشِرَةً وَ لَا ضَاحِكَةً تَأْتِي قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِي كُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَيْنِ- الْإِثْنَيْنَ وَ الْخَمِيسَ فَتَقُولُ هَاهُنَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَاهُنَا كَانَ الْمُشْرِكُونَ. (الكافي، ط - الإسلامية، ج3، ص251)
از حضرت امام صادق (ع) روایت است که فرمود:
فاطمه (س) بعد از پدرش 75 روز زندگی کرد؛ نه لبخندی بر لبانش شکفت و نه خندان دیده شد ...
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنِ ابْنِ رِئَابٍ، عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ، قَالَ: قَالَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام : «إِنَّ فَاطِمَةَ عليها السلام مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً، وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلى أَبِيهَا، وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ عليه السلام يَأْتِيهَا، فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلى أَبِيهَا، وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا، وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ، وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا، وَ كَانَ عَلِيٌّ عليه السلام يَكْتُبُ ذلِكَ، فَهذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عليها السلام». (الكافي، ج1، ص241 و 458 به سند صحیح و بصائر الدرجات، ج1، ص153)
ابو عبيده گويد: امام_صادق (علیه السلام) فرمود:
فاطمه (علیها السلام) پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هفتاد و پنج روز زنده بود و اندوه فراوانى از مرگ پدرش در دل داشت و جبرئيل مىآمد و او را سر سلامتى مىداد و در مرگ پدر تسليت مىگفت و او را خوشدل مىداشت و از پدرش و جايگاه وى به او گزارش مىداد و از آنچه پس از وى براى ذريهاش پيش آيد به او خبر مىداد و على (علیه السلام) آنها را مى نوشت، اين موضوع مصحف فاطمه (علیها السلام) است.
👌بنا بر بیشتر روایات معتبر حضرت زهرا سلام الله علیها پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله 75 روز در دنیا بودند.
این روایت شریفه در بحث منابع علم ائمه ع ذکر می شود، و حاکی از فضیلت والای ام الأئمه، بانوی آل عبا سلام الله علیها است. هم چنین از جمله روایاتی است که #علم_غیب را از حضرت زهرا سلام الله علیها نفی می کند و نشان می دهد که آگاهی ایشان از احوال پدرش صلی الله علیه و آله و حوادث آینده به اِخبار جبرئیل علیه السلام بوده است.
از جمله اخبار عامی مرتبط در این زمینه:
حَدَّثَنَا أَبُو عَاصِمٍ النَّبِيلُ، قال: حَدَّثَنَا كَهْمَسُ بْنُ الْحَسَنِ، قال: حَدَّثَنِي يَزِيدُ، قال: " كَمِدَتْ فَاطِمَةُ، رضي الله عنها، بَعْدَ وَفَاةِ أَبِيهَا سبْعِينَ بَيْنَ يَوْمٍ وَلَيْلَةٍ فَقَالَتْ: إِنِّي لأَسْتَحِي مِنْ جَلالَةِ جِسْمِي إِذَا أُخْرِجْتُ عَلَى الرِّجَالِ غَدًا " وَكَانُوا يَحْمِلُونَ الرِّجَالَ كَمَا يَحْمِلُونَ النِّسَاءَ فَقَالَتْ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ، أَوْ أُمُّ سَلَمَةَ: إِنِّي رَأَيْتُ شَيْئًا يُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ، فَصَنَعْتُ النَّعْشَ، فَاتُّخِذَ بَعْدَ ذَلِكَ سُنَّةً (تاریخ المدینة لابن شبة، ج1، ص72، دار الکتب العلمیة، بیروت)
در همین معنا: تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج1، ص469؛ الجعفريات (الأشعثيات)، ص205
@gholow2
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ عَاشَتْ فَاطِمَةُ ع بَعْدَ أَبِيهَا خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً لَمْ تُرَ كَاشِرَةً وَ لَا ضَاحِكَةً تَأْتِي قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِي كُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَيْنِ- الْإِثْنَيْنَ وَ الْخَمِيسَ فَتَقُولُ هَاهُنَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَاهُنَا كَانَ الْمُشْرِكُونَ. (الكافي، ط - الإسلامية، ج3، ص251)
از حضرت امام صادق (ع) روایت است که فرمود:
فاطمه (س) بعد از پدرش 75 روز زندگی کرد؛ نه لبخندی بر لبانش شکفت و نه خندان دیده شد ...
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنِ ابْنِ رِئَابٍ، عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ، قَالَ: قَالَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام : «إِنَّ فَاطِمَةَ عليها السلام مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً، وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلى أَبِيهَا، وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ عليه السلام يَأْتِيهَا، فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلى أَبِيهَا، وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا، وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ، وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا، وَ كَانَ عَلِيٌّ عليه السلام يَكْتُبُ ذلِكَ، فَهذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عليها السلام». (الكافي، ج1، ص241 و 458 به سند صحیح و بصائر الدرجات، ج1، ص153)
ابو عبيده گويد: امام_صادق (علیه السلام) فرمود:
فاطمه (علیها السلام) پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هفتاد و پنج روز زنده بود و اندوه فراوانى از مرگ پدرش در دل داشت و جبرئيل مىآمد و او را سر سلامتى مىداد و در مرگ پدر تسليت مىگفت و او را خوشدل مىداشت و از پدرش و جايگاه وى به او گزارش مىداد و از آنچه پس از وى براى ذريهاش پيش آيد به او خبر مىداد و على (علیه السلام) آنها را مى نوشت، اين موضوع مصحف فاطمه (علیها السلام) است.
👌بنا بر بیشتر روایات معتبر حضرت زهرا سلام الله علیها پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله 75 روز در دنیا بودند.
این روایت شریفه در بحث منابع علم ائمه ع ذکر می شود، و حاکی از فضیلت والای ام الأئمه، بانوی آل عبا سلام الله علیها است. هم چنین از جمله روایاتی است که #علم_غیب را از حضرت زهرا سلام الله علیها نفی می کند و نشان می دهد که آگاهی ایشان از احوال پدرش صلی الله علیه و آله و حوادث آینده به اِخبار جبرئیل علیه السلام بوده است.
از جمله اخبار عامی مرتبط در این زمینه:
حَدَّثَنَا أَبُو عَاصِمٍ النَّبِيلُ، قال: حَدَّثَنَا كَهْمَسُ بْنُ الْحَسَنِ، قال: حَدَّثَنِي يَزِيدُ، قال: " كَمِدَتْ فَاطِمَةُ، رضي الله عنها، بَعْدَ وَفَاةِ أَبِيهَا سبْعِينَ بَيْنَ يَوْمٍ وَلَيْلَةٍ فَقَالَتْ: إِنِّي لأَسْتَحِي مِنْ جَلالَةِ جِسْمِي إِذَا أُخْرِجْتُ عَلَى الرِّجَالِ غَدًا " وَكَانُوا يَحْمِلُونَ الرِّجَالَ كَمَا يَحْمِلُونَ النِّسَاءَ فَقَالَتْ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ، أَوْ أُمُّ سَلَمَةَ: إِنِّي رَأَيْتُ شَيْئًا يُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ، فَصَنَعْتُ النَّعْشَ، فَاتُّخِذَ بَعْدَ ذَلِكَ سُنَّةً (تاریخ المدینة لابن شبة، ج1، ص72، دار الکتب العلمیة، بیروت)
در همین معنا: تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج1، ص469؛ الجعفريات (الأشعثيات)، ص205
@gholow2
▪️دلیل دفن شبانهٔ حضرت فاطمه سلام الله علیها در منابع عامه
عبد الرزاق، عن ابن جريج، وعمرو بن دينار أن حسن بن محمد، أخبره، «أن فاطمة بنت النبي صلى الله عليه وسلم دفنت بالليل» قال: فَرَّ بها عليٌّ من أبي بكر أن يُصَلِّيَ عليها، كان بينهما شيءٌ.
عبد الرزاق، عن ابن عيينة، عن عمرو بن دينار، عن حسن بن محمد مثله، إلا أنه قال: أوصته بذلك.
عبد الرزاق، عن معمر، عن عروة، عن عائشة، أن عليا، «دفن فاطمة ليلا ولم يؤذن بها أبا بكر» (مصنف عبد الرزاق، ج3، ص521).
حسن بن محمد (ابن الحنفیة) گوید فاطمه دختر رسول الله ص شبانه دفن شد، زیرا علی ع به خاطر نزاعی که بین ایشان و ابوبکر بود از او پرهیز داشت. و در روایت ابن دینار: فاطمه علی را چنین وصیت کرده بود.
کلام عایشه نیز مشعر به همین معنا است.
(رجال گزارش نیز نزد عامه توثیق شدهاند.)
در همین باره نیز نک:
https://www.tg-me.com/Al_Rijal/308
@Al_Meerath
عبد الرزاق، عن ابن جريج، وعمرو بن دينار أن حسن بن محمد، أخبره، «أن فاطمة بنت النبي صلى الله عليه وسلم دفنت بالليل» قال: فَرَّ بها عليٌّ من أبي بكر أن يُصَلِّيَ عليها، كان بينهما شيءٌ.
عبد الرزاق، عن ابن عيينة، عن عمرو بن دينار، عن حسن بن محمد مثله، إلا أنه قال: أوصته بذلك.
عبد الرزاق، عن معمر، عن عروة، عن عائشة، أن عليا، «دفن فاطمة ليلا ولم يؤذن بها أبا بكر» (مصنف عبد الرزاق، ج3، ص521).
حسن بن محمد (ابن الحنفیة) گوید فاطمه دختر رسول الله ص شبانه دفن شد، زیرا علی ع به خاطر نزاعی که بین ایشان و ابوبکر بود از او پرهیز داشت. و در روایت ابن دینار: فاطمه علی را چنین وصیت کرده بود.
کلام عایشه نیز مشعر به همین معنا است.
(رجال گزارش نیز نزد عامه توثیق شدهاند.)
در همین باره نیز نک:
https://www.tg-me.com/Al_Rijal/308
@Al_Meerath
Telegram
کانال معرفة الرجال و الآثار
◾️ بر آن دو خشمگین بود...
- ما رواه علي بن أسباط رفعه إلى الرضا عليه السلام: أن رجلا من أولاد البرامكة عرض لعلي بن موسى الرضا عليه السلام فقال له ما تقول في أبي بكر قال له سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلا الله و الله أكبر فألح السائل عليه في كشف الجواب…
- ما رواه علي بن أسباط رفعه إلى الرضا عليه السلام: أن رجلا من أولاد البرامكة عرض لعلي بن موسى الرضا عليه السلام فقال له ما تقول في أبي بكر قال له سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلا الله و الله أكبر فألح السائل عليه في كشف الجواب…
دوباره گرد یتیمی نشسته بر مویت
و رود رود عزا جاری است از رویت
به یاد مادرت امشب نشسته میخوانم
نماز صبر به محراب طاق ابرویت
گمان کنم که شمیم مدینه را دارد
اگر به ما رسد امشب نسیمی از کویت
دوباره دست گدایی دراز خواهم کرد
برای گریه به غم های مادرت سویت
شبیه قامت زهرا شکسته است قدت
شبیه زانوی مولا خمیده زانویت
به یاد زینبی و گیسوی پریشانش
اگر دوباره پریشان شده است گیسویت
برو مدینه و از مرتضی بپرس چه شد
که رفت نیمه شب از آشیان پرستویت
محمدعلی بيابانی
و رود رود عزا جاری است از رویت
به یاد مادرت امشب نشسته میخوانم
نماز صبر به محراب طاق ابرویت
گمان کنم که شمیم مدینه را دارد
اگر به ما رسد امشب نسیمی از کویت
دوباره دست گدایی دراز خواهم کرد
برای گریه به غم های مادرت سویت
شبیه قامت زهرا شکسته است قدت
شبیه زانوی مولا خمیده زانویت
به یاد زینبی و گیسوی پریشانش
اگر دوباره پریشان شده است گیسویت
برو مدینه و از مرتضی بپرس چه شد
که رفت نیمه شب از آشیان پرستویت
محمدعلی بيابانی
سمت راست: هشام حمزة علوان کودک مسلمان فلسطینی که دیروز با شلیک مستقیم تکتیرانداز اسرائیلی جلوی چشمان مادرش پر کشید. مادر نیز زخمی شده است.
سمت چپ: تصریح رسانه رسمی وزارت خارجه دولت اشغالگر به لزوم کشتار کودکان فلسطین و لبنان.
در همه دنیا، گاهی جنایت و کودککشی رخ میدهد؛ اما کمتر دولت جنایتکاری پیدا میشود که مانند دولت خونخوار اسرائیل رسماً و علناً به کودککشی خود افتخار کند.
توجه داشته باشیم این تنها یک نمونه از تصریحات رسمی این دولت غاصب است؛ آن هم در رسانه خارجی خود که طبیعتاً با هدف تبلیغ و تزیین و مظلومنمایی فعالیت میکند.
بدیهی است خشونت و نفرتی که در این پیام دیده میشود، نسبت به حقیقت و باطن اسرائیلیها و آن چه در محافل داخلی خود آموزش میدهند، صدها بار کوچکنمایی و رنگکاری شده است.
چه دل سیاه و استکبار عجیبی دارند اینها که نمیتوانند خونآشامی خود را حتی در پس تبلیغات رسانهای به نمایش نگذارند!
نمونه دیگر از افتخار سرباز اسرائیلی به کودککشی
@Alasar_1
سمت چپ: تصریح رسانه رسمی وزارت خارجه دولت اشغالگر به لزوم کشتار کودکان فلسطین و لبنان.
در همه دنیا، گاهی جنایت و کودککشی رخ میدهد؛ اما کمتر دولت جنایتکاری پیدا میشود که مانند دولت خونخوار اسرائیل رسماً و علناً به کودککشی خود افتخار کند.
توجه داشته باشیم این تنها یک نمونه از تصریحات رسمی این دولت غاصب است؛ آن هم در رسانه خارجی خود که طبیعتاً با هدف تبلیغ و تزیین و مظلومنمایی فعالیت میکند.
بدیهی است خشونت و نفرتی که در این پیام دیده میشود، نسبت به حقیقت و باطن اسرائیلیها و آن چه در محافل داخلی خود آموزش میدهند، صدها بار کوچکنمایی و رنگکاری شده است.
چه دل سیاه و استکبار عجیبی دارند اینها که نمیتوانند خونآشامی خود را حتی در پس تبلیغات رسانهای به نمایش نگذارند!
نمونه دیگر از افتخار سرباز اسرائیلی به کودککشی
@Alasar_1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمونهای از اظهارات رسانهای صهیونیستها
کارشناس اسرائیلی: زنان باردار، کودکان و نوزادان دشمن ما هستند و باید همه را بکشیم.
کارشناس اسرائیلی: زنان باردار، کودکان و نوزادان دشمن ما هستند و باید همه را بکشیم.
🔸 خدمت به مادر مسیحی
عدة عن أحمد بن محمد بن خالد عن علي بن الحكم عن معاوية بن وهب عن زَكَريا بنِ إبراهيمَ قالَ: كُنتُ نَصرانياً فاسلَمتُ وَ حَجَجتُ فَدَخَلتُ عَلَى أبي عَبدِ اللَّهِ ع- فَقُلتُ إنّي كُنتُ عَلَى النَّصرانيةِ وَ إنّي أسلَمتُ فَقالَ وَ أيَّ شَيءٍ رايتَ في الإسلامِ قُلتُ قَولُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ما كُنتَ تَدري ما الكِتابُ وَ لا الإيمانُ وَ لكِن جَعَلناهُ نوراً نَهدي بِهِ مَن نَشاءُ فَقالَ لَقَد هَداكَ اللَّهُ ثُمَّ قالَ اللَّهُمَّ اهدِهِ ثَلاثاً سَل عَمّا شِئتَ يا بُنَيَّ فَقُلتُ إنَّ أبي وَ أُمّي عَلَى النَّصرانيةِ وَ أهلَ بَيتي وَ أُمّي مَكفوفَةُ البَصَرِ فاكونُ مَعَهُم وَ آكُلُ في آنيتِهِم فَقالَ ياكُلونَ لَحمَ الخِنزيرِ فَقُلتُ لا وَ لا يَمَسّونَهُ فَقالَ لا باسَ فانظُر أُمَّكَ فَبَرَّها فاذا ماتَت فَلا تَكِلها إلَى غَيرِكَ كُن أنتَ الَّذي تَقومُ بِشانِها وَ لا تُخبِرَنَّ أحَداً أنَّكَ أتَيتَني حَتَّى تاتيني بِمِنًى إن شاءَ اللَّهُ قالَ فاتَيتُهُ بِمِنًى وَ النّاسُ حَولَهُ كانَّهُ مُعَلِّمُ صِبيانٍ هَذا يَسألُهُ وَ هَذا يَسألُهُ فَلَمّا قَدِمتُ الكوفَةَ ألطَفتُ لِأُمّي وَ كُنتُ أُطعِمُها وَ أفلي ثَوبَها وَ راسَها وَ أخدُمُها فَقالَت لي يا بُنَيَّ ما كُنتَ تَصنَعُ بي هَذا وَ أنتَ عَلَى ديني فَما الَّذي أرَى مِنكَ مُنذُ هاجَرتَ فَدَخَلتَ في الحَنيفيةِ فَقُلتُ رَجُلٌ مِن وُلدِ نَبينا أمَرَني بِهَذا فَقالَت هَذا الرَّجُلُ هو نَبي فَقُلتُ لا وَ لَكِنَّهُ ابنُ نَبي فَقالَت يا بُنَيَّ إنَّ هَذا نَبي إنَّ هَذِهِ وَصايا الأنبياءِ فَقُلتُ يا أُمَّه إنَّهُ لَيسَ يَكونُ بَعدَ نَبينا نَبي وَ لَكِنَّهُ ابنُهُ فَقالَت يا بُنَيَّ دينُكَ خَيرُ دينٍ اعرِضهُ عَلَيَّ فَعَرَضتُهُ عَلَيها فَدَخَلَت في الإسلامِ وَ عَلَّمتُها فَصَلَّتِ الظُّهرَ وَ العَصرَ وَ المَغرِبَ وَ العِشاءَ الآخِرَةَ ثُمَّ عَرَضَ لَها عارِضٌ في اللَّيلِ فَقالَت يا بُنَيَّ أعِد عَلَيَّ ما عَلَّمتَني فاعَدتُهُ عَلَيها فاقَرَّت بِهِ وَ ماتَت فَلَمّا أصبَحَت كانَ المُسلِمونَ الَّذينَ غَسَّلوها وَ كُنتُ أنا الَّذي صَلَّيتُ عَلَيها وَ نَزَلتُ في قَبرِها. (الكافي ط الإسلامية، ج2، ص160-161)
زكريا بن ابراهيم گويد: من نصرانى بودم و مسلمان شدم و حج گزاردم سپس خدمت امام صادق ع رسيدم و عرض كردم: من نصرانى بودم و مسلمان شدم. فرمود: از اسلام چه ديدى! گفت: قول خداى عزوجل كه فرمايد: «تو كتاب و ايمان نميدانستى چيست، ولى ما آن را نورى قرار داديم كه هر كه را خواهيم بدان هدايت كنيم، (شوری:52)» فرمود: محققا خدا ترا هدایت فرموده است. آنگاه سه بار فرمود خدايا هدايتش فرما. پسرجان هر چه خواهى بپرس.
عرض كردم: پدر و مادر و خانواده من نصرانى هستند و مادرم نابيناست، من همراه آنها باشم و در ظرف آنها غذا بخورم؟ حضرت فرمود: آنها گوشت خوك ميخورند؟ عرض كردم: نه با آن تماس هم نميگيرند، فرمود: باكى ندارد، مواظب مادرت باش و با او خوشرفتارى كن، و چون بميرد او را بديگرى وامگذار، خودت بكارش اقدام كن، و بكسى مگو نزد من آمدهاى تا در منى پيش من آیى ان شاء اللَّه.
زكريا گويد: من در منى خدمتش رفتم در حالى كه مردم گردش را گرفته بودند و او مانند معلم كودكان بود كه گاهى اين و گاهى آن از او سؤال ميكرد (و او پاسخ ميفرمود) سپس چون بكوفه رفتم نسبت بمادرم مهربانى كردم و خودم باو غذا ميدادم و جامه و سرش را از كثافت پاك ميكردم و خدمتگزارش بودم.
مادرم بمن گفت: پسر جان! تو زمانى كه دين مرا داشتى با من چنين رفتار نميكردى، اين چه رفتار است كه از تو ميبينم از زمانى كه از دين ما رفته و بدين حنفيه گرائيدهاى؟ گفتم: مردى از فرزندان پيغمبر ما بمن چنين دستور داده.
مادرم گفت: آن مرد پيغمبر است؟ گفتم: نه بلكه پسر يكى از پيغمبرانست.
مادرم گفت: پسر جان اين مرد پيغمبر است، زيرا دستورى كه بتو داده از سفارشات پيغمبرانست.
گفتم: مادرم! بعد از پيغمبر ما پيغمبرى نباشد و او پسر پيغمبر است.
مادرم گفت: دين تو بهترين دين است، آن را بمن عرضه كن، من باو عرضه داشتم و او مسلمان شد و من هم برنامه اسلام را باو آموختم، او نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را گزارد و در شب عارضهئى باو رخ داد (و بيمار شد) بمن گفت: پسر جان! آنچه بمن آموختى دوباره بياموز، من آنها را تكرار كردم، مادرم اقرار كرد و از دنيا رفت، چون صبح شد مسلمانها غسلش دادند و خودم بر او نماز خواندم و در گورش گذاشتم.
شرح
- گويا زكريا از آيه شريفه و تاريخ پيغمبر اسلام چنين استفاده كرده كه مرديكه بمكتب و مدرسهاى نرفته و در برابر هيچ معلمى زانو نزده است، با ملاحظه دين كامل و قرآن محكم و برنامه متينى كه آورده است جز با ارتباطش با عالم غيب و وحى آسمانى درست نيايد و نيز طهارت اهل كتاب از اين خبر استفاده مىشود. (أصول كافي، ترجمه مصطفوى، ج3، ص233-235)
@Al_Meerath
عدة عن أحمد بن محمد بن خالد عن علي بن الحكم عن معاوية بن وهب عن زَكَريا بنِ إبراهيمَ قالَ: كُنتُ نَصرانياً فاسلَمتُ وَ حَجَجتُ فَدَخَلتُ عَلَى أبي عَبدِ اللَّهِ ع- فَقُلتُ إنّي كُنتُ عَلَى النَّصرانيةِ وَ إنّي أسلَمتُ فَقالَ وَ أيَّ شَيءٍ رايتَ في الإسلامِ قُلتُ قَولُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ما كُنتَ تَدري ما الكِتابُ وَ لا الإيمانُ وَ لكِن جَعَلناهُ نوراً نَهدي بِهِ مَن نَشاءُ فَقالَ لَقَد هَداكَ اللَّهُ ثُمَّ قالَ اللَّهُمَّ اهدِهِ ثَلاثاً سَل عَمّا شِئتَ يا بُنَيَّ فَقُلتُ إنَّ أبي وَ أُمّي عَلَى النَّصرانيةِ وَ أهلَ بَيتي وَ أُمّي مَكفوفَةُ البَصَرِ فاكونُ مَعَهُم وَ آكُلُ في آنيتِهِم فَقالَ ياكُلونَ لَحمَ الخِنزيرِ فَقُلتُ لا وَ لا يَمَسّونَهُ فَقالَ لا باسَ فانظُر أُمَّكَ فَبَرَّها فاذا ماتَت فَلا تَكِلها إلَى غَيرِكَ كُن أنتَ الَّذي تَقومُ بِشانِها وَ لا تُخبِرَنَّ أحَداً أنَّكَ أتَيتَني حَتَّى تاتيني بِمِنًى إن شاءَ اللَّهُ قالَ فاتَيتُهُ بِمِنًى وَ النّاسُ حَولَهُ كانَّهُ مُعَلِّمُ صِبيانٍ هَذا يَسألُهُ وَ هَذا يَسألُهُ فَلَمّا قَدِمتُ الكوفَةَ ألطَفتُ لِأُمّي وَ كُنتُ أُطعِمُها وَ أفلي ثَوبَها وَ راسَها وَ أخدُمُها فَقالَت لي يا بُنَيَّ ما كُنتَ تَصنَعُ بي هَذا وَ أنتَ عَلَى ديني فَما الَّذي أرَى مِنكَ مُنذُ هاجَرتَ فَدَخَلتَ في الحَنيفيةِ فَقُلتُ رَجُلٌ مِن وُلدِ نَبينا أمَرَني بِهَذا فَقالَت هَذا الرَّجُلُ هو نَبي فَقُلتُ لا وَ لَكِنَّهُ ابنُ نَبي فَقالَت يا بُنَيَّ إنَّ هَذا نَبي إنَّ هَذِهِ وَصايا الأنبياءِ فَقُلتُ يا أُمَّه إنَّهُ لَيسَ يَكونُ بَعدَ نَبينا نَبي وَ لَكِنَّهُ ابنُهُ فَقالَت يا بُنَيَّ دينُكَ خَيرُ دينٍ اعرِضهُ عَلَيَّ فَعَرَضتُهُ عَلَيها فَدَخَلَت في الإسلامِ وَ عَلَّمتُها فَصَلَّتِ الظُّهرَ وَ العَصرَ وَ المَغرِبَ وَ العِشاءَ الآخِرَةَ ثُمَّ عَرَضَ لَها عارِضٌ في اللَّيلِ فَقالَت يا بُنَيَّ أعِد عَلَيَّ ما عَلَّمتَني فاعَدتُهُ عَلَيها فاقَرَّت بِهِ وَ ماتَت فَلَمّا أصبَحَت كانَ المُسلِمونَ الَّذينَ غَسَّلوها وَ كُنتُ أنا الَّذي صَلَّيتُ عَلَيها وَ نَزَلتُ في قَبرِها. (الكافي ط الإسلامية، ج2، ص160-161)
زكريا بن ابراهيم گويد: من نصرانى بودم و مسلمان شدم و حج گزاردم سپس خدمت امام صادق ع رسيدم و عرض كردم: من نصرانى بودم و مسلمان شدم. فرمود: از اسلام چه ديدى! گفت: قول خداى عزوجل كه فرمايد: «تو كتاب و ايمان نميدانستى چيست، ولى ما آن را نورى قرار داديم كه هر كه را خواهيم بدان هدايت كنيم، (شوری:52)» فرمود: محققا خدا ترا هدایت فرموده است. آنگاه سه بار فرمود خدايا هدايتش فرما. پسرجان هر چه خواهى بپرس.
عرض كردم: پدر و مادر و خانواده من نصرانى هستند و مادرم نابيناست، من همراه آنها باشم و در ظرف آنها غذا بخورم؟ حضرت فرمود: آنها گوشت خوك ميخورند؟ عرض كردم: نه با آن تماس هم نميگيرند، فرمود: باكى ندارد، مواظب مادرت باش و با او خوشرفتارى كن، و چون بميرد او را بديگرى وامگذار، خودت بكارش اقدام كن، و بكسى مگو نزد من آمدهاى تا در منى پيش من آیى ان شاء اللَّه.
زكريا گويد: من در منى خدمتش رفتم در حالى كه مردم گردش را گرفته بودند و او مانند معلم كودكان بود كه گاهى اين و گاهى آن از او سؤال ميكرد (و او پاسخ ميفرمود) سپس چون بكوفه رفتم نسبت بمادرم مهربانى كردم و خودم باو غذا ميدادم و جامه و سرش را از كثافت پاك ميكردم و خدمتگزارش بودم.
مادرم بمن گفت: پسر جان! تو زمانى كه دين مرا داشتى با من چنين رفتار نميكردى، اين چه رفتار است كه از تو ميبينم از زمانى كه از دين ما رفته و بدين حنفيه گرائيدهاى؟ گفتم: مردى از فرزندان پيغمبر ما بمن چنين دستور داده.
مادرم گفت: آن مرد پيغمبر است؟ گفتم: نه بلكه پسر يكى از پيغمبرانست.
مادرم گفت: پسر جان اين مرد پيغمبر است، زيرا دستورى كه بتو داده از سفارشات پيغمبرانست.
گفتم: مادرم! بعد از پيغمبر ما پيغمبرى نباشد و او پسر پيغمبر است.
مادرم گفت: دين تو بهترين دين است، آن را بمن عرضه كن، من باو عرضه داشتم و او مسلمان شد و من هم برنامه اسلام را باو آموختم، او نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را گزارد و در شب عارضهئى باو رخ داد (و بيمار شد) بمن گفت: پسر جان! آنچه بمن آموختى دوباره بياموز، من آنها را تكرار كردم، مادرم اقرار كرد و از دنيا رفت، چون صبح شد مسلمانها غسلش دادند و خودم بر او نماز خواندم و در گورش گذاشتم.
شرح
- گويا زكريا از آيه شريفه و تاريخ پيغمبر اسلام چنين استفاده كرده كه مرديكه بمكتب و مدرسهاى نرفته و در برابر هيچ معلمى زانو نزده است، با ملاحظه دين كامل و قرآن محكم و برنامه متينى كه آورده است جز با ارتباطش با عالم غيب و وحى آسمانى درست نيايد و نيز طهارت اهل كتاب از اين خبر استفاده مىشود. (أصول كافي، ترجمه مصطفوى، ج3، ص233-235)
@Al_Meerath
✔️ مرحوم ملا محمد تقی مجلسی(ره):
«و اگر {شهادت ثالثه} نگويند بهتر است مگر از روى تقيه. چون در اكثر بلاد شايع است و بسيار شنيدهايم كه جمعى ترك كردهاند و متهم به تسنّن شدهاند.
تا آن كه در وقتى كه خدمت استاد مولانا عبداللَّه (طاب ثراه) درس قواعد مىخوانديم. در مبحث اذان سخنان صدوق را ذكر فرمودند. بنده عرض نمودم كه شما چرا در اذان و اقامه «اشهد انّ عليّا ولىّ اللَّه» را دو مرتبه مىگوييد؟ فرمودند كه تيمّنا و تبرّكا مىگوييم و بحثها شد تا آن كه فرمودند كه ديگر نگوييم. چند روز ترك كردند. خودم از جمعى شنيدم كه فلانى سنّى است! باز عرض نمودم كه ظاهر شد كه واجبست گفتن آن تقيةً. فرمودند كه در اول نيز همين منظور من بود، نخواستم كه به لفظ تقيه بگويم، مجملاً ديگر مىگفتند در مدّت حيات»
📚 لوامع صاحبقرانی، ج3، ص567
🔸 جالب است که گاهی یک فقیهِ شیعه مجبور میشود حتی از شیعیان نیز تقیه نماید! کاری با مسأله شهادت ثالثه ندارم (و قطعا شکی در ولایت مولیالموحدین نیست و خودم همواره ملتزم به آن بودهام) اما گاهی برخی سخنرانها مطالبی را در جامعه ترویج میکنند که حتی فقهای عظیمالشأن هم باید در برداشت خود از دین تقیه نمایند تا مبادا عوامالناس آنها را تکفیر و تفسیق نمایند....
درود خداوند به ارواح طیّبه فقها و شهدا و خادمین مکتب تشیّع.
✍️ رضا حسینی
@Nardebane_feghahat
«و اگر {شهادت ثالثه} نگويند بهتر است مگر از روى تقيه. چون در اكثر بلاد شايع است و بسيار شنيدهايم كه جمعى ترك كردهاند و متهم به تسنّن شدهاند.
تا آن كه در وقتى كه خدمت استاد مولانا عبداللَّه (طاب ثراه) درس قواعد مىخوانديم. در مبحث اذان سخنان صدوق را ذكر فرمودند. بنده عرض نمودم كه شما چرا در اذان و اقامه «اشهد انّ عليّا ولىّ اللَّه» را دو مرتبه مىگوييد؟ فرمودند كه تيمّنا و تبرّكا مىگوييم و بحثها شد تا آن كه فرمودند كه ديگر نگوييم. چند روز ترك كردند. خودم از جمعى شنيدم كه فلانى سنّى است! باز عرض نمودم كه ظاهر شد كه واجبست گفتن آن تقيةً. فرمودند كه در اول نيز همين منظور من بود، نخواستم كه به لفظ تقيه بگويم، مجملاً ديگر مىگفتند در مدّت حيات»
📚 لوامع صاحبقرانی، ج3، ص567
🔸 جالب است که گاهی یک فقیهِ شیعه مجبور میشود حتی از شیعیان نیز تقیه نماید! کاری با مسأله شهادت ثالثه ندارم (و قطعا شکی در ولایت مولیالموحدین نیست و خودم همواره ملتزم به آن بودهام) اما گاهی برخی سخنرانها مطالبی را در جامعه ترویج میکنند که حتی فقهای عظیمالشأن هم باید در برداشت خود از دین تقیه نمایند تا مبادا عوامالناس آنها را تکفیر و تفسیق نمایند....
درود خداوند به ارواح طیّبه فقها و شهدا و خادمین مکتب تشیّع.
✍️ رضا حسینی
@Nardebane_feghahat
صُحُفٍ مُطَهَّرَه
⚠️برادران شیطان تحذیر شدید از اسراف 🔹وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً * إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ، وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً (الإسراء: 26-27) و هرگز تبذیر و اسراف مکن. تبذيركنندگان، برادران (ياران) شياطينند، و شيطان به درگاه…
⚠️اسراف و بیبرکتی
- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ وَ يُوسُفَ بْنِ عُمَارَةَ قَالا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ مَعَ الْإِسْرَافِ قِلَّةَ الْبَرَكَةِ.
از امام ابو عبد اللَّه صادق (ع):
با اسراف و زيادهروى، بركت کم میشود.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص55
گاهی دیده میشود در برخی منازل و ادارات و غیر آن، در زمستان، با زیادهروی در استفاده از لوازم گرمایشی، برای تعدیل دمای داخل، به جای کمکردن وسیله گرمایشی، پنجرهها را به صورت مستمر باز میگذارند تا دمای داخل تعدیل شود.
چنین کاری آشکارا اسراف، و از نظر شرع محکوم است، و از نظر عقلایی نیز گذشته از هدر دادن سرمایۀ ملی (مانند گاز) قدمی (هرچند کوچک) برای آلودهتر کردن بیجهت هوا است. نباید قیمت پایین و سهلیابی انرژی در مملکت ما موجب شود گناهی را کوچک بشمریم.
@sohof2
- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ وَ يُوسُفَ بْنِ عُمَارَةَ قَالا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ مَعَ الْإِسْرَافِ قِلَّةَ الْبَرَكَةِ.
از امام ابو عبد اللَّه صادق (ع):
با اسراف و زيادهروى، بركت کم میشود.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص55
گاهی دیده میشود در برخی منازل و ادارات و غیر آن، در زمستان، با زیادهروی در استفاده از لوازم گرمایشی، برای تعدیل دمای داخل، به جای کمکردن وسیله گرمایشی، پنجرهها را به صورت مستمر باز میگذارند تا دمای داخل تعدیل شود.
چنین کاری آشکارا اسراف، و از نظر شرع محکوم است، و از نظر عقلایی نیز گذشته از هدر دادن سرمایۀ ملی (مانند گاز) قدمی (هرچند کوچک) برای آلودهتر کردن بیجهت هوا است. نباید قیمت پایین و سهلیابی انرژی در مملکت ما موجب شود گناهی را کوچک بشمریم.
@sohof2
Forwarded from وثائق عن حقيقة الوهابية
حينما يستتر التاريخ، خلف أقلام المحرّفين
مجرّد خبرٍ واحدٍ حول ما تعرّضت له السيّدة الزهراء (عليها السلام) من تهديد وتخويفٍ من قِبل الحكومة الظالمة ناله التحريف في أكثرِ من كتابٍ ناقلٍ، فكيف يجرؤون على نقلِ الحقيقةِ كما هي؟!
[1] تحريف الحافظ القاسم بن سلام حديث إقرار أبي بكر بالهجوم على بيت فاطمة عليها السلام
https://wahabismsfact.blogspot.com/2016/01/8.html?m=1
[2] تحريف لرواية تهديد عمر بحرق بيت السيدة الزهراء (عليها السلام)
https://wahabismsfact.blogspot.com/2016/01/13.html?m=1
[3] تحريف آخر رواية تهديد عمر بحرق بيت السيدة الزهراء عليها السلام
https://wahabismsfact.blogspot.com/2018/02/55.html?showComment=1530017512024&m=1
[4] الدكتور علي الصلابي يحرِّف خبر تهديد عمر للسيدة الزهراء (ع) بإحراق البيت عليها
https://wahabismsfact.blogspot.com/2016/01/3_16.html?m=1
مجرّد خبرٍ واحدٍ حول ما تعرّضت له السيّدة الزهراء (عليها السلام) من تهديد وتخويفٍ من قِبل الحكومة الظالمة ناله التحريف في أكثرِ من كتابٍ ناقلٍ، فكيف يجرؤون على نقلِ الحقيقةِ كما هي؟!
[1] تحريف الحافظ القاسم بن سلام حديث إقرار أبي بكر بالهجوم على بيت فاطمة عليها السلام
https://wahabismsfact.blogspot.com/2016/01/8.html?m=1
[2] تحريف لرواية تهديد عمر بحرق بيت السيدة الزهراء (عليها السلام)
https://wahabismsfact.blogspot.com/2016/01/13.html?m=1
[3] تحريف آخر رواية تهديد عمر بحرق بيت السيدة الزهراء عليها السلام
https://wahabismsfact.blogspot.com/2018/02/55.html?showComment=1530017512024&m=1
[4] الدكتور علي الصلابي يحرِّف خبر تهديد عمر للسيدة الزهراء (ع) بإحراق البيت عليها
https://wahabismsfact.blogspot.com/2016/01/3_16.html?m=1
Blogspot
كشف التحريفات (٢٣): تحريف الحافظ القاسم بن سلام حديث إقرار أبي بكر بالهجوم على بيت سيدة نساء العالمين الزهراء (عليها السلام)
سؤالات نامربوط
حور العین از چه جنسی است؟ سخن رعد چیست؟
عَنْ بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَزْدِيِّ قَالَ: سَأَلَهُ أَبُو بَصِيرٍ- وَ أَنَا جَالِسٌ عِنْدَهُ- عَنِ الْحُورِ الْعِينِ، فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أَ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ الدُّنْيَا، أَوْ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ الْجَنَّةِ؟
فَقَالَ لَهُ: «مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ! عَلَيْكَ بِالصَّلَاةِ، فَإِنَّ آخِرَ مَا أَوْصَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ حَثَّ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ. (قرب الإسناد، ص36)
🔸نقل است که ابوبصیر از امام پرسید که فدایت شوم، حور العین از خلایق دنیا است یا از خلایق بهشت؟
پس فرمود: تورا چه با آن؟! بر تو باد به نماز. براستی آخرین چیزی که رسول خدا ص بدان وصیت و تشویق کرد نماز بود.
- عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَنَّ دَاوُدَ قَالَ: کُنَّا عِنْدَهُ فَارْتَعَدَتِ السَّمَاءُ فَقَالَ هُوَ سُبْحَانَ مَنْ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِیرٍ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ لِلرَّعْدِ کَلَاماً فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ سَلْ عَمَّا یَعْنِیکَ وَ دَعْ مَا لَا یَعْنِیکَ. (تفسير العياشي، ج2، ص207)
🔸در روایتی دیگری، ابوبصیر از امام پرسید که فدایت شوم آیا رعد کلامی دارد؟ پس فرمود: ای ابا محمد آنچه به تو مربوط است بپرس، و آنچه را که به تو مربوط نیست، رها کن.
@sohof2
حور العین از چه جنسی است؟ سخن رعد چیست؟
عَنْ بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَزْدِيِّ قَالَ: سَأَلَهُ أَبُو بَصِيرٍ- وَ أَنَا جَالِسٌ عِنْدَهُ- عَنِ الْحُورِ الْعِينِ، فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أَ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ الدُّنْيَا، أَوْ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ الْجَنَّةِ؟
فَقَالَ لَهُ: «مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ! عَلَيْكَ بِالصَّلَاةِ، فَإِنَّ آخِرَ مَا أَوْصَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ حَثَّ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ. (قرب الإسناد، ص36)
🔸نقل است که ابوبصیر از امام پرسید که فدایت شوم، حور العین از خلایق دنیا است یا از خلایق بهشت؟
پس فرمود: تورا چه با آن؟! بر تو باد به نماز. براستی آخرین چیزی که رسول خدا ص بدان وصیت و تشویق کرد نماز بود.
- عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَنَّ دَاوُدَ قَالَ: کُنَّا عِنْدَهُ فَارْتَعَدَتِ السَّمَاءُ فَقَالَ هُوَ سُبْحَانَ مَنْ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِیرٍ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ لِلرَّعْدِ کَلَاماً فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ سَلْ عَمَّا یَعْنِیکَ وَ دَعْ مَا لَا یَعْنِیکَ. (تفسير العياشي، ج2، ص207)
🔸در روایتی دیگری، ابوبصیر از امام پرسید که فدایت شوم آیا رعد کلامی دارد؟ پس فرمود: ای ابا محمد آنچه به تو مربوط است بپرس، و آنچه را که به تو مربوط نیست، رها کن.
@sohof2
Forwarded from میراث امامان
کلامی مروی از پیامبر خدا (ص) دربارهٔ امام باقر (ع) در نقلی از ابوالزبیر مکی
أنبأنا أبو بكر محمد بن المظفر السامي أنبأنا أبو محمد الحسن بن محمد الخلال ثنا أبو حفص عمر بن أحمد بن عثمان حدثنا عبد الباقي بن قانع حدثنا محمد بن زكريا الغلابي ثنا شعيب بن واقد ثنا سعيد بن محمد الجهني عن أبي الزبير قال كنا عند جابر بن عبد الله فدخل عليه علي بن الحسين ومعه ابنه فقال جابر من هذا يا بن رسول الله (صلى الله عليه وسلم) قال ابني محمد فضمه جابر إليه وبكى ثم قال اقترب أجلي يا محمد رسول الله (صلى الله عليه وسلم) يقرئك السلام فسئل وما ذاك قال سمعت رسول الله (صلى الله عليه وسلم) يقول للحسين بن علي إنه يولد لابني هذا ابن يقال له علي بن الحسين وهو سيد العابدين إذا كان يوم القيامة ينادي مناد ليقم سيد العابدين فيقوم علي بن الحسين ويولد لعلي بن الحسين ابن يقال له محمد إذا رأيته يا جابر فاقرئه مني السلام يا جابر اعلم أن المهدي من ولده واعلم يا جابر أن بقاءك بعده قليل (تاریخ مدینة دمشق، ج54، ص276).
#امام_باقر #جابر_انصاری
@Al_Meerath
أنبأنا أبو بكر محمد بن المظفر السامي أنبأنا أبو محمد الحسن بن محمد الخلال ثنا أبو حفص عمر بن أحمد بن عثمان حدثنا عبد الباقي بن قانع حدثنا محمد بن زكريا الغلابي ثنا شعيب بن واقد ثنا سعيد بن محمد الجهني عن أبي الزبير قال كنا عند جابر بن عبد الله فدخل عليه علي بن الحسين ومعه ابنه فقال جابر من هذا يا بن رسول الله (صلى الله عليه وسلم) قال ابني محمد فضمه جابر إليه وبكى ثم قال اقترب أجلي يا محمد رسول الله (صلى الله عليه وسلم) يقرئك السلام فسئل وما ذاك قال سمعت رسول الله (صلى الله عليه وسلم) يقول للحسين بن علي إنه يولد لابني هذا ابن يقال له علي بن الحسين وهو سيد العابدين إذا كان يوم القيامة ينادي مناد ليقم سيد العابدين فيقوم علي بن الحسين ويولد لعلي بن الحسين ابن يقال له محمد إذا رأيته يا جابر فاقرئه مني السلام يا جابر اعلم أن المهدي من ولده واعلم يا جابر أن بقاءك بعده قليل (تاریخ مدینة دمشق، ج54، ص276).
#امام_باقر #جابر_انصاری
@Al_Meerath
Forwarded from کانال معرفة الرجال و الآثار (عمیدرضا اکبری)
🌷مراد از «دو زاده ما رجب»
- چند نکته دربارهی سند و متنِ دعای یا من ارجوه لکلّ خیر... در ماه رجب
- نقد دعای ماه رجب به روایت ابن عیاش، و استنادات به آن
(این دعا غیر از زیارت رجبیه است.)
@Al_Rijal
- چند نکته دربارهی سند و متنِ دعای یا من ارجوه لکلّ خیر... در ماه رجب
- نقد دعای ماه رجب به روایت ابن عیاش، و استنادات به آن
(این دعا غیر از زیارت رجبیه است.)
@Al_Rijal
Telegram
غلو پژوهی
🌷مراد از «دو زاده ماه رجب»
یکی از دعاهای ماه رجب دعایی است که ابن عیاش از ابوالقاسم حسین بن روح نقل کرده است:
«اللهمّ إنّی اسألک بالمولودَین فی رجب: محمد بن علی الثانی، وابنه علی بن محمد المنتجب، واتقرّب بهما إلیک خیر القرب...» (مصباح المتهجد و سلاح المتعبد،…
یکی از دعاهای ماه رجب دعایی است که ابن عیاش از ابوالقاسم حسین بن روح نقل کرده است:
«اللهمّ إنّی اسألک بالمولودَین فی رجب: محمد بن علی الثانی، وابنه علی بن محمد المنتجب، واتقرّب بهما إلیک خیر القرب...» (مصباح المتهجد و سلاح المتعبد،…
Forwarded from وبلاگ آثار
20120426120022-4044-132 (1).pdf
3.6 MB
Forwarded from آثار کهن شیعه
◼️وضعیت امام هادی علیه السلام در زندان متوکل
از صقر بن ابو دلف روایتست: چون متوكل آقاى ما امام هادى عليه السلام را دستگیر کرد، آمدم تا از او خبرى بگيرم. دربان به من نگريست و گفت: چه كار دارى؟ و براى چه آمدهاى؟ گفتم: براى خبرى، گفت: شايد آمدهاى از خبر مولايت بپرسى؟ (از روی تقیه) گفتم: مولاى من كيست! مولاى من امير المؤمنين (متوکّل) است! گفت: خاموش باش كه مولاى تو حق است، از من نترس كه من با تو هم عقيدهام، آيا دوست دارى او را ببينى؟ گفتم: آرى، گفت: بنشين تا پيام رسان برود.
گويد: نشستم و چون او رفت به غلامش گفت: دست صقر را بگير و او را به همان سرايى ببر كه آن مرد علوى آنجا زندانى است و آنها را تنها بگذار.
او مرا به آن سرا برد و به اتاقى اشاره كرد و وارد شدم و بناگاه ديدم كه امام عليه السلام بر حصيرى نشسته و در مقابل او قبرى حفر شده قرار داشت.
گويد: سلام كردم و او سلام مرا پاسخ گفت، سپس فرمان داد كه بنشينم و من نيز نشستم سپس فرمود: اى صقر! براى چه به اينجا آمدى؟ گفتم: اى سرورم! آمده ام تا از شما خبرى بگيرم، گويد: آنگاه به آن قبر نگريستم و گريستم و او به من نگاه كرد و گفت: اى صقر! غم مخور! كه بدى آنها هرگز به ما نخواهد رسيد...
(ترجمه از آقای منصور پهلوان)
▪️متن عربی:
عَنِ الصَّقْرِ بْنِ أَبِي دُلَفَ قَالَ: لَمَّا حَمَلَ الْمُتَوَكِّلُ سَيِّدَنَا أَبَا الْحَسَنِ ع جِئْتُ أَسْأَلُ عَنْ خَبَرِهِ قَالَ فَنَظَرَ إِلَيَّ الزَّرَّاقِيُّ وَ كَانَ حَاجِباً لِلْمُتَوَكِّلِ فَأَوْمَأَ إِلَيَّ أَنْ أُدْخُلَ عَلَيْهِ فَدَخَلْتُ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا صَقْرُ مَا شَأْنُكَ فَقُلْتُ خَيْرٌ أَيُّهَا الْأُسْتَادُ فَقَالَ اقْعُدْ فَأَخَذَنِي مَا تَقَدَّمَ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ قُلْتُ أَخْطَأْتُ فِي الْمَجِيءِ قَالَ فأوجئ [فَوَحَى] النَّاسَ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ مَا شَأْنُكَ وَ فِيمَ جِئْتَ؟ فَقُلْتُ لِخَبَرٍ مَا. فَقَالَ لَعَلَّكَ جِئْتَ لِتَسْأَلَ عَنْ خَبَرِ مَوْلَاكَ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَنْ مَوْلَايَ مَوْلَايَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ! فَقَالَ اسْكُتْ مَوْلَاكَ هُوَ الْحَقُّ فَلَا تَحْتَشِمْنِي فَإِنِّي عَلَى مَذْهَبِكَ فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ اجْلِسْ حَتَّى يَخْرُجَ صَاحِبُ الْبَرِيدِ مِنْ عِنْدِهِ قَالَ فَجَلَسْتُ فَلَمَّا خَرَجَ قَالَ لِغُلَامٍ لَهُ خُذْ بِيَدِ الصَّقْرِ فَأَدْخِلْهُ إِلَى الْحُجْرَةِ الَّتِي فِيهَا الْعَلَوِيُّ الْمَحْبُوسُ وَ خَلِّ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ قَالَ فَأَدْخَلَنِي الْحُجْرَةَ وَ أَوْمَأَ إِلَى بَيْتٍ فَدَخَلْتُ قَالَ فَإِذَا هُوَ ع جَالِسٌ عَلَى صَدْرِ حَصِيرٍ وَ بِحِذَاهُ قَبْرٌ مَحْفُورٌ قَالَ فَسَلَّمْتُ فَرَدَّ ثُمَّ أَمَرَنِي بِالْجُلُوسِ ثُمَّ قَالَ لِي يَا صَقْرُ مَا أَتَى بِكَ قُلْتُ سَيِّدِي جِئْتُ أَتَعَرَّفُ خَبَرَكَ قَالَ ثُمَّ نَظَرْتُ إِلَى الْقَبْرِ فَبَكَيْتُ فَنَظَرَ إِلَيَّ فَقَالَ يَا صَقْرُ لَا عَلَيْكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْنَا بِسُوءٍ فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّه..._(کمال الدین/۳۸۲)
https://www.tg-me.com/kotob_sh
از صقر بن ابو دلف روایتست: چون متوكل آقاى ما امام هادى عليه السلام را دستگیر کرد، آمدم تا از او خبرى بگيرم. دربان به من نگريست و گفت: چه كار دارى؟ و براى چه آمدهاى؟ گفتم: براى خبرى، گفت: شايد آمدهاى از خبر مولايت بپرسى؟ (از روی تقیه) گفتم: مولاى من كيست! مولاى من امير المؤمنين (متوکّل) است! گفت: خاموش باش كه مولاى تو حق است، از من نترس كه من با تو هم عقيدهام، آيا دوست دارى او را ببينى؟ گفتم: آرى، گفت: بنشين تا پيام رسان برود.
گويد: نشستم و چون او رفت به غلامش گفت: دست صقر را بگير و او را به همان سرايى ببر كه آن مرد علوى آنجا زندانى است و آنها را تنها بگذار.
او مرا به آن سرا برد و به اتاقى اشاره كرد و وارد شدم و بناگاه ديدم كه امام عليه السلام بر حصيرى نشسته و در مقابل او قبرى حفر شده قرار داشت.
گويد: سلام كردم و او سلام مرا پاسخ گفت، سپس فرمان داد كه بنشينم و من نيز نشستم سپس فرمود: اى صقر! براى چه به اينجا آمدى؟ گفتم: اى سرورم! آمده ام تا از شما خبرى بگيرم، گويد: آنگاه به آن قبر نگريستم و گريستم و او به من نگاه كرد و گفت: اى صقر! غم مخور! كه بدى آنها هرگز به ما نخواهد رسيد...
(ترجمه از آقای منصور پهلوان)
▪️متن عربی:
عَنِ الصَّقْرِ بْنِ أَبِي دُلَفَ قَالَ: لَمَّا حَمَلَ الْمُتَوَكِّلُ سَيِّدَنَا أَبَا الْحَسَنِ ع جِئْتُ أَسْأَلُ عَنْ خَبَرِهِ قَالَ فَنَظَرَ إِلَيَّ الزَّرَّاقِيُّ وَ كَانَ حَاجِباً لِلْمُتَوَكِّلِ فَأَوْمَأَ إِلَيَّ أَنْ أُدْخُلَ عَلَيْهِ فَدَخَلْتُ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا صَقْرُ مَا شَأْنُكَ فَقُلْتُ خَيْرٌ أَيُّهَا الْأُسْتَادُ فَقَالَ اقْعُدْ فَأَخَذَنِي مَا تَقَدَّمَ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ قُلْتُ أَخْطَأْتُ فِي الْمَجِيءِ قَالَ فأوجئ [فَوَحَى] النَّاسَ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ مَا شَأْنُكَ وَ فِيمَ جِئْتَ؟ فَقُلْتُ لِخَبَرٍ مَا. فَقَالَ لَعَلَّكَ جِئْتَ لِتَسْأَلَ عَنْ خَبَرِ مَوْلَاكَ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَنْ مَوْلَايَ مَوْلَايَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ! فَقَالَ اسْكُتْ مَوْلَاكَ هُوَ الْحَقُّ فَلَا تَحْتَشِمْنِي فَإِنِّي عَلَى مَذْهَبِكَ فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ اجْلِسْ حَتَّى يَخْرُجَ صَاحِبُ الْبَرِيدِ مِنْ عِنْدِهِ قَالَ فَجَلَسْتُ فَلَمَّا خَرَجَ قَالَ لِغُلَامٍ لَهُ خُذْ بِيَدِ الصَّقْرِ فَأَدْخِلْهُ إِلَى الْحُجْرَةِ الَّتِي فِيهَا الْعَلَوِيُّ الْمَحْبُوسُ وَ خَلِّ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ قَالَ فَأَدْخَلَنِي الْحُجْرَةَ وَ أَوْمَأَ إِلَى بَيْتٍ فَدَخَلْتُ قَالَ فَإِذَا هُوَ ع جَالِسٌ عَلَى صَدْرِ حَصِيرٍ وَ بِحِذَاهُ قَبْرٌ مَحْفُورٌ قَالَ فَسَلَّمْتُ فَرَدَّ ثُمَّ أَمَرَنِي بِالْجُلُوسِ ثُمَّ قَالَ لِي يَا صَقْرُ مَا أَتَى بِكَ قُلْتُ سَيِّدِي جِئْتُ أَتَعَرَّفُ خَبَرَكَ قَالَ ثُمَّ نَظَرْتُ إِلَى الْقَبْرِ فَبَكَيْتُ فَنَظَرَ إِلَيَّ فَقَالَ يَا صَقْرُ لَا عَلَيْكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْنَا بِسُوءٍ فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّه..._(کمال الدین/۳۸۲)
https://www.tg-me.com/kotob_sh
Forwarded from غلوپژوهی
یادداشت و مقالاتی در نقد لیلة الرغائب:
www.tg-me.com/gholow2/1158
نوشتاری از جناب آقای محمد باقر ملکیان:
www.tg-me.com/derasatfielmrejal/215
نظر به پرسش مکرر کاربران مجدداً تقدیم شد.
www.tg-me.com/gholow2/1158
نوشتاری از جناب آقای محمد باقر ملکیان:
www.tg-me.com/derasatfielmrejal/215
نظر به پرسش مکرر کاربران مجدداً تقدیم شد.
Telegram
غلوپژوهی
⚠️ لیلة الرغائب
(ویرایش دوم)
عجیب نیست که عموم مردم خود نتوانند میان اعتبار روایات گوناگون فرق بگذارند. اما متأسفانه بسیاری اوقات مبلغان دینی نیز به این بلیه گرفتارند. چه بسیار میشود که بر مناسک بیسند بسیار بیش از سنن معتبر (از نوافل یومیه تا برخی خدمات…
(ویرایش دوم)
عجیب نیست که عموم مردم خود نتوانند میان اعتبار روایات گوناگون فرق بگذارند. اما متأسفانه بسیاری اوقات مبلغان دینی نیز به این بلیه گرفتارند. چه بسیار میشود که بر مناسک بیسند بسیار بیش از سنن معتبر (از نوافل یومیه تا برخی خدمات…
Forwarded from رنگ خدا
به روزگار سیاهی که شب حصار نداشت
جهان جزیرۀ سبزی در اختیار نداشت
گلوی خاک پر از دردهای بغضآلود
و انجماد زمین، رنگی از بهار نداشت
از این کویر نسیمی سر عبور نداشت
به غیر تیرگی اینجا کسی حضور نداشت
صدای عشق به گوش زمین نمیآمد
در آن سیاهی سنگین، ستاره نور نداشت
سیاهچال زمین جای بتپرستی بود
فراز دیده نمیشد تمام، پستی بود
نه شوق پرزدنی، پرگشودنی، سفری
نه کورسوی چراغی به بام هستی بود
نه آفتاب به باغ جهان صفا میداد
نه ماه جاذبۀ خاک را صلا میداد
نه اختران به قناری سلام میگفتند
نه باغ، مژدۀ صبحی به شام ما میداد
به ناگهان گل وحی از حرا شکوفا شد
به کوه لرزه درافتاد و پُر ز آوا شد
به گوشهای محمّد صدا صدا پیچید
«بخوان به نام خدا» خواند و خواند و گویا شد
بخوان به نام خدایی که آفرید تو را
میان آینه و آب برگزید تو را
بخوان به نام خدایی که با عنایت خاص
برای زینت گلدان خویش چید تو را
به نام او که قلم را به دست انسان داد
بدین وسیله به اندیشۀ نهان، جان داد
تو را ودیعۀ پیغمبری عطا فرمود
بدین مقام تو را عزّت فراوان داد
بخوان که عالم اندیشه پر ز نور شود
تمام کوچه پر از جلوۀ حضور شود
بخوان که عطر خدا در جهان شود جاری
بخوان که قلب جهان غرق در سرور شود
و خواندی آن همه آیات کبریایی را
پیامهای روانپرور خدایی را
تو آمدی و به پرواز آشنا کردی
تمام سوختهبالان استوایی را
تو آمدی و بر این خاکدان بهار شدی
طلوع کردی و خورشید ماندگار شدی
کتاب نور به دست تو داده است خدا
که نوربخش شب تار انتظار شدی
تمام زندهدلان، سرخوش از سبوی تواند
همیشه سرخوش آیات مُشکبوی تواند
از آسمان و گل و نور آنچه میبینم
تمامشان متأثر ز خُلق و خوی تواند
به کائنات! که خورشید کائنات تویی
به جسم مُردۀ عالم گل حیات تویی
قسم به لوح و قلم! عرش و فرش میدانند
به روز واقعه، آیینۀ نجات تویی
سیمیندخت وحیدی
جهان جزیرۀ سبزی در اختیار نداشت
گلوی خاک پر از دردهای بغضآلود
و انجماد زمین، رنگی از بهار نداشت
از این کویر نسیمی سر عبور نداشت
به غیر تیرگی اینجا کسی حضور نداشت
صدای عشق به گوش زمین نمیآمد
در آن سیاهی سنگین، ستاره نور نداشت
سیاهچال زمین جای بتپرستی بود
فراز دیده نمیشد تمام، پستی بود
نه شوق پرزدنی، پرگشودنی، سفری
نه کورسوی چراغی به بام هستی بود
نه آفتاب به باغ جهان صفا میداد
نه ماه جاذبۀ خاک را صلا میداد
نه اختران به قناری سلام میگفتند
نه باغ، مژدۀ صبحی به شام ما میداد
به ناگهان گل وحی از حرا شکوفا شد
به کوه لرزه درافتاد و پُر ز آوا شد
به گوشهای محمّد صدا صدا پیچید
«بخوان به نام خدا» خواند و خواند و گویا شد
بخوان به نام خدایی که آفرید تو را
میان آینه و آب برگزید تو را
بخوان به نام خدایی که با عنایت خاص
برای زینت گلدان خویش چید تو را
به نام او که قلم را به دست انسان داد
بدین وسیله به اندیشۀ نهان، جان داد
تو را ودیعۀ پیغمبری عطا فرمود
بدین مقام تو را عزّت فراوان داد
بخوان که عالم اندیشه پر ز نور شود
تمام کوچه پر از جلوۀ حضور شود
بخوان که عطر خدا در جهان شود جاری
بخوان که قلب جهان غرق در سرور شود
و خواندی آن همه آیات کبریایی را
پیامهای روانپرور خدایی را
تو آمدی و به پرواز آشنا کردی
تمام سوختهبالان استوایی را
تو آمدی و بر این خاکدان بهار شدی
طلوع کردی و خورشید ماندگار شدی
کتاب نور به دست تو داده است خدا
که نوربخش شب تار انتظار شدی
تمام زندهدلان، سرخوش از سبوی تواند
همیشه سرخوش آیات مُشکبوی تواند
از آسمان و گل و نور آنچه میبینم
تمامشان متأثر ز خُلق و خوی تواند
به کائنات! که خورشید کائنات تویی
به جسم مُردۀ عالم گل حیات تویی
قسم به لوح و قلم! عرش و فرش میدانند
به روز واقعه، آیینۀ نجات تویی
سیمیندخت وحیدی
سلسله روایاتی در باب آداب ماه مبارک رمضان
www.tg-me.com/Al_Meerath/417
چنانکه پیشتر گفتیم، ان شاءالله ادامه فعالیت کانال صحف مطهرة بیشتر در کانال میراث امامان صورت میگیرد. در این مجموعه بنا داریم، روایات با دقت بیشتری در اصالت و نیز توجه به تحریرهای مختلف روایات ارائه شود.
#پیشنهاد-عضویت
www.tg-me.com/Al_Meerath/417
چنانکه پیشتر گفتیم، ان شاءالله ادامه فعالیت کانال صحف مطهرة بیشتر در کانال میراث امامان صورت میگیرد. در این مجموعه بنا داریم، روایات با دقت بیشتری در اصالت و نیز توجه به تحریرهای مختلف روایات ارائه شود.
#پیشنهاد-عضویت
Telegram
میراث امامان
🌅 قبولیای چون قبولیِ فرشتگان
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَنْ صَلَّى الْخَمْسَ وَ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ…
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَنْ صَلَّى الْخَمْسَ وَ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ…
به مناسبت ماه بهار قرآن، چند تلاوت زیبا تقدیم عزیزان میشود، و ان شاءالله در ادامه برخی آیات کلام الله مرور میشود.