همسرانە
💠 ضرورت اطلاع از زندگی امهات المومنین و زنان همعصر پیامبر اکرمﷺ (125) ❇️ امالمومنین عایشه(رضیاللهعنها) 🔸عشق جاودان پیامبرﷺ به عایشه(رضیاللهعنها) توجه خاصی مینمود، این توجه درست از زمانی شروع شد که او دخترکی پرناز و طناز بود و تا زمانی ادامه یافت…
💠 ضرورت اطلاع از زندگی امهات المومنین و زنان همعصر پیامبر اکرمﷺ (126)
❇️ امالمومنین عایشه(رضیاللهعنها)
🔸عشق باشکوه
آخر چگونه عاشق و دوستدار پیامبرﷺ نباشد، مگر هم او نبود که به وی چنان توجهی نمود که حتی از پدر خود نیز ندیده بود؟ نقل میکنند که پیامبرﷺ روزی با او درباره موضوعی مجادله نمود، اما عایشه(رضیاللهعنها) خودداری کرد. پیامبرﷺ به او گفت: دوست داری چه کسی میان من و تو داوری کند؟ دوست داری پدرت باشد؟
گفت: بله.
پیامبرﷺ شخصی را دنبال ابوبکر صدیق(رضیاللهعنه) فرستاد. ابوبکر(رضیاللهعنه) آمد. پیامبرﷺ به حرف آمد و فرمود: این...
عایشه(رضیاللهعنها) حرف پیامبرﷺ را قطع کرد و گفت: از خدا بترس و بهجز حق چیزی نگو...
ابوبکر(رضیاللهعنه) سراسیمه شد. آخر چگونه دخترش به پیامبر خداﷺ چنین بگوید؟ مگر پیامبرﷺ جز حق، چیز دیگری میگوید؟ ابوبکر صدیق(رضیاللهعنه) دستش را بلند کرد و یک سیلی بر گونه عایشه(رضیاللهعنها) نواخت. بینی عایشه(رضیاللهعنها) زخمی شد و خون از آن جاری گردید و بر لبهایش ریخت. عایشه(رضیاللهعنها) از کنار پدر گریخت و به پیامبر خداﷺ پناه برد و پشت سر او ایستاد.
پیامبرﷺ برخاست و با دستان خود خونها را از لباسش شست و به ابوبکر(رضیاللهعنه) فرمود: «تو را به خدا قسم برو ... ما که تو را برای این نخواسته بودیم...».
ابوبکر صدیق(رضیاللهعنها) که خارج شد، عایشه برخاست. پیامبرﷺ به او گفت: بیا کنار من... .
عایشه(رضیاللهعنها) سرباز زد، پیامبرﷺ لبخندی زد و گفت: «چند لحظه پیش به سختی خود را پشت سر من پنهان میکردی».
▫️او چنان به پیامبرﷺ عشق میورزید که به وزیدن نسیم بر پیامبرﷺ نیز حسادت میکرد، چون دوست داشت تنها با دستان او نوازش شود. هرگاه پیامبرﷺ از او میپرسید: عایشه، تو را چه شده! غیرت کردهای؟
پاسخ میداد: چرا کسی مانند من برای کسی همچون تو دچار غیرت و حسادت نشود؟
عایشه(رضیاللهعنها) آرزو میکند کاش او را روی چشمان خود میگذاشت و مژههای خویش را بر او آویزان مینمود تا دیگر هیچ کسی در پیامبرﷺ با او شریک نباشد!
چگونه دچار غیرت نشود، مگر نه اینکه پیامبرﷺ با تقسیم عادلانۀ خود، به او مانند بقیۀ زنان تنها یک روز اختصاص میدهد؟ عاشق به عدالت بسنده نمیکند، بلکه میخواهد معشوق تماماً از آن او باشد.
سرانجام این عشق باشکوه عاملی اساسی بود تا عایشه همه آنچه را که، دوست انجام میداد یا میگفت به حافظهاش بسپارد تا در آینده با قلب، روح و عقل خود دایرهالمعارف زنده و سیار او باشد.
- برگرفته از کتاب: عایشه(رضیاللهعنها) همسر همراه و همراز پیامبرﷺ. مولف: رفیده الحبش.
💕 @sonee87b
❇️ امالمومنین عایشه(رضیاللهعنها)
🔸عشق باشکوه
آخر چگونه عاشق و دوستدار پیامبرﷺ نباشد، مگر هم او نبود که به وی چنان توجهی نمود که حتی از پدر خود نیز ندیده بود؟ نقل میکنند که پیامبرﷺ روزی با او درباره موضوعی مجادله نمود، اما عایشه(رضیاللهعنها) خودداری کرد. پیامبرﷺ به او گفت: دوست داری چه کسی میان من و تو داوری کند؟ دوست داری پدرت باشد؟
گفت: بله.
پیامبرﷺ شخصی را دنبال ابوبکر صدیق(رضیاللهعنه) فرستاد. ابوبکر(رضیاللهعنه) آمد. پیامبرﷺ به حرف آمد و فرمود: این...
عایشه(رضیاللهعنها) حرف پیامبرﷺ را قطع کرد و گفت: از خدا بترس و بهجز حق چیزی نگو...
ابوبکر(رضیاللهعنه) سراسیمه شد. آخر چگونه دخترش به پیامبر خداﷺ چنین بگوید؟ مگر پیامبرﷺ جز حق، چیز دیگری میگوید؟ ابوبکر صدیق(رضیاللهعنه) دستش را بلند کرد و یک سیلی بر گونه عایشه(رضیاللهعنها) نواخت. بینی عایشه(رضیاللهعنها) زخمی شد و خون از آن جاری گردید و بر لبهایش ریخت. عایشه(رضیاللهعنها) از کنار پدر گریخت و به پیامبر خداﷺ پناه برد و پشت سر او ایستاد.
پیامبرﷺ برخاست و با دستان خود خونها را از لباسش شست و به ابوبکر(رضیاللهعنه) فرمود: «تو را به خدا قسم برو ... ما که تو را برای این نخواسته بودیم...».
ابوبکر صدیق(رضیاللهعنها) که خارج شد، عایشه برخاست. پیامبرﷺ به او گفت: بیا کنار من... .
عایشه(رضیاللهعنها) سرباز زد، پیامبرﷺ لبخندی زد و گفت: «چند لحظه پیش به سختی خود را پشت سر من پنهان میکردی».
▫️او چنان به پیامبرﷺ عشق میورزید که به وزیدن نسیم بر پیامبرﷺ نیز حسادت میکرد، چون دوست داشت تنها با دستان او نوازش شود. هرگاه پیامبرﷺ از او میپرسید: عایشه، تو را چه شده! غیرت کردهای؟
پاسخ میداد: چرا کسی مانند من برای کسی همچون تو دچار غیرت و حسادت نشود؟
عایشه(رضیاللهعنها) آرزو میکند کاش او را روی چشمان خود میگذاشت و مژههای خویش را بر او آویزان مینمود تا دیگر هیچ کسی در پیامبرﷺ با او شریک نباشد!
چگونه دچار غیرت نشود، مگر نه اینکه پیامبرﷺ با تقسیم عادلانۀ خود، به او مانند بقیۀ زنان تنها یک روز اختصاص میدهد؟ عاشق به عدالت بسنده نمیکند، بلکه میخواهد معشوق تماماً از آن او باشد.
سرانجام این عشق باشکوه عاملی اساسی بود تا عایشه همه آنچه را که، دوست انجام میداد یا میگفت به حافظهاش بسپارد تا در آینده با قلب، روح و عقل خود دایرهالمعارف زنده و سیار او باشد.
- برگرفته از کتاب: عایشه(رضیاللهعنها) همسر همراه و همراز پیامبرﷺ. مولف: رفیده الحبش.
💕 @sonee87b
❤14