وقتی یه نفر رو می‌بخشی دیگه کمتر دوستش داری.

تو سخت ترین شرایط
بهترینا مشخص می شن ...


بهترین دوست ،
بهترین آشنا
بهترین فامیل ،
بهترین ...!

وگرنه تو شرایط عادی
که هممون خوبیم.

مقصر خودمونیم که
آدم هایی را بزرگ می کنیم که
خودمون رو زیر پا له کند.

@stori_ghamgin |🕸🕷

نه تقدیره ..
نه قسمت ...
نجنگی نمیرسی
تمام..!
@stori_ghamgin |🕸🕷

تَــســـــلـیــــم شُــدم ..

نگید ضعیف بودما ..!!!!

نهــــه . فقط خنجر از طرفِ

کسی به پشتم نشست که

خودش همیشه مواظبم بود ...

والا خوشحال کردن من کارِ ساده‌ایه، تو بی‌عرضه‌ای.

دلم می گیرد
وقتی می بینم
او هست
من هم هستم
امّا قسمت نیست...

من دیگه آگاهم...

لانگ دیستنس یه چیزی تو مایه های این بیته
انگشت به دهان مانده ام از قاعده ای عشق
ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم🥲

@stori_ghamgin |🕸🕷

ما بی تو تنگ است دلمان
و اشک است چشممان
حالا تو بگو
بی ما چگونه‌ای؟💔

@stori_ghamgin |🕸🕷

‏دلم واسه اون روزایی که دو ساعت ازم خبر نداشت از دلتنگی کلافه میشد؛ تنگ
شده...

گفت ؛ از دلتنگے بڪَو..
گفتمـ ؛ دلتنڪَے يعنے صداے محبوبت
را بشنوی، روے برگردانے و ڪسی‌ آن ‌جا
نباشد...

من اونقدر
تو فراموش کردنت درد کشیدم
که دوست داشتنت رو
از یاد بردم!!

‏همه نيمه گم شدشونو پيدا ميكنن :
ما هنوز داريم تيكه تيكه های،نيمه خودمونو جمع ميكنيم چسب بزنيم ...

گاهے دلت از سن وسالت میگیرد،

دلت میخواهد ڪودڪی باشے

ڪھ ب هر بهانه ای، ب آغوش

غمخواری پناه میبرد و آسوده

اشڪ میریزد، بزرگ ڪھ
باشے
باید بغضهای زیادی را بیصدا دفن کنے...💔

و
از
من ،
منی
ماند
که
دیگر
شوقِ
چیزی
ندارد..

تمام ترسم از این است
ڪہ یڪ شب بخواهی بہ خوابم بیایی
و من همچنان بہ یادت بیدار نشستہ باشم...!!

حڪایت من،حڪایت ڪسی بـود ڪـہ
          عاشــق دریاا بـود، اما قایقـی نداشت
دلباختـہ ے سفــربود، اما همسفــرنداشت.....
حڪایت ڪسی بود ڪـہ زجــر ڪشید
اما ضجـہ نزد
زخـم داشت اما ننــالید، گــریہ ڪـرد اما اشڪ نریخت.....
حڪایت من ، حڪایت ڪسی بود ڪـہ پــراز "فــریاد بود اما سڪـوت ڪرد"💔

@stori_ghamgin |🕸🕷