💲چه کسی مدل جنرال الکتریک را نابود کرد؟
💢 البته، جنرال الکتریک نابود نشده است؛
⇦ و شاید بعنوان یک شرکت احیاشده شکوفا شود. شرکت فناوری IBM نیز پس از فروپاشی دهه ۱۹۹۰ دوباره احیا شد. اما «مدل» جنرالالکتریک از بین رفته و لیست بلندی از مظنونان احتمالی این اتفاق وجود دارد. شرکت خوشهای جنرال الکتریک طیف وسیع کسب و کارهای صنعتی را زیر یک سقف جمع کرد. برعکس یک شرکت هلدینگ خالص یا صندوق سرمایهگذاری تامینی مدرن، مدل جنرال الکتریک در نظر داشت با اشتراک توانمندیها بین کسب و کارهای مجزایش که همه -بجز استثنای مهم- در تولید ریشه داشتند، ارزش خلق کند.
⇦ مدل جنرال الکتریک به دوره مدیریت رینالدجونز در دهه ۱۹۷۰ برمیگردد. او فرآیند برنامهریزی استراتژیک هدایت از مرکز را معرفی کرد. جک ولش در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با استراتژیهای جدید در بازسازی پرتفولیو و گسترش عجولانه بخش مالی این مدل را ایجاد کرده بود. جف ایملت سعی کرد در مواجهه با تهدیدات جدید در دهه اول ۲۰۰۰ میلادی این مدل را حفظ کند و الان جان فلنری میخواهد همه چیز جز یک هسته از کسب و کارهای مرتبط را کنار بگذارد. استراتژیهای شرکتی مدتها در مورد چگونگی ایجاد ارزش در مدل جنرال الکتریک بحث کردهاند. توضیحات مدیران با اندکی تلخیص این چنین بود:
➊ جنرال الکتریک از موقعیتهای بزرگ و غالب در کسب و کارهای صنعتی سود برد.
➋ جنرال الکتریک مزیت تکنولوژیک در صنایع پیچیده داشت و تکنولوژی آن میتوانست در سراسر کسب و کارهایش به اشتراک گذاشته شود.
➌ پرتفولیوی بزرگ جنرال الکتریک، دسترسی خاص به منابع مالی میداد که نسبت به حالتی که کسبوکارها مستقل بودند، سرمایه از داخل بهتر تخصیص داده شود.
➍ مزیت جنرال الکتریک در سیستم مدیریت حرفهای آن است که با سرمایهگذاری در آموزش اجرایی و توسعه مدیریت خلاصه میشد.
💢 چندین عامل نابودکننده مظنونان اصلی است:
⓵ چین و کشورهایی که از استراتژی چین پیروی میکنند:
⇦ در این استراتژی چین از بنگاههای دولتی، سیاست صنعتی و قدرت بازار خانگی برای افزایش تولید صنعتی استفاده میکند. اما این ایده جدید نیست. ژاپن و کرهجنوبی دهه ۱۹۸۰ این ایده را توسعه داده و در بازارهای نوظهور در برزیل و هند گسترده استفاده شد. این استراتژیها مزیت رقابتی جنرال الکتریک را در هر چیزی از لوازم الکترونیک مصرفی و لوازم خانگی تا قطارها و موتورهای هواپیما دچار فرسایش کرد. نفوذ تکنولوژی تولید از طریق تجارت جهانی، سرمایهگذاری و آموزش نیز به این شرکت آسیب وارد کرده است. جنرال الکتریک توانسته برخی از این کسبوکارها را با سرمایهگذاریهای مشترک در بازارهای نوظهور حفظ کند؛ اما این شرکت خوشهای صنعتی در هسته آن دچار آسیب جدی شده است.
⓶ سرمایهگذاری خصوصی و بازارهای سرمایه جدید:
⇦ شرکتهای خوشهای در بازارهای سرمایهای پیشرفت میکنند که شفاف نیستند و سرمایه به آسانی از سرمایه گذاری های بدتر به سرمایه گذاری های بهتر جریان نمییابد. به همین دلیل شرکتهای خوشهای هنوز در اقتصادهای نوظهور محبوب هستند اما در کشورهایی با بازارهای سرمایه کارآتر تنزل یافته اند.
• سرمایهگذاران فعال
• رشد سرمایهگذاری خصوصی
• تقاضاها برای شفافسازی بیشتر
جنرال الکتریک را به چالش کشاند؛ چالشی که باید ثابت میشد ارزش کل شرکت بیش از بخشهای آن بصورت مجزاست. این شرکت اغلب برای حل این چالش شکست خورده است؛ حتی در ترکیب جدید آن بنظر سرمایهگذاران متقاعد نشده و این قسمتها به هم ارزش اضافه میکنند. تقاضای جدید برای شفافیت بعلت اتکای سابق جنرال الکتریک به حسابداری غیرشفاف، بصورت خاص برای آن زیان داشته است. همچنین وفور سرمایه در دهه گذشته بدین معناست که مقیاس جنرال الکتریک دیگر مزیتی در افزایش سرمایه محسوب نمیشود.
⓷ رکود بزرگ:
⇦ فروپاشی بازار مالی سبب نابودی شرکت؛
شد، آن زمان که پرتفولیوی جنرال الکتریک دارای نفوذ زیادی شده بود. تعجب ندارد که این شرکت اولین کسب و کار بزرگی بود که در نتیجه انحلال مدل جنرال الکتریک مشکل خورد. رکود بزرگ و انقلاب نفتی شیل نیز کسب و کارهای نفت و گاز را که جف ایملت در آن سرمایهگذاری کرده بود تضعیف کرد و همچنین آزردگی ناظرانی که جنرال الکتریک را به سوی اقتصادسبز تشویق میکردند کاهش داد. اما رکود بزرگ تنها ضربه نهایی به مدلی بود که با نیروهای بزرگ و پایدارتر فلج شده بود. مدل جنرال الکتریک بخاطر؛
• رقابت جهانی
• انقلاب تکنولوژی
• قدرت سرمایهگذار
• گسترش مدیریت حرفهای
نابود شد. چون جنرال الکتریک از چنین مدلی پیروی میکرد، هنوز هم میشود شرکتهای خوشهای کوچک جنرال الکتریک را یافت. شرکتهای خوشهای باید بخوبی از مرگ مدل جنرال الکتریک عبرت بگیرند.
📍 @stramanagement ™
💢 البته، جنرال الکتریک نابود نشده است؛
⇦ و شاید بعنوان یک شرکت احیاشده شکوفا شود. شرکت فناوری IBM نیز پس از فروپاشی دهه ۱۹۹۰ دوباره احیا شد. اما «مدل» جنرالالکتریک از بین رفته و لیست بلندی از مظنونان احتمالی این اتفاق وجود دارد. شرکت خوشهای جنرال الکتریک طیف وسیع کسب و کارهای صنعتی را زیر یک سقف جمع کرد. برعکس یک شرکت هلدینگ خالص یا صندوق سرمایهگذاری تامینی مدرن، مدل جنرال الکتریک در نظر داشت با اشتراک توانمندیها بین کسب و کارهای مجزایش که همه -بجز استثنای مهم- در تولید ریشه داشتند، ارزش خلق کند.
⇦ مدل جنرال الکتریک به دوره مدیریت رینالدجونز در دهه ۱۹۷۰ برمیگردد. او فرآیند برنامهریزی استراتژیک هدایت از مرکز را معرفی کرد. جک ولش در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با استراتژیهای جدید در بازسازی پرتفولیو و گسترش عجولانه بخش مالی این مدل را ایجاد کرده بود. جف ایملت سعی کرد در مواجهه با تهدیدات جدید در دهه اول ۲۰۰۰ میلادی این مدل را حفظ کند و الان جان فلنری میخواهد همه چیز جز یک هسته از کسب و کارهای مرتبط را کنار بگذارد. استراتژیهای شرکتی مدتها در مورد چگونگی ایجاد ارزش در مدل جنرال الکتریک بحث کردهاند. توضیحات مدیران با اندکی تلخیص این چنین بود:
➊ جنرال الکتریک از موقعیتهای بزرگ و غالب در کسب و کارهای صنعتی سود برد.
➋ جنرال الکتریک مزیت تکنولوژیک در صنایع پیچیده داشت و تکنولوژی آن میتوانست در سراسر کسب و کارهایش به اشتراک گذاشته شود.
➌ پرتفولیوی بزرگ جنرال الکتریک، دسترسی خاص به منابع مالی میداد که نسبت به حالتی که کسبوکارها مستقل بودند، سرمایه از داخل بهتر تخصیص داده شود.
➍ مزیت جنرال الکتریک در سیستم مدیریت حرفهای آن است که با سرمایهگذاری در آموزش اجرایی و توسعه مدیریت خلاصه میشد.
💢 چندین عامل نابودکننده مظنونان اصلی است:
⓵ چین و کشورهایی که از استراتژی چین پیروی میکنند:
⇦ در این استراتژی چین از بنگاههای دولتی، سیاست صنعتی و قدرت بازار خانگی برای افزایش تولید صنعتی استفاده میکند. اما این ایده جدید نیست. ژاپن و کرهجنوبی دهه ۱۹۸۰ این ایده را توسعه داده و در بازارهای نوظهور در برزیل و هند گسترده استفاده شد. این استراتژیها مزیت رقابتی جنرال الکتریک را در هر چیزی از لوازم الکترونیک مصرفی و لوازم خانگی تا قطارها و موتورهای هواپیما دچار فرسایش کرد. نفوذ تکنولوژی تولید از طریق تجارت جهانی، سرمایهگذاری و آموزش نیز به این شرکت آسیب وارد کرده است. جنرال الکتریک توانسته برخی از این کسبوکارها را با سرمایهگذاریهای مشترک در بازارهای نوظهور حفظ کند؛ اما این شرکت خوشهای صنعتی در هسته آن دچار آسیب جدی شده است.
⓶ سرمایهگذاری خصوصی و بازارهای سرمایه جدید:
⇦ شرکتهای خوشهای در بازارهای سرمایهای پیشرفت میکنند که شفاف نیستند و سرمایه به آسانی از سرمایه گذاری های بدتر به سرمایه گذاری های بهتر جریان نمییابد. به همین دلیل شرکتهای خوشهای هنوز در اقتصادهای نوظهور محبوب هستند اما در کشورهایی با بازارهای سرمایه کارآتر تنزل یافته اند.
• سرمایهگذاران فعال
• رشد سرمایهگذاری خصوصی
• تقاضاها برای شفافسازی بیشتر
جنرال الکتریک را به چالش کشاند؛ چالشی که باید ثابت میشد ارزش کل شرکت بیش از بخشهای آن بصورت مجزاست. این شرکت اغلب برای حل این چالش شکست خورده است؛ حتی در ترکیب جدید آن بنظر سرمایهگذاران متقاعد نشده و این قسمتها به هم ارزش اضافه میکنند. تقاضای جدید برای شفافیت بعلت اتکای سابق جنرال الکتریک به حسابداری غیرشفاف، بصورت خاص برای آن زیان داشته است. همچنین وفور سرمایه در دهه گذشته بدین معناست که مقیاس جنرال الکتریک دیگر مزیتی در افزایش سرمایه محسوب نمیشود.
⓷ رکود بزرگ:
⇦ فروپاشی بازار مالی سبب نابودی شرکت؛
شد، آن زمان که پرتفولیوی جنرال الکتریک دارای نفوذ زیادی شده بود. تعجب ندارد که این شرکت اولین کسب و کار بزرگی بود که در نتیجه انحلال مدل جنرال الکتریک مشکل خورد. رکود بزرگ و انقلاب نفتی شیل نیز کسب و کارهای نفت و گاز را که جف ایملت در آن سرمایهگذاری کرده بود تضعیف کرد و همچنین آزردگی ناظرانی که جنرال الکتریک را به سوی اقتصادسبز تشویق میکردند کاهش داد. اما رکود بزرگ تنها ضربه نهایی به مدلی بود که با نیروهای بزرگ و پایدارتر فلج شده بود. مدل جنرال الکتریک بخاطر؛
• رقابت جهانی
• انقلاب تکنولوژی
• قدرت سرمایهگذار
• گسترش مدیریت حرفهای
نابود شد. چون جنرال الکتریک از چنین مدلی پیروی میکرد، هنوز هم میشود شرکتهای خوشهای کوچک جنرال الکتریک را یافت. شرکتهای خوشهای باید بخوبی از مرگ مدل جنرال الکتریک عبرت بگیرند.
📍 @stramanagement ™
💲 طوفان فکری یا بارش فکری یک تکنیک خلاقیت گروهی است که طی آن، با جمعآوری فهرست بزرگی از ایدهها که در جلسه توسط اعضا تولید میشود و برای رسیدن به راه حل در مورد یک مسئله تلاش می شود.
📍 @stramanagement ™
📍 @stramanagement ™
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💲عروسک داروما در ژاپن به عنوان نمادی از مقاومت و تلاش در راه رسیدن به هدف بهشمار میرود.
این شیء، گرد و توخالی است و طوری ساخته شده است تا همواره در حالت ایستاده قرار بگیرد!
تاب آوری و عمل کردن مانند داروما، دقیقا همان چیزی است که ما در روزهای سخت و بحرانی به آن نیاز داریم.
📍 @stramanagement ™
این شیء، گرد و توخالی است و طوری ساخته شده است تا همواره در حالت ایستاده قرار بگیرد!
تاب آوری و عمل کردن مانند داروما، دقیقا همان چیزی است که ما در روزهای سخت و بحرانی به آن نیاز داریم.
📍 @stramanagement ™
💲استعاره فیل و فیلسوار
🔸یک فیل را در نظر بگیرید که شخصی بر روی آن سوار است و افسار فیل را کاملا در دست دارد. اگر از شما بپرسند برای جهتیابی و تعیین مسیر، تصمیمگیری بر عهده کدام است، احتمالا پاسخ خواهید داد شخص سوارکار مسیر را مشخص میکند.
این فیل و این سوارکار، استعارهای از ذهن شما هستند. بخش تحلیلگر و منطقی ذهن شما همان شخص سوار بر فیل و بخش احساسی، خودکار و غیر منطقی ذهنتان، همان فیل میباشد.
🔸این نظریه، توسط جاناتان هاید (Jonathan Haidt)، روانشناس آمریکایی و نویسنده کتاب “فرضیه خوشحالی” بخوبی تفسیر شده است.
به نظر میرسد شخص سوار بر فیل که افسار حیوان را در دستش گرفته، رییس و راهبر است، اما کنترل شخص سوار بر حیوان متزلزل است. هر بار که فیل ٦ تنی و سوار ۶۰ کیلوگرمی بر روی جهت حرکت مخالف باشند، شخص سوار بر فیل خواهد باخت.
◀️ تمام دفعاتی که باشگاه ثبتنام کردهاید اما نرفتهاید، تمام نصف شبهایی که به افرادی که نباید، پیام دادهاید، تمام دفعاتی که با شنیدن بوی غذا رژیم خود را شکستهاید، برای انتخاب مسیر، فیلِ ذهنِ شما تصمیم گرفته است. البته بخش سومی هم در این استعاره وجود دارد و تاثیرگذار است: شکل مسیر.
◀️ اگر می خواهید کنترل فیلتان برایتان راحتتر باشد، باید مسیری را انتخاب کنید که برخلاف میل فیلتان نباشد یا حرکت در آن مسیر برایش طاقتفرسا و غیرممکن نباشد.
در نهایت، راهکار رسیدن به موفقیت در این مسیر، این است که همیشه فیل و شخص سوار بر آن را با هم حرکت دهید و در واقع دو بخش احساسی و منطقی را به تعادل برسانید.
📍 @stramanagement ™
🔸یک فیل را در نظر بگیرید که شخصی بر روی آن سوار است و افسار فیل را کاملا در دست دارد. اگر از شما بپرسند برای جهتیابی و تعیین مسیر، تصمیمگیری بر عهده کدام است، احتمالا پاسخ خواهید داد شخص سوارکار مسیر را مشخص میکند.
این فیل و این سوارکار، استعارهای از ذهن شما هستند. بخش تحلیلگر و منطقی ذهن شما همان شخص سوار بر فیل و بخش احساسی، خودکار و غیر منطقی ذهنتان، همان فیل میباشد.
🔸این نظریه، توسط جاناتان هاید (Jonathan Haidt)، روانشناس آمریکایی و نویسنده کتاب “فرضیه خوشحالی” بخوبی تفسیر شده است.
به نظر میرسد شخص سوار بر فیل که افسار حیوان را در دستش گرفته، رییس و راهبر است، اما کنترل شخص سوار بر حیوان متزلزل است. هر بار که فیل ٦ تنی و سوار ۶۰ کیلوگرمی بر روی جهت حرکت مخالف باشند، شخص سوار بر فیل خواهد باخت.
◀️ تمام دفعاتی که باشگاه ثبتنام کردهاید اما نرفتهاید، تمام نصف شبهایی که به افرادی که نباید، پیام دادهاید، تمام دفعاتی که با شنیدن بوی غذا رژیم خود را شکستهاید، برای انتخاب مسیر، فیلِ ذهنِ شما تصمیم گرفته است. البته بخش سومی هم در این استعاره وجود دارد و تاثیرگذار است: شکل مسیر.
◀️ اگر می خواهید کنترل فیلتان برایتان راحتتر باشد، باید مسیری را انتخاب کنید که برخلاف میل فیلتان نباشد یا حرکت در آن مسیر برایش طاقتفرسا و غیرممکن نباشد.
در نهایت، راهکار رسیدن به موفقیت در این مسیر، این است که همیشه فیل و شخص سوار بر آن را با هم حرکت دهید و در واقع دو بخش احساسی و منطقی را به تعادل برسانید.
📍 @stramanagement ™
💲 معرفی یک کتاب مفید در حوزه مدیریت استراتژیک
✅ کتاب تحلیل استراتژی در عصر حاضر (Contemporary Strategy Analysis) تالیف رابرت ام. گرنت، منتشر شده توسط انتشارات McGraw Hill یکی از معتبرترین منابع علمی در حوزه مدیریت استراتژیک است که در حال حاضر در بسیاری از کالجهای مدیریت و کسبوکار دنیا تدریس میشود.
✅ این کتاب با رویکردی عملگرا، چارچوبهای تحلیلی و عملی بسیاری در اختیار صاحبنظران و مشاوران استراتژی و همچنین مدیران کسبوکارها قرار میدهد.
✅ تحلیل استراتژی در عصر حاضر" در ایران به اهتمام جمعی از مدرسان دانشگاه (دکتربیژن نهاوندی، دکترنوید جعفرینژاد، دکترالهویردی تقوی و دکترعادل آذر) ترجمه و توسط انتشارات رسا به چاپ رسیده است.
✅ مطالعه این کتاب به کلیه دانشجویان و استادان مدیریت در کلیه حوزه ها و نیز کسانی که قصد راهاندازی و مدیریت یک کسبکار را دارند اکیدا توصیه میشود.
📍 @stramanagement ™
📍 @stramanagement ™
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💲 استراتژی چیست؟
یادداشتی از محمدرضا شعبانعلی
قبل از اینکه درس مدیریت بخوانم، همیشه واژههای «استراتژی کسب و کار» و «استراتژی فردی» برایم جذاب بودند.
همیشه دوست داشتم «استراتژی» بدانم و بفهمم. برایم مثل قلعه ای می ماند در دوردستها: عظیم، خیره کننده و سرشار از رمز و راز.
در دوران دانشگاه، درسها را یکی پس از دیگری به سرعت گذراندم تا نوبت به درس استراتژی برسد.
روز موعود فرا رسید. سر کلاس درس نشستم و تمام جسم و جانم را متمرکز کردم تا مفهوم این واژه اسرارآمیز را درک کنم.
جلسات یکی پس از دیگری آمدند و رفتند و من همچنان سیراب نشده بودم. آنچه میشنیدم بسیار تئوریک بود…
به سراغ کتابها رفتم. دیوید را خواندم. مینتزبرگ و هکس و تامسون و شواترز و پورتر و کیم و راملت و …
حسم بهتر شد. اما هنوز بیشتر می خواستم. آن سالها به تازگی به یک پست مدیریتی ارتقا پیدا کرده بودم و هنوز احساس میکردم استراتژی باید ذهنم را بازتر کند.
قلعه را دیده بودم. درها را باز کرده بودم. راهروهای قلعه را گشته بودم. اما تو گویی که اتاقی در تاج قلعه بود که هیچکس راه آن را نشان نمیداد و هیچ راهرویی به آنجا منتهی نمیشد.
مدتی نگذشته بود که به حادثه ای، «معلم استراتژی» شدم.
کلاسی بود و دانشجویانی که عمدتاً از مدیران کسب و کار بودند و ظاهراً چند مدرس را به اعتراض تغییر داده بودند و فرصتی دست داد تا من در کلاس آنها حاضر شوم.
از سال ۸۵ آموزش استراتژی را آغاز کردم و مجموعاً حدود ۱۵۰۰ نفر را تعلیم دادم:
در بیش از چهل دوره و هر دوره چهل ساعت…
قلعه را به آنها معرفی میکردم و آنها را دور تا دور آن میگرداندم و راههای پیدا و پنهان را نشان میدادم.
اما خود میدانستم که این قلعه را اتاقی است که خود هرگز راه بدان پیدا نکرده ام.
سالها گذشت…
یک روز، در گوشه یک نمایشگاه، فرصتی دست داد تا با مدیری بر سر میز بنشینم که گردش مالی سازمانش، با درآمد نفتی کشورم قابل مقایسه بود!
در لا به لای حرفهای دوستانه و گزارش کارها و …، حرف از مدیریت شد و گفتم که در کنار فروشنده بودن، «معلم» هم هستم و «استراتژی» هم درس میدهم.
پرسید: استراتژی را چگونه تعریف میکنی؟
کمی فکر کردم.
آنها که استراتژی را میشناسند میدانند که ده ها تعریف وجود دارد که برخی همسو و برخی متضاد و متعارض هستند.
به هر حال، به حیلت معلمی و با بازی کلامی، تعاریف را به هم چسباندم و معجونی را به خوردش دادم:
کمی از پورتر، با عصاره ای از مینتزبرگ، با طعمی از گری همل. با کمی افزودنی از هکس به همراه رنگهای طبیعی و با کمی افزودنی های مجاز!
تمام مدت با لبخند نگاهم کرد.
در پایان گفت:
من درس مدیریت نخوانده ام.
به همین دلیل، ذهنم چندان پیچیده و مجرد نیست.
من آموخته ام که استراتژی، تخصیص بهینه منابع است.
اینکه وقت و سرمایه و نیروی انسانی و دانش و تجربه و مهارت خود را صرف کدام حوزه کنی و از کدام حوزه ها، دوری کنی.
استراتژی هنر «انتخاب کردن» و «کنار گذاشتن» است.
هنر تشخیص اینکه به کدام بازار رو کنی و از کدام بازار صرف نظر کنی.
هنر اینکه چشم را بر روی کدام مشتری ببندی و از منافعش صرف نظر کنی تا دستانت برای خدمت بیشتر به مشتری دیگر، آزاد و رها بماند.
هنر فرار کردن از وسوسه «دستیابی همزمان به همه چیزهای خوب…».
او از نوشیدنی روی میز سرمست بود و من از طعم این عصاره تجربه که هنوز سرمستش مانده ام…
دوست داشتم بیشتر حرف بزنم که فردی آمد و آن مرد، با خداحافظی شتابزده، میز را ترک کرد.
فهمیدم که «استراتژی» به او میگوید که بیش از این، «زمانش» را صرف گفتگو با من نکند.
راه اتاق بالای برج را یافته بودم!
چند هفته بعد، برای همیشه، آموزش استراتژی را رها کردم و زندگی دیگری را آغاز کردم.
تغییراتی چنان بزرگ در زندگیم حاصل شد که دانشگاه و درس و مدرسه، هرگز برایم ایجاد نکرده بودند.
💡 استراتژی هنر «انتخاب کردن» و «کنار گذاشتن» است.
📍 @stramanagement ™
یادداشتی از محمدرضا شعبانعلی
قبل از اینکه درس مدیریت بخوانم، همیشه واژههای «استراتژی کسب و کار» و «استراتژی فردی» برایم جذاب بودند.
همیشه دوست داشتم «استراتژی» بدانم و بفهمم. برایم مثل قلعه ای می ماند در دوردستها: عظیم، خیره کننده و سرشار از رمز و راز.
در دوران دانشگاه، درسها را یکی پس از دیگری به سرعت گذراندم تا نوبت به درس استراتژی برسد.
روز موعود فرا رسید. سر کلاس درس نشستم و تمام جسم و جانم را متمرکز کردم تا مفهوم این واژه اسرارآمیز را درک کنم.
جلسات یکی پس از دیگری آمدند و رفتند و من همچنان سیراب نشده بودم. آنچه میشنیدم بسیار تئوریک بود…
به سراغ کتابها رفتم. دیوید را خواندم. مینتزبرگ و هکس و تامسون و شواترز و پورتر و کیم و راملت و …
حسم بهتر شد. اما هنوز بیشتر می خواستم. آن سالها به تازگی به یک پست مدیریتی ارتقا پیدا کرده بودم و هنوز احساس میکردم استراتژی باید ذهنم را بازتر کند.
قلعه را دیده بودم. درها را باز کرده بودم. راهروهای قلعه را گشته بودم. اما تو گویی که اتاقی در تاج قلعه بود که هیچکس راه آن را نشان نمیداد و هیچ راهرویی به آنجا منتهی نمیشد.
مدتی نگذشته بود که به حادثه ای، «معلم استراتژی» شدم.
کلاسی بود و دانشجویانی که عمدتاً از مدیران کسب و کار بودند و ظاهراً چند مدرس را به اعتراض تغییر داده بودند و فرصتی دست داد تا من در کلاس آنها حاضر شوم.
از سال ۸۵ آموزش استراتژی را آغاز کردم و مجموعاً حدود ۱۵۰۰ نفر را تعلیم دادم:
در بیش از چهل دوره و هر دوره چهل ساعت…
قلعه را به آنها معرفی میکردم و آنها را دور تا دور آن میگرداندم و راههای پیدا و پنهان را نشان میدادم.
اما خود میدانستم که این قلعه را اتاقی است که خود هرگز راه بدان پیدا نکرده ام.
سالها گذشت…
یک روز، در گوشه یک نمایشگاه، فرصتی دست داد تا با مدیری بر سر میز بنشینم که گردش مالی سازمانش، با درآمد نفتی کشورم قابل مقایسه بود!
در لا به لای حرفهای دوستانه و گزارش کارها و …، حرف از مدیریت شد و گفتم که در کنار فروشنده بودن، «معلم» هم هستم و «استراتژی» هم درس میدهم.
پرسید: استراتژی را چگونه تعریف میکنی؟
کمی فکر کردم.
آنها که استراتژی را میشناسند میدانند که ده ها تعریف وجود دارد که برخی همسو و برخی متضاد و متعارض هستند.
به هر حال، به حیلت معلمی و با بازی کلامی، تعاریف را به هم چسباندم و معجونی را به خوردش دادم:
کمی از پورتر، با عصاره ای از مینتزبرگ، با طعمی از گری همل. با کمی افزودنی از هکس به همراه رنگهای طبیعی و با کمی افزودنی های مجاز!
تمام مدت با لبخند نگاهم کرد.
در پایان گفت:
من درس مدیریت نخوانده ام.
به همین دلیل، ذهنم چندان پیچیده و مجرد نیست.
من آموخته ام که استراتژی، تخصیص بهینه منابع است.
اینکه وقت و سرمایه و نیروی انسانی و دانش و تجربه و مهارت خود را صرف کدام حوزه کنی و از کدام حوزه ها، دوری کنی.
استراتژی هنر «انتخاب کردن» و «کنار گذاشتن» است.
هنر تشخیص اینکه به کدام بازار رو کنی و از کدام بازار صرف نظر کنی.
هنر اینکه چشم را بر روی کدام مشتری ببندی و از منافعش صرف نظر کنی تا دستانت برای خدمت بیشتر به مشتری دیگر، آزاد و رها بماند.
هنر فرار کردن از وسوسه «دستیابی همزمان به همه چیزهای خوب…».
او از نوشیدنی روی میز سرمست بود و من از طعم این عصاره تجربه که هنوز سرمستش مانده ام…
دوست داشتم بیشتر حرف بزنم که فردی آمد و آن مرد، با خداحافظی شتابزده، میز را ترک کرد.
فهمیدم که «استراتژی» به او میگوید که بیش از این، «زمانش» را صرف گفتگو با من نکند.
راه اتاق بالای برج را یافته بودم!
چند هفته بعد، برای همیشه، آموزش استراتژی را رها کردم و زندگی دیگری را آغاز کردم.
تغییراتی چنان بزرگ در زندگیم حاصل شد که دانشگاه و درس و مدرسه، هرگز برایم ایجاد نکرده بودند.
💡 استراتژی هنر «انتخاب کردن» و «کنار گذاشتن» است.
📍 @stramanagement ™
💲سالها پیش وقتی یکی از دانشجویان انسانشناسی از "مارگارت مید" پرسید که نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگ چیست، دانشجو انتظار داشت تا مید درباره قلابهای ماهیگیری، کاسههای سفالین یا سنگهای آسیاب حرف بزند.
🔺ولی نه. مید گفت که نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگ باستانی، استخوانِ رانی بوده که شکسته شده و سپس جوش خورده است. مید توضیح داد که چنانچه پای شما در یک قلمرو حیوانی بشکند، شما میمیرید. شما نمیتوانید از خطر بگریزید، برای نوشیدن به رودخانه بزنید یا برای غذا شکار کنید. شما خوراکی هستید برای جانوران پرسهزن. هیچ حیوانی با پای شکسته آنقدر دوام نمیآورد تا استخوانش جوش بخورد.
🔺استخوان شکستهی رانی که جوش خورده است گواهی است بر اینکه کسی زمان صرف کرده تا با شخص پاشکسته همراهی کند، محلِ جراحت را بسته است، شخص را نگهداری و تیمار کرده تا سلامت و بهبودی پیدا کند. مید گفت: "کمک به دیگری در عینِ دشواری، همانجایی است که تمدن آغاز میشود."
◀️ ما وقتی در اوجِ شکوفایی خود هستیم که به دیگران یاری میرسانیم. جامعههای مترقی، تیمی کار میکنند.
📍 @stramanagement ™
🔺ولی نه. مید گفت که نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگ باستانی، استخوانِ رانی بوده که شکسته شده و سپس جوش خورده است. مید توضیح داد که چنانچه پای شما در یک قلمرو حیوانی بشکند، شما میمیرید. شما نمیتوانید از خطر بگریزید، برای نوشیدن به رودخانه بزنید یا برای غذا شکار کنید. شما خوراکی هستید برای جانوران پرسهزن. هیچ حیوانی با پای شکسته آنقدر دوام نمیآورد تا استخوانش جوش بخورد.
🔺استخوان شکستهی رانی که جوش خورده است گواهی است بر اینکه کسی زمان صرف کرده تا با شخص پاشکسته همراهی کند، محلِ جراحت را بسته است، شخص را نگهداری و تیمار کرده تا سلامت و بهبودی پیدا کند. مید گفت: "کمک به دیگری در عینِ دشواری، همانجایی است که تمدن آغاز میشود."
◀️ ما وقتی در اوجِ شکوفایی خود هستیم که به دیگران یاری میرسانیم. جامعههای مترقی، تیمی کار میکنند.
📍 @stramanagement ™
Forwarded from دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف
✳️دوره مالی #EMFin (همراه با اعطای گواهینامه)
Executive Master of Finance (EMFin)
❇️ مخاطبان دوره:
✔️ کارشناسان و مدیران نهادهای مالی
✔️ فعالان بازار پول و سرمایه
✔️علاقمندان به فعالیت حرفهای در بازارهای مالی
✔️مدیران مالی شرکتهای تولیدی
🗓شروع : بهار ١۴۰٣
📋شامل ١٠ درس، هر یک به مدت ٢۴ساعت
⏰زمان برگزاری: روزهای چهارشنبه از ساعت ١۶ الی ٢٠، و پنجشنبه از ساعت ٩الی ١٣.
◀️نحوه برگزاری: آنلاین-حضوری همزمان
⏪پذیرش بر مبنای بررسی رزومه و مصاحبه.
📎اطلاعات تکمیلی را از طریق این لینک دریافت نمایید.
❗️جهت انجام پیش ثبت نام فرم تقاضا را تکمیل فرمایید.
☎️راههای ارتباط با دفتر آموزشهای تخصصی:
شماره واتساپ : ۹۸۲۱۶۶۱۶۵۸۵۲+
تلفن دفتر : ۶۶۱۶۵۸۵۲-۰۲۱
ساعات پاسخگویی شنبه تا چهارشنبه ٨-١٠ و ١٣-١۵
پست الکترونیکی: [email protected]
🌐 تلگرام | لینکدین | سایت
Executive Master of Finance (EMFin)
❇️ مخاطبان دوره:
✔️ کارشناسان و مدیران نهادهای مالی
✔️ فعالان بازار پول و سرمایه
✔️علاقمندان به فعالیت حرفهای در بازارهای مالی
✔️مدیران مالی شرکتهای تولیدی
🗓شروع : بهار ١۴۰٣
📋شامل ١٠ درس، هر یک به مدت ٢۴ساعت
⏰زمان برگزاری: روزهای چهارشنبه از ساعت ١۶ الی ٢٠، و پنجشنبه از ساعت ٩الی ١٣.
◀️نحوه برگزاری: آنلاین-حضوری همزمان
⏪پذیرش بر مبنای بررسی رزومه و مصاحبه.
📎اطلاعات تکمیلی را از طریق این لینک دریافت نمایید.
❗️جهت انجام پیش ثبت نام فرم تقاضا را تکمیل فرمایید.
☎️راههای ارتباط با دفتر آموزشهای تخصصی:
شماره واتساپ : ۹۸۲۱۶۶۱۶۵۸۵۲+
تلفن دفتر : ۶۶۱۶۵۸۵۲-۰۲۱
ساعات پاسخگویی شنبه تا چهارشنبه ٨-١٠ و ١٣-١۵
پست الکترونیکی: [email protected]
🌐 تلگرام | لینکدین | سایت
💲سالها پیش وقتی یکی از دانشجویان انسانشناسی از "مارگارت مید" پرسید که نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگ چیست، دانشجو انتظار داشت تا مید درباره قلابهای ماهیگیری، کاسههای سفالین یا سنگهای آسیاب حرف بزند.
🔺ولی نه. مید گفت که نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگ باستانی، استخوانِ رانی بوده که شکسته شده و سپس جوش خورده است. مید توضیح داد که چنانچه پای شما در یک قلمرو حیوانی بشکند، شما میمیرید. شما نمیتوانید از خطر بگریزید، برای نوشیدن به رودخانه بزنید یا برای غذا شکار کنید. شما خوراکی هستید برای جانوران پرسهزن. هیچ حیوانی با پای شکسته آنقدر دوام نمیآورد تا استخوانش جوش بخورد.
🔺استخوان شکستهی رانی که جوش خورده است گواهی است بر اینکه کسی زمان صرف کرده تا با شخص پاشکسته همراهی کند، محلِ جراحت را بسته است، شخص را نگهداری و تیمار کرده تا سلامت و بهبودی پیدا کند. مید گفت: "کمک به دیگری در عینِ دشواری، همانجایی است که تمدن آغاز میشود."
◀️ ما وقتی در اوجِ شکوفایی خود هستیم که به دیگران یاری میرسانیم. جامعههای مترقی، تیمی کار میکنند.
📍 @stramanagement ™
🔺ولی نه. مید گفت که نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگ باستانی، استخوانِ رانی بوده که شکسته شده و سپس جوش خورده است. مید توضیح داد که چنانچه پای شما در یک قلمرو حیوانی بشکند، شما میمیرید. شما نمیتوانید از خطر بگریزید، برای نوشیدن به رودخانه بزنید یا برای غذا شکار کنید. شما خوراکی هستید برای جانوران پرسهزن. هیچ حیوانی با پای شکسته آنقدر دوام نمیآورد تا استخوانش جوش بخورد.
🔺استخوان شکستهی رانی که جوش خورده است گواهی است بر اینکه کسی زمان صرف کرده تا با شخص پاشکسته همراهی کند، محلِ جراحت را بسته است، شخص را نگهداری و تیمار کرده تا سلامت و بهبودی پیدا کند. مید گفت: "کمک به دیگری در عینِ دشواری، همانجایی است که تمدن آغاز میشود."
◀️ ما وقتی در اوجِ شکوفایی خود هستیم که به دیگران یاری میرسانیم. جامعههای مترقی، تیمی کار میکنند.
📍 @stramanagement ™
💰از ایده تا کار آفرینی...!
🔻دوره جامع و تخصصی {کارآفرینی}🔻
📚برخی سرفصل ها:
1️⃣ فروش مدرن
2️⃣ بازاریابی عملی
3️⃣ مدیریت ریسک
4️⃣ رفتار مصرف کننده
5️⃣ تبلیغات هدفمند و دیجیتال مارکتینگ
6️⃣ طراحی مدل کسب و کار
و...
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبتنام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin1
🎓 《به همراه ارائه مدرک معتبر از سازمان فنی و حرفهای》
💠+ کوچ فردی و سازمانی
🔹با حضور کارآفرینان برتر کشور
🎁 + " شرایط اقساط ویژه اعضای کانال"
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبتنام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin1
🔻دوره جامع و تخصصی {کارآفرینی}🔻
📚برخی سرفصل ها:
1️⃣ فروش مدرن
2️⃣ بازاریابی عملی
3️⃣ مدیریت ریسک
4️⃣ رفتار مصرف کننده
5️⃣ تبلیغات هدفمند و دیجیتال مارکتینگ
6️⃣ طراحی مدل کسب و کار
و...
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبتنام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin1
🎓 《به همراه ارائه مدرک معتبر از سازمان فنی و حرفهای》
💠+ کوچ فردی و سازمانی
🔹با حضور کارآفرینان برتر کشور
🎁 + " شرایط اقساط ویژه اعضای کانال"
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبتنام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin1
💰از ایده تا کار آفرینی...!
🔻دوره جامع و تخصصی {کارآفرینی}🔻
📚برخی سرفصل ها:
1️⃣ فروش مدرن
2️⃣ بازاریابی عملی
3️⃣ مدیریت ریسک
4️⃣ رفتار مصرف کننده
5️⃣ تبلیغات هدفمند و دیجیتال مارکتینگ
6️⃣ طراحی مدل کسب و کار
و...
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبتنام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin1
🎓 《به همراه ارائه مدرک معتبر از سازمان فنی و حرفهای》
💠+ کوچ فردی و سازمانی
🔹با حضور کارآفرینان برتر کشور
🎁 + " شرایط اقساط ویژه اعضای کانال"
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبتنام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin1
🔻دوره جامع و تخصصی {کارآفرینی}🔻
📚برخی سرفصل ها:
1️⃣ فروش مدرن
2️⃣ بازاریابی عملی
3️⃣ مدیریت ریسک
4️⃣ رفتار مصرف کننده
5️⃣ تبلیغات هدفمند و دیجیتال مارکتینگ
6️⃣ طراحی مدل کسب و کار
و...
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبتنام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin1
🎓 《به همراه ارائه مدرک معتبر از سازمان فنی و حرفهای》
💠+ کوچ فردی و سازمانی
🔹با حضور کارآفرینان برتر کشور
🎁 + " شرایط اقساط ویژه اعضای کانال"
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبتنام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin1
💲ویژگی استراتژیهای بد
استراتژی بد، نبود استراتژی خوب نیست.
به منظور کشف استراتژی بد، در جستجوی یک یا چند تا از چهار ویژگی عمده آن باشید:
1⃣ سخنان پرطمطراق:
سخنان پرطمطراق، شکلی ازچرند و پرند است که به لباس مفاهیم یا بحثهای استراتژیک درآمده است. سخنان پرطمطراق از واژههای اغراقشدهای تشکیل یافتهاند که بیدلیل پیچیده شدهاند. تظاهر میشود که اینها مفاهیمی محرمانه و رمزی هستند تا توهمی مبنی بر وجود تفکری سطح بالا در پشت این واژهها را ایجاد نمایند.
2⃣ناتوانی در مواجهه با چالش:
استراتژی بد در تشخیص یا تعریف چالش شکست میخورد. وقتی نتوانید چالش را تعریف کنید، نمیتوانید یک استراتژی را ارزیابی کنید یا آن را بهبود بخشید.
3⃣ اهداف بلندمدت اشتباه برای استراتژی:
بسیاری از استراتژیهای بد به جای اینکه برنامههایی برای غلبه بر موانع باشند، تنها بیانیهی آمال و آرزوها هستند.
4⃣اهداف کوتاهمدت استراتژیک بد:
هدف کوتاهمدت استراتژیک، وسیلهای است برای رسیدن به سرانجامی که توسط رهبر تنظیم میشود.اهداف کوتاهمدت استراتژیک زمانی بد است که در پرداختن به مسائل حیاتی شکست بخورند یا غیرقابل اجرا باشند.
📍 @stramanagement ™
استراتژی بد، نبود استراتژی خوب نیست.
به منظور کشف استراتژی بد، در جستجوی یک یا چند تا از چهار ویژگی عمده آن باشید:
1⃣ سخنان پرطمطراق:
سخنان پرطمطراق، شکلی ازچرند و پرند است که به لباس مفاهیم یا بحثهای استراتژیک درآمده است. سخنان پرطمطراق از واژههای اغراقشدهای تشکیل یافتهاند که بیدلیل پیچیده شدهاند. تظاهر میشود که اینها مفاهیمی محرمانه و رمزی هستند تا توهمی مبنی بر وجود تفکری سطح بالا در پشت این واژهها را ایجاد نمایند.
2⃣ناتوانی در مواجهه با چالش:
استراتژی بد در تشخیص یا تعریف چالش شکست میخورد. وقتی نتوانید چالش را تعریف کنید، نمیتوانید یک استراتژی را ارزیابی کنید یا آن را بهبود بخشید.
3⃣ اهداف بلندمدت اشتباه برای استراتژی:
بسیاری از استراتژیهای بد به جای اینکه برنامههایی برای غلبه بر موانع باشند، تنها بیانیهی آمال و آرزوها هستند.
4⃣اهداف کوتاهمدت استراتژیک بد:
هدف کوتاهمدت استراتژیک، وسیلهای است برای رسیدن به سرانجامی که توسط رهبر تنظیم میشود.اهداف کوتاهمدت استراتژیک زمانی بد است که در پرداختن به مسائل حیاتی شکست بخورند یا غیرقابل اجرا باشند.
📍 @stramanagement ™
Forwarded from مدیریت منابع انسانی ™
برای اینکه یاد بگیری چطور از فرصتهات استفاده کنی، همین حالا اقدام کن 🫵🏻❗️
فقط یک بار در سال ⏳
🔸 دوره جامع ۴ ماهه (۵۲ ساعته) آموزش سخنوری و فن بیان
🔹 با تدریس ۱۵ استاد برجسته، هر یک در موضوع تخصصی خود
📚 موضوعات دوره:
کنترل استرس • ساختار سخنرانی • فن بیان • لحن و تن صدا • زبان بدن • طراحی محتوا سخنرانی • سخنرانی تأثیرگذار و نطق آسانسوری • بداههپردازی • طنز درسخنرانی • اسلاید سازی • متننویسی •کلیشهگویی نکنیم • هوش کلامی • برندسازی شخصی • رفع خجولی
🔸 همراه با کارگاههای عملی تمرین سخنرانی
به گونهای که نیازی به هیچ دوره مرتبط دیگری نداشته باشید‼
🔹 به صورت آنلاین یا حضوری
🔸 با تمرینات هفتگی و پشتیبانی مداوم
✅ ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر 👇🏻
@Tribon_admin
کانال تلگرام مجموعه سخنرانی تریبون
@sokhanrani
فقط یک بار در سال ⏳
🔸 دوره جامع ۴ ماهه (۵۲ ساعته) آموزش سخنوری و فن بیان
🔹 با تدریس ۱۵ استاد برجسته، هر یک در موضوع تخصصی خود
📚 موضوعات دوره:
کنترل استرس • ساختار سخنرانی • فن بیان • لحن و تن صدا • زبان بدن • طراحی محتوا سخنرانی • سخنرانی تأثیرگذار و نطق آسانسوری • بداههپردازی • طنز درسخنرانی • اسلاید سازی • متننویسی •کلیشهگویی نکنیم • هوش کلامی • برندسازی شخصی • رفع خجولی
🔸 همراه با کارگاههای عملی تمرین سخنرانی
به گونهای که نیازی به هیچ دوره مرتبط دیگری نداشته باشید‼
🔹 به صورت آنلاین یا حضوری
🔸 با تمرینات هفتگی و پشتیبانی مداوم
✅ ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر 👇🏻
@Tribon_admin
کانال تلگرام مجموعه سخنرانی تریبون
@sokhanrani
💲مراحل تبدیل یک آرزو به واقعیت:
یک آرزو که براش تاریخ تعیین بشه، میشه هدف
یک هدف که به مراحل کوچکتر تبدیل بشه، میشه برنامه
یک برنامه که با عمل همراه بشه، میشه واقعیت
📍 @stramanagement ™
یک آرزو که براش تاریخ تعیین بشه، میشه هدف
یک هدف که به مراحل کوچکتر تبدیل بشه، میشه برنامه
یک برنامه که با عمل همراه بشه، میشه واقعیت
📍 @stramanagement ™
🛑 فروش قلب تپنده هر کسب و کار!
🥇دوره تخصصی"MBAبازاریابی و فروش"
🔸با حضور نخبگان فروش و بازاریابی ایران
📌 شماری از سرفصل ها:
1️⃣ تبلیغات اثربخش
2️⃣ ارتباط با مشتری(CRM)
3️⃣ بازاریابی و فروش
4️⃣ دیجیتال مارکتینگ
5️⃣ تیم سازی فروش
6️⃣ مذاکره در فروش
7️⃣ مدیریت برند
و ...
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin4
🎓 ارائه مدرک از سازمان وزارت علوم تحقیقات فناوری
🔸عارضه یابی +نیاز سنجی + کوچ تیمی
🎁 + " شرایط اقساط ویژه اعضای کانال"
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin4
🥇دوره تخصصی"MBAبازاریابی و فروش"
🔸با حضور نخبگان فروش و بازاریابی ایران
📌 شماری از سرفصل ها:
1️⃣ تبلیغات اثربخش
2️⃣ ارتباط با مشتری(CRM)
3️⃣ بازاریابی و فروش
4️⃣ دیجیتال مارکتینگ
5️⃣ تیم سازی فروش
6️⃣ مذاکره در فروش
7️⃣ مدیریت برند
و ...
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin4
🎓 ارائه مدرک از سازمان وزارت علوم تحقیقات فناوری
🔸عارضه یابی +نیاز سنجی + کوچ تیمی
🎁 + " شرایط اقساط ویژه اعضای کانال"
✅ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin4
Forwarded from هشتگ تبلیغ تخصصی
🗣 سرفصل ها:
⏺ آشنایی با OKR
⏺ انواع طرز فکر
⏺ از مدیریت علمی تا آشنایی با MBO و OKR
⏺ اهداف و نتایج کلیدی موثر
⏺ مدیریت چرخه OKR
⏺شناسایی و پیادهسازی KPI در سازمان
⏺ مربیگری OKR
🏛 موسسه آموزش عالی آزاد توسعه
✅ با گواهینامه مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
➖➖
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💲 شعار سال تحصیلی ۲۹-۱۳۲۸ مدرسه دارالفنون
راست بگویید، راست بشنوید، راست بروید.
آنچه را میخواهید جسورانه و خردمندانه بهدست آورید.
فریب ندهید و فریب نخورید!
📍 @stramanagement ™
راست بگویید، راست بشنوید، راست بروید.
آنچه را میخواهید جسورانه و خردمندانه بهدست آورید.
فریب ندهید و فریب نخورید!
📍 @stramanagement ™
Forwarded from باشگاه مدیران پروژه
🟢معرفی سرفصلهای دوره جامع مدیریت پروژه چابک:
🔹تحلیل کسبوکار و انتخاب پروژه
🔸کار تیمی
🔹رویکرد های اجرای پروژه
🔸آشنایی با چارچوب مدیریت پروژه اسکرام
🔹ورکشاپ آشنایی با رویدادهای اسکرام
🔸آشنایی با بعد فنی مدیریت محصولات دیجیتال
🔹برنامه ریزی پروژه عملی
🔸اصول چابک سازی
🔹Prototype & modeling
🔸آشنایی با ابزار جیرا
🔹برنامه ریزی پروژه عملی
🔸مهارت های ارتباطی/هوش هیجانی
🔹آشنایی با مفاهیم OKR
🔸ارزیابی پیشرفت پروژه عملی
🔹مدیریت پروژه چابک برای پروژه های غیر نرم افزاری
🔸آشنایی با چارچوب Scaled Agile جهت مدیریت پروژه های سازمان در سطح کلان
🔹ارزیابی پیشرفت پروژه
🔸برگزاری ایونت تجربه محور و ارائه پروژه نهایی
✅ برگزاری به صورت آنلاین و حضوری
👨🏫منتور: جمعی از استادها
📅روزهای برگزاری: یکشنبهها و پنجشنبهها
🕟ساعت برگزاری: 21:30-17:30 و 18:00-14:00
برای دریافت اطلاعات بیشتر و مشاوره رایگان با مشاوران ما در ارتباط باشید:
☎️ شماره تماس: 02191070222
📥 تلگرام و واتساپ: 09190396308
🔹تحلیل کسبوکار و انتخاب پروژه
🔸کار تیمی
🔹رویکرد های اجرای پروژه
🔸آشنایی با چارچوب مدیریت پروژه اسکرام
🔹ورکشاپ آشنایی با رویدادهای اسکرام
🔸آشنایی با بعد فنی مدیریت محصولات دیجیتال
🔹برنامه ریزی پروژه عملی
🔸اصول چابک سازی
🔹Prototype & modeling
🔸آشنایی با ابزار جیرا
🔹برنامه ریزی پروژه عملی
🔸مهارت های ارتباطی/هوش هیجانی
🔹آشنایی با مفاهیم OKR
🔸ارزیابی پیشرفت پروژه عملی
🔹مدیریت پروژه چابک برای پروژه های غیر نرم افزاری
🔸آشنایی با چارچوب Scaled Agile جهت مدیریت پروژه های سازمان در سطح کلان
🔹ارزیابی پیشرفت پروژه
🔸برگزاری ایونت تجربه محور و ارائه پروژه نهایی
✅ برگزاری به صورت آنلاین و حضوری
👨🏫منتور: جمعی از استادها
📅روزهای برگزاری: یکشنبهها و پنجشنبهها
🕟ساعت برگزاری: 21:30-17:30 و 18:00-14:00
برای دریافت اطلاعات بیشتر و مشاوره رایگان با مشاوران ما در ارتباط باشید:
☎️ شماره تماس: 02191070222
📥 تلگرام و واتساپ: 09190396308
💲مدل 5p استراتژی مینتزبرگ
مینتزبرگ اولین بار در سال ۱۹۸۷، مدل ۵P را معرفی کرد که هرکدام از این ۵ مورد بیانگر یک رویکرد متفاوت به استراتژی است. این پنج P عبارتند از:
برنامه (Plan)
شگرد (Ploy)
الگو (Pattern)
جایگاه (Position)
چشمانداز (Perspective)
با شناخت هر یکی از این پنج P، میتوانید یک استراتژی قوی را تدوین کنید که با استفاده از آن، به طور کامل از مزایای ناشی از نقاط قوت و قابلیتهای سازمان خود، استفاده و بهرهبرداری کنید.
📍 @stramanagement ™
مینتزبرگ اولین بار در سال ۱۹۸۷، مدل ۵P را معرفی کرد که هرکدام از این ۵ مورد بیانگر یک رویکرد متفاوت به استراتژی است. این پنج P عبارتند از:
برنامه (Plan)
شگرد (Ploy)
الگو (Pattern)
جایگاه (Position)
چشمانداز (Perspective)
با شناخت هر یکی از این پنج P، میتوانید یک استراتژی قوی را تدوین کنید که با استفاده از آن، به طور کامل از مزایای ناشی از نقاط قوت و قابلیتهای سازمان خود، استفاده و بهرهبرداری کنید.
📍 @stramanagement ™