Telegram Web Link
waltz in(yanni)
@sufi_molana 
‍ هر بار احساسی از خشم، نفرت، مهر،  محبت، افسردگی، اندوه، شادی و یا سرور بر شما غالب میشود،
به خاطر داشته باشید که تمامی این احساسات #گذرا هستند،
همیشه این شعار را به خاطر بسپارید: #این_نیز_بگذرد.

#اشو

@sufi_molana
چگونه احساس گناه تولید می‌شود؟!

برای نمونه، پدرت زنده است و تو به او احترام نگذاشته‌ای، او را دوست نداشته‌ای. بارها بی‌دلیل با او مخالفت کرده‌ای. به روش‌های مختلف او را بی‌آبرو کرده‌ای و بارها او را طرد کرده‌ای. و سپس روزی او می‌میرد، حالا فقط خاطره‌ای از او بر جای مانده و تو شروع می‌کنی به گریه و زاری. و آنوقت هر سال مراسم یادبود را بجا می‌آوری. هر سال در یک روز به یاد او برای دوستان مهمانی ترتیب می‌دهی. این از روی احساس گناه است. و سپس عکسی از پدرت را در خانه قرار می‌دهی و روی آن گل‌هایی قرار می‌دهی!

وقتی که زنده بود هرگز چنین کارهایی نمی‌کردی. هرگز برای او گل نمی‌آوردی. حالا که رفته است احساس گناه می‌کنی ـــ رفتارت با آن پیرمرد خوب نبوده؛ کاری را که می‌بایست انجام بدهی، انجام نداده‌ای. عشق و وظیفه‌ات را به او نشان نداده‌ای. حالا فرصت از دست رفته، و او دیگر نیست تا تو را ببخشد. او دیگر وجود ندارد تا تو بتوانی گریه و زاری کنی و به پایش بیفتی و بگویی: “من با تو بدی کرده‌ام، مرا ببخش.” اینک به نوعی احساس گناه شدید داری. پشیمانی و افسوس برمی‌خیزد ـــ کنار عکس او گل می‌گذاری. خاطره‌اش را محترم می‌داری! هرگز به خودش احترام نگذاشتی‌ ـــ حالا خاطره‌اش را محترم می‌شماری!

به یاد داشته باش: اگر واقعاً پدرت را دوست داشتی، اگر واقعاً به او احترام گذاشته بودی، آنوقت هیچ احساس پشیمانی وجود نداشت، آنوقت احساس گناهی وجود نداشت. آنوقت قادر بودی بدون احساس گناه او را به یاد بیاوری.

و آن یادآوری زیبـاسـت. آن یادآوری بسیار فرق دارد، کیفیت آن کاملاً تفاوت دارد. تفاوت بسیار زیاد است. در واقع، احساس رضایتمندی داشتی.

پس تو بخاطر مرگ او گریه نمی‌کنی؛ به خاطر عدم رضایت از رفتار خودت است که گریه می‌کنی؛ احساس گناه.


اگر زنی را دوست داشتی، اگر واقعاً عاشق آن زن بودی، هرگز به او خیانت نکرده بودی، و هرگز او را فریب نداده‌ای؛ وقتی که او بمیرد، آنگاه که فقط رایحه‌ای از او به جا مانده، البته احساس اندوه می‌کنی، ولی در آن اندوه یک زیبـایـی وجود دارد؛ دلتنگ او می‌شوی، ولی احساس گناه نداری. او را به یاد می‌آوری، همیشه به یاد او هستی، همیشه یک خاطره‌ی عزیز برایت باقی می‌ماند، ولی بیش ‌از اندازه گریه‌وزاری نمی‌کنی و از آن یک نمایش درست نمی‌کنی. اندوه خود را به نمایش نمی‌گذاری؛ تظاهری در آن وجود ندارد. آن خاطره را در عمق قلبت نگه می‌داری. تصویری از او را در کتاب جیبی خود حمل نمی‌کنی و در مورد آن زن صحبت نمی‌کنی.

* من زوجی را می‌شناختم ـــ شوهر با زنش بسیار بدرفتاری می‌کرد. یک ازدواج عاشقانه بود، خانواده‌ای بسیار ثروتمند، ولی شوهر به‌نوعی یک دون‌ژوان بود و در هر فرصتی به زنش خیانت می‌کرد. سپس زن خودکشی کرد ـــ علت خودکشی رفتار شوهرش بود.

من از آن شهر می‌گذشتم، پس رفتم تا ببینم؛ زیرا فردی به من گفته بود که آن مرد بسیار اندوهگین است. من فکر کردم که او می‌باید خوشحال باشد! روابط آنان همیشه پر از مشاجره و درگیری بود. پس به دیدن آن مرد رفتم. او در اتاق نشیمن نشسته بود و عکس‌های بسیار زیادی از زنش را در تمام اطراف اتاق گذاشته بود ـــ گویی که آن زن یک الهه شده است! و مرد شروع کرد به گریستن. به او گفتم: “این کارِ بی‌معنی را بس کن! زیرا تو همیشه از این زن ناراحت بودی؛ او هرگز با تو خوشبخت نبود و برای همین خودکشی کرد. این چیزی بود که تو همیشه می‌خواستی. در واقع، بارها به من گفته بودی که اگر این زن بمیرد تو آزاد خواهی شد. حالا او چنین کرده است.”

او گفت: “ولی من اکنون احساس گناه می‌کنم، گویی که سبب مرگ او شده‌ام، گویی که من او کشته‌ام. حالا من دیگر هرگز ازدواج نخواهم کرد.”
و این احساس گناه است؛ زشت است.

#اشو
📚«آموزش فراسو»
جلد ۱/۴
مترجم: ‌م.خاتمی / شهریور ۱۴۰۲
Forwarded from الف
صائب تبریزی
جمله ای از کتاب راهنما

و (باز به خاطر آرید) وقتی که خدا اعلام فرمود که،،
شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما می‌افزایم🙏
کدو

مردی برای اینکه نشانی از خودش داشته باشد تا مبادا خود را گم کند، داخل یک کدو را خالی می‌کند و به گردن خود می بندد. یک شب که خواب بوده، دوستش کدو را از گردن او باز می‌کند و به گردن خودش می‌بندد. صبح که آن مرد بیدار می‌شود و می‌بیند که کدو به گردنش نیست حیران می‌ماند که: اگر این منم، پس کدو کو...؟! (و اگر آن شخص من هستم، پس منی که اینجا هستم کی‌ام؟!)

ارزش ها و صفات اعتباری‌ای که دیگران به ما نسبت می‌دهند و ما از همان‌ها برای خود هویت قائل می شویم؛ و به وسیلهٔ همان‌ها خود را می‌شناسیم، ماهیت همان کدوی پوک را دارد.

بدون کدو، بدون ارزش‌هایی که دیگران به ما نسبت می‌دهند، احساس بی‌هویتی می‌کنیم - یا بگوییم بدون کدوی پوک ارزش‌ها، نسبت به ماهیت هویت خویش دچار تردید می‌شویم.

محمدجعفر مصفا،
پاورقی صفحهٔ ۲۴۸ ترجمهٔ کتاب «خودکاوی»، نوشتهٔ کارن هورنای


@sufi_molana
صوفی مولانا
جمله ای از کتاب راهنما و (باز به خاطر آرید) وقتی که خدا اعلام فرمود که،، شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما می‌افزایم🙏
وقتی حس شکرگزاری را درک کنید و اجازه دهید در عمق وجودتان بنشیند، برای همه چیز شکرگزار ميشوید. هر چه شاکر تر باشید، کمتر شکوه و شکایت می کنيد. وقتي که شکوه و شکایت ناپدید ميشود، فلاکت هم از میان ميرود.
فلاکت و شکایت در کنار هم اند.
فلاکت در شکایت و ذهن شکایت‌ گر لنگر انداخته است. فلاکت در شکر گزاری غیر ممکن است و این یکی از مهمترین رازهایی است که باید آموخت.
چرا برای خندیدن منتظر دلیل شویم؟
زندگی چنان که هست دلیلی کافی برای خندیدن است. زندگی بسیار بیهوده و مسخره است و در عین حال بسیار بسیار زیبا و شگفت انگیز، زندگی ترکیبی از همه چیز است، طنز کیهانی خوبی است. خندیدن ساده‌ترین کار در دنیاست به شرطی که به آن مجال دهید.

موهان جین
when the sun disappearsin the west(gordon,srev)
@sufi_molana 
از خودت آگاه باش
از حسهایت لذت ببر
اما برده حس ها نشو

🌷@sufi_molana
در برابر انتقادات چه کنیم ؟

اگر نادرست بود، بی اعتنا باشید
🤷‍♂🤷‍♀🤷‍♂🤷‍♀🤷‍♂
اگر غیر منصفانه بود، عصبانی نشوید
😊😊😊
اگر از روی نادانی بود، لبخند بزنید
😁😁😁
اگر عادلانه بود، از آن درس بگیرید


@sufi_molana
وقتی کاسه روی اقیانوس است بر طبق نظم اقیانوس حرکت می‌کند، ما هم وقتی به زندگی وصل هستيم بر طبق عقل کُل حرکت می کنیم.
اما اگر پُر بشویم یعنی مرکز ما پُر از همانیدگی ها شود، پُر از درد می شویم، کاسه ما سنگین می شود و به تهِ جو فرو می رویم، یعنی در زیر هزاران درد، خشم، حرص، ناموس...
فرو می رویم.
مولانا به ما پند می‌دهند تا فرو رفتن خود را در زیر هزاران همانیدگی شناسایی کنیم و ناظر آنها شویم. آنها را بپذیرم و با کشیدن درد هشیارانه اجازه دهیم تا زندگی این کاسه یا مرکز را از همانیدگی ها خالی کند.

الهام از شیراز 🌹

(پیام بینندگان شبکه گنج حضور )

@sufi_molana
field(Evgeny grinko)
@sufi_molana 
جنگِ هفتاد و دو ملت همه را عُذر بِنِه
چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند

موزیک مناسب مراقبه
@sufi_molana
عشق واقعی فرار از تنهایی نیست،
عشق واقعی به معنای لبریز از تنهایی است
آدم از تنهایی آنقدر خوشحال است که دوست دارد به اشتراک بگذارد

#راجنیش
@sufi_molana
سخن آگاهان

زاهد آن نیست
که چیزی در اختیار ندارد!
بلکه زاهد آن است
که چیزی او را در اختیار ندارد.
ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﻣﻪ نزند

#تمرین

ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺻﺪﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﻤﯿﺰﻧﺪ .
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﻛﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﯾﺎ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﺵ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻞ ﯾﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﻛﻨﯿﺪ .

ﮔﯿﺎﻫﺎﻥ، ﮔﻞﻫﺎ ﻭ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﻑ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﻠﯿﻪﺍﻧﺮﮊﯼﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻏﻠﺐ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﮔﻞﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮﺩﺣﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻤﻚﻛﻨﻨﺪ .

ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺩﺭﻙ ﻛﻨﯿﻢ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮔﻞ
ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺨﺼﯽ ﮔﻠﯽ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽﻛﻨﺪ، ﺁﻥ ﮔﻞ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻛﻤﻚ
ﻣﯽﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻣﻨﻔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺲ
ﺑﻬﺘﺮﯼ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﺑﺪ .

ﻣﺤﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﻭﺍﻥ و دوش ﺣﻤﺎﻡ، ﺍﺳﺘﺨﺮ،
ﺩﺭﯾﺎ ﯾﺎ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ ﺍﺳﺖ .
ﻫﺮﭼﻪ ﺣﺠﻢ ﺁﺏ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﻢ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ .

ﺁﺏ، ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯽﻛﻨﺪ؛ﺣﺘﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺩﺭ
ﻣﻮﻗﻊ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺭﻭ
ﺗﺨﻠﯿﻪ ﮐﻨﯿﺪ.

ﻭﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻣﺜﻞ ﺩﯾﺪﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥ
ﺯﯾﺮ ﺁﻥ، ﺁﺗﺶ، ﻫﻮﺍﯼ ﺩﻟﭙﺬﯾﺮ، ﺑﺮﻑ ﻭ ... ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ
ﺗﺨﻠﯿﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ باشد.
درود بر شما
سالی پر از برکت
پر از نور
پر از آرامش
خواهد بود
امسال متفاوت از سال های پیش خواهد بود
نور و عشق جاری باد
نوروزتان پیروز
این انسان نیست که به خدا میرسد
این خداست
که انسان را میخواهد و میخواند
خدا همواره تو را میخواهد
و در جست و جوی توست
اما این تویی که پنهان شده ای
از زمانی که واقعاً و حقیقتاّ اراده کردیم که از ذهن خارج بشویم و به اصل خود برگردیم اتفاقات خوب هم شروع میشوند .

در این موقع هر چه شکر میکنیم، زندگی هم شِکَر ریز میشود .
شیرین ترین توت ها ، پای درخت میریزد،

در حالی که ما برای چیدن توت های کال، چشم به بالا ترین شاخه ها دوخته ایم ...

"این است حکایت ندیدن بهترین ها"

برای صدقه دادن، توي جیبهایمان بدنبال کمترین مبلغ میگردیم ..!

آنوقت ازخداوند بالاترین درجه نعمتها را هم میخواهیم!!!

چه ناچیز می بخشیم وچه بزرگ تمنا میکنیم.
کسانی را می شناسیم که سر در گمند.
هر روز به راهی میروند.
کاری را شروع می کنند.
دوباره به کار دیگری می چسبند.
آنها مشکل ساده ای دارند.
نمی دانند چه میخواهند!

شما هم اگر ندانید هدفتان چیست،طبیعی است که نتوانید به آن برسید.

@sufi_molana
اگر بتوانی خودت را پذیرا باشی، آن وقت پی به بزرگترین راز زندگی برده ای.

اشو
ترس مهمترین مانع نرسیدن به اهداف توست
و شجاعت بزرگترین سرمایه زندگی ات.
مهم نیست چقدر توانمندی،
مهم این است که چه مقدار شجاعت داری.
زیرا شجاعتِ توست که تعیین می کند چه اندازه از توانمندی های بالقوه ات تبدیل به بالفعل شوند.
به من یک انسان ثروتمند نشان بده، تا به تو یک فرد بی باک را نشان بدهم.
شما نان شجاعت خود را می خورید.
نمی توانید هم بترسید و هم موفق یا ثروتمند شوید.
با محافظه کاری، ترس افراطی محال است موفق شوید.
2024/06/07 04:12:08
Back to Top
HTML Embed Code: