از خواب خسته ام
به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم
چیزی شبیه بیهوشی،
برای زمان طولانی
شاید هم از بیداری خسته ام
از این که بخوابم
و تهش بیداری باشد
کاش می شد سه سال یا شش سال
یا نه سال خوابید
و بعد بیدار شد
نشد هم...
نشد...
👤 عباس معروفی
💫 @supernovaas
به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم
چیزی شبیه بیهوشی،
برای زمان طولانی
شاید هم از بیداری خسته ام
از این که بخوابم
و تهش بیداری باشد
کاش می شد سه سال یا شش سال
یا نه سال خوابید
و بعد بیدار شد
نشد هم...
نشد...
👤 عباس معروفی
💫 @supernovaas
همین که اول پاییز رفته ای یعنی
هجوم غربت من را کشاندهای تا دشت
به جان هر دوی ما را قسم نخور عشقم
به جان هردوی ما بازبرنخواهی گشت....💔
هجوم غربت من را کشاندهای تا دشت
به جان هر دوی ما را قسم نخور عشقم
به جان هردوی ما بازبرنخواهی گشت....💔
دیگر به بخشی از تو قانع نیستم، آرى
با هر چه داری، دوست میدارم مرا باشی
یک فصل از یک قصه؟ نه! این را نمیخواهم
میخواهم از این پس تمام ماجرا باشی♥️
💫 @supernovaas
با هر چه داری، دوست میدارم مرا باشی
یک فصل از یک قصه؟ نه! این را نمیخواهم
میخواهم از این پس تمام ماجرا باشی♥️
💫 @supernovaas
اگه شمام مثل من همیشه به خودت سخت میگیرید بدونید که هدف از زندگی کردن میتونه همینقدر کوچیک، اما ارزشمند باشه:
اگر بتوانم دلی را از شکستن باز دارم،
بیهوده نزیستهام.
اگر بتوانم رنجی را بکاهم،
یا دردی را مرهم نهم،
حاشا حاشا، که بیهوده نزیستهام.
👤امیلی دیکنسون
💫 @supernovaas
اگر بتوانم دلی را از شکستن باز دارم،
بیهوده نزیستهام.
اگر بتوانم رنجی را بکاهم،
یا دردی را مرهم نهم،
حاشا حاشا، که بیهوده نزیستهام.
👤امیلی دیکنسون
💫 @supernovaas
اگر میخواهی از حالِ من بدانی سخت نیست
تصور کن کسی را که هر روز چند بار
و هر بار چند ساعت
روبروی پنجره میایستد
و کسی که نیست را به خاطر میآورد.
کسی که نیست
کسی که هست را
از پای در میآورد...
#گروس_عبدالملکیان
💫 @supernovaas
تصور کن کسی را که هر روز چند بار
و هر بار چند ساعت
روبروی پنجره میایستد
و کسی که نیست را به خاطر میآورد.
کسی که نیست
کسی که هست را
از پای در میآورد...
#گروس_عبدالملکیان
💫 @supernovaas
ای کارِ تو مرده زنده کردن
برخیز که روزِ کار آمد
شیری که به صید شیر گیرد
سرمست به مرغزار آمد
💎 مولانای جآن
💫 @supernovaas
برخیز که روزِ کار آمد
شیری که به صید شیر گیرد
سرمست به مرغزار آمد
💎 مولانای جآن
💫 @supernovaas
امروز از اون دوشنبههاست که شبیه اون تیکه از آهنگِ فرهاده که میگه:
صفحهی کهنهی یادداشتای من
گفت دوشنبه روزِ میلاد منه
امّا شعر تو میگه که چشمِ من
تو نخِ ابره، که بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه....
💫 @supernovaas
صفحهی کهنهی یادداشتای من
گفت دوشنبه روزِ میلاد منه
امّا شعر تو میگه که چشمِ من
تو نخِ ابره، که بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه....
💫 @supernovaas
مهر هم رفت ولی خانه هنوزم سرد است...
نکند سهم من از عشق زمستان بشود!
هرکسی در دل پاییز به معشوق رسید
باز هم قسمت ما، غُربت تهران بشود؟
👤 مهران ترکمان
💫 @supernovaas
نکند سهم من از عشق زمستان بشود!
هرکسی در دل پاییز به معشوق رسید
باز هم قسمت ما، غُربت تهران بشود؟
👤 مهران ترکمان
💫 @supernovaas
حالا که نیستم
پیراهنم را اتو بزن
دکمههایم را ببند
کفشهایم را برق بیانداز
بُگذار
نبودنم مرتب باشد...
✍ گروس عبدالملکیان
💫 @supernovaas
پیراهنم را اتو بزن
دکمههایم را ببند
کفشهایم را برق بیانداز
بُگذار
نبودنم مرتب باشد...
✍ گروس عبدالملکیان
💫 @supernovaas