کاش کسی بود که چشم‌‌هایمان را می‌فهمید؛
وقتی ناراحت می‌شدیم به سینه‌اش اشاره میکرد و میگفت:
[ اینجا وطنِ توست ♥️ ]

#نزار_قبانی

💫 @supernovaas

+ایشالا عروسیت
-شاید من نخوام ازدواج کنم.

+ ایشالا دانشگاه رفتنت
-شاید من نخوام برم دانشگاه.

+ ایشالا دکتری گرفتنت
-شاید من نخوام ادامه تحصیل بدم.

کاش این فرهنگ جا بیفته که بگیم آرزو میکنم به آرزوهات برسی
بگیم؛ برات آرزوی موفقیت میکنم،
بگیم ایشالا همیشه خوشحال و خوشبخت باشی!
کاش یاد بگیریم تو حرفای قشنگ و محبت آمیزمون برای همدیگه تعیین تکلیف نکنیم...

💫 @supernovaas

☀️ تیر ماهی جآن تولدت مبارک 🦞

💫 @supernovaas

تا علی هست به دل
قلب تپیدن دارد


✍ حامد ظفر


عیدتون مبارک😇💚


💫 @supernovaas

شادیِ کوچکی می‌خواهم؛ آنقدر کوچک که کسی نخواهد آن را از من بگیرد.

👤ناظم‌حکمت

💫 @supernovaas

اليد التی اُحسّها علی کتفی هی الفأس ....
وحید... کآخر الصنم أمام إبراهيم....


دستی که بر شانه‌ام حس می‌کنم
تبر است... تنهایم  مثل آخرین بت...
روبه روی ابراهیم...


💫 ‌@supernovaas

وقتی ازت میپرسه "دوستم داری؟!"
نگو آره؛
مثل مولانا بهش بگو "من نیست شدم در تو..."
و تمام!
همینقدر قشنگ و تمام کننده🙃


💫 @supernovaas

بِعَدد الرصاصات الَّتی اطلقت علی جبهات المعارک "احبک"

به تعداد تمام تیرهایی که در میدان‌های جنگ شلیک شده است "دوستت دارم"


💫 @supernovaas

بعدها تاریخ می‌گوید که چشمانت چه کرد
با منِ تنهاتر از ستارخانِ بی‌سپاه

✍ حامد عسگری

💫 @supernovaas

هوشنگ ابتهاج درباره‌ی واژه «تاسيان» توضیح می‌د‌ه و می‌گه که:
"تاسیان"حالتی است که در اولین غروبِ پس از رفتنِ یک عزیز که مدتی مهمان خانه ما بوده، دست می‌دهد!‏ هم‌چنین، اولین غروبی را که کسی از دنیا رفته و جای او خالی است، تاسیان می‌نامیم. من خود تاسیانم..! منی که از من رفته هرگز برنمیگرده و هرروز انگار روز اول رفتنشه :))



💫 @supernovaas

بازى مافيا خيلى چیزا به من ياد داد
اگر شهروندا پشت هم نباشن با اينكه تعداد مافياها خيلى كمتره ولى مافيا برنده ميشه.
بازى مافيا به من ياد داد اگر یکی از اعضای مافيا موقعيتش به خطر بیفته خودشو به جاى شهروند جا ميزنه و وقتی آب ها از اسياب بيوفته، تو شب با تیر خلاصش ميكنه
در بازی مافیا اگر شهروندا همو پيدا نكنن مافيا برده…


💫 @supernovaas

Million feelings but zero words.

💫 @supernovaas

از ایمانم دو سه ذره بیش نمانده، ولی هنوز هم کلمه‌ی "از خدا رسیده" را دوست دارم. حس خوبی میدهد شنیدنش. حس دیده شدن. به حساب آمدن. جایی در یادی بودن...
و من هروقت جایی این کلمه را میشنوم یاد آهنگ "مرهم"ِ گوگوش میفتم. یادِ "رفتم برای گریه. رفتم برای فریاد/ مرهم، مراد من بود، کعبه تو رو به من داد"... گمانم "از خدا رسیده" چنین چیزی باشد. این‌که برای چیز دیگری رفته باشی ولی یکی بهترش را بدهند...

با آخرین ذره‌های ایمانم، برایتان "از خدا رسیده" آرزو میکنم...

| حمید باقرلو |

«‏الطيبون عندما يتألمون يصمتون »

+آدم خوب‌ها وقتی درد می‌کشند، سکوت می‌کنند...

رای ما به شما یک کلام است: نه!

من از تو می نویسم
تو هر که را دوست داری بخوان
که من پیاده ی توام
تجریش و شریعتی و نوّاب
و صیّاد و هنگام و شباهنگام توام
من انقلاب توام
چمران نه
هفت تیرخورده ی توام
من به تنهایی، طهران توام...

| سجاد افشاریان |


💫 @supernovaas

وداع کردی و گفتی که باز میگردی،
چقدر لَحن تو وقت دروغ شیرین است....

💫 @supernovaas