Telegram Web Link
تغییر پارادایم یک مطالبه دقیق است!

هیچ انسان عاقلی نمی‌تواند منکر این گزاره باشد که «تجربه بر تئوری رجحان دارد». وفاقیون هرچه می‌خواهند، با هرکه می‌خواهند، می‌توانند مذاکره کنند. اما تجارب برجام و جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به ما می‌گوید مذاکره ابزار مناسبی برای رفع تحریم یا دفع شر جنگ نیست.
به تعبیر دقیق و صحیح مرشایمر، پول رایج در روابط بین‌الملل، «قدرت» است. اگر این واقعیت را پذیرفتیم، باید بدانیم که هر معامله سودآوری در محیط بین‌الملل، مستلزم «اعمال قدرت» است، نه تقدیم «مؤلفه‌های قدرت».
این است که برای یک معامله سودآور در سر هر میز مذاکره‌ای، منطقا باید «قوی» شد.
کشوری هم که می‌خواهد «قدرت نظامی» تولید کند، باید «قدرت اقتصادی» کسب کند. دولت ضعیف و کوچک، اقتصاد دلاریزه و متاثر از شوک‌های جهانی، سپردن ارزش پول ملی به بازار سیاه، خصوصی‌سازی انفال و دارایی‌های ملی، خصوصی‌سازی نظام بانکی و در یک کلام، مجموعه سیاست‌های نئولیبرال، برای ایران قدرت اقتصادی تولید نکرده و نخواهد کرد. نتیجه این پارادایم که توسط همین نویسندگان نامه ۱۸۰ نفره ترویج و تجویز شده و در دهه‌های گذشته بر کشور مسلط بوده، فروش زمین برای ساخت موشک و پروژه‌هایی مانند «یاس» برای تامین مالی مقاومت است. ما همچنان که مذاکره را مکرر تجربه کرده‌ایم، تجربه سیاست‌های نئولیبرال نیز از حد تواتر گذشته است. باید تغییر ریل داد. ما باید قوی شویم و راه تحصیل قدرت حتماً تغییر پارادایم است: گذار از اقتصاد «سرمایه‌داری نئولیبرال» به یک اقتصاد «ملی، مردمی و مقاومتی».
@syjebraily
2025/07/10 13:36:31
Back to Top
HTML Embed Code: