Telegram Web Link
☸️جُستاری در معنای وطن، وطن پرستی و وطن فروشی
[بخش دوم]

✍️محمدباقر تاج الدین


3.این به مانند آن است که فردی در اثر آزارهای فراوانی که از سوی اعضای خانوادۀ خود دیده است از خانوادۀ خود زده شود و برای همیشه خانواده را ترک کند و به جای دیگری برود و بود و نبود خانواده اَش برای وی تفاوتی نداشته باشد. در این جا می توان گفت که این فرد بی خانواده است؟ یا خانواده فروش است؟ مگر دل خوشی ای از خانواده دیده است و مگر خانواده برای خوب و خوش زیستن وی کاری کرده که حالا وی خانواده پرست یا خانواده دوست باشد؟ و اگر نباشد وی را متهم به خیانت به خانواده اَش کنیم؟ فراوان دیده شد که کسانی در مناطق مختلف ایران به دنیا آمده اند اما در اثر مهاجرت های گسترده ای که حاصل تحولات جهان مدرن بوده به تهران یا سایر شهرهای کشور رفته و از زادگاه اصلی خود بریده اند و دیگر به آن جا باز نگشته اند و حتی تعلق خاطری هم به آن ندارند. اینان را باید بی وطن یا دشمن وطن نامید؟ اینان وطن جدیدی یافته اند و از آن وطن قدیمی خود دور شده و حتی دوست دار آن نیستند و بلکه دوست دار وطن جدیدی اَند که انتخاب کرده اند پس چرا باید بی وطن یا دشمن وطن نامیده شوند؟! همین گونه است وضع و حال کسانی که از کشور ایران مهاجرت کرده و به سایر کشورهای جهان رفته و دارای وطن و بلکه وطن های جدیدی شده اند!

4.به گفتۀ ولتر، فیلسوف فرانسوی: «وطن، جائیست که انسان در آن خوشبخت زندگی کند». لذا هنگامی که کسانی در وطن و حتی خانوادۀ خود خوشبخت نباشند چه بسا که بروند و در جایی دیگر وطن و خانواده بگزینند تا خوشبختی را بیابند و از این نظر سرزنش کردن ایشان محل بحث و تأمّل است. فراوان دیده شد که کسانی از روستا یا شهری که در آن به دنیا آمده اند و حتی مدتی در آن زیسته اند اما چون دلِ خوشی از زادگاه شان نداشته اند دست به مهاجرت زده و باقی عمر خود را در مکانی دیگر زیسته اند و هرگز میلی به بازگشت به زادگاه(وطن) اولیۀ خویش نداشته اند. این دسته از افراد زیستن در سرزمینی دیگر را بسی بهتر از زیستن در وطن خود می دانند(درستی یا نادرستی چنین رفتاری فعلا محل بحث نیست). این وضعیت اگرچه به تمام افراد یک جامعه و کشور تعمیم پذیر نیست اما کسر قابل توجهی از افراد یک جامعه را در بر می گیرد.

5.امروزه و در عصر جهانی شدن و به ویژه عصر پُست مدرن مفهوم وطن همانند بسیاری از مفاهیم دیگر معنایی سیّال پیدا کرده و نوعی برساخت اجتماعی محسوب می شوند. یعنی بسته به معنا و تفسیری که افراد در موقعیت های مختلف از انسان، زندگی و جهان دارند برساخت های متفاوتی نیز ارائه می کنند. برای مثال مفهوم "هویت" که در جهان سنتی مفهومی بسته، ثابت، یکدست و یکپارچه بود و فقط به قوم و دین و قبیله ای خاص محدود می شد امروزه اما مفهومی کاملاً سیّال، چهل تکّه، جهانی شده، متغیر و دیجیتالی است و در نتیجه هویت ناب و خالص و یکدست اگر نگوییم نایاب بسی کم یاب است. لذا این که امروزه مفهوم "جهان وطن" بسیار شنیده می شود ناظر به همین وضع سیّال، متغیر و چهل تکّه بودنِ آن است. اگر روزگاری زبان، ادبیات، شعر، فرهنگ، تاریخ و جغرافیا ملاک قطعی برای تعیین هویت یا وطن بوده است امروزه لزوماً چنین نیست چرا که سیّالیّت پدیده های پیش گفته سبب شده است که معنای وطن نیز دچار دگردیسی ها و تغییرات اساسی بشود. برای مثال کسی که در ایران متولد می شود و هم زمان چندین زبان خارجی می آموزد، موسیقی غربی گوش می کند، دانش های مدرن می آموزد و همواره در رفت و آمد به جوامع و فرهنگ های گوناگون است در چنین وضع شناورگونه ای چگونه می توان از وطن ثابت و یکدست و از پیش تعیین شده ای در مورد وی سخن گفت؟! چنین فردی اگر تعلق خاطری هم به ایران داشته باشد به همان میزان تعلق خاطرش به سایر جوامع و فرهنگ ها نیز کم نیست و در نتیجه نمی توان از وطن خاصی در مورد این فرد سخن گفت چرا که "جهان وطن" شده است. دست کم عموم نسل جدید چنین وضعیتی دارند. فهم و معنا و تفسیری که نسل جدید از وطن و هویت دارند با فهم نسل های پیشین بسی متفاوت و حتی در مواردی متضاد است.
(ادامه دارد......)
#وطن
#وطن_پرستی
#وطن_فروشی
#ایران


@tajeddin_mohammadbagher
2025/07/07 18:39:40
Back to Top
HTML Embed Code: