اینکه همش دارم سعی میکنم جوری رفتار کنم ک انگار هیچی نشده و برام مهم نیست از درون خیلی بهم فشار میاره..
من صبورم خیلی صبور ولی وقتی قلبم عمیقا بشکنی اونوقت نه سرت داد میزنم نه دعوات میکنم نه باهات قهر میکنم سکوت میکنم بیخیال از کنار همه رفتار های زشتت رد میشم دیگه ازت خواهش نمیکنم اونوقته که دیگه واسم مُردی!
پختگی به سن و سال و قیافه نیست
بستگی داره چجوری زندگی کرده باشی
خیلیا تو همون بچگی پخته میشن
و خیلیا چهل سالشونه ولی نمیدونن زندگی ینی چی!
بستگی داره چجوری زندگی کرده باشی
خیلیا تو همون بچگی پخته میشن
و خیلیا چهل سالشونه ولی نمیدونن زندگی ینی چی!
گاهی گلوم از بغض درد میگیره نمیتونم کنترلش کنم ، دیگه یاد گرفتم بزارم گلوم دردبگیره ولی چشمام خیس نشه :)
اشتباهای کوچیک که میکنیم گاهی تاوان های بزرگ میدیم
درس میگیریم ازشون ولی تاوانش گرون تموم میشه 🙂
درس میگیریم ازشون ولی تاوانش گرون تموم میشه 🙂
نیاز دارم از حافظهی همه پاک بشم، گوشیمو خاموش کنم و پشت کنم به زندگی و آدمهاش، فقط برم!
نمیدونم چرا ازش خوشم میاد
تراپیستم هی میپرسه از چیش خوشت اومده که دوسش داری میگم والا بخدا هرچی فکر میکنم نمیفهمم نمیدونم از چیش خوشم میاد :)
فک کنم عاشقش شدم !
تراپیستم هی میپرسه از چیش خوشت اومده که دوسش داری میگم والا بخدا هرچی فکر میکنم نمیفهمم نمیدونم از چیش خوشم میاد :)
فک کنم عاشقش شدم !
بخشی از صحبت های دکتر اروین یالوم به یک بیمار در معرض خودکشی:
«میفهمم که عمیقا دلسرد شده ای، جوری که ممکن است همین حالا دلت بخواهد خودت را نابود کنی. اما با همه ی اینها، امروز اینجایی بخشی از تو، مابقی وجودت را با خودش به مطب من آورده، لطفا اجازه بده من با آن بخش صحبت کنم، بخشی از تو که میخواهد زنده بماند...»
«میفهمم که عمیقا دلسرد شده ای، جوری که ممکن است همین حالا دلت بخواهد خودت را نابود کنی. اما با همه ی اینها، امروز اینجایی بخشی از تو، مابقی وجودت را با خودش به مطب من آورده، لطفا اجازه بده من با آن بخش صحبت کنم، بخشی از تو که میخواهد زنده بماند...»
از دید بقیه روی پاهام ایستادم، حالم خوبه و واقعا قوی ام، اما حقیقت اینکه خستم، تیکه تیکه شدم، می خوام فرار کنم، می خوام برم و ناپدید شم.