تاریخ ما - ایران باستان | هخامنشیان | ساسانیان
○تصویر بازسازی شده از آذرمی دخت ملکه بعدی ایران که به مقام شاهی رسید از مجسمه کشف شده از وی○ 🏛 @tarikhema | تاریخ ما
منابع اسلامی آزرمیدخت را زنی باهوش و بسیار فریبنده توصیف میکنند. حمزه اصفهانی، تاریخنگار قرن دهم، در کتاب گمشدهٔ صور ملوک بنیساسان آزرمیدخت را زنی «بنشسته بر تخت، پیراهن گلدوزی شده به رنگ سرخ و شلواری به رنگ آسمان به تن، در دست راستش تبرزینی زرین و در دست چپش شمشیری ظریف گرفته» توصیف کردهاست.لقب او «دادگر» بود. طبق مجمل التواریخ ساخت کاخی در اسدآباد به نام «آزرمیدخت اندر هامون» و آتشکدهای در آبخاز به او نسبت داده شدهاست. منابع مسیحی نیز سلطنت او را ثبت و نام وی را به راههای مختلفی تحریف کردهاند.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
بعد از مرگ آذرمی دخت پوران دوباره بر تخت نشست تا اوضاع در هم آشفته را آرام کند او رستم فرخزاد را نائب خود معرفی کرد و به او اختیار تام داد و او را به عنوان فرمانده نظامی منسوب کرد.
نظر سیف میان خاندان پوران و رستم توافقی انجام شد؛ بدین ترتیب که ملکه میبایست حکومت را برای ده سال به رستم بسپارد و پس از آن، اگر یک زادهٔ پسر از خاندان ساسان پیدا شد، حاکمیت باید به او واگذار شود وگرنه، به یکی از زنان این خاندان بازگردد.
پوران با شورا مشورت و آن را قبول کرد و انجمن پارسیگ با آن موافقت کرد در نتیجه پیروز خسرو در اداره کشور در کنار رستم شریک شد.
پوران خواستار برقراری رابطه خوب با امپراتوری بیزانس بود و هیئت فرستادهای را به رهبری جاثلیق یشوعیهب دوم و دیگر بزرگان کلیسای ایران، نزد امپراتور هراکلیوس (حکومت از ۶۱۰ تا ۶۴۱) فرستاد. این فرستاده با استقبال دوستانه هراکلیوس روبرو شد. فرستاده پوران، حامل صلیب راستین بود که خسرو پرویز آن را در جنگ با رومیان از اورشلیم به غنیمت گرفته بود (رویدادی که منابع به دوره شیرویه و شهربراز نیز نسبت میدهند). بازگشت این صلیب به اورشلیم منشأ یک عید دینی به نام عید صلیب است.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
نظر سیف میان خاندان پوران و رستم توافقی انجام شد؛ بدین ترتیب که ملکه میبایست حکومت را برای ده سال به رستم بسپارد و پس از آن، اگر یک زادهٔ پسر از خاندان ساسان پیدا شد، حاکمیت باید به او واگذار شود وگرنه، به یکی از زنان این خاندان بازگردد.
پوران با شورا مشورت و آن را قبول کرد و انجمن پارسیگ با آن موافقت کرد در نتیجه پیروز خسرو در اداره کشور در کنار رستم شریک شد.
پوران خواستار برقراری رابطه خوب با امپراتوری بیزانس بود و هیئت فرستادهای را به رهبری جاثلیق یشوعیهب دوم و دیگر بزرگان کلیسای ایران، نزد امپراتور هراکلیوس (حکومت از ۶۱۰ تا ۶۴۱) فرستاد. این فرستاده با استقبال دوستانه هراکلیوس روبرو شد. فرستاده پوران، حامل صلیب راستین بود که خسرو پرویز آن را در جنگ با رومیان از اورشلیم به غنیمت گرفته بود (رویدادی که منابع به دوره شیرویه و شهربراز نیز نسبت میدهند). بازگشت این صلیب به اورشلیم منشأ یک عید دینی به نام عید صلیب است.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
○یادگاران صلیب راستین هدیه پوران دخت به امپراطوری بیزانس در عکس که در کلیسای مقبره مقدس در اورشلیم نگه داری میشود○
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
در سال ۶۳۲ شورشی در تیسفون آغاز شد. در حالی که ارتش شاهنشاهی به امور دیگری مشغول بود، پارسیگها که از سلطنت رستم ناراضی بودند، خواستار سرنگونی پوران و بازگشت بهمن جادویه، شخصیت برجسته پارسیگ، بودند که پوران او را اخراج کرده بود.
متاسفانه پوران دخت در همان سال از دنیا رفت ثعالبی و شاهنامه مرگ اورا با بیماری و به علت شیوع دوم طاعون در ایران میدانند ولی طبری آن را مرگی طبیعی میداند
پس از مرگ پوران، ستیزهٔ میان دو انجمن از سر گرفته شد. چندی نگذشت که رستم و پیروز خسرو توسط افراد خود که از اوضاع رو به زوال کشور نگران شده بودند، تهدید شدند.آن دو سپس توافق کردند که یک بار دیگر همکاری کنند و برادرزاده پوران و نوهٔ خسرو پرویز به نام یزدگرد سوم (حکومت از ۶۳۲ تا ۶۵۱) آخرین پادشاه ساسانی را به تخت بنشانند و اینگونه پایان کاریکی از قدرتمند ترین سلسله های ایران و دنیا و پایان کار ملکه های ایران پوران دخت و آذرمی دخت رقم خورد.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
متاسفانه پوران دخت در همان سال از دنیا رفت ثعالبی و شاهنامه مرگ اورا با بیماری و به علت شیوع دوم طاعون در ایران میدانند ولی طبری آن را مرگی طبیعی میداند
پس از مرگ پوران، ستیزهٔ میان دو انجمن از سر گرفته شد. چندی نگذشت که رستم و پیروز خسرو توسط افراد خود که از اوضاع رو به زوال کشور نگران شده بودند، تهدید شدند.آن دو سپس توافق کردند که یک بار دیگر همکاری کنند و برادرزاده پوران و نوهٔ خسرو پرویز به نام یزدگرد سوم (حکومت از ۶۳۲ تا ۶۵۱) آخرین پادشاه ساسانی را به تخت بنشانند و اینگونه پایان کاریکی از قدرتمند ترین سلسله های ایران و دنیا و پایان کار ملکه های ایران پوران دخت و آذرمی دخت رقم خورد.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرگاه به آخر شاهنانه میرسم ناخودگاه بغصی و گریان میشوم.
برگرفته از نامه رستم فرخزاد به برادرش در شاهنامه فردوسی در پی حمله اعراب و نبرد قادسیه
آیا آخر شاهنامه را خوانده اید؟
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
برگرفته از نامه رستم فرخزاد به برادرش در شاهنامه فردوسی در پی حمله اعراب و نبرد قادسیه
آیا آخر شاهنامه را خوانده اید؟
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
از گارد جاویدان ساسانی چه میدانید؟
شاید فکر کنید گارد جاویدان مختص به شاهنشاهی هخامنشی باشد ولی شما در اشتباهید.
کاتافراکت یا شهسواران یک گردان ده هزار نفره از سوارهنظام سنگیناسلحهٔ زبدهای بودند که وظیفهٔ اصلیشان درهم شکستن پیادهنظام و ازبین بردن آرایش سوارهنظامهای سبک بود، هرچندکه ممکن بود گاهی بهعنوان نیروهای تهاجمی نیز بهکار گرفته شوند.
هدف از تشکیل این گردان احیای گارد جاویدان سابق شاهنشاهی هخامنشی بود که از نظر تاریخی در ذهن ایرانیان باقی مانده بود.
نیروهای جاوید ساسانی از برترین سلاحهای روز آن زمان برخوردار بودند از جمله آنها میتوان نیزه، شمشیر، گرز، خنجر و کمان اشاره کرد. پوشش زرهی آنها نیز از پولاد یا برنج ساخته شده که بسیار سنگین و محکم بود. به گفته برخی از تاریخنگاران آنها زنجیرهای طلایی و دستبند به عنوان درجهٔ نظامی در ارتش ساسانی میپوشیدند. آنها از کلاه خودهای گردی برخوردار بودند که سبک آن در جنگهای دیگر در دنیا از جمله کشورهای اروپایی از ساسانیها الهام گرفته شدهاست.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
شاید فکر کنید گارد جاویدان مختص به شاهنشاهی هخامنشی باشد ولی شما در اشتباهید.
کاتافراکت یا شهسواران یک گردان ده هزار نفره از سوارهنظام سنگیناسلحهٔ زبدهای بودند که وظیفهٔ اصلیشان درهم شکستن پیادهنظام و ازبین بردن آرایش سوارهنظامهای سبک بود، هرچندکه ممکن بود گاهی بهعنوان نیروهای تهاجمی نیز بهکار گرفته شوند.
هدف از تشکیل این گردان احیای گارد جاویدان سابق شاهنشاهی هخامنشی بود که از نظر تاریخی در ذهن ایرانیان باقی مانده بود.
نیروهای جاوید ساسانی از برترین سلاحهای روز آن زمان برخوردار بودند از جمله آنها میتوان نیزه، شمشیر، گرز، خنجر و کمان اشاره کرد. پوشش زرهی آنها نیز از پولاد یا برنج ساخته شده که بسیار سنگین و محکم بود. به گفته برخی از تاریخنگاران آنها زنجیرهای طلایی و دستبند به عنوان درجهٔ نظامی در ارتش ساسانی میپوشیدند. آنها از کلاه خودهای گردی برخوردار بودند که سبک آن در جنگهای دیگر در دنیا از جمله کشورهای اروپایی از ساسانیها الهام گرفته شدهاست.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
○سنگ نگاشته خسرو پرویز در طاق بستان با لباس کاتافراکت○
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
برخی مورخان آن ها را اولین شوالیه های دنیا می دانند و تقلید شوالیه ها از آن هارا بسیار مشهود مینامند چرا که از زره های سنگین و براق اشرافی بهره می بردند. ایرانیان به مدت حدود ۱۲۰۰ سال از دوران باستان تا قرون وسطی، از شوالیه های کاتافراکت بهره بردند.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
سرستون ایرانی در موزه دانشگاه باستان شناسی شیکاگو و حیرت دانشجو
شکوه تمدن ۲۵۰۰ ساله ایران آدم رو شگفت زده میکنه...
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
شکوه تمدن ۲۵۰۰ ساله ایران آدم رو شگفت زده میکنه...
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
تیمور لنگ چنین میگوید که: شگفت زده شدم از پدری با دَه پسرش که لقمه های آنچنان بزرگ میگرفتند، پرسیدم اهل کجایید؟ گفت زابل. گفتم آیا رستم از میان شما بوده؟ گفت بله این دَه پسر من نیز رستم هستند. من که مردی بلند قد هستم پیش آنها کوتاه قد بودم...
از آنجا قصد کردم سپاهی از زابل به لشکرم بیفزایم. هنگامی که به زابل رسیدم هزاران رستم دیدم، از سالار زابلستان خواستم تا چند تن از این مردان را برای سپاهم ببرم، اما گفت این مردان از دوره رستم تا امروز عادت دارند در قشون ایران باشند و هرگز سرباز اجنبی نمیشوند... او یک دست لباس رزم به من داد که بسیار برایم بزرگ بود
به نقل از کتاب “منم تیمور جهان گشا” ترجمه ذبیح الله منصوری
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
از آنجا قصد کردم سپاهی از زابل به لشکرم بیفزایم. هنگامی که به زابل رسیدم هزاران رستم دیدم، از سالار زابلستان خواستم تا چند تن از این مردان را برای سپاهم ببرم، اما گفت این مردان از دوره رستم تا امروز عادت دارند در قشون ایران باشند و هرگز سرباز اجنبی نمیشوند... او یک دست لباس رزم به من داد که بسیار برایم بزرگ بود
به نقل از کتاب “منم تیمور جهان گشا” ترجمه ذبیح الله منصوری
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
تاریخ ما - ایران باستان | هخامنشیان | ساسانیان
تیمور لنگ چنین میگوید که: شگفت زده شدم از پدری با دَه پسرش که لقمه های آنچنان بزرگ میگرفتند، پرسیدم اهل کجایید؟ گفت زابل. گفتم آیا رستم از میان شما بوده؟ گفت بله این دَه پسر من نیز رستم هستند. من که مردی بلند قد هستم پیش آنها کوتاه قد بودم... از آنجا قصد…
علت نامیدن تیمور جهانگشا به تیمور لنگ چه بود؟
تیمور لنگ یا تیمور جهانگشا: در کتاب خودش (منم تیمور جهانگشا) در مورد مردان زاگرس نشین چنین نوشته است:
زمانی که من شیراز را فتح کردم و پوست حاکم شهر را زنده به زنده کندم و هنگام بازگشت به سمرقند پایتخت خود خبری بگوشم رسید که پسر دوم را در شیراز به قتل رساندند. در حالی که نیم روز تا سمرقند باقیمانده بود تیمور سواران و لشکر (120000 نفر 240000 اسب) خود را به راه شیراز برگرداند (سریعترین لشکر پیاده جهان مربوط به تیمور بود)
هنگامی که به شیراز رسید سر پسرش را به دار آویزان کرده بودند.
از مردم شیراز پرسید انها چه کسانی بودند گفتند: انجا اقوام لر هستند ک از کوههای فارس تا یاسوج کنونی هستند. (منظور لرهای کهگیلویه و ممسنی امروزی).
تیمور پس از 2 ماه تعقیب و گریز در کوههای زاگرس و با از دست دادن حدود 8000 تن از سربازان خود نتوانست آنها را شکست بدهد و به تیمور گفتند اگر دنبال آنها بروی تمام سربازانت را از دست خواهی داد و تیمور راه خود را کج کرد و از آن منطقه دور شد.
یکی دیگر از نبردهای تیمور لنگ در منطقهی خرمآباد بود که در آنجا به گفته خود تیمور لنگ به یکی از سختترین اقوام ایرانی برخوردم که از حیرت و شگفت شیفتهی آنها شدم آنها هنگام جنگ هیچوقت فرار نمیکردند تا کشته میشدند و خان آنها در آن جنگ (که بهصورت تنبهتن بود) با گرز شانهی راست تیمور لنگ را از جا درآورد و دست او راهم لنگ کرد (تیمور لنگ از پای چپ و دست راست لنگ بود و به خاطر این لقبش تیمور لنگ شد) در جنگ تیمور لنگ با اقوام ایرانی زاگرس نشین که در منطقهی لرستان (لرهای منطقهی لرستان کنونی) لرها چنان جنگی سختی با تیمور کردند و او را مجروح کردند تیمور در آخر عمر خود گفت تنها جای که دیدم مردمش پشت به جنگ نکردند و تا لحظهی مرگ مقاومت کردند و آنها قلوهسنگهای بزرگ را جوری پرتاب میکردند که هرکدامش جان سربازانم را میگرفت...
و اما وقتی تیمور با این دو اقوام لر برخورد کرد حساب کار آمده بود دستش و هنگامیکه از منطقهی ایذه رد میشد به یک چوپان رسید با گویش دیگر برخورد و از او پرسید آیا در این منطقه لرهای دیگری هم وجود دارد؟ او به تیمور گفت از این منطقه تا به آنسوی کوه زرد (زردکوه بختیاری کنونی) لرهای بسیاری وجود دارد که در ارتفاعات صعبالعبور رشتهکوههای زاگرس زندگی میکند.
هنگامیکه تیمور داستان لرهای کهگیلویه و ممسنی و لرهای لرستان را برای چوپان گفت.
چوپان خطاب به تیمور گفت هرگز وارد این منطقه مشو چون هم
یکصدوبیست هزار سرباز خود به همراه دویست و چهل هزار اسب خود و تمامی خدمه و ابزار جنگی خود را از دست خواهی داد و مرگ خود را بچشم خواهی دید زیرا این لرها که معروف هستند به ایلیاتی و از چندین چند ایل بزرگ که با هم متحد میباشند تو و لشکرت را نابود خواهند کرد زیرا این دو قوم لر که با آنها جنگیدی برادران آنها هستند که هرکدام برای خود منطقهای برای زندگی کردن انتخاب کردند و به آنها لر بزرگ (بختیاری) میگویند. تیمور وقتی سخنان چوپان را شنید و با شجاعتی که در آن جنگها از لرها دید با خود گفت حالا اگر لرهای بزرگ تلفیق این دو لر باشند هیچوقت پیروز نخواهم شد و اگر این اقوام لر باهم متحد شوند چه میشود! او راه بازگشت به خانه را در پیش گرفت و هرگز به زاگرس میانی لشکر نکشید...
برگرفته از کتاب منم تیمور جهانگشا که توسط خود تیمور نوشته شد و بعداً پسر چهارم او شاهرخ همسر گوهرشاد حاکم آن زمان کرمان به فرانسه برده شد و به زبان فرانسوی ترجمه شد و سال 1840 میلادی به زبان پارسی، انگلیسی ترجمه شد.
البته نظریه های دیگری درباره لنگ شدن تیمور وجود دارد
ابن عربشاه که مورخ عصر تیموری است در کتاب خود علت لنگ شدن تیمور را بهدلیل ضربهای میداند که یک چوپان بر پای تیمور وارد کرد. به گفته ابن عربشاه تیمور زمانی که در سیستان بود، یک گوسفند از چوپانی ربود و چوپان که شاهد ربودن گوسفند به دست تیمور بود، ضربهای به پای تیمور وارد کرد و اثر این ضربه بر پای تیمور ماند و سبب لنگ شدن او شد.
تیمور لنگ در اثر ضربهای که در سیستان به پای او وارد آمد، لنگ شد و به تیمور لنگ شهرت یافت.
کلاویخو که سفیر هانری شاه اسپانیا به دربار تیمور بود، نظر دیگری دربارهٔ لنگ شدن تیمور دارد. در سفرنامه کلاویخو نیز همچون کتاب ابن عربشاه، تیمور در سیستان ضربه خورده است؛ اما این بار ضربه را چوپان نزده است. به گفته کلاویخو مردم سیستان به تیمور حمله کردهاند و تیمور را از اسب به زیر کشیدهاند و به پای او ضربه وارد کردند و پای تیمور در اثر این ضربه، لنگ شد.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
تیمور لنگ یا تیمور جهانگشا: در کتاب خودش (منم تیمور جهانگشا) در مورد مردان زاگرس نشین چنین نوشته است:
زمانی که من شیراز را فتح کردم و پوست حاکم شهر را زنده به زنده کندم و هنگام بازگشت به سمرقند پایتخت خود خبری بگوشم رسید که پسر دوم را در شیراز به قتل رساندند. در حالی که نیم روز تا سمرقند باقیمانده بود تیمور سواران و لشکر (120000 نفر 240000 اسب) خود را به راه شیراز برگرداند (سریعترین لشکر پیاده جهان مربوط به تیمور بود)
هنگامی که به شیراز رسید سر پسرش را به دار آویزان کرده بودند.
از مردم شیراز پرسید انها چه کسانی بودند گفتند: انجا اقوام لر هستند ک از کوههای فارس تا یاسوج کنونی هستند. (منظور لرهای کهگیلویه و ممسنی امروزی).
تیمور پس از 2 ماه تعقیب و گریز در کوههای زاگرس و با از دست دادن حدود 8000 تن از سربازان خود نتوانست آنها را شکست بدهد و به تیمور گفتند اگر دنبال آنها بروی تمام سربازانت را از دست خواهی داد و تیمور راه خود را کج کرد و از آن منطقه دور شد.
یکی دیگر از نبردهای تیمور لنگ در منطقهی خرمآباد بود که در آنجا به گفته خود تیمور لنگ به یکی از سختترین اقوام ایرانی برخوردم که از حیرت و شگفت شیفتهی آنها شدم آنها هنگام جنگ هیچوقت فرار نمیکردند تا کشته میشدند و خان آنها در آن جنگ (که بهصورت تنبهتن بود) با گرز شانهی راست تیمور لنگ را از جا درآورد و دست او راهم لنگ کرد (تیمور لنگ از پای چپ و دست راست لنگ بود و به خاطر این لقبش تیمور لنگ شد) در جنگ تیمور لنگ با اقوام ایرانی زاگرس نشین که در منطقهی لرستان (لرهای منطقهی لرستان کنونی) لرها چنان جنگی سختی با تیمور کردند و او را مجروح کردند تیمور در آخر عمر خود گفت تنها جای که دیدم مردمش پشت به جنگ نکردند و تا لحظهی مرگ مقاومت کردند و آنها قلوهسنگهای بزرگ را جوری پرتاب میکردند که هرکدامش جان سربازانم را میگرفت...
و اما وقتی تیمور با این دو اقوام لر برخورد کرد حساب کار آمده بود دستش و هنگامیکه از منطقهی ایذه رد میشد به یک چوپان رسید با گویش دیگر برخورد و از او پرسید آیا در این منطقه لرهای دیگری هم وجود دارد؟ او به تیمور گفت از این منطقه تا به آنسوی کوه زرد (زردکوه بختیاری کنونی) لرهای بسیاری وجود دارد که در ارتفاعات صعبالعبور رشتهکوههای زاگرس زندگی میکند.
هنگامیکه تیمور داستان لرهای کهگیلویه و ممسنی و لرهای لرستان را برای چوپان گفت.
چوپان خطاب به تیمور گفت هرگز وارد این منطقه مشو چون هم
یکصدوبیست هزار سرباز خود به همراه دویست و چهل هزار اسب خود و تمامی خدمه و ابزار جنگی خود را از دست خواهی داد و مرگ خود را بچشم خواهی دید زیرا این لرها که معروف هستند به ایلیاتی و از چندین چند ایل بزرگ که با هم متحد میباشند تو و لشکرت را نابود خواهند کرد زیرا این دو قوم لر که با آنها جنگیدی برادران آنها هستند که هرکدام برای خود منطقهای برای زندگی کردن انتخاب کردند و به آنها لر بزرگ (بختیاری) میگویند. تیمور وقتی سخنان چوپان را شنید و با شجاعتی که در آن جنگها از لرها دید با خود گفت حالا اگر لرهای بزرگ تلفیق این دو لر باشند هیچوقت پیروز نخواهم شد و اگر این اقوام لر باهم متحد شوند چه میشود! او راه بازگشت به خانه را در پیش گرفت و هرگز به زاگرس میانی لشکر نکشید...
برگرفته از کتاب منم تیمور جهانگشا که توسط خود تیمور نوشته شد و بعداً پسر چهارم او شاهرخ همسر گوهرشاد حاکم آن زمان کرمان به فرانسه برده شد و به زبان فرانسوی ترجمه شد و سال 1840 میلادی به زبان پارسی، انگلیسی ترجمه شد.
البته نظریه های دیگری درباره لنگ شدن تیمور وجود دارد
ابن عربشاه که مورخ عصر تیموری است در کتاب خود علت لنگ شدن تیمور را بهدلیل ضربهای میداند که یک چوپان بر پای تیمور وارد کرد. به گفته ابن عربشاه تیمور زمانی که در سیستان بود، یک گوسفند از چوپانی ربود و چوپان که شاهد ربودن گوسفند به دست تیمور بود، ضربهای به پای تیمور وارد کرد و اثر این ضربه بر پای تیمور ماند و سبب لنگ شدن او شد.
تیمور لنگ در اثر ضربهای که در سیستان به پای او وارد آمد، لنگ شد و به تیمور لنگ شهرت یافت.
کلاویخو که سفیر هانری شاه اسپانیا به دربار تیمور بود، نظر دیگری دربارهٔ لنگ شدن تیمور دارد. در سفرنامه کلاویخو نیز همچون کتاب ابن عربشاه، تیمور در سیستان ضربه خورده است؛ اما این بار ضربه را چوپان نزده است. به گفته کلاویخو مردم سیستان به تیمور حمله کردهاند و تیمور را از اسب به زیر کشیدهاند و به پای او ضربه وارد کردند و پای تیمور در اثر این ضربه، لنگ شد.
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
مصریان باستان عقیدهی جالبی در مورد مرگ داشتن
معتقدند وقتی روحتون به دروازه بهشت میرسه خداوند دو سوال ازتون میپرسه، جوابتون مشخص میکنه قبول شدین یا نه
- سوالا این بودن تو دلتون جواب بدین
- خوشی رو تو زندگیت پیدا کردی؟
- و زندگی تو برای دیگران هم خوشی آورد؟
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
معتقدند وقتی روحتون به دروازه بهشت میرسه خداوند دو سوال ازتون میپرسه، جوابتون مشخص میکنه قبول شدین یا نه
- سوالا این بودن تو دلتون جواب بدین
- خوشی رو تو زندگیت پیدا کردی؟
- و زندگی تو برای دیگران هم خوشی آورد؟
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قابل توجه بعضی از کسانی که کوروش را جعلی و نام اورا مربوط به قرن اخیر میدانند.
صحبت های زیبای دکتر زند
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
صحبت های زیبای دکتر زند
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
پیوستگی فرهنگی و تمدن ایران از 2500 سال پیش شروع نمیشود و فقط مختص به هخامنشیان نیست.
اثر یافت شده همای سعادت در تمدن جیرفت در حدود 6000 سال پیش
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
اثر یافت شده همای سعادت در تمدن جیرفت در حدود 6000 سال پیش
🏛 @tarikhema | تاریخ ما
امشب برای بخش #زنان_پرافتخار_ایران به دو فرمانده نظامی در زمان ساسانیان و حمله اعراب اشاره میکنیم که متاسفانه به آن ها کم توجهی شده و به فراموشی سپرده شده اند و اکثر مردم آن هارا نمیشناسند
فرمانده نگان و فرمانده آپرانیک
فرمانده نگان و فرمانده آپرانیک