Forwarded from فرهیختگان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اظهارات بیسابقه مسعود بهنود، تهیهکننده و سردبیر سابق BBC درباره دیکتاتوری و خیانت محمدرضاشاه پهلوی:
بهترین دلیل برای اثبات خودرأیی پادشاه، خاطرات عَلَم است که نخستوزیر و... نقشی در کشور نداشتند و همه تصمیمات را شاه میگرفت!
تصمیم جدا کردن بحرین از ایران، با اراده شخص شاه بود و نمایندگان مجلس مجبور بودند به خواسته شاه رأی بدهند!
حکومت پهلوی جایی برای دفاع ندارد.
#فرهیختگان راهی به رهایی
بهترین دلیل برای اثبات خودرأیی پادشاه، خاطرات عَلَم است که نخستوزیر و... نقشی در کشور نداشتند و همه تصمیمات را شاه میگرفت!
تصمیم جدا کردن بحرین از ایران، با اراده شخص شاه بود و نمایندگان مجلس مجبور بودند به خواسته شاه رأی بدهند!
حکومت پهلوی جایی برای دفاع ندارد.
#فرهیختگان راهی به رهایی
Forwarded from با تاریخ (Hamidreza Yousefi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from با تاریخ (Hamidreza Yousefi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from K A
پیکر جانباز و پیشکسوت ایرنا حاج حسن توکلی در بهشت زهرا س ارام گرفت
شهرری - ایرنا - پیکر جانباز دوران دفاع مقدس ، خبرنگار و پیشکسوت خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) مرحوم حسن توکلی روز دوشنبه با حضور خانواده، همرزمان، همکاران، خانوادههای معظم شهدا و مردم قدرشناس در قطعه ۱۹ بهشت زهرا (س) آرام گرفت.
به گزارش ایرنا، حسن توکلی از بازنشستگان ایرنا روز یکشنبه بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت و به همرزمان شهیدش پیوست.
پیکر این پیشکسوت ایرنا روز دوشنبه بر روی دستان همکاران و همرزمانش تشییع و پس از اقامه نماز میت و با حضور جابری انصاری مدیرعامل ایرنا در جایگاه ابدی آرام گرفت.
زنده یاد حسن توکلی علاوه بر خبرنگاری و فعالیت در حوزه خبر همچنین در واحدهای دیگر ایرنا خدمات ارزنده ای ارایه کرد.
شماری از پیشکسوتان، بازنشستگان و خبرنگاران ایرنا در آیین تشییع و خاکسپاری زنده یاد توکلی، وی را همکاری اخلاق مدار و مسئولیت پذیر دانستند و یادش راگرامی داشتند.
شهرری - ایرنا - پیکر جانباز دوران دفاع مقدس ، خبرنگار و پیشکسوت خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) مرحوم حسن توکلی روز دوشنبه با حضور خانواده، همرزمان، همکاران، خانوادههای معظم شهدا و مردم قدرشناس در قطعه ۱۹ بهشت زهرا (س) آرام گرفت.
به گزارش ایرنا، حسن توکلی از بازنشستگان ایرنا روز یکشنبه بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت و به همرزمان شهیدش پیوست.
پیکر این پیشکسوت ایرنا روز دوشنبه بر روی دستان همکاران و همرزمانش تشییع و پس از اقامه نماز میت و با حضور جابری انصاری مدیرعامل ایرنا در جایگاه ابدی آرام گرفت.
زنده یاد حسن توکلی علاوه بر خبرنگاری و فعالیت در حوزه خبر همچنین در واحدهای دیگر ایرنا خدمات ارزنده ای ارایه کرد.
شماری از پیشکسوتان، بازنشستگان و خبرنگاران ایرنا در آیین تشییع و خاکسپاری زنده یاد توکلی، وی را همکاری اخلاق مدار و مسئولیت پذیر دانستند و یادش راگرامی داشتند.
Audio
پیشنهاد من این است که بت سازمان ملل و دیگر بتهایی که انتظار معجزه از آنان میرفت، شکسته شوند و نهادهای بینالمللی و کارآمد و منطبق با نیازهای قرن بیستویکم جای آنها را بگیرند تا شاید بهطور نسبی پاسخی به وجدانهای بیدار مردمی و جهانی، از جمله امواج اعتراضی آن در آمریکا و اروپا، باشد.
بتهای شکسته
حسن یوسفی اشکوری
این پادکست👆بهوسیله هوش مصنوعی اجرا شده است. متن اصلی مقاله 👇را میتوانید در زیتون بخوانید.
https://www.zeitoons.com/115855
بتهای شکسته
حسن یوسفی اشکوری
این پادکست👆بهوسیله هوش مصنوعی اجرا شده است. متن اصلی مقاله 👇را میتوانید در زیتون بخوانید.
https://www.zeitoons.com/115855
Forwarded from ایبنا (خبرگزاری کتاب ایران)
🔰داریوش رحمانیان در گفتوگو با ایبنا؛
تاریخ درباره آدمهاست نه درباره فرشتهها و دیوها
جامعه ما گرفتار آفت عوامزدگی در تاریخ است
🔸تاریخ در کشور ما موضوع کار و فعالیت کسانی قرار میگیرد که بیشتر به دنبال آرمانهای حزبی و فرقه خودشان و به دنبال منافع شخصی و یا حزبی هستند و کار دقیق علمی انجام نمیدهند. نه بلد هستند و نه میخواهند یاد بگیرند. تاریخ خواندن سختترین کارهاست.
🔸ما منکر این نیستیم که نیاز است تاریخ را صاحبنظران رشتههای گوناگون بیایند و درباره آن پژوهش، تفسیر و تحلیل و روایت کنند و این کمکی به فهم ژرفتر تاریخ است اما روایت گذشته هم هرگز بسته و تمام نمیشود. همواره هر دوره و نسلی نیاز دارد که تاریخ گذشته را بازخوانی کند و روایت نوتری از آن ارائه دهد و این نشاندهنده پویایی رشد و شکوفایی و زنده بودن یک ملت است. بنابراین مسلم است که باید از ورود افراد و صاحبنظرانی از حوزههای دیگر و همچنین از تخصصهای دیگر برای مطالعات تاریخی استقبال کرد.
🔸 به عبارت بهتر تاریخ به عنوان یک موضوع، قلمرویی است که انحصارا نباید فقط در دست اهالی خود رشته تاریخ باشد. باید به شکل چندرشتهای، میانرشتهای و فرارشتهای مورد مطالعه قرار بگیرد، اما به شرطها و شروطها. یعنی نباید اینگونه باشد که هر کسی با خواندن یک یا دو کتاب و طبق یک سلیقهای، طبق یک گرایش فرقهای، ایدئولوژیک، منافع گروهی و صنفی وارد شود و هرگونه که دوست داشت به تاریخ لگدی بزند، در واقع این است که مشکل ایجاد میکند.
🔸ورود صاحبنظران رشتههای دیگر به تاریخنگاری و تاریخپژوهی اگر با دقت و احتیاط و رویکرد علمی همراه باشد، بایسته و سودمند است و نمونههای بسیار خوبی در این باره داشته و داریم. برای نمونه کسانی چون محمدعلی موحد، عبدالحسین زرینکوب، فریدون آدمیت، کاوه بیات، آصف بیات، ماشاءالله آجودانی، مهرزاد بروجردی، عباس کاظمی، محمد مالجو و… را میتوان نام برد که کارهای ارزشمند و خواندنی در حوزه تاریخ پدید آوردهاند در حالیکه دانشآموخته رشته تاریخ نبودهاند.
🔻در ایبنا بخوانید:
@ibna_official
تاریخ درباره آدمهاست نه درباره فرشتهها و دیوها
جامعه ما گرفتار آفت عوامزدگی در تاریخ است
🔸تاریخ در کشور ما موضوع کار و فعالیت کسانی قرار میگیرد که بیشتر به دنبال آرمانهای حزبی و فرقه خودشان و به دنبال منافع شخصی و یا حزبی هستند و کار دقیق علمی انجام نمیدهند. نه بلد هستند و نه میخواهند یاد بگیرند. تاریخ خواندن سختترین کارهاست.
🔸ما منکر این نیستیم که نیاز است تاریخ را صاحبنظران رشتههای گوناگون بیایند و درباره آن پژوهش، تفسیر و تحلیل و روایت کنند و این کمکی به فهم ژرفتر تاریخ است اما روایت گذشته هم هرگز بسته و تمام نمیشود. همواره هر دوره و نسلی نیاز دارد که تاریخ گذشته را بازخوانی کند و روایت نوتری از آن ارائه دهد و این نشاندهنده پویایی رشد و شکوفایی و زنده بودن یک ملت است. بنابراین مسلم است که باید از ورود افراد و صاحبنظرانی از حوزههای دیگر و همچنین از تخصصهای دیگر برای مطالعات تاریخی استقبال کرد.
🔸 به عبارت بهتر تاریخ به عنوان یک موضوع، قلمرویی است که انحصارا نباید فقط در دست اهالی خود رشته تاریخ باشد. باید به شکل چندرشتهای، میانرشتهای و فرارشتهای مورد مطالعه قرار بگیرد، اما به شرطها و شروطها. یعنی نباید اینگونه باشد که هر کسی با خواندن یک یا دو کتاب و طبق یک سلیقهای، طبق یک گرایش فرقهای، ایدئولوژیک، منافع گروهی و صنفی وارد شود و هرگونه که دوست داشت به تاریخ لگدی بزند، در واقع این است که مشکل ایجاد میکند.
🔸ورود صاحبنظران رشتههای دیگر به تاریخنگاری و تاریخپژوهی اگر با دقت و احتیاط و رویکرد علمی همراه باشد، بایسته و سودمند است و نمونههای بسیار خوبی در این باره داشته و داریم. برای نمونه کسانی چون محمدعلی موحد، عبدالحسین زرینکوب، فریدون آدمیت، کاوه بیات، آصف بیات، ماشاءالله آجودانی، مهرزاد بروجردی، عباس کاظمی، محمد مالجو و… را میتوان نام برد که کارهای ارزشمند و خواندنی در حوزه تاریخ پدید آوردهاند در حالیکه دانشآموخته رشته تاریخ نبودهاند.
🔻در ایبنا بخوانید:
@ibna_official
ایبنا
تاریخ درباره آدمهاست نه درباره فرشتهها و دیوها
تاریخ در کشور ما موضوع کار و فعالیت کسانی قرار میگیرد که بیشتر به دنبال آرمانهای حزبی و فرقه خودشان و به دنبال منافع شخصی و یا حزبی هستند و کار دقیق علمی انجام نمیدهند. نه بلد هستند و نه میخواهند یاد بگیرند. تاریخ خواندن سختترین کارهاست.
Forwarded from با تاریخ (Hamidreza Yousefi)
در انقلاب ایران.pdf
7.4 MB
در انقلاب ایران چه شده است و چه خواهد شد؟
نوشته رضا براهنی
*کتاب زمان، چاپ اول، ۱۳۵۸.
**یک روایت دست اول از روزهای انقلاب و وقایع آن.
@batarikh
نوشته رضا براهنی
*کتاب زمان، چاپ اول، ۱۳۵۸.
**یک روایت دست اول از روزهای انقلاب و وقایع آن.
@batarikh
Forwarded from با تاریخ (Hamidreza Yousefi)
آلاحمد، دین و بازسازی دینی.pdf
317.2 KB
این مقاله از حسین قاضیان که سال ۱۳۷۷ در شماره ۴۳ مجله کیان درباره جلال آلاحمد و فهم او از خطرات نهادینه شدن دین (از وضعیت جنبشی به وضعیت نهادی) منتشر شده است، نکتههای بسیار مهم و قابل تاملی دارد.
@batarikh
@batarikh
Forwarded from مطالعات اسلامی | Islamic Studies
📚 #معرفی_مجله
🔺مجلهی مطالعات عربستان
🔺 Journal of Arabian Studies
مجلهی مطالعات عربستان یک نشریهی علمی با داوری همتاست که به طور ویژه به شبهجزیره عربستان، آبهای اطراف آن و ارتباطات این منطقه با غرب اقیانوس هند (از غرب هند تا شرق آفریقا) از دوران باستان تا به امروز میپردازد. این نشریه طیف گستردهای از موضوعات را در همه رشتههای علوم انسانی و اجتماعی در بر میگیرد. مطالعات عربستان حاصل مشاهدات جدید و پژوهشهای اصیل را منتشر میکند و با زبانی فهمپذیر برای عموم و نیز متخصصان، اطلاعت معتبری را در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
این نشریه از مقالات در زمینههای مختلفی از جمله مردمشناسی، باستانشناسی، معماری، ادبیات عرب، مطالعات فرهنگی، اقتصاد، مردمنگاری، مطالعات جنسیت، ژئوپلیتیک، تاریخ (از باستان تا معاصر)، جغرافیای انسانی، مطالعات اقیانوس هند، روابط بینالملل، اسلامشناسی، زبانشناسی، فرهنگ مادی، فرهنگ دریایی، مطالعات رسانهای، مطالعات مهاجرت، اقتصاد سیاسی، اسلام سیاسی، علوم سیاسی، مطالعات امنیتی، جامعهشناسی زبانی، جامعهشناسی، سفرنامهنویسی، و مطالعات شهری استقبال میکند.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
🔺مجلهی مطالعات عربستان
🔺 Journal of Arabian Studies
مجلهی مطالعات عربستان یک نشریهی علمی با داوری همتاست که به طور ویژه به شبهجزیره عربستان، آبهای اطراف آن و ارتباطات این منطقه با غرب اقیانوس هند (از غرب هند تا شرق آفریقا) از دوران باستان تا به امروز میپردازد. این نشریه طیف گستردهای از موضوعات را در همه رشتههای علوم انسانی و اجتماعی در بر میگیرد. مطالعات عربستان حاصل مشاهدات جدید و پژوهشهای اصیل را منتشر میکند و با زبانی فهمپذیر برای عموم و نیز متخصصان، اطلاعت معتبری را در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
این نشریه از مقالات در زمینههای مختلفی از جمله مردمشناسی، باستانشناسی، معماری، ادبیات عرب، مطالعات فرهنگی، اقتصاد، مردمنگاری، مطالعات جنسیت، ژئوپلیتیک، تاریخ (از باستان تا معاصر)، جغرافیای انسانی، مطالعات اقیانوس هند، روابط بینالملل، اسلامشناسی، زبانشناسی، فرهنگ مادی، فرهنگ دریایی، مطالعات رسانهای، مطالعات مهاجرت، اقتصاد سیاسی، اسلام سیاسی، علوم سیاسی، مطالعات امنیتی، جامعهشناسی زبانی، جامعهشناسی، سفرنامهنویسی، و مطالعات شهری استقبال میکند.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
مجلهی مطالعات عربستان - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
مجلهی مطالعات عربستان یک نشریهی علمی با داوری همتاست به طور ویژه به شبهجزیره عربستان، آبهای اطراف آن و ارتباطات این منطقه با غرب اقیانوس هند (از غرب هند تا شرق آفریقا) از دوران باستان تا به امروز میپردازد. این نشریه طیف گستردهای از موضوعات را در همه…
Forwarded from فرهیختگان
چرا ایرانیها با شیفتگیِ تحقیرآمیزی دروغهای پنج تریلیون دلاری ترامپ را منتشر میکنند؟
ترامپ و قدرت عددهای بزرگ جعلی: تبلیغات ترامپ در مورد "معاملات" اش با کشورهای خلیج فارس را باور نکنید
پل والدمن
اگر چیزی وجود داشته باشد که دونالد ترامپ بیشتر از یک توافق دوست دارد، آن اعلام یک توافق است، بخشی که او در مقابل دوربین ها پیروزمندانه می آید تا به جهان بگوید که از طریق مهارت های فوق بشری خود در مذاکره، توافقی را تضمین کرده است که آینده ای سرشار از ثروت های غیرقابل درک را برای همه آمریکایی ها به ارمغان خواهد آورد.
این اعلانها همواره بر یک رقم دلار متمرکز میشوند، که معمولاً رقمی تقریباً عجیب و غریب است. پانصد میلیارد، دو تریلیون، ۱۰ تریلیون - قرار است همه ما از عظمت این عددها شگفت زده شویم، تا جایی که توانایی های انتقادی ما را ناکام بگذارد و آن را بدون شک بپذیریم. شاید هرگز مطالعه موردی بهتری از سفر اخیر ترامپ به خاورمیانه وجود نداشته باشد. ترامپ در طول این سفر مکرراً از معاملات عظیمی که ظاهراً از عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی به دست آورده بود، تبلیغ کرد، اما بررسی آنها و برخی قراردادهای اخیر که اعلام کرده است - که همگی به عنوان سرمایهگذاریهای جدید در حال سرازیر شدن به اقتصاد آمریکا نشان داده شدهاند - نشان میدهد که آنها تا حد زیادی یک سراب هستند. ما علامت ها هستیم و عدد مشکوک بزرگ دلار محور اصلی است.
🔹معاملات آنقدر زیاد است که از همه معاملات خسته خواهید شد
ترامپ از این سفر بازگشت و ادعا کرد که «بیش از ۲ تریلیون دلار در معاملات بزرگ» به دست آورده است که واقعاً قابل توجه است. از آنجایی که کل تولید ناخالص داخلی ما در سال گذشته حدود ۳۰ تریلیون دلار بود، این به تنهایی به معنای افزایش تقریباً ۷ درصدی در اندازه اقتصاد ما است. آخرین باری که در یک سال به این میزان رشد داشتیم در سال ۱۹۸۴ بود(در حالی که دیروز این مطلب برای انتشار آماده می شد، ترامپ حتی با مضحک تر کردن ادعایش گفت که در سفر خود «کمک خوبی در حدود ۵.۱ تریلیون دلار» دریافت کرده است).
افسوس، رقم ۲ تریلیون دلار اساساً تخیلی است. اول، همانطور که واشنگتن پست خاطرنشان کرد، بسیاری از معاملاتی که دولت ترامپ از این سفر ادعای اعتبار آنها را کرده است، در واقع قبلاً توسط دولت بایدن امضا شده است، و برخی از آنها به شکلی غیر منطقی اغراق آمیز است. در یک مورد، دولت ادعا کرد که توافق آمازون برای ارائه خدمات ابری به ارزش یک میلیارد دلار به امارات متحده عربی در واقع یک معامله ۱۸۱ میلیارد دلاری بوده است. و به گفته یکی از منابعی که با واشنگتن پست صحبت میکرد، دولت عربستان سعودی با «همه تاجران برتر» در این کشور تماس گرفت و از آنها پرسید که چقدر تجارت در ایالات متحده دارند، بنابراین میتوانست اعداد را جمع کند و به ترامپ ارائه کند تا اعلام کند که گویی سرمایهگذاریهای جدید را نمایندگی میکنند.
آدام هرش، اقتصاددان ارشد مؤسسه سیاست اقتصادی، در اطلاعیه عمومی گفت: در مورد سرمایهگذاریهای دولتهای خلیجفارس، «این صندوقهای سرمایهگذاری ثروت مستقل در حال حاضر دارای سبد سرمایهگذاری قابل توجهی در ایالات متحده هستند». بنابراین بسیاری از چیزهایی که اعلام می شود احتمالاً چیزهایی است که آنها قبلاً انجام می دادند یا به هر حال قرار بود انجام دهند.
بسیاری از ارقام با جزییات کمی ارائه شدهاند، و حتی اگر محقق شوند، باید در طول سالها یا حتی دههها باشد. پولی را که ظاهراً از قطر سرازیر می شود، در نظر بگیرید. تا حدودی گیج کننده است. دولت می گوید ترامپ "با قطر توافق نامه ای امضا کرد تا مبادلات اقتصادی به ارزش حداقل ۱.۲تریلیون دلار ایجاد کند. پرزیدنت ترامپ همچنین معاملات اقتصادی بیش از ۲۴۳.۵ میلیارد دلار بین ایالات متحده و قطر را اعلام کرد." پس ۱.۲ تریلیون دلار است یا ۲۴۳.۵ میلیارد دلار؟ گفتنش غیر ممکنه.
یک جزء خاص دیگر وجود دارد، اما بهتر است آن را آرزومند نامید. قطر ایرویز می گوید تا ۲۱۰ فروند هواپیما از بوئینگ خریداری خواهد کرد که فوق العاده به نظر می رسد. اما بوئینگ در سال ۲۰۲۴ تنها ۳۴۸ هواپیمای جت برای همه مشتریان جهانی خود تولید کرد و کل ناوگان فعلی قطر ایرویز از ۲۳۳ هواپیما تشکیل شده است. اگر قرار باشد ناوگان حامل تقریباً دو برابر اندازه ناوگان خود را افزایش دهد، زمان بسیار زیادی طول می کشد - احتمالاً چندین دهه. مسلماً اگر این دستور عظیم تحقق یابد برای اقتصاد آمریکا چیز بدی نیست، اما این اگرِ بزرگی است.
با عطف به امارات متحده عربی، می بینیم که با رسیدن به مجموع دلار فوق العاده خود در آنجا، دولت اعلامیه ای را که در ماه مارس اعلام کرد مبنی بر سرمایه گذاری ۱.۴ تریلیون دلاری امارات در ایالات متحده حساب می کند.
👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی
ترامپ و قدرت عددهای بزرگ جعلی: تبلیغات ترامپ در مورد "معاملات" اش با کشورهای خلیج فارس را باور نکنید
پل والدمن
اگر چیزی وجود داشته باشد که دونالد ترامپ بیشتر از یک توافق دوست دارد، آن اعلام یک توافق است، بخشی که او در مقابل دوربین ها پیروزمندانه می آید تا به جهان بگوید که از طریق مهارت های فوق بشری خود در مذاکره، توافقی را تضمین کرده است که آینده ای سرشار از ثروت های غیرقابل درک را برای همه آمریکایی ها به ارمغان خواهد آورد.
این اعلانها همواره بر یک رقم دلار متمرکز میشوند، که معمولاً رقمی تقریباً عجیب و غریب است. پانصد میلیارد، دو تریلیون، ۱۰ تریلیون - قرار است همه ما از عظمت این عددها شگفت زده شویم، تا جایی که توانایی های انتقادی ما را ناکام بگذارد و آن را بدون شک بپذیریم. شاید هرگز مطالعه موردی بهتری از سفر اخیر ترامپ به خاورمیانه وجود نداشته باشد. ترامپ در طول این سفر مکرراً از معاملات عظیمی که ظاهراً از عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی به دست آورده بود، تبلیغ کرد، اما بررسی آنها و برخی قراردادهای اخیر که اعلام کرده است - که همگی به عنوان سرمایهگذاریهای جدید در حال سرازیر شدن به اقتصاد آمریکا نشان داده شدهاند - نشان میدهد که آنها تا حد زیادی یک سراب هستند. ما علامت ها هستیم و عدد مشکوک بزرگ دلار محور اصلی است.
🔹معاملات آنقدر زیاد است که از همه معاملات خسته خواهید شد
ترامپ از این سفر بازگشت و ادعا کرد که «بیش از ۲ تریلیون دلار در معاملات بزرگ» به دست آورده است که واقعاً قابل توجه است. از آنجایی که کل تولید ناخالص داخلی ما در سال گذشته حدود ۳۰ تریلیون دلار بود، این به تنهایی به معنای افزایش تقریباً ۷ درصدی در اندازه اقتصاد ما است. آخرین باری که در یک سال به این میزان رشد داشتیم در سال ۱۹۸۴ بود(در حالی که دیروز این مطلب برای انتشار آماده می شد، ترامپ حتی با مضحک تر کردن ادعایش گفت که در سفر خود «کمک خوبی در حدود ۵.۱ تریلیون دلار» دریافت کرده است).
افسوس، رقم ۲ تریلیون دلار اساساً تخیلی است. اول، همانطور که واشنگتن پست خاطرنشان کرد، بسیاری از معاملاتی که دولت ترامپ از این سفر ادعای اعتبار آنها را کرده است، در واقع قبلاً توسط دولت بایدن امضا شده است، و برخی از آنها به شکلی غیر منطقی اغراق آمیز است. در یک مورد، دولت ادعا کرد که توافق آمازون برای ارائه خدمات ابری به ارزش یک میلیارد دلار به امارات متحده عربی در واقع یک معامله ۱۸۱ میلیارد دلاری بوده است. و به گفته یکی از منابعی که با واشنگتن پست صحبت میکرد، دولت عربستان سعودی با «همه تاجران برتر» در این کشور تماس گرفت و از آنها پرسید که چقدر تجارت در ایالات متحده دارند، بنابراین میتوانست اعداد را جمع کند و به ترامپ ارائه کند تا اعلام کند که گویی سرمایهگذاریهای جدید را نمایندگی میکنند.
آدام هرش، اقتصاددان ارشد مؤسسه سیاست اقتصادی، در اطلاعیه عمومی گفت: در مورد سرمایهگذاریهای دولتهای خلیجفارس، «این صندوقهای سرمایهگذاری ثروت مستقل در حال حاضر دارای سبد سرمایهگذاری قابل توجهی در ایالات متحده هستند». بنابراین بسیاری از چیزهایی که اعلام می شود احتمالاً چیزهایی است که آنها قبلاً انجام می دادند یا به هر حال قرار بود انجام دهند.
بسیاری از ارقام با جزییات کمی ارائه شدهاند، و حتی اگر محقق شوند، باید در طول سالها یا حتی دههها باشد. پولی را که ظاهراً از قطر سرازیر می شود، در نظر بگیرید. تا حدودی گیج کننده است. دولت می گوید ترامپ "با قطر توافق نامه ای امضا کرد تا مبادلات اقتصادی به ارزش حداقل ۱.۲تریلیون دلار ایجاد کند. پرزیدنت ترامپ همچنین معاملات اقتصادی بیش از ۲۴۳.۵ میلیارد دلار بین ایالات متحده و قطر را اعلام کرد." پس ۱.۲ تریلیون دلار است یا ۲۴۳.۵ میلیارد دلار؟ گفتنش غیر ممکنه.
یک جزء خاص دیگر وجود دارد، اما بهتر است آن را آرزومند نامید. قطر ایرویز می گوید تا ۲۱۰ فروند هواپیما از بوئینگ خریداری خواهد کرد که فوق العاده به نظر می رسد. اما بوئینگ در سال ۲۰۲۴ تنها ۳۴۸ هواپیمای جت برای همه مشتریان جهانی خود تولید کرد و کل ناوگان فعلی قطر ایرویز از ۲۳۳ هواپیما تشکیل شده است. اگر قرار باشد ناوگان حامل تقریباً دو برابر اندازه ناوگان خود را افزایش دهد، زمان بسیار زیادی طول می کشد - احتمالاً چندین دهه. مسلماً اگر این دستور عظیم تحقق یابد برای اقتصاد آمریکا چیز بدی نیست، اما این اگرِ بزرگی است.
با عطف به امارات متحده عربی، می بینیم که با رسیدن به مجموع دلار فوق العاده خود در آنجا، دولت اعلامیه ای را که در ماه مارس اعلام کرد مبنی بر سرمایه گذاری ۱.۴ تریلیون دلاری امارات در ایالات متحده حساب می کند.
👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی
Forwarded from Mohammad Sadeghi
🔴تقی رحمانی - چرا رهبر جمهوری اسلامی میگوید: «نمیدانم چه خواهد شد؟»
واکاوی اظهارات اخیر رهبر جمهوری اسلامی درباره مذاکرات هستهای
و بن بست غنیسازی
عبارت «نمیدانم چه خواهد شد؟» که از سوی او به کار رفت به چه معناست؟
https://youtu.be/mV_bjhS6PgM
🆔 @RahmaniTaghi
واکاوی اظهارات اخیر رهبر جمهوری اسلامی درباره مذاکرات هستهای
و بن بست غنیسازی
عبارت «نمیدانم چه خواهد شد؟» که از سوی او به کار رفت به چه معناست؟
https://youtu.be/mV_bjhS6PgM
🆔 @RahmaniTaghi
YouTube
تقی رحمانی - چرا رهبر جمهوری اسلامی میگوید: نمیدانم چه خواهد شد؟
واکاوی اظهارات اخیر رهبر جمهوری اسلامی درباره مذاکرات هستهای
و بن بست غنی سازی اورانیوم
عبارت «نمیدانم چه خواهد شد؟» که از سوی او به کار رفت به چه معناست؟
و بن بست غنی سازی اورانیوم
عبارت «نمیدانم چه خواهد شد؟» که از سوی او به کار رفت به چه معناست؟
Forwarded from فرهیختگان
از هوش مصنوعی چتجیبیتی، خواستم تا ده نقد مهم به «عملکرد و مدیریت» آیت الله خامنهای را برام بنویسد؛ نوشت:
ده نقد مهم و متداول که از سوی منتقدان داخلی و خارجی به عملکرد ایشان وارد شده، با رعایت بیطرفی و بر اساس منابع عمومی، آورده میشود:
1. تمرکز بیش از حد قدرت.
منتقدان میگویند که آیتالله خامنهای ساختاری ایجاد کرده که در آن قدرت اجرایی، تقنینی، قضایی، نظامی و رسانهای در نهایت تحت کنترل دفتر رهبری است و این تمرکز قدرت، امکان پاسخگویی را کاهش داده و از شکلگیری نهادهای دموکراتیک جلوگیری کرده است.
2. سرکوب مخالفان سیاسی.
بسیاری از منتقدان بر این باورند که ایشان با استفاده از نهادهای امنیتی مانند سپاه پاسداران، اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، صدای مخالفان را سرکوب کرده است؛ از جمله برخورد با روزنامهنگاران، فعالان مدنی، و احزاب سیاسی اصلاحطلب یا اپوزیسیون.
3. حمایت از سیاست خارجی تقابلی.
سیاستهای ضدغربی و حمایتش از گروههایی مانند حزبالله لبنان، حوثیهای یمن، و برخی گروههای شیعه در عراق، از سوی منتقدان باعث انزوای بینالمللی ایران، تحریمهای اقتصادی گسترده، و کاهش روابط دیپلماتیک ایران شده است.
4. مداخله در انتخابات.
انتقادهای زیادی به نظارت استصوابی شورای نگهبان وارد شده که زیر نظر غیرمستقیم رهبری فعالیت میکند. این نظارت منجر به رد صلاحیت گسترده نامزدهای منتقد شده و مشارکت واقعی مردم در انتخابات را زیر سوال برده است.
5. عدم پذیرش اصلاحات ساختاری.
آیتالله خامنهای در طول رهبری خود با اصلاحات عمده در ساختار حکومتی، مثل کاهش اختیارات ولی فقیه یا بازنگری در قانون اساسی، مخالفت کرده است. این در حالی است که بسیاری معتقدند این اصلاحات برای عبور از بحرانهای سیاسی و اقتصادی ضروری است.
6. نقش در بحرانهای اقتصادی.
اگرچه بخش زیادی از بحران اقتصادی ایران ناشی از تحریمهاست، اما تصمیمات کلان در سیاست خارجی و اقتصاد مقاومتی که زیر نظر رهبری اتخاذ شده، به گمان بسیاری، در افزایش فشار اقتصادی بر مردم نقش داشته است.
7. اولویت دادن به ایدئولوژی بر منافع ملی.
برخی میگویند ایشان منافع ایدئولوژیک (مثل صدور انقلاب یا حمایت از محور مقاومت) را بر منافع ملی (مثل رفاه اقتصادی و تعامل بینالمللی) ترجیح دادهاند.
8. ضعف در شفافیت و پاسخگویی.
نهاد رهبری و دفتر ایشان بهعنوان یکی از نهادهای اصلی کشور، از نظر مالی، رسانهای و مدیریتی، در مقابل افکار عمومی و نهادهای نظارتی پاسخگو نبوده و شفافیت لازم را نداشته است.
9. مقابله با آزادیهای مدنی.
در دوران رهبری آیتالله خامنهای، آزادیهای بیان، مطبوعات، تجمعات و پوشش بهشدت محدود شدهاند. این برخوردها بارها با اعتراضات مردمی مواجه شدهاند، از جمله در سالهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱.
10. حمایت از نهادهای شبهنظامی.
نقش گسترده سپاه پاسداران و بسیج در سیاست، اقتصاد و فرهنگ، و حمایت رهبری از این نهادها، باعث شده تا نقش نیروهای مسلح در امور غیرنظامی بیش از حد گسترش یابد و توازن قدرت مدنی-نظامی در کشور به هم بخورد.
.
کاظم استادی
#فرهیختگان راهی به رهایی
ده نقد مهم و متداول که از سوی منتقدان داخلی و خارجی به عملکرد ایشان وارد شده، با رعایت بیطرفی و بر اساس منابع عمومی، آورده میشود:
1. تمرکز بیش از حد قدرت.
منتقدان میگویند که آیتالله خامنهای ساختاری ایجاد کرده که در آن قدرت اجرایی، تقنینی، قضایی، نظامی و رسانهای در نهایت تحت کنترل دفتر رهبری است و این تمرکز قدرت، امکان پاسخگویی را کاهش داده و از شکلگیری نهادهای دموکراتیک جلوگیری کرده است.
2. سرکوب مخالفان سیاسی.
بسیاری از منتقدان بر این باورند که ایشان با استفاده از نهادهای امنیتی مانند سپاه پاسداران، اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، صدای مخالفان را سرکوب کرده است؛ از جمله برخورد با روزنامهنگاران، فعالان مدنی، و احزاب سیاسی اصلاحطلب یا اپوزیسیون.
3. حمایت از سیاست خارجی تقابلی.
سیاستهای ضدغربی و حمایتش از گروههایی مانند حزبالله لبنان، حوثیهای یمن، و برخی گروههای شیعه در عراق، از سوی منتقدان باعث انزوای بینالمللی ایران، تحریمهای اقتصادی گسترده، و کاهش روابط دیپلماتیک ایران شده است.
4. مداخله در انتخابات.
انتقادهای زیادی به نظارت استصوابی شورای نگهبان وارد شده که زیر نظر غیرمستقیم رهبری فعالیت میکند. این نظارت منجر به رد صلاحیت گسترده نامزدهای منتقد شده و مشارکت واقعی مردم در انتخابات را زیر سوال برده است.
5. عدم پذیرش اصلاحات ساختاری.
آیتالله خامنهای در طول رهبری خود با اصلاحات عمده در ساختار حکومتی، مثل کاهش اختیارات ولی فقیه یا بازنگری در قانون اساسی، مخالفت کرده است. این در حالی است که بسیاری معتقدند این اصلاحات برای عبور از بحرانهای سیاسی و اقتصادی ضروری است.
6. نقش در بحرانهای اقتصادی.
اگرچه بخش زیادی از بحران اقتصادی ایران ناشی از تحریمهاست، اما تصمیمات کلان در سیاست خارجی و اقتصاد مقاومتی که زیر نظر رهبری اتخاذ شده، به گمان بسیاری، در افزایش فشار اقتصادی بر مردم نقش داشته است.
7. اولویت دادن به ایدئولوژی بر منافع ملی.
برخی میگویند ایشان منافع ایدئولوژیک (مثل صدور انقلاب یا حمایت از محور مقاومت) را بر منافع ملی (مثل رفاه اقتصادی و تعامل بینالمللی) ترجیح دادهاند.
8. ضعف در شفافیت و پاسخگویی.
نهاد رهبری و دفتر ایشان بهعنوان یکی از نهادهای اصلی کشور، از نظر مالی، رسانهای و مدیریتی، در مقابل افکار عمومی و نهادهای نظارتی پاسخگو نبوده و شفافیت لازم را نداشته است.
9. مقابله با آزادیهای مدنی.
در دوران رهبری آیتالله خامنهای، آزادیهای بیان، مطبوعات، تجمعات و پوشش بهشدت محدود شدهاند. این برخوردها بارها با اعتراضات مردمی مواجه شدهاند، از جمله در سالهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱.
10. حمایت از نهادهای شبهنظامی.
نقش گسترده سپاه پاسداران و بسیج در سیاست، اقتصاد و فرهنگ، و حمایت رهبری از این نهادها، باعث شده تا نقش نیروهای مسلح در امور غیرنظامی بیش از حد گسترش یابد و توازن قدرت مدنی-نظامی در کشور به هم بخورد.
.
کاظم استادی
#فرهیختگان راهی به رهایی
Telegram
فرهیختگان
آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمیشناسد
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی میخواهد
ارتباط با ادمین:
@IRANIntellectualsAdmin
امام علی(ع):
شجاعتر از خردمند، وجود ندارد...
تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی میخواهد
ارتباط با ادمین:
@IRANIntellectualsAdmin
امام علی(ع):
شجاعتر از خردمند، وجود ندارد...
تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup
🔴 وقتی تنها برای بقای خود مذاکره میکنی
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️ بدترین وضعیت برای مردمان یک سرزمین یا ملت، زمانی است که گرفتار در چنبره بیدادی باشند که یا اصلاً به آسایش مردمان نمیاندیشد یا اگر گوشه چشمی بدان دارد، تنها برای نگرانی از بقای خود است، اینان بیگانهترین بیگانگان و دشمنترین دشمنان برای آن سرزمین و مردمانش محسوب می شوند.
▫️ آنها تا باقی هستند، پیروزند؛ چون هدف، تنها بقای آنهاست و اسطوره شکست ناپذیری آنها سطر به سطر، با شکستن حرمتها و عزتها، نابودی حیاتها، فرسودگی تن ها، ویرانی امیدها و آرزوها و فروپاشی باورها و اخلاق نوشته شده است. رنجوری جامعه و مردمان را بهای بقای خود نمودن، تنها از اینان برمیآید.
▫️ مردمان خویش را زیر چکمههای دشمنان خونریز له کردن، برای اثبات رذالت او و حقانیت خود، روشی منفور و غیر انسانی، برای بقای حقیرانه است؛ نه عزتمندانه. این یک روش ماکیاولیستی عریان برای بقاست. آنکه مردمان خود را به گروگان میگیرد، خود در خط مقدم دشمنی و شرارت، در مقابل آنان است و اینها بیپناهترین مردم که هر روز رنجورتر میشوند.
▫️ یک بار دیگر اعلام شد، تلاشها برای دستیابی به توافق آتش بس در غزه به دلیل اختلافات اساسی میان طرفین با شکست مواجه شده و بحران انسانی در غزه همچنان ادامه دارد، بحرانی که باید اولین، نگران و دغدغه مندِ آن، اداره کنندگان یک سرزمین و مسئولان یک ساختار سیاسی حاکم بر یک کشور باشند؛ نه او که دشمن است یا دشمن خوانده میشود.
▫️ وقتی کشور یا سرزمینی با انواع بحران روبروست، حال مانند غزه با بحران انسانی یا بحرانهای دیگر که بخشهای مختلف جامعه را با خطر جدی روبرو میکند، آیا میتوان به سادگی از سر میز مذاکره برخاست و آن را شکست خورده یا بینتیجه اعلام کرد؟ وقتی تصمیم سازیها و عملکردها، هنوز به بحران ختم نشده، امکان چانه زنی در مذاکرات می تواند بیشتر و یا ترک میز مذاکره و اعلام شکست یا بینتیجه بودن آن، شاید شانسی برای به دست آوردن فرصتی دوباره یا امتیاز بیشتر باشد.
▫️ اما وقتی شرایط به گونهای مدیریت شد که مردمان یک سرزمین را با بحران مواجه کردی! تنها هدف مورد نظر برای مذاکره، باید حل بحرانها باشد. اینجاست که نمیتوان به سادگی از سر میز مذاکره بلند شد یا رضایت داد که مذاکرات شکست خورده یا بینتیجه اعلام شود. در غیر این صورت به حتم؛ نه برای مردم که تنها برای بقای خود یا بقای ایدئولوژی خود یا هر دو، بر سر میز مذاکره نشستهای.
*کانال نویسنده
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️ بدترین وضعیت برای مردمان یک سرزمین یا ملت، زمانی است که گرفتار در چنبره بیدادی باشند که یا اصلاً به آسایش مردمان نمیاندیشد یا اگر گوشه چشمی بدان دارد، تنها برای نگرانی از بقای خود است، اینان بیگانهترین بیگانگان و دشمنترین دشمنان برای آن سرزمین و مردمانش محسوب می شوند.
▫️ آنها تا باقی هستند، پیروزند؛ چون هدف، تنها بقای آنهاست و اسطوره شکست ناپذیری آنها سطر به سطر، با شکستن حرمتها و عزتها، نابودی حیاتها، فرسودگی تن ها، ویرانی امیدها و آرزوها و فروپاشی باورها و اخلاق نوشته شده است. رنجوری جامعه و مردمان را بهای بقای خود نمودن، تنها از اینان برمیآید.
▫️ مردمان خویش را زیر چکمههای دشمنان خونریز له کردن، برای اثبات رذالت او و حقانیت خود، روشی منفور و غیر انسانی، برای بقای حقیرانه است؛ نه عزتمندانه. این یک روش ماکیاولیستی عریان برای بقاست. آنکه مردمان خود را به گروگان میگیرد، خود در خط مقدم دشمنی و شرارت، در مقابل آنان است و اینها بیپناهترین مردم که هر روز رنجورتر میشوند.
▫️ یک بار دیگر اعلام شد، تلاشها برای دستیابی به توافق آتش بس در غزه به دلیل اختلافات اساسی میان طرفین با شکست مواجه شده و بحران انسانی در غزه همچنان ادامه دارد، بحرانی که باید اولین، نگران و دغدغه مندِ آن، اداره کنندگان یک سرزمین و مسئولان یک ساختار سیاسی حاکم بر یک کشور باشند؛ نه او که دشمن است یا دشمن خوانده میشود.
▫️ وقتی کشور یا سرزمینی با انواع بحران روبروست، حال مانند غزه با بحران انسانی یا بحرانهای دیگر که بخشهای مختلف جامعه را با خطر جدی روبرو میکند، آیا میتوان به سادگی از سر میز مذاکره برخاست و آن را شکست خورده یا بینتیجه اعلام کرد؟ وقتی تصمیم سازیها و عملکردها، هنوز به بحران ختم نشده، امکان چانه زنی در مذاکرات می تواند بیشتر و یا ترک میز مذاکره و اعلام شکست یا بینتیجه بودن آن، شاید شانسی برای به دست آوردن فرصتی دوباره یا امتیاز بیشتر باشد.
▫️ اما وقتی شرایط به گونهای مدیریت شد که مردمان یک سرزمین را با بحران مواجه کردی! تنها هدف مورد نظر برای مذاکره، باید حل بحرانها باشد. اینجاست که نمیتوان به سادگی از سر میز مذاکره بلند شد یا رضایت داد که مذاکرات شکست خورده یا بینتیجه اعلام شود. در غیر این صورت به حتم؛ نه برای مردم که تنها برای بقای خود یا بقای ایدئولوژی خود یا هر دو، بر سر میز مذاکره نشستهای.
*کانال نویسنده
Forwarded from مطالعات اسلامی | Islamic Studies
📚 #معرفی_کتاب #تازههای_نشر
🔺حس اسلام: جاذبه و دافعهی حواس در دینورزی مسلمانان
🔺 Sensing Islam: Engaging and Contesting the Senses in Muslim Religiosity
👈🏻 نویسنده: Simon Stjernholm
👈🏻 ناشر: Bloomsbury
👈🏻 سال انتشار : (2025)
👈🏻شابک: 9781350324138
معرفی ناشر
کنشها و انگارههای مربوط به ادراک حسی، چگونه در میان مسلمانان و در بستر دین، به کار رفته است و با چه چالشها و مجادلاتی روبهرو بوده است؟ کنشها و گفتمانهای امروزی مسلمانان در باب حسورزی دینی، چه پیوندی با پیشینههای تاریخی خود دارد؟
این کتاب، با تحلیل نمونههایی از حوزههای تصوف معاصر و سنت وعظ و خطابه در میان مسلمانان، به کاوش در این مسئله میپردازد که حواس چگونه در عرصه دینورزی مسلمانان به کار گرفته شده و چه مناقشههایی برانگیخته است. اثر حاضر، با بهرهگیری از دستاوردهای پژوهشی در قلمروهای اسلامشناسی، انسانشناسی اسلام، تجسم مادی دین، و حسپژوهی، طیف گستردهای از منابع، از جمله مکتوبات عالمان و متفکران دینی مسلمان، دادههای مردمنگارانه، و همچنین ضبطهای صوتی و تصویری را واکاوی میکند.
این اثر، با تمرکز بر بافتار جوامع غربی، رویکردی نوآورانه پیش مینهد و شیوههای دینورزی مسلمانان در غرب را در کانون توجه خود قرار میدهد. نویسنده در این کتاب، با تلفیق پژوهشهای پیشین و تحلیلهای بدیع و ژرفنگر خود، چشماندازی نو به سنت اسلامی، دینورزی و مقوله حواس میگشاید.
فهرست مطالب
مقدمه
۱) تقرب به خدا
۲) وساطت محمد
۳) ادراک اولیاء
۴) آوا، کلام، استماع
سخن پایانی
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
🔺حس اسلام: جاذبه و دافعهی حواس در دینورزی مسلمانان
🔺 Sensing Islam: Engaging and Contesting the Senses in Muslim Religiosity
👈🏻 نویسنده: Simon Stjernholm
👈🏻 ناشر: Bloomsbury
👈🏻 سال انتشار : (2025)
👈🏻شابک: 9781350324138
معرفی ناشر
کنشها و انگارههای مربوط به ادراک حسی، چگونه در میان مسلمانان و در بستر دین، به کار رفته است و با چه چالشها و مجادلاتی روبهرو بوده است؟ کنشها و گفتمانهای امروزی مسلمانان در باب حسورزی دینی، چه پیوندی با پیشینههای تاریخی خود دارد؟
این کتاب، با تحلیل نمونههایی از حوزههای تصوف معاصر و سنت وعظ و خطابه در میان مسلمانان، به کاوش در این مسئله میپردازد که حواس چگونه در عرصه دینورزی مسلمانان به کار گرفته شده و چه مناقشههایی برانگیخته است. اثر حاضر، با بهرهگیری از دستاوردهای پژوهشی در قلمروهای اسلامشناسی، انسانشناسی اسلام، تجسم مادی دین، و حسپژوهی، طیف گستردهای از منابع، از جمله مکتوبات عالمان و متفکران دینی مسلمان، دادههای مردمنگارانه، و همچنین ضبطهای صوتی و تصویری را واکاوی میکند.
این اثر، با تمرکز بر بافتار جوامع غربی، رویکردی نوآورانه پیش مینهد و شیوههای دینورزی مسلمانان در غرب را در کانون توجه خود قرار میدهد. نویسنده در این کتاب، با تلفیق پژوهشهای پیشین و تحلیلهای بدیع و ژرفنگر خود، چشماندازی نو به سنت اسلامی، دینورزی و مقوله حواس میگشاید.
فهرست مطالب
مقدمه
۱) تقرب به خدا
۲) وساطت محمد
۳) ادراک اولیاء
۴) آوا، کلام، استماع
سخن پایانی
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
حس اسلام: جاذبه و دافعهی حواس در دینورزی مسلمانان - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
کنشها و انگارههای مربوط به ادراک حسی، چگونه در میان مسلمانان و در بستر دین، به کار رفته است و با چه چالشها و مجادلاتی روبهرو بوده است؟ کنشها و گفتمانهای امروزی مسلمانان در باب حسورزی دینی، چه پیوندی با پیشینههای تاریخی خود دارد؟ این کتاب، با تحلیل…
Forwarded from یادداشتهایِ دکتر بابک زمانی
به مناسبت سالگرد دوم خرداد
دوم خرداد
دوم خرداد ٧٦ اولين تلنگر جامعه مدني ايران بِه حكومت بود . تلنگري سياسي كه بعدها معلوم شد از مردمي ناآشنا با سياست بعيد بوده است . جامعه مدني ايران به مجرد مشاهده كوچكترين شكاف در هيات حاكمه بِه شكلي خود جوش و سراسري اقدام بِه حمايت از جناحي كرد كه بنظر ميرسيد - ابتدا تنها بِه نظر ميرسيد - با سياست هاي هسته قدرت در تضاد يا تخالف است و سمت و سوي مخالفتش حداقلي از رويكرد عقل گرايانه دارد و تنها اندكي مطابق اميال مردم است . جامعه مدني ايران ناخودآگاه دست بِه صحيح ترين تاكتيك سياسي زِد. در حالي كه شانزده سال جنگ و سكوت سياسي اعمال سياست توسط بخش هاي مختلف مردم را به قهقرا بوده بود و مردم عملا هيچ تشكل و نماينده اي در مقابل حكومت نداشتند . در حالي كه سيستم ليمبيك *كشور در رخوت و سكوتي عميق فرو رفته بود ضمير ناخودآگاه جامعه ارزش اين لحظه طلايي را در يافت و موثر ترين ضربه را در زماني كه "تاب " ** به بالاترين ارتفاع خود رسيده بود وارد كرد . تاثير عميق اين حركت با بيست ميليون جمعيتي كه سيل آسا بِه صندوق هاي راي شتافتند يك انتخابات فرمايشي را تبديل بِه يك رفراندم ملي كرد . ضربه ملي چنان سنگين بود كه شكاف در ميان طبقه حاكمه در همان ماه هاي اول عميق وعميق ترشد . زاويه جناحي كه تنها اندكي با حكومت تغيير گفتمان داشت بر اثر اين ضربه هرچه بيشتر شد . بسياري از كارگزاراني كه تا ديروز چرخ هاي سيستم را اداره ميكردند تحت تاثير هسته هاي صادقانه وجودشان هرروز تغيير بيشتري در خود احساس ميكردند . به نظر ميرسيد متوجه مسيوليت اخلاقي خود شده اند . بعلاوه لكه عسل قدرت هر روز مورچگان بيشتر ي را جذب خود ميكرد . تركيبي از قدرت طلبي و اصلاح طلبي البته شايع تر بود .كارگزاران كمپين انتخاباتي اي كه تحت اقبالي سيل آسا قرار گرفته بودند هيچگاه قادر بِه درك اين واكنش تاريخي ملت و ريشه هاي دگرديسي درون خود نشدند . برخي خود را مبتكر اين تغيير تصور ميكردند . نميدانستند بر زورقي سست دستخوش امواج خروشان اقيانوس سوارند . اما در هر حال انها ديگر ادم هاي قبلي نبودند و نميتوانستند باشند . اين شروع يك دگر ديسي چند ده ساله بود كه تا امروز در درون آن افراد و تعداد هرچه بيشتري از افرادي كه از حكومت فرو ميريزند رخ ميدهد . مثل هميشه تاريخ . رهبر اصلاحات و دستيارانش چند سال بعد ديگر همان افراد قبل از دوم خرداد نبودند نماد پوسته ريزي كشور از ارمانگرايي چند ده ساله شده بودند و با صداقت تغييرات درون خود را بِه نمايش ميگذاشتند . اما اين صداقت در برابر سرسختي و حذاقت قدرت تنها سنگفرش جهنمي بود كه بِه دنبال و با نقاب بلاهت رخ نمود .
بِه سرعت معلوم شد كار سياست تكنولوژي اي بسيار پيچيده تر از يك واكنش ملي ميليوني است . هسته قدرت كه مدت كوتاهي كنترل و اراده خود را از دست داده بود توانست با تدبير و اعتماد بِه نفس كم نظيري بتدريج خود را احيا كند و نه تنها اين حتي توانست بحران پيش آمده را به بيان خود تبديل بِه فرصت كند . گروه مقابل كه تنها ميوه چين يكً حركت ملي ناخودآگاه شده بود و نه بهره مند از يك سياستمداري هوشمندانه ، بدون شناخت از ساختار قدرت واقعي كشور و با تكيه بر نتيجه انتخابات كه تنها يكي از اركان قدرت در كشور است به تركتازي سرمستانه اي پرداخت كه بِه تخريب نيروي سياسي اش منجر شد . هسته قدرت آهسته آهسته و با هوشياري توانست ابتدا اعتماد بِه نفس خود و متحدين نزديكش را احيا كند و مانع ريزش حياتي ترين حلقه پيرامون خود گردد . اولين كار اين بود كه در پاسخ ملتي كه با استفاده از يك انتخابات گفته بود " ما هستيم " بر در و ديوار نوشت "ما هم هستيم " و بلافاصله بعد از آن در محدود ترين ، هوشيارانه ترين تحسين آميز ترين و حساب شده ترين "ترميدور "تاريخ ، كشور و سياستمداران متكي بِه ناخودآگاهي را در نوعي فلج سياسي فرو بود . انها را وادار كرد بِه كنشي غير قانوني با ساختار هايي كه توان رفتار قانوني نداشتند پاسخ قانوني بدهد و با افشا و بحث پيرامون اين ترميدور اهداف اين ترميدور را كه تنها ترور وسيع اجتماعي است و نه چيز ديگر فراگير تر كند . آنگاه با سياست ماهرانه مين و خندق خيل عظيم افراد صادق يا محاسبه گري را كه هرروز بِه خَيل اصلاح طلبان افزوده ميشدند در گير مسايل انحرافي مين ها و خندق هاي اطراف قلعه و درگير نزاع با يكديگر كرد تا قلعه از گزند مصون بماند .
جامعه مدني نوپاي ايران كه با آن واكنش ناخودآگاه توانسته بود شاهكاري سياسي را بِه نمايش بگذارد خودآگاهي نياموخته ، بي تدبير و عجول داشت . توان و ساختار لازم براي نقد و حمايت از گروهي كه خود بِه قدرت رسانده بود را نداشت و بِه يكباره طرد و نفي كرده بِه سياست قهر واجتناب رو مي آورد .قادر نبود بِه اجماعي ملي بر سر درخواست هايي جزيي دست يابد .
دوم خرداد
دوم خرداد ٧٦ اولين تلنگر جامعه مدني ايران بِه حكومت بود . تلنگري سياسي كه بعدها معلوم شد از مردمي ناآشنا با سياست بعيد بوده است . جامعه مدني ايران به مجرد مشاهده كوچكترين شكاف در هيات حاكمه بِه شكلي خود جوش و سراسري اقدام بِه حمايت از جناحي كرد كه بنظر ميرسيد - ابتدا تنها بِه نظر ميرسيد - با سياست هاي هسته قدرت در تضاد يا تخالف است و سمت و سوي مخالفتش حداقلي از رويكرد عقل گرايانه دارد و تنها اندكي مطابق اميال مردم است . جامعه مدني ايران ناخودآگاه دست بِه صحيح ترين تاكتيك سياسي زِد. در حالي كه شانزده سال جنگ و سكوت سياسي اعمال سياست توسط بخش هاي مختلف مردم را به قهقرا بوده بود و مردم عملا هيچ تشكل و نماينده اي در مقابل حكومت نداشتند . در حالي كه سيستم ليمبيك *كشور در رخوت و سكوتي عميق فرو رفته بود ضمير ناخودآگاه جامعه ارزش اين لحظه طلايي را در يافت و موثر ترين ضربه را در زماني كه "تاب " ** به بالاترين ارتفاع خود رسيده بود وارد كرد . تاثير عميق اين حركت با بيست ميليون جمعيتي كه سيل آسا بِه صندوق هاي راي شتافتند يك انتخابات فرمايشي را تبديل بِه يك رفراندم ملي كرد . ضربه ملي چنان سنگين بود كه شكاف در ميان طبقه حاكمه در همان ماه هاي اول عميق وعميق ترشد . زاويه جناحي كه تنها اندكي با حكومت تغيير گفتمان داشت بر اثر اين ضربه هرچه بيشتر شد . بسياري از كارگزاراني كه تا ديروز چرخ هاي سيستم را اداره ميكردند تحت تاثير هسته هاي صادقانه وجودشان هرروز تغيير بيشتري در خود احساس ميكردند . به نظر ميرسيد متوجه مسيوليت اخلاقي خود شده اند . بعلاوه لكه عسل قدرت هر روز مورچگان بيشتر ي را جذب خود ميكرد . تركيبي از قدرت طلبي و اصلاح طلبي البته شايع تر بود .كارگزاران كمپين انتخاباتي اي كه تحت اقبالي سيل آسا قرار گرفته بودند هيچگاه قادر بِه درك اين واكنش تاريخي ملت و ريشه هاي دگرديسي درون خود نشدند . برخي خود را مبتكر اين تغيير تصور ميكردند . نميدانستند بر زورقي سست دستخوش امواج خروشان اقيانوس سوارند . اما در هر حال انها ديگر ادم هاي قبلي نبودند و نميتوانستند باشند . اين شروع يك دگر ديسي چند ده ساله بود كه تا امروز در درون آن افراد و تعداد هرچه بيشتري از افرادي كه از حكومت فرو ميريزند رخ ميدهد . مثل هميشه تاريخ . رهبر اصلاحات و دستيارانش چند سال بعد ديگر همان افراد قبل از دوم خرداد نبودند نماد پوسته ريزي كشور از ارمانگرايي چند ده ساله شده بودند و با صداقت تغييرات درون خود را بِه نمايش ميگذاشتند . اما اين صداقت در برابر سرسختي و حذاقت قدرت تنها سنگفرش جهنمي بود كه بِه دنبال و با نقاب بلاهت رخ نمود .
بِه سرعت معلوم شد كار سياست تكنولوژي اي بسيار پيچيده تر از يك واكنش ملي ميليوني است . هسته قدرت كه مدت كوتاهي كنترل و اراده خود را از دست داده بود توانست با تدبير و اعتماد بِه نفس كم نظيري بتدريج خود را احيا كند و نه تنها اين حتي توانست بحران پيش آمده را به بيان خود تبديل بِه فرصت كند . گروه مقابل كه تنها ميوه چين يكً حركت ملي ناخودآگاه شده بود و نه بهره مند از يك سياستمداري هوشمندانه ، بدون شناخت از ساختار قدرت واقعي كشور و با تكيه بر نتيجه انتخابات كه تنها يكي از اركان قدرت در كشور است به تركتازي سرمستانه اي پرداخت كه بِه تخريب نيروي سياسي اش منجر شد . هسته قدرت آهسته آهسته و با هوشياري توانست ابتدا اعتماد بِه نفس خود و متحدين نزديكش را احيا كند و مانع ريزش حياتي ترين حلقه پيرامون خود گردد . اولين كار اين بود كه در پاسخ ملتي كه با استفاده از يك انتخابات گفته بود " ما هستيم " بر در و ديوار نوشت "ما هم هستيم " و بلافاصله بعد از آن در محدود ترين ، هوشيارانه ترين تحسين آميز ترين و حساب شده ترين "ترميدور "تاريخ ، كشور و سياستمداران متكي بِه ناخودآگاهي را در نوعي فلج سياسي فرو بود . انها را وادار كرد بِه كنشي غير قانوني با ساختار هايي كه توان رفتار قانوني نداشتند پاسخ قانوني بدهد و با افشا و بحث پيرامون اين ترميدور اهداف اين ترميدور را كه تنها ترور وسيع اجتماعي است و نه چيز ديگر فراگير تر كند . آنگاه با سياست ماهرانه مين و خندق خيل عظيم افراد صادق يا محاسبه گري را كه هرروز بِه خَيل اصلاح طلبان افزوده ميشدند در گير مسايل انحرافي مين ها و خندق هاي اطراف قلعه و درگير نزاع با يكديگر كرد تا قلعه از گزند مصون بماند .
جامعه مدني نوپاي ايران كه با آن واكنش ناخودآگاه توانسته بود شاهكاري سياسي را بِه نمايش بگذارد خودآگاهي نياموخته ، بي تدبير و عجول داشت . توان و ساختار لازم براي نقد و حمايت از گروهي كه خود بِه قدرت رسانده بود را نداشت و بِه يكباره طرد و نفي كرده بِه سياست قهر واجتناب رو مي آورد .قادر نبود بِه اجماعي ملي بر سر درخواست هايي جزيي دست يابد .
Telegram
یادداشتهایِ دکتر بابک زمانی
اين كانال برای بازنشرِ يادداشتهای منتشرشدهام تأسيس شده است.
Forwarded from یادداشتهایِ دکتر بابک زمانی
اجماع ملي ميليوني بِه شكلي متشكل و خودآگاه حول خواسته هايي مشخص ، اساسي ولو بسيارمحدود همان رفتار ملي و ميليوني اي است كه ذره ذره باعث تغييرات واقعي شده پايه هاي قدرت لجام گسيخته را به نحوي ميلرزاند كه منجر بِه يك لجام گسيختگي ديگر نشود . اين اجماع و اين رفتار به عنوان طريقي كه هُم دستاورد دارد و هم تمريني است براي دستاوردهاي بيشتر همان چيزي است كه بيش از هر چيز ديگري قدرت را ميهراساند . او بِه لطائف الحيل مانع آن ميشود . او مقابله با افراط و خشونت را بيشتر ميپسندد . جامعه مدني ايران با اين همه شواهد هنوز نتوانسته اين واقعيت را دريابد كه انسانها و شخصيت ها محصول تاريخ و اوضاع هستند و نه بر عكس ! درك نميكند كه حركت هاي مدني ملي و ميليوني هستند كه تغييرات شگرف در افراد ايجاد ميكنند و با كمك اين تغييرات در افراد و شخصيت هااست كه ميتوانند ساختار و سازمان هاي لازم-با بيشترين بهره از نهاد هاي مدني وقانوني موجود - براي تغييرات اجتماعي بيشتر در آينده را رقم بزنند . اساسا جامعه مدني ايران ضرورت سازمان ، وً نه فرد را براي تغييرات درك نميكند . با عدم درك اين نكات ساده است كه افراد را بِه صرف گذشته اي طرد ميكنند و بدتر از آن ، در اجماع با يكديگر هم بِه دنبال خلوص و يكر نگي هستند . كوررنگي را بِه عنوان مزمن ترين سرطان سياسي تداوم ميبخشند . سال هاست كه جامعه مدني ايران نتوانسته خود آگاه بِه رفتاري كه ناخود آگاه در دوم خرداد دست زِد اقدام كند . شاهديم بيشترين اعتراضات براي بديهي ترين حقوق ،كه بِه شكل اسم رمز حكومت درآمده ، بِه دليل ناپختگي سياسي در جامعه مدني ايران بِه نتيجه نميرسد .حكومت ارزش نمادها وتغييرات نمادين آنها را در سياست واقتدار ميفهمد اما خود آگاه جامعه مدني خير ! در خيل عظيم جامعه مدني ايران هوشمندي راهبردي براي تلاش ميليوني در جهت تغييرات پلكاني بِه شدت واقعي اما جزيي و مشخص و كاملا مسالمت آميز كه بي ترديد بِه تغيير سپهر سياسي كشور خواهد انجاميد ، وجود ندارد .
يك بار ديگر سالگرد دوم خرداد باشكوه فرا رسيد آن هم در شرايطي كه به نظر ميرسد حكومت يا بخش هايي از حكومت لزوم تجديد نظر در بسياري از اصول خود را پذيرفته باشد . آيا جامعه ايراني ٢٨ سال بعد از آن دوم خرداد ضرورت ايستادن با پاي خود بر زمين سخت واقعيات و اهميت تغييرات تدريجي اما واقعي و جدي را خواهد آموخت ؟
https://www.tg-me.com/bzyad
يك بار ديگر سالگرد دوم خرداد باشكوه فرا رسيد آن هم در شرايطي كه به نظر ميرسد حكومت يا بخش هايي از حكومت لزوم تجديد نظر در بسياري از اصول خود را پذيرفته باشد . آيا جامعه ايراني ٢٨ سال بعد از آن دوم خرداد ضرورت ايستادن با پاي خود بر زمين سخت واقعيات و اهميت تغييرات تدريجي اما واقعي و جدي را خواهد آموخت ؟
https://www.tg-me.com/bzyad
Telegram
یادداشتهایِ دکتر بابک زمانی
اين كانال برای بازنشرِ يادداشتهای منتشرشدهام تأسيس شده است.
🔷 عبدالله مومنی :
📌به بهانه تقدیر از مهدی محمودیان از همکاری نوشتن فیلمنامه یک تصادف ساده #جعفر_پناهی در جشنواره کن
🔹 #مهدی_محمودیان کنشگری که نامش با دفاع از حقوق شهروندی و حقوق بشر گره خورده است .
🔹ایستادگی, حقیقتجویی و دفاع بیامان از حقوق بشر #مهدی_محمودیان،،سالهاست که طعم تلخ زندان را به جان خریده و با این حال، هرگز از آرمانهای انسانی و آزادیخواهانه دست نکشیده است.
🔹مهدی از حامیان سرسخت جنبش سبز بود که در پی اعتراضات سال ۱۳۸۸ و افشاگریهایش دربارهی فجایع بازداشتگاه کهریزک، به یکی از چهرههای برجستهی مبارزه با استبداد و نقض حقوق بشر بدل شد.
🔹 نوع کنشگری مهدی محمودیان که با ایستادگی، حقیقتجویی و دفاع بیامان از حقوق شهروندی و حقوق بشر، گره خورده است و سالهاست که طعم تلخ زندان را به جان خریده، اما هرگز از آرمانهای انسانی و آزادیخواهانهاش عقب ننشسته است،بسیار ارزشمند و قابل اتکاست.
🔹مهدی از حامیان سرسخت جنبش سبز است که در پی اعتراضات سال ۱۳۸۸ و افشاگریهای شجاعانهاش دربارهی فجایع بازداشتگاه کهریزک، به یکی از چهرههای برجستهی مبارزه با خفقان و انسداد سیاسی و نقض حقوق بشر بدل شد.
محمودیان، با دغدغهی آزادی و عدالت، بارها بهای سنگین سخن گفتن از حقیقت را با زندانهای طولانی و فشارهای بیامان پرداخته، اما روحیهی شجاعانه و شکستناپذیرش، او را به کنشگری ارزشمند در افشاگری بر علیه تاریکخانههای ستم و فساد تبدیل کرده است.
🔹محمودیان، که سالها در بندهای اوین و رجاییشهر محبوس بود، نه تنها در برابر سختیهای زندان سر خم نکرد، بلکه با نامههای سرگشاده و افشاگریهایش، صدای مظلومان و قربانیان سرکوب را به گوش همگان رساند. تعهد مهدی به حقیقت و آزادی، حتی در بدترین شرایط، نشاندهندهی عمق دغدغهاش برای حقوق بشر و رهایی ایران از چنگال استبداد است.
🔹محمودیان، با فعالیتهای رسانهای و حضور مؤثرش در فضای عمومی، همواره کوشیده تا آگاهی جمعی را نسبت به فساد سیاسی و انسداد حاکم بر کشور و نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران بالا ببرد و نوری بر زوایای پنهان ظلم بتاباند.
در روزهای آزادیاش پس از آخرین بازداشت، محمودیان با راهاندازی استودیو پات، گامی بلند در مسیر روشنگری و آگاهیبخشی برداشت. این استودیو، که بهسان تریبونی برای محذوفین و بیصدایان جامعه بود، فضایی برای به رسمیت شناختن صداهای متنوع منتقدان و مخالفان حکومت فراهم کرد و گفتوگویی سازنده میان طیفهای گوناگون سیاسی و روشنفکری را ترویج داد.
🔹 #استودیو_پات، رسانهای متعلق به عموم کسانی بود که در رسانههای حکومتی و قدرتسالار جایی نداشتند.
محمودیان با این ابتکار، نه تنها در مسیر آگاهیبخشی گام برداشت، بلکه به تقویت پیوندهای اجتماعی برای تغییر دموکراتیک یاری رساند. اما این حضور مؤثر و تحولآفرین، از سوی محافل امنیتی تاب نیاورد.
بازداشت دوبارهی او و پلمب استودیو پات، گواهی است بر هراس استبداد از صدای حقیقت و آزادی بیان.
با این حال، خاموش کردن این رسانه، نتوانست در ارادهی محمودیان کمترین تزلزلی ایجاد نماید؛
او همچنان یکی از نمادهای مقاومت است که در برابر سرکوب سر خم نمیکند.
🔹محمودیان، با تجربه های متمادی تحمل حبس در طی ۱۵ سال گذشته در هر بار بازگشت به زندان، با هر اعتصاب و هر فریاد، به ما یادآوری میکند که آزادی، جز با پایداری و بهای سنگین به دست نمیآید.
مهدی در برابر ستم ایستاده، نه برای خود، بلکه برای ایرانی که در آن هیچکس به جرم بیان عقیده یا دفاع از حق، اسیر نباشد.
آیندهی آزادی ایران، در دستان هزینه پردازان و فعالان شجاع مدنی و امثال مهدی محمودیان و همهی آزادیخواهانی است که هیچ دغدغهای جز اعتلای ایران و رهایی از وضعیت ستم و نابرابری ندارند.
🔹مهدی از آن دست کنشگران است که قلبهایشان برای آزادی ایران میتپد و با گامهایشان بدنبال پیدا نمودن راهی برای تغییر و هموار کردن مسیر خواست مردمی و دموکراتیک هستند.
🔹 به امید روزی که ایران، در سایهی آزادی و عدالت، نفسی تازه بکشد و هیچ صدایی در بند نماند.
به امید آزادی ایران
@MahmoudianMeh
📌به بهانه تقدیر از مهدی محمودیان از همکاری نوشتن فیلمنامه یک تصادف ساده #جعفر_پناهی در جشنواره کن
🔹 #مهدی_محمودیان کنشگری که نامش با دفاع از حقوق شهروندی و حقوق بشر گره خورده است .
🔹ایستادگی, حقیقتجویی و دفاع بیامان از حقوق بشر #مهدی_محمودیان،،سالهاست که طعم تلخ زندان را به جان خریده و با این حال، هرگز از آرمانهای انسانی و آزادیخواهانه دست نکشیده است.
🔹مهدی از حامیان سرسخت جنبش سبز بود که در پی اعتراضات سال ۱۳۸۸ و افشاگریهایش دربارهی فجایع بازداشتگاه کهریزک، به یکی از چهرههای برجستهی مبارزه با استبداد و نقض حقوق بشر بدل شد.
🔹 نوع کنشگری مهدی محمودیان که با ایستادگی، حقیقتجویی و دفاع بیامان از حقوق شهروندی و حقوق بشر، گره خورده است و سالهاست که طعم تلخ زندان را به جان خریده، اما هرگز از آرمانهای انسانی و آزادیخواهانهاش عقب ننشسته است،بسیار ارزشمند و قابل اتکاست.
🔹مهدی از حامیان سرسخت جنبش سبز است که در پی اعتراضات سال ۱۳۸۸ و افشاگریهای شجاعانهاش دربارهی فجایع بازداشتگاه کهریزک، به یکی از چهرههای برجستهی مبارزه با خفقان و انسداد سیاسی و نقض حقوق بشر بدل شد.
محمودیان، با دغدغهی آزادی و عدالت، بارها بهای سنگین سخن گفتن از حقیقت را با زندانهای طولانی و فشارهای بیامان پرداخته، اما روحیهی شجاعانه و شکستناپذیرش، او را به کنشگری ارزشمند در افشاگری بر علیه تاریکخانههای ستم و فساد تبدیل کرده است.
🔹محمودیان، که سالها در بندهای اوین و رجاییشهر محبوس بود، نه تنها در برابر سختیهای زندان سر خم نکرد، بلکه با نامههای سرگشاده و افشاگریهایش، صدای مظلومان و قربانیان سرکوب را به گوش همگان رساند. تعهد مهدی به حقیقت و آزادی، حتی در بدترین شرایط، نشاندهندهی عمق دغدغهاش برای حقوق بشر و رهایی ایران از چنگال استبداد است.
🔹محمودیان، با فعالیتهای رسانهای و حضور مؤثرش در فضای عمومی، همواره کوشیده تا آگاهی جمعی را نسبت به فساد سیاسی و انسداد حاکم بر کشور و نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران بالا ببرد و نوری بر زوایای پنهان ظلم بتاباند.
در روزهای آزادیاش پس از آخرین بازداشت، محمودیان با راهاندازی استودیو پات، گامی بلند در مسیر روشنگری و آگاهیبخشی برداشت. این استودیو، که بهسان تریبونی برای محذوفین و بیصدایان جامعه بود، فضایی برای به رسمیت شناختن صداهای متنوع منتقدان و مخالفان حکومت فراهم کرد و گفتوگویی سازنده میان طیفهای گوناگون سیاسی و روشنفکری را ترویج داد.
🔹 #استودیو_پات، رسانهای متعلق به عموم کسانی بود که در رسانههای حکومتی و قدرتسالار جایی نداشتند.
محمودیان با این ابتکار، نه تنها در مسیر آگاهیبخشی گام برداشت، بلکه به تقویت پیوندهای اجتماعی برای تغییر دموکراتیک یاری رساند. اما این حضور مؤثر و تحولآفرین، از سوی محافل امنیتی تاب نیاورد.
بازداشت دوبارهی او و پلمب استودیو پات، گواهی است بر هراس استبداد از صدای حقیقت و آزادی بیان.
با این حال، خاموش کردن این رسانه، نتوانست در ارادهی محمودیان کمترین تزلزلی ایجاد نماید؛
او همچنان یکی از نمادهای مقاومت است که در برابر سرکوب سر خم نمیکند.
🔹محمودیان، با تجربه های متمادی تحمل حبس در طی ۱۵ سال گذشته در هر بار بازگشت به زندان، با هر اعتصاب و هر فریاد، به ما یادآوری میکند که آزادی، جز با پایداری و بهای سنگین به دست نمیآید.
مهدی در برابر ستم ایستاده، نه برای خود، بلکه برای ایرانی که در آن هیچکس به جرم بیان عقیده یا دفاع از حق، اسیر نباشد.
آیندهی آزادی ایران، در دستان هزینه پردازان و فعالان شجاع مدنی و امثال مهدی محمودیان و همهی آزادیخواهانی است که هیچ دغدغهای جز اعتلای ایران و رهایی از وضعیت ستم و نابرابری ندارند.
🔹مهدی از آن دست کنشگران است که قلبهایشان برای آزادی ایران میتپد و با گامهایشان بدنبال پیدا نمودن راهی برای تغییر و هموار کردن مسیر خواست مردمی و دموکراتیک هستند.
🔹 به امید روزی که ایران، در سایهی آزادی و عدالت، نفسی تازه بکشد و هیچ صدایی در بند نماند.
به امید آزادی ایران
@MahmoudianMeh
Forwarded from ایران فردا
🔴در اهمیت حالات و مقامات سعید مدنی
🔷عزیز قاسمزاده
@iranfardamag
▪️دکتر سعید مدنی امروز به یکی از نمادهای برجستگی مقاومت تبدیل شده است.این حجم از مقاومت و سابقه زندان های متعدد از ۷۹ و پس از ۸۸ و از ۱۴۰۱ به این سو در کنار محرومیت های اجتماعی از جمله تدریس در دانشگاه را وقتی در کنار پژوهش های انجام شده او و آثار متعددش قرار می دهیم، شگفت انگیز می نماید که چگونه کسی بتواند یک آکادمسین و پژوهشگری درجه یک در چند حوزه مختلف جامعه شناسی باشد و در عین حال به لحاظ وجودی تا این حجم از ایستادگی و مقاومت را در خود زنده نگه داشته باشد؟ جمع میان این دو به ندرت اتفاق می افتد.باور کردنی نیست حاکمیتی با پژوهشگری در این سطح متعالی،این همه مجازات و محرومیت و زندان و تبعید را تجویز کرده باشد.شاید برای ارزیابی معدل حکمرانی در کشور تنها سرنوشت سعید مدنی کفایت کند تا ما را به این نتیجه عینی برساند چگونه امروز در این باتلاق گرفتار آمده ایم.از سوی دیگر به رغم اینکه دست کم از ۷۹ تا کنون سعید مدنی بارها تجربه زندان و آن هم زندان های طولانی را داشته است،چگونه توانسته در حوزه های مختلف اجتماعی پژوهش هایی درجه اول تولید کند که به عنوان مرجع و منبع بتوان بدان استناد کرد.
🔸مظاهرات سلیمیه،جنبش های اجتماعی و امید،علیه اعدام،علیه خشونت ، جامعه مدنی و کرونا ،جامعهشناسی روسپیگری،وضعیت توسعه انسانی در ایران و دموکراتیزاسیون، ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران ، بررسی آسیبهای اجتماعی روسپیگری،خشونت علیه کودکان در ایران، جماعتگرایی و برنامههای جماعت محور، اعتیاد در ایران،آسیبشناسی حقوق کودکان در ایران، روانشناسی و تغییرات اجتماعی ( ترجمه ) ،کودکآزاری در ایران و ... بخشی از آثار ارزشمند این پژوهشگر حوزه جامعه شناسی و علوم اجتماعی است.
▪️به عنوان معلمی که از معارف دکتر سعید مدنی آموخته ام مقالات ارزشمند او در تحلیل جنبش اعتراضی معلمان را یکی از سرفصل های مهم معرفتی در تبیین آن یافته ام. دکتر سعید مدنی با مطالعه اعتراضات معلمان در سال ۱۴۰۰ در یادداشتی ضمن تفکیک گونه های مختلف شکل اعتراض با دلایلی بر اعتراضات معلمان نام جنبش نهاد که محصول علل و عواملی است.وقتی نصیحت و انتقاد و پیشنهاد و اعتراض نتواند راه تغییر را به سوی سیستمی باز و هموار نماید،نهایتا مسیر به سوی شورش یا جنبش گشوده می شود.دکتر سعید مدنی در کنار شورش و جنبش با تاسی از آصف بیات از «ناجنبش» یاد می کند و آن را کنشی پراکنده با رفتارهایی یکسان و عمل محور و فاقد سازماندهی و ایدئولوژی محوری می داند.او در مقاله خود به شورش هم اشاره می کند و گرچه برخی شورش ها را مقدمه جنبش می نامد اما شورش ها را شکل اعتراض های جمعی ناگهانی می نامد.دکتر مدنی اما در بیان ویژگی جنبش با اتکا به نظریه آلن تورن و سه رکن اساسی جنبش:«هویت جنبش»«موضوع مبارزه»«چشم انداز مبارزه» تاکید می کند:در اینکه جنبش اعتراضی معلمان را سخنگوی جامعه معلمان ایران بنامیم، کمترین تردیدی را نباید روا دانست.
🔸یادداشت را با دو خاطره از دکتر مدنی به پایان می برم نخست روز تشییع مهندس سحابی و لحظه ای که مرحوم هاله را به بیمارستان منتقل کردند و هنوز مشخص نبود سرنوشت او به چه سرانجام تراژیکی هم زمان با تشییع پدر انجامیده است. موتور سوران رژه می رفتند. دکتر هاشم آغاجری رسید و دکتر مدنی زد زیر گریه و گفت:« می بینی آقای دکتر مظلومیت مهندس سحابی رو» خاطره دوم به اسفند ۹۷ بر می گردد که قرار بود به اتفاق معلمانی برای رضایت و گذشتن از قصاص به یکی از توابع کازرون برویم دکتر مدنی به همراه دکتر عبدالفتاح سلطانی هم از تهران تشریف آوردند چقدر دکتر مدنی از تجربیات عینی خود در این زمینه گفتند که با تمامی خانواده هایی که پیش از قصاص صحبت کردند که مصر به اعدام بودند اما پس از آن اکثریتشان دچار پشیمانی شدند او این تجربه را در قالب کتاب در آورده بود. هرچند متاسفانه در نهایت ما توفیق نیافتیم اما دکتر مدنی کسی نبود که برای هدفش دچار یاس و خستگی شود او همچنان به رغم حضور در زندان ضمن شکیبایی تمام ،به همان میزان مقاومت را هم در اوج دارد.جامعه ایرانی از بودن پژوهشگران عالی مقداری چون دکتر مدنی در زندان آسیب های جبران ناپذیری را تحمل می کند.
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#عزیز_قاسمزاده
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔷عزیز قاسمزاده
@iranfardamag
▪️دکتر سعید مدنی امروز به یکی از نمادهای برجستگی مقاومت تبدیل شده است.این حجم از مقاومت و سابقه زندان های متعدد از ۷۹ و پس از ۸۸ و از ۱۴۰۱ به این سو در کنار محرومیت های اجتماعی از جمله تدریس در دانشگاه را وقتی در کنار پژوهش های انجام شده او و آثار متعددش قرار می دهیم، شگفت انگیز می نماید که چگونه کسی بتواند یک آکادمسین و پژوهشگری درجه یک در چند حوزه مختلف جامعه شناسی باشد و در عین حال به لحاظ وجودی تا این حجم از ایستادگی و مقاومت را در خود زنده نگه داشته باشد؟ جمع میان این دو به ندرت اتفاق می افتد.باور کردنی نیست حاکمیتی با پژوهشگری در این سطح متعالی،این همه مجازات و محرومیت و زندان و تبعید را تجویز کرده باشد.شاید برای ارزیابی معدل حکمرانی در کشور تنها سرنوشت سعید مدنی کفایت کند تا ما را به این نتیجه عینی برساند چگونه امروز در این باتلاق گرفتار آمده ایم.از سوی دیگر به رغم اینکه دست کم از ۷۹ تا کنون سعید مدنی بارها تجربه زندان و آن هم زندان های طولانی را داشته است،چگونه توانسته در حوزه های مختلف اجتماعی پژوهش هایی درجه اول تولید کند که به عنوان مرجع و منبع بتوان بدان استناد کرد.
🔸مظاهرات سلیمیه،جنبش های اجتماعی و امید،علیه اعدام،علیه خشونت ، جامعه مدنی و کرونا ،جامعهشناسی روسپیگری،وضعیت توسعه انسانی در ایران و دموکراتیزاسیون، ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران ، بررسی آسیبهای اجتماعی روسپیگری،خشونت علیه کودکان در ایران، جماعتگرایی و برنامههای جماعت محور، اعتیاد در ایران،آسیبشناسی حقوق کودکان در ایران، روانشناسی و تغییرات اجتماعی ( ترجمه ) ،کودکآزاری در ایران و ... بخشی از آثار ارزشمند این پژوهشگر حوزه جامعه شناسی و علوم اجتماعی است.
▪️به عنوان معلمی که از معارف دکتر سعید مدنی آموخته ام مقالات ارزشمند او در تحلیل جنبش اعتراضی معلمان را یکی از سرفصل های مهم معرفتی در تبیین آن یافته ام. دکتر سعید مدنی با مطالعه اعتراضات معلمان در سال ۱۴۰۰ در یادداشتی ضمن تفکیک گونه های مختلف شکل اعتراض با دلایلی بر اعتراضات معلمان نام جنبش نهاد که محصول علل و عواملی است.وقتی نصیحت و انتقاد و پیشنهاد و اعتراض نتواند راه تغییر را به سوی سیستمی باز و هموار نماید،نهایتا مسیر به سوی شورش یا جنبش گشوده می شود.دکتر سعید مدنی در کنار شورش و جنبش با تاسی از آصف بیات از «ناجنبش» یاد می کند و آن را کنشی پراکنده با رفتارهایی یکسان و عمل محور و فاقد سازماندهی و ایدئولوژی محوری می داند.او در مقاله خود به شورش هم اشاره می کند و گرچه برخی شورش ها را مقدمه جنبش می نامد اما شورش ها را شکل اعتراض های جمعی ناگهانی می نامد.دکتر مدنی اما در بیان ویژگی جنبش با اتکا به نظریه آلن تورن و سه رکن اساسی جنبش:«هویت جنبش»«موضوع مبارزه»«چشم انداز مبارزه» تاکید می کند:در اینکه جنبش اعتراضی معلمان را سخنگوی جامعه معلمان ایران بنامیم، کمترین تردیدی را نباید روا دانست.
🔸یادداشت را با دو خاطره از دکتر مدنی به پایان می برم نخست روز تشییع مهندس سحابی و لحظه ای که مرحوم هاله را به بیمارستان منتقل کردند و هنوز مشخص نبود سرنوشت او به چه سرانجام تراژیکی هم زمان با تشییع پدر انجامیده است. موتور سوران رژه می رفتند. دکتر هاشم آغاجری رسید و دکتر مدنی زد زیر گریه و گفت:« می بینی آقای دکتر مظلومیت مهندس سحابی رو» خاطره دوم به اسفند ۹۷ بر می گردد که قرار بود به اتفاق معلمانی برای رضایت و گذشتن از قصاص به یکی از توابع کازرون برویم دکتر مدنی به همراه دکتر عبدالفتاح سلطانی هم از تهران تشریف آوردند چقدر دکتر مدنی از تجربیات عینی خود در این زمینه گفتند که با تمامی خانواده هایی که پیش از قصاص صحبت کردند که مصر به اعدام بودند اما پس از آن اکثریتشان دچار پشیمانی شدند او این تجربه را در قالب کتاب در آورده بود. هرچند متاسفانه در نهایت ما توفیق نیافتیم اما دکتر مدنی کسی نبود که برای هدفش دچار یاس و خستگی شود او همچنان به رغم حضور در زندان ضمن شکیبایی تمام ،به همان میزان مقاومت را هم در اوج دارد.جامعه ایرانی از بودن پژوهشگران عالی مقداری چون دکتر مدنی در زندان آسیب های جبران ناپذیری را تحمل می کند.
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#عزیز_قاسمزاده
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Forwarded from حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی (Yaser Mirdamadi)
📌افول روشنفکری و برآمدن راست افراطی 🔻در این نوشته که حدود هشت سال قبل منتشر کردم، به مناسبت بزرگداشت مرد مبارز نازنین، دکتر علیرضا رجایی، که جسم و جاناش خوش باد، به افول روشنفکری در ایران و غرب پرداختم و اینکه افول روشنفکری به برآمدن راست افراطی در ایران و غرب انجامیده است. راست افراطی در آمریکا با برآمدن ترامپ، در اروپا با برآمدن حزبهای راست و در ایران با برآمدن اپوزیسیون پهلویخواه نمود یافته است. به نظرم آمد که این داوری اکنون بسا بیش از هشت سال پیش صادق است. نسخهی پیدیاف این نوشته در فرستهی بعد میآید. آنرا اینجا روی تارنمای «زیتون» هم میتوان یافت.
سایت خبری تحلیلی زیتون
روشنفکری مسئول، قربانی عدالت تراسیماخوسی | سایت خبری تحلیلی زیتون
۱. مقدمه علیرضا رجایی (زادهی۲۸ مهر۱۳۴۱خورشیدی) دانشآموختهی دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران (موضوع تز دکترا: بسط ایدئولوژی در ایران)، فعال ملی ـ مذهبی، نویسنده و تحلیلگر، روزنامهنگار، منتقد سیاسی، زندانی سیاسی سابق و ناشر سابق را میتوان اینگونه…