🔴 بر طبل جنگ نکوبید!
✍️ رحیم قمیشی
من جنگ را با گوشت و پوست خود قبلاً لمس کردهام، برای همین اسم جنگ و بمباران و تفنگ که میآید، تمام بدنم میلرزد، من خجالت نمیکشم بگویم؛ از بمباران، از کشته شدن، از صداهای گوشخراش، میترسم.
آنهایی که جنگ را تنها در فیلمها دیدهاند، آنها که موقع جنگ ایران و عراق از دور تنها تماشاگر بودهاند، حق ندارند از راههای دور توصیه کنند کاش آتشبس نشود و نتانیاهو رژیم ایران را تغییر دهد!
مگر بمبها چشم دارند؟
مگر بمبها دل دارند!
خانه دانشمند هستهای کشورمان، دکتر صدیقی صابر را روزهای اول حمله اسرائیل در تهران بمباران کردهاند. او خوشبختانه زنده میماند، اما فرزند نوجوانش مظلومانه کشته میشود.
۱۰ روز بعد مجددا، او را در خانه پدریاش در آستانه اشرفیه هدف میگیرند و اینبار او هم به شهادت میرسد.
آخر سیستم حفاظتی و امنیتی کشوری که دانشمند هستهای خود را، پس از هدف قرار گرفته شدن بار اول، نمیتواند محافظت کند، نمیتواند ترتیبی دهد که باز شناسایی نشود، و یا اصلاً در پناهگاهی نگهداری شود، چطور میتواند از جان تکتک مردم محافظت کند!؟
یادمان نرود طرف ما در جنگ، رژیمی است که تمام پروتکلهای بینالمللی را زیر پا گذاشته و به هیچ مرجعی پاسخگو نیست. نتانیاهو همین الان به جرم نسلکشی تحت تعقیب دیوان بینالمللی دادگستری لاهه است.
او زبان چربی دارد، اما باورم نمیشود کسانی باور داشته باشند، او یک درصد هم ممکن است برای آبادی و آزادی ایران گامی بردارد؟
دوستم از درب زندان اوین مشاهداتش را برایم گفته، همهاش غیر قابل توصیف است، اینکه سربازهای وظیفه تکهتکه شده را نمیشده جمع کنند.
خانوادههای زندانیان سیاسی اوین در رنج و عذابند، که بستگانشان در چه وضعیتی هستند. اصلا زندهاند!؟
و میدانیم تنها چیزی که امروز برای بسیاری از حاکمان و اپوزیسیون مهم نیست این رنجهاست!
آنها که خارج از ایران هستند اجازه دهند مردم داخل کشور بگویند جنگ میخواهند یا نه.
اینهمه بر طبل جنگ نکوبند...
میدانم برخی تصور میکنند عملا دارم به نفع حاکمیت قلم میزنم،، اشکالی ندارد، هر قضاوتی میخواهند بکنند. اگر ما که طعم زندان نظام را چشیدهایم امروز میگوییم "نه به جنگ" آنها که در ناز و نعمتند، توصیه به جنگ نکنند.
جریاناتی که امروز نتانیاهو و ترامپ را تحریک به از سرگیری حمله میکنند جز روسیاهی چیزی عایدشان نخواهد شد.
آنها هم که در داخل زمینهسازی جنگ را میکنند، همینطور!
بیشک نظام و حاکمیت پس از خاتمه درگیری، پاسخ به پرسشهای مهمی را باید بدهد. باید پاسخگویی به مردم را به عنوان اصل مهم حکمرانی بپذیرد.
باید همه زندانیان سیاسی و عقیدتی را که با عنوان امنیتی برایشان پرونده ساخته، آزاد کند، باید فضای کشور را باز کند و از تهدید مردم و منتقدین و مخالفین دست بردارد.
باید اعتراف کند اشتباهات فراوانی داشته و در صدد جبران آنها برمیآید.
باید بپذیرد قدرت مردم بسیار بزرگتر از قدرت نتانیاهو و ترامپ است.
باید بپذیرد بیگانگان در ردههای مهم حاکمیتی نفوذ داشتهاند و نظام نمیتواند با ادعای اسلامی بودن و مقدس بودن، مسیر گذشته را ادامه بدهد و خود را خدای مردم و بری از نقد معرفی کند!
مخالفت ما با تهاجم خارجی، و محکومیت بیگانگان، هرگز تایید آنچه قبلاً وجود داشته نیست. نظامی که آسمان کشور را بهروی بیگانگان باز کرد و نتوانست خون و مال مردم را محافظت کند، در اولین فرصت باید پاسخگو شده و در صورت خواست مردم تغییرات مهمی پیدا کند. اما فعلا اصل مهم برای ما حفظ کشورمان از انهدام است، و جلوگیری از شعلهور شدن مجدد آتش جنگ است.
ما خودمان را باور داریم
کشورمان را دوست داریم
نیازی به دخالت هیچ بیگانهای نمیبینیم.
و نمیخواهیم جنگ
سرنوشت ما و کشورمان را
رقم بزند.
از کانال نویسنده
✍️ رحیم قمیشی
من جنگ را با گوشت و پوست خود قبلاً لمس کردهام، برای همین اسم جنگ و بمباران و تفنگ که میآید، تمام بدنم میلرزد، من خجالت نمیکشم بگویم؛ از بمباران، از کشته شدن، از صداهای گوشخراش، میترسم.
آنهایی که جنگ را تنها در فیلمها دیدهاند، آنها که موقع جنگ ایران و عراق از دور تنها تماشاگر بودهاند، حق ندارند از راههای دور توصیه کنند کاش آتشبس نشود و نتانیاهو رژیم ایران را تغییر دهد!
مگر بمبها چشم دارند؟
مگر بمبها دل دارند!
خانه دانشمند هستهای کشورمان، دکتر صدیقی صابر را روزهای اول حمله اسرائیل در تهران بمباران کردهاند. او خوشبختانه زنده میماند، اما فرزند نوجوانش مظلومانه کشته میشود.
۱۰ روز بعد مجددا، او را در خانه پدریاش در آستانه اشرفیه هدف میگیرند و اینبار او هم به شهادت میرسد.
آخر سیستم حفاظتی و امنیتی کشوری که دانشمند هستهای خود را، پس از هدف قرار گرفته شدن بار اول، نمیتواند محافظت کند، نمیتواند ترتیبی دهد که باز شناسایی نشود، و یا اصلاً در پناهگاهی نگهداری شود، چطور میتواند از جان تکتک مردم محافظت کند!؟
یادمان نرود طرف ما در جنگ، رژیمی است که تمام پروتکلهای بینالمللی را زیر پا گذاشته و به هیچ مرجعی پاسخگو نیست. نتانیاهو همین الان به جرم نسلکشی تحت تعقیب دیوان بینالمللی دادگستری لاهه است.
او زبان چربی دارد، اما باورم نمیشود کسانی باور داشته باشند، او یک درصد هم ممکن است برای آبادی و آزادی ایران گامی بردارد؟
دوستم از درب زندان اوین مشاهداتش را برایم گفته، همهاش غیر قابل توصیف است، اینکه سربازهای وظیفه تکهتکه شده را نمیشده جمع کنند.
خانوادههای زندانیان سیاسی اوین در رنج و عذابند، که بستگانشان در چه وضعیتی هستند. اصلا زندهاند!؟
و میدانیم تنها چیزی که امروز برای بسیاری از حاکمان و اپوزیسیون مهم نیست این رنجهاست!
آنها که خارج از ایران هستند اجازه دهند مردم داخل کشور بگویند جنگ میخواهند یا نه.
اینهمه بر طبل جنگ نکوبند...
میدانم برخی تصور میکنند عملا دارم به نفع حاکمیت قلم میزنم،، اشکالی ندارد، هر قضاوتی میخواهند بکنند. اگر ما که طعم زندان نظام را چشیدهایم امروز میگوییم "نه به جنگ" آنها که در ناز و نعمتند، توصیه به جنگ نکنند.
جریاناتی که امروز نتانیاهو و ترامپ را تحریک به از سرگیری حمله میکنند جز روسیاهی چیزی عایدشان نخواهد شد.
آنها هم که در داخل زمینهسازی جنگ را میکنند، همینطور!
بیشک نظام و حاکمیت پس از خاتمه درگیری، پاسخ به پرسشهای مهمی را باید بدهد. باید پاسخگویی به مردم را به عنوان اصل مهم حکمرانی بپذیرد.
باید همه زندانیان سیاسی و عقیدتی را که با عنوان امنیتی برایشان پرونده ساخته، آزاد کند، باید فضای کشور را باز کند و از تهدید مردم و منتقدین و مخالفین دست بردارد.
باید اعتراف کند اشتباهات فراوانی داشته و در صدد جبران آنها برمیآید.
باید بپذیرد قدرت مردم بسیار بزرگتر از قدرت نتانیاهو و ترامپ است.
باید بپذیرد بیگانگان در ردههای مهم حاکمیتی نفوذ داشتهاند و نظام نمیتواند با ادعای اسلامی بودن و مقدس بودن، مسیر گذشته را ادامه بدهد و خود را خدای مردم و بری از نقد معرفی کند!
مخالفت ما با تهاجم خارجی، و محکومیت بیگانگان، هرگز تایید آنچه قبلاً وجود داشته نیست. نظامی که آسمان کشور را بهروی بیگانگان باز کرد و نتوانست خون و مال مردم را محافظت کند، در اولین فرصت باید پاسخگو شده و در صورت خواست مردم تغییرات مهمی پیدا کند. اما فعلا اصل مهم برای ما حفظ کشورمان از انهدام است، و جلوگیری از شعلهور شدن مجدد آتش جنگ است.
ما خودمان را باور داریم
کشورمان را دوست داریم
نیازی به دخالت هیچ بیگانهای نمیبینیم.
و نمیخواهیم جنگ
سرنوشت ما و کشورمان را
رقم بزند.
از کانال نویسنده
Forwarded from کانال رسمی محسن کدیور
تأکید بر اصلاحات ساختاری
یک سال دیگر دوران زمامداری دومین رهبر جمهوری اسلامی با سالیان دوران زمامداری پهلوی دوم مساوی میشود: سی و هفت سال! فضای سیاسی ایران آب تازه میطلبد.
سالیان حبس ظالمانه زندانی سیاسی سربلند سید مصطفی تاجزاده به زودی دو رقمی میشود: ده سال.
سالیان حصر غیرقانونی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد مدتهاست دو رقمی شده است: پانزده سال.
مشکل مضاعف جمهوری اسلامی این است که استبداد باستانی ایرانی لباس دین و مذهب پوشیده، و نادیده گرفتن آرای مردم، اراده عمومی و منافع ملی را توجیه دینی میکند.
حکومت که چیزی جز «اداره عرفی» جامعه نیست و بیش از هر چیز به دانش کارشناسان، رعایت رضایت همگانی، و منافع عمومی نیاز دارد، تحویل به «ولایت مطلقه فقیه» کردهاند که ادامه همان «شاهنشاهی یکهسالار اقتدارگرا»ی قبل از انقلاب است، در قبای تنگ فقه.
این نظریه سیاسی که «مورد انکار اعظم فقهای شیعه» است به بزرگترین عامل ادبار از دین و مذهب، و مانع اصلی رشد و توسعه ایران تبدیل شده است.
«اصلاحات ساختاری» با حذف اصل ولایت مطلقه فقیه و کلیه توابع آن از قانون اساسی ایران، به رسمیت شناختن حق حاکمیت ملی بدون هیچ محدودیت و قید و شرطی، و برگزاری همهپرسی آغاز میشود.
اصلاحات ساختاری محقق نمیشود مگر اینکه «جدایی نهاد دین از دولت» و «عرفی بودن قانون» به رسمیت شناخته شوند.
وضع قانون بیش از هر چیز به دانش روز نیاز دارد که توسط نمایندگان واقعی مردم تدوین میشود.
تامین رضایت و حوائج شهروندان ایرانی «مطلق» است و مقید به هیچ قید و شرطی نیست، در حالی که دفاع از مظلومان غیرایرانی و مبارزه با غاصبان و ظالمان از دو حیث مقید است،
یکی مقید به تصویب نمایندگان واقعی مردم ایران
و دیگری مقید به حد مقدور.
«عامل اصلی» تنشهای منطقه سیاستهای بلندپروازانه جمهوری اسلامی نبوده است.
صهیونیسم برداشتی ایدئولوژیک، نژادپرستانه و فاشیستی از مسیحیت و یهودیت و استفاده ابزاری از تورات و انجیل در عرصه سیاسی است.
مبارز سیاسی مدافع اصلاحات ساختاری خط قرمز دارد.
این خط قرمز حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، اولویت منافع ملی بر هر چیزی بدون استثنا، و محکومیت وابستگی به اجانب است.
مدافع اصلاحات ساختاری نسبت به شعارهای مشکوکی که یک سمت آن شاهزاده عامل صهیونیسم است نمیتواند بیتفاوت باشد.
همچنان که با فاشسیم نمیتوان به دموکراسی رسید، از نردبان وابستگی به اجانب هم نمیتوان به بام ایران آزاد و رها رسید.
تاریخ نگارش ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ برای درج در مجموعه «گرامیداشت ده سال استقامت سید مصطفی تاجزاده در بند»
https://kadivar.com/21814/
@Mohsen_Kadivar_Official
یک سال دیگر دوران زمامداری دومین رهبر جمهوری اسلامی با سالیان دوران زمامداری پهلوی دوم مساوی میشود: سی و هفت سال! فضای سیاسی ایران آب تازه میطلبد.
سالیان حبس ظالمانه زندانی سیاسی سربلند سید مصطفی تاجزاده به زودی دو رقمی میشود: ده سال.
سالیان حصر غیرقانونی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد مدتهاست دو رقمی شده است: پانزده سال.
مشکل مضاعف جمهوری اسلامی این است که استبداد باستانی ایرانی لباس دین و مذهب پوشیده، و نادیده گرفتن آرای مردم، اراده عمومی و منافع ملی را توجیه دینی میکند.
حکومت که چیزی جز «اداره عرفی» جامعه نیست و بیش از هر چیز به دانش کارشناسان، رعایت رضایت همگانی، و منافع عمومی نیاز دارد، تحویل به «ولایت مطلقه فقیه» کردهاند که ادامه همان «شاهنشاهی یکهسالار اقتدارگرا»ی قبل از انقلاب است، در قبای تنگ فقه.
این نظریه سیاسی که «مورد انکار اعظم فقهای شیعه» است به بزرگترین عامل ادبار از دین و مذهب، و مانع اصلی رشد و توسعه ایران تبدیل شده است.
«اصلاحات ساختاری» با حذف اصل ولایت مطلقه فقیه و کلیه توابع آن از قانون اساسی ایران، به رسمیت شناختن حق حاکمیت ملی بدون هیچ محدودیت و قید و شرطی، و برگزاری همهپرسی آغاز میشود.
اصلاحات ساختاری محقق نمیشود مگر اینکه «جدایی نهاد دین از دولت» و «عرفی بودن قانون» به رسمیت شناخته شوند.
وضع قانون بیش از هر چیز به دانش روز نیاز دارد که توسط نمایندگان واقعی مردم تدوین میشود.
تامین رضایت و حوائج شهروندان ایرانی «مطلق» است و مقید به هیچ قید و شرطی نیست، در حالی که دفاع از مظلومان غیرایرانی و مبارزه با غاصبان و ظالمان از دو حیث مقید است،
یکی مقید به تصویب نمایندگان واقعی مردم ایران
و دیگری مقید به حد مقدور.
«عامل اصلی» تنشهای منطقه سیاستهای بلندپروازانه جمهوری اسلامی نبوده است.
صهیونیسم برداشتی ایدئولوژیک، نژادپرستانه و فاشیستی از مسیحیت و یهودیت و استفاده ابزاری از تورات و انجیل در عرصه سیاسی است.
مبارز سیاسی مدافع اصلاحات ساختاری خط قرمز دارد.
این خط قرمز حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، اولویت منافع ملی بر هر چیزی بدون استثنا، و محکومیت وابستگی به اجانب است.
مدافع اصلاحات ساختاری نسبت به شعارهای مشکوکی که یک سمت آن شاهزاده عامل صهیونیسم است نمیتواند بیتفاوت باشد.
همچنان که با فاشسیم نمیتوان به دموکراسی رسید، از نردبان وابستگی به اجانب هم نمیتوان به بام ایران آزاد و رها رسید.
تاریخ نگارش ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ برای درج در مجموعه «گرامیداشت ده سال استقامت سید مصطفی تاجزاده در بند»
https://kadivar.com/21814/
@Mohsen_Kadivar_Official
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
هيهات منًا الذلة
ماه محرم فرا رسید. روزگاران ایثار،
حقطلبی، آزادیخواهی، برای مردم،
اصلاحدین، عدالت و شهادت
و نیز زمان افشای
حکومت دروغ، دولت ریا، حاکم فاسق، سپاه ستم و قاضی فاسد.
یادوارهی آن روزها غنیمت است.
همچنین دعوت از خدا برای همیاری
و پیروزی انقلاب “خونین مهسا”.
یاد روزهای حسین(ع) گرامی باد.
تاریخ نوشت
هيهات منًا الذلة
ماه محرم فرا رسید. روزگاران ایثار،
حقطلبی، آزادیخواهی، برای مردم،
اصلاحدین، عدالت و شهادت
و نیز زمان افشای
حکومت دروغ، دولت ریا، حاکم فاسق، سپاه ستم و قاضی فاسد.
یادوارهی آن روزها غنیمت است.
همچنین دعوت از خدا برای همیاری
و پیروزی انقلاب “خونین مهسا”.
یاد روزهای حسین(ع) گرامی باد.
تاریخ نوشت
Audio
موضوع بحث: «آیا حمله نظامی اسرائیل به ایران، حملهای پیشدستانه و مشروع بود یا نمونهای از جنگ پیشگیرانه و تجاوزی غیرقانونی؟»
دکتر برومن حمله اسرائیل را پاسخی ضروری به تهدید پیچیده، فوری و متنوع میداند.دکتر حکمتجو آن را تجاوزی پیشگیرانه و فاقد مشروعیت قانونی و اخلاقی میخواند.
در این مناظره، شاهد دو تفسیر متفاوت از مفاد منشور سازمان ملل، معیار “تهدید قریبالوقوع” و مسئولیت کشورها در برابر تهدیدات منطقهای بودیم.
این مناظره نهتنها شما را با مفاهیم حقوقی این منازعه آشنا میکند بلکه به تحلیل رفتارهای ترامپ و اسرائیل در وقایع بعد از ۷ اکتبر و دامی که برای ایران گستردهاند کمک میکند و نقش بخشهای «خائن»، «احمق» و «فاسد» حاکمیت ایران را در گسترش این دام افشا میکند.
متن اصلی و کامل را از دست ندهید:
https://www.zeitoons.com/115934
دکتر برومن حمله اسرائیل را پاسخی ضروری به تهدید پیچیده، فوری و متنوع میداند.دکتر حکمتجو آن را تجاوزی پیشگیرانه و فاقد مشروعیت قانونی و اخلاقی میخواند.
در این مناظره، شاهد دو تفسیر متفاوت از مفاد منشور سازمان ملل، معیار “تهدید قریبالوقوع” و مسئولیت کشورها در برابر تهدیدات منطقهای بودیم.
این مناظره نهتنها شما را با مفاهیم حقوقی این منازعه آشنا میکند بلکه به تحلیل رفتارهای ترامپ و اسرائیل در وقایع بعد از ۷ اکتبر و دامی که برای ایران گستردهاند کمک میکند و نقش بخشهای «خائن»، «احمق» و «فاسد» حاکمیت ایران را در گسترش این دام افشا میکند.
متن اصلی و کامل را از دست ندهید:
https://www.zeitoons.com/115934
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 پس از حمله به اوین …
✍️ قربان بهزادیاننژاد
علیرضا بهشتیشیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم
چند روز پیش که خبر حمله به اوین رسید ما نیز به مانند بسیاری دیگر، در میان نگرانیها دوستان زندانیمان را میدیدیم که به هنگام حمله چگونه با دلهره در راهروی تنگ بندها این طرف و آن طرف میرفتند. با آنکه خبر دادند همگی سالماند دوست داشتیم خودمان صدایشان را میشنیدیم تا بدانیم آن چیزهایی که از اتاقها جمع میکنند فقط مقداری خرده شیشه و زخم سطحی است، یا بیشتر از اینها. یا سپس در زندان فشافویه با هوای گرم و آبشور و بینظمیها و کمبودهائی که انتقال یکباره دو هزار زندانی به همراه دارد چه میکنند.
هرچند اینک خبر میرسد که بیرون از بندهای اوین و در میان کارکنان زندان گویا خسارتها بسیار سنگینتر بود؛ از جمله سنگینترینهایشان پرپر شدن مرحوم روحالله توسلی، معاون اصلاح و تربیت و سلامت زندان، که در تجربه اقامت اخیر در اوین او را مصداق کامل آن چیزی یافتیم که اسمش را آدم خوب میگذارند، کسی که مثل آفتاب چشمانش را میبست و بیتبعیض خوبیهایش را، به اندازهای که دستش میرسید، بر همه میتابید. به اقتضای مسئولیتی که داشت ما فرصت آشنائی با او را بیشتر پیدا کردیم، ولی نمیخواهیم به این خاطر میان او و دیگرانی که شاید آسیب دیده باشند و ما به اندازه او آنها را نشناسیم یا خبر از آسیب دیدن یا خدایناکرده شهادتشان نداشته باشیم تبعیض بگذاریم؛ جانهای عزیزی که اکثرا خود و خانوادههایشان دغدغههایی مثل مابقی مردم ما داشتند. خداوندا، از نیکیات بر نیکیهایشان بیفزا و رحمت بیدریغت را بر آنها و بازماندگانشان ببار.
@Kaleme
✍️ قربان بهزادیاننژاد
علیرضا بهشتیشیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم
چند روز پیش که خبر حمله به اوین رسید ما نیز به مانند بسیاری دیگر، در میان نگرانیها دوستان زندانیمان را میدیدیم که به هنگام حمله چگونه با دلهره در راهروی تنگ بندها این طرف و آن طرف میرفتند. با آنکه خبر دادند همگی سالماند دوست داشتیم خودمان صدایشان را میشنیدیم تا بدانیم آن چیزهایی که از اتاقها جمع میکنند فقط مقداری خرده شیشه و زخم سطحی است، یا بیشتر از اینها. یا سپس در زندان فشافویه با هوای گرم و آبشور و بینظمیها و کمبودهائی که انتقال یکباره دو هزار زندانی به همراه دارد چه میکنند.
هرچند اینک خبر میرسد که بیرون از بندهای اوین و در میان کارکنان زندان گویا خسارتها بسیار سنگینتر بود؛ از جمله سنگینترینهایشان پرپر شدن مرحوم روحالله توسلی، معاون اصلاح و تربیت و سلامت زندان، که در تجربه اقامت اخیر در اوین او را مصداق کامل آن چیزی یافتیم که اسمش را آدم خوب میگذارند، کسی که مثل آفتاب چشمانش را میبست و بیتبعیض خوبیهایش را، به اندازهای که دستش میرسید، بر همه میتابید. به اقتضای مسئولیتی که داشت ما فرصت آشنائی با او را بیشتر پیدا کردیم، ولی نمیخواهیم به این خاطر میان او و دیگرانی که شاید آسیب دیده باشند و ما به اندازه او آنها را نشناسیم یا خبر از آسیب دیدن یا خدایناکرده شهادتشان نداشته باشیم تبعیض بگذاریم؛ جانهای عزیزی که اکثرا خود و خانوادههایشان دغدغههایی مثل مابقی مردم ما داشتند. خداوندا، از نیکیات بر نیکیهایشان بیفزا و رحمت بیدریغت را بر آنها و بازماندگانشان ببار.
@Kaleme
Forwarded from سهام نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅مرتضی کاظمیان: فراتر از وقاحت و دروغگویی، خیانت به ایران و ملت ایران است که از پناهگاه و با وجود ابعاد گسترده خسارت انسانی و مادی حملات اسرائیل، چنین پیامی داده میشود
@Sahamnewsorg
@Sahamnewsorg
Forwarded from Aaa Bbb
زبان بهمثابه ابزار تحریف واقعیت : تکرار واژه «ایران» و «ملت» در پیام خامنه ای
احمد علوی
۱. مقدمه: زبان قدرت، قدرت زبان
پس از پایان جنگ ۱۲ روزه حاکمیت ولایی و اسرائیل، احمدنیا، رئیس اطلاعرسانی دولت، با اشاره به اینکه در پیام سوم رهبری رژیم ولایی واژه «ایران» ۲۳ بار و «ملت» یا «مردم» ۱۸ بار تکرار شده است، آن را نشانهای از «میهندوستی» و «مردممحوری» تلقی کرد. این یادداشت میکوشد چنین اظهاراتی را در پرتو نظریههای زبان قدرت، سیاست بحران، و بازتولید گفتمان اقتدار در نظامهای ایدئولوژیک تحلیل کند. یافتهها نشان میدهد که تکرار واژگان باردار در متن سیاسی، بیش از آنکه نشانهای از مردمسالاری باشد، یک تکنیک مشروعیتسازی زبانی برای پوشاندن شکاف میان قدرت و جامعه است.
در نظامهای سیاسی اقتدارگرا، زبان صرفاً وسیلهای برای ارتباط نیست، بلکه ابزار حکمرانی است. آنگونه که میشل فوکو میگوید، «قدرت از طریق گفتمان عمل میکند»، و به تعبیر نورمن فیرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی، ساختارهای زبانی، بازتاب و بازتولید ساختارهای قدرت هستند. در چنین بستری، تکرار واژگانی چون "ایران" و "ملت" در متون رسمی، واجد بار معنایی سیاسی و ابزاری برای هویتسازی و کنترل افکار عمومی است.
۲. تحلیل تکرار: ساختن همبستگی، پنهانسازی شکاف
تأکید احمدنیا بر بسامد واژگان «ایران» (۲۳ بار) و «ملت/مردم» (۱۸ بار) در پیام رهبر رژیم ولایی، در سطح زبانی، ممکن است دال بر «مردممحوری» باشد. اما در سطح گفتمانی، چنین تکراری بخشی از استراتژی همذاتپنداری مصنوعی در زمان بحران تلقی میشود. بهویژه در شرایطی که:
جنگ با اسرائیل باعث فروپاشی بازدارندگی امنیتی رژیم ولایی شده؛
دهها فرمانده سپاه کشته و مراکز حساس نظامی منهدم شدهاند؛
آسمان ایران در سیطره اسرائیل است،
اسرائیل نیروی کماندویی در ایران پیاده نموده است،
و افکار عمومی با سکوت یا روایتهای تحریفشده حاکمیت مواجهاند.
در چنین وضعیتی، نظام سیاسی برای بازسازی اقتدار خود، ناگزیر است با تکرار زبانی مفاهیمی مانند ملت، مردم و ایران، نوعی وفاداری نمادین را القا کند؛ بدون آنکه الزاماً تغییری در فرآیند تصمیمگیری و شفافیت صورت گرفته باشد.
۳. «مردم» بدون مردم: نشانهگرایی زبانی و انکار بحران
تکرار واژه «ملت» بهتنهایی دال بر مردمسالاری نیست، بلکه میتواند نمونهای از آن چیزی باشد که در نظریههای زبانشناسی انتقادی، نشانهگرایی زبانی (Semantic Tokenism) خوانده میشود: یعنی استفاده نمادین از مفاهیم مثبت، بدون پشتوانه عملی در سیاست واقعی. این پدیده بهویژه در نظامهایی مشهود است که فاقد رسانه آزاد، نهادهای مدنی مستقل و مکانیسمهای واقعی مشارکتاند. در رژیم ولایی، تکرار «ملت» در بیانیهها با رد صلاحیت گسترده مردم در انتخابات، سرکوب معترضان، و پنهانکاری امنیتی–نظامی در تضاد کامل قرار دارد.
۴. زبان در خدمت نجات مشروعیت
از منظر جامعهشناسی سیاسی، چنین تکنیکهای زبانی بخشی از سازوکارهای بقاء در شرایط زوال مشروعیت هستند. طبق نظریه «پروپاگاندای تأییدی» (affirmative propaganda)، نظامهای اقتدارگرا در شرایط بحرانی، نه از طریق سرکوب صرف، بلکه با ساخت حقیقت جایگزین از طریق زبان و تکرار مفاهیم مقبول عمل میکنند. این حقیقت ساختگی، ولو کوتاهمدت، میتواند احساس انسجام درونساختاری تولید کند و تأثیر شکست نظامی یا بحران مشروعیت را به تعویق بیندازد.
۵. نتیجهگیری
تحلیل پیام رهبر رژیم ولایی از منظر بسامد واژگان، همانقدر که سهل و آماری بهنظر میرسد، در بطن خود حامل سازوکارهایی پیچیده از زبان قدرت، بازنمایی ایدئولوژیک، و کنترل روانی جامعه در لحظات فروپاشی اقتدار واقعی است. تکرار «ایران» و «ملت»، بدون تحقق عملی اراده مردم در ساختار تصمیمگیری، صرفاً پوششی زبانی بر شکاف میان دولت و ملت است؛ شکافی که با زبان پُر نمیشود، حتی اگر ۲۳ بار تکرار شود.
منابع پیشنهادی
Fairclough, N. (1995). Critical Discourse Analysis. Longman.
Foucault, M. (1980). Power/Knowledge: Selected Interviews and Other Writings 1972–1977. Pantheon.
Edelman, M. (1988). Constructing the Political Spectacle. University of Chicago Press.
Wedeen, L. (1999). Ambiguities of Domination: Politics, Rhetoric, and Symbols in Contemporary Syria. University of Chicago Press.
احمد علوی
۱. مقدمه: زبان قدرت، قدرت زبان
پس از پایان جنگ ۱۲ روزه حاکمیت ولایی و اسرائیل، احمدنیا، رئیس اطلاعرسانی دولت، با اشاره به اینکه در پیام سوم رهبری رژیم ولایی واژه «ایران» ۲۳ بار و «ملت» یا «مردم» ۱۸ بار تکرار شده است، آن را نشانهای از «میهندوستی» و «مردممحوری» تلقی کرد. این یادداشت میکوشد چنین اظهاراتی را در پرتو نظریههای زبان قدرت، سیاست بحران، و بازتولید گفتمان اقتدار در نظامهای ایدئولوژیک تحلیل کند. یافتهها نشان میدهد که تکرار واژگان باردار در متن سیاسی، بیش از آنکه نشانهای از مردمسالاری باشد، یک تکنیک مشروعیتسازی زبانی برای پوشاندن شکاف میان قدرت و جامعه است.
در نظامهای سیاسی اقتدارگرا، زبان صرفاً وسیلهای برای ارتباط نیست، بلکه ابزار حکمرانی است. آنگونه که میشل فوکو میگوید، «قدرت از طریق گفتمان عمل میکند»، و به تعبیر نورمن فیرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی، ساختارهای زبانی، بازتاب و بازتولید ساختارهای قدرت هستند. در چنین بستری، تکرار واژگانی چون "ایران" و "ملت" در متون رسمی، واجد بار معنایی سیاسی و ابزاری برای هویتسازی و کنترل افکار عمومی است.
۲. تحلیل تکرار: ساختن همبستگی، پنهانسازی شکاف
تأکید احمدنیا بر بسامد واژگان «ایران» (۲۳ بار) و «ملت/مردم» (۱۸ بار) در پیام رهبر رژیم ولایی، در سطح زبانی، ممکن است دال بر «مردممحوری» باشد. اما در سطح گفتمانی، چنین تکراری بخشی از استراتژی همذاتپنداری مصنوعی در زمان بحران تلقی میشود. بهویژه در شرایطی که:
جنگ با اسرائیل باعث فروپاشی بازدارندگی امنیتی رژیم ولایی شده؛
دهها فرمانده سپاه کشته و مراکز حساس نظامی منهدم شدهاند؛
آسمان ایران در سیطره اسرائیل است،
اسرائیل نیروی کماندویی در ایران پیاده نموده است،
و افکار عمومی با سکوت یا روایتهای تحریفشده حاکمیت مواجهاند.
در چنین وضعیتی، نظام سیاسی برای بازسازی اقتدار خود، ناگزیر است با تکرار زبانی مفاهیمی مانند ملت، مردم و ایران، نوعی وفاداری نمادین را القا کند؛ بدون آنکه الزاماً تغییری در فرآیند تصمیمگیری و شفافیت صورت گرفته باشد.
۳. «مردم» بدون مردم: نشانهگرایی زبانی و انکار بحران
تکرار واژه «ملت» بهتنهایی دال بر مردمسالاری نیست، بلکه میتواند نمونهای از آن چیزی باشد که در نظریههای زبانشناسی انتقادی، نشانهگرایی زبانی (Semantic Tokenism) خوانده میشود: یعنی استفاده نمادین از مفاهیم مثبت، بدون پشتوانه عملی در سیاست واقعی. این پدیده بهویژه در نظامهایی مشهود است که فاقد رسانه آزاد، نهادهای مدنی مستقل و مکانیسمهای واقعی مشارکتاند. در رژیم ولایی، تکرار «ملت» در بیانیهها با رد صلاحیت گسترده مردم در انتخابات، سرکوب معترضان، و پنهانکاری امنیتی–نظامی در تضاد کامل قرار دارد.
۴. زبان در خدمت نجات مشروعیت
از منظر جامعهشناسی سیاسی، چنین تکنیکهای زبانی بخشی از سازوکارهای بقاء در شرایط زوال مشروعیت هستند. طبق نظریه «پروپاگاندای تأییدی» (affirmative propaganda)، نظامهای اقتدارگرا در شرایط بحرانی، نه از طریق سرکوب صرف، بلکه با ساخت حقیقت جایگزین از طریق زبان و تکرار مفاهیم مقبول عمل میکنند. این حقیقت ساختگی، ولو کوتاهمدت، میتواند احساس انسجام درونساختاری تولید کند و تأثیر شکست نظامی یا بحران مشروعیت را به تعویق بیندازد.
۵. نتیجهگیری
تحلیل پیام رهبر رژیم ولایی از منظر بسامد واژگان، همانقدر که سهل و آماری بهنظر میرسد، در بطن خود حامل سازوکارهایی پیچیده از زبان قدرت، بازنمایی ایدئولوژیک، و کنترل روانی جامعه در لحظات فروپاشی اقتدار واقعی است. تکرار «ایران» و «ملت»، بدون تحقق عملی اراده مردم در ساختار تصمیمگیری، صرفاً پوششی زبانی بر شکاف میان دولت و ملت است؛ شکافی که با زبان پُر نمیشود، حتی اگر ۲۳ بار تکرار شود.
منابع پیشنهادی
Fairclough, N. (1995). Critical Discourse Analysis. Longman.
Foucault, M. (1980). Power/Knowledge: Selected Interviews and Other Writings 1972–1977. Pantheon.
Edelman, M. (1988). Constructing the Political Spectacle. University of Chicago Press.
Wedeen, L. (1999). Ambiguities of Domination: Politics, Rhetoric, and Symbols in Contemporary Syria. University of Chicago Press.
👆🏿👆🏿👆🏿
نوشتهای از مرحوم استاد مجتبی
مینوی در باره نفی حجاب اجباری در
لندن
“ای زنان بکوشید
تا چادر حقارت نپوشید”
نوشتهای از مرحوم استاد مجتبی
مینوی در باره نفی حجاب اجباری در
لندن
“ای زنان بکوشید
تا چادر حقارت نپوشید”
Forwarded from مكتبة الخزائن الخطية
العربُ قبلَ الإسلام : كما تراه المُدوّنات اليونانيّة والرُّومانيّة والبيزنطيّة ( مَسْحٌ وتقييمٌ لِتاريخ جديد للعرب ) تأليف د . سرمد المعموري
الطّبعة الأولى : المركز الأكاديمي للأبحاث 2025 م / 412 ص
الطّبعة الأولى : المركز الأكاديمي للأبحاث 2025 م / 412 ص
Forwarded from مكتبة الخزائن الخطية
العرب قبل الإسلام.pdf
19 MB
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
✅فوری
🔸پیام سید مصطفی تاجزاده از زندان تهران بزرگ:
✅در حال حاضر بیش از ۲۴ ساعت است که تلفن های بند قطع است.
به رغم وعده های داده شده مبنی بر وصل تلفن ها، متاسفانه هنوز وصل نشدهاند و روشن نیست قطع تلفنها تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
✅اگر تلفنها تا شنبه وصل نشوند زندانیان اعتراض و اقدام مقتضی را معمول خواهند داشت
@MostafaTajzadeh
🔸پیام سید مصطفی تاجزاده از زندان تهران بزرگ:
✅در حال حاضر بیش از ۲۴ ساعت است که تلفن های بند قطع است.
به رغم وعده های داده شده مبنی بر وصل تلفن ها، متاسفانه هنوز وصل نشدهاند و روشن نیست قطع تلفنها تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
✅اگر تلفنها تا شنبه وصل نشوند زندانیان اعتراض و اقدام مقتضی را معمول خواهند داشت
@MostafaTajzadeh
Forwarded from اتاق آینده / شیرعلینیا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باید نشانهها را شناخت
کتاب «برخیز و اول تو بکش» که منتشر شد،
به دوستان گفتم روش ترور و عملیاتهای اسرائیل بهکلی دگرگون شده است…
توضیح بیشتر را در ویدئوی کوتاه پیوست ببینید.
نام این کتاب برگرفته از متن تلمود است که معروف به تورات شفاهی است.(مصاحبه مربوط به سال گذشته است)
کتاب «برخیز و اول تو بکش» که منتشر شد،
به دوستان گفتم روش ترور و عملیاتهای اسرائیل بهکلی دگرگون شده است…
توضیح بیشتر را در ویدئوی کوتاه پیوست ببینید.
نام این کتاب برگرفته از متن تلمود است که معروف به تورات شفاهی است.(مصاحبه مربوط به سال گذشته است)
Forwarded from Malakut
Telegraph
بس است ریاکاری و تظاهر به انساندوستی
ما چرا با جمهوری اسلامی مشکل داریم؟ چون ادعا میکند برای انسان و برای خدا کار میکند ولی هم به انسان و هم به خدا پشت میکند. چرا از رهبران بیکفایت جمهوری اسلامی انتقاد میکنیم؟ چون به ستوه آمدهایم از پایمال شدن حقوق انسان. حالا فکر میکنید برای نبرد با…
▪️🌷▪️🌷▪️🌷▪️
با استادشهیدی در محضر امام شهید (ع).
✍️:عبدالله ناصری.
تردیدی نیست که هنوز پس از چهار دهه از اولین نشر کتاب”پس از پنجاه سال”،
این کتاب ازبهترین کتب علمی و همگانی
در باره نهضت امام است.این کتاب علاوه
برنقد روایت ، به قول استاد با نگرش
جامعه شناسانه و تحلیل مختصات عصر
و نسل ، حادثه کربلا را بررسی می کند.
او کاملا از تصرفات غیبی در کتاب دور
است و با یک سوال اصلی کارش را شروع
می کند:
چرا عاشورا رخ داد؟
استاد با رد سه نظر رایج در باره علت نهضت :۱-خود به کشتن دادن برای شفاعت شیعه، ۲-ماجراجویی علیه خلافت اموی و۳-تشکیل حکومت سوسیالیستی، دو سوال فرعی دیگر
مطرح می کند:۱-امام به استناد کدام فقه باید کشته می شد؟ و۲-چرا صحابه و تابعین سکوت کردند؟
نگاه کلی ایشان به حرکت امام این است که او در برابر بدعت دینی ایستاد و به علاوه مسوولیت داشت به درخواست مردم عراق پاسخ بدهد و به همین دلیل وقتی مردم عراقی روی برتافتند قصد بازگشت داشت که ابن زیاد مانع شد و راهی جز جنگ نماند. (جالب توجه است نویسنده معتقد است تصمیم ابن زیاد با هماهنگی یزید نبود)
استاد با استناد به حکایتی از عیون الاخبار دینوری و روایتی از بخاری(ص ۲۸) بسیاری از ایمان اورندگان سال ۸ بعثت به بعد مومن مصلحتی بودند و روح ایثار و مساوات عصر نبوی/ تنزیل به انتقام جویی عصر علوی/ تأویل تبدیل شده است. مردم از روح اسلام دورند، وبا روایت جعلی “الایمه من قریش”از ابوبکر برتری جو شده اند و با جعل معنای آیات قرآن دنیاطلب شده اند.(ص ۵۲ تا ۶۸) اکثر مردم سال۶۱ یا در عهد عثمان دنیا آمده اند ویا در دوران علی و معاویه وارد سیاست شده و هر مخالفت با خلیفه وقت را مخل نظم اسلامی می دانند. توجه کنیم شامی ها بیشتر مضری وطرفدار امویان ، مکی ها زبیری ، بصری ها عثمانی ، مدنی ها بیشتر تن اسا و راحت طلب و کوفی ها اگر چه بیشتر یمانی اند اما در کانون مباحث کلامی گرفتار.(ص۹۴ تا ۱۰۳)
مسوولیت اجتماعی امام شیعه اقتضا دارد به نامه های فراوان مردم کوفه پاسخ دهد، بنابراین مسلم را به عراق
می فرستد تا هدف را بیان کند.
استاد شهیدی تاکید دارد خطبه و یا خطبه های امام در نخستین ساعات روز دهم بیانگر پرهیز جدی او از جنگ است
(ص ۱۶۹ تا ۱۷۰) .
استاد شهیدی در پایان بر دو نکته دارد:
۱- از حرکت امام از مکه به عراق هر چه جلو می رویم ، مخصوصا از مواجهه امام
با حر بن یزید ریاحی به بعد ، اخبار بیشتر متناقض است و تنها نقطه اشتراک
درگیری روز دهم و شهادت هر بالغی جز امام سجاد(ع) است.(ص۱۵۶)
۲- نقطه اختلاف با بعضی از تاریخنگاران
امروز ، تحلیل قیام از منظر سیاست است
در صورتی که از منظر انسان شناسی و دینی باید دید(۱۱۹).
🌺🌺🌺🌺🌺
T.me/tarikhnevesht3996
با استادشهیدی در محضر امام شهید (ع).
✍️:عبدالله ناصری.
تردیدی نیست که هنوز پس از چهار دهه از اولین نشر کتاب”پس از پنجاه سال”،
این کتاب ازبهترین کتب علمی و همگانی
در باره نهضت امام است.این کتاب علاوه
برنقد روایت ، به قول استاد با نگرش
جامعه شناسانه و تحلیل مختصات عصر
و نسل ، حادثه کربلا را بررسی می کند.
او کاملا از تصرفات غیبی در کتاب دور
است و با یک سوال اصلی کارش را شروع
می کند:
چرا عاشورا رخ داد؟
استاد با رد سه نظر رایج در باره علت نهضت :۱-خود به کشتن دادن برای شفاعت شیعه، ۲-ماجراجویی علیه خلافت اموی و۳-تشکیل حکومت سوسیالیستی، دو سوال فرعی دیگر
مطرح می کند:۱-امام به استناد کدام فقه باید کشته می شد؟ و۲-چرا صحابه و تابعین سکوت کردند؟
نگاه کلی ایشان به حرکت امام این است که او در برابر بدعت دینی ایستاد و به علاوه مسوولیت داشت به درخواست مردم عراق پاسخ بدهد و به همین دلیل وقتی مردم عراقی روی برتافتند قصد بازگشت داشت که ابن زیاد مانع شد و راهی جز جنگ نماند. (جالب توجه است نویسنده معتقد است تصمیم ابن زیاد با هماهنگی یزید نبود)
استاد با استناد به حکایتی از عیون الاخبار دینوری و روایتی از بخاری(ص ۲۸) بسیاری از ایمان اورندگان سال ۸ بعثت به بعد مومن مصلحتی بودند و روح ایثار و مساوات عصر نبوی/ تنزیل به انتقام جویی عصر علوی/ تأویل تبدیل شده است. مردم از روح اسلام دورند، وبا روایت جعلی “الایمه من قریش”از ابوبکر برتری جو شده اند و با جعل معنای آیات قرآن دنیاطلب شده اند.(ص ۵۲ تا ۶۸) اکثر مردم سال۶۱ یا در عهد عثمان دنیا آمده اند ویا در دوران علی و معاویه وارد سیاست شده و هر مخالفت با خلیفه وقت را مخل نظم اسلامی می دانند. توجه کنیم شامی ها بیشتر مضری وطرفدار امویان ، مکی ها زبیری ، بصری ها عثمانی ، مدنی ها بیشتر تن اسا و راحت طلب و کوفی ها اگر چه بیشتر یمانی اند اما در کانون مباحث کلامی گرفتار.(ص۹۴ تا ۱۰۳)
مسوولیت اجتماعی امام شیعه اقتضا دارد به نامه های فراوان مردم کوفه پاسخ دهد، بنابراین مسلم را به عراق
می فرستد تا هدف را بیان کند.
استاد شهیدی تاکید دارد خطبه و یا خطبه های امام در نخستین ساعات روز دهم بیانگر پرهیز جدی او از جنگ است
(ص ۱۶۹ تا ۱۷۰) .
استاد شهیدی در پایان بر دو نکته دارد:
۱- از حرکت امام از مکه به عراق هر چه جلو می رویم ، مخصوصا از مواجهه امام
با حر بن یزید ریاحی به بعد ، اخبار بیشتر متناقض است و تنها نقطه اشتراک
درگیری روز دهم و شهادت هر بالغی جز امام سجاد(ع) است.(ص۱۵۶)
۲- نقطه اختلاف با بعضی از تاریخنگاران
امروز ، تحلیل قیام از منظر سیاست است
در صورتی که از منظر انسان شناسی و دینی باید دید(۱۱۹).
🌺🌺🌺🌺🌺
T.me/tarikhnevesht3996
Telegram
تاریخ نوشت- عبدالله ناصری طاهری
https://www.tg-me.com/tarikhnevesht3996
Forwarded from مكتبة الخزائن الخطية
مُجتمع القرن الرّابع في مؤلّفات أبي حيّان التّوحيدي تأليف د . وداد القاضي تحرير د . بلال الأفه لي