Telegram Web Link
Forwarded from سهام نیوز
برگ‌های نظام‌مقدس در مذاکرات آتی

ناصر دانشفر

پیش از ورود به بحث لازم می‌دانم که به دو مطلب مرتبط اشاره کنم. اول آنکه این روزها که بار دیگر حملات جواسیس داخلی و نوکران اجنبی به وزیر خارجهٔ اسبق کشورمان محمد‌جواد ظریف اوج گرفته، به خود می‌گویم که اردوگاه دشمن چه خوب فهمیده بود که قبل از هدف قرار دادن سرهای میدان، باید یگانه افسر کاربلد دیپلماسی را می‌زد تا در حین و پس از جنگی که منجر به زانو درآوردن رجزخوانان موشک‌محور گردید، در صحنهٔ مذاکره هماوردی توانمند روبروی خود نبیند.
اما موضوع دوم، مسئله توانمندی وزیر خارجهٔ فعلی کشورمان می‌باشد که بنده بسیار در آن تردید دارم‌. لذا برای مشخص شدن این موضوع که حیاتی‌ترین مسئلهٔ روزهای آتی کشور محسوب می‌گردد، از ایشان می‌خواهم که مشروح مذاکرات خود در شش دورهٔ قبلی با جناب ویتکاف را منتشر کنند تا معین شود که آیا ایشان و تیم همراهشان آنطور که باید مذاکره کرده‌اند و یا نمایندهٔ دولت آمریکا در حال بازی دادن آنها بوده است. قابل ذکر است که آقای عراقچی به عنوان عضو تیم مذاکراتی دولت روحانی، خود سابقه انتشار مذاکرات با ۱+۵ را در کتاب راز سر به مهر را دارد. ایشان به همراه دکتر ظریف، دکتر صالحی و دکتر تخت روانچی از نویسندگان این کتاب بودند و ریز مذاکرات را در یک اقدام خوب تاریخی و ملی منتشر کردند و لذا دلیلی بر پوشاندن مذاکرات در این دوره نیست.
اما اصل مطلب، به زعم نگارنده داشته‌های جمهوری‌اسلامی در مذاکرات پیش‌رو برای برون‌رفت از وضعیت جاری کشورمان بستگی به نوع استراتژی حاکمیت دارد. پندار حقیر آن است که نظام دو راه پیش رو دارد. ادامهٔ سیاست تقابل و تغییر راهبرد کنونی با رویکرد تفاهم. بدیهی است که با اتخاذ هر یک از این دو، برگه‌های در دستان آقای عراقچی متفاوت خواهند بود.

۱- ادامهٔ رویکرد تقابلی

در این صورت به نظر می‌آید که با توجه به وضعیت نیروهای نیابتی جمهوری‌اسلامی در منطقه، دستان نظام مقدس برای مذاکره کاملاً خالی است.‌ اما به دلایل زیر اینگونه نیست.
الف) درست است که فعلاً حماس، حزب‌الله، حشدالشعبی، سوری‌ها و حتی یمن از جهت عملیاتی کاملاً در موضع ضعف قرار دارند، اما شکی نیست که طرف آمریکایی به این موضوع واقف است که یک تفکر را با سلاح نمی‌توان از بین برد. اگر توافقی صورت نپذیرد، بدون تردید همانطور که طالبان در افغانستان، جمع قابل توجهی از شیعیان عراق، پس از پیروزی ظاهری آمریکا در این دو کشور هنوز در عرصهٔ سیاسی میدان‌داری می‌کنند، در آینده‌ای نه چندان دور سایر نیروهای حامی نظام ولایی، تجدید قوا خواهند کرد و عرصه را بر غرب تنک خواهند نمود.‌
ب) با خطای راهبردی ترامپ در بمباران صنایع هسته‌ای کشورمان، رئیس‌جمهور نابخرد آمریکا دست کشورمان را در برخورد با آژانس باز گذاشته است و این بدان معناست که زین پس دنیا در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران، نسبت به قبل از جنگ دوازده روزه بی‌اطلاع خواهد بود و این قطعاً مایهٔ هراس غربیان می‌باشد.
پ) ایران می‌تواند تهدید کند که از این به بعد این تکنولوژی را بدون اطلاع آژانس به هر کجا که بخواهد صادر می‌کند. حتی بر این تأکید کند که برای انتقام گرفتن از دولی که راه مذاکره را بستند، این دانش را در اختیار دشمنان آمریکا و اروپا خواهد گذاشت، چیزی که پس از فروپاشی شوروی رخ داد.
خوانندگان محترم، قطعاً بر این نکته واقفند که نگارنده هیچ موافقتی با رویکرد تقابلی ندارد و تنها در پی تحلیل شرایط است. معلوم است که گزیدن این استراتژی نوعی خودکشی است، اما از قدیم گفته‌اند که
الغريق يتشبث بکل حشيش. کسی که در حال غرق شدن است، به هر علف خشکیده ای (خار و خاشاک) چنگ می زند.
اروپا و آمریکا باید تا حالا متوجه شده باشند که نتانیاهو برای نجات خود، آتشی در منطقه شعله‌ور کرده که معلوم نیست بشود شعله‌‌های آن را به این زودی‌ها خاموش نمود. مهمتر اینکه نظام‌مقدس اکنون زخم‌خورده است و اگر چه تاکنون خویشتن‌داری نموده و با درایت رفتار کرده، اما وقتی به این نتیجه برسد که قلدرهای حاکم بر جهان بنا دارند، تیشه بر ریشه‌اش بزنند، ممکن است تصمیم بگیرد که دیگران را هم با خود به پایین بکشد. جنگ فراگیر در منطقه به نفع هیچکس نیست، اینها بارها گفته‌اند که در صورت اقدام به براندازی توسط مردم ایران، زمین سوخته تحویل‌شان خواهند داد، با دشمن ذاتی خود چه خواهند کرد که نیاز به شرح نیست.

۲- تغییر استراتژی و حرکت به سوی تفاهم

بدیهی است که با اتخاذ این راهبرد، هیچ‌یک از موارد فوق را نمی‌توان به عنوان تهدید روی میز گذاشت، اما می‌توان توسط متوهمان حکومتی که با علم به واقعیات رخ‌داده، همچنان بر طبل جنگ می‌کوبند در تریبون‌های غیررسمی مطرح نمود تا اهرم فشاری بر روی طرف مقابل باشد. ما در تمام دوران پسا انقلاب وقتی به دیپلماسی فرصت داده‌ایم که چاره‌ای جز آن

ادامه در instant view

https://B2n.ir/uz1653
@Sahamnewsorg
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"جمهوری اسلامی در این ۴۷ سال استاد فرصت‌سوزی بود؛ اکنون هم فرصتی که برای همبستگی ملی پیش آمده دارد از بین می‌رود؛ نمی‌گذارند از طریق «رسانه ملی» این همبستگی تقویت شود و این فاجعه روی فاجعه است".

🎙️کیوان صمیمی
روزنامه‌نگار و کنش‌گر سیاسی
@kaleme
Forwarded from Aaa Bbb
بازگشت از پرده غیبت؛ حسینیه یا صحنه تئاتر ولایت؟

احمد علوی

بازگشت علی خامنه‌ای پس از سه هفته غیبت، آن‌هم در شب عاشورا، حامل لایه‌های نمادین، سیاسی و امنیتی متعددی است که می‌توان آن را در چارچوب «مدیریت بحران مشروعیت» و «بازسازی اقتدار نمادین» تحلیل کرد.

۱. استفاده از سرمایه نمادین عاشورا برای بازسازی اقتدار ولایی

شب عاشورا، اوج بار معنایی برای شیعیان در تقابل حق و باطل است و خامنه‌ای با حضور خود در این شب، سعی کرده است از ظرفیت حداکثری سوگواری حسینی برای بازسازی چهره‌ فرهمندانه و «رهبر در میدان» استفاده کند.

این حضور، نوعی احیای گفتمان ولایتمدارانه در لحظه‌ای بحرانی محسوب می‌شود که شکاف‌های گفتمانی ناشی از غیبت طولانی‌اش در زیر بمباران اسرائیل را پنهان می نماید. در همین راستا، ودین (Wedeen, 1999) در مورد حاکمیت‌های نمایشی می‌گوید که بازسازی اقتدار به‌ویژه در لحظات بحرانی اغلب از طریق نمادهای فرقه ایی و آیینی انجام می‌شود،.

۲. پاسخ به شایعات گسترده درباره بیماری، ترور یا مرگ

در طول این سه هفته، فضای مجازی و حتی رسانه‌های رسمی برخی کشورها پر از گمانه‌زنی درباره مرگ یا ناتوانی او بود. خامنه‌ای با این حضور نه‌تنها سعی کرد به این شایعات پایان دهد، بلکه نوعی مانور قدرت رسانه‌ای و کنترل روایت انجام داد. او نشان داد که روایت مرگ یا ضعفش را نه دیگران، بلکه خودش از طریق صحنه‌سازی‌های نمایشی مدیریت خواهد کرد.

۳. کنترل افکار عمومی در فضای پساجنگ و آتش‌بس

غیبت او همزمان بود با تحولات پس از درگیری‌های سنگین منطقه‌ای، و ترس از بازتاب اجتماعی و روانی آن. بازگشت ناگهانی و نمایشی در شب عاشورا می‌تواند تلاشی برای ترمیم انسجام داخلی حامیان نظام و تقویت روحیه بدنه امنیتی باشد که در روزهای پیشین، نشانه‌هایی از فرسایش آن دیده شده بود. طبق نظریه مولر “Rally 'round the flag” (Mueller, 1970)، رهبران بخصوص رهبران فرقه ایی در شرایط بحرانی برای بازسازی انسجام ملی یا جناحی به نمادها و مناسک قوی پناه می‌برند.

۴. برنامه‌ریزی رسانه‌ای و اجرای مهندسی‌شده نمایش

حضور او کاملاً مهندسی‌شده بود: تصویری با نورپردازی خاص، انتخاب مخاطب ویژه (بسیجی‌ها و نخبگان نزدیک به هسته قدرت)، و پخش زنده یا با تأخیر. این نکات نشان می‌دهد که با نوعی مهندسی نمادین برای احیای وجهه‌ی متزلزل‌شده‌اش مواجهیم.

۵. پاسخ به تردید در درون نظام

طولانی‌شدن غیبت باعث شد برخی جناح‌ها در درون نظام نیز دچار تردید در مورد تداوم رهبری یا احتمال جانشینی شوند. بازگشت او می‌تواند پاسخی داخلی به نیروهای درون حاکمیت باشد تا وفاداری را بازتولید کند و احتمال گسست را کاهش دهد.

جمع‌بندی تحلیلی

بازگشت خامنه‌ای در شب عاشورا را باید در چارچوب عملیات روانی، بازسازی مشروعیت فرسوده، پاسخ به بحران شایعه، و بهره‌گیری از مناسک دینی برای احیای اقتدار فهمید. در غیاب شفافیت پاسخگویی نسبت به شکست راهبرد «نه جنگ-نه مذاکره» و تنگناهای ساختاری درون رژیم، حاکمیت ولایی همچنان به ابزارهای نمادین برای حفظ انسجام اتکا دارد. چه «در نظام‌هایی که مشروعیت ساختاری دچار فرسایش است، نماد و نمایش نه حاشیه بلکه متن قدرت است.» (Debord, 1967; Foucault, 1980)
به نام خدا

✍🏿 سیدمصطفی تاجزاده

آقای محمدباقر بختیار، از فرماندهان محورهای میانی جبهه غرب در طول جنگ هشت‌ساله و عملیات فتح‌المبین و از هم‌رزمان شهید حسین خرازی است که متحمل جراحت‌های متعدد شیمیایی و گلوله و ترکش در عملیات والفجر ۸ و حلبچه شده است. وی از بیماری‌های قلبی، گوارش، دیابت، فشار خون، پروستات، نارسایی کلیوی، فلج عصب ۵ و ۶ چشم چپ بر اثر عارضه مغزی و بیماری‌های تنفسی بر اثر عوارض گاز شیمیایی در جبهه رنج می‌برد.

آقای بختیار در تاریخ ۲۵ بهمن سال ۱۴۰۳ به‌دنبال شرکت در تجمع اعتراضی به ادامه حصر ظالمانه رهبران جنبش سبز بازداشت و به دوسال حبس محکوم شد. حالِ او که در بند امنیتی از دریافت داروهای خود و رسیدگی جدی پزشکی محروم گردیده بود، در ایام بازجویی روبه وخامت رفت و با نام مستعار در بیمارستان بقیه‌الله بستری شد.

آقای بختیار پس از اجرای حکم در ۱۳ اردیبهشت سال ۱۴۰۴ به طور مکرر برای دریافت منظم داروهای خود که از سوی خانواده و با هزینه‌ی شخصی تامین می‌شد با مشکل مواجه گردید.

پس از بمباران وحشیانه زندان اوین توسط ارتش متجاوز اسرائیل و انتقال زندانیان به زندان «تهران بزرگ»، متاسفانه تهیه دارو برای او سخت‌تر شده است. گذشته از مسافت طولانی محل سکونت در تهران تا زندان که امکان تحویل حضوری دارو را برای خانواده‌ی وی دشوارتر کرده است، مقام‌های زندان از دریافت داروهای ویژه این سردار سرافراز وطن تاکنون خودداری کرده‌اند.

این‌درحالی‌است که اساساً مجازات محمدباقر بختیار به اتهام شرکت در تجمع اعتراضی سکوت مقابل دانشگاه تهران، باتوجه به اعلام قبلی بانیان اجتماع به وزارت کشور و مطابق با اصل ۲۷ قانون اساسی، فاقد توجیه قانونی و اخلاقی است. جای آقای بختیار که باوجود سوابق درخشان جانبازی، از پذیرفتن هرگونه امتیاز و امکانی از سپاه و دولت از هنگام جانبازی تاکنون خودداری کرده است، زندان نیست. به‌ویژه اکنون که با بیماری‌های متعدد و با مخاطرات جدی ناشی از عدم رسیدگی به‌موقع پزشکی و دارویی روبه‌روست.

امیدوارم حاکمیت آن‌قدر فهم و درایت و انسانیت داشته باشد تا به وضع این جانباز شریف رسیدگی عاجل کند و با آزادی فوری وی، کمی از جفایی را که به ایشان کرده است جبران کند.

تیرماه ۱۴۰۴- زندان اوین

@MostafaTajzadeh
👇👇👇

“بیانیه را امضا نکرده‌ام”

دوستانی که امضا جمع کرده‌اند
از نظر بنده که نامه و بیانیه مشترک با آنان داشته و خواهم داشت موثق و صادق‌اند.
بنده امضا نکرده‌ام و حتما هک گوشی توسط آنانی بوده که اینترنت همراه اولم را غیرقانونی قطع کرده‌اند.
به رغم اختلافات قابل توجه با بعضی از برنامه‌های غیرحرفه‌ای و جهت ساز و القاکننده مثل “حرف آخر”، چون تمام رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور(جز اسرائیل) برای پاسخ به دروغ‌های صدا و سیمای حکومت و سانسورهای آن تلاش می‌کنند ، وجود و فعالیت رسانه‌ای آن‌ها را در
مجموع مفید می‌دانم.
نقش خبری ایران اینترنشنال در انقلاب “زن، زندگی، آزادی” و افشای
اکاذیب حکومتی، تاریخی و ممدوح
است.
عبدالله ناصری/ ۱۴۰۴-۴-۱۶
Forwarded from مشق نو
📝📝📝«توازن قوا» بن‌مایۀ امنیت، صلح و توسعۀ کشورها

🔻🔻🔻یادداشتی از سید علی محمودی منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌نوشتار پیش رو چه می‌گوید؟

🖊نوشته حاضر با تمرکز بر «اصل توازن قوا» در فلسفه سیاسی و روابط بین‌الملل، استدلال می‌کند که هرگاه کشوری در برابر رقیبی قوی‌تر توازن نداشته باشد، نه‌تنها در معرض تجاوز و ویرانی قرار می‌گیرد. زیرا در جهانی که سیاستِ واقع‌گرا حاکم است، اخلاق‌گرایی و شعارهای آرمان‌گرایانه بدون پشتوانه‌ی قدرت، کفایت نمی‌کنند.

🖊نویسنده معتقد است که تنها برخورداری از توان دفاعی، پیمان‌های راهبردی، و اعتماد و رضایت مردم، می‌تواند کشوری را در برابر خطر حفظ کند.

🖊وی تأکید می‌کند اگر رابطه دولت و ملت گسسته باشد، در موقعیت تهدید، مردم همراه نخواهند شد و کشور بدون پشتوانه اجتماعی، سقوط خواهد کرد.

🖊در نهایت، نویسنده هشدار می‌دهد که نادیده‌گرفتن علم سیاست، حقوق بین‌الملل و واقع‌گرایی، مسیر کشورها را به سمت تباهی می‌برد. حکمرانی بدون دانش، در جهانی پرآشوب، خطری نابخشودنی است. این نوشته دعوتی است به بازگشت به خرد، تجربه و تدبیر در سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6255

#سیدعلی_محمودی #سیاست #روابط_بین_الملل

🔸نشانی تلگرام نویسنده:
www.tg-me.com/DrMahmoudi7

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tg-me.com/mashghenowofficial
▪️اولین تکذیب!

در پی انتشار بیانیه‌ای با عنوان تحریم ایران‌اینترنشنال که امضای برخی از نویسندگان و روزنامه‌نگاران از جمله دکتر عبدالله ناصری، رئیس پیشین خبرگزاری ایرنا را پای خود دارد، او با انتشار یادداشتی، امضایش را تکذیب کرد و نوشت «به‌رغم اختلافات قابل توجه با بعضی از برنامه‌های غیرحرفه‌ایِ» ایران‌اینترنشنال، «نقش خبری آن در انقلاب زن، زندگی، آزادی و افشای اکاذیب حکومتی، تاریخی و ممدوح است».

متن کامل یادداشت:
بیانیه را امضا نکرده‌ام

▫️دوستانی که امضا جمع کرده‌اند از نظر بنده که نامه و بیانیه مشترک با آنان داشته و خواهم داشت موثق و صادق‌اند. بنده امضا نکرده‌ام و حتما هک گوشی توسط آنانی بوده که اینترنت همراه اولم را غیرقانونی قطع کرده‌اند. به رغم اختلافات قابل توجه با بعضی از برنامه‌های غیرحرفه‌ای و جهت‌ساز و القاکننده مثل “حرف آخر”، چون تمام رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور (جز اسرائیل) برای پاسخ به دروغ‌های صدا و سیمای حکومت و سانسورهای آن تلاش می‌کنند، وجود و فعالیت رسانه‌ای آن‌ها را در مجموع مفید می‌دانم. نقش خبری ایران‌اینترنشنال در انقلاب “زن، زندگی، آزادی” و افشای اکاذیب حکومتی، تاریخی و ممدوح است.

عبدالله ناصری
۱۶ تیر ۱۴۰۴

@Akbarein
🔴 سیاه‌پوش حسین
و
گدایی کاهی از گندم ری

✍️ مژگان ایلانلو

در سال ۸۷، روز تاسوعا، به رادیو فرهنگ دعوت شده بودم تا در یک برنامهٔ رادیویی پُرمخاطب، از منظر تاریخی، برای مردمی که آن سال‌ها هنوز ذره‌ای ایمان در اعماق قلبشان باقی مانده بود، از «حسین بن علی» و عاشورایش بگویم.

برنامه زنده بود و من به سؤال‌های شنوندگان و دو مجری باسابقه و حرفه‌ای زن و مرد پاسخ می‌دادم.

مجری زن در حالی‌که دستش را روی شانهٔ من گذاشته بود، گفت: می‌خواهم یک سؤال سخت بپرسم، سؤالی که سال‌هاست ذهن مرا مشغول کرده.

و بعد با آن صدای پخته و عمیقش پرسید: خانم ایلانلو، همهٔ این‌ها حرف‌هایی که گفتید قبول، ولی شما فکر می‌کنید راز ماندگاری عاشورا بعد از هزار و اندی سال چیست؟ به زبانی بگویید که حتی اگر کسی اعتقاد هم نداشت، بفهمد.

گفتم بگذارید آن را با یک سکانس سینمایی برایتان توصیف کنم. تصور کنید یک بیابان پُر از خاک، در یک غروب نارنجی، چند سر بریده‌شده بر نیزه، چند زن و کودک پریشان‌حال بالای جسد همسران و برادران و فرزندانشان، پریشان به این‌سو و آن‌سو می‌دوند، عده‌ای هلهله‌کنان سوار بر اسب می‌تازند… صداها در هم آمیخته؛ خون و جسد و بی‌پناهی و هلهله و صدای شمشیر و غریو بدمستی یزیدیان.
من ایمان دارم صدای آن زن‌ها در حافظهٔ تاریخ گم نمی‌شود، حتی اگر از فرط رنج از حنجره بیرون نیاید، رسم دنیا این نیست.

جهان این‌گونه نمی‌ماند، خورشید دارد می‌بیند. قانون زمین است؛ صدای مظلوم را می‌شنود، تکان می‌خورد. اگر چنین بود که دنیا همیشه به کام ظالم می‌ماند، همان نخستین ظالمان تاریخ تا ابد ماندگار شده بودند. یک جایی، یک جوری، آن صدا شنیده می‌شود؛ ظالم رسوا می‌شود.

خانم مجری عینکش را از چشم برداشت، نم اشک صورتش را پاک کرد و دستان مرا فشرد و کارگردان، موسیقی پایان برنامه را بلند کرد.

یک سال گذشت؛ چند روز بعد از عاشورای هشتاد و هشت و آن محشر عُظما، در اینترنت فیلمی را دیدم که غروبی خاک‌آلود و خسته است. زنی ویران‌شده، مضطرب و در خاک غلتیده در بهشت زهرا، زانو زده بر زمین، از حنجره‌ای زخمی فریاد می‌کشد: خدایااااا! می‌بینی؟ پسرم را کشتن… خدایا… امیرم را کشتن… امیر… امیر…

و خورشید نظاره‌گر بود… و آسمان می‌شنید…

فیلم را متوقف کردم. خوب که نگاه کردم، خودش بود؛ همان خانم مجری رادیو، خانم «شهین مهین‌فر» که پسرش «امیرارشد تاجمیر» را در روز عاشورا از پل حافظ به زیر انداخته بودند و با ماشین از روی پیکر نیمه‌جانش رد شده بودند… و بر پیکرش هلهله کرده بودند…

از آن سال سوگند خوردم که دیگر تا زنده هستم، هر عاشورا یادی از این اتفاق کنم و یادی از دیگر کشتگان، که بر خاک و آسفالت افتادند و خونشان بر جوی خیابان جاری شد و مادران و همسران و فرزندانشان بی‌پناه و مضطرب از این خانه به آن خانه دنبال یخ دویدند و شب، بر مزار شکستهٔ فرزندشان بر زمین چنگ زدند و تصویر جسد درهم‌شکستهٔ آن‌ها در سردخانه، تا ابد از جلوی چشمانشان محو نخواهد شد…

و در شگفتم، از مردمانی که چشم خود بر این کشته‌ها می‌بندند، بر اسیری زندانیان بی‌گناه و کورشدگانِ نان‌آور خانه می‌بندند، بر آزار و ظلم به خانواده‌های داغ‌دار مهر سکوت بر لب زدند و انگار که نیستند و نمی‌بینند… اما بر مظلومیت حسین‌بن‌علی و اسیری زینب و بیماری زین‌العابدین ...خود را سوگوار نشان می‌دهند. در شگفتم ،این سرزمین چه روزهایی به خود دید، چه آدم‌هایی به خود دید. تاریخ تشیع همه جور آدم به خود دیده بود الا آدم‌های روزگار ما؛ مردمانی که به طمع کاهی از گندم ری، در زمره سپاهیان معین یزید در می‌آیند و سکوت می‌کنند، اما این ایام که می‌رسد، خود را سوگوار و سیاهپوش حسین می‌نمایند ... عجب روزگاری به خود دید این سرزمین، عجب مردمانی.

@kaleme
Forwarded from فرهیختگان
ایران نه حرم است نه معبد، خانه است
مجتبی نجفی

ایران، کلمه مشاع است همچنانکه سرزمین مشاع است. هم این کلمه از آن همه ایرانیان است و هم سرزمینش. ایران " همگانی" است و مرز ملی گرایی و استبداد طلبی، جایی مشخص می شود که ایران، کالا شود، ابزار شود و یا ملک شخصی‌.

دیکتاتور می‌تواند " ایران دوست" باشد اما "ملی" نه. چون ملی، تقسیم می‌کند، سهیم می‌کند نه اینکه انحصار کند. "ایران" در نظم دیکتاتوری، به کالای شخصی تبدیل می‌شود، "ایران من" اما در نظم دموکراتیک به "ایران همه" تبدیل می‌شود. و جالب است در رخداد امروز جنگ، هم مدافعان دیکتاتوری می‌خواهند کلمه مشاع "ایران" را ابزار کنند و هم اپوزیسیون مدافع حمله خارجی‌. می‌خواهند سرودی را که نفی سلطه می‌کند و ایرانیان را بدون توجه به گرایشهایشان به همبستگی ملی دعوت می‌کند، مصادره کنند. در حالی که سرود "ای ایران" و سرودهای مشابهش، نماد بسیاری از مبارزان با سلطه بیگانه بوده و زمانی هم سرود ملی بسیاری از ما مخالفان دیکتاتوری در برابر امت گرایان بی وطن بوده. برای همین است امثال من بر تداوم خط "نه به جنگ و نه به دیکتاتوری" تاکید دارند تا حساب خود را با فرصت طلبان در هر دو جبهه صاف کنند.

مدافع دیکتاتوری و مدافع جنگ هر دو در یک زشتی سیاسی و یک پلیدی فرهنگی سهیم هستند. چرا که هر دو " ایران به مثابه خانه همه ایرانیان" را هدف می‌گیرند یکی با حمایت از قاتل شهروند و دیگری با تجاوزگر به مرزهای ملی. در هر دو رویکرد این شهروندان هستند که قربانی می شوند. آنها که از جنگ و دیکتاتوری حمایت می‌کنند هر دو زشت خو و بد سیرت اند. به خصوص اینکه "ایران" سنگر ملی است و ابزار کردن آن برای دفاع از دیکتاتور و مهاجم خارجی خونریز، تعدی آشکار به سنگر ملی ایرانیان است.

" ای ایران" را زمانی می‌خواندیم برای مرزبندی با استبدادطلبان، زمانی برای مرزبندی با بیگانگانی که این کشور را تکه تکه می‌خواهند، هنوز هم " ای ایران" سنگر همه زخم خوردگانی است که دوست داشتند و دارند" این وطن دوباره وطن شود" نه صحنه قتل شهروندان توسط دیکتاتور نه صحنه قتل شهروندان توسط مهاجم بیگانه‌. "ایران" نه حرم ماست نه "معبد" ماست. ایران خانه ماست، وطن همه متفاوت هاست. همه گرایشها از مذهبی تا غیر مذهبی، دیندار و بی دین. ما را نه با چاپلوسان درگاه دیکتاتور کاری است نه با مفتونان اسکندر مهاجم. مسیر استقلال و آزادی خط مستقیم رهایی است.


#فرهیختگان دربرابر خیانت و تجاوز
📌بیانیه‌ی بیش از چهارصد و پنجاه نفر از فعالان رسانه‌ای، اجتماعی و سیاسیِ
داخل و خارج کشور در تحریم شبکه‌ی «ایران اینترنشنال»

📍رسانه‌ها بخش مهمی از زندگی امروز ما را می‌سازند و معمولا برشی از طیف مخاطبان جامعه را در نظر دارند و روایت آن‌ها را از تحولات بیان می‌کنند. در نیم قرن اخیر بعد از انقلاب، رسانه‌های فارسی خارج از کشور درصدد بوده‌اند که جای «رسانه‌ی ملی» را بگیرند، که مردم ایران از آن شوربختانه محروم بوده‌اند، و با همگان صحبت کنند ــــ گرچه تنوع گرایش‌های ایرانیان دیگر چنین امکانی به یک رسانه نمی‌دهد که رسانه‌ی همگان باشد. بنابراین به‌تدریج گرایش‌های سیاسی معینی در این رسانه‌ها بروز یافته و حاکم شده که عمدتا بیانگر آرای بخشی از اپوزیسیون ایرانی و مواضع تأمین‌کنندگان مالی این رسانه‌ها است. در تحولات رسانه‌ای چند سال اخیر شماری از این رسانه‌ها به راست افراطی گرایش پیدا کرده‌اند که با ظهور ترامپیسم هم‌زمان بوده است.
📍تاریخ هم بارها نشان داده که ابزار اطلاع‌رسانی، اگر بی‌پروا و مسئولیت‌ناپذیر باشد، می‌تواند محور جنگ و آشوب شود. در سال ۱۸۹۸ ویلیام راندولف هرست، سرمایه‌دار و ناشر مطبوعات آمریکا گفت: «تو اخبار را بساز، من جنگ را برایت می‌سازم». امروز، رسانه‌هایی چون «ایران اینترنشنال» در راستای ایران‌ویران‌گری به ابزاری در دست پروژه‌های جنگ روانی دشمنان ایران بدل شده‌اند. شواهد متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد شبکه‌ی «ایران اینترنشنال» از آغاز فعالیت خود نقش فعالی در جنگ روانی راست افراطی علیه ایران ایفا کرده و امروز دست در دست متجاوزان به وطن دارد.
📍در تجاوز اخیر اسرائیل و آمریکا علیه ایران (از ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ میلادی) شبکه‌ی «ایران اینترنشنال» آشکارا، ثابت‌قدم و تمام‌قد در جبهه‌ی رسانه‌ای دشمنان ایران‌زمین ایستاد و به تریبون تبلیغات جنگی اسرائیل-آمریکا علی ایران بدل شد. پوشش یک‌جانبه و ایران‌ستیزانه از حملات اسرائیل-آمریکا از سوی این شبکه با زبان خبری تحریک‌آمیز و آمیخته به دروغ، کژاطلاعات، خبرسازی و بزرگ‌نمایی به سود دشمن نشان داد که هدف این شبکه‌ نه اطلاع‌رسانی بی‌طرفانه و حرفه‌ای که تشدید فضای روانی و تضعیف روحیه‌ی ملی در ایران است.
📍در جریان جنگ اخیر، «ایران اینترنشنال» با نفی تجاوز اسرائیل به ایران و قباحت‌زدایی از این تجاوز آشکار نظامی به اهداف روانی دشمنان ایران کمک عیان کرد. هر بار که اسرائیل به ایران تجاوز نظامی می‌کرد شبکه‌ی «ایران اینترنشنال» این حمله را در قاب «حمله‌ی اسرائیل به جمهوری اسلامی» بیان می‌کرد و هربار ایران به حملات اسرائیل پاسخ می‌داد این شبکه آن را در قاب «حمله‌ی ایران به اسرائیل» صورت‌بندی می‌کرد. این شبکه با انتشار اخبار نادرست درباره‌ی تلفات نظامی ایران و ادعاهای بی‌پایه درباره‌ی شکست کشور تلاش کرد فضای یأس و تردید را در جامعه‌ی ایرانی دامن زند.
📍«ایران اینترنشنال» که سابقه‌ای چندساله در جهت‌دهی اخبار، تحریف واقعیت‌ و اعطای تریبون به گروه‌هایی با سابقه‌ی تروریستی دارد به اتاق جنگ روانی و عملیات شناختی دشمنان ایران بدل شده است. فراموش نکرده‌ایم که در جریان حمله‌ی تروریستی اهواز، این شبکه به صورت زنده با یکی از اعضای گروه الاحوازیه، که مسئولیت حمله‌ی تروریستی را به عهده گرفته بود، مصاحبه کرد؛ اقدامی که واکنش منفی افکار عمومی ایرانی و حتی بررسی حقوقی آفکام (Ofcom) را به دنبال داشت. در جریان تجاوز نظامی اسرائیل علیه ایران نیز موارد متعددی از ترویج خشونت در این شبکه پخش شد که قابلیت تعقیب حقوقی دارد.
📍گردش به راست افراطی در این رسانه به‌تدریج آشکار شد و گرچه گفته می‌شد برخی کشورهای عربی تأمین مالی آن را برعهده دارند امروزه تمام‌قد در خدمت اهداف تبلیغاتی اسرائیل قرار گرفته است. معلوم نبودن منابع مالی این شبکه و ایجاد ابهام عمدی در این باب از طرف مدیران «ایران اینترنشنال» این شبکه را به رسانه‌ای غیرشفاف بدل کرده که تنها ایران‌ستیزی آن شفاف است.
📍ما جمعی از فعالان رسانه‌ای، اجتماعی و سیاسیِ داخل و خارج ایران، از همه‌ی روزنامه‌نگاران، تحلیل‌گران و کنشگران مستقل و ایران‌دوست می‌خواهیم همکاری خود را با رسانه‌ی «ایران اینترنشنال» – حتی در حد مصاحبه و یادداشت - قطع کنند، همکاری با رسانه‌ای که زیر نام ایران به ایران‌ستیزی مشغول است و در بزنگاهِ خطر نقش خود را در همسویی با دشمنان ایران‌زمین آشکار کرده است.
🔺ایران وطن همه‌ی ماست. اگر رسانه‌ای به جای خبررسانیِ مسئولانه و حرفه‌ای تفرقه‌ بیندازد، نفرت بپراکند و توجیه‌گر ویران‌گری ایران شود، همکاری با آن همانا پشت کردن به وطن کهن ما ایران است. ليست امضاها در اين جا. @YMirdamadi
Forwarded from M
📝📝📝پیام *دکتر محمد کیانوش‌راد* در آستانه‌ی دهمین سالگرد بازداشت *سیدمصطفی تاجزاده*

تاجزاده کنشگری در مسیر شدن

✍️محمد کیانوش راد (نماینده مردم اهواز در مجلس ششم)

یا امان من لا امان له
ده سال از حبس سیدمصطفی تاجزاده گذشت. اما امروز مصطفی تاجزاده‌ی عزیز، برای ایران و ایرانیان نمادی از شرافت و شجاعت، آزادگی و جوانمردی است. 
امروز تاجزاده، چون مولایش سیدالشهداء نمادی از حق‌طلبی، اصلاح‌خواهی و صبر و‌ مداراست.

تاجزاده در اوج ناامیدی‌ها، هنوز امیدوار و خواهانِ اصلاح امور است. او کنشگری در مسیر شدن است. او برخلاف برخی از هم‌عصرانش، در گذشته خویش نماند و به آینده ایران و مردمانش می‌اندیشد و فارغ از هر ایدئولوژی تنگ‌نظرانه در دفاع از حقوق ِمردم، به حاکمیت واقعی ملت می‌اندیشد.

ده‌سال حبس برای یک زندانی سیاسی-عقیدتی کافی نیست.؟ او ده‌سال حبس را با نجابت و با ایستادن بر حرفش تحمل نموده است. دیدگاه‌های او را بپذیرند یا نپذیرند، ایستادن بر عقیده و نظریاتش ستودنی و ستایش‌برانگیز است. جرم ِ او جز بیانِ نظرات ِ صریح  مصلحانه و خیرخواهانه‌اش نیست.

تاجزاده هدفی جز اصلاح امور کشور و خیر عمومی مردم و جز بازگشت به شعارهای اصولی انقلاب یعنی استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی در معنای واقعی آن نداشته و ندارد.
آیا گوشی شنوا و چشمی حق‌بین در میان زمامداران و تصمیم‌گیران ما نیست تا بهترین و شریف‌ترین فرزندان این مرز و بوم را از حبس و حصر رها سازد؟

هزاران نفر خیرخواهانه سخن گفتند و نشنیدند، نوشتند و نخواندند ، گویا هنوز گوش شنوایی برای اصلاح امور نیست. آیا تاجزاده  راهی جز مشی و منش و سیره امام حسین(ع) برگزیده است.؟

سرور آزادگان حسین(ع) در وصیتش به محمدابن‌حنفیه فرمود:
«خروج و اعتراض من، از روی سرکشی و خوشگذرانی و فساد و ظلم نمودن به دیگران نیست. بلکه تنها برای اصلاح در امت ِجدم(ص) قیام کردم. می‌خواهم امر به معروف کنم و به سیره جدم و پدرم عمل کنم. ... و هرکس مرا رد کند و قبول نکند، صبر می‌کنم تا خداوند بین من و این گروه قضاوت کند که خدا بهترین حکم‌کنندگان است.»

چه نیکوست امروز همگان، خصوصاً مسئولانِ تصمیم‌گیر حاکمیت، با عبور از مسائل گذشته، راهی نو برای خروج از بحران‌های داخلی و خارجی بیابند‌. برگشت به همین قانون اساسی فعلی و تمکین به خواست ملت در هر زمینه‌ای، راه خروج از بسیاری از بحران‌های داخلی و خارجی است.

تاجزاده و سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی را حداقل در این وضعیت آزاد کنید.
گزارش فخری محتشمی‌پور و رضا خندان از وضعیت زندان و زندانیان -که خود مصیبت‌نامه و روضه‌ای جانسوز در ایام حسینی است- که باید با آن‌ گریست و آه از نهاد هر انسان منصفی بلند می‌کند. چرا مسئولان فکری نمی‌کنند؟ حصر مهندس میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را پایان دهید و با تصحیح رویکردهای اشتباه در سیاست‌های جهانی و منطقه‌ای و داخلی به آینده پرامید بیندیشیم.

اگر حاکمان دریابند، اکنون زمان، زمانِ تصحیحِ رویکردها و سیاست‌ها بر اساسِ عقلانیتی واقع‌بینانه و مردم‌خواهانه است. اتخاذ سیاستی که با دورکردن جنگ‌طلبان و افراطیون از عرصه تصمیم‌گیری‌ها ممکن است. اقدامی که متضمنِ افزایش همبستگی ملی و دورنمودن سایه جنگ و تهدیدات خارجی از ایران باشد.

در پایان با تسلیت و همدردی با تمامی کسانی‌که عزیزانشان در این تهاجم وحشیانه رژیم جنایتکار صهیونیستی به شهادت رسیدند و با اعلام انزجار از سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا، از خداوند برای تسکین خانواده‌های عزیز و داغدار، آرامش و صبر را خواستارم.
بیائید قدردان مردم باشیم و وحدت و همدلیِ ایجاد شده در فضای پرآشوب و شکننده کنونی را پاس بداریم.

۱۴ تیر  ۱۴۰۴
تاسوعای حسینی

#دهمین‌_سالگرد‌_بازداشت‌_تاجزاده
#جرم‌_نقد‌_رهبر
@MostafaTajzadeh
Forwarded from خاطرات و روزنوشت ها (عيسي سحرخيز)
بیانیه‌ای که امضا نکردم!

عیسی سحرخیز

در فضای کمتر سیاسی چند روز اخیر که به دلیل تاسوعا و عاشورا بیشتر رنگ و بوی مذهبی داشت و نکات مهم پیرامون آن، از جمله ظهور یک‌شبه آقای خامنه‌ای، ناگاه شاهد انتشار بیانیه‌ای هستیم که اگرچه واقعیت‌های فراوانی را بیان می‌کند، اما در تضاد آشکار با "گردش آزاد اطلاعات" و "آزادی بیان" است.

منظورم بیانیه‌ی بیش از چهارصد و پنجاه تن از فعالان رسانه‌ای، اجتماعی و سیاسیِ داخل و خارج کشور در تحریم شبکه‌ی «ایران اینترنشنال» است، هرچند که برخی می گویند نام آن‌ها را به رسم معمول، نه با اطلاع و گرفتن امضا آورده‌اند- امری که بی پیشینه نیز نیست.

اشکال اصلی کار امضاکنندگان این بیانیه این است که در جایگاهی چون "ولی مطلقه فقیه" نشسته‌اند و برای دیگران، حتی آنان که دارای پیشینه‌ی سیاسی بیشتر و به اصطلاح "السابقون" هستند نسخه می‌پیچنند و امریه صادر می‌کنند، گویا که آنان خود عقل و شعور لازم را ندارند و قادر نیستند راه را از چاه تشخیص دهند.

ما... از همه‌ی روزنامه‌نگاران، تحلیل‌گران و کنشگران مستقل و ایران‌دوست می‌خواهیم همکاری خود را با رسانه‌ی «ایران اینترنشنال» – حتی در حد مصاحبه و یادداشت – قطع کنند، همکاری با رسانه‌ای که زیر نام ایران به ایران‌ستیزی مشغول است و در بزنگاهِ خطر نقش خود را در همسویی با دشمنان ایران‌زمین آشکار کرده است.

پیش از این که به نکات دیگر بپردازم، بد نیست خاطره‌ای را ذکر کنم.
آن زمان که خود با رسانه‌های برون‌پایه، از جمله رادیو تلویزیون‌های فارسی زبان چون بی‌.بی.سی،  دویچه‌وله، رادیو فردا و... مصاحبه می‌کردم، زیرِ تیغِ تندِ انتقادِ بسیاری از دوستان نزدیک- هم‌زمان با پرونده سازی ماموران وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه- بودم.

بحث اصلی من با دوستانم این بود که این رسانه‌ها باید برنامه خود را پرکنند، از جمله در مصاحبه‌ها، مناظره‌ها و ...
آن ها نیاز به مفسر، تحلیل‌گر و... دارند. حال اگر شما این "فضای رایگان" را در اختیار نگیرید و مواضع بر حق خود را بیان نکنید، این فضا توسط دیگرانی پر می شود که اگر نگوئیم به اصطلاح "دشمن" و "ضدانقلاب" و... هستند، دست‌کم به اندازه‌ی شما "میهن‌دوست" و  حافظ "منافع ملی" و "مصالح بین‌المللی" ایران نیستند.

در بازداشگاه و زندان نیز بحث من با بازجوها این بود که شما به اندازه‌ی "سعید امامی" هم عقل ندارید که در جایگاه "مقام عالی‌رتبه امنیتی" به برخی از تحلیل‌گران سیاسی و روزنامه‌نگاران مجوز مصاحبه با این دست رسانه‌ها را می‌داد، اما شما دارید پا جای پای سعید مرتضوی احمق می گذارید که با احضارهای مکرر، پرونده‌سازی، صدور حکم زندان و... آن‌ها را از کشور فراری داد یا برای بستن پرونده، مجبورشان کرد اعلام کنند "خروسک" گرفته‌اند، ام بعد جای آن‌ها را سلطنت‌طلب‌ها پرکردند.

روی سخنم با امضاکنندگان بیانیه این است که شما نیز با این "فتوای سیاسی" در حال تکرار همین خطا هستید؛ چون با عملکرد حاکمیت، مشی ضدملی رسانه‌ی میلی، در جایگاهی که بسیاری از مردم حتی روشنفکران  بی.بی.سی را به دلیل مواضع معقول‌تر، در مقایسه با "ایران اینترنشنال"، "آیت‌الله بی.بی.سی" می‌خوانند، این تحریم در عمل به نفع "سلطنت‌طلب‌ها"، "براندازان"، "طرف‌داران اسرائیل" و ... تمام می شود.

بله من هم با شما هم نظر هستم:
در تجاوز اخیر اسرائیل و آمریکا علیه ایران (از ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ میلادی) شبکه‌ی «ایران اینترنشنال» آشکارا، ثابت‌قدم و تمام‌قد در جبهه‌ی رسانه‌ای دشمنان ایران‌زمین ایستاد و به تریبون تبلیغات جنگی اسرائیل-آمریکا علی ایران بدل شد. پوشش یک‌جانبه و ایران‌ستیزانه از حملات اسرائیل-آمریکا از سوی این شبکه با زبان خبری تحریک‌آمیز و آمیخته به دروغ، کژاطلاعات، خبرسازی و بزرگ‌نمایی به سود دشمن نشان داد که هدف این شبکه‌ نه اطلاع‌رسانی بی‌طرفانه و حرفه‌ای که تشدید فضای روانی و تضعیف روحیه‌ی ملی در ایران است.

اما عزیزان قرار نیست که برای مبارزه با این واقعیت، "سرنا را از سر گشادش بنوازید" و با حکمی آمرانه "آزادی بیان" را مختل، "اطلاع‌رسانی همه‌جانبه" را محدود و مردم را از "شنیدن تمام دیدگاه‌ها" محروم سازید.

و مهم‌تر از همه آن‌که با حذف آمرانه‌ی برخی از تحلیلگران، مفسران، روزنامه‌نگاران و...  فرصت مناسب‌تری را در اختیار سیاست‌گذاران آشکار و نهان "ایران اینترنشنال" - برخی از آنان زمانی در جایگاه معاون وزیر نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کردند- قرار دهید تا فرصت‌طلبانه و طلب‌کارانه اعلام کنند که "ما رسانه‌ای مستقل هستیم و به همه تربیون می‌دهیم"، اما در عمل بیش از پیش سخنگوی "سلطنت‌طلب‌ها" و "میهن‌ستیزان" شوند و توده‌ی ناراضی هم که مدت‌هاست از رسانه‌ی میلی بریده، بیش از گذشته در دام "رسانه‌ای تک صدا"، از نوع دیگرش بیفتند.
.
‍ ‍ 📝📝📝پیام *عبدالله ناصری* در آستانه‌ی دهمین سالگرد بازداشت *سیدمصطفی تاجزاده*

📝📝📝لا فتی جز مصطفی لا سیف الا
گفتگو

✍🏻عبدالله ناصری

بانو فخرالسادات به خوبی تصمیم
گرفته برای دهمین سال حبس ظالمانه همسر جانش یادبودی هواکند. زیباست این، چون زندانبان چریک دیروز دور، خود حاکم جباری است که مصطفی را فقط به خاطر اندرزهای خیر خواهانه اش برای نجات ایران به زندان برده است.

این انسان بزرگ که از سلطنت خواهان تا جنبش سبز ادراک واقع بینانه از او دارند در تثبیت جمهوری اسلامی نقش مهمی داشت و از اولین فرزندان انقلاب ۵۷ بود که بعد از امثال بازرگان ، از انقلاب تبری جست و با صداقت نوشت: “پدر و مادر ما هم متهمیم”.

مصطفی پدیده نادری از وقادی “ذهن” است

متن کامل را اینجا بخوانید

#ده‌سالگی‌_بازداشت‌_تاجزاده
#جرم‌_نقد‌_رهبر

@MostafaTajzadeh
Karbala in the Taʿziyeh Episode.pdf
10.5 MB
#دانلود_کتاب ⭕️

📖 Karbala in the Taʿziyeh Episode; Shiʿi Devotional Drama in Iran

👤 Lucy Deacon

📂 Brill - 2025

🌐 @naqshine
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
‍ ‍ 📝📝📝پیام بهروز شاهرخ نیا در آستانه‌ی دهمین سالگرد بازداشت *سیدمصطفی تاجزاده*

📝📝📝سید مصطفی تاجزاده فرزند ناکام جمهوریت دوم خرداد

✍🏻بهروز شاهرخ نیا

در گذر روزگار ومیان پیچ‌وخم زندگی، گاهی دوستی‌های شکل می‌گیرند که فراتر از مرز نسل‌ها معنا پیدا می‌کنند. مصطفی تاجزاده برای من یکی از همین دوستان است؛ هرچند هم‌نسلم نیست، اما حضورش همیشه برایم دلگرم‌کننده و الهام‌بخش بوده است.

از همان اولین برخوردها، رفتار محترمانه و روحیه نقدپذیر او برایم جالب بود. او برای من نه فقط یک دوست، بلکه استادی بوده که از او یاد گرفته‌ام چطور نقد را بپذیرم و به نظرات دیگران احترام بگذارم. 

تفاوت سال‌ها و تجربه‌ها پلی شد برای گفت‌وگو و یادگیری. حتی وقتی دیدگاه‌هایمان کاملاً متفاوت بوده، همیشه با آرامش و حوصله به حرف‌هایم گوش داده، فضای گفت‌وگو بین ما باز و صمیمی مانده است و هیچ وقت گفت‌وگو را به جدل و دلخوری نکشاند و معنای واقعی نقدپذیری را برایم به تصویر کشید.

متن کامل را اینجا بخوانید

#ده‌سالگی‌_بازداشت‌_تاجزاده
#جرم‌_نقد‌_رهبر

@MostafaTajzadeh
صد سال پوچی که گذشت و با غلبه اتمسفر التقاطی و بی‌ریشه‌ای که از زمان مشروطه سربرآورد، در پهلوی صاحب قدرت شد، در پهلوی دوم به حاشیه رفت، در انقلاب به میدان بازگشت، لباس آخوندی تن کرد، شور هر چه را که می‌دانست درآورد، تا امروز. صد سال گذشت اما کسی عبرت نگرفت. کسی قدری فکر نکرد که شاید ریشه افکاری که ایران مدرن با آن شروع کرده مشکل دارد، شاید از ابتدا این خشت کج گذاشته است. همان حماقت‌ها و مهملات در قالب ایدئولوژی‌های ناسیونالیسم، سوسیالیسم و در نهایت اسلامیسم که هر سه اشتراکات بسیاری هم با یکدیگر دارند شیرهٔ تمام میراث‌های نهادی ایران را کشید و چیزی باقی نگذاشت جز مشتی توهمات و شطحیات که قلب آدمی را می‌میراند و عقل را درمانده می‌کند. شکست پشت شکست، انقلاب پشت انقلاب، ایدئولوژی پشت ایدئولوژی. صد سالی که نه تنها ایران به «هیچ‌جا» نرسید بلکه سرگرم کلاف درهم پیچیده‌ای از مزخرفات و عقده‌های فروخفته‌ای شد که بعید بنظر می‌رسد این مردم -تا حدی متوهم- راه علاجی از آن پیدا کنند.

#موقت
2025/07/10 07:23:06
Back to Top
HTML Embed Code: