Forwarded from احمد رضا شاه آبادي
نقل است که مأمون خودش مینشست و مقتل علی و حسین علیهماالسلام را از رو میخواند و میگریست.
آدمیزاد چه پیچیده است
آدمیزاد چه پیچیده است
Z0000200
My Recording
سخنرانی حاج محمود دردکشان
مراسم شانزدهمین سالگرد درگذشت آیت الله منتظری و بزرگداشت سالروز شهادت شهید محمد منتظری
سوم محرم ۱۴۴۷ ، ۸ تیر ۱۴۰۴
حسینیه اعظم نجف آباد
برخی عناوین :
🔹سلام بر حسین
🔹تلاش آیت الله منتظری برای استقلال و آزادی ایران
🔹شهدای هفت تیر
🔹ضرورت شناخت عناصر تاثیر گذار بر جامعه ، برای جامعه
🔹 انقطاع نسلی
🔹وظیفه ما در شرایط امروز
🔹لزوم توجه حاکمیت به تغییر رفتار به نفع مردم و بازگشت به مردم
🔹توجه به انسجام ملی در نگاه آیت الله منتظری
🔹توجه به مسائل امنیتی در نگاه آیت الله منتظری و شهید محمد منتظری
🔹جایگاه فقهی آیت الله منتظری
🔹 صهیونیسم بین الملل
🔹انتقادپذیر بودن
🔹اتهام جاسوسی به آیت الله منتظری به جای توجه به نفوذی ها
🔹شهید محمد منتظری و مبارزه با نفوذی ها
دو اشکال شهید محمد به مبارزه با پروژه نفوذ
👈 ضعف ایمان
👈 حاکمیت باندها
🔸کانال فقیه دوراندیش
👇👇👇👇
@islamnature
مراسم شانزدهمین سالگرد درگذشت آیت الله منتظری و بزرگداشت سالروز شهادت شهید محمد منتظری
سوم محرم ۱۴۴۷ ، ۸ تیر ۱۴۰۴
حسینیه اعظم نجف آباد
برخی عناوین :
🔹سلام بر حسین
🔹تلاش آیت الله منتظری برای استقلال و آزادی ایران
🔹شهدای هفت تیر
🔹ضرورت شناخت عناصر تاثیر گذار بر جامعه ، برای جامعه
🔹 انقطاع نسلی
🔹وظیفه ما در شرایط امروز
🔹لزوم توجه حاکمیت به تغییر رفتار به نفع مردم و بازگشت به مردم
🔹توجه به انسجام ملی در نگاه آیت الله منتظری
🔹توجه به مسائل امنیتی در نگاه آیت الله منتظری و شهید محمد منتظری
🔹جایگاه فقهی آیت الله منتظری
🔹 صهیونیسم بین الملل
🔹انتقادپذیر بودن
🔹اتهام جاسوسی به آیت الله منتظری به جای توجه به نفوذی ها
🔹شهید محمد منتظری و مبارزه با نفوذی ها
دو اشکال شهید محمد به مبارزه با پروژه نفوذ
👈 ضعف ایمان
👈 حاکمیت باندها
🔸کانال فقیه دوراندیش
👇👇👇👇
@islamnature
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 از آن جنگ تا این نبرد
✍️ عبدالله ناصری
▫️جنگ دوازدهروزهی اسرائیل و ایران، نقطهی عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی است. این کارزار از جنگ هشتسالهی عراق و ایران مهمتر است، از آن جهت که جنگ اولبه بهانهی اختلاف مرزی (قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر) شعله کشید و آغازگرش صدام بود. اغلب جهانیان و سازمان ملل پذیرفتند دولت عراق حمله را شکل داده است. آن تجاوز در اوج همبستگی ملت و حکومت بود و بهرغم بیتدبیری فرماندهان نظامی (سپاه) و افزایش بیربط مصدومان و شهیدان، با پایان جنگ، خوشحالی همهی مردم و مسئولان هویدا بود. پذیرش جسورانه و شجاعانهی قطعنامهی ۵۹۸ سند نهایی آتشبس شد. در تجاوز دولت غاصب اسرائیل به خطهی ایران، که در حضیض رفاقت دو طرف (مردم و حکومت) رخ داد، و بهرغم جانبداری ناشیانهی محدودی از مردم احساسی و صد البته غمزده و ستمدیده از حاکم، تقریباً اغلب ملت فرهمند ایران با همهی تنفرشان از رهبر حکومت و شیوهی حکمرانی او، برای حفظ خاک ایران، متحد و منسجم علیه نتانیاهو ایستادگی کردند.
▫️این مقاومت و همصدایی تاریخی ملت، میتوانست یک فرصت طلایی برای حکومت استبدادی و زمانی خوب برای تنفس مردم باشد؛ زمان تعدیل و ترمیم تدبیر عالی در مدیریت کشور، که با ادراک رهبر متوهم و تلقی و القای «پیروزی» در جنگی که با صدها نشانه بازندهی آن بود، از دست رفت. با صورتبندی پایان جنگ دوازدهروزه، که پس از یک هفته از آتشبس، هنوز فرماندهکل آن در پنهانگاه (نه پناهگاه) است، میتوان تداوم «خفی» جنگ ایران و اسرائیل را درک کرد. در جنگ اول، هموطنان از شمالغربی تا جنوبغربی جنگزده شدند، به این معنا که پس از ۳۷ سال، بسیاری از آنان هنوز درگیر آثار دههی شصت جنگاند. در جنگ دوم، نه مردم، که حکومت، جنگزده است: ترسان، حیران، پاشیده، منفعل و دور از تدبیر بحران؛ فقط غوغاسالاری میکند. قبلاً نوشتم بیتردید آغازگر تجاوز اسرائیل بوده و باید محکوم باشد. ولی جمهوری اسلامی باید مسئول پایان قطعی آن تلقی شود. هنوز امرای نظامی از تردید در آتشبس سخن میگویند. عدم ظهور فرماندهکل قوا در منظر عمومی و مواضع گهگاه ترامپ و نتانیاهو، بر این شک افزوده است.
▫️مهمترین نکتهی این جنگ، پرسش از حاکم باخته است: چرا دستگاههای اطلاعاتی که کوتاهترین موی دخترکان ایران را دیده و مستند میکنند، پانزده سال فعالیت موساد را ندیدند؟ چرا آنهمه هزینهی بزرگ موشکی و هستهای، که بارها دلسوزان وطن از عدم بازدارندگی آن گفتند، دوازدهروزه بر باد رفت؟ چرا بهجای هزینهی بیهوده برای جاهطلبی و دیوانگی سپاه، لجستیک ارتش شریف و ملی ایران نوسازی نشد؟ به کدام دلیل، توسعهی نرمافزاری کشور و مردم ایران جای خود را به توسعهی نظامی داد؟ حتماً باور میکنیم که حکومت و حاکم با سرمایهی نجومی برای تکوین گروههای نیابتی تلاش کردند و سپس خود دلیل تلاشی آنها شدند. واقعاً این کار، نبوغ زیادی میطلبد! نارضایتی مردم نجیب و مظلوم ایران، حقیقت تلخی است. آنان اگر راضی بودند، دوازده روز اینهمه تباه و هدر نمیشد. اینها پرسشهای مهم از رهبریست. ایرانیان عزیز، ضمن گذر زندگی عادی، باید به «آتشنابس» عادت کنند و بدانند آقای خامنهای استاد تولید «گرد و غبار بیحاصل» است. وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا ممکن است با رویکرد دوبارهی «عدم مذاکره» ایران را بیشتر بسوزاند.
@Kaleme
✍️ عبدالله ناصری
▫️جنگ دوازدهروزهی اسرائیل و ایران، نقطهی عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی است. این کارزار از جنگ هشتسالهی عراق و ایران مهمتر است، از آن جهت که جنگ اولبه بهانهی اختلاف مرزی (قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر) شعله کشید و آغازگرش صدام بود. اغلب جهانیان و سازمان ملل پذیرفتند دولت عراق حمله را شکل داده است. آن تجاوز در اوج همبستگی ملت و حکومت بود و بهرغم بیتدبیری فرماندهان نظامی (سپاه) و افزایش بیربط مصدومان و شهیدان، با پایان جنگ، خوشحالی همهی مردم و مسئولان هویدا بود. پذیرش جسورانه و شجاعانهی قطعنامهی ۵۹۸ سند نهایی آتشبس شد. در تجاوز دولت غاصب اسرائیل به خطهی ایران، که در حضیض رفاقت دو طرف (مردم و حکومت) رخ داد، و بهرغم جانبداری ناشیانهی محدودی از مردم احساسی و صد البته غمزده و ستمدیده از حاکم، تقریباً اغلب ملت فرهمند ایران با همهی تنفرشان از رهبر حکومت و شیوهی حکمرانی او، برای حفظ خاک ایران، متحد و منسجم علیه نتانیاهو ایستادگی کردند.
▫️این مقاومت و همصدایی تاریخی ملت، میتوانست یک فرصت طلایی برای حکومت استبدادی و زمانی خوب برای تنفس مردم باشد؛ زمان تعدیل و ترمیم تدبیر عالی در مدیریت کشور، که با ادراک رهبر متوهم و تلقی و القای «پیروزی» در جنگی که با صدها نشانه بازندهی آن بود، از دست رفت. با صورتبندی پایان جنگ دوازدهروزه، که پس از یک هفته از آتشبس، هنوز فرماندهکل آن در پنهانگاه (نه پناهگاه) است، میتوان تداوم «خفی» جنگ ایران و اسرائیل را درک کرد. در جنگ اول، هموطنان از شمالغربی تا جنوبغربی جنگزده شدند، به این معنا که پس از ۳۷ سال، بسیاری از آنان هنوز درگیر آثار دههی شصت جنگاند. در جنگ دوم، نه مردم، که حکومت، جنگزده است: ترسان، حیران، پاشیده، منفعل و دور از تدبیر بحران؛ فقط غوغاسالاری میکند. قبلاً نوشتم بیتردید آغازگر تجاوز اسرائیل بوده و باید محکوم باشد. ولی جمهوری اسلامی باید مسئول پایان قطعی آن تلقی شود. هنوز امرای نظامی از تردید در آتشبس سخن میگویند. عدم ظهور فرماندهکل قوا در منظر عمومی و مواضع گهگاه ترامپ و نتانیاهو، بر این شک افزوده است.
▫️مهمترین نکتهی این جنگ، پرسش از حاکم باخته است: چرا دستگاههای اطلاعاتی که کوتاهترین موی دخترکان ایران را دیده و مستند میکنند، پانزده سال فعالیت موساد را ندیدند؟ چرا آنهمه هزینهی بزرگ موشکی و هستهای، که بارها دلسوزان وطن از عدم بازدارندگی آن گفتند، دوازدهروزه بر باد رفت؟ چرا بهجای هزینهی بیهوده برای جاهطلبی و دیوانگی سپاه، لجستیک ارتش شریف و ملی ایران نوسازی نشد؟ به کدام دلیل، توسعهی نرمافزاری کشور و مردم ایران جای خود را به توسعهی نظامی داد؟ حتماً باور میکنیم که حکومت و حاکم با سرمایهی نجومی برای تکوین گروههای نیابتی تلاش کردند و سپس خود دلیل تلاشی آنها شدند. واقعاً این کار، نبوغ زیادی میطلبد! نارضایتی مردم نجیب و مظلوم ایران، حقیقت تلخی است. آنان اگر راضی بودند، دوازده روز اینهمه تباه و هدر نمیشد. اینها پرسشهای مهم از رهبریست. ایرانیان عزیز، ضمن گذر زندگی عادی، باید به «آتشنابس» عادت کنند و بدانند آقای خامنهای استاد تولید «گرد و غبار بیحاصل» است. وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا ممکن است با رویکرد دوبارهی «عدم مذاکره» ایران را بیشتر بسوزاند.
@Kaleme
Forwarded from Iran International ایران اینترنشنال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عبدالله ناصری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ، خامنهای را متوهم خواند و گفت: «حکومت، ترسان، حیران، ازهم پاشیده، و دور از تدبیر بحران، فقط غوغاسالاری میکند.»
مرتضی کاظمیان، عضو تحریریه ایران اینترنشنال، از ادامه سیاستهای ضد ملی جمهوری اسلامی در داخل و خارج میگوید.
@iranintltv
مرتضی کاظمیان، عضو تحریریه ایران اینترنشنال، از ادامه سیاستهای ضد ملی جمهوری اسلامی در داخل و خارج میگوید.
@iranintltv
Forwarded from حسین رزاق
📝 روح تهران
🖋️ آصف بیات
🔻گردوغبارها که فرو بنشیند، ایرانیان بیتردید درایت پشت جاهطلبیهای هستهای و لفاظیهای «ضد امپریالیستی» حاکمیت را زیر سؤال خواهند برد؛ بهویژه با نظر به هزینههای سرسامآوری که این سیاستها بر مردم و منابع کشور تحمیل کرده است. اما در حال حاضر، خشمِ عمیقتر ناشی از مصونیتی است که سخنان ترامپ به ماشین جنگی اسرائیل داد تا بی هیچ محدودیتی حاکمیت ایران را نقض کند، غیرنظامیان را قربانی سازد و زیرساختهای کشور را از بین ببرد.
🔻دوستی در تهران پرسید: «فوری تخلیه کنیم؟ کجا برویم؟ آنها اصلاً میدانند تهران کجاست؟ تا حالا در خیابانها یا بازار بزرگش قدم زدهاند تا زندگی پرجنبوجوش آن را حس کنند؟» تهران فقط یک نقطه روی نقشه نیست. تهران خانههاست، بیمارستانها و ادارههاست، مدرسهها و بازارهاست، تهران عروسیها و عزاداریهاست. تهران شهری با جمعیتی حدود ده میلیون نفر است که با تعامل، انرژی و ضربآهنگِ زندگی میتپد. کافیست سوار مترو شوید، در هر ایستگاهی پیاده شوید با نشانههایی از مردمی روبرو میشوید که میخواهند زندگی کنند؛ تکهای چمن که خانوادهها در آن پیکنیک میکنند، کافههایی که پر از زنان و مردان جوان پرشور است، کودکان پابرهنهای که با توپی پلاستیکی شادمانه بازی میکنند، یا محلهی قدیمی من، اختیاریه، جایی که مردان بازنشسته روی نیمکتهای پارک دور هم جمع میشوند و روزنامه میخوانند.
🔻تهران نشانههای خستگی دههها تلاش در راه ساختنِ خود و رسیدن به جایگاه امروزش را بر تنش دارد. این شهر که روزگاری در اواخر قرن هجده، ناحیهای کوچک در سایهسار رشتهکوه دلانگیز البرز بود، اکنون به کلانشهری پهناور بدل شده است که خیابانهایش با بیش از چهار میلیون خودرو اشباع شده و آلودگی هوایش آن را از نظر کیفیتِ زندگی همتراز داکار یا کراچی میکند. در عین حال، تهران شهری معمولی نیست؛ شهری است سرشار از سیاستهای خارقالعاده و روحیهی مقاومت که در کشمکش دائمی میان سنتی ریشهدار و مدرنیتهای لگامگسیخته شکل گرفته است.
🔻در تصور غربیها، تهران اغلب به کلیشههایی تقلیل مییابد: منارههای سربهفلککشیده، طنین اذان، روحانیون ریشدار و زنان چادرسیاه – شهری با خانههای خشتی و کوچههای تنگ که مملو از خانوادههای پرجمعیت و گسترده است. این تهرانِ فیلمِ «بدون دخترم هرگز» محصول سال ۱۹۹۱ است. اما تهران واقعی، دور از این قِسم خیالپردازیهای شرقشناسانه، کلانشهری مدرن است که بهدست رژیمی مذهبی-نظامی و سرکوبگر اداره میشود؛ رژیمی که مدتهاست کوشیده است – و عمدتاً نیز ناکام مانده است- تا بافت فرهنگی و فضاییِ آن را بازسازی کند.
🔻با وجود دههها حکومت استبدادی، مقاومت سکولار همچنان پابرجاست. نابرابری فزایندهی اقتصادی-اجتماعی و طرد سیاسی، میدانهای اصلی و پسکوچههای پنهان شهر را به عرصهی مبارزات مداوم بدل کرده است. برخلاف انقلاب فرانسه در پاریس یا انقلاب روسیه در مسکو، انقلاب اسلامی در بازآفرینی تهران بر اساس بینش ایدئولوژیک خود ناکام بوده است. امروز، تهران بیشتر به مادرید یا مکزیکوسیتی میماند تا به جده یا قاهره.
🔻تهران نمایانگر یک سلسلهمراتب طبقاتی کاملاً مشخص است؛ سلسلهمراتبی که نهتنها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بلکه در سازمانبندی فضایی شهر نیز نمود پیدا میکند. توپوگرافی شهر که از جنوب به شمال ارتفاع میگیرد، بازتابی از همین تقسیمبندی طبقاتی است. در شمالیترین نقطه، در دامنههای رشتهکوه البرز، مرفهترین محلههای شهر قرار گرفتهاند: دروس، تجریش، زعفرانیه و فرمانیه. در بلندترین نقطه، کاخ سلطنتی پیشین نیاوران، که اکنون به موزه تبدیل شده است، همچون نمادی بازمانده از قدرت اشرافی به چشم میخورد. با حرکت به سمت پایین و به سوی مرکز شهر، کمربندی وسیع از شرق به غرب امتداد مییابد که محل سکونت طبقهی متوسط است؛ طبقهای که زمانی استوار بود و اکنون بهطور فزایندهای تحت فشار قرار گرفته است: کارمندان دولت، متخصصان و صاحبان کسبوکارهای کوچک. در جنوبتر، در پایینترین مناطق شهر، کارگران تهیدست سنتی زندگی میکنند: فرزندان مهاجران روستایی و اعضای طبقات کارگر شهری. بسیاری از «تازهفقیرشدگان» نیز به شهرهای اقماری اطراف رانده شدهاند. در اینجا، جغرافیا و نابرابری در هم میآمیزند و نهتنها بر شیوهی زندگی مردم، بلکه بر نحوهی تجربهی آنان از خودِ شهر نیز تأثیر میگذارند.
@hoseinrazzagh
روح تهران / آصف بیات
🖋️ آصف بیات
🔻گردوغبارها که فرو بنشیند، ایرانیان بیتردید درایت پشت جاهطلبیهای هستهای و لفاظیهای «ضد امپریالیستی» حاکمیت را زیر سؤال خواهند برد؛ بهویژه با نظر به هزینههای سرسامآوری که این سیاستها بر مردم و منابع کشور تحمیل کرده است. اما در حال حاضر، خشمِ عمیقتر ناشی از مصونیتی است که سخنان ترامپ به ماشین جنگی اسرائیل داد تا بی هیچ محدودیتی حاکمیت ایران را نقض کند، غیرنظامیان را قربانی سازد و زیرساختهای کشور را از بین ببرد.
🔻دوستی در تهران پرسید: «فوری تخلیه کنیم؟ کجا برویم؟ آنها اصلاً میدانند تهران کجاست؟ تا حالا در خیابانها یا بازار بزرگش قدم زدهاند تا زندگی پرجنبوجوش آن را حس کنند؟» تهران فقط یک نقطه روی نقشه نیست. تهران خانههاست، بیمارستانها و ادارههاست، مدرسهها و بازارهاست، تهران عروسیها و عزاداریهاست. تهران شهری با جمعیتی حدود ده میلیون نفر است که با تعامل، انرژی و ضربآهنگِ زندگی میتپد. کافیست سوار مترو شوید، در هر ایستگاهی پیاده شوید با نشانههایی از مردمی روبرو میشوید که میخواهند زندگی کنند؛ تکهای چمن که خانوادهها در آن پیکنیک میکنند، کافههایی که پر از زنان و مردان جوان پرشور است، کودکان پابرهنهای که با توپی پلاستیکی شادمانه بازی میکنند، یا محلهی قدیمی من، اختیاریه، جایی که مردان بازنشسته روی نیمکتهای پارک دور هم جمع میشوند و روزنامه میخوانند.
🔻تهران نشانههای خستگی دههها تلاش در راه ساختنِ خود و رسیدن به جایگاه امروزش را بر تنش دارد. این شهر که روزگاری در اواخر قرن هجده، ناحیهای کوچک در سایهسار رشتهکوه دلانگیز البرز بود، اکنون به کلانشهری پهناور بدل شده است که خیابانهایش با بیش از چهار میلیون خودرو اشباع شده و آلودگی هوایش آن را از نظر کیفیتِ زندگی همتراز داکار یا کراچی میکند. در عین حال، تهران شهری معمولی نیست؛ شهری است سرشار از سیاستهای خارقالعاده و روحیهی مقاومت که در کشمکش دائمی میان سنتی ریشهدار و مدرنیتهای لگامگسیخته شکل گرفته است.
🔻در تصور غربیها، تهران اغلب به کلیشههایی تقلیل مییابد: منارههای سربهفلککشیده، طنین اذان، روحانیون ریشدار و زنان چادرسیاه – شهری با خانههای خشتی و کوچههای تنگ که مملو از خانوادههای پرجمعیت و گسترده است. این تهرانِ فیلمِ «بدون دخترم هرگز» محصول سال ۱۹۹۱ است. اما تهران واقعی، دور از این قِسم خیالپردازیهای شرقشناسانه، کلانشهری مدرن است که بهدست رژیمی مذهبی-نظامی و سرکوبگر اداره میشود؛ رژیمی که مدتهاست کوشیده است – و عمدتاً نیز ناکام مانده است- تا بافت فرهنگی و فضاییِ آن را بازسازی کند.
🔻با وجود دههها حکومت استبدادی، مقاومت سکولار همچنان پابرجاست. نابرابری فزایندهی اقتصادی-اجتماعی و طرد سیاسی، میدانهای اصلی و پسکوچههای پنهان شهر را به عرصهی مبارزات مداوم بدل کرده است. برخلاف انقلاب فرانسه در پاریس یا انقلاب روسیه در مسکو، انقلاب اسلامی در بازآفرینی تهران بر اساس بینش ایدئولوژیک خود ناکام بوده است. امروز، تهران بیشتر به مادرید یا مکزیکوسیتی میماند تا به جده یا قاهره.
🔻تهران نمایانگر یک سلسلهمراتب طبقاتی کاملاً مشخص است؛ سلسلهمراتبی که نهتنها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بلکه در سازمانبندی فضایی شهر نیز نمود پیدا میکند. توپوگرافی شهر که از جنوب به شمال ارتفاع میگیرد، بازتابی از همین تقسیمبندی طبقاتی است. در شمالیترین نقطه، در دامنههای رشتهکوه البرز، مرفهترین محلههای شهر قرار گرفتهاند: دروس، تجریش، زعفرانیه و فرمانیه. در بلندترین نقطه، کاخ سلطنتی پیشین نیاوران، که اکنون به موزه تبدیل شده است، همچون نمادی بازمانده از قدرت اشرافی به چشم میخورد. با حرکت به سمت پایین و به سوی مرکز شهر، کمربندی وسیع از شرق به غرب امتداد مییابد که محل سکونت طبقهی متوسط است؛ طبقهای که زمانی استوار بود و اکنون بهطور فزایندهای تحت فشار قرار گرفته است: کارمندان دولت، متخصصان و صاحبان کسبوکارهای کوچک. در جنوبتر، در پایینترین مناطق شهر، کارگران تهیدست سنتی زندگی میکنند: فرزندان مهاجران روستایی و اعضای طبقات کارگر شهری. بسیاری از «تازهفقیرشدگان» نیز به شهرهای اقماری اطراف رانده شدهاند. در اینجا، جغرافیا و نابرابری در هم میآمیزند و نهتنها بر شیوهی زندگی مردم، بلکه بر نحوهی تجربهی آنان از خودِ شهر نیز تأثیر میگذارند.
@hoseinrazzagh
روح تهران / آصف بیات
نقد اقتصاد سیاسی
روح تهران / آصف بیات - نقد اقتصاد سیاسی
ایرانیان نمیخواهند که اسرائیل، ایالات متحده یا هر قدرت خارجی دیگری برای «آزاد کردنشان» بیایند. آنها این نمایش را در افغانستان، عراق و لیبی تماشا کردهاند و میدانند پایانش چگونه است. چگونه میتوانند به نیروی «آزادیبخشی» اعتماد کنند که دادگاه بینالمللی…
Forwarded from تقی رحمانی
🔴تقی رحمانی - جنگ، انفعالِ دموکراسی و دیپلماسی است برای سرکوب مردم
https://youtu.be/ukI56llxz78
🆔 @RahmaniTaghi
https://youtu.be/ukI56llxz78
🆔 @RahmaniTaghi
YouTube
تقی رحمانی - جنگ، انفعالِ دموکراسی و دیپلماسی است برای سرکوب مردم
تقی رحمانی، نویسنده و کنشگر مدنی، با نگاهی انتقادی به وضعیت جنگ و درگیریهای اخیر، تأکید میکند که جنگ نه نشانه قدرت بلکه نتیجه شکست سیاست، گفتوگو و دموکراسی است. او آن را ابزاری در دست حکومتها برای سرکوب جامعه و خاموش کردن صدای مطالبات مردمی میداند.
Forwarded from Malakut
Telegraph
این جنگ، جنگ جهالتهاست
در نوبتهای مختلف دیدهام که در این دو هفتهی گذشته، دو مضمون یا خیلی عریان یا به تلویح در میان ایرانیان گسترش یافتهاند. نمونهی اول اینکه عدهای مدعیاند این نبرد تمدنی است: تمدن غرب به مصاف تمدن شرق (مسلمان، ایرانی يا آسیایی) آمده است. این بنمایهی حرف…
Forwarded from مطالعات اسلامی | Islamic Studies
📚 #معرفی_کتاب
🔺اسلام در هند: تاریخ، سیاست و جامعه
🔺Islam in India: History, Politics and Society
👈🏻 ویراستار: Nasir Raza Khan
👈🏻 ناشر: Routledge
👈🏻 سال انتشار : (2023)
👈🏻شابک: 9781000898699
معرفی ناشر
این کتاب بر اهمیت تاریخی و جایگاه معاصر دین اسلام و فرهنگ(های) برخاسته از آن در سرزمین هند استوار است.
اسلام، افزون بر آنکه یک باور دینی بنیادین به شمار میآید، ایدئولوژی سیاسی محوری بسیاری از دودمانهای حاکم بر هند، از جمله سلطنت دهلی (۱۲۰۶-۱۴۵۱)، ترکان ایلباری (معروف به ممالیک ۱۲۰۶-۱۲۹۰)، خلجیان (۱۲۹۰-۱۳۲۰)، تغلقها (۱۳۲۰-۱۴۱۴)، سادات (۱۴۱۴-۱۴۵۱)، افغانان و امپراتوری گورکانیان هند بوده است. در دوران فرمانروایی هر یک از این دودمانها، اسلام نقشی کلیدی در ترسیم سیمای سیاسی و اجتماعی آن روزگار ایفا کرده است. این کتاب تلاش میکند اسلام در هند را نه فقط بهمثابه ایدئولوژی سیاسی و دینی دودمانهای مذکور، بلکه نیرویی تعیینکننده به شمار آورد که در تار و پود فرهنگی این سرزمین تنیده شده و آن را قوام بخشیده است.
فهرست مطالب
مقدمه (نصیر رضا خان)
۱) تقوا، بیتقوایی و اسلام: اعمال دینی مسلمانان در شاهجهانآباد سدۀ هجدهم (رحما جاوید رشید)
۲) آیین خواجه: غریبنواز و گسترش اندیشهی صوفیانه (ببلی پروین)
۳) سنت صوفیانه و سنت بکتی: گرایشهای همسو و ناهمسو (اخلاق احمد آهن)
۴) کثرتگرایی در میراث اسلامی قرون وسطی: پژوهشی در باب منش صوفیانهی کشمیر (جی. ان. خاکی)
۵) نقشآفرینی صوفیان در فرهنگ فکری اسلام در هند: عوارفالمعارف و مکتوبات اولیهی صوفیانه (محمد شهیر صدیقی)
۶) هویت گورکانی: آسیای مرکزی یا هندی؟ (تسنیم سهروردی)
۷) جهان فرهنگی، ادبی و هنری هند و آسیای مرکزی (گلفشان خان)
۸) از نگاه اروپاییان: دولت گورکانی و آزادی دینی بر اساس گزارشهای سیاحان اروپایی سدهی هفدهم (نشاط منظر)
۹) هماوردطلبی در برابر اقتدار امپراتور گورکانی: نگرش عبدالقادر بدایونی به پادشاهی (اکرام الحق)
۱۰) مساجد، «حیات اجتماعی» و مقاومت در هند مستعمراتی: مطالعهی موردی مسجد جهاننما در شاهجهانآباد تا دههی ۱۸۷۰ میلادی (سعدیه عزیز)
۱۱) مقایسهی تطبیقی نهضتهای مسلمان هند در سدهی نوزدهم با جنبشهای اصلاحی در جهانبینی اسلامی: تحلیلی بر آثار سید احمد (ام. وسیم راجا)
۱۲) مکتوبات سید احمد خان و برنامهی وی برای اصلاحات اجتماعی و آموزشی (پرویز نظیر)
۱۳) «نهضت علیگر» سر سید و گفتمانهای زنان مسلمان (نیر اعظم)
۱۴) شیعیان در هند: اقلیتی در میان اقلیت (سید محمد افضل)
۱۵) پاناسلامیسم و جنبش خلافت: درک ذهنیت مسلمانان از منظر استعماری (حسن امام)
۱۶) اسلام معاصر: ارزیابی واقعبینانه از پویاییهای کنونی و راهبردهای پیشرو برای آینده (سلطان شاهین)
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
🔺اسلام در هند: تاریخ، سیاست و جامعه
🔺Islam in India: History, Politics and Society
👈🏻 ویراستار: Nasir Raza Khan
👈🏻 ناشر: Routledge
👈🏻 سال انتشار : (2023)
👈🏻شابک: 9781000898699
معرفی ناشر
این کتاب بر اهمیت تاریخی و جایگاه معاصر دین اسلام و فرهنگ(های) برخاسته از آن در سرزمین هند استوار است.
اسلام، افزون بر آنکه یک باور دینی بنیادین به شمار میآید، ایدئولوژی سیاسی محوری بسیاری از دودمانهای حاکم بر هند، از جمله سلطنت دهلی (۱۲۰۶-۱۴۵۱)، ترکان ایلباری (معروف به ممالیک ۱۲۰۶-۱۲۹۰)، خلجیان (۱۲۹۰-۱۳۲۰)، تغلقها (۱۳۲۰-۱۴۱۴)، سادات (۱۴۱۴-۱۴۵۱)، افغانان و امپراتوری گورکانیان هند بوده است. در دوران فرمانروایی هر یک از این دودمانها، اسلام نقشی کلیدی در ترسیم سیمای سیاسی و اجتماعی آن روزگار ایفا کرده است. این کتاب تلاش میکند اسلام در هند را نه فقط بهمثابه ایدئولوژی سیاسی و دینی دودمانهای مذکور، بلکه نیرویی تعیینکننده به شمار آورد که در تار و پود فرهنگی این سرزمین تنیده شده و آن را قوام بخشیده است.
فهرست مطالب
مقدمه (نصیر رضا خان)
۱) تقوا، بیتقوایی و اسلام: اعمال دینی مسلمانان در شاهجهانآباد سدۀ هجدهم (رحما جاوید رشید)
۲) آیین خواجه: غریبنواز و گسترش اندیشهی صوفیانه (ببلی پروین)
۳) سنت صوفیانه و سنت بکتی: گرایشهای همسو و ناهمسو (اخلاق احمد آهن)
۴) کثرتگرایی در میراث اسلامی قرون وسطی: پژوهشی در باب منش صوفیانهی کشمیر (جی. ان. خاکی)
۵) نقشآفرینی صوفیان در فرهنگ فکری اسلام در هند: عوارفالمعارف و مکتوبات اولیهی صوفیانه (محمد شهیر صدیقی)
۶) هویت گورکانی: آسیای مرکزی یا هندی؟ (تسنیم سهروردی)
۷) جهان فرهنگی، ادبی و هنری هند و آسیای مرکزی (گلفشان خان)
۸) از نگاه اروپاییان: دولت گورکانی و آزادی دینی بر اساس گزارشهای سیاحان اروپایی سدهی هفدهم (نشاط منظر)
۹) هماوردطلبی در برابر اقتدار امپراتور گورکانی: نگرش عبدالقادر بدایونی به پادشاهی (اکرام الحق)
۱۰) مساجد، «حیات اجتماعی» و مقاومت در هند مستعمراتی: مطالعهی موردی مسجد جهاننما در شاهجهانآباد تا دههی ۱۸۷۰ میلادی (سعدیه عزیز)
۱۱) مقایسهی تطبیقی نهضتهای مسلمان هند در سدهی نوزدهم با جنبشهای اصلاحی در جهانبینی اسلامی: تحلیلی بر آثار سید احمد (ام. وسیم راجا)
۱۲) مکتوبات سید احمد خان و برنامهی وی برای اصلاحات اجتماعی و آموزشی (پرویز نظیر)
۱۳) «نهضت علیگر» سر سید و گفتمانهای زنان مسلمان (نیر اعظم)
۱۴) شیعیان در هند: اقلیتی در میان اقلیت (سید محمد افضل)
۱۵) پاناسلامیسم و جنبش خلافت: درک ذهنیت مسلمانان از منظر استعماری (حسن امام)
۱۶) اسلام معاصر: ارزیابی واقعبینانه از پویاییهای کنونی و راهبردهای پیشرو برای آینده (سلطان شاهین)
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
اسلام در هند: تاریخ، سیاست و جامعه - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
این کتاب بر اهمیت تاریخی و جایگاه معاصر دین اسلام و فرهنگ(های) برخاسته از آن در سرزمین هند استوار است. اسلام، افزون بر آنکه یک باور دینی بنیادین به شمار میآید، ایدئولوژی سیاسی محوری بسیاری از دودمانهای حاکم بر هند، از جمله سلطنت دهلی (۱۲۰۶-۱۴۵۱)، ترکان…
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
🔸سهشنبه بی ملاقات(۱)
🔸اوین ویران شد
✍🏻فخرالسادات محتشمیپور
✅امروز سهشنبه ده تیرماه قرار بود بروم فشافویه، زندان تهران بزرگ را پیدا کنم. درب آهنینش را بکوبم و بگویم من باید همسرجان را ببینم همین حالا!
✅درست مثل بعدازظهر چهارشنبه دوهفته پیش که در میان موشک باران تهران خودم را از دماوند به اوین رساندم. درب آهنینش را کوفتم و گفتم آمدهام همسرجان را ببینم. قبلش با حفاظت اوین تماس گرفته و گفته بودم من باید فوری همسرم را ببینم. گفته بودم دخترم بیقرار است و تحمل دوری از پدر و مادرش توأمان را ندارد باید همسرجان را ببینم و فوری بروم نقش مادریام را ایفا کنم در میانه جنگ.
✅با شتاب به خانه رفته کتابها را باضافه مقداری خوراکی جمع کردم و علیرغم هشدارها مبنی بر ناامنی خیابانها خودم را به اوین رساندم. از آن پلههای تیز نفسگیر که دیگر نشانی از آن نیست بالا رفتم. سربازی که دیگر نیست درب را باز و مرا به بالا راهنمایی کرد. همکارش که دیگر نیست تا پذیرش کند، حتی از من کارت شناسایی هم نخواست.
و افسر نگهبانی که دیگر نیست گفت تشریف داشته باشید تا با حفاظت هماهنگ کنیم.
✅پس از چند دقیقه مأمور خانمی که از حضور من در آن ساعت در زندان متعجب بود آمد که بازدید بدنی کند. صدای انفجاری نزدیک او را از جا پراند، در حالیکه سعی میکرد وحشتش را پنهان کند، از همکارش پرسید کجا را زدند؟!
و آن همکارش چقدر نگران زن وبچههایش بود که چند شب تنهایشان گذاشته بود تا به قول خودش از جان زندانیان محفاظت کند.
✅من عجله داشتم که زودتر مصطفی را ببینم و برگردم. به خواهرم گفته بودم تلفنم خاموش خواهد بود به فاطمه نگویید کجا رفتهام که دلواپس نشود.
دخترک با گریه و زاری از من خواسته بود بروم پیشش و قدغن کرده بود پای به تهران بگذارم. به خانهخالیمان! گفته بودم تا بابا را نبینم نمیآیم و او گفته بود تا بروی و برگردی من دق میکنم.
✅در اوین مانده بودند ساعت پنج بعدازظهر کجا به ما ملاقات بدهند بالاخره من و آن خانم مأمور و جانشین رئیس زندان سوار ماشین شده و مقابل اتاقی پیاده شدیم که با دیدن معاون رییس زندان متوجه شدم اتاق اوست.
✅همسرجان که آمد او را در آغوش گرفته بوسیدم. گفته بود در این شرایط جنگی به اوین نیا نمیخواهم اذیت شوی.گفته بودم نیایم بیشتر اذیت میشوم.
✅ملاقات کوتاه بود. همه پا به پا میکردند زودتر بروند به خانهها یا سر پستهایشان. به مأموری که منتظر بود ما خداحافظی کنیم گفتم لطفا به مسئولین بگویید داروخانه زندان بی دارو نماند و فروشگاه خالی از مایحتاج زندانیان. جنگ است دیگر!
✅کتابها و خوراکیهایی که برده بودم، و حالا زیر آوار است، تحویل گرفتند و من یاردربند را بوسهباران کردم انگار میدانستم ملاقات بعدی به زودی نخواهد بود!
✅وقتی به مصطفی گفتند سوار ماشین شود تا به بند بازگردد، گفتم جنگ است دیگر مصوبه هم که برای آزادی زندانیان سیاسی هست، بگذارید باتفاق از این درب خارج شویم.
گفتند به زودی انشاءالله
✅معاون حفاظت اوین به من گفته بود که درخواست آزادی و مرخصی زندانیان سیاسی را به قوه قضائیه دادهایم و من تعجب کرده بودم که چرا در این امر مهم تأخیر میشود!
✅موقع خداحافظی به مأموران و مسئولین زندان که از سرنوشتشان بیاطلاعم، گفتم مواظب امانت ما باشید. گفتند خاطرتان جمع!
✅پنج روز بعد خبر حمله وحشیانه اسرائیل به زندان را همسرجان به من داد وقتی داشتم به دخترم اطمینان میدادم که زندان امن است!
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
#فشافویه#قرچک
@MostafaTajzadeh
🔸اوین ویران شد
✍🏻فخرالسادات محتشمیپور
✅امروز سهشنبه ده تیرماه قرار بود بروم فشافویه، زندان تهران بزرگ را پیدا کنم. درب آهنینش را بکوبم و بگویم من باید همسرجان را ببینم همین حالا!
✅درست مثل بعدازظهر چهارشنبه دوهفته پیش که در میان موشک باران تهران خودم را از دماوند به اوین رساندم. درب آهنینش را کوفتم و گفتم آمدهام همسرجان را ببینم. قبلش با حفاظت اوین تماس گرفته و گفته بودم من باید فوری همسرم را ببینم. گفته بودم دخترم بیقرار است و تحمل دوری از پدر و مادرش توأمان را ندارد باید همسرجان را ببینم و فوری بروم نقش مادریام را ایفا کنم در میانه جنگ.
✅با شتاب به خانه رفته کتابها را باضافه مقداری خوراکی جمع کردم و علیرغم هشدارها مبنی بر ناامنی خیابانها خودم را به اوین رساندم. از آن پلههای تیز نفسگیر که دیگر نشانی از آن نیست بالا رفتم. سربازی که دیگر نیست درب را باز و مرا به بالا راهنمایی کرد. همکارش که دیگر نیست تا پذیرش کند، حتی از من کارت شناسایی هم نخواست.
و افسر نگهبانی که دیگر نیست گفت تشریف داشته باشید تا با حفاظت هماهنگ کنیم.
✅پس از چند دقیقه مأمور خانمی که از حضور من در آن ساعت در زندان متعجب بود آمد که بازدید بدنی کند. صدای انفجاری نزدیک او را از جا پراند، در حالیکه سعی میکرد وحشتش را پنهان کند، از همکارش پرسید کجا را زدند؟!
و آن همکارش چقدر نگران زن وبچههایش بود که چند شب تنهایشان گذاشته بود تا به قول خودش از جان زندانیان محفاظت کند.
✅من عجله داشتم که زودتر مصطفی را ببینم و برگردم. به خواهرم گفته بودم تلفنم خاموش خواهد بود به فاطمه نگویید کجا رفتهام که دلواپس نشود.
دخترک با گریه و زاری از من خواسته بود بروم پیشش و قدغن کرده بود پای به تهران بگذارم. به خانهخالیمان! گفته بودم تا بابا را نبینم نمیآیم و او گفته بود تا بروی و برگردی من دق میکنم.
✅در اوین مانده بودند ساعت پنج بعدازظهر کجا به ما ملاقات بدهند بالاخره من و آن خانم مأمور و جانشین رئیس زندان سوار ماشین شده و مقابل اتاقی پیاده شدیم که با دیدن معاون رییس زندان متوجه شدم اتاق اوست.
✅همسرجان که آمد او را در آغوش گرفته بوسیدم. گفته بود در این شرایط جنگی به اوین نیا نمیخواهم اذیت شوی.گفته بودم نیایم بیشتر اذیت میشوم.
✅ملاقات کوتاه بود. همه پا به پا میکردند زودتر بروند به خانهها یا سر پستهایشان. به مأموری که منتظر بود ما خداحافظی کنیم گفتم لطفا به مسئولین بگویید داروخانه زندان بی دارو نماند و فروشگاه خالی از مایحتاج زندانیان. جنگ است دیگر!
✅کتابها و خوراکیهایی که برده بودم، و حالا زیر آوار است، تحویل گرفتند و من یاردربند را بوسهباران کردم انگار میدانستم ملاقات بعدی به زودی نخواهد بود!
✅وقتی به مصطفی گفتند سوار ماشین شود تا به بند بازگردد، گفتم جنگ است دیگر مصوبه هم که برای آزادی زندانیان سیاسی هست، بگذارید باتفاق از این درب خارج شویم.
گفتند به زودی انشاءالله
✅معاون حفاظت اوین به من گفته بود که درخواست آزادی و مرخصی زندانیان سیاسی را به قوه قضائیه دادهایم و من تعجب کرده بودم که چرا در این امر مهم تأخیر میشود!
✅موقع خداحافظی به مأموران و مسئولین زندان که از سرنوشتشان بیاطلاعم، گفتم مواظب امانت ما باشید. گفتند خاطرتان جمع!
✅پنج روز بعد خبر حمله وحشیانه اسرائیل به زندان را همسرجان به من داد وقتی داشتم به دخترم اطمینان میدادم که زندان امن است!
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
#فشافویه#قرچک
@MostafaTajzadeh
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
🔸سه شنبه بی ملاقات (۲)
♦️ندامتگاه یا اردوگاه اسرا
✍🏻فخرالسادات محتشمیپور
✅میخواستم امروز سهشنبه دهم تیرماه بروم به زندان تهران بزرگ و بگویم من باید همسرم را ببینم و تا او را نبینم برنمیگردم. اما همسرجان که معمولا برای من تعیین تکلیف نمیکند، خواهش کرد نروم. گفت اینجا هیچ چیز به قاعده نیست این راه طولانی را میآیی و اگر نگذارند مرا ببینی آز ده میشوی و بی نتیجه باید برگردی. روزت خراب میشود عزیزم. میگویم مگر روزهای شما در آن خراب شده آباد است.
✅تا وقتی عکسها و فیلمهای منتشر شده از آن اسارتگاه را ندیده بودم نمیتوانستم تصوری از این همه وقاحت و بیشرمی وهتک حرمت نسبت به زندانیان سیاسی داشته باشم. هنوز هم باورم نمیشود، این فرهیختگان را با چه منطقی و به چه جرأتی با دستبند و پابند و بهعبارتی با غل و زنجیر شبانه از میان انبوه سنگ و خاک به جایی منتقل کردهاند که هیچگونه تناسبی با شأن آنان ندارد بلکه هتککرامت انسانی زندانیان عادیاست!
✅مصطفی اصولاً عادت ندارد عمق فجایع و وخامت امور را برای من تصویر کند. اخیرا هم که میداند من باید در شرایطی دور از استرس و اضطرابی قرار داشته باشم، بیشتر ملاحظه میکند. با این حال با ورود به فشافویه به خاطر رسیدگی عاجل به اوضاع و بهبود فوری شرایط همبندان از وضعیت افتضاح بهداشتی و کمبود شدید امکانات برایم گفت.
✅دو روز قبل حضور ما در دادسرا برای دیدن دادستان و انتقال مشکلات ودرخواست آزادی فوری عزیزانمان بینتیجه ماند.
در حالت عادی هم دیدن دادستان ممکن نبود چه رسد به اکنون که هیچکس نیست که جوابگو باشد. ما درخواست مان را مکتوب کردیم و با شماره تماس دادیم به مسئول دفتر دادستان.
✅دیروز هم رفتیم سازمان زندانها که مدیرعامل را ببینیم و بپرسیم وعدهای که برای در اختیار گذاشتن فوری وسایل زندانیان منتقل شده از اوین داده بوده کی عملی میشود. او هم نبود. این روزها هیچکس نیست که جواب خانوادهها را بدهد. به اوین هم سری زدیم و آنچه دیدیم باعث تأسف بسیار شد.
✅اوین بر سر زندانی و خانوادهاش و بر سر مأموران و برخی مسئولان زندان ومراجعان خراب شد و زندانیان سیاسی از هجوم وحشیانه اسرائیل جان به در بردند.
✅حالا من مقابل درب ملاقات ایستادهام و باور نمیکنم دربی که ده سال تمام مرا به یار میرساند با دیوارهایش اینگونه ویران شده. شیشههای فروریخته ساختمان بلند مجاور و ماشینهای مچاله شده اطراف خبر از عمق جنایتی میداد که نهتنها نمادین نبود بلکه هویت ذاتی رژیم آدمکش صهیونی را به نمایش درآورد.
✅ حملهای که جان عزیز تعداد زیادی انسان بیگناه را از مرد و زن و کودک گرفت و شرایط را برای بازماندگان و جنگزدگان زندانی بسیار سختتر کرد.
✅حالا چهره تکتک سربازهای وظیفه مقابل چشم من است. آنها که کیفها را میگرفتند و شماره میدادند و میگفتند کارت شناسایی را برداشتی مادر؟
و آن خانم جوانی که در سرما وگرما کنار درب ورودی سالن ملاقات مینشست و میپرسید تلفن همراه ندارید؟
و آن خانمهایی که با مهربانی برگه ملاقات میدادند و با فاطمه خوش و بش میکردند و با آرزو کردن آزادی ما را به سمت سالن اصلی ملاقات راهنمایی میکردند. و آن بالا باز هم سربازها و مأموران مرد و زن. خانمی که با تعطیلی مهدها دخترکش را همراه میآورد و از تغییر غیرمتعارف ساعت کار ادارات شاکی بود و مسئواین سالن ملاقات و ...
چهرهها مقابل چشمم رژه میروند و سرم گیج میرود وقتی خودم را در میان انبوه ملاقات کنندگان و زندانیهایشان میبینم. آن همهمهها و بچههایی که بیخبر از آنچه به سرشان آمده میدوند و بازی و سروصدا میکنند. و حالا سکوت سهمگینی کل فضای را دربرگرفته و از آن آمد و شدها وهیاهوها خبری نیست.
✅از سربازی که آنجا ایستاده میپرسم وسیلههای زندانیان چه شد؟ میگوید بپرس آدمها چه شدند. همکاران من رفتند. فشار اشک چشمانم را میسوزاند. مانع فروریختنشان نمیشوم. میگویم همکاران تو بچههای ما بودند پسرم! و ناله میزنم امان از دل مادر
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
#قوه_قضائیه_پاسخگو_باشد
#فشافویه#قرچک
@MostafaTajzadeh
♦️ندامتگاه یا اردوگاه اسرا
✍🏻فخرالسادات محتشمیپور
✅میخواستم امروز سهشنبه دهم تیرماه بروم به زندان تهران بزرگ و بگویم من باید همسرم را ببینم و تا او را نبینم برنمیگردم. اما همسرجان که معمولا برای من تعیین تکلیف نمیکند، خواهش کرد نروم. گفت اینجا هیچ چیز به قاعده نیست این راه طولانی را میآیی و اگر نگذارند مرا ببینی آز ده میشوی و بی نتیجه باید برگردی. روزت خراب میشود عزیزم. میگویم مگر روزهای شما در آن خراب شده آباد است.
✅تا وقتی عکسها و فیلمهای منتشر شده از آن اسارتگاه را ندیده بودم نمیتوانستم تصوری از این همه وقاحت و بیشرمی وهتک حرمت نسبت به زندانیان سیاسی داشته باشم. هنوز هم باورم نمیشود، این فرهیختگان را با چه منطقی و به چه جرأتی با دستبند و پابند و بهعبارتی با غل و زنجیر شبانه از میان انبوه سنگ و خاک به جایی منتقل کردهاند که هیچگونه تناسبی با شأن آنان ندارد بلکه هتککرامت انسانی زندانیان عادیاست!
✅مصطفی اصولاً عادت ندارد عمق فجایع و وخامت امور را برای من تصویر کند. اخیرا هم که میداند من باید در شرایطی دور از استرس و اضطرابی قرار داشته باشم، بیشتر ملاحظه میکند. با این حال با ورود به فشافویه به خاطر رسیدگی عاجل به اوضاع و بهبود فوری شرایط همبندان از وضعیت افتضاح بهداشتی و کمبود شدید امکانات برایم گفت.
✅دو روز قبل حضور ما در دادسرا برای دیدن دادستان و انتقال مشکلات ودرخواست آزادی فوری عزیزانمان بینتیجه ماند.
در حالت عادی هم دیدن دادستان ممکن نبود چه رسد به اکنون که هیچکس نیست که جوابگو باشد. ما درخواست مان را مکتوب کردیم و با شماره تماس دادیم به مسئول دفتر دادستان.
✅دیروز هم رفتیم سازمان زندانها که مدیرعامل را ببینیم و بپرسیم وعدهای که برای در اختیار گذاشتن فوری وسایل زندانیان منتقل شده از اوین داده بوده کی عملی میشود. او هم نبود. این روزها هیچکس نیست که جواب خانوادهها را بدهد. به اوین هم سری زدیم و آنچه دیدیم باعث تأسف بسیار شد.
✅اوین بر سر زندانی و خانوادهاش و بر سر مأموران و برخی مسئولان زندان ومراجعان خراب شد و زندانیان سیاسی از هجوم وحشیانه اسرائیل جان به در بردند.
✅حالا من مقابل درب ملاقات ایستادهام و باور نمیکنم دربی که ده سال تمام مرا به یار میرساند با دیوارهایش اینگونه ویران شده. شیشههای فروریخته ساختمان بلند مجاور و ماشینهای مچاله شده اطراف خبر از عمق جنایتی میداد که نهتنها نمادین نبود بلکه هویت ذاتی رژیم آدمکش صهیونی را به نمایش درآورد.
✅ حملهای که جان عزیز تعداد زیادی انسان بیگناه را از مرد و زن و کودک گرفت و شرایط را برای بازماندگان و جنگزدگان زندانی بسیار سختتر کرد.
✅حالا چهره تکتک سربازهای وظیفه مقابل چشم من است. آنها که کیفها را میگرفتند و شماره میدادند و میگفتند کارت شناسایی را برداشتی مادر؟
و آن خانم جوانی که در سرما وگرما کنار درب ورودی سالن ملاقات مینشست و میپرسید تلفن همراه ندارید؟
و آن خانمهایی که با مهربانی برگه ملاقات میدادند و با فاطمه خوش و بش میکردند و با آرزو کردن آزادی ما را به سمت سالن اصلی ملاقات راهنمایی میکردند. و آن بالا باز هم سربازها و مأموران مرد و زن. خانمی که با تعطیلی مهدها دخترکش را همراه میآورد و از تغییر غیرمتعارف ساعت کار ادارات شاکی بود و مسئواین سالن ملاقات و ...
چهرهها مقابل چشمم رژه میروند و سرم گیج میرود وقتی خودم را در میان انبوه ملاقات کنندگان و زندانیهایشان میبینم. آن همهمهها و بچههایی که بیخبر از آنچه به سرشان آمده میدوند و بازی و سروصدا میکنند. و حالا سکوت سهمگینی کل فضای را دربرگرفته و از آن آمد و شدها وهیاهوها خبری نیست.
✅از سربازی که آنجا ایستاده میپرسم وسیلههای زندانیان چه شد؟ میگوید بپرس آدمها چه شدند. همکاران من رفتند. فشار اشک چشمانم را میسوزاند. مانع فروریختنشان نمیشوم. میگویم همکاران تو بچههای ما بودند پسرم! و ناله میزنم امان از دل مادر
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
#قوه_قضائیه_پاسخگو_باشد
#فشافویه#قرچک
@MostafaTajzadeh
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
ملاقات با عزیزانمان در اردوگاه جنگ زدگان #فشافویه
✍فخرالسادات محتشمیپور
✅گفتم من اصلا آن طرفها را بلد نیستم. خانم رحیمی(قدیانی) گفت بیا اکباتان با هم برویم. همسرجان گفته بود مبادا برای یک ملاقات کابینی چند دقیقهای تا اینجا بیایی و من گفته بودم عزیزم بگذار من کار خودم را بکنم.
✅قبل از ساعت ۷ صبح از خانه بیرون زدم و به قرار ساعت ۸ رسیدم مقداری لباس و ملحفه و حوله برداشته بودم بفکرم رسید روزنامه و مجله هم بگیرم که مایه حیات مصطفیاست به امید این که برسانم به دستش. خواهر و برادران آقای قدیانی زودتر از ما رسیده بودند و من خانم رحیمی و خانم جوادی مادر خشایار سفیدی هم در ماشین احمدآقا فرزند آقا ابوالفضل بودیم.
✅به سختی مسیر را یافتیم و به زندان تهران بزرگ وسط بیابانی که آنسویش کوه بو، رسیدیم. هرم گرما میرفت که گرمازدهمان کند. تازه پس از ورود متوجه شدم که باید شناسنامه همراه داشته باشم. رفتم سراغ میز خدمت گفتم من همسر تاجزادهام مسئولش گفت این نام در سیستم نیست!
✅بعد از پیگیری معلوم شد «تاج» ثبت کردهاند. گفتند برو پیش مسئول سالن ملاقات. حالم دگرگون شد در تمام مدتی که انتظار دیدن او را میکشیدم روزهای ملاقات پیشین و فرایند آن مقابل چشمانم بود. بالاخره رفتم پیش مسئول و مشکل را گفتم. گفت از کجا معلوم شود شما همسرش هستید. همه آن مکالمات سه سال پیش هجوم آورد به مغزم حالم بد بود دیگر نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. یکایک مأموران ومسئولان سالن ملاقات اوین جلوی چشمم رژه میرفتند. گفتند تشریف داشته باشید ببینیم چه میشود کرد.
✅گفتم تا چند روز قبل ما مقابل باجههایی بودیم که میشناختنمان راهمان میانداختند و آرزوی آزادی عزیزانمان را میکردند. خانم نوریزاد از راه رسید گفت نبینم گریان باشی گفتم مگر میشود؟! یاد از دست رفتگان مظلوم آتش به جان میزند. با افسوس سرش را تکان داد. سوگ بزرگ مهرانگیز خانم مادرهمسر فائزه وقربانی مظلوم تهاجم به اوین را تسلیت گفتم. نسرین ستوده هم آمده بود و خانوادههای دیگری که بعضی هایشان را نمیشناختم.
✅با همراهی مسئول عزیز امکان ملاقات مهیا شد. گفتند هشت دقیقه وقت دارید سریع صحبت کنید.همسرجان دیر آمد مثل همیشه برایم دستی تکان داد و رفت سراغ کابینهای دیگر که با خانوادههای دوستانش حال و احوال کند. به شوخی گفتم همیشه من ته صفم و نوبت آخر. خندید و گفت مخلص شما هستم.
✅حال و احوال کردیم مثل همیشه با روحیه عالی گزارش وضعیت داد. گفت کمکم مسئولین اوین دارند میآیند اینجا و احتمالا اوضاع بهتر میشود.
✅انگار کمکم مسئولین ومآمورین زندان جدید دارند با پروتکلهای مربوط به نحوه نگهداری زندانیان سیاسی آشنا میشوند. من به چشم خود، از نحوه برخوردشان، نشانههایی را دیدم. اما مطالبه ما آزادی سریع عزیزانمان است.
✅هیچ چیز به اندازه رساندن چند روزنامه و مجله به همسرجان حالم را خوب نکرد. ملحفه و حوله را قبول نکردند و ما از مقررات زندان غیرسیاسی سردرنمیآوریم!
✅قصههای این ملاقات کوتاه زیاد است در این مختصر نمیگنجد شاید وقتی دیگر بنگارمشان.
MostafaTajzadeh
✍فخرالسادات محتشمیپور
✅گفتم من اصلا آن طرفها را بلد نیستم. خانم رحیمی(قدیانی) گفت بیا اکباتان با هم برویم. همسرجان گفته بود مبادا برای یک ملاقات کابینی چند دقیقهای تا اینجا بیایی و من گفته بودم عزیزم بگذار من کار خودم را بکنم.
✅قبل از ساعت ۷ صبح از خانه بیرون زدم و به قرار ساعت ۸ رسیدم مقداری لباس و ملحفه و حوله برداشته بودم بفکرم رسید روزنامه و مجله هم بگیرم که مایه حیات مصطفیاست به امید این که برسانم به دستش. خواهر و برادران آقای قدیانی زودتر از ما رسیده بودند و من خانم رحیمی و خانم جوادی مادر خشایار سفیدی هم در ماشین احمدآقا فرزند آقا ابوالفضل بودیم.
✅به سختی مسیر را یافتیم و به زندان تهران بزرگ وسط بیابانی که آنسویش کوه بو، رسیدیم. هرم گرما میرفت که گرمازدهمان کند. تازه پس از ورود متوجه شدم که باید شناسنامه همراه داشته باشم. رفتم سراغ میز خدمت گفتم من همسر تاجزادهام مسئولش گفت این نام در سیستم نیست!
✅بعد از پیگیری معلوم شد «تاج» ثبت کردهاند. گفتند برو پیش مسئول سالن ملاقات. حالم دگرگون شد در تمام مدتی که انتظار دیدن او را میکشیدم روزهای ملاقات پیشین و فرایند آن مقابل چشمانم بود. بالاخره رفتم پیش مسئول و مشکل را گفتم. گفت از کجا معلوم شود شما همسرش هستید. همه آن مکالمات سه سال پیش هجوم آورد به مغزم حالم بد بود دیگر نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. یکایک مأموران ومسئولان سالن ملاقات اوین جلوی چشمم رژه میرفتند. گفتند تشریف داشته باشید ببینیم چه میشود کرد.
✅گفتم تا چند روز قبل ما مقابل باجههایی بودیم که میشناختنمان راهمان میانداختند و آرزوی آزادی عزیزانمان را میکردند. خانم نوریزاد از راه رسید گفت نبینم گریان باشی گفتم مگر میشود؟! یاد از دست رفتگان مظلوم آتش به جان میزند. با افسوس سرش را تکان داد. سوگ بزرگ مهرانگیز خانم مادرهمسر فائزه وقربانی مظلوم تهاجم به اوین را تسلیت گفتم. نسرین ستوده هم آمده بود و خانوادههای دیگری که بعضی هایشان را نمیشناختم.
✅با همراهی مسئول عزیز امکان ملاقات مهیا شد. گفتند هشت دقیقه وقت دارید سریع صحبت کنید.همسرجان دیر آمد مثل همیشه برایم دستی تکان داد و رفت سراغ کابینهای دیگر که با خانوادههای دوستانش حال و احوال کند. به شوخی گفتم همیشه من ته صفم و نوبت آخر. خندید و گفت مخلص شما هستم.
✅حال و احوال کردیم مثل همیشه با روحیه عالی گزارش وضعیت داد. گفت کمکم مسئولین اوین دارند میآیند اینجا و احتمالا اوضاع بهتر میشود.
✅انگار کمکم مسئولین ومآمورین زندان جدید دارند با پروتکلهای مربوط به نحوه نگهداری زندانیان سیاسی آشنا میشوند. من به چشم خود، از نحوه برخوردشان، نشانههایی را دیدم. اما مطالبه ما آزادی سریع عزیزانمان است.
✅هیچ چیز به اندازه رساندن چند روزنامه و مجله به همسرجان حالم را خوب نکرد. ملحفه و حوله را قبول نکردند و ما از مقررات زندان غیرسیاسی سردرنمیآوریم!
✅قصههای این ملاقات کوتاه زیاد است در این مختصر نمیگنجد شاید وقتی دیگر بنگارمشان.
MostafaTajzadeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خانم نسیم نوروزی مدرس
دانشگاه کنکوردیا
👆🏿حتما گوش کنید
دانشگاه کنکوردیا
👆🏿حتما گوش کنید
بازنشر👇
🔴 از آن جنگ تا این نبرد
✍️ عبدالله ناصری
▫️جنگ دوازدهروزهی اسرائیل و ایران، نقطهی عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی است. این کارزار از جنگ هشتسالهی عراق و ایران مهمتر است، از آن جهت که جنگ اولبه بهانهی اختلاف مرزی (قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر) شعله کشید و آغازگرش صدام بود. اغلب جهانیان و سازمان ملل پذیرفتند دولت عراق حمله را شکل داده است. آن تجاوز در اوج همبستگی ملت و حکومت بود و بهرغم بیتدبیری فرماندهان نظامی (سپاه) و افزایش بیربط مصدومان و شهیدان، با پایان جنگ، خوشحالی همهی مردم و مسئولان هویدا بود. پذیرش جسورانه و شجاعانهی قطعنامهی ۵۹۸ سند نهایی آتشبس شد. در تجاوز دولت غاصب اسرائیل به خطهی ایران، که در حضیض رفاقت دو طرف (مردم و حکومت) رخ داد، و بهرغم جانبداری ناشیانهی محدودی از مردم احساسی و صد البته غمزده و ستمدیده از حاکم، تقریباً اغلب ملت فرهمند ایران با همهی تنفرشان از رهبر حکومت و شیوهی حکمرانی او، برای حفظ خاک ایران، متحد و منسجم علیه نتانیاهو ایستادگی کردند.
▫️این مقاومت و همصدایی تاریخی ملت، میتوانست یک فرصت طلایی برای حکومت استبدادی و زمانی خوب برای تنفس مردم باشد؛ زمان تعدیل و ترمیم تدبیر عالی در مدیریت کشور، که با ادراک رهبر متوهم و تلقی و القای «پیروزی» در جنگی که با صدها نشانه بازندهی آن بود، از دست رفت. با صورتبندی پایان جنگ دوازدهروزه، که پس از یک هفته از آتشبس، هنوز فرماندهکل آن در پنهانگاه (نه پناهگاه) است، میتوان تداوم «خفی» جنگ ایران و اسرائیل را درک کرد. در جنگ اول، هموطنان از شمالغربی تا جنوبغربی جنگزده شدند، به این معنا که پس از ۳۷ سال، بسیاری از آنان هنوز درگیر آثار دههی شصت جنگاند. در جنگ دوم، نه مردم، که حکومت، جنگزده است: ترسان، حیران، پاشیده، منفعل و دور از تدبیر بحران؛ فقط غوغاسالاری میکند. قبلاً نوشتم بیتردید آغازگر تجاوز اسرائیل بوده و باید محکوم باشد. ولی جمهوری اسلامی باید مسئول پایان قطعی آن تلقی شود. هنوز امرای نظامی از تردید در آتشبس سخن میگویند. عدم ظهور فرماندهکل قوا در منظر عمومی و مواضع گهگاه ترامپ و نتانیاهو، بر این شک افزوده است.
▫️مهمترین نکتهی این جنگ، پرسش از حاکم باخته است: چرا دستگاههای اطلاعاتی که کوتاهترین موی دخترکان ایران را دیده و مستند میکنند، پانزده سال فعالیت موساد را ندیدند؟ چرا آنهمه هزینهی بزرگ موشکی و هستهای، که بارها دلسوزان وطن از عدم بازدارندگی آن گفتند، دوازدهروزه بر باد رفت؟ چرا بهجای هزینهی بیهوده برای جاهطلبی و دیوانگی سپاه، لجستیک ارتش شریف و ملی ایران نوسازی نشد؟ به کدام دلیل، توسعهی نرمافزاری کشور و مردم ایران جای خود را به توسعهی نظامی داد؟ حتماً باور میکنیم که حکومت و حاکم با سرمایهی نجومی برای تکوین گروههای نیابتی تلاش کردند و سپس خود دلیل تلاشی آنها شدند. واقعاً این کار، نبوغ زیادی میطلبد! نارضایتی مردم نجیب و مظلوم ایران، حقیقت تلخی است. آنان اگر راضی بودند، دوازده روز اینهمه تباه و هدر نمیشد. اینها پرسشهای مهم از رهبریست. ایرانیان عزیز، ضمن گذر زندگی عادی، باید به «آتشنابس» عادت کنند و بدانند آقای خامنهای استاد تولید «گرد و غبار بیحاصل» است. وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا ممکن است با رویکرد دوبارهی «عدم مذاکره» ایران را بیشتر بسوزاند.
@Kaleme
🔴 از آن جنگ تا این نبرد
✍️ عبدالله ناصری
▫️جنگ دوازدهروزهی اسرائیل و ایران، نقطهی عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی است. این کارزار از جنگ هشتسالهی عراق و ایران مهمتر است، از آن جهت که جنگ اولبه بهانهی اختلاف مرزی (قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر) شعله کشید و آغازگرش صدام بود. اغلب جهانیان و سازمان ملل پذیرفتند دولت عراق حمله را شکل داده است. آن تجاوز در اوج همبستگی ملت و حکومت بود و بهرغم بیتدبیری فرماندهان نظامی (سپاه) و افزایش بیربط مصدومان و شهیدان، با پایان جنگ، خوشحالی همهی مردم و مسئولان هویدا بود. پذیرش جسورانه و شجاعانهی قطعنامهی ۵۹۸ سند نهایی آتشبس شد. در تجاوز دولت غاصب اسرائیل به خطهی ایران، که در حضیض رفاقت دو طرف (مردم و حکومت) رخ داد، و بهرغم جانبداری ناشیانهی محدودی از مردم احساسی و صد البته غمزده و ستمدیده از حاکم، تقریباً اغلب ملت فرهمند ایران با همهی تنفرشان از رهبر حکومت و شیوهی حکمرانی او، برای حفظ خاک ایران، متحد و منسجم علیه نتانیاهو ایستادگی کردند.
▫️این مقاومت و همصدایی تاریخی ملت، میتوانست یک فرصت طلایی برای حکومت استبدادی و زمانی خوب برای تنفس مردم باشد؛ زمان تعدیل و ترمیم تدبیر عالی در مدیریت کشور، که با ادراک رهبر متوهم و تلقی و القای «پیروزی» در جنگی که با صدها نشانه بازندهی آن بود، از دست رفت. با صورتبندی پایان جنگ دوازدهروزه، که پس از یک هفته از آتشبس، هنوز فرماندهکل آن در پنهانگاه (نه پناهگاه) است، میتوان تداوم «خفی» جنگ ایران و اسرائیل را درک کرد. در جنگ اول، هموطنان از شمالغربی تا جنوبغربی جنگزده شدند، به این معنا که پس از ۳۷ سال، بسیاری از آنان هنوز درگیر آثار دههی شصت جنگاند. در جنگ دوم، نه مردم، که حکومت، جنگزده است: ترسان، حیران، پاشیده، منفعل و دور از تدبیر بحران؛ فقط غوغاسالاری میکند. قبلاً نوشتم بیتردید آغازگر تجاوز اسرائیل بوده و باید محکوم باشد. ولی جمهوری اسلامی باید مسئول پایان قطعی آن تلقی شود. هنوز امرای نظامی از تردید در آتشبس سخن میگویند. عدم ظهور فرماندهکل قوا در منظر عمومی و مواضع گهگاه ترامپ و نتانیاهو، بر این شک افزوده است.
▫️مهمترین نکتهی این جنگ، پرسش از حاکم باخته است: چرا دستگاههای اطلاعاتی که کوتاهترین موی دخترکان ایران را دیده و مستند میکنند، پانزده سال فعالیت موساد را ندیدند؟ چرا آنهمه هزینهی بزرگ موشکی و هستهای، که بارها دلسوزان وطن از عدم بازدارندگی آن گفتند، دوازدهروزه بر باد رفت؟ چرا بهجای هزینهی بیهوده برای جاهطلبی و دیوانگی سپاه، لجستیک ارتش شریف و ملی ایران نوسازی نشد؟ به کدام دلیل، توسعهی نرمافزاری کشور و مردم ایران جای خود را به توسعهی نظامی داد؟ حتماً باور میکنیم که حکومت و حاکم با سرمایهی نجومی برای تکوین گروههای نیابتی تلاش کردند و سپس خود دلیل تلاشی آنها شدند. واقعاً این کار، نبوغ زیادی میطلبد! نارضایتی مردم نجیب و مظلوم ایران، حقیقت تلخی است. آنان اگر راضی بودند، دوازده روز اینهمه تباه و هدر نمیشد. اینها پرسشهای مهم از رهبریست. ایرانیان عزیز، ضمن گذر زندگی عادی، باید به «آتشنابس» عادت کنند و بدانند آقای خامنهای استاد تولید «گرد و غبار بیحاصل» است. وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا ممکن است با رویکرد دوبارهی «عدم مذاکره» ایران را بیشتر بسوزاند.
@Kaleme
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سیّد کمالکشیکنویس رضوی (سیّد کمال کشیکنویس رضوی)
بیانیه استانداردهای رفتار حرفهای تاریخنگاران
این بیانیه سندی جامع و پویا است که توسط انجمن تاریخ آمریکا تدوین شده و بهطور منظم بازنگری میشود. این بیانیه به مسائل و دغدغههای حرفهای تاریخنگاران میپردازد و راهنماییهایی در زمینههای مختلف از جمله پژوهش، آموزش، استخدام، و رفتار اخلاقی ارائه میدهد. هدف اصلی آن، ترویج ارزشهای مشترک در میان تاریخنگاران حرفهای است که شامل صداقت علمی، احترام به اسناد تاریخی، مستندسازی دقیق، و تعهد به گفتوگوی انتقادی و منصفانه میشود.
همچنین این بیانیه از طرف انجمن تاریخی بریتانیا (Royal Historical Society) تائید و رعایت اصول آن به تاریخنگاران پیشنهاد شده است.
این بیانیه سندی جامع و پویا است که توسط انجمن تاریخ آمریکا تدوین شده و بهطور منظم بازنگری میشود. این بیانیه به مسائل و دغدغههای حرفهای تاریخنگاران میپردازد و راهنماییهایی در زمینههای مختلف از جمله پژوهش، آموزش، استخدام، و رفتار اخلاقی ارائه میدهد. هدف اصلی آن، ترویج ارزشهای مشترک در میان تاریخنگاران حرفهای است که شامل صداقت علمی، احترام به اسناد تاریخی، مستندسازی دقیق، و تعهد به گفتوگوی انتقادی و منصفانه میشود.
همچنین این بیانیه از طرف انجمن تاریخی بریتانیا (Royal Historical Society) تائید و رعایت اصول آن به تاریخنگاران پیشنهاد شده است.
Forwarded from سیّد کمالکشیکنویس رضوی (سیّد کمال کشیکنویس رضوی)
بیانیه_استانداردهای_رفتار_حرفهایتاریخنگاران2023.pdf
697.4 KB
ترجمه بیانیه استانداردهای رفتار حرفهای[تاریخنگاران]2023
Forwarded from خبرانهها(مهدی محمودیان)
🔷 حمله اسرائیل به اوین؛ زندانیان سپر انسانی میان دو رژیم جنایتکار
ابوالفضل قدیانی، مهدی محمودیان
۱۰ تیرماه / زندان تهران بزرگ
🔹با آغاز حمله اسراییل به ایران، توسط زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر چه از داخل و چه از بیرون زندان بارها و بارها از طریق مراجع مختلف به مسئولین زندان، دستگاههای حکومتی و قضائی هشدار داده شد که در شرایط جنگی، جان زندانیان در خطر جدی قرار دارد. اما همه این هشدارها بجز واکنشهای تهدیدآمیز و اعمال محدودیتهای بیشتر، هیچ پاسخی دریافت نکرد.
از یکسو ایران زیر حمله از سوی دولت نتانیاهو بود که توسط دیوان کیفری بینالمللی متهم به «جنایت جنگی» شده است و از سوی دیگر جمهوری اسلامی که او هم از سوی حقوقدانهای سازمان ملل در سرکوب جنبش «زن، زندگی، آزادی» به «جنایت علیه بشریت» متهم شده، در شرایط جنگی زندانیان را در زندان نگه داشت.
🔹نزدیک ظهر روز دوشنبه، زندان اوین با صدای چند انفجار پیاپی لرزید. دو یا سه انفجار نزدیک بند ۴ رخ داد و هنگامی که زندانیان از درب بند بیرون آمدند، مشاهده کردند که بهداری در چند متری بند در حال سوختن است و انبار کالاهای غذایی و بهداشتی زندان تخریب شده است.
🔹حدود ساعت ۲ بعدازظهر، نیروهای امنیتی و وزارت اطلاعات سپاه که از شوک اولیه خارج شده بودند، با رفتار سرکوبگرانه خود، سر اسلحهها را به سمت سینه و پیشانی زندانیانی که در حال امدادرسانی بودند گرفتند. در حالی که هنوز احتمال حمله دوباره رژیم اسرائیل وجود داشت، زندانیان بند ۴ به داخل بند هدایت و درها قفل شد. آب در بند قطع شد و برق برخی قسمتها نیز قطع بود.
🔹به تدریج، در اطراف و پشت درب بند ۴، تعداد نیروهای سرکوبگر افزایش یافتند. حدود ساعت ۵ بعد از ظهر، با ادبیات خشن به زندانیان هشدار داده شد که فقط ۱۰ دقیقه فرصت دارند وگرنه به سمت آنها شلیک خواهد شد. گویا قرار بود کاری که اسرائیل نتوانست انجام دهد، توسط سرکوبگران جمهوری اسلامی انجام شود.
🔹زندانیان تا حدود ساعت ۸ شب توسط نیروهای نظامی و انتظامی، دو به دو زنجیر شدند. حدود ۵۵۰ نفر زندانی، که بیش از ۵۰ نفر از آنها بیمارانی با بیماریهای حاد مانند سرطان و دیالیز بودند، با حداقل وسایل و دست و پاهای زنجیر شده به صف شدند.
🔹دهها اسلحه به سمت زندانیان نشانه رفته بود.
🔹در تونل وحشت، با دست و پاهای بسته و کیسههایی بر دوش، روی خرابهها در صفی طولانی حرکت کردیم. برخی به زمین میافتادند، وسایلشان ریخته میشد. هوا تاریک بود و صدای ماشینآلات ساختمانی همه جا را پر کرده بود. ناگهان مامورین دست به آسمان بردند و هر کدام به گوشهای خزیدند، اما زندانیان بیپناه ماندند.
🔹سمت راست ما دهها جنازه در کیسهها قرار داشت و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده میشد.
🔹در جریان انتقال زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان تهران بزرگ، درگیری میان نیروهای انتظامی و امنیتی بود. در لحظهای که ماموران امنیتی تلاش داشتند آقای دکتر جلالی، زندانی دوتابعیتی، را از صف سایر زندانیان جدا کنند، با مخالفت نیروهای انتظامی مستقر مواجه شدند. این اختلاف به تنشی شدید میان دو نهاد انجامید و در مقطعی نیروهای دو طرف اسلحههای خود را به سمت یکدیگر نشانه رفتند.
حدود ساعت ۱ بامداد به بند متادونیهای زندان تهران بزرگ یعنی سالن ۹ تیپ ۲ رسیدیم. در بدو ورود به هر نفر یک تکه سیبزمینی و یک عدد تخممرغ دادند. سپس رئیس بند با لحنی آمرانه به زندانیان تشنه و گرسنه گفت ساعت ۶ صبح باید به هواخوری بروند تا برای آمارگیری آماده شوند که این خواسته با واکنش زندانیان مواجه شد و نهایتا رییس بند منصرف شد.
🔹نمیدانم چند نفر در جهان شاهد چنین جنایت جنگی و توحشی بودهاند که همزمان قربانی حمله نظامی خارجی و خشونت سرکوبگران داخلی باشند. اطمینان دارم که بسیاری از ما، از جمله خودم، تجربیات شخصیمان را در آینده نزدیک و دور روایت خواهیم کرد.
🔹چه روزهای سیاه و سختی را دیدیم.
کسی که به جای صلح، بر طبل جنگ میکوبید و برای جهانیان رجز میخواند و خود را ولی امر مسلمین میدانست در عمق زمین و پشت دیوارهای امن، به دور از هر خطری پناه گرفته بود؛ و ما، کسانی که سالها هشدار دادیم و فریاد زدیم که این سیاستها برای کشور و مردم ویرانگر است امروز با دست و پایی بسته جانمان میان چنگال وحوش خارجی و شکنجهگران داخلی، دست به دست میشود.
اسماعیل
چه روزهایی را دیدیم…
متن کامل گزارش
@MahmoudianMehdi
ابوالفضل قدیانی، مهدی محمودیان
۱۰ تیرماه / زندان تهران بزرگ
🔹با آغاز حمله اسراییل به ایران، توسط زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر چه از داخل و چه از بیرون زندان بارها و بارها از طریق مراجع مختلف به مسئولین زندان، دستگاههای حکومتی و قضائی هشدار داده شد که در شرایط جنگی، جان زندانیان در خطر جدی قرار دارد. اما همه این هشدارها بجز واکنشهای تهدیدآمیز و اعمال محدودیتهای بیشتر، هیچ پاسخی دریافت نکرد.
از یکسو ایران زیر حمله از سوی دولت نتانیاهو بود که توسط دیوان کیفری بینالمللی متهم به «جنایت جنگی» شده است و از سوی دیگر جمهوری اسلامی که او هم از سوی حقوقدانهای سازمان ملل در سرکوب جنبش «زن، زندگی، آزادی» به «جنایت علیه بشریت» متهم شده، در شرایط جنگی زندانیان را در زندان نگه داشت.
🔹نزدیک ظهر روز دوشنبه، زندان اوین با صدای چند انفجار پیاپی لرزید. دو یا سه انفجار نزدیک بند ۴ رخ داد و هنگامی که زندانیان از درب بند بیرون آمدند، مشاهده کردند که بهداری در چند متری بند در حال سوختن است و انبار کالاهای غذایی و بهداشتی زندان تخریب شده است.
🔹حدود ساعت ۲ بعدازظهر، نیروهای امنیتی و وزارت اطلاعات سپاه که از شوک اولیه خارج شده بودند، با رفتار سرکوبگرانه خود، سر اسلحهها را به سمت سینه و پیشانی زندانیانی که در حال امدادرسانی بودند گرفتند. در حالی که هنوز احتمال حمله دوباره رژیم اسرائیل وجود داشت، زندانیان بند ۴ به داخل بند هدایت و درها قفل شد. آب در بند قطع شد و برق برخی قسمتها نیز قطع بود.
🔹به تدریج، در اطراف و پشت درب بند ۴، تعداد نیروهای سرکوبگر افزایش یافتند. حدود ساعت ۵ بعد از ظهر، با ادبیات خشن به زندانیان هشدار داده شد که فقط ۱۰ دقیقه فرصت دارند وگرنه به سمت آنها شلیک خواهد شد. گویا قرار بود کاری که اسرائیل نتوانست انجام دهد، توسط سرکوبگران جمهوری اسلامی انجام شود.
🔹زندانیان تا حدود ساعت ۸ شب توسط نیروهای نظامی و انتظامی، دو به دو زنجیر شدند. حدود ۵۵۰ نفر زندانی، که بیش از ۵۰ نفر از آنها بیمارانی با بیماریهای حاد مانند سرطان و دیالیز بودند، با حداقل وسایل و دست و پاهای زنجیر شده به صف شدند.
🔹دهها اسلحه به سمت زندانیان نشانه رفته بود.
🔹در تونل وحشت، با دست و پاهای بسته و کیسههایی بر دوش، روی خرابهها در صفی طولانی حرکت کردیم. برخی به زمین میافتادند، وسایلشان ریخته میشد. هوا تاریک بود و صدای ماشینآلات ساختمانی همه جا را پر کرده بود. ناگهان مامورین دست به آسمان بردند و هر کدام به گوشهای خزیدند، اما زندانیان بیپناه ماندند.
🔹سمت راست ما دهها جنازه در کیسهها قرار داشت و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده میشد.
🔹در جریان انتقال زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان تهران بزرگ، درگیری میان نیروهای انتظامی و امنیتی بود. در لحظهای که ماموران امنیتی تلاش داشتند آقای دکتر جلالی، زندانی دوتابعیتی، را از صف سایر زندانیان جدا کنند، با مخالفت نیروهای انتظامی مستقر مواجه شدند. این اختلاف به تنشی شدید میان دو نهاد انجامید و در مقطعی نیروهای دو طرف اسلحههای خود را به سمت یکدیگر نشانه رفتند.
حدود ساعت ۱ بامداد به بند متادونیهای زندان تهران بزرگ یعنی سالن ۹ تیپ ۲ رسیدیم. در بدو ورود به هر نفر یک تکه سیبزمینی و یک عدد تخممرغ دادند. سپس رئیس بند با لحنی آمرانه به زندانیان تشنه و گرسنه گفت ساعت ۶ صبح باید به هواخوری بروند تا برای آمارگیری آماده شوند که این خواسته با واکنش زندانیان مواجه شد و نهایتا رییس بند منصرف شد.
🔹نمیدانم چند نفر در جهان شاهد چنین جنایت جنگی و توحشی بودهاند که همزمان قربانی حمله نظامی خارجی و خشونت سرکوبگران داخلی باشند. اطمینان دارم که بسیاری از ما، از جمله خودم، تجربیات شخصیمان را در آینده نزدیک و دور روایت خواهیم کرد.
🔹چه روزهای سیاه و سختی را دیدیم.
کسی که به جای صلح، بر طبل جنگ میکوبید و برای جهانیان رجز میخواند و خود را ولی امر مسلمین میدانست در عمق زمین و پشت دیوارهای امن، به دور از هر خطری پناه گرفته بود؛ و ما، کسانی که سالها هشدار دادیم و فریاد زدیم که این سیاستها برای کشور و مردم ویرانگر است امروز با دست و پایی بسته جانمان میان چنگال وحوش خارجی و شکنجهگران داخلی، دست به دست میشود.
اسماعیل
چه روزهایی را دیدیم…
متن کامل گزارش
@MahmoudianMehdi
Audio
یادداشت دکتر وحید وحدت، استادیار معماری و طراحی داخلی دانشگاه ایالتی واشنگتن. با صدای داریوش محمدپور.
Forwarded from KhatamiMedia
🖋 از راه جنگ نمی توان به صلح رسید
سیدمحمدخاتمی در آستانهٔ عاشورای حسینی که درسآموز عزت و آزادگی به همهٔ انسانها و بهویژه نوازنده روح ایرانی برای مقاومت در برابر بیداد بوده است با صدور پیامی ضمن ادای احترام به ملت بزرگ و هوشمند ایران تصریح کرد: “من در برابر این خردمندی و تابآوری ایرانی که روح تاریخی و فرهنگی ملّت ما را همراه با رشادت و فداکاری مدافعان وطن و خدمتگزاری بیشائبه و بیمنت دولت باز آفرید، سر تعظیم فرود می آورم”
رئیس جمهوری اسبق ایران تأکید کرد: تجاوز اسرائیل با حمایت آمریکا منطقه ای را که نیازمند آرامش و همزیستی و پیشرفت است، در معرض آشوبی گسترده قرار داد که آتش آن دامان همه منطقه و جهان را خواهد گرفت.
🔘 ایران زمین، سرزمین ماندگار خرد و نوعدوستی و همبستگی و تابآوری بوده و هست
🔘 اسرائیل عریان ترین صحنههای آدم کشی و نقض موازین بین المللی را در طول جنگ دوازده روزه به نمایش گذاشت
🔘 هدف اسرائیل فروپاشاندن یکپارچگی سرزمینی ایران بود
🔘 خوی تجاوزگری این رژیم بیمارستان و محل کسب و کار و زندگی و زندان نشناخت
🔘 اسرائیل با کمک همه جانبه دولت مغرور آمریکا حاکمیت سیاسی ایران را نشانه رفت
🔘 شاهد ابراز همدلی و همبستگی و هوشمندی ملت بزرگ ایران برای مقابله با تجاوز بیگانه و حفظ تمامیت ارضی ایران بودیم
🔘 دشمن به خواسته های نهایی خود نرسید، بلکه با صدای یکپارچه ملت مواجه شد
🔘 قدرت دفاعی متکی بر دانش و فناوری و برنامه ریزی تماماً ایرانی حصار امن پدافندی گنبد آهنین دشمن را در هم شکست
🔘 باید نگرانی ها و بیم ها را ازچهره ملک و ملت زدود و به جای آن افقی امن و مطمئن را به توسعه پایدار و همه جانبه گشود
🔘 امروز به رغم دشواری های متعدد و پیچیده دست ایران برای مذاکره و حل مسائل مزمن و جدید بسته نیست
🔘 بزرگترین سرمایه کنونی ما وحدت و انسجام ملّی است
🔘 آمریکا باید گرگ زخمی و درندهٔ اسرائیل را بازدارد و خود نیز منطقاً به این نتیجه برسد که راهی به جز مذاکره با احترام متقابل وجود ندارد.
🔘 دشمنان ما دیگر نمی توانند در این وهم باقی بمانند که ایران و ایرانیان را می توان از طریق جنگ تسلیم خواسته های نامشروع و تجاوزگرانه کرد
متن کامل این پیام رو بخوانید
🌐 با بازنشر این پست رسانه رسمی سیدمحمد خاتمی را به دیگران معرفی کنید
رسانه شمایید 📱
🇮🇷 @khatamimedia
سیدمحمدخاتمی در آستانهٔ عاشورای حسینی که درسآموز عزت و آزادگی به همهٔ انسانها و بهویژه نوازنده روح ایرانی برای مقاومت در برابر بیداد بوده است با صدور پیامی ضمن ادای احترام به ملت بزرگ و هوشمند ایران تصریح کرد: “من در برابر این خردمندی و تابآوری ایرانی که روح تاریخی و فرهنگی ملّت ما را همراه با رشادت و فداکاری مدافعان وطن و خدمتگزاری بیشائبه و بیمنت دولت باز آفرید، سر تعظیم فرود می آورم”
رئیس جمهوری اسبق ایران تأکید کرد: تجاوز اسرائیل با حمایت آمریکا منطقه ای را که نیازمند آرامش و همزیستی و پیشرفت است، در معرض آشوبی گسترده قرار داد که آتش آن دامان همه منطقه و جهان را خواهد گرفت.
🔘 ایران زمین، سرزمین ماندگار خرد و نوعدوستی و همبستگی و تابآوری بوده و هست
🔘 اسرائیل عریان ترین صحنههای آدم کشی و نقض موازین بین المللی را در طول جنگ دوازده روزه به نمایش گذاشت
🔘 هدف اسرائیل فروپاشاندن یکپارچگی سرزمینی ایران بود
🔘 خوی تجاوزگری این رژیم بیمارستان و محل کسب و کار و زندگی و زندان نشناخت
🔘 اسرائیل با کمک همه جانبه دولت مغرور آمریکا حاکمیت سیاسی ایران را نشانه رفت
🔘 شاهد ابراز همدلی و همبستگی و هوشمندی ملت بزرگ ایران برای مقابله با تجاوز بیگانه و حفظ تمامیت ارضی ایران بودیم
🔘 دشمن به خواسته های نهایی خود نرسید، بلکه با صدای یکپارچه ملت مواجه شد
🔘 قدرت دفاعی متکی بر دانش و فناوری و برنامه ریزی تماماً ایرانی حصار امن پدافندی گنبد آهنین دشمن را در هم شکست
🔘 باید نگرانی ها و بیم ها را ازچهره ملک و ملت زدود و به جای آن افقی امن و مطمئن را به توسعه پایدار و همه جانبه گشود
🔘 امروز به رغم دشواری های متعدد و پیچیده دست ایران برای مذاکره و حل مسائل مزمن و جدید بسته نیست
🔘 بزرگترین سرمایه کنونی ما وحدت و انسجام ملّی است
🔘 آمریکا باید گرگ زخمی و درندهٔ اسرائیل را بازدارد و خود نیز منطقاً به این نتیجه برسد که راهی به جز مذاکره با احترام متقابل وجود ندارد.
🔘 دشمنان ما دیگر نمی توانند در این وهم باقی بمانند که ایران و ایرانیان را می توان از طریق جنگ تسلیم خواسته های نامشروع و تجاوزگرانه کرد
متن کامل این پیام رو بخوانید
🌐 با بازنشر این پست رسانه رسمی سیدمحمد خاتمی را به دیگران معرفی کنید
رسانه شمایید 📱
🇮🇷 @khatamimedia
Telegraph
🖋 از راه جنگ نمی توان به صلح رسید
به نام خداوند جان و خرد در آستانهٔ عاشورای حسینی که درسآموز عزت و آزادگی به همهٔ انسانها و بهویژه نوازنده روح ایرانی برای مقاومت در برابر بیداد بوده است، به پیشوای بزرگ ایمان و آزادی، حضرت امام حسین علیه السلام و شهیدان گرانقدر کربلا درود می فرستم و ضمن…