🌹"روزتون سرشار از امید و آرامش"🌹
ارادتمند شما: رسول آریایی آرا
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرام ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
ارادتمند شما: رسول آریایی آرا
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرام ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
#عجز_در_اعتیاد
#ترک_اعتیاد
#بهبودی_در_اعتیاد
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرامی ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
#ترک_اعتیاد
#بهبودی_در_اعتیاد
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرامی ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
@tarjome_zendegi
ارادتمند شما: رسول آریایی آرا
پیج اینستاگرامی ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
ارادتمند شما: رسول آریایی آرا
پیج اینستاگرامی ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
#اعتیاد
#بهبودی
#ترک_اعتیاد
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرامی ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
#بهبودی
#ترک_اعتیاد
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرامی ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
#عجز_در_اعتیاد
ارادتمند شما: رسول آریایی آرا
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرام ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
ارادتمند شما: رسول آریایی آرا
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرام ترجمه زندگی:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ز اندازه بیرون تشنهام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن وآنگه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش بر مینکردم پیش از این
روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را
هر پارسا را کآن صنم در پیش مسجد بگذرد
چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را
من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن
گر وی به تیرم میزند استادهام نشاب را
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
وقتی در آبی تا میان دستی و پایی میزدم
اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را
امروز حالا غرقهام تا با کناری اوفتم
آنگه حکایت گویمت درد دل غرقاب را
گر بیوفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی
کآن کافر اعدا میکشد وین سنگدل احباب را
فریاد میدارد رقیب از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را
«سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو»
ای بیبصر! من میروم او میکشد قلاب را
اول مرا سیراب کن وآنگه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش بر مینکردم پیش از این
روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را
هر پارسا را کآن صنم در پیش مسجد بگذرد
چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را
من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن
گر وی به تیرم میزند استادهام نشاب را
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
وقتی در آبی تا میان دستی و پایی میزدم
اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را
امروز حالا غرقهام تا با کناری اوفتم
آنگه حکایت گویمت درد دل غرقاب را
گر بیوفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی
کآن کافر اعدا میکشد وین سنگدل احباب را
فریاد میدارد رقیب از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را
«سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو»
ای بیبصر! من میروم او میکشد قلاب را
افسوس كه این مزرعـه را آب گرفته
دهقـان مصیبتزده را خـواب گرفته
خـون دل ما رنگ مِـیِ ناب گرفته
وز سـوزشِ تب، پیكرمان تاب گرفته
رخسـار هنر گونهء مهتـاب گرفته
چشـمان خِرَد پـرده ز خوناب گرفته
ابری شـده بالا و گرفته است فضا را
وز دود و شـرر، تیره نموده است هوا را
آتـش زده سكان زمیـن را و سما را
سوزانده به چرخ اختر و در خاك گیا را
ای واسطه رحمـت حق بهر خـدا را
زین خـاك بگـردان رهِ طـوفان بلا را
بشكاف ز هم، سینه این ابر شرر بار
ای واسطه رحمت.......از بهر خدا را ......
زین خاک بگردان .....ره طوفان بلا را .....
تقدیم به هموطنان سیل زده ام ....
روح رفتگان شون شاد ....
خداوند به خانواده هاشون صبر و تحمل فراغ عزیزانشون رو عطا کنه .....
انشالله...
ارادتمند شما : رسول آریایی آرا
دهقـان مصیبتزده را خـواب گرفته
خـون دل ما رنگ مِـیِ ناب گرفته
وز سـوزشِ تب، پیكرمان تاب گرفته
رخسـار هنر گونهء مهتـاب گرفته
چشـمان خِرَد پـرده ز خوناب گرفته
ابری شـده بالا و گرفته است فضا را
وز دود و شـرر، تیره نموده است هوا را
آتـش زده سكان زمیـن را و سما را
سوزانده به چرخ اختر و در خاك گیا را
ای واسطه رحمـت حق بهر خـدا را
زین خـاك بگـردان رهِ طـوفان بلا را
بشكاف ز هم، سینه این ابر شرر بار
ای واسطه رحمت.......از بهر خدا را ......
زین خاک بگردان .....ره طوفان بلا را .....
تقدیم به هموطنان سیل زده ام ....
روح رفتگان شون شاد ....
خداوند به خانواده هاشون صبر و تحمل فراغ عزیزانشون رو عطا کنه .....
انشالله...
ارادتمند شما : رسول آریایی آرا
سپاسگزار بودن در زندگی انسان معجزه می کند. اما سپاسگزارانه زیستن چگونه است؟ آیا فقط گفتن جمله ی "خدایا، سپاسگزارم" برای سپاسگزار بودن کافی است؟ هرگز!
انسان سپاسگزار باید در کردارش سپاسگزار باشد. در این کتاب، ۲۶ تمرین ویژه برای سپاسگزار بودن پیشنهاد می شود. این تمرینها نقطه شروعی برای سپاسگزارانه زیستن هستند. برای سپاسگزارانه زیستن باید در عمل سپاسگزار باشیم. انسان سپاسگزار هرگز لب به گله و شکایت کردن نمی گشاید. او همواره خشنود است و آرامش و رضایت خاطر در وجودش موج می زند. البته هیچیک از این ها به این معنی نیست که هیچ گونه دشواری یا مانعی در زندگی او وجود ندارد و شاید حتی دشواری های زندگی او بیشتر از بقیه باشد؛ اما آنان می کوشند همواره نعمتهای زندگی شان را قدر بدانند و از رنجها یا دشواری های زندگی شان درس بگیرند. انسان های سپاسگزار هرگز سؤال نمی کنند که چرا چنین رویدادی برای من اتفاق افتاد. آنان می کوشند به حکمت موجود در آن رویداد پی ببرند. آنان این حقیقت را می دانند که:
"خدا گر زحکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری"
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi
انسان سپاسگزار باید در کردارش سپاسگزار باشد. در این کتاب، ۲۶ تمرین ویژه برای سپاسگزار بودن پیشنهاد می شود. این تمرینها نقطه شروعی برای سپاسگزارانه زیستن هستند. برای سپاسگزارانه زیستن باید در عمل سپاسگزار باشیم. انسان سپاسگزار هرگز لب به گله و شکایت کردن نمی گشاید. او همواره خشنود است و آرامش و رضایت خاطر در وجودش موج می زند. البته هیچیک از این ها به این معنی نیست که هیچ گونه دشواری یا مانعی در زندگی او وجود ندارد و شاید حتی دشواری های زندگی او بیشتر از بقیه باشد؛ اما آنان می کوشند همواره نعمتهای زندگی شان را قدر بدانند و از رنجها یا دشواری های زندگی شان درس بگیرند. انسان های سپاسگزار هرگز سؤال نمی کنند که چرا چنین رویدادی برای من اتفاق افتاد. آنان می کوشند به حکمت موجود در آن رویداد پی ببرند. آنان این حقیقت را می دانند که:
"خدا گر زحکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری"
@tarjome_zendegi
پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tarjome_zendegi