Forwarded from کشکول ادبی
فرانکلین بعد از ۴۳ سال
این عکسها را به ترتیب شماره ببینید. توئیتهای آدریان مارتین که کتابش بدون مجوز و کپیرایت در انتشارات علمی و فرهنگی ترجمه شده و نسبت به این موضوع معترض بود، تا جواب اکانت رسمی انتشارات علمی و فرهنگی که برخورنده و ناجور بود؛ بعد اعتراض کاربران ایرانی توئیتر به نوع پاسخگویی علمی و فرهنگی و جوابهای داده شده و در نهایت پاک کردن توئیت اول و تکذیب همه چیز و...
این توئیتها خود نشانهایست از شیوهی مدیریت آن انتشارات عظیم گذشته که پس از انقلاب افتاد به دست افرادی غیرحرفهای و مدیریت سلیقهای و باقی قصه که میدانید.
@kashkooladabi
این عکسها را به ترتیب شماره ببینید. توئیتهای آدریان مارتین که کتابش بدون مجوز و کپیرایت در انتشارات علمی و فرهنگی ترجمه شده و نسبت به این موضوع معترض بود، تا جواب اکانت رسمی انتشارات علمی و فرهنگی که برخورنده و ناجور بود؛ بعد اعتراض کاربران ایرانی توئیتر به نوع پاسخگویی علمی و فرهنگی و جوابهای داده شده و در نهایت پاک کردن توئیت اول و تکذیب همه چیز و...
این توئیتها خود نشانهایست از شیوهی مدیریت آن انتشارات عظیم گذشته که پس از انقلاب افتاد به دست افرادی غیرحرفهای و مدیریت سلیقهای و باقی قصه که میدانید.
@kashkooladabi
Forwarded from جعبهسیاه (Somayeh Noroozi)
اولیسمان هم به همهچیزمان میآید
اولیسخواندن ما ایرانیها هم حکایتیست که باید به همهچیزمان بیاید. حتما برایتان پیش آمده فهرست کتابهایی را بالا و پایین کنید که بزرگان ادبیات توصیه به خواندنش کردهاند؛ فهرست منتقدان گاردین، ۱۰۰۱ کتابی که پیش از مرگ باید خواند، صد کتابی که نیویورک تایمز گفته قبل از بیست سالگی بخوانید و پنجاه کتابی که فرانسویها گفتهاند اگر قبل از سی سالگی نخوانید انگار هیچ نخواندهاید.
بعد از نگاه به هر کدام از این فهرستها چیزی ته گلوتان را قلقلک میدهد، بغض میکنید و به زمین و زمان میپَرید. آخر نسخهی فارسیِ درصد بالایی از این فهرستها را یا قلعوقمعشده خواندهاید یا اصلا نخواندهاید. اولیس هم یکی از همینها. دههی هفتاد که شروع شد دنبال مترجمی افتادیم که جرات کرده بود برود سراغ این کتاب، و بعد، مدام از مدیر انتشارات زمان چاپ اولیس را میپرسیدیم. آن روزها امید خیلی پررنگ بود و آنقدر آینده را قشنگ تصور میکردیم که وقتی مجوز گرفتن اولیس مشمول مدتزمان شد، فکر کردیم میتوانیم با رای دادن به اصلاحات سرنوشت عوض کنیم؛ سرنوشت اولیس را و سرنوشت خیلی از کتابها را و سرنوشت خودمان را. اما سرنوشت با ما و اولیس یار نشد و اولیس در هزارتوهای ارشاد گیر کرد و حتی وزیر وقت هم نتوانست با ترفندهایش کاری از پیش ببرد. تا جایی که حافظهام یاری میدهد منوچهر بدیعی، همان مترجمی که جرات کرده بود، تمام تلاشش را کرد و حتی راضی شد مطالبِ مورد غیض آقایان به زبان ایتالیایی منتشر شود اما نشد که نشد. از بالا دستور آمد که نشود!
حالا دیگر فارسیِ اولیس از بخش هفدهم و عصارهاش گرفته تا تکجلدی و خارجی و داخلیاش رسیده دستمان. اینترنت هم کمکی کرده و آن حس اوایل دههی هفتاد هم از وجودمان رخت بسته. حالا دیگر بهنظرمان اولیسنخوانده هم میشود از دنیا رفت. اما این ایرلندیها و اروپاییها و حتی آمریکاییها، که انگار باید راحتتر ما را بفهمند، چرا حال ما را درک نمیکنند؟ جشن صدمین سال انتشار میگیرند و از سانسور اولیس در دهههای فلان مینویسند و خوشحالند که آن سالها را گذراندهاند و حالا میتوانند لباسِ شخصیتهای اولیس را تن علاقمندان کنند و راه بیفتند توی مسیرِ اولیس و کارناوال برگزار کنند و بنیاد بسازند و هرکس هرجای دنیا اولیس را به هر زبانی ترجمه کند ازش تقدیر کنند و سرشان را بالا بگیرند که اولیس دارند و سانسور ندارند. باشد آقا. ما هم در جشن شما شرکت میکنیم و برایتان خوشحالیم. فقط هنوز اولیس را درستوحسابی به فارسی نخواندهایم. بعضی از سایتهای جشنتان هم فیلتر است و با وضع اینترنتِ این دو سه روزه فیلترشکنمان هم بازی در میآورد. تلهراما دات اف.آر که باز نشد. ماریِننت هم که باز شد، بیشتر دلمان را چنگ زد؛ آخر چنان با آب و تاب نوشته بود صدمین سال انتشار اولیس در فرانسه، و بعد چنان از عبورِ خوانندۀ فهیم فرانسوی نوشته بود از تعصبات پیشین، که خب آدمیم دیگر، دلمان میخواهد. مطلب فیلیپ سولر، نویسندۀ مشهور فرانسوی هم فیلتر بود. مصاحبۀ فیلیپ فورست اما، که نویسندۀ کتابهای زیادی دربارۀ اولیس است، فیلتر نیست. اما خب خود فیلیپ فورست را مگر در ایران میشناسند که من بخواهم از او نقل قول کنم. همین تازگیها گویا کتابی از او به فارسی ترجمه و منتشر شده، که حالا کو تا مثلا بگیرد...
مطلب لوگرانکُنتینان هم نکتۀ جالبتوجهی داشت؛ گویا «خود جویس بارها و بارها گفته بوده اولیس را فقط برای این نوشته که سیصد سال محققها را دنبال تحقیق بفرستد و بهانهای بدهد دستشان برای مطالعه و کندوکاو. حالا که فقط صد سال از انتشار اولیس گذشته میتوانیم بر این پیشگویی صحه بگذاریم، حتی اگر حالا دیگر این موضوع فقط در دانشگاهها دنبال شود و کرسیهای دانشجویی. اما میتوانیم این نکته را هم ببینیم که بُعد اسطورهای رمان، که از آغاز پیدایشش همراه آن بوده، آیندگان را نیز تغذیه خواهد کرد، چه، حالا اولیس تبدیل شده به اثری که همه میشناسندش و تمام جهان میتوانند آن را بخوانند»... نه آقای ژوم. ما ایرانیها میشناسیمش اما هنوز نتوانستهایم اولیس را تماموکمال و بیحاشیه بخوانیم. دربارۀ ما چه فکر کردهاید؟ کافیست نگاهی بیندازید به مطلبِ کناریِ همین ستون و ببینید سفیر ایرلند چه نوشته دربارۀ شاهکارشان. بعد مقایسه کنیدش با... بیخیال آقای ژوم. صدمین سال تولد اولیس مبارک شما و هموطنانتان و تمام جهان. ما هم فعلا میرویم سراغ مبارزه با طرح صیانت تا شاید همان اینترنتِ کمسرعت چند ماه پیشمان را بهمان پس بدهند. نوش جانتان!
https://s6.uupload.ir/files/28-11-1400-1105_sazandegi_small-12_jd3z.jpg
اولیسخواندن ما ایرانیها هم حکایتیست که باید به همهچیزمان بیاید. حتما برایتان پیش آمده فهرست کتابهایی را بالا و پایین کنید که بزرگان ادبیات توصیه به خواندنش کردهاند؛ فهرست منتقدان گاردین، ۱۰۰۱ کتابی که پیش از مرگ باید خواند، صد کتابی که نیویورک تایمز گفته قبل از بیست سالگی بخوانید و پنجاه کتابی که فرانسویها گفتهاند اگر قبل از سی سالگی نخوانید انگار هیچ نخواندهاید.
بعد از نگاه به هر کدام از این فهرستها چیزی ته گلوتان را قلقلک میدهد، بغض میکنید و به زمین و زمان میپَرید. آخر نسخهی فارسیِ درصد بالایی از این فهرستها را یا قلعوقمعشده خواندهاید یا اصلا نخواندهاید. اولیس هم یکی از همینها. دههی هفتاد که شروع شد دنبال مترجمی افتادیم که جرات کرده بود برود سراغ این کتاب، و بعد، مدام از مدیر انتشارات زمان چاپ اولیس را میپرسیدیم. آن روزها امید خیلی پررنگ بود و آنقدر آینده را قشنگ تصور میکردیم که وقتی مجوز گرفتن اولیس مشمول مدتزمان شد، فکر کردیم میتوانیم با رای دادن به اصلاحات سرنوشت عوض کنیم؛ سرنوشت اولیس را و سرنوشت خیلی از کتابها را و سرنوشت خودمان را. اما سرنوشت با ما و اولیس یار نشد و اولیس در هزارتوهای ارشاد گیر کرد و حتی وزیر وقت هم نتوانست با ترفندهایش کاری از پیش ببرد. تا جایی که حافظهام یاری میدهد منوچهر بدیعی، همان مترجمی که جرات کرده بود، تمام تلاشش را کرد و حتی راضی شد مطالبِ مورد غیض آقایان به زبان ایتالیایی منتشر شود اما نشد که نشد. از بالا دستور آمد که نشود!
حالا دیگر فارسیِ اولیس از بخش هفدهم و عصارهاش گرفته تا تکجلدی و خارجی و داخلیاش رسیده دستمان. اینترنت هم کمکی کرده و آن حس اوایل دههی هفتاد هم از وجودمان رخت بسته. حالا دیگر بهنظرمان اولیسنخوانده هم میشود از دنیا رفت. اما این ایرلندیها و اروپاییها و حتی آمریکاییها، که انگار باید راحتتر ما را بفهمند، چرا حال ما را درک نمیکنند؟ جشن صدمین سال انتشار میگیرند و از سانسور اولیس در دهههای فلان مینویسند و خوشحالند که آن سالها را گذراندهاند و حالا میتوانند لباسِ شخصیتهای اولیس را تن علاقمندان کنند و راه بیفتند توی مسیرِ اولیس و کارناوال برگزار کنند و بنیاد بسازند و هرکس هرجای دنیا اولیس را به هر زبانی ترجمه کند ازش تقدیر کنند و سرشان را بالا بگیرند که اولیس دارند و سانسور ندارند. باشد آقا. ما هم در جشن شما شرکت میکنیم و برایتان خوشحالیم. فقط هنوز اولیس را درستوحسابی به فارسی نخواندهایم. بعضی از سایتهای جشنتان هم فیلتر است و با وضع اینترنتِ این دو سه روزه فیلترشکنمان هم بازی در میآورد. تلهراما دات اف.آر که باز نشد. ماریِننت هم که باز شد، بیشتر دلمان را چنگ زد؛ آخر چنان با آب و تاب نوشته بود صدمین سال انتشار اولیس در فرانسه، و بعد چنان از عبورِ خوانندۀ فهیم فرانسوی نوشته بود از تعصبات پیشین، که خب آدمیم دیگر، دلمان میخواهد. مطلب فیلیپ سولر، نویسندۀ مشهور فرانسوی هم فیلتر بود. مصاحبۀ فیلیپ فورست اما، که نویسندۀ کتابهای زیادی دربارۀ اولیس است، فیلتر نیست. اما خب خود فیلیپ فورست را مگر در ایران میشناسند که من بخواهم از او نقل قول کنم. همین تازگیها گویا کتابی از او به فارسی ترجمه و منتشر شده، که حالا کو تا مثلا بگیرد...
مطلب لوگرانکُنتینان هم نکتۀ جالبتوجهی داشت؛ گویا «خود جویس بارها و بارها گفته بوده اولیس را فقط برای این نوشته که سیصد سال محققها را دنبال تحقیق بفرستد و بهانهای بدهد دستشان برای مطالعه و کندوکاو. حالا که فقط صد سال از انتشار اولیس گذشته میتوانیم بر این پیشگویی صحه بگذاریم، حتی اگر حالا دیگر این موضوع فقط در دانشگاهها دنبال شود و کرسیهای دانشجویی. اما میتوانیم این نکته را هم ببینیم که بُعد اسطورهای رمان، که از آغاز پیدایشش همراه آن بوده، آیندگان را نیز تغذیه خواهد کرد، چه، حالا اولیس تبدیل شده به اثری که همه میشناسندش و تمام جهان میتوانند آن را بخوانند»... نه آقای ژوم. ما ایرانیها میشناسیمش اما هنوز نتوانستهایم اولیس را تماموکمال و بیحاشیه بخوانیم. دربارۀ ما چه فکر کردهاید؟ کافیست نگاهی بیندازید به مطلبِ کناریِ همین ستون و ببینید سفیر ایرلند چه نوشته دربارۀ شاهکارشان. بعد مقایسه کنیدش با... بیخیال آقای ژوم. صدمین سال تولد اولیس مبارک شما و هموطنانتان و تمام جهان. ما هم فعلا میرویم سراغ مبارزه با طرح صیانت تا شاید همان اینترنتِ کمسرعت چند ماه پیشمان را بهمان پس بدهند. نوش جانتان!
https://s6.uupload.ir/files/28-11-1400-1105_sazandegi_small-12_jd3z.jpg
Forwarded from جعبهسیاه (Somayeh Noroozi)
4_5796244776122583893.pdf
233.9 KB
پیدیاف صفحهی مربوطه، برای خواندن مطلب سفیر ایرلند...
امروز خیلی چیزها مثل نسخهی قدیمیشان نیستند، از رسانهها بگیر تا آدمها، از غمها تا شادیها و حتی حسهای درونی و اصیلی مثل عشق.
عشق در رمان نادیا هم روایتی سوررئال دارد و گفتگوهای ذهنی و تصویرهای عجیب راوی اول شخص باعث میشود مخاطب به موازات شخصیت اصلی، از خودش بپرسد اصلا چنین معشوقهای وجود دارد یا ساختهی ذهن راویست؟
نادیا دختری عجیب و غریب است در پاریس و ماجرای عشق در رمان نادیا از آن دسته عشقهاییست که در روزگار ما خبری از آنها نیست.
نمایش نادیا که تصاویری از آن را میبینید، بر اساس این رمان و با بازی اصغر نوری مترجم زبان فرانسه این روزها در مرکز تئاتر مولوی در حال پخش است.
@tazecheketab
عشق در رمان نادیا هم روایتی سوررئال دارد و گفتگوهای ذهنی و تصویرهای عجیب راوی اول شخص باعث میشود مخاطب به موازات شخصیت اصلی، از خودش بپرسد اصلا چنین معشوقهای وجود دارد یا ساختهی ذهن راویست؟
نادیا دختری عجیب و غریب است در پاریس و ماجرای عشق در رمان نادیا از آن دسته عشقهاییست که در روزگار ما خبری از آنها نیست.
نمایش نادیا که تصاویری از آن را میبینید، بر اساس این رمان و با بازی اصغر نوری مترجم زبان فرانسه این روزها در مرکز تئاتر مولوی در حال پخش است.
@tazecheketab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پشت جلد شماره ۹ منتشر شد؛
لوکیشن: کتابفروشی انتشارات نیلوفر
سری جدید مجله ادبی تصویری پشت جلد با:
گزارشی از دو سوگ بکتاش آبتین و یعقوب یادعلی
گزارشی درباره اینکه چرا ایرانیها نوبل ادبیات نمیگیرند
معرفی مفصل چهار کتاب خواندنی
تاریکی / حسین آبکنار
گفتگو با ابوالحسن نجفی / امید طبیبزاده
برسد به دست گمشدهها / مژده الفت
اثری غمانگیز از نبوغی بهتآور / دیو اگرز / آزاده هاشمیان
معرفی کوتاه ده کتاب خواندنی
اعترافات فرنی لنگتون / ترجمه محمد جوادی
آریزونا / امیرعباس میثمی
دیوانگی / ترجمه حسین ترکمننژاد
گابو و مرسدس، یک بدرود / ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی
کتاب کوچک، جستارهایی درباره نوشتن / فرشته نوبخت
دراکولا / ترجمه مهرداد وثوقی
ز و چند نمایشنامه دیگر / ترجمه آکو حسینپور
یاس ایرانی / خسرو دوامی
ماه و ماهی / محمدحسین محمدی
زمستان / سیدضیا قاسمی
خروسان باغ بابُر / حسین فخری
معرفی نشر نیلوفر، کتابفروشی نیلوفر و تازههای انتشارات نیلوفر
تماشای این برنامه در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/Ca48JC8lAHe/?utm_medium=copy_link
تماشای این برنامه در آپارات:
https://www.aparat.com/v/vt4L0
@tazecheketab
لوکیشن: کتابفروشی انتشارات نیلوفر
سری جدید مجله ادبی تصویری پشت جلد با:
گزارشی از دو سوگ بکتاش آبتین و یعقوب یادعلی
گزارشی درباره اینکه چرا ایرانیها نوبل ادبیات نمیگیرند
معرفی مفصل چهار کتاب خواندنی
تاریکی / حسین آبکنار
گفتگو با ابوالحسن نجفی / امید طبیبزاده
برسد به دست گمشدهها / مژده الفت
اثری غمانگیز از نبوغی بهتآور / دیو اگرز / آزاده هاشمیان
معرفی کوتاه ده کتاب خواندنی
اعترافات فرنی لنگتون / ترجمه محمد جوادی
آریزونا / امیرعباس میثمی
دیوانگی / ترجمه حسین ترکمننژاد
گابو و مرسدس، یک بدرود / ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی
کتاب کوچک، جستارهایی درباره نوشتن / فرشته نوبخت
دراکولا / ترجمه مهرداد وثوقی
ز و چند نمایشنامه دیگر / ترجمه آکو حسینپور
یاس ایرانی / خسرو دوامی
ماه و ماهی / محمدحسین محمدی
زمستان / سیدضیا قاسمی
خروسان باغ بابُر / حسین فخری
معرفی نشر نیلوفر، کتابفروشی نیلوفر و تازههای انتشارات نیلوفر
تماشای این برنامه در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/Ca48JC8lAHe/?utm_medium=copy_link
تماشای این برنامه در آپارات:
https://www.aparat.com/v/vt4L0
@tazecheketab
لایو چهارشنبه شب تازهچهکتاب را از دست ندهید:
ویرایش در جایگاه شغل؛
مرحلهای اساسی و مهم در انتشار کتاب
مهمان برنامه: مهدی نوری
مترجم و سرویراستار نشر ماهی
اجرا: مهرداد وثوقی
چهارشنبه ۹ شب در این صفحه:
@tazecheketab
ویرایش در جایگاه شغل؛
مرحلهای اساسی و مهم در انتشار کتاب
مهمان برنامه: مهدی نوری
مترجم و سرویراستار نشر ماهی
اجرا: مهرداد وثوقی
چهارشنبه ۹ شب در این صفحه:
@tazecheketab
گزارش بیانیهی اعتراضی کاوه لاجوردی به سانسور و ممیزی وزارت ارشاد و رد جایزهی کتاب سال.
گروه تازه چه کتاب
از تمام اهالی فرهنگ و ادبیات و هنر دعوت میکند با بازنشر بیانیهی کاوه لاجوردی، به سانسور و ممیزی بیاساس و بیجای وزارت ارشاد اعتراض کنند.
https://blog.kaavelajevardi.com/2022/03/
@tazecheketab
گروه تازه چه کتاب
از تمام اهالی فرهنگ و ادبیات و هنر دعوت میکند با بازنشر بیانیهی کاوه لاجوردی، به سانسور و ممیزی بیاساس و بیجای وزارت ارشاد اعتراض کنند.
https://blog.kaavelajevardi.com/2022/03/
@tazecheketab