#صوفیه_در_صفویه 5⃣
👈🏻 یکی از عالِمان بنام و متبحر و صوفیستیز در عصر صفویه که شیخ الاسلام عصر نیز بوده، مرحوم "ملا محمد طاهر قمی" رضوان الله علیه است که با مجلسی پدر و پسر رحمهم الله هم عصر بوده، و برخی مباحثات و اشکالات بر مجلسی اول نیز به ایشان منتسب است. ایشان در مبارزه با تصوف بسیار جدی و فعال بوده. ملا محمد طاهر كتاب عقائدى كوتاه خود را نيز با نام جامع صفوى به نام شاه صفوى نوشته است. با اين حال، گزارش شده است كه وى بر ضد شاه سليمان كه مِى مىنوشيد سخن مىگفت، كه خشم شاه را برانگيخت، و تنها وساطت برخى از فرماندهان سبب شد تا شاه از تصميم كشتن ملا محمد طاهر بازگردد. ( روضات الجنات، ج ٧ ص ٣٣٦)
➖ برخى ایشان را از اساتيد علامۀ مجلسى و شيخ حر عاملی دانستهاند، که اگر چنين باشد مىتوان حدس زد كه انديشۀ ضديت با تصوف در اين دو نفر، دستكم تا اندازهاى متأثر از ملا محمد طاهر بوده است. (صفویه در عرصه دین فرهنگ سیاست، ج ٢ ص ٥٦٧) ملا محمد طاهر طبع اخباریگری معتدلی داشته، اين گرايش در كنار صوفیستیزیِ او، دو وجه عمدۀ فكرى او به شمار مىآيند. وى به نوعى از اخبارگرايى اعتقاد دارد كه او را به ضديت با فلسفه و تصوف كشانده است. اين در حالى است كه #فيض_کاشانی با داشتن گرايش اخبارى، به همان اندازه كه ملا محمد طاهر از اين دو دانش دور است، به آنها نزديك است. (که تفصیلش خواهد آمد) ملا محمد طاهر اشعاری نیز میسروده و به همين دليل، نسبت به بُعد معنوى دين بىعلاقه نيست؛ با اين تفاوت كه اگر صوفيه بر مفهوم #عشق تكيه مىكنند، او مىكوشد تا از همان مفهوم "محبّت" كه در قرآن آمده است، فاصله نگيرد. (صفویه در عرصه دین فرهنگ سیاست، ج ٢ ص ٥٦٧_ ٥٦٨) قصیده "مونس الابرار" در بیش از سیصد بیت، از جمله اشعار اوست. بر اساس آنچه كه در مقدمۀ "تحفة الأخيار" که در نقد تصوف نگاشته شده آمده، اين اثر، شرح همان قصيدۀ مونس الابرار است. بخش عمدۀ اين قصيده، در ستايش اميرمؤمنان عليه السلام و اندكى از اشعار آن در رد بر صوفيه و ابياتى نيز در ردّ بر فلاسفه و حكماست. (میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم)
🔹 ملا محمد طاهر در "مونس الابرار" دربارۀ صوفيان مىگويد:
جميع پيرو حلاج و بايزيد و جنيد
تمام بىخبران شرع احمد مختار
ز جهل در همه عمر خويش در ره دين
نمىروند به طرز ائمه اطهار
كنند دعوى تسخير جنيان به دروغ
كه تا كنند الاغان اِنس را افسار
زنند دستك و رقصند اى مسلمانان
نهيد پنبه به گوش و كنيد استغفار
زنند چرخ وز جهلش نهند طاعت نام
كنند دين خدا را به لعب و بازى خوار
نمىرسند به جايى اگر تمامى عمر
زنند چرخ پياپى چو اشتر عصار
كنند عاشقى امردان و مىگويند
بود مَجاز پل عشق حضرت جبار
خدا گواه منست آن كه عاشقى هرگز
نبوده است ز آيين حيدر كرار
بناى قاعدۀ دينشان بود بر جهل
ز اهل دانش و بينش از آن كنند كنار
ز راه شرع برون مىبرند مردم را
حذر كنيد از اين قوم يا اولوالابصار.
حملات تند و کوبنده ملامحمدطاهر به صوفیان در کتاب "تحفة الأخيار" با واکنشهای جدی صوفیان مواجه شد. آنان نیز ردیهها نوشتند و حتی برخی آن را "تحفة الاشرار" خطاب کردند. یکی از صوفیمشربان در واکنش به نقد ملامحمدطاهر، نوشته: "بعضى عزيزان در كتاب تحفة الاشرار خود استشهاد بر تَسنن شيخ (#ابن_عربی) آورده؛ فقير او را شيعه و محب اهل بيت مىدانم." ( صفویه در عرصه دین فرهنگ سیاست، ج ٢ ص ٥٦٨)
👈🏻 حقیر گویم: قابل تأمل است که اکثر گریبانهای مدافع عرفان، برای "ابن عربی" دریده شده. از همان عصر تا کنون، عارف مسلکان کوشیدهاند تا برای ابن عربی وجههای مورد قبول و دور از واقعیت بسازند. اگر آن تلاشها را برای احیای سنت بکار میبستند، شاهد اخلاقیات آلوده به عرفانِ #غزالی و #ابن_عربی نبودیم.
ادامه دارد...
@tazvir3
👈🏻 یکی از عالِمان بنام و متبحر و صوفیستیز در عصر صفویه که شیخ الاسلام عصر نیز بوده، مرحوم "ملا محمد طاهر قمی" رضوان الله علیه است که با مجلسی پدر و پسر رحمهم الله هم عصر بوده، و برخی مباحثات و اشکالات بر مجلسی اول نیز به ایشان منتسب است. ایشان در مبارزه با تصوف بسیار جدی و فعال بوده. ملا محمد طاهر كتاب عقائدى كوتاه خود را نيز با نام جامع صفوى به نام شاه صفوى نوشته است. با اين حال، گزارش شده است كه وى بر ضد شاه سليمان كه مِى مىنوشيد سخن مىگفت، كه خشم شاه را برانگيخت، و تنها وساطت برخى از فرماندهان سبب شد تا شاه از تصميم كشتن ملا محمد طاهر بازگردد. ( روضات الجنات، ج ٧ ص ٣٣٦)
➖ برخى ایشان را از اساتيد علامۀ مجلسى و شيخ حر عاملی دانستهاند، که اگر چنين باشد مىتوان حدس زد كه انديشۀ ضديت با تصوف در اين دو نفر، دستكم تا اندازهاى متأثر از ملا محمد طاهر بوده است. (صفویه در عرصه دین فرهنگ سیاست، ج ٢ ص ٥٦٧) ملا محمد طاهر طبع اخباریگری معتدلی داشته، اين گرايش در كنار صوفیستیزیِ او، دو وجه عمدۀ فكرى او به شمار مىآيند. وى به نوعى از اخبارگرايى اعتقاد دارد كه او را به ضديت با فلسفه و تصوف كشانده است. اين در حالى است كه #فيض_کاشانی با داشتن گرايش اخبارى، به همان اندازه كه ملا محمد طاهر از اين دو دانش دور است، به آنها نزديك است. (که تفصیلش خواهد آمد) ملا محمد طاهر اشعاری نیز میسروده و به همين دليل، نسبت به بُعد معنوى دين بىعلاقه نيست؛ با اين تفاوت كه اگر صوفيه بر مفهوم #عشق تكيه مىكنند، او مىكوشد تا از همان مفهوم "محبّت" كه در قرآن آمده است، فاصله نگيرد. (صفویه در عرصه دین فرهنگ سیاست، ج ٢ ص ٥٦٧_ ٥٦٨) قصیده "مونس الابرار" در بیش از سیصد بیت، از جمله اشعار اوست. بر اساس آنچه كه در مقدمۀ "تحفة الأخيار" که در نقد تصوف نگاشته شده آمده، اين اثر، شرح همان قصيدۀ مونس الابرار است. بخش عمدۀ اين قصيده، در ستايش اميرمؤمنان عليه السلام و اندكى از اشعار آن در رد بر صوفيه و ابياتى نيز در ردّ بر فلاسفه و حكماست. (میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم)
🔹 ملا محمد طاهر در "مونس الابرار" دربارۀ صوفيان مىگويد:
جميع پيرو حلاج و بايزيد و جنيد
تمام بىخبران شرع احمد مختار
ز جهل در همه عمر خويش در ره دين
نمىروند به طرز ائمه اطهار
كنند دعوى تسخير جنيان به دروغ
كه تا كنند الاغان اِنس را افسار
زنند دستك و رقصند اى مسلمانان
نهيد پنبه به گوش و كنيد استغفار
زنند چرخ وز جهلش نهند طاعت نام
كنند دين خدا را به لعب و بازى خوار
نمىرسند به جايى اگر تمامى عمر
زنند چرخ پياپى چو اشتر عصار
كنند عاشقى امردان و مىگويند
بود مَجاز پل عشق حضرت جبار
خدا گواه منست آن كه عاشقى هرگز
نبوده است ز آيين حيدر كرار
بناى قاعدۀ دينشان بود بر جهل
ز اهل دانش و بينش از آن كنند كنار
ز راه شرع برون مىبرند مردم را
حذر كنيد از اين قوم يا اولوالابصار.
حملات تند و کوبنده ملامحمدطاهر به صوفیان در کتاب "تحفة الأخيار" با واکنشهای جدی صوفیان مواجه شد. آنان نیز ردیهها نوشتند و حتی برخی آن را "تحفة الاشرار" خطاب کردند. یکی از صوفیمشربان در واکنش به نقد ملامحمدطاهر، نوشته: "بعضى عزيزان در كتاب تحفة الاشرار خود استشهاد بر تَسنن شيخ (#ابن_عربی) آورده؛ فقير او را شيعه و محب اهل بيت مىدانم." ( صفویه در عرصه دین فرهنگ سیاست، ج ٢ ص ٥٦٨)
👈🏻 حقیر گویم: قابل تأمل است که اکثر گریبانهای مدافع عرفان، برای "ابن عربی" دریده شده. از همان عصر تا کنون، عارف مسلکان کوشیدهاند تا برای ابن عربی وجههای مورد قبول و دور از واقعیت بسازند. اگر آن تلاشها را برای احیای سنت بکار میبستند، شاهد اخلاقیات آلوده به عرفانِ #غزالی و #ابن_عربی نبودیم.
ادامه دارد...
@tazvir3
👍1
#صوفیه_در_صفویه
↪️ پیرو مطلب قبل
👈🏻 "ملا محمد طاهر قمی" رحمه الله "تحفة الأخيار يا همان شرح قصيده مونس الابرار" را در زمان شاه عباس ثانى به تألیف رسانده، و براى شخص او فرستاده و ازو خواسته است تا آن را از اول تا به آخر بخواند. وى در اين رساله، تصوف را برخاسته از تسنن دانسته و معتقد است كه شيعيان بعدها گرفتار آن شدند. در توضيح همين نكته، مىنويسد: "و از اين جهت است كه اوليايى كه صوفیان، ايشان را از پيران خود مىدانند و مىشمارند، يكى از ايشان از شهرهاى مشهور به شيعگى، مثل قم و سبزوار و حلّه و جبل عامِل و غير آن نبودهاند؛ و از اين جهت است كه در اين شهرها خانقاه قديم نمىباشد و در شهرهايى كه هميشه مردمش سُنى بودهاند، خانقاه قديم بسيار بهم مىرسد."
📚 صفویه در عرصه دین فرهنگ سیاست، ج ٢ ص ٥٦٩
✴️ ضمنا ایشان در کتاب مذکور، اشاره میکند که "اولین خانقاه برای صوفیه در اسلام، توسط یک مسیحی در شام ساخته شد." فتأمل
@tazvir3
↪️ پیرو مطلب قبل
👈🏻 "ملا محمد طاهر قمی" رحمه الله "تحفة الأخيار يا همان شرح قصيده مونس الابرار" را در زمان شاه عباس ثانى به تألیف رسانده، و براى شخص او فرستاده و ازو خواسته است تا آن را از اول تا به آخر بخواند. وى در اين رساله، تصوف را برخاسته از تسنن دانسته و معتقد است كه شيعيان بعدها گرفتار آن شدند. در توضيح همين نكته، مىنويسد: "و از اين جهت است كه اوليايى كه صوفیان، ايشان را از پيران خود مىدانند و مىشمارند، يكى از ايشان از شهرهاى مشهور به شيعگى، مثل قم و سبزوار و حلّه و جبل عامِل و غير آن نبودهاند؛ و از اين جهت است كه در اين شهرها خانقاه قديم نمىباشد و در شهرهايى كه هميشه مردمش سُنى بودهاند، خانقاه قديم بسيار بهم مىرسد."
📚 صفویه در عرصه دین فرهنگ سیاست، ج ٢ ص ٥٦٩
✴️ ضمنا ایشان در کتاب مذکور، اشاره میکند که "اولین خانقاه برای صوفیه در اسلام، توسط یک مسیحی در شام ساخته شد." فتأمل
@tazvir3
#مشترکات_عرفانی
↪️ پیرو مطلب قبل
🔶 #جامی مینویسد:
«اول خانقاهى كه براى صوفيان بنا كردند آن است كه به رملۀ شام بنا شد، و سبب آن بود كه روزى اميرى ترسا به شكار رفته بود، در راه دو تن را ديد از اين طايفه (صوفیه) كه فراهم رسيدند دست در آغوش يكديگر كردند و هم آنجا بنشستند و آنچه داشتند از خوردنى پيش نهادند و بخوردند. آنگاه برفتند. امير ترسا را معامله و الفت ايشان با يكديگر خوش آمد. يكى از ايشان را بخواند و پرسيد كه: آن كه بود؟ گفت: ندانم. گفت: ترا چه بود؟ گفت: هيچ چيز. گفت: از كجا بود؟ گفت: ندانم. آن امير گفت: پس اين الفت چه بود كه شما را با يكديگر بود؟ درويش گفت كه: اين ما را طريقت است. گفت: شما را جايى هست كه آنجا فراهم آييد؟ گفت: نی. گفت: من براى شما جايى بسازم تا با يكديگر آنجا فراهم آييد. سپس آن خانقاه به رمله بساخت.»
📗نفحات الانس، ط_هند، ص ٣٤
❇️ این "ندانم ندانم" های او، ما را بیاد ندانستنهای سید هاشم #حداد در مرحله "حیرانی" میاندازد. مثل وارونه پوشیدن پیراهن، و کرایه ندادن در آن سفر معروف، که نمیدانسته و در حالت "فناء" بسر میبرده و بعد از رفتن ماشین، به حالت "بقاء" بازگشتهست.
@tavir3
↪️ پیرو مطلب قبل
🔶 #جامی مینویسد:
«اول خانقاهى كه براى صوفيان بنا كردند آن است كه به رملۀ شام بنا شد، و سبب آن بود كه روزى اميرى ترسا به شكار رفته بود، در راه دو تن را ديد از اين طايفه (صوفیه) كه فراهم رسيدند دست در آغوش يكديگر كردند و هم آنجا بنشستند و آنچه داشتند از خوردنى پيش نهادند و بخوردند. آنگاه برفتند. امير ترسا را معامله و الفت ايشان با يكديگر خوش آمد. يكى از ايشان را بخواند و پرسيد كه: آن كه بود؟ گفت: ندانم. گفت: ترا چه بود؟ گفت: هيچ چيز. گفت: از كجا بود؟ گفت: ندانم. آن امير گفت: پس اين الفت چه بود كه شما را با يكديگر بود؟ درويش گفت كه: اين ما را طريقت است. گفت: شما را جايى هست كه آنجا فراهم آييد؟ گفت: نی. گفت: من براى شما جايى بسازم تا با يكديگر آنجا فراهم آييد. سپس آن خانقاه به رمله بساخت.»
📗نفحات الانس، ط_هند، ص ٣٤
❇️ این "ندانم ندانم" های او، ما را بیاد ندانستنهای سید هاشم #حداد در مرحله "حیرانی" میاندازد. مثل وارونه پوشیدن پیراهن، و کرایه ندادن در آن سفر معروف، که نمیدانسته و در حالت "فناء" بسر میبرده و بعد از رفتن ماشین، به حالت "بقاء" بازگشتهست.
@tavir3
#طنز_صوفیه #مشترکات_عرفانی
💥 گربهای صوفی، که باید زیارتش کرد
💠 #جامی آورده:
«اخى فرج زنجانى، مرید شيخ ابوالعبّاس نهاوندى است. مىگويند كه وى را گربهاى بوده كه هرگاه جمعى مهمان به خانقاه شيخ توجه كردندى، آن گربه بعدد هريك از ايشان بانگى كردى. خادم خانقاه به هر بانگى يك كاسه آب در ديگ ريختى. يك روز عدد مهمانان بر عدد بانگهاى وى یکی زیاد بود، تعجّب كردند. آن گربه بميان آن جماعت درآمد و يك يك را بو كرد، و بر يكى از آنها بول كرد، چون تفحّص كردند، وى از دين بيگانه بود. 😁
👈🏻 گويند كه روزى خادم مطبخ قدرى شير در ديگ كرده بود كه براى اصحاب شير برنج پزد. مارى سياه در ديگ افتاد. آن گربه آن را ديد. گرد ديگ مىگشت و بانگ مىكرد و اضطراب مىنمود، و خادم چون از آن معنى غافل بود، وى را زجر مىكرد و دور مىانداخت. چون خادم به هيچ نوع متنبّه نشد، گربه خود را در ديگ انداخت و بمُرد. چون شير برنج را بريختند، مارى سياه از آنجا ظاهر شد. شيخ فرمود: "او خود را فداى درويشان كرد. دفنش كنيد، و زيارتى سازيد!" مىگويند كه قبر وى ظاهر است، و مردم زيارتش مىكنند.» 😂
📘 نفحات الانس، ط_هند، ص ١٦٦
✅ زیارت قبول ...
@tazvir3
💥 گربهای صوفی، که باید زیارتش کرد
💠 #جامی آورده:
«اخى فرج زنجانى، مرید شيخ ابوالعبّاس نهاوندى است. مىگويند كه وى را گربهاى بوده كه هرگاه جمعى مهمان به خانقاه شيخ توجه كردندى، آن گربه بعدد هريك از ايشان بانگى كردى. خادم خانقاه به هر بانگى يك كاسه آب در ديگ ريختى. يك روز عدد مهمانان بر عدد بانگهاى وى یکی زیاد بود، تعجّب كردند. آن گربه بميان آن جماعت درآمد و يك يك را بو كرد، و بر يكى از آنها بول كرد، چون تفحّص كردند، وى از دين بيگانه بود. 😁
👈🏻 گويند كه روزى خادم مطبخ قدرى شير در ديگ كرده بود كه براى اصحاب شير برنج پزد. مارى سياه در ديگ افتاد. آن گربه آن را ديد. گرد ديگ مىگشت و بانگ مىكرد و اضطراب مىنمود، و خادم چون از آن معنى غافل بود، وى را زجر مىكرد و دور مىانداخت. چون خادم به هيچ نوع متنبّه نشد، گربه خود را در ديگ انداخت و بمُرد. چون شير برنج را بريختند، مارى سياه از آنجا ظاهر شد. شيخ فرمود: "او خود را فداى درويشان كرد. دفنش كنيد، و زيارتى سازيد!" مىگويند كه قبر وى ظاهر است، و مردم زيارتش مىكنند.» 😂
📘 نفحات الانس، ط_هند، ص ١٦٦
✅ زیارت قبول ...
@tazvir3
#مشترکات_عرفانی #دروغ_صوفیه
↪️ پیرو مطلب قبل
📢 رقابت سگ و گربه در بروز کرامت، نزد صوفیه
👤#جامی مینویسد:
شيخ سعد الدين حمّويى را - كه يكى از مريدان شيخ #نجمالدین_کبری بود - بخاطر گذشت كه: «آيا در اين امّت كسى باشد كه صحبت وى در سگ اثر بكند؟» شيخ به نور فراست دانست، برخاست و به درب خانقاه رفت و بِايستاد. ناگاه سگى آنجا رسيد و بِايستاد و دمب مىجنبانيد. شيخ را نظر بر وى افتاد، در حال متحيّر و بيخود شد و روى از شهر بگردانيد، و به گورستان رفت و سر بر زمين مىماليد تا آوردهاند كه هرجا كه مىآمد و مىرفت قريب به پنجاه و شصت سگ گرداگرد او حلقه كردندى، و دست پيش دست نهادندى و آواز نكردندى و هيچ نخوردندى و به حرمت بِايستادندى. عاقبت بدان نزديكى بمُرد. شيخ فرمود تا وى را دفن كردند و بر سر قبرش عمارت ساختند.»
📔نفحات الأنس، ط_هند، ص ٤٨١
🔘 سگ بیچاره، از نجم الدین کبری ترسیده و سر به بیابان نهاده!
بعد جناب #دینانی در رسانه ملی همین صوفی را (که کرامتش کُشتن سگ بوده و بعد متولی مقبرهاش شده) تا مرز عصمت برد، و آقای #موسوی_مطلق هم در کتابش (قبول اهل دل) از او به عظمت یاد میکند!
@tazvir3
↪️ پیرو مطلب قبل
📢 رقابت سگ و گربه در بروز کرامت، نزد صوفیه
👤#جامی مینویسد:
شيخ سعد الدين حمّويى را - كه يكى از مريدان شيخ #نجمالدین_کبری بود - بخاطر گذشت كه: «آيا در اين امّت كسى باشد كه صحبت وى در سگ اثر بكند؟» شيخ به نور فراست دانست، برخاست و به درب خانقاه رفت و بِايستاد. ناگاه سگى آنجا رسيد و بِايستاد و دمب مىجنبانيد. شيخ را نظر بر وى افتاد، در حال متحيّر و بيخود شد و روى از شهر بگردانيد، و به گورستان رفت و سر بر زمين مىماليد تا آوردهاند كه هرجا كه مىآمد و مىرفت قريب به پنجاه و شصت سگ گرداگرد او حلقه كردندى، و دست پيش دست نهادندى و آواز نكردندى و هيچ نخوردندى و به حرمت بِايستادندى. عاقبت بدان نزديكى بمُرد. شيخ فرمود تا وى را دفن كردند و بر سر قبرش عمارت ساختند.»
📔نفحات الأنس، ط_هند، ص ٤٨١
🔘 سگ بیچاره، از نجم الدین کبری ترسیده و سر به بیابان نهاده!
بعد جناب #دینانی در رسانه ملی همین صوفی را (که کرامتش کُشتن سگ بوده و بعد متولی مقبرهاش شده) تا مرز عصمت برد، و آقای #موسوی_مطلق هم در کتابش (قبول اهل دل) از او به عظمت یاد میکند!
@tazvir3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دکتر "منوچهر صدوقی سها" فیلسوف و عرفانپژوه معاصر، درباره اختلاف عمیق اعاظم صوفیه درباره کلمه "تصوف" و معنای آن میگوید:
«... آخرین حرف بشهادت امام #قشیری که رکنی از ارکان تصوف است، این است که "هنوز مشخص نیست این بحث (شناخت کلمه تصوف) چه وضعیتی دارد." و چیزی که روی اسم آن این قدر اختلاف است، ببینید که در مسمای آن چقدر اختلاف میتواند وجود داشته باشد. کار تا آنجا پیش میرود که قشیری نهایتاً میگوید که "اصلاً مشخص نیست که این واژه مشتق از چیست..." ❗️
✅ پیشنهاد میکنم فیلم را کامل ببینید
@tazvir3
«... آخرین حرف بشهادت امام #قشیری که رکنی از ارکان تصوف است، این است که "هنوز مشخص نیست این بحث (شناخت کلمه تصوف) چه وضعیتی دارد." و چیزی که روی اسم آن این قدر اختلاف است، ببینید که در مسمای آن چقدر اختلاف میتواند وجود داشته باشد. کار تا آنجا پیش میرود که قشیری نهایتاً میگوید که "اصلاً مشخص نیست که این واژه مشتق از چیست..." ❗️
✅ پیشنهاد میکنم فیلم را کامل ببینید
@tazvir3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دکتر "منوچهر صدوقی سها" فیلسوف و عرفانپژوه معاصر:
👈🏻 «من عمرم به فلسفه گذشت، اما اعتراف میکنم که فلاسفه اسلامی، جنایت بزرگی در حق بشریت و انسانیت کردند ... »
@tazvir3
👈🏻 «من عمرم به فلسفه گذشت، اما اعتراف میکنم که فلاسفه اسلامی، جنایت بزرگی در حق بشریت و انسانیت کردند ... »
@tazvir3
#مشترکات_عرفانی
✴️ مطلبی مهم درباره خوراکِ صوفیهٔ متقدم و متأخر، و حواشی و مضرات آن
🔷 دکتر زرینکوب مینویسد:
«آنچه راجع به خوردنی و نوشیدنی است نیز صوفیه نخستین اصرار در تقلیل آن، و در سادگی طعام و شراب داشتهاند. اما متأخران قوم که به راحت و تنعم گراییدهاند، درین باب نیز گه گاه چنان افراط می ورزند که کثرت أكل و رفاهیت عیش آنها مایه تعجب میشود. 👈🏻 در باب تقلیل طعام و اجتناب از خوردن گوشت، آنچه از اخبار بعضی صوفیه نقل میشود، اضرار به نفس محسوبست و همین اجتناب از غذا یا بسنده کردن به خوراکیِ بد هست که آنها را به وساوس و جنون و سوء اخلاق میکِشاند. اینکه برخی صوفیه از خوردن غذای لطیف امساک کردهاند، حتی بجای آب صافِ خنک، به آب کدر و گرم بسنده نمودهاند البته ناپسندست، چرا که چون غذای مقوی به بدن نرسد جسم ضعیف میشود و قوت عبادت باقی نمیماند و آب کدر هم سنگ کلیه و بیماری کبِد تولید میکند و اینکه خُنک نباشد هم مضرتها دارد. و عجب از #غزالی است که فقیه است و اینگونه اعمال، صوفیه را تصدیق میکند، و نمیداند که تعذيب نفس و ایذاء آن جایز نیست.
🔻اما تمام این بذل اهتمام در تقلیل طعام، و این اجتناب از طعام و شراب لطیف که در نزد صوفیه نخستین بود، در نزد صوفيه زمان ما دگرگون گشته است و آن علاقهای که قُدمای قوم در مواظبت بر جوع داشتهاند، اینها در مواظبت بر أکل دارند و بیشترِ آنچه میخورند از مال حلال هم نیست! چراکه هم کسب دنیوی و هم اشتغال بعبادت را ترک کردهاند، فِراش بطالت گستردهاند و اکثر آنها همی جز أكل و لعب ندارند. بعضی از آنها را دیدهام که چون به دعوتی حاضر آیند در اكل مبالغه و افراط ورزند و بدون اذن صاحب خانه هم چیزی از آن طعام در آستین خويش بیانبارند و این به اجماع فقها حرام است و من حتی شخصی را دیدهام که از خانه صاحبخانهای طعام برداشت تا با خود ببرَد و صاحبخانه برجست و آن را از وی بازستاند.»❗️
📔 دنباله جستجو در تصوف ایران، ص ١٦
@tazvir3
✴️ مطلبی مهم درباره خوراکِ صوفیهٔ متقدم و متأخر، و حواشی و مضرات آن
🔷 دکتر زرینکوب مینویسد:
«آنچه راجع به خوردنی و نوشیدنی است نیز صوفیه نخستین اصرار در تقلیل آن، و در سادگی طعام و شراب داشتهاند. اما متأخران قوم که به راحت و تنعم گراییدهاند، درین باب نیز گه گاه چنان افراط می ورزند که کثرت أكل و رفاهیت عیش آنها مایه تعجب میشود. 👈🏻 در باب تقلیل طعام و اجتناب از خوردن گوشت، آنچه از اخبار بعضی صوفیه نقل میشود، اضرار به نفس محسوبست و همین اجتناب از غذا یا بسنده کردن به خوراکیِ بد هست که آنها را به وساوس و جنون و سوء اخلاق میکِشاند. اینکه برخی صوفیه از خوردن غذای لطیف امساک کردهاند، حتی بجای آب صافِ خنک، به آب کدر و گرم بسنده نمودهاند البته ناپسندست، چرا که چون غذای مقوی به بدن نرسد جسم ضعیف میشود و قوت عبادت باقی نمیماند و آب کدر هم سنگ کلیه و بیماری کبِد تولید میکند و اینکه خُنک نباشد هم مضرتها دارد. و عجب از #غزالی است که فقیه است و اینگونه اعمال، صوفیه را تصدیق میکند، و نمیداند که تعذيب نفس و ایذاء آن جایز نیست.
🔻اما تمام این بذل اهتمام در تقلیل طعام، و این اجتناب از طعام و شراب لطیف که در نزد صوفیه نخستین بود، در نزد صوفيه زمان ما دگرگون گشته است و آن علاقهای که قُدمای قوم در مواظبت بر جوع داشتهاند، اینها در مواظبت بر أکل دارند و بیشترِ آنچه میخورند از مال حلال هم نیست! چراکه هم کسب دنیوی و هم اشتغال بعبادت را ترک کردهاند، فِراش بطالت گستردهاند و اکثر آنها همی جز أكل و لعب ندارند. بعضی از آنها را دیدهام که چون به دعوتی حاضر آیند در اكل مبالغه و افراط ورزند و بدون اذن صاحب خانه هم چیزی از آن طعام در آستین خويش بیانبارند و این به اجماع فقها حرام است و من حتی شخصی را دیدهام که از خانه صاحبخانهای طعام برداشت تا با خود ببرَد و صاحبخانه برجست و آن را از وی بازستاند.»❗️
📔 دنباله جستجو در تصوف ایران، ص ١٦
@tazvir3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مشترکات_عرفانی
↪️ پیرو مطلب قبل
🎥 وجد، و حرکات عجیب صوفیه #قادریه
❌ یکی از عوامل از خود بیخود شدن صوفیان، و از دست دادن کنترل رفتار
✍🏻 علامه مجلسی رحمه الله:
«... یك قسم ديگر از ابتلائات صوفیه، مرضى است كه به اعتبار ترك حيوانى و ضبط نفس در #ذکر_جلی_خفی و ساير بدعتهاى ايشان كه موجب ضعف قلب و دِماغ، و سبب تولید مواد سَوداويه است حاصل مىشود، كه به اندك صداى خوشى، يا صداى موحشى، يا زيادیِ فرحى، يا زيادیِ حزنى مدهوش مىشوند و بيتابانه حركات از ايشان صادر مىشود، و آن به اعتبار مرضى است كه در بدن ايشان حاصل مىشود، و آن را به تنقيه و جُلاب و ترك آن بدعتها و خوردن دواهاى مقوى علاج مىبايد كرد.»
📕عین الحیات، نشر قدیانی، صفحه۴۶١
پیشتر در بحث "اسکیزوفرنی" به این مطلب اشاره شد.
@tazvir3
↪️ پیرو مطلب قبل
🎥 وجد، و حرکات عجیب صوفیه #قادریه
❌ یکی از عوامل از خود بیخود شدن صوفیان، و از دست دادن کنترل رفتار
✍🏻 علامه مجلسی رحمه الله:
«... یك قسم ديگر از ابتلائات صوفیه، مرضى است كه به اعتبار ترك حيوانى و ضبط نفس در #ذکر_جلی_خفی و ساير بدعتهاى ايشان كه موجب ضعف قلب و دِماغ، و سبب تولید مواد سَوداويه است حاصل مىشود، كه به اندك صداى خوشى، يا صداى موحشى، يا زيادیِ فرحى، يا زيادیِ حزنى مدهوش مىشوند و بيتابانه حركات از ايشان صادر مىشود، و آن به اعتبار مرضى است كه در بدن ايشان حاصل مىشود، و آن را به تنقيه و جُلاب و ترك آن بدعتها و خوردن دواهاى مقوى علاج مىبايد كرد.»
📕عین الحیات، نشر قدیانی، صفحه۴۶١
پیشتر در بحث "اسکیزوفرنی" به این مطلب اشاره شد.
@tazvir3
Forwarded from خِرقهٔ تَزویر ( ۲ )
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 همین مانده بود که با اشعار #حافظ در جلسات اهل بیت علیهم السلام گریه کنند، و صدای سهتار هم چاشنی آن کنند و منتشر نمایند❗️
❌ نمیدانم کجای این شعر گریه دارد؟! برای اهل بیت علیهم السلام است؟! به معاد و مرگ مربوط است؟! مناجات است؟! چه شده که با وجود این همه شعر پربار و جانسوز، شعر حافظ و فلان عارف و فلان صوفی را میخوانند؟! آیا جز این است که خواسته_ناخواسته فرهنگ خراباتیان و صوفیمشربان به برخی جلسات مذهبی رسوخ کرده؟! چرا باید شعری را که صوفیان در خانقاه با آن اشک میریزند، شیعیان در حسینیه بخوانند و گریه کنند؟! ایکاش همین یک مورد بود، موارد متعددی را دیده و شنیدهایم. از فقهاء بپرسید حکم خواندن اشعار باطل چیست؟!
👈🏻 نگذاریم جلسات اهل بیت علیهم السلام آلوده به معارف اغیار شود. این جلسات امانت الهی نزد ماست که باید در آن مصائب اهل بیت علیهم السلام، و معارف ناب شیعی ترویج و تحکیم گردد.
@tazvir2
❌ نمیدانم کجای این شعر گریه دارد؟! برای اهل بیت علیهم السلام است؟! به معاد و مرگ مربوط است؟! مناجات است؟! چه شده که با وجود این همه شعر پربار و جانسوز، شعر حافظ و فلان عارف و فلان صوفی را میخوانند؟! آیا جز این است که خواسته_ناخواسته فرهنگ خراباتیان و صوفیمشربان به برخی جلسات مذهبی رسوخ کرده؟! چرا باید شعری را که صوفیان در خانقاه با آن اشک میریزند، شیعیان در حسینیه بخوانند و گریه کنند؟! ایکاش همین یک مورد بود، موارد متعددی را دیده و شنیدهایم. از فقهاء بپرسید حکم خواندن اشعار باطل چیست؟!
👈🏻 نگذاریم جلسات اهل بیت علیهم السلام آلوده به معارف اغیار شود. این جلسات امانت الهی نزد ماست که باید در آن مصائب اهل بیت علیهم السلام، و معارف ناب شیعی ترویج و تحکیم گردد.
@tazvir2
ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام
www.ebnearabi.com
Forwarded from عرفان و تصوف
راهکار مقابله با شهودگرایی صوفیان، حذف و طرد کلی این مقوله از منظومه ی دین داری نیست بلکه تبیین کارکرد اصلی و نحوه بهره گیری از آن است. از نظر دین، کشف و شهود غیر معصوم، به دلیل ماهیت سیال آن، کارکرد #معرفت_زایی ندارد بلکه کارکرد #یقین_افزایی دارد لذا فرمود "وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنين" یا آن جوان مسلمان به رسول الله ص گفت اَصبحتُ "موقنا" و نشانه یقین خود را "كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى أَهْلِ الْجَنَّةِ يَتَنَعَّمُونَ" دانست.
به عبارت دیگر، مکاشفات یک منبع و ابزار معرفتی مستقل نیست و باید ذیل منابع معرفتی دیگر یعنی عقل و وحی تبیین و تفسیر شود اما صوفیان، شهود را یک منبع معرفتی و حجیتی مستقل دانستند و به انحراف کشیده شدند چراکه شهود هرکس، مطابق باور ذهنی و اعتقاد قلبی اوست.
برشی از کتاب #آسیب_شناسی عرفان و تصوف -موسوی
@erfanvatasavof
به عبارت دیگر، مکاشفات یک منبع و ابزار معرفتی مستقل نیست و باید ذیل منابع معرفتی دیگر یعنی عقل و وحی تبیین و تفسیر شود اما صوفیان، شهود را یک منبع معرفتی و حجیتی مستقل دانستند و به انحراف کشیده شدند چراکه شهود هرکس، مطابق باور ذهنی و اعتقاد قلبی اوست.
برشی از کتاب #آسیب_شناسی عرفان و تصوف -موسوی
@erfanvatasavof
#مشترکات_عرفانی
❌ پیشتر مطالبی در نقد جناب #نقویان در کانال قرار دادم. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، ایشان گفتند که من "یاوهگویی کرده و به دو فیلم تقطیع شده استناد جستهام." بنده نیز به ایشان گفتم فیلمِ کامل این موارد را بفرستید، اگر کلام شما تقطیع بود، بنده اعلام میکنم که چنین بوده است.
👈🏻 امروزه هرکس حرف دل و #عشق میزند و صوفیمشربی خود را بروز میدهد، و بعد صدایش بلند میشود و نقدی وارد میگردد، برای دفاع از خود، از حربهای بنام "تقطیع" استفاده میکند. خب شما که به همگان از بالا نگاه میکنید و دیگران را یاوهگوی و کودک و مغرض خطاب میکنید، ابتدا باید خود را ثابت کنید که چه درسی خوانده و نزد چه کسی خواندهاید⁉️ چون شما مشهور به سخنان دلی و ذوقی میباشید و رزومه علمی از شما سراغ نداریم. مقصر ما نیستیم، بلکه شما سخنان چندوجهی میگویید و منهج صریحی و ثابتی ندارید.
اگر جناب نقویان واقعا دغدغه دین دارند که نکند با چند فیلم تقطیع شده ایشان دین برخی بخطر بیافتد، خب اقدام میکنند و این یاوهگویان را خاموش میسازند. چون فعلا مائیم و این مطالبی که منتشر شده، مگر خلافش ثابت شود.
@tazvir3
❌ پیشتر مطالبی در نقد جناب #نقویان در کانال قرار دادم. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، ایشان گفتند که من "یاوهگویی کرده و به دو فیلم تقطیع شده استناد جستهام." بنده نیز به ایشان گفتم فیلمِ کامل این موارد را بفرستید، اگر کلام شما تقطیع بود، بنده اعلام میکنم که چنین بوده است.
👈🏻 امروزه هرکس حرف دل و #عشق میزند و صوفیمشربی خود را بروز میدهد، و بعد صدایش بلند میشود و نقدی وارد میگردد، برای دفاع از خود، از حربهای بنام "تقطیع" استفاده میکند. خب شما که به همگان از بالا نگاه میکنید و دیگران را یاوهگوی و کودک و مغرض خطاب میکنید، ابتدا باید خود را ثابت کنید که چه درسی خوانده و نزد چه کسی خواندهاید⁉️ چون شما مشهور به سخنان دلی و ذوقی میباشید و رزومه علمی از شما سراغ نداریم. مقصر ما نیستیم، بلکه شما سخنان چندوجهی میگویید و منهج صریحی و ثابتی ندارید.
اگر جناب نقویان واقعا دغدغه دین دارند که نکند با چند فیلم تقطیع شده ایشان دین برخی بخطر بیافتد، خب اقدام میکنند و این یاوهگویان را خاموش میسازند. چون فعلا مائیم و این مطالبی که منتشر شده، مگر خلافش ثابت شود.
@tazvir3