و اگر به شکلِ کلمات بودی؛
با دهانم تو را در آغوش میگرفتم،
و حرفی نمیزدم.
إحسيِّن صايِن
با دهانم تو را در آغوش میگرفتم،
و حرفی نمیزدم.
إحسيِّن صايِن
❤3
هم دعا از تو اجابت هم ز تو
ایمنی از تو مهابت هم ز تو
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گرچه جوی خون بود نیلش کنی
این چنین میناگریها کار تست
این چنین اکسیرها اسرار تست
آب را و خاک را بر هم زدی
ز آب و گل نقش تن آدم زدی
نسبتش دادی و جفت و خال و عم
با هزار اندیشه و شادی و غم
باز بعضی را رهایی دادهای
زین غم و شادی جدایی دادهای
#مولانا
ایمنی از تو مهابت هم ز تو
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گرچه جوی خون بود نیلش کنی
این چنین میناگریها کار تست
این چنین اکسیرها اسرار تست
آب را و خاک را بر هم زدی
ز آب و گل نقش تن آدم زدی
نسبتش دادی و جفت و خال و عم
با هزار اندیشه و شادی و غم
باز بعضی را رهایی دادهای
زین غم و شادی جدایی دادهای
#مولانا
👍1
❤1👍1
عجیب زیبا سرود وحشی بافقی🌱
تو نشسته در مقابل
من و صد خیالِ باطل
که به عالمِ تخیُّل
به که اتصال داری🌱
تو نشسته در مقابل
من و صد خیالِ باطل
که به عالمِ تخیُّل
به که اتصال داری🌱
🔥3❤2
چه دوست داشتم زندگیام یک گاری بود
که صبحهای زود میان راهها
جیر جیرش بلند میشد و بعد برمیگشت
به جایی که از آن آمده بود.
آنوقت احتیاجی نداشتم به امید،
فقط احتیاج داشتم به چرخ.
فرناندو پسوا
برگردان بیژن الهی
که صبحهای زود میان راهها
جیر جیرش بلند میشد و بعد برمیگشت
به جایی که از آن آمده بود.
آنوقت احتیاجی نداشتم به امید،
فقط احتیاج داشتم به چرخ.
فرناندو پسوا
برگردان بیژن الهی
❤2
کاش در سالهایی دور متولد میشدم
در سالهای بیتمدنی
آن جا که آدمها به زمین نزدیکتر بودند
و چهرهی خود را در آیینهی درخت و کوه و دریا میدیدند
خورشید خدایشان بود
و ماه رازدار ناگفتههاشان
کاش در سالهایی دور متولد میشدم
آنجا که هیچ دانشی نبود
و قلب، تنها راهنمای زندگی کوتاه آدمها بود
#رهاصابر
در سالهای بیتمدنی
آن جا که آدمها به زمین نزدیکتر بودند
و چهرهی خود را در آیینهی درخت و کوه و دریا میدیدند
خورشید خدایشان بود
و ماه رازدار ناگفتههاشان
کاش در سالهایی دور متولد میشدم
آنجا که هیچ دانشی نبود
و قلب، تنها راهنمای زندگی کوتاه آدمها بود
#رهاصابر
❤2