Telegram Web Link
‏آن لحظه که آب، به رنگ ِ خود پرخاش می‌کند،
‏من آنم، آن لحظه‌ام.
‏و رنگ ِآب، هرچه بیشتر در آب غرق می‌شود،
‏زنده‌تر می‌شود: آبی‌تر🩵

‏‌ #بیژن‌الهی

@the_cafe_anar
5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من می‌گویم آدم اگر کسی را دوست داشته باشد باید با صدای بلند بگوید.🌱

#هوشنگ_گلشیری

@the_cafe_anar
3
‏از چشم‌هایش صدای شکستن شیشه به گوش می‌رسید...


داستان‌های ناتمام؛ بیژن نجدی
@the_cafe_anar
1💔1
از شب گریزی نیست
و از دلتنگی نیمه‌شبان
اندیشیدن به آن چه در میان فاصله‌ها پنهان شده
و حضور سکوت در لابه‌لای برگ‌های دفترم
من هنوز هم دچار دیوانگی می‌شوم
من هنوز هم رویا می‌بینم
ماه که در آسمان نمایان می‌شود
روح عصیان‌گری در من بیدار می‌شود
و شعرهای تازه‌ای در گوشم زمزمه می‌کند

شب آواز می‌خواند
آوازی تاریک
و من در تاریکی‌اش فرو می‌روم
شاید
شاید آنقدر تاریک شوم که روزی آفتاب در من طلوع کند
و دوباره با روشنی دیدار کنم
شاید
شاید آنقدر دور شوم
که تمام فاصله بی‌معنا شوند
و آن روز شاید همان صبحی باشد
که رسیدن آن را وعده می‌دهند

#رهاصابر
@the_cafe_anar
3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غمت در نهانخانه‌ی دل نشیند...🌱

#طبیب_اصفهانی

@the_cafe_anar
3❤‍🔥2
ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی
تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی

بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را
آنچنان برافشانم، کز طلب خجل مانی

بی‌وفا نگار من، می‌کند به کار من
خنده‌های زیر لب، عشوه‌های پنهانی🌱

دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟🍀

ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمی‌خواهیم
حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی

رسم و عادت رندیست، از رسوم بگذشتن
آستین این ژنده، می‌کند گریبانی

زاهدی به میخانه، سرخ رو ز می دیدم
گفتمش: مبارک باد بر تو این مسلمانی

زلف و کاکل او را چون به یاد می‌آرم
می‌نهم پریشانی بر سر پریشانی

خانهٔ دل ما را از کرم، عمارت کن
پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی🌱

ما سیه گلیمان را جز بلا نمی‌شاید
بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی

#شیخ_بهائی
@the_cafe_anar
5
خوشا به حالِ گياهان
كه عاشقِ نورند
و دستِ منبسطِ "نور" روی شانه‌ی آنهاست...☀️

#سهراب_سپهری


@the_cafe_anar
2
من از نهایت شب حرف می‌زنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف می‌زنم
اگر به خانه‌ی من آمدی
برای من ای مهربان
چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه‌ی خوشبخت بنگرم...


#فروغ_فرخزاد

          

@the_cafe_anar
یک قِصّه بیش نیست غمِ عشق، وین عجب
کز هر زبان که می‌شنوم، نامکرّر است...🌱

#حافظ
@the_cafe_anar
1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1
من او را دوست داشتم، چون می‌توانستم در
چشمانش گم شوم بدون آن‌که مجبور باشم خودم را توضیح دهم. عشق، تنها جایی‌ست که بی‌نامی، نجات است.


ژان ژنه
@the_cafe_anar
2
هرچه پول درآورد، کتاب خرید. پدر پرسید: دنبال چه می‌گردی؟ گفت: دنبال خودم.

#عباس_معروفی
سرت را اینجا بگذار،
روی این شانه و بخواب؛
برای اینکه تو در خانه،
در زادگاهت هستی...🫂


#جبران‌خلیل‌جبران
💌 نامه به مِی زیادا



@the_cafe_anar
3
باید عشقی داشت. 🌱
عشقی بزرگ در زندگی، از آن رو که این عشق برای نومیدی‌های بی‌دلیلی که ما را در چنگ می‌گیرد عذر موجهی می‌تراشد.

#آلبرکامو
@the_cafe_anar
👍2
من دلِ رفتن نداشتم
درختِ خانه‌ات شدم...🌲

#محمدعلی_بهمنی

@the_cafe_anar
5
2025/10/25 04:58:10
Back to Top
HTML Embed Code: