Telegram Web Link
دیوانه‌ای افسانه شد
دیوانه همراه خودش یک ردِ نور آورده بود
دیوانه نور آورده بود
در دست‌هایش نور بود
در چشم‌هایش شور بود
دیوانه عشق آورده بود
شب با تمام سردی‌اش، خورشید را آورده بود
در سایه‌ها گم می‌شد و
در عشق پیدا می‌شد و
فریاد از دل می‌کشید


یک روزنه از جنس شوق
یک لحظه از معنای نور
در چشم‌هایش می‌دوید
دیوانگان را منتی
دیوانه عاشق شده بود
دیوانه‌ای از شهر عشق، فرهاد را آورده بود
_

دیوانه در ویرانه‌اش عکس تماشا می‌کشید
از جنس سرخی‌های درد، آتش به قلبش می‌کشید
با آبی آرامشش، یک روح تنها می‌کشید
دیوانه از دنیای خویش
از عشق نامی ‌بیشتر از عشق پیدا کرده بود
من عاشقم
دیوانه‌ام
دیوانه‌ی افسانه‌ها
_

ویرانه‌ای باید مرا
تا وا کنم این عقده را
دیوانه می‌باید دلم
تا حس کنم عشق تو را

_

دیوانه تنها می‌نشست
آرام و ساکت می‌گریست
می‌خواند هردم زیر لب
از عاقلان باید گریخت

دریایی از آبی‌ترین
رفت و میان سایه‌ها
گم شد
میان موج‌ها
دیوانه از دنیا گذشت
او عشق پیدا کرده بود

#رهاصابر
2
چنانت دوست می‌دارم
که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد
و من صبر از تو نتوانم

#سعدی
6
بد خواه کَسان هیچ به مقصد نرسد
یک بد نکند تا به خودش، صد نرسد

من نیکِ تو خواهم و تو خواهی بدِ من،
تو نیک نبینی و به من بد نرسد

#اوحدالدین_کرمانی
👏6
🍀
سلام بر کسانی که در اعماق قلب ما زندگی می‌کنند، بی‌آنکه بدانند.🌱


#دیوارنوشت
5
چون به درخت رسیدی به تماشا بمان
تماشا تو را به آسمان خواهد برد
در زمانه ما نگاه کردن نیاموخته‌اند و درخت جز آرایش خانه نیست و
هیچ کس گل‌‎های حیاط همسایه را باور ندارد پیوندها گسسته
کسی در مهتاب راه نمی‌رود و از پرواز کلاغی هشیار نمی‌شود و خدا را کنار نرده ایوان نمی‌بیند و
ابدیت را در جام آب‌خوری نمی‌یابد.

#سهراب_سپهری

           
2👍2
خوش داری که در سینهٔ تصویر خود غوطه‌ور شوی،
او را به نگاه و به بازو در آغوش می‌گیری
و دلت، به نوای شِکوهٔ وحشی و رام‌ناشدنی او
گاه‌گاه، غوغای درون خویش را فراموش می‌کند.

#شارل_بودلر
2
غیر از وصال نیست خیالِ دگر مرا🌱

#فروغی_بسطامی
2
Deylaman
مسعود سخاوت‌دوست
شب است. اما در دلِ من شبِ دیگری است، در دل من سَکَنه‌یی هستند که با سَکَنه‌ی این زمین قهر و آشتی‌ها دارند.
در دل من گمشده‌یی است که در این ساعتِ وحشتناک از آن یاد می‌کنم
.
#بی‌کلام
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محبوبم
جهانم آشفته است؛ جهانم میزان نیست.
جهانم پر از اضطراب است.
لحظات چموش‌اند.
تنها هنگامی که به شما می‌رسم،
روبه‌روی توام و به تو سلام می‌کنم،
آن زمان جهان به تعادل می‌رسد.
جواب بدهی یا نه،
تو جهان مرا متعادل می‌کنی.🌱

#محمد_صالح_علاء
2
نارنجی بوی پاییز میده
بوی یه حس بارون خورده
بوی یه دلتنگی شاد
یا یه شادی غمگین
بوی نارنگی
بوی نارنجی
بوی برگ‌های زرد شده و خیابون‌های خیس خورده
بوی قدم‌زدن‌های طولانی
نارنجی بوی پاییز میده
بوی بی‌قراری
بوی عشق
نارنجی بوی خوشبختی میده
بوی نارنگی
بوی نارنجی
هر رنگی بوی خودش رو داره
و نارنجی بوی تو رو میده

بوی دویدن زیر بارون
بوی خندیدن‌های از ته دل
نارنجی بوی زندگی میده....🍁🍂🍁🍂

#رهاصابر
@the_cafe_anar
2🥰1
‏پیدا بود که در رویایش گُلی، گُل اندامی شکفته است که وقتی از او می‌پرسد: چرا مِهر خوشت از ما بریدی؟ جوابی نمی‌گیرد. بارها به خودش گفته بود که "نرو دنبال آهوی رمیده" اما چه فایده، رفته بود، رنجیده چشم به راه مانده بود و دلِ برگشتن نداشت.

#شاهرخ_مسکوب
1👍1
وگرم تو سیل باشی؛ نگریزم از نَشیبت🌱

#سعدی
2
nasime khazan
vigen
در آن خزان زیبا،
من و تو مست و شیدا
کنار هم نشستیم..🍂🍁🍂🍁
1👍1
چشم‌هایِ تو
حس می‌کنم سفر دارد....🌱




پابلو نرودا / برگردانِ بیژن الهی
🕊2👍1
آرزو می‌کنم سفری دراز با تو داشته باشم.
به هر جا. به هر گوشه‌ی جهان.
من در سفر می‌خواهم تو را دوست بدارم. می‌خواهم روزها با هم راه برویم. شب‌ها در کنار آتش کوچک بالای تپه‌های بلند ترکیه بنشینیم، و چای بنوشیم و حرف بزنیم.

#پرویزاسلام‌پور
👍31
چو بگذری به سرِ خاکِ ما پس از صد سال
یقین که مِهرِ تو باقی‌ست در مفاصلِ ما🌱




جهان ملک خاتون
6
2025/10/23 16:26:56
Back to Top
HTML Embed Code: