Telegram Web Link
اگر قلب من کوه باشد
تو نخستین بادی هستی
که آن‌را به لرزه در آوردی



#دیوارنوشت
1👍1
عجیب زیبا سرود وحشی بافقی🌱


تو نشسته در مقابل
من و صد خیالِ باطل
که به عالمِ تخیُّل
به که اتصال داری🌱
3🔥3
چه دوست داشتم زندگی‌ام یک گاری بود
که صبح‌های زود میان راه‌ها
جیر جیرش بلند می‌شد و بعد برمی‌گشت
به جایی که از آن آمده بود.
آن‌وقت احتیاجی نداشتم به امید،
فقط احتیاج داشتم به چرخ.



فرناندو پسوا
برگردان بیژن الهی
2
کاش در سال‌هایی دور متولد می‌شدم
در سال‌های بی‌تمدنی
آن جا که آدم‌ها به زمین نزدیک‌تر بودند
و چهره‌ی خود را در آیینه‌ی درخت و کوه و دریا می‌دیدند
خورشید خدایشان بود
و ماه رازدار ناگفته‌هاشان
کاش در سال‌هایی دور متولد می‌شدم
آنجا که هیچ دانشی نبود
و قلب، تنها راهنمای زندگی کوتاه آدم‌ها بود

#رهاصابر
2
انگورم و در زیر لگد می‌گردم
هر سوی که عشق می‌کشد می‌گردم

گفتیکه به گرد من چرا می‌گرد
گرد تو نیم به گرد خود می‌گردم

#مولانا
3
ولی فایده‌اش چیست که انسان از خودش می‌پرسد که اگر فلان لحظه یا بهمان لحظه جور دیگری برگزار شده بود، کار به کجا می‌رسید؟



کازوئو ایشی گورو
به فارسیِ نجف دریابندری
👍3
نمی‌خواهم بجنگم
تو را می‌خواهم
تنگ در آغوش گیرم
نمی‌خواهم بجنگم
می‌خواهم بازی دیگری کنم که در آن
به جای جنگیدن
همدیگر را در آغوش می‌فشارند.🫂



شل سیلور ‌استاین
2
گمان مبر که بی‌قیمتم در این بازار
چو خودفروش نبودم کسی مرا نخرید

#ناشناس
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یقین بدان شرف عاشقی به رسوایی است،
‏شراره چیست اگر آتشی نیانگیزد؟!


#بیژن_الهی
4
سرمست در فضای پریخانه‌های راز  
شاد از شکوهِ طالع و بخت موافقم 

آخر، چگونه بانگ برآرم که: عاقلان
دیوانه نیستم، به خدا سخت عاشقم🌱

#فریدون_مشیری
5
یادم هست وقتی عاشق شده بودم حتی در راه رفتن هم احتیاط می‌کردم، انگار ظرفی درون سینه‌ام جا داشت که پر از مایعی گران‌بها بود و من می‌ترسیدم که این مایع گران‌بها از درون آن جاری شود.



رودین / ایوان تورگنیف
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترس بَرَم داشت،
افتاده باشی از سرِ دیوار،
خم شدم بگیرم دیدم خوشه خوشه آویخته‌‌ای.

#بیژن_الهی
2👍1
محبوب من
عاشقی تعطیلی ندارد
و تا دنیا دنیاست،
عاشق عاشق است
و شما محبوبِ من‌ هستید
و غریب کسی است که محبوبی ندارد🌱


#محمدصالح‌علاء

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
2
در تاریکی به تو پناه می‌برم ای نور ِ قلبم🌙
5
یاری اندر کس نمی‌بینیم، یاران را چه شد؟
دوستی کِی آخر آمد، دوستدار‌ان را چه شد؟

آب حیوان تیره‌گون شد، خضر فَرُّخ‌پِی کجاست ؟
خون چکید از شاخِ گل، بادِ بهار‌ان را چه شد؟

کس نمی‌گوید که یاری داشت حقِّ دوستی
حق‌شناسان را چه حال افتاد، یاران را چه شد؟


لعلی از کانِ مُروّت برنیامد سال‌هاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟

شهرِ یاران بود و خاکِ مهر‌بانان این دیار
مهربانی کِی سر آمد، شهریار‌ان را چه شد؟

گویِ توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند
کس به میدان در نمی‌آید، سوار‌ان را چه شد؟

صدهزاران گل شکفت و بانگِ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد، هَزاران را چه شد؟


زُهره سازی خوش نمی‌سازد، مگر عود‌ش بسوخت؟
کس ندارد ذوقِ مستی، میگسار‌ان را چه شد؟

حافظ، اسرارِ الهی کَس نمی‌داند، خموش
از که می‌پرسی که دُورِ روزگار‌ان را چه شد

#حافظ
1
2025/10/28 02:11:06
Back to Top
HTML Embed Code: