Telegram Web Link
گمان مبر که بی‌قیمتم در این بازار
چو خودفروش نبودم کسی مرا نخرید

#ناشناس
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یقین بدان شرف عاشقی به رسوایی است،
‏شراره چیست اگر آتشی نیانگیزد؟!


#بیژن_الهی
4
سرمست در فضای پریخانه‌های راز  
شاد از شکوهِ طالع و بخت موافقم 

آخر، چگونه بانگ برآرم که: عاقلان
دیوانه نیستم، به خدا سخت عاشقم🌱

#فریدون_مشیری
5
یادم هست وقتی عاشق شده بودم حتی در راه رفتن هم احتیاط می‌کردم، انگار ظرفی درون سینه‌ام جا داشت که پر از مایعی گران‌بها بود و من می‌ترسیدم که این مایع گران‌بها از درون آن جاری شود.



رودین / ایوان تورگنیف
4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترس بَرَم داشت،
افتاده باشی از سرِ دیوار،
خم شدم بگیرم دیدم خوشه خوشه آویخته‌‌ای.

#بیژن_الهی
4👍1
محبوب من
عاشقی تعطیلی ندارد
و تا دنیا دنیاست،
عاشق عاشق است
و شما محبوبِ من‌ هستید
و غریب کسی است که محبوبی ندارد🌱


#محمدصالح‌علاء

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
2
در تاریکی به تو پناه می‌برم ای نور ِ قلبم🌙
5
یاری اندر کس نمی‌بینیم، یاران را چه شد؟
دوستی کِی آخر آمد، دوستدار‌ان را چه شد؟

آب حیوان تیره‌گون شد، خضر فَرُّخ‌پِی کجاست ؟
خون چکید از شاخِ گل، بادِ بهار‌ان را چه شد؟

کس نمی‌گوید که یاری داشت حقِّ دوستی
حق‌شناسان را چه حال افتاد، یاران را چه شد؟


لعلی از کانِ مُروّت برنیامد سال‌هاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟

شهرِ یاران بود و خاکِ مهر‌بانان این دیار
مهربانی کِی سر آمد، شهریار‌ان را چه شد؟

گویِ توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند
کس به میدان در نمی‌آید، سوار‌ان را چه شد؟

صدهزاران گل شکفت و بانگِ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد، هَزاران را چه شد؟


زُهره سازی خوش نمی‌سازد، مگر عود‌ش بسوخت؟
کس ندارد ذوقِ مستی، میگسار‌ان را چه شد؟

حافظ، اسرارِ الهی کَس نمی‌داند، خموش
از که می‌پرسی که دُورِ روزگار‌ان را چه شد

#حافظ
2
کوزه سفالین که پنجاه بار بر سنگلاخ زد و نشکست،
بر ریگ نرم افتاد و بشکست..
عجب است!
قصه این است که آن کوزه؛ #منم... 🌱

#مقالات‌شمس
3
و گفت: چیزی بر دلم نشان شد از عشق که در همه عالم،
کس را محرم آن نیافتم که با وی بگویم.


#عطار_‌نیشابوری
2
اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ فی سَعَتِها وَتَضیقُ بِیَ الاَْرْضُ بِرُحْبِها..

تو «پناهگاه» منی.
تو «کهف» منی.
تو «مأمن» منی وقتی که «راه‌ها» و «مذهب‌ها» با همه خُرافه‌هایش مرا به عجز می‌کشاند و زمین با همه وسعتش بر من تنگی می‌کند...🦋

#فرازی‌از‌دعای‌عرفه
#حسین‌بن‌علی🌱
4
یک ظهر مشت شده توی گلویم بود که نمی‌توانستم قورتش دهم.
مثل گریه.

بیژن نجدی
قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی‏ إِلَى اللَّهِ
گفت:من‌غم‌و‌اندوهم‌را‌تنها‌به‌خدا‌می‌گویم
5
آزمودم دل خود را به هزاران شیوه

هیچ چیزش
به جز از
وصل تو
خشنود نکرد🌱

#مولانا
5
در آدمی عشقی و دردی و خارخاری و تقاضایی هست که اگر صدهزار عالم، مِلک او شود، نیاساید و آرام نیابد.
‏آخر، معشوق را «دلارام» می‌گویند،
یعنی که دل به وی آرام گیرد.
‏پس به غیر چون آرام و قرار گیرد؟

#مولانا
2
Forwarded from تسلیم🗝 (R Saber)
باز گردد عاقبت این در، بلی🌱
رو نماید یار سیمین‌بر، بلی🌱

ساقی ما یاد این مستان کند
بار دیگر با مِی و ساغر، بلی🌱

نوبهار حُسن آید سوی باغ
بشکفد آن شاخه‌های تر، بلی🌱

طاق‌های سبز چون بندد چمن
جفت گردد ورد و نیلوفر، بلی🌱

دامن پرخاک و خاشاک زمین
پر شود از مشک و از عنبر، بلی🌱

آن بر سیمین و این روی چو زر
اندرآمیزند سیم و زر، بلی🌱

این سر مخمور اندیشه پرست
مست گردد زان می احمر، بلی🌱

این دو چشم اشکبار نوحه‌گر
روشنی یابد از آن منظر، بلی🌱

گوش‌ها که حلقه در گوش وی است
حلقه‌ها یابند از آن زرگر، بلی🌱

شاهد جان چون شهادت عرضه کرد
یابد ایمان این دل کافر، بلی🌱

چون براق عشق از گردون رسید
وارهد عیسی جان زین خر، بلی🌱

جمله خلق جهان در یک کس است
او بود از صد جهان بهتر، بلی🌱

من خمش کردم ولیکن در دلم
تا ابد روید نی و شکر، بلی🌱

#مولانا

       
3
2025/10/31 03:36:14
Back to Top
HTML Embed Code: