Forwarded from احادیث قدسی
119- «عَنْ يَزِيْدَ بْنِ أَبِيْ مَالِكٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: أُتِيتُ بِدَابَّةٍ فَوْقَ الْحِمَارِ وَدُونَ الْبَغْلِ، خَطْوُهَا عِنْدَ مُنْتَهَى طَرْفِهَا، فَرَكِبْتُ وَمَعِي جِبْرِيلُ عَلَيْهِ السَّلَامُ، فَسِرْتُ فَقَالَ: انْزِلْ فَصَلِّ، فَفَعَلْتُ. فَقَالَ: أَتَدْرِي أَيْنَ صَلَّيْتَ؟ صَلَّيْتَ بِطَيْبَةَ، وَإِلَيْهَا الْمُهَاجَرُ، ثُمَّ قَالَ: انْزِلْ فَصَلِّ، فَصَلَّيْتُ، فَقَالَ: أَتَدْرِي أَيْنَ صَلَّيْتَ؟ صَلَّيْتَ بِطُورِ سَيْنَاءَ، حَيْثُ كَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ، ثُمَّ قَالَ: انْزِلْ فَصَلِّ، فَنَزَلْتُ فَصَلَّيْتُ. فَقَالَ: أَتَدْرِي أَيْنَ صَلَّيْتَ؟ صَلَّيْتَ بِبَيْتِ لَحْمٍ، حَيْثُ وُلِدَ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ. ثُمَّ دَخَلْتُ بَيْتَ الْمَقْدِسِ، فَجُمِعَ لِيَ الْأَنْبِيَاءُ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ, فَقَدَّمَنِي جِبْرِيلُ حَتَّى أَمَمْتُهُمْ، ثُمَّ صُعِدَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا, فَإِذَا فِيهَا آدَمُ عَلَيْهِ السَّلَامُ، ثُمَّ صُعِدَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الثَّانِيَةِ , فَإِذَا فِيهَا ابْنَا الْخَالَةِ عِيسَى وَيَحْيَى عَلَيْهِمَا السَّلَامُ، ثُمَّ صُعِدَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ، فَإِذَا فِيهَا يُوسُفُ عَلَيْهِ السَّلَامُ، ثُمَّ صُعِدَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ فَإِذَا فِيهَا هَارُونُ عَلَيْهِ السَّلَامُ ثُمَّ صُعِدَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الْخَامِسَةِ، فَإِذَا فِيهَا إِدْرِيسُ عَلَيْهِ السَّلَامُ، ثُمَّ صُعِدَ بِي إِلَى السَّمَاءِ السَّادِسَةِ، فَإِذَا فِيهَا مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ، ثُمَّ صُعِدَ بِي إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ , فَإِذَا فِيهَا إِبْرَاهِيمُ عَلَيْهِ السَّلَامُ. ثُمَّ صُعِدَ بِي فَوْقَ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ، فَأَتَيْنَا سِدْرَةَ الْمُنْتَهَى، فَغَشِيَتْنِي ضبَابُةٌ, فَخَرَرْتُ سَاجِدًا, فَقِيلَ لِي: إِنِّي يَوْمَ خَلَقْتُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ، فَرَضْتُ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَّتِكَ خَمْسِينَ صَلَاةً، فَقُمْ بِهَا أَنْتَ وَأُمَّتُكَ، فَرَجَعْتُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ، فَلَمْ يَسْأَلْنِي عَنْ شَيْءٍ، ثُمَّ أَتَيْتُ عَلَى مُوسَى، فَقَالَ: كَمْ فَرَضَ رَبُّكَ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَّتِكَ؟ قُلْتُ: خَمْسِينَ صَلَاةً, قَالَ: فَإِنَّكَ لَا تَسْتَطِيعُ أَنْ تَقُومَ بِهَا أَنْتَ وَلَا أُمَّتُكَ, فَارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ، فَاسْأَلْهُ التَّخْفِيفَ، فَرَجَعْتُ إِلَى رَبِّي، فَخَفَّفَ عَنِّي عَشْرًا، ثُمَّ أَتَيْتُ مُوسَى، فَأَمَرَنِي بِالرُّجُوعِ، فَرَجَعْتُ، فَخَفَّفَ عَنِّي عَشْرًا، ثُمَّ رُدَّتْ إِلَى خَمْسِ صَلَوَاتٍ. ثُمَّ أَتَيْتُ مُوسى، قَالَ: فَارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ, فَاسْأَلْهُ التَّخْفِيفَ؛ فَإِنَّهُ فَرَضَ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ صَلَاتَيْنِ, فَمَا قَامُوا بِهِمَا. فَرَجَعْتُ إِلَى رَبِّي فَسَأَلْتُهُ التَّخْفِيفَ, فَقَالَ: إِنِّي يَوْمَ خَلَقْتُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ، فَرَضْتُ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَّتِكَ خَمْسِينَ صَلَاةً، فَخَمْسٌ بِخَمْسِينَ، فَقُمْ بِهَا أَنْتَ وَأُمَّتُكَ. فَعَرَفْتُ أَنَّهَا مِنَ اللَّهِ - تَبَارَكَ وَتَعَالَى - صِرَّى فَرَجَعْتُ إِلَى مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ فَقَالَ: ارْجِعْ، فَعَرَفْتُ أَنَّهَا مِنَ اللَّهِ صِرَّى فَلَمْ أَرْجِعْ».
119. از یزید بن مالک روایت شده است که گفت: انس بن مالک برایمان گفت که پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: «حیوانی که بزرگتر از خر و کوچکتر از قاطر بود و گامهایش را در منتهای دید چشمانش میگذاشت، برایم آورده شد؛ با جبرئیل بر آن سوار شدم و رفتم، جبرئیل گفت: فرود بیا و نماز بخوان. پس آن را انجام دادم، گفت: آیا میدانی که کجا نماز خواندی؟ در شهر طیبه (مدینه) نماز خواندی، منطقهای که مهاجرت تو و یارانت به آنجا خواهد بود (به سوی آن مهاجرت میکنی)؛ [رفتیم تا به جایی دیگر رسیدیم]، جبرئیل گفت: فرود بیا و نماز بخوان، پس نماز خواندم، گفت: آیا میدانی کجا نماز خواندی؟ در کوه طور سینا نماز خواندی، جایی که خدا با موسی سخن گفت؛ [رفتیم تا به جایی دیگر رسیدیم]، جبرئیل گفت: فرود بیا و نماز بخوان، پس فرود آمدم و نماز خواندم، گفت: آیا میدانی کجا نماز خواندی؟ در بیت لحم نماز خواندی، جایی که عیسی متولد شد؛ سپس داخل بیت المقدس شدم، آنگاه همهی پیامبران را برای من گرد آوردند، سپس جبرئیل مرا جلو فرستاد و من برایشان به امامت نماز خواندم؛ سپس به آسمان دنیا برده شدم، در آنجا آدم بود؛ سپس به آسمان دوم برده شدم، در آنجا فرزندان خاله عیسی و یحیی علیهما السلام بودند؛ سپس به آسمان سوم برده شدم، در آنجا یوسف بود؛ سپس به آسمان چهارم برده شدم، در آنجا هارون بود؛ سپس به آسمان پنجم برده شدم، در
119. از یزید بن مالک روایت شده است که گفت: انس بن مالک برایمان گفت که پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: «حیوانی که بزرگتر از خر و کوچکتر از قاطر بود و گامهایش را در منتهای دید چشمانش میگذاشت، برایم آورده شد؛ با جبرئیل بر آن سوار شدم و رفتم، جبرئیل گفت: فرود بیا و نماز بخوان. پس آن را انجام دادم، گفت: آیا میدانی که کجا نماز خواندی؟ در شهر طیبه (مدینه) نماز خواندی، منطقهای که مهاجرت تو و یارانت به آنجا خواهد بود (به سوی آن مهاجرت میکنی)؛ [رفتیم تا به جایی دیگر رسیدیم]، جبرئیل گفت: فرود بیا و نماز بخوان، پس نماز خواندم، گفت: آیا میدانی کجا نماز خواندی؟ در کوه طور سینا نماز خواندی، جایی که خدا با موسی سخن گفت؛ [رفتیم تا به جایی دیگر رسیدیم]، جبرئیل گفت: فرود بیا و نماز بخوان، پس فرود آمدم و نماز خواندم، گفت: آیا میدانی کجا نماز خواندی؟ در بیت لحم نماز خواندی، جایی که عیسی متولد شد؛ سپس داخل بیت المقدس شدم، آنگاه همهی پیامبران را برای من گرد آوردند، سپس جبرئیل مرا جلو فرستاد و من برایشان به امامت نماز خواندم؛ سپس به آسمان دنیا برده شدم، در آنجا آدم بود؛ سپس به آسمان دوم برده شدم، در آنجا فرزندان خاله عیسی و یحیی علیهما السلام بودند؛ سپس به آسمان سوم برده شدم، در آنجا یوسف بود؛ سپس به آسمان چهارم برده شدم، در آنجا هارون بود؛ سپس به آسمان پنجم برده شدم، در
Forwarded from احادیث قدسی
آنجا ادریس بود؛ سپس به آسمان ششم برده شدم، در آنجا موسی بود؛ سپس به آسمان هفتم برده شدم. در آنجا ابراهیم بود؛ سپس به بالای هفت آسمان برده شدم و به سدرة المنتهی رفتیم (همراه با جبرئیل)، ابری مرا پوشاند و من سجدهکنان به زمین افتادم و سپس به من گفته شد: من روزی که آسمانها و زمین را آفریدم، بر تو و امت تو پنجاه [نوبت] نماز واجب کردم، پس تو و امتت بر انجام آنها اقدام کنید؛ سپس نزد ابراهیم برگشتم، او از من در بارهی چیزی نپرسید؛ سپس به موسی رسیدم؛ موسی گفت: خداوند بر تو امتت چه مقدار [عبادت] واجب کرد؟ گفتم: پنجاه [نوبت] نماز؛ گفت: تو و امتت نمیتوانید آن را انجام دهید، نزد پروردگارت برگرد و از او تخفیف بخواه و من نزد پروردگارم برگشتم، ده نوبت را برایم تخفیف داد؛ سپس نزد موسی آمدم، او مرا به برگشتن نزد پروردگارم سفارش کرد، پس برگشتم و ده نوبت دیگر را برایم تخفیف داد؛ سپس برگشتم تا این که نمازها به پنج نوبت رسید؛ سپس نزد موسی آمدم، گفت: نزد پروردگارت برگرد و از او تخفیف بخواه؛ زیرا او بر بنی اسرائیل دو نوبت نماز واجب کرد، اما آن را به درستی انجام ندادند و من نزد پروردگارم برگشتم و از او تخفیف خواستم، فرمود: من روزی که آسمانها و زمین را آفریدم، بر تو و امت تو پنجاه [نوبت] نماز واجب کردم، پس اکنون پنج [نوبت نماز] در مقابل پنجاه [اجر و پاداش]، پس تو و امتت بر انجام آنها اقدام کنید؛ آنگاه من دانستم که این از جانب پروردگارم قطعی و ثابت میباشد. نزد موسی برگشتم، گفت: برگرد، اما من دانستم آن مقدار از جانب پروردگارم قطعی و ثابت میباشد و غیر قابل تغییر است، پس دیگر برنگشتم».
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💞بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ💞
🌺( إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ )🌺
🌸ای پیامبر هنگامی که یاری خدا وپیروزی فرارسد🌸
🌺( وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا )🌺
🌸ومردم را ببینی که گروه گروه در دین خدا وارد می شوند🌸
🌺( فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا )🌺
🌸پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی واز او آمرزش بخواه, همانا او بسیار توبه پذیر است🌸
🍃سوره النصر آیه ۱ تا آخر🍃
🎤به صوت : قاری جبریل وهاب ❤️
🌺( إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ )🌺
🌸ای پیامبر هنگامی که یاری خدا وپیروزی فرارسد🌸
🌺( وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا )🌺
🌸ومردم را ببینی که گروه گروه در دین خدا وارد می شوند🌸
🌺( فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا )🌺
🌸پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی واز او آمرزش بخواه, همانا او بسیار توبه پذیر است🌸
🍃سوره النصر آیه ۱ تا آخر🍃
🎤به صوت : قاری جبریل وهاب ❤️
کتاب دعا
باب (2): دعای رسول الله (ص)
1866ـ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُمَا : أَنَّ رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم كَانَ يَقُولُ: «اللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبْتُ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِعِزَّتِكَ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْ تُضِلَّنِى، أَنْتَ الْحَىُّ الَّذِي لاَ يَمُوتُ، وَالْجِنُّ وَالإِنْسُ يَمُوتُونَ». (م/2717)
ترجمه: ابن عباس رَضِیَ اَللهُ عَنْهُمَامیگوید: نبی اکرم صلی اللّٰه علیه وآله وسلم میفرمود: «اللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبْتُ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِعِزَّتِكَ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْ تُضِلَّنِى، أَنْتَ الـْحَىُّ الَّذِى لاَ يَمُوتُ، وَالْجِنُّ وَالإِنْسُ يَمُوتُونَ». «بار الها! من تسلیم تو هستم، بر تو توکل نمودم، به تو ایمان آوردم، به سوى تو برگشتم و بخاطر تو دشمنى ورزیدم؛ بار الها! هیچ معبودی بجز تو وجود ندارد؛ به عزتات پناه میبرم از اینکه مرا گمراه کنی؛ تو آن ذات زندهای هستی که هرگز نمیمیرد ولی جن و انسانها میمیرند».
باب (2): دعای رسول الله (ص)
1866ـ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُمَا : أَنَّ رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم كَانَ يَقُولُ: «اللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبْتُ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِعِزَّتِكَ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْ تُضِلَّنِى، أَنْتَ الْحَىُّ الَّذِي لاَ يَمُوتُ، وَالْجِنُّ وَالإِنْسُ يَمُوتُونَ». (م/2717)
ترجمه: ابن عباس رَضِیَ اَللهُ عَنْهُمَامیگوید: نبی اکرم صلی اللّٰه علیه وآله وسلم میفرمود: «اللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبْتُ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِعِزَّتِكَ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْ تُضِلَّنِى، أَنْتَ الـْحَىُّ الَّذِى لاَ يَمُوتُ، وَالْجِنُّ وَالإِنْسُ يَمُوتُونَ». «بار الها! من تسلیم تو هستم، بر تو توکل نمودم، به تو ایمان آوردم، به سوى تو برگشتم و بخاطر تو دشمنى ورزیدم؛ بار الها! هیچ معبودی بجز تو وجود ندارد؛ به عزتات پناه میبرم از اینکه مرا گمراه کنی؛ تو آن ذات زندهای هستی که هرگز نمیمیرد ولی جن و انسانها میمیرند».
ترمذی:
10- «عَنْ أَنَسٍ رضي الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: يَقُولُ اللَّهُ: أَخْرِجُوا مِنَ النَّارِ مَنْ ذَكَرَنِي يَوْمًا، أَوْ خَافَنِي مَقَاماً».
10. از انس روایت شده است که پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: خداوند میفرماید: «[ای فرشتگان!] هر بندهای را که روزی مرا یاد کرده است و یا در جایی از من ترسیده است، از آتش جهنم بیرون بیاورید».
ترمذی میگوید: این حدیث حسن غریب است.
10- «عَنْ أَنَسٍ رضي الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: يَقُولُ اللَّهُ: أَخْرِجُوا مِنَ النَّارِ مَنْ ذَكَرَنِي يَوْمًا، أَوْ خَافَنِي مَقَاماً».
10. از انس روایت شده است که پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: خداوند میفرماید: «[ای فرشتگان!] هر بندهای را که روزی مرا یاد کرده است و یا در جایی از من ترسیده است، از آتش جهنم بیرون بیاورید».
ترمذی میگوید: این حدیث حسن غریب است.
Forwarded from احادیث قدسی
ابن ماجه، باب [فرض الصلوات الخمس والمحافظة علیها]
120- «عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رضي الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى أُمَّتِي خَمْسِينَ صَلَاةً، فَرَجَعْتُ بِذَلِكَ حَتَّى آتِيَ عَلَى مُوسَى، فَقَالَ: مَاذَا افْتَرَضَ رَبُّكَ عَلَى أُمَّتِكَ؟ قُلْتُ: فَرَضَ عَلَيَّ خَمْسِينَ صَلَاةً، قَالَ: فَارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ، فَإِنَّ أُمَّتَكَ لَا تُطِيقُ ذَلِكَ، فَرَاجَعْتُ رَبِّي، فَوَضَعَ عَنِّي شَطْرَهَا، فَرَجَعْتُ إِلَى مُوسَى، فَأَخْبَرْتُهُ، فَقَالَ: ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ، فَإِنَّ أُمَّتَكَ لَا تُطِيقُ ذَلِكَ، فَرَاجَعْتُ رَبِّي، فَقَالَ: هِيَ خَمْسٌ وَهِيَ خَمْسُونَ، لَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ، فَرَجَعْتُ إِلَى مُوسَى، فَقَالَ: ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ، فَقُلْتُ: قَدِ اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَبِّي».
120 از انس بن مالک روایت شده است که گفت: پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: «خداوند بر امتم پنجاه [نوبت] نماز واجب کرد؛ با این دستور برگشتم تا این که به موسی رسیدم؛ موسی گفت: پروردگارت چه چیزی بر امتت واجب کرد؟ گفتم: پنجاه [نوبت] نماز بر من واجب کرد، گفت: نزد پروردگارت برگرد؛ زیرا امتت نمیتوانند آن را انجام دهند؛ پس نزد پروردگارم برگشتم، [پروردگارم] قسمتی از آن را برایم تخفیف داد و نزد موسی برگشتم و به او خبر دادم، گفت: نزد پروردگارت برگرد؛ زیرا امتت نمیتوانند آن را انجام دهند؛ پس نزد پروردگارم برگشتم، خداوند فرمود: نمازها پنج [نوبت] باشند و [اجر و پاداش آنها] پنجاه باشد؛ هیچ تغییر و تبدیلی در گفتار من نیست؛ پس نزد موسی برگشتم، گفت: نزد پروردگارت برگرد، گفتم: از پروردگارم شرم دارم [که دوباره نزدش برگردم و تخفیف بخواهم]».
120- «عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رضي الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى أُمَّتِي خَمْسِينَ صَلَاةً، فَرَجَعْتُ بِذَلِكَ حَتَّى آتِيَ عَلَى مُوسَى، فَقَالَ: مَاذَا افْتَرَضَ رَبُّكَ عَلَى أُمَّتِكَ؟ قُلْتُ: فَرَضَ عَلَيَّ خَمْسِينَ صَلَاةً، قَالَ: فَارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ، فَإِنَّ أُمَّتَكَ لَا تُطِيقُ ذَلِكَ، فَرَاجَعْتُ رَبِّي، فَوَضَعَ عَنِّي شَطْرَهَا، فَرَجَعْتُ إِلَى مُوسَى، فَأَخْبَرْتُهُ، فَقَالَ: ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ، فَإِنَّ أُمَّتَكَ لَا تُطِيقُ ذَلِكَ، فَرَاجَعْتُ رَبِّي، فَقَالَ: هِيَ خَمْسٌ وَهِيَ خَمْسُونَ، لَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ، فَرَجَعْتُ إِلَى مُوسَى، فَقَالَ: ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ، فَقُلْتُ: قَدِ اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَبِّي».
120 از انس بن مالک روایت شده است که گفت: پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: «خداوند بر امتم پنجاه [نوبت] نماز واجب کرد؛ با این دستور برگشتم تا این که به موسی رسیدم؛ موسی گفت: پروردگارت چه چیزی بر امتت واجب کرد؟ گفتم: پنجاه [نوبت] نماز بر من واجب کرد، گفت: نزد پروردگارت برگرد؛ زیرا امتت نمیتوانند آن را انجام دهند؛ پس نزد پروردگارم برگشتم، [پروردگارم] قسمتی از آن را برایم تخفیف داد و نزد موسی برگشتم و به او خبر دادم، گفت: نزد پروردگارت برگرد؛ زیرا امتت نمیتوانند آن را انجام دهند؛ پس نزد پروردگارم برگشتم، خداوند فرمود: نمازها پنج [نوبت] باشند و [اجر و پاداش آنها] پنجاه باشد؛ هیچ تغییر و تبدیلی در گفتار من نیست؛ پس نزد موسی برگشتم، گفت: نزد پروردگارت برگرد، گفتم: از پروردگارم شرم دارم [که دوباره نزدش برگردم و تخفیف بخواهم]».