Telegram Web Link
رشته] از بالای سینه تا نرمی شکم [من] را شکافت و قلبم را با آب زمزم شست و آنگاه [قلبم] از حکمت و ایمان پُر شد. سپس حیوانی برایم آورده شد که کوچک‌تر از قاطر و بزرگ‌تر از الاغ بود. سپس با جبرئیل رفتم و به آسمان دنیا رسیدیم؛ گفته شد: کیست؟ گفت: جبرئیل، گفته شد: چه کسی با توست؟ گفت: محمد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، گفته شد: دعوت شده است؟ [گفته: بله، گفته شد]: درود بر او و فرخنده و خوش آمد؛ آنگاه به آدم رسیدم و به او سلام کردم، آدم گفت: خوش آمدی ای فرزندم و ای پیامبر خدا! سپس به آسمان دوم رفتیم؛ گفته شد: کیست؟ گفت: جبرئیل، گفته شد: چه کسی با توست؟ گفت: محمد و مانند آنچه در آسمان اول گفته شد، تکرار شد؛ سپس به یحیی و عیسی علیهما السلام رسیدم، بر آن‌ها سلام کردم، آن‌ها گفتند: خوش آمدی ای برادر و ای پیامبر خدا! سپس به آسمان سوم رفتیم؛ گفته شد: کیست؟ گفت: جبرئیل، گفته شد: چه کسی با توست؟ گفت: محمد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ و مانند آنچه در آسمان اول گفته شد، تکرار شد؛ سپس به یوسف رسیدم و بر او سلام کردم؛ گفت: خوش آمدی ای برادر و ای پیامبر خدا! سپس به آسمان چهارم رفتیم و آنچه در آسمان‌های قبل اتفاق افتاده بود، در اینجا نیز اتفاق افتاد؛ پس به ادریس رسیدم و بر او سلام کردم، [او نیز] گفت: خوش آمدی ای برادر و ای پیامبر خدا! سپس به آسمان پنجم رفتیم و آنچه در آسمان‌های قبل اتفاق افتاده بود، در اینجا نیز اتفاق افتاد؛ پس به هارون رسیدم و بر او سلام کردم، [او نیز] گفت: خوش آمدی ای برادر و ای پیامبر خدا! سپس به آسمان ششم رفتیم و آنچه در آسمان‌های قبل اتفاق افتاده بود، در اینجا نیز اتفاق افتاد، پس به موسی رسیدم و بر او سلام کردم، [او نیز] گفت: خوش آمدی ای برادر و ای پیامبر خدا! وقتی او را ترک کردم، گریه کرد؛ گفته شد: چه چیزی تو را به گریه واداشت؟ گفت: خدایا! این مرد جوانی که بعد از من مبعوث کرده‌ای، از امتش افراد بیشتر و برتری از امت من وارد بهشت می‌شود؛ سپس به آسمان هفتم رفتیم و آنچه در آسمان‌های قبل اتفاق افتاده بود؛ در اینجا نیز اتفاق افتاد. پس به ابراهیم رسیدم و بر او سلام کردم، او گفت: خوش آمدی ای فرزندم و ای پیامبر خدا! سپس بیت المعمور بر من ظاهر شد؛ جایی که هر روز هفتاد هزار فرشته در آنجا نماز می‌خوانند و وقتی از آنجا خارج شدند، به آنجا برنمی‌گردند (یعنی هر گروه که وارد و خارج می‌شوند، دیگر به آنجا برنمی‌گردد و روز بعد گروه دیگری وارد می‌شود)؛ سپس سدرة المنتهی بر من ظاهر شد و دیدم که میوه‌هایش مانند کوزه‌های بزرگ شهر هَجَر و برگ‌هایش همچون گوش‌های فیل هستند و دریافتم که چهار رود در ریشه‌های آنجاست، دو رود مخفی و دو رود نمایان، دو رود مخفی، در بهشت قرار دارند و دو رود نمایان، رودهای فرات و نیل می‌باشند؛ سپس پنجاه نماز بر من واجب گردید؛ آنگاه نزد موسی برگشتم، گفت: چه کار کردی؟ گفتم: پنجاه نماز بر من واجب شد، گفت: من بیشتر از تو مردم را می‌شناسم، من با بنی اسرائیل به سختی تلاش کردم، امت تو نمی‌‌توانند آن را انجام دهند، پس نزد پرورگارت برگرد و از او بخواه که برایت تخفیف دهد؛ من هم نزد پروردگارم برگشتم و از او خواستم که برایم تخفیف دهد، پس آن را چهل نماز قرار داد، سپس نزد موسی برگشتم، گفت: چه کار کردی؟ گفتم: آن را چهل نماز قرار داد؛ پس مانند آنچه را که قبلاً گفته بود، به من گفت و من نزد پروردگارم برگشتم، خداوند آن را به سی نماز تخفیف داد؛ نزد موسی آمدم و به او خبر دادم، او نیز مانند آنچه را که قبلاً گفته بود، به من گفت و من نزد پروردگارم برگشتم [و از او تخفیف خواستم]، پس خداوند نمازها را به بیست نماز تخفیف داد، سپس به ده نماز، سپس به پنج نماز؛ پس نزد موسی آمدم [و به او خبر دادم] و او آنچه را که قبلاً به من گفته بود، به من گفت؛ گفتم: من شرم می‌کنم که نزد پروردگارم برگردم؛ آنگاه [از جانب خدا] ندا زده شد که واجبم را تأیید و اجرا کردم و بر بندگانم تخفیف دادم و در برابر هر کار نیک ده برابر آن را اجر و پاداش می‌دهم»(1).

--------------
-------------------

(1) - در این که فرمودند: «نهران باطنان ونهران ظاهران» باید گفت: ما به آنچه که به طور قطع از زبان پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ صادر شده است، ایمان کامل داریم و علم بر حقیقت آن را به خدای متعال واگذار می‌کنیم و علاوه بر این می‌گوییم: آب، رحمت خداست که از آسمان بر بندگان نازل می‌شود و بهشت نیز محل رحمت اوست و شاید حدیث نیز به این مطلب اشاره کند که به واسطه‌ی ساکنان اطراف این دو نهر ظاهری، اسلام در جاهای دیگر منتشر شود – والله أعلم.
«سدرة المنتهی» یعنی مکانی که علم فرشتگان به آنجا منتهی می‌شود و کسی جز پیامبر اسلام صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ از آنجا به بالاتر نگذشته است و به قول ابن مسعود علت تسمیه‌ی آن مکان به این نام به این خاطر است که اوامر خدا
از بالا و پایین آن به آنجا منتهی می‌شود. [شرح امام نووی بر صحیح مسلم].
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
( قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي )

طـه (25) Taa-Haa

(موسی) گفت : «پروردگارا ! سینه ام را برایم بگشا.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کتاب دعا
باب (2): دعای رسول الله (ص)

1865ـ عَنْ فَرْوَةَ بْنِ نَوْفَلٍ الأشجَعيِّ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ قَالَ: سَأَلْتُ عَائِشَةَ عَنْ دُعَاءٍ كَانَ يَدْعُو بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ فَقَالَتْ: كَانَ يَقُولُ: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا عَمِلْتُ، وَشَرِّ مَا لَمْ أَعْمَلْ». (م/2716)

ترجمه: فروه بن نوفل اشجعی رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: از عایشه رَضي اللَّه عنها در باره ی دعای رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم پرسیدم. گفت: پیامبر اکرم صلی اللّٰه علیه وآله وسلم اینگونه دعا می¬نمود: «اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا عَمِلْتُ، وَشَرِّ مَا لَمْ أَعْمَلْ» «بار الها! از بدی آنچه که انجام داده‌ام و آنچه که انجام نداده‌ام، به تو پناه می‌برم».
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from احادیث قدسی
118- «عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، قَالَ أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ، وَابْنُ حَزْمٍ رضي الله عنهما قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى أُمَّتِي خَمْسِينَ صَلَاةً، فَرَجَعْتُ بِذَلِكَ حَتَّى أَمُرَّ بِمُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ فَقَالَ: مَا فَرَضَ رَبُّكَ عَلَى أُمَّتِكَ؟ قُلْتُ: فَرَضَ عَلَيْهِمْ خَمْسِينَ صَلَاةً. قَالَ لِي مُوسَى: فَرَاجِعْ رَبَّكَ عَزَّ وَجَلَّ فَإِنَّ أُمَّتَكَ لَا تُطِيقُ ذَلِكَ. فَرَاجَعْتُ رَبِّي، فَوَضَعَ عَني شَطْرَهَا، فَرَجَعْتُ إِلَى مُوسَى، فَأَخْبَرْتُهُ، فَقَالَ: رَاجِعْ رَبَّكَ؛ فَإِنَّ أُمَّتَكَ لَا تُطِيقُ ذَلِكَ. فَرَجَعْتُ رَبِّي عَزَّ وَجَلَّ، فَقَالَ: هِيَ خَمْسٌ، وَهِيَ خَمْسُونَ، لَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ. فَرَجَعْتُ إِلَى مُوسَى، فَقَالَ: رَاجِعْ رَبَّكَ. فَقُلْتُ: قَدِ اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَبِّي عَزَّ وَجَلَّ».
118. از ابن شهاب از انس بن مالک و ابن حزم روایت شده است که آن دو گفتند: پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: «خداوند متعال پنجاه نماز را بر امتم واجب کرد و من با آن دستور برگشتم تا این که از کنار موسی گذشتم، موسی گفت: پروردگارت چه چیزی را بر امتت واجب کرد؟ گفتم: بر آن‌ها پنجاه نماز واجب کرده است، موسی به من گفت: نزد پروردگارت برگرد [و از او تخفیف بخواه]؛ زیرا امتت نمی‌تواند آن را انجام دهد و من نزد پروردگارم برگشتم، پس قسمتی از آن را از دوشم برداشت (تخفیف داد) و نزد موسی برگشتم و به او خبر دادم؛ گفت: نزد پروردگارت برگرد [و از او تخفیف بخواه]؛ زیرا امتت نمی‌تواند آن را انجام دهد، پس نزد پروردگارم برگشتم، فرمود آن، پنج نماز است [که بر امتت واجب کردم] و این، پنجاه اجر و پاداش است [که برایش مقرر کردم]، سخن من تغییری نمی‌کند، پس نزد موسی برگشتم، گفت: نزد پروردگارت برگرد، گفتم: از پروردگارم شرم می‌کنم».
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
10 يونس
الشيخ ناصر القطامي
سورة يونس
- القارئ: ناصر القطامي.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2025/07/05 12:28:57
Back to Top
HTML Embed Code: