Telegram Web Link
» تشکل خانم ضرابی را نیز تحمل نکردند و او در دوره سی ام پس از حل برخی مسائل خانوادگی با حمایت تشکل رقیب تشکل علمی یعنی محق به هیات مدیره بازگشت.
همیشه این نگرانی وجود داشته است که تشکل پارسیان با وجود اعضای نخبه خود بدلیل عدم پشتیبانی سیاسی امنیتی که تشکل هایی مانند تشکل علمی از آن برخوردارند تبدیل به «تشکل گلخانه» شود. و گلهای آن در زمان مقتضی خارج و در باغچه تشکل هایی مانند تشکل علمی کاشته شده و زینت بخش آن باشند. لکن استفاده از تجربه میترا ضرابی و حفظ استقلال مهدی حجتی در مقابل تشکل علمی در دوره ۳۰ که به عضویت اصلی او در هیات مدیره منتهی شد به امیدها برای استقلال این تشکل دیوان سالار افزوده است.

۷.سیامک پاکباز
پاکباز از وکلای جوانی بود که استعداد وی توسط صمد زاهدپاشا کشف گردید. در کمیسیون آموزش دوره ۲۹ برای دبیری کمیسیون به فرهاد نظری کاندیدای نزدیک به تشکل علمی و تشکل آزاداندیش رای داد لکن رفتارهای زننده تشکل علمی و فعالیت تهمورث بشیریه میان او وتشکل انحصارگرا فاصله انداخت. تلاش های زاهد پاشا برای حفظ او در کمیسیون آموزش دوره ۳۰ به ملاقات پاکباز با عیسی امینی منتهی شد و امینی مانند همه نزدیکان به تشکل علمی از او درخواست بیعت با شخص وی و بدگویی از تهمورث بشیریه را داشت تا وفاداری او به تشکل آشکار شود. موضوعی که با مخالفت پاکباز روبرو شد و نتیجتا کمیسیون آموزش یکی از فعال ترین اعضای خود را از دست داد.
۸.عبدالرضا سمامی
تشکل آزاد اندیش از میان اهالی گیلان تاسیس شد تا ضمن همکاری با تشکل عمدتا مازندرانی-قزوینی علمی توان رقابت با ایشان را داشته باشد. تشکل علمی استقلال سمامی را تحمل نکرد و او و یارانش از جمله حامد توسلی را به تیغ رد صلاحیت حذف کرد و تلاش کرد بازوهای آزاداندیش مانند فرهاد نظری محمدصحرائی شهروز شکرایی و مهدی اخلاقی را از سمامی دور کند و او را قانع سازد که یا باید دوست دار تشکل علمی بماند و ماندگار شود یا بعنوان رئیس تشکل آزاد اندیش طعم حذف را بچشد. سمامی در دوره ۳۰ از قاضی دادگاه انتظامی وکلا به عضوی از کمیسیون کارآموزی تنزل درجه داشت تا مجازات تشکل علمی بر وی نیز اعمال گردد.

رویش ها
تشکل علمی در کنار ریزش ها رویش هایی نیز داشته که به اهم آنها خواهیم پرداخت.
۱.حسن کیا، احمدرضا اسعدی نژاد و امید اسمعیل تهرانی
این سه تفنگدار هرسه با کمک دانشگاه آزاد از کانون مازندران بعنوان لژیونر به کانون مرکز منتقل شدند تا بار مدافعین تشکل و رابطین آنها با بدنه وکلا را بر دوش کشند.
کیا به کمیسیون آموزش و اسعدی نژاد و تهرانی به کمیسیون روابط عمومی رفتند.
۲.حسن طاهری
حسن طاهری هم با کمک تشکل علمی به تهران منتقل شد تا نقش تینک تنک تشکل علمی را بازی نماید.
۳.سومین حسن، حسن آقاخانی بود که به همراه سارا نجیمی در کمیسیون حقوق بشر فعالیت می‌کردند. حسن به همراه خانم نجیمی مصاحبه های تبلیغی برای دوستان تشکل علمی ترتیب می دادند از جمله این مصاحبه ها با دکتر آقایی بود که بعدها توسط تشکل، خائن شناخته شد و هزینه های تشکل برای تعرفه وی ضایع گردید.
اعتماد اتاق فکر تشکل علمی به آقاخانی تا حدی بود که او را به عنوان رابط با مسعود جوادیه قرار دادند تا با ارائه اطلاعات یکسویه از وی به عنوان وسیله ای برای اهداف عیسی امین استفاده کند. جوادیه بعدها به این نقش پی برد و به روش خود از خجالت آقاخانی درآمد.
۴.امیر رئیسیان و دلارام نیکدل
امیر رئیسیان دانشجوی اخراجی از دانشگاه علامه طباطبایی از طریق دلارام نیکدل از یکسو و محمدرضا پاسبان عضو هیات علمی این دانشگاه به تشکل علمی جذب شد. رئیسیان به خاطر حضور در جبهه مقابل تشکل علمی یعنی ققنوس مورد اعتماد افرادی مانند محمد جندقی رئیس اسبق کانون وکلا بود و از این طریق اخبار ققنوس به تشکل علمی می‌رسید. رئیسیان پس از روی کار آمدن شهبازی نیا در اسکودا وی را آزمود و نهایتا پس از رئیس شدن عیسی امینی علمی بودن خود را به عنوان معتمد و عضو اتاق فکر وی آشکار ساخت. دلارام نیکدل که به برکت وجود تشکل علمی از جوان ترین دادیارهای کانون لقب گرقته است عضو تشکلی با دو عضو! بود و از جانب همین تشکل به دبیری شورای تشکل ها رسید تا پله ای برای ترقی های بعدی این بانوی جوان باشد.
۵.عیسی امینی
عضو جوان و تندرو تشکل علمی که اکنون با تکیه زدن بر کرسی ریاست سبب نگرانی اعضای میانه رو تشکل علمی شده است. سابق بر این امینی با برانداز و تجزیه طلب خواندن یک وکیل کرد، تهیه لیست هتاکان در دوره ۲۸ برای برخورد شدید و چکشی و مطرح کردن نظریه سواره نظام و پیاده نظام صنفی تلاش کرد تا خود را فرد مناسبی جهت تحمیل اقتدار قوه قضاییه به وکلا نشان دهد تا در مقابل حمایت های لازم از او صورت گیرد. امینی حالا رئیس شده و بزرگترین رقیبان ریاست او در دوره بعد از تشکل متبوع او یعنی علی نجفی توانی و صمد زاهدپاشا خواهند بود که به نگرانی هایی در خصوص بکارگیری تصفیه
ه حساب های داخلی در تشکل منجر شده است.
با تغییر رئیس دانشگاه آزاد و سکانداری علی اکبر ولایتی استادان میانه رو با دشواری و حتی اخراج از دانشگاه مواجه شدند. اما در دوره صدارت دکتر ولایتی استادان وابسته به تشکل علمی اقتدار بیشتری پیدا کرده و در انجام وظایف خود با استواری عمل می کند. به نظر می رسد تشکل علمی با نشان دادن اقتدار خود و گوشه نشینی اعضای میانه رو تر ماجراهای زیادی در پیش رو خواهد داشت.
پیرو مطلب نگاشته شده در کانال انجمن وکلای مستقل ذکر چند نکته خالی از فایده نخواهد بود:
۱. نام نگارنده مطلب “تشکل علمی ریزش ها و رویش ها” محفوظ بوده و حسب درخواست ایشان قابل انتشار نیست.
۲. چنانچه نامبردگان در متن پاسخی به مطلب اخیرالذکر داشته باشند در کانال قرار داده خواهد شد.
وکیل علی میررجبی
Forwarded from سیامک پاکباز (سیامک پاکباز)
سلام جناب میررجبی
در بخشی از مرقومه بدون نامی که منتشر شد، از بنده هم نام برده که شد که بعضی اطلاعات ارائه شده، چندان دقیق و صحیح نیست و لازم میدانم آن را توضیح دهم.
اول اینکه بنده هیچگاه نه خودم را به تشکل علمی نزدیک میدانستم و نه دشمنی خاصی با آن تشکل داشته ام. اتفاقا برخی از اعضای آن تشکل، از دوستان نزدیک بنده بوده و هستند. اما کتمان نمیکنم که به سیاستهای رفتاری این تشکل منجمله رفتارهای حذفی و انحصارگرایانه که در این دوره هم شاهد آن بوده ایم نقد داشته ام. هرچند به زعم خودم سعی کرده ام منتقد منصفی باشم.
دوم اینکه دکتر امینی هرگز درخواست بدگویی از کسی را از من نداشته اند و من هم چنین ادعایی نداشته ام. شرح ماوقع، درست همان بود که در مرقومه خود نگاشته ام.
سوم اینکه بنده توسط کسی کشف نشدم و اساسا تحفه قابل کشفی نبوده و نیستم. صرفا نزدیک به دوسال همکاری تنگاتنگ با جناب زاهد پاشا در قامت مدیرداخلی باعث شناخت بیشتر ایشان از من شده بود و همین امر سبب شد تا ایشان تصمیم داشته باشند بنده را در لیست خود جای دهند که البته بعدا با مخالفت رییس محترم کانون مواجه شدند و تصمیم گرفتند از دوسال شناخت خود، (یحتمل بخاطر منافع تشکلی!!) چشم پوشی کنند!!
والسلام
سلام و عرض ادب
امروز در کانال رسمی کانون وکلای مرکز دیدم که با همت کمیسیون محترم حقوق بشر جلسه سخنرانی ترتیب داده اند با حضور جناب اقای علی اکبر گرجی ازندیانی.
خیلی مفصل نمیخواهم بنویسم. فقط میخواهم نظر همکاران و اعضا محترم هیات مدیره را به چند نکته جلب کنم.
۱:مصوبات هیات مدیره محترم در حکم نظامات است وتخلف از آن موجب محکومیت تخلف از نظامات .یکی از این مصوبات ممنوعیت همکاری وکلای محترم کانون با اعضا محترم مرکز مشاوران است. (اگر چه نظر من با این مصوبه فرق دارد اما مصوبه هست دیگر)و این مصوبه اجرا میشود و همکاران متخلف از این مصوبه محکوم هم میشوند.
۲:جناب آقای علی اکبر گرجی ازندیانی عضو مرکز مشاوران هستند. (که البته از نظر من علم ایشان مهمتر از عضویت ایشان در مرکز مشاوران است).
۳:یا مصوبه ممنوعیت همکاری را با مصوبه جدید از بین ببرید یا خود نیز به این مصوبه(اصول حاکم بر مصوبه) احترام بگذارید.
نشود که ما فکر کنیم جنگ و محکومیت برای سربازان است و دوستی و جلسات مشترک برای رهبران.
امیرسالار رسما بازنشسته شد!


گپی که جناب داودی با بانو رهنما داشت بی شک چیزی در خود نداشت. گفتگو ساده بود، بویژه که انکه دو عزیز، پیشتر از انچه میخواستند بگوییند، مطلع بودند. این اشنایی -در هر گپی-به خودی خود، ارزش گفتگو را میکاهد.
مدتی پیش وقتی جناب امیرسالار به جناب جوادیه پیشنهاد مناظره صنفی نمودند، جوادیه مناظره را صرفا بدلیل انکه امیرسالار نظریه صنفی نداشت ، فاقد موضوع دانست!
حق هم همین بود من تعریف امیرسالار در خصوص فعال صنفی را میپذیرم اما مساله این است امیرسالار فعال صنفی فرمالیست دیروز در حال خود را به بازنشسته صنفی مبدل نموده است.
من بر این فرمالیستی یک نشان از گفتگو می اوردم ؛ امیرسالار در ابتدای گفتگو تغییر رویکرد را رد میکند ، اما در ادامه تغییر رویکرد را میپذیرد ( گمان میکنم منظور وی از رویکرد دوم فرم باشد و منظور وی از رویکرد اول اشاره به اصول و مرامی است که شاکله شخصیتی ادم در برهه ای را در بر دارد)
وقتی دیروز امیرسالار متهم به فقدان نظریه صنفی بود -اما حقا در سیمای فرمالیستی شایسته- امروز که از ان کار هم کنار کشیده ، بعبارتی میتوان گفت وی بازشسته صنفی شده است!
ایراد بزرگی در این خصوص است اپوزیسون فرمالیستی همراه با حاکمیت صنفی عملا هیچ نتیجه برای اپوزیسون واقعی -یا دگر اندیش صنفی- باقی نمیگذارد.

نقد مطلبی با عنوان "ریزش ها و رویش ها " محل خوبی برای امیرسالار میتوانست باشد مطلبی که پچ پچ های تشکل ها را به روشنی -راست یا دروغ- مطرح میکرد میتوانست محلی باشد برای امیرسالار تا بدلیل اگاهی هایی که کسب نموده ، مطالب ناشنیده ای برای عامه صنف بیان کند که خب طبع فرمالیستی امیرسالار مانع ان شد. فرمالیست به "خانواده شهید بودن " ،" غیر صحیح بودن مطلب در خصوص عزل بی سر و صدای جناب زاهدپاشا از مدیریت داخلی کانون " و ... پرداخت . تنها سوالی که در انجا مطرح شد و میتوانست سخن افرین و ارزشمند باشد مساله مبلغی بود که در حساب شخصی دکتر اقایی بیان شد.
در این خصوص انتظار ان است جناب دکتر اقایی چنانچه جناب داودی نیز اشاره کردند پاسخگو باشند.


مشکل گفتگوی بدون رتوش اینست ، بنا بر ادعای امیرسالار، جناب دکتر امینی چندین گفتگوی تلفنی و حضوری با ایشان داشته است ، ایا مخاطبین نخواهند پرسید "امیر سالار چه گفتید و چه کردید؟"
امیر سالار تنها خالق تحیرهای پوشالی است امیرسالار با دکتر امینی سخن گفته است و دکتر امینی خاضعانه با وی تماس گرفته است!
این یعنی همه چی خوب است این یعنی اپوزیسون فرمگرا بازی داده میشود نقش امروز امیرسالار ،خطرناکترین و زیانرسانترین نقش تاریخی وی است. امیرسالار با طرفداران صنفی که دارد، صنف را ارام میکند و صنف به عبارتی خام او میشوند و گفتگوها تمام میشود.
به نظرم همراهی اپوزیسون فرمگرا با حاکمیت صنفی بزرگترین لطمه را به صنف خواهد زد!


بقایی
Forwarded from فريد نیک پی
این عنوان‌ بهتر بود:
بدون رتوش، با رتوش می شود!!
Forwarded from Mina Jafari
از اونجا که عصر، عصر روشنگریه، حقیقت نهاد هر فردی در حال آشکار شدنه و‌ما بیش از پیش شاهد چنین مسایلی خواهیم بود
Forwarded from Behnam nezadi
با عرض سلام، ادب و احترام
جناب آقای امیر سالار داودی برادر عزیز ضمن آرزوی توفیق روز افزون برای شما و خانواده محترم تقاضا می گردد در صورت صلاحدید موارد مورد اشاره که در پی مصاحبه شما بزرگوار و در جهت موضوعاتی که فرمودید منتشر فرمایید:
لازم به توضیح است که در خصوص انجمن وکلای مستقل ایراداتی را طرح نمودید که در این راستا لازم به توضیح می باشد که:
1- در خصوص مبحث ثبت به استحضار شما می رسانم از آنجایی که مؤسسین انجمن تمایلی به ثبت در کانون نداشته اند مقرر گردید ثبت از طریق وزارت کشور صورت پذیرد، اما شوربختانه از آنجایی که این پروسه طولانی و به مراتب سخت تر است، هنوز به ثبت نهایی نرسیده است ولیکن مقدمات ثبت و... انجام شده است.
2- در خصوص متن منتسب به اعضای انجمن وکلای مستقل لازم به توضیح میدانم که متن منتسب به هیچ یک از مؤسسین انجمن و حتی آقای علی میررجبی نبوده است و آنچه در توضیح ایشان آمد از این جهت بود که متن توسط یکی از اعضا و به خواسته شخص مخاطب بنا به دلیل اعتماد در کانال کار شد ولی به اشتباه بایستی در آن متن قید می گردید این موضوع مشخصاً نظر انجمن وکلای مستقل نبوده و نیست و پیوست آقای میررجبی که با نام ایشان منتشر گردید عنوان نگردید که متن منتسب به ایشان است و در پی ارسال اشتباه متن مورد نظر بود.
3- مطابق اساسنامه اهداف انجمن وکلای مستقل عبارت است از: دفاع از وکلای دادگستری در مراجع قضایی، انتظامی (اعم از دادسرای انتظامی وکلا و قضات)، تلاش برای گسترش امنیت شغلی و درآمدی وکلا و کارآموزان وکالت، حمایت از کارآموزان وکالت در راستای اهداف تعین شده انجمن و نظارت بر آموزش آنان توسط کانون وکلا، برگزاری جلسات آموزشی برای وکلا، کارآموزان وکالت و شهروندان، ترویج حقوق شهروندی و دفاع از حقوق ملت بر مبنای حقوق مکتسبه شهروندی، پشتیبانی صنفی و حقوقی از کلیه وکلا، تلاش در راستای بهبود اخلاق حرفه‌ای میان وکلای دادگستری، امور رفاهی وکلا، انجام امور مطالعاتی، علمی، پژوهشی و تحقیقاتی در راستای اهداف گروه، ازجمله وظایف و اهداف انجمن وکلای مستقل تعیین شد.

امیدوارم به تمام یا حداقل به بخش گسترده ای از شبهات به وجود آمده پاسخ داده باشم.
ارادتمند بهنام نزادی
‌به قلم وکیل سید مصطفی طباطبایی برگرفته از گروه تلگرامی سلام

چرا نوشته ها با امضای محفوظ افزایش یافته است؟

سال ۸۸ در توجیه بگیر و ببندها و کهریزک‌ها و مننژیت‌ها گفته می‌شد ما چاره ای نداریم چرا که عده ای نرم نرم دارند با ما مقابله می‌کنند و مثلا مقاله می‌نویسند و سخنرانی می‌کنند و استدلال دارند و... ما در مقابل این «جنگ» نرم صرفا اقدامات بشر دوستانه و انتظام دهنده «سخت» می‌کنیم و چقدر که ما خوبیم و فتنه‌گران بد و ما خودمان را یاد امام‌حسین(ع) می اندازیم و مننژیت گیرندگان ما را یاد شمر و یزید و خولی...چرا که نظم جامعه را به هم می‌زنند و حقوق شهروندی حاکمان را رعایت نمی‌کنند!

با وجود سیستم انتظامی و کمیسیون نظارت و بازرسی که امکان دسترسی غیرقانونی به اطلاعات خصوصی وکلا را دارد و سوء استفاده از این روش های «سخت» برای ساکت کردن منتقدان، سخن از آزادی بیان و حقوق بشر طنزی تلخ بیش نیست. افزایش نوشته‌ها با امضای محفوظ نشان از وجود جو وحشت و ترور و تلاش نویسندگان برای نیفتادن در لیست سیاه حذف و برخورد‌های قهری دارد. عده‌ای نیز چاره را در مماشات با این مشت آهنین با توجیه های مختلف دانسته و یکی به میخ می زنند و دوتا به نعل تا نه سیخشان بسوزد نه کباب از دهان بیفتد و زیر بار فشار بر رسانه خود به زمین بنشینند که من دنگ خودم را داده‌ام و بیشتر از این نمی‌توانم. فضای امنیتی پلیسی به نفع هیچ‌کس نیست. تجربه سالها نشان داده که مجریان حذف و اتاق فکرهای سرکوب نیز دیر یا زود در چاه خود کنده درخواهند افتاد. از سعید امامی تا سعید مرتضوی عبرت‌های زیاد و عبرت گیرندگان اندک بوده‌اند...
هما سلطانی🕊
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️

سروده جناب وكيل مظاهر كمالی راد ملقب به شيدا :


دختری که پدرش زندان است
خانه اش غمزده و ویران است

هر صدایی که به در می آید
به خیالش که پدر می آید

دخترک مرد و پدر پیر شده
پدر از زندگی اش سیر شده

کنج زندان خبری آمده باز
در قفس بلبل ما کرد آواز

ناله ای کرد وکیل،  ابر گریست
 کو پرستار پدر نیست که نیست

آن وکیلی که خودش سمبل آزادی بود
برسر هر خفقان ناله و فریادی بود

این همه رنج و بلا نوشته بر تقدیرش
یا مگر جز سخن راست چه بود تقصیرش

چون (هما) رفت و سعادت باقیست
خبر مرگ نگویید که دردش کافیست

این ضایعه اسفناک را خدمت خانواده محترم جناب آقای سلطانی، جامعه وکلا و مردم شریف ایران تسلیت عرض مینمایم.
انجمن وکلای مستقل
🔴 توصیه وکیل نستوه و جوانمرد، عبدلفتاح سلطانی داغدار، به همکاران و روزنامه نگاران درباره زندانیان بی‌ پناه

✍🏻ژیلا بنی‌یعقوب

«نشستم یک گوشه که عبدالفتاح سلطانی می گوید کارم دارد، یعنی پدرداغدار چه کارم دارد؟ کنارش که می نشینم می گوید: امروزصبح از در زندان که بیرون آمدم خانواده های زندانی های تظاهرات تهران را دیدم، زیاد بودند، باید پنجاه شصت نفرشان در اوین باشند. در باره شان اطلاع رسانی کنید. به وکیل های حقوق بشری هم بگویید که بروند سراغ شان و زودتر وکالتشان را قبول کنند، این جور زندانی ها خیلی بی پناهند. می گویم آقای سلطانی، چطور می توانید؟اصلا چطور می توانید بعد از چند ساعت که خبر مرگ فرزند عزیزتان را شنیدید فکر این چیزها باشید؟ گریه ام که می گیرد دلداری ام می دهد و شعری از فردوسی می خواند: گر اين تير از تركش رستمی است/نه بر مرده بر زنده بايد گريست

می گوید: برای کسی که رفته کاری نمی توانیم بکنیم باید به فکر زنده ها باشیم. شریف تر و دغدغه مندتر از عبدالفتاح سلطانی می شناسید؟

موقع خداحافظی باز شعر را برایم می خواند: اين تير از تركش رستمی است/نه بر مرده بر زنده بايد گريست و می گوید: این طور زندانی ها را بیشتر اذیت می کنند. هرکس هرکاری می تواند برایشان بکند.»
اطلاعیه مهم...
مراسم تشییع و خاکسپاری زنده ياد هما سلطاني، دختر عبدالفتاح سلطاني، ساعت ۹/۳۰ صبح روز دوشنبه ۱۵ مرداد ۹۷ در قطعه ۲۲۳ رديف ۱۰۲، شماره ٣٩ بهشت زهرای تهران برگزار میشود.
توجه....
قطعه و ردیف تغيير كرده است

قطعه ٢٢٣ رديف ١٠٢
@withoutretouch
کانون دادفران پاریس،سال 1274، در دوران سلطنت لویی چهاردهم برپا شد. امروزه این کانون نزدیک به 30هزار تن عضو دادفر دارد که به گمان این دادفران -با رعایت تناسب تعداد دادفربانو و دادفر- نیمی از تمام دادفران فعال فرانسه اند. از نخستین اهداف این کانون تنظیم و ساماندهی حرفه دادفری در بهبود اموزش و همراهسازی ان با تغییرات عمیق رخداده اجتماعی و گسترش نقش و اثر قانون در داخل و خارج فرانسه است.

بنا بر سابقه، کانون دادفران پاریس اغلب در رودررویی با موارد نقض حقوق بشر نمود دارد این کانون پشتیبان فعالیتهایی است که انگیزه شان لغو مجازات اعدام است همچنین یکی از بازیگران کمیته راهنمای جمعیت جهانی علیه مجازات سلب حیات از اغاز برپایی (2002) بوده است.
همینطور ،کانون دادفران پاریس یکی افریندگان " دیده بان بین کشوری دادفران در معرض تهدید" در سال 2015 بوده است.یکی از اهداف این دیده بان دفاع از دادفرانی ست که به سبب فعالیت های حرفه خود در معرض تهدیدند و نیز هدف دیگر ان ، محکوم نمودن هرگونه وضعیتی ست که مغایر با "حق بر دفاع" می باشد.

ماموریت کانون دادفران پاریس

1-کارویژه مشاوره و یاوری: دادفران کانون وکلای پاریس صلاحیت ارایه مشاوره و یاوری و شرکت در جلسه دادرسی را دارند همینطور انان موکلین را از چگونگی اجرای حقوقشان اگاه میسازند.


2-کارویژه اجتماعی: کانون دادفران پاریس با ارایه مشاوره رایگان، دسترسی بسیاری از شهروندان را به عدالت قضایی، گسترش نموده است.

3-کارویژه تضمین آزادی های مدنی: کانون دادفران پاریس در داخل و خارج از فرانسه، حقوق بشر را ترفیع و از ان دفاع نموده و به عنوان بازیگری کلیدی در دفاع از آزادی های مدنی نموده داشته است.

4-کارویژه بهبود اقتصادی: کانون دادفران پاریس با ارایه مشاوره به سرمایه گذاران در خلق ثروت اقتصادی مشارکت داشته و رتبه نخست فرانسه در توسعه حقوقی بازارهای جهانی را تضمین نموده است.


سلوی موسوی-بهزاد بقایی



Paris Bar Association
https://www.europeanlawinstitute.eu/membership/institutional-observers/paris-bar-association/
Forwarded from محمد شيوائي
بايد ها و نبايد ها در كانون وكلا

مطابق قانون، كانون وكلا بايد توسط هيات مديره اداره شود ، سوال اين است آيا تمام امور مهم كانون با نظر هيات مديره اجرا مى شود ؟

آيا امورى كه به تصويب هيات مديره مى رسند و ساز و كار اجرايى آنها حسب رويه و مصوبات با نظر هيات مديره پيش مى رود قابليت دخالت و به عبارتى امكان دخالت و نظارت احد از اعضاى هيات مديره و بطور دقيق تر احد از اعضاى هيات رئيسه وجود دارد ؟

آيا اشخاصى كه توسط هيات مديره انتخاب مى شوند تحت نظر ايشان هستند يا امكان نصب ناظر يا هر عنوان ديگر توسط احد از اعضاى هيات رئيسه وجود دارد ؟
به طور كلى قانون و نظامات در اداره امور داخلى كانون به طور دقيق رعايت مى شود ؟

با توجه به برخى اقدامات اخير در كانون وكلاى دادگسترى مركز اينطور بنظر مى رسد كه در برخى امور مهم كانون وكلا صرفا دو تن از اعضاى هيات رئيسه و شايد بهتر است بگوييم احد از اعضاي هيات رئيسه راسا تصميم گيرى و اجرا مى كنند و گويى شيوه دوران سرپرستى در شرف رواج است.

اميد است كه اينچنين نباشد...، لازم به عرض است كه دليل سوالات مطروحه در مرقومه اى كه روزهاى آتى تقديم اعضاى محترم هيات مديره خواهد شد و البته به نظر همكاران نيز خواهد رسيد مشخص است و انشاالله پاسخ مناسب نيز دريافت خواهد شد .

محمد شيوائى
٩٧/٥/١٦
بی گمان فرآیند گسترش فضای مجازی بر فعالیت های صنفی تاثیرگذار بوده و خواهد بود. به کار گیری فضای مجازی به عنوان فضایی تئوری برای گسترش مفاهمه ، ترویج مطالبه گری و پاسخ جویی و همچنین انعکاس اخبار تحولات صنفی از جمله محاسن قابل تقدیر آن است. اما مناسب است این سوال مطرح شود؛ آیا صرف حضور و کوشش های مستمر صنفی در فضای مجازی برای ایجاد تحولات مثبت و جدی در دنیای واقعی کافی خواهد بود ؟
بدون تردید، آنچه که می تواند موجب نگرانی شود و منشاء بروز آسیب باشد، صرفاً اکتفا نمودن به حضور و انجام فعالیت های صنفی در محیط مجازی است. کوششی تئوری و محدود بدون آنکه در فعالیت های واقعی و ملموس مشارکتی تحقق یابد. گرفتاری که می تواند از محدود شدن به فعالیت های صنفی مجازی ناشی شود بیهودگی برخی از فعالیت ها، روز مره گی و اتلاف وقت می باشد ، چرا که تصمیم سازان در دنیای واقعی تصمیمات خود را عملی می نمایند و صرف فعالیت تئوری در فضای مجازی نیز سد راه تصمیمات بعضاً غلط آنان نخواهد بود.

اما سوال دیگری که مطرح است ، این که آیا صرف حضور در فعالیت های صنفی غیر مجازی می توان موجبات تغییری مثبت و مطلوب در صنف باشد؟ به شخصه معتقدم حضور و مشارکت در انجام فعالیت های صنفی در دنیای واقعی نیز با فرو رفتن در لاک دفاعی و پیچاندن هاله ای از تقدس در اطراف خود و دیگران محقق نمی شود. به اصطلاح، یک فعال صنفی " پی همه چیز را به تن خود می مالد "در غیر این صورت فعالیت های لوکس و کم رمق صنفی ارزش و جایگاهی بیش از بیهودگی و اتلاف وقت پیدا نخواهد کرد. - البته امیدوار بودن برای کسب منافع شخصی در آینده بحث دیگری است! -
صاحب نگرشی که ایستادن در مقابل تصمیم سازان نابخرد را همواره به نوعی تخریب ، تفرقه و تشتت در صنف می پندارد رفته رفته کرنش در مقابل اقدامات و تصمیمات غلط سرلوحه کارش قرار می گیرد، همواره سکوت می کند و سایر همکاران را نیز به سکوت و سکون دعوت می کند. بدون در نظر گرفتن این مهم که دود تصمیمات غلط تصمیم سازان نا بخرد در چشم همگان خواهد رفت.
وکیل مصطفی حسن پور
97/5/19
تیر خلاص به قوه مقننه
گویا ریاست محترم قوه قضاییه طی شرحی به رهبری هر آنچه به عنوان حقوق متهم در قانون آیین دادرسی کیفری پیش بینی گردیده بود را نادیده انگاشته و به منظور مبارزه با فساد، تقاضای وتوی قانون آیین دادرسی کیفری را از معظم له نموده اند که معظم له نیز در کمتر از ۲۵ کلمه هر آنچه به عنوان حقوق متهم پیش بینی گردیده را الغا نمودند.
شخصا انسان کنجکاوی بوده و در اینگونه موارد سوال هایی به ذهنم خطور مینماید:
۱. آیا جمهوری اسلامی قانون اساسی ندارد؟
۲.آیا در قانون اساسی فرضی، قوه مقننه پیش بینی نشده؟
۳. آیا اختیارات رهبری در اصل ۱۱۰ بیان نشده؟
۴. آیا در قانون اساسی قانونگذاری نیز جز اختیارات رهبری پیش بینی شده؟
۵. آیا این همه نظارت استصوابی و مقامات انتصابی جهت پیشبرد منویات معظم له کافی نبوده؟
۶. آیا ملت ایران تا این حد نالایق در تشخیص خیر و شر خود فرض میشود؟
۷.اگر بناست که ریاست یک قوه در طرفهةالعینی درخواست تصویب قانونی را نموده و رهبری نیز آن را تصویب نمایند، اساسا وجود قوه مقننه توجیه دارد؟ این همه هزینه گزاف برگزاری انتخابات و اداره مجلس چه توجیهی دارد؟ اتلاف وقت ملت و مشارکت ایشان در بازی ای به نام انتخابات مجلس چه توجیهی دارد؟
۸. آیا با وسایل غیرقانونی و غیراخلاقی میتوان مانع امر غیرقانونی شد!؟ سقف توجیه وسیله به منظور نیل به اهداف کجاست؟
متاسفانه این اولین بار نیست که با مرجع مستقلی از قانونگذاری به نام رهبری مواجهیم؛ برای نمونه در جریان مذاکرات همین آیین دادرسی کیفری، ضابط بودن حفاظت و اطلاعات قوه قضاییه رد شد؛ لیکن بلافاصله با امر رهبری و‌ بر خلاف اراده نمایندگان ملت این مامورین به عنوان ضابط تلقی و برای ایشان کارت ضابط صادر شده است.

از رهبری استدعا دارم حال که ما و نمایندگانمان (همان ها که از فیلتر نظارت استصوابی گذر کرده اند) فاقد صلاحیت تصمیم گیری برای سرنوشت خود تشخیص داده شده ایم، اولا ملت را از بار هزینه های گزاف قوه مقننه و برگزاری انتخابات مربوطه مستثنی نموده و ثانیا مسئولیت وضع کنونی کشور را بر عهده گیرند؛ چرا که میتوانستند با صدور چنین فرمان هایی مانع رسیدن ملت به چنین وضعیتی گردند.
وکیل علی میررجبی
انجمن وکلای مستقل
رجعت به عصر فرامین ملوکانه
زمانی مشروطه خواهان خون ها دادند تا حاکمیت قانون جایگزین سلایق فردی شود، سپس آن را کافی ندانسته، انقلاب کردیم تا جمهوری اسلامی داشته باشیم نه سلطنت مشروطه.
در نتیجه این روند به اصل تفکیک قوا توسل جستیم تا کسی در پی خودکامگی نباشد. حال بعد از گذشت بیش از صد سال به آنجا رسیدیم که قاضی القضاتی با مرقومه ای اذن معظم له را اخذ نموده و یک شبه قانون را ملغی می کند.
کدام فسادی را میتوان با قانون شکنی حذف نمود!؟

مگر از این ملت برای همین قانون اساسی نظرخواهی نشد؟ اگر بنا بود بعد از ۴۰ سال قوه مقننه را نادیده انگاشته و با بیست و پنج کلمه همه آنچه دستاورد دستگاه عدالت کیفری در ایجاد دادرسی مدرن بوده را نادیده بگیریم پس چگونه قائل به جمهوریت هستیم؟

همکاران عزیز اگر امروز به چنین نقض فاحشی در رکن جمهوریت نظام اعتراضی صورت نگیرد، فردا با تکه کاغذی حذف نهاد وکالت را مصوب خواهند نمود.

اگر امروز وکلا و کانون ایشان در خصوص این موضوع اقدامی نکنند توقع رعایت شان وکلا از سوی جامعه شوخی ای زشت خواهد بود. ما به عنوان متخصصین این حوزه و پیرو سوگندی که شرافتمان وثیقه آن است مکلف به دفاع از قانون هستیم.

اگر معتقدیم این حرفه تنها یک کسب است قطعا مشاغل پر درامدتری نیز برای ما وجود دارد و بیش از این خود را نیازاریم.

فساد وجود دارد و مبارزه با آن نیز ضروریست، لیکن با توسل به قانون مداری نه قانون شکنی.
دستگاه عدالت کیفری که خود متوسل به نقض قانون اساسی مملکت شود نه شایسته و‌ نه توانا به ریشه کن نمودن فساد است.

به نظر، ما نیز در ایجاد این روند مقصریم؛ آنقدر تساهل به خرج دادیم و سکوت کردیم که نقض قانون کاملا عادی شده و مرتبا ابعاد آن در حال گسترش است.
ادامه این سکوت سبب گسترش بیشتر ابعاد قانون شکنی ها خواهد شد.
وکیل علی میررجبی
انجمن وکلای مستقل
Forwarded from Mohsen Shekoohian
سلام جناب میر رجبی
به خاطر دارم در سال 1353 که فساد در دستگاههای دولتی به اوج خود رسیده بود محمد رضا شاه پهلوی طی فرمانی دولت را مکلف نمود که به همراه سازمان بازرسی شاهنشاهی با فساد مبارزه کنند در ان دوران تنها کسی که به این فرمان اعتراض کرد حقوقدان شجاع و مبارزی بود به نام دکتر علی اصغر حاج سید جوادی که دو نامه ی سرگشاده ی مفصل به شاه نوشت و برای معینیان رئیس دفتر شاه ارسال کرد که بعدا به "نامه ها " معروف شد و موجب ممنوع القلمی دکتر حاج سید جوادی شد .
در ان نامه ها که بالغ بر صدها صفحه بود دکتر حاج سید جوادی با اشاره به آمارها و اسناد و مدارک متقن اول فساد خود دولت را اثبات و سپس خطاب به شاه فرموده بود:
دولتی که خود مولد فساد ، حامی فساد و مروج آن است چگونه میتواند با فساد مبارزه کند؟
امروز هم شخصی پیشنهاد مبارزه با فساد را با طرح پیشنهادی غیر قانونی و خود ساخته مطرح کرده است که خود متهم به داشتن 63 نوع حساب شخصی است که وجوه واریزی در ان متعلق به دادخواهانی است که برای تظلم خواهی به دامان دستگاه عریض و طویل او پناه برده اند و از سود سپرده های انان مشخص نیست که به نفع چه کسانی برداشت میشود
با این اوصاف چگونه میتوان انتظار مبارزه ی واقعی با فساد را داشت ؟به نظر میرسد قصد و نیت دیگری در پس پشت این اقدام باشد و هرچه که هست قطعا منتج به نتیجه ی خیری برای ملت نخواهد شد .
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که بعد از 40 سال به جایی رسیده ایم که دست به دامان شعاری شده اند که در اوایل انقلاب منتقدین دگر اندیش را به ان متهم و از ان بر حذر میداشتند شعاری که مقرر میکرد:
هدف وسیله را توجیه میکند.
سربلند و پاینده باشید.
استدعای واکنش
علیرغم گذشت ۴۸ ساعت از شاهکار قوه قضاییه، تا این لحظه هیچ واکنشی از سوی کانون وکلای مرکز مشاهده نشده ؛فلذا ضمن عرض خسته نباشد خدمت هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز، از ایشان استدعا داریم چنانچه از موضوع اسکودا، جناب بشیریه و دفتر گمشده کمیسیون آموزش فارغ شده اند، در خصوص موضوع خلاقیت اخیر قوه قضاییه و تعطیلی قانون آیین دادرسی کیفری، موضع کانون را نفیا یا اثباتا اعلام بفرمایند (البته اگر نامه تقدیر از ریاست قوه تا این لحظه تنظیم و تقدیم نشده باشد).
چنانچه دفتر کمیسیون آموزش تاکنون یافت نگردیده انجمن وکلای مستقل آمادگی خویش جهت تهیه یک جلد دفتر 200 برگ سیمی گلاسه را اعلام مینماید.
انجمن وکلای مستقل
2025/09/14 04:31:34
Back to Top
HTML Embed Code: