Telegram Web Link
پنج زبان عشق.pdf
4.4 MB
📕 ۵ زبان عشق

نویسنده: گری چاپمن

در سخنرانی دیشب مطالبی را از کتاب ۵ زبان عشق به اختصار شرح دادم و به دوستان پیشنهاد کردم این کتاب را مطالعه کنند. دوستانی که برایشان مقدور است این کتاب را تهیه کنند.

https://www.tg-me.com/wikifallacy
15🙏4👍1
برگزاری دوره‌ی جامع استدلال

محل برگزاری: گوگل‌میت

مدرس: محمدرضا سلیمی

📚منابع تدریس:

۱. تفکر هوشمندانه: مهارت‌های فهم و نگارش نقادانه نوشته‌ی متیو آلن ترجمه‌ی محمدرضا سلیمی

۲. آموزش نگارش: روش عملی تالیف محمدرضا سلیمی

۳. زبان فریبکار: ۵۰۱ مغالطه در استدلال (در دست تالیف)

هدف: تصمیم‌گیری منطقی - انتخاب مستدل - قضاوت منصفانه - تعامل سازنده - نگارش نقادانه - ایجاد باورهای معقول - آموزش موثر

مدت: ۱۱ جلسه

زمان: یک‌شنبه‌ و سه‌شنبه‌ هرهفته ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰

مدت جلسه: ۹۰ دقیقه (تئوری - تمرین - تجربه)

ظرفیت: ۲۰ نفر

شهریه‌: ۵۰۰ هزار تومان

مهلت پرداخت: ۱۵ دی ۱۴۰۲

شروع: ۱۷ دی ۱۴۰۲

پایان: ۲۲ بهمن ۱۴۰۲

شرکت‌کنندگان، علاوه‌‌‌ بر حضور و تمرین در کلاس آنلاین، در تلگرام با نظارت مدرس (آفلاین) استدلال‌های همدیگر را تحلیل و ارزیابی می‌کنند؛ نکات تکمیلی نیز گفته می‌شود.

گروهی که در تلگرام برای تمرین و پاسخ به سوال‌ها تشکیل می‌شود موقتی است و اول اسفند منحل خواهد شد.

زمان برگزاری جلسات با توجه به پیشنهاد شرکت‌کنندگان و توافق جمعی قابل تغییر است.

جلسات و مطالب ارائه‌شده ضبط و تکرار نمی‌شوند.

قبل از شروع دوره جلسه‌ای جهت شناخت و اطلاعات بیشتر، برنامه‌ریزی بهتر و معرفی منابع در گوگل‌میت برگزار می‌شود.

📜 سرفصل دوره:

جلسه‌ی اول: منشور اخلاقی استدلال؛ اهداف و برآیندهای استدلال هوشمندانه؛ اهمیت شناخت بافت استدلال در استدلال‌ورزی هوشمندانه

جلسه‌ی دوم: تفاوت استنباط و استدلال؛ ساختار استدلال و انواع آن؛ انواع گزاره‌ها و گفتارها؛ تفاوت علت و دلیل؛ تفاوت تبیین و استدلال

جلسه‌ی سوم: انواع استدلال استنتاجی (استدلال قیاسی)

جلسه‌ی چهارم: انواع استدلال استقرایی: استدلال تعمیمی - استدلال تمثیلی - استدلال علی

جلسه‌ی پنجم: انواع استدلال استقرایی: استدلال از راه تایید - استدلال از راه تعریف - استدلال از راه موارد خاص - استدلال آماری

جلسه‌ی ششم: استدلال ربایشی (فرضیه‌ربایی)

جلسه‌ی هفتم: معیارهای یک استدلال خوب؛ تحلیل و ارزیابی استدلال؛ تشخیص مغالطه‌ در استدلال؛ طراحی و ساخت استدلال

جلسه‌ی هشتم: خطاهای استدلال: مغالطه‌های استدلال استنتاجی

جلسه‌ی نهم: خطاهای استدلال: مغالطه‌های استدلال استقرایی

جلسه‌ی دهم: نگارش نقادانه: چگونه هوشمندانه بیندیشیم و نقادانه بنویسیم؟

جلسه‌‌ی یازدهم: آزمون پایان دوره

در این آزمون شرکت‌کنندگان باید یک متن استدلالی پرمایه و قانع‌کننده و بدون مغالطه در ۱۵۰ کلمه بنویسند.

مهلت ارسال متن: ۳۰ بهمن

رزومه‌ی مدرس: محمدرضا سلیمی، مدرس زبان انگلیسی، دانش‌آموخته‌ی کارشناسی آموزش زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد زبان‌شناسی از دانشگاه شیراز است.

تجربه‌ و مهارت‌: تدریس مهارت نگارش و خواندن متون انگلیسی و آموزش تفکر نقادانه

📚 ترجمه‌ و تالیفات:

۱. ۶۶ خطای شناختی در تصمیم‌گیری: پیامدها و راه‌حل‌ها، نشر دانژه

۲. ترجمه‌ی کتاب تفکر هوشمندانه: مهارت‌های فهم و نگارش نقادانه نوشته‌ی متیو آلن، نشر اختران

۳. ترجمه‌ی کتاب معیارهای قابلیت در تفکر نقادانه نوشته‌ی ریچارد پل و لیندا الدر، نشر نو

۴. خانواده‌ی خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم (در دست انتشار)

۵. زبان فریبکار: ۵۰۱ مغالطه در استدلال (در دست تالیف)

۶‌. ۱۰۱ سوگیری در سیاست (در دست تالیف)

7. Basic Concepts in Morphology

8. Teaching Writing: A Practical Approach

9. Reading English Texts: Learning Reading Skills

استدلال مغز تفکر نقادانه، پرسشگری قلب تفکر نقادانه و بافت گیرنده‌های حسی تفکر نقادانه‌‌اند. یادگیری تفکر نقادانه مستلزم یادگیری مهارت‌های استدلال‌‌ورزی و پرسشگری و شناخت بافت تفکر و کاربست آنها در موقعیت‌های مهم زندگی است.

برای نام‌نویسی و اطلاعات بیشتر و ارائه‌ی پیشنهادات به آی‌دی یا شما‌ره‌ی زیر پیامک بدهید. 👇

@mohammadrsalimi

📱۰۹۱۷۳۰۶۵۶۳۸

@wikifallacy
👌12👍81👏1
آموزش تفکر نقادانه pinned «برگزاری دوره‌ی جامع استدلال محل برگزاری: گوگل‌میت مدرس: محمدرضا سلیمی 📚منابع تدریس: ۱. تفکر هوشمندانه: مهارت‌های فهم و نگارش نقادانه نوشته‌ی متیو آلن ترجمه‌ی محمدرضا سلیمی ۲. آموزش نگارش: روش عملی تالیف محمدرضا سلیمی ۳. زبان فریبکار: ۵۰۱ مغالطه در…»
Audio
مغالطه در بافت ازدواج

fallacies in marriage context

دکتر محمدباقر باقری

در این فایل صوتی ۲۰ مغالطه در بافت ازدواج شرح داده می‌شود. این مغالطه‌ها عبارت‌اند از:

۱. توسل به احساسات

۲. مغالطه‌ی تهدید

۳. مغالطه‌ی تطمیع

۴. مغالطه‌ی حمله به شخص

۵. مغالطه‌ی مسموم کردن چاه

۶. مغالطه‌ی تله‌گذاری

۷. مغالطه‌ی هر بچه مدرسه‌ای می‌داند

۸. توسل به جهل

۹. مغالطه‌ی فضل‌فروشی

۱۰. مغالطه‌ی مصادره به مطلوب

۱۱. مغالطه‌ی تکرار

۱۲. تعمیم‌ شتاب‌زده

۱۳. مغالطه‌ی پهلوان‌پنبه

۱۴. توسل به اکثریت

۱۵. توسل به سنت

۱۶. توسل به مراجع

۱۷. توسل به مراجع کاذب

۱۸. مغالطه‌ی دوگانه‌ی جعلی

۱۹. مغالطه‌ی شیب لغزنده

۲۰. مغالطه‌ی تقسیم

مغالطه‌ها ترفندهایی‌اند که در استدلال یا در فرایند تفکر به‌جای شواهد و دلایل منطقی استفاده می‌شوند که در ظاهر قانع‌کننده اما در باطن فریب‌دهنده‌اند. مثلاً اگر کسی را تهدید کنیم، به‌جای اینکه با دلایل منطقی او را قانع کنیم؛ مرتکب مغالطه‌ی توسل به تهدید شده‌ایم.

آدرس پیج دکتر محمدباقر باقری در یوتیوب👇

https://youtube.com/@drbagheri.critical.thinking?si=Y08UZJ22UjnjkDW7

https://www.tg-me.com/wikifallacy
👍17🙏85
📄 مغالطه‌ی تقصیر و مسئولیت

responsibility fault fallacy

🖌 محمدرضا سلیمی

آیا احساس می‌کنید شریک زندگی‌تان شما را دل‌شکسته، افسرده، مایوس و عصبانی کرده است؟ آیا در زندگی مشترک احساس ناامیدی و درماندگی می‌کنید؟ آیا خودتان را قربانی خطاهای دیگران می‌دانید؟ آیا خودتان را قربانی مشکلاتی می‌دانید که در ایجاد آن مشکلات هیچ‌گونه نقشی نداشته‌اید؟ در این شرایط، مسئولیت شما چیست؟ آیا می‌گویید چون من «مقصر» نیستم، «مسئول» هم نیستم؟ آیا سعی می‌کنید «مقصر» را مجازات و سرزنش کنید؟ اگر چنین است، شما در دام «مغالطه‌ی تقصیر و مسئولیت» افتاده‌اید.

مغالطه‌ی تقصیر و مسئولیت زمانی اتفاق می‌افتد که افراد ادعا می‌کنند چون «مقصر» نیستند، «مسئول» هم نیستند. مغالطه‌ی تقصیر و مسئولیت به افراد اجازه می‌دهد حل مشکلات را بر دوش کسانی بگذارند که آن مشکلات را به وجود آورده‌ و خودشان در ایجاد آن مشکلات هیچ نقشی نداشته‌اند.

واقعیت‌هایی درباره‌ی مغالطه‌ی تقصیر و مسئولیت

۱. در این مغالطه، افراد اغلب «مقصر بودن» را با «مسئول بودن» اشتباه می‌گیرند. درست است که شما «مقصر» نیستید، اما باید برای حل مشکلات «مسئولانه» بیندیشید.

۲. شما زمانی احساس درماندگی می‌کنید که روی «مقصر بودن» افراد تمرکز کنید‌، به‌جای اینکه در جهت رفع مشکل گام بردارید.

۳. درست است که شما مقصر نیستید، اما اگر می‌خواهید زندگی‌تان را کنترل کنید و همیشه شاد و موفق باشید، باید برای بهبود اوضاع تلاش کنید.

۴. تفاوت «تقصیر» و «مسئولیت» این است که «تقصیر» به «گذشته» ربط دارد، اما «مسئولیت» به زمان «حال» مرتبط است. اگر می‌خواهید «حال»تان را خوب کنید، باید «گذشته» را مقصر ندانید.

۵. مسئولیت مخرب و افراطی زمانی شکل می‌گیرد که خودتان را مسئول «اعمال و احساسات ناخوشایند» دیگران بدانید.

۶‌‌. واکنش شما زمانی مخرب است که خودتان را قربانی مشکلات بدانید و از اینکه خودتان را قربانی می‌پندارید، احساس انزجار شدید می‌کنید. در این حالت، شما درواقع قربانی احساسات و عکس‌العمل شدید خودتان شده‌اید.

درست است که شما در بسیاری از مشکلات مقصر نیستید، اما مسئول بهبود شرایط و اوضاع هستید، به‌ویژه در زندگی مشترک و روابط عاشقانه.

همیشه در مواجهه با مشکلات این نکته را یادآوری کنید: «درست است که من در ایجاد این مشکل مقصر نیستم، اما مسئول حل آن هستم.» این نکته یکی آموزه‌های مهم تفکر نقادانه برای بهبود زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی‌ است.

📕 منبع: زبان فریبکار: ۵۰۱ مغالطه در استدلال (در دست تالیف)

آموزش تفکر نقادانه 👇

@wikifallacy
👍217👏3
گروه علمی افق رویداد برگزار می‌کند...

موضوع کنفرانس: اطلاعات، خوراک تفکر: چگونه اطلاعات را هوشمندانه تحلیل و ارزیابی کنیم؟

ارائه‌دهنده: محمدرضا سلیمی، مترجم کتاب تفکر هوشمندانه

زمان: یکشنبه، ۱۰ دی ماه ۱۴۰۲

ساعت: ۲۱ به‌وقت تهران

🔗 لینک گروه👇

https://www.tg-me.com/+-f-gMUIVkXk4ZjA0

آموزش تفکر نقادانه 👇

https://www.tg-me.com/wikifallacy
👍74👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نامتفکر کیست؟

Who is an unreflective thinker

در این ویدئو دکتر اکبر سلطانی به این سوال پاسخ می‌دهند.

شما نامتفکر هستید اگر:

۱. نتوانید نقش تفکر را در زندگی‌تان توصیف کنید.

۲. نتوانید جدیدترین مفهومی را که در ذهنتان شکل داده‌اید بیان کنید.

۳. نمی‌دانید نقش تفکر منصفانه در زندگی‌تان چیست.

۴. نمی‌دانید نقش تفکر خودمحورانه در زندگی‌تان چیست.

۵. نمی‌توانید دیدگاهتان را برای رسیدن به اهدافتان توضیح دهید.

پیج اینستاگرام دکتر سلطانی 👇

http://instagram.com/drakbarsoltani

https://www.tg-me.com/wikifallacy
👍183
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متفکر چالش‌طلب کیست؟

Who is a challenged thinker

در این ویدئو دکتر اکبر سلطانی به این سوال پاسخ می‌دهند.

وقتی می‌فهمیم که:

۱. خودمحورانه و نامعقول می‌اندیشیم؟

۲. متعصبانه استدلال می‌کنیم؟

۳. مفاهیم نادرست در ذهنمان می‌پرورانیم؟

۴. مشکلاتمان را تشخیص نمی‌دهیم؟

۵. بدون شواهد نتیجه‌گیری می‌کنیم.

۶. از اطلاعات غلط و متناقض استفاده می‌کنیم.

۷. تفکر ما چگونه زندگی‌مان را شکل می‌دهد.

یک متفکر چالش‌طلب هستیم.

پیج اینستاگرام دکتر سلطانی 👇

http://instagram.com/drakbarsoltani

https://www.tg-me.com/wikifallacy
👍106👏1
چگونه «تیغ‌های فلسفی» به ما کمک می‌کنند در بحث‌ها برنده شویم و سریع تصمیم بگیریم؟

How do «philosophical razors» help us win in arguments and decide quickly?

✍️ محمدرضا سلیمی

رادو آتاناسیو در کتاب تفکر نقادانه برای مدیران می‌گوید: «در گفت‌وگو شفافیت بیشتر با اطلاعات کمتر و حاشیه‌روی کمتر حاصل می‌شود.» برخی افراد حجم اطلاعات را با شفافیت اطلاعات اشتباه می‌گیرند. آنها تصور می‌کنند اگر اطلاعات زیادی را در حین گفت‌وگو ردوبدل کنند، به نتیجه‌ی مطلوب دست می‌یابند؛ درصورتی‌که، اطلاعات زیاد گیج‌کننده‌اند و وضعیت را برای تصمیم‌گیری و قضاوت درست دشوار می‌کنند. گاه به این وضعیت «فلج تصمیم‌گیری» می‌گویند که باعث می‌شود تصمیم‌گیری به تعویق بیفتد (۶۶ خطای شناختی در تصمیم‌گیری: پیامدها و راه‌حل‌ها، ص ۱۴).

واژه‌ی انگلیسی razor به معنی «تیغ ریش‌تراشی»، «ریش‌تراش» و «با تیغ تراشیدن» است. از ریش‌تراش برای اصلاح صورت و کوتاه و مرتب کردن موهای آن استفاده می‌شود. تیغ فلسفی یا philosophical razor یک اصل یا قاعده‌ی سرانگشتی است که به ما اجازه می‌دهد دلایل اضافی را برای اثبات ادعایمان از استدلال حذف کنیم. تیغ‌های فلسفی ترفندهای ذهنی هستند که صددرصد درست نیستند، اما اغلب سودمندند. درواقع، تیغ‌های فلسفی اصول و قواعدی هستند که باعث می‌شوند تبیین‌ها و استدلال‌های زائد را پیرامون موضوعات بزداییم. این کار باعث می‌شود فرایند تصمیم‌گیری، قضاوت و حل مسئله ساده‌تر شود.

منشا این اصطلاح (تیغ) فلسفه است که به ما اجازه می‌دهد تبیین‌های غیرمحتمل را سریع حذف کنیم و از اقدامات غیر ضروری بپرهیزیم. تیغ‌های فلسفی به ما کمک می‌کنند تصورات غیر‌ضروری را درباره‌ی یک تصمیم از ذهنمان پاک کنیم. به عبارت ساده‌تر، تیغ‌های فلسفی میان‌برهای ذهنی یا رهیافت‌های آنی هستند که به ما کمک می‌کنند تصمیم‌گیری، قضاوت کردن و حل مسئله را ساده‌تر کنیم. این تیغ‌ها تفکرات زائد را از ذهنمان می‌زدایند و سبب ارتقا کیفیت زندگی‌مان می‌شوند.

تیغ‌های فلسفی فراوان‌اند، مانند تیغ اوکام، تیغ هانلون، تیغ هیچنز، تیغ هیوم، تیغ آدلر، تیغ انیشتین، تیغ ایلان ماسک، تیغ اینستاگرام، تیغ تشکر، تیغ تارزوِل، تیغ گرایس، تیغ فاینمن، تیغ ناوال، تیغ فخرفروشی، تیغ دوست هوشمند، تیغ شانس، تیغ شیر (lion razor)، تیغ شیوه‌ی گوش دادن، قوری راسل و تفنگ چخوف. در اینجا شش تیغ فلسفی را به‌ اختصار شرح می‌دهیم.

۱. تیغ هانلون: تیغ هانلون یک اصل مهم فلسفی است که می‌گوید عملی که «حماقت» تفسیر می‌شود «خباثت» تفسیر نکنید.

۲. تیغ هیوم: تیغ هیوم می‌گوید «علت‌»ها باید متناسب با «معلول‌»هایشان باشند. هیوم می‌گوید اگر علتی که برای معلولی بیان می‌شود به اندازه‌ی کافی قادر نباشد آن معلول را به وجود آورد، می‌توانید آن را باور نکنید یا از استدلال‌کننده علت بزرگتر یا علت‌های بیشتری را طلب کنید‌. برای مثال، یک تندباد کوچک نمی‌تواند یک هواپیمای غول‌پیکر را ساقط کند‌.

۳. تیغ هیچنز: این تیغ فلسفی می‌گوید که بار اثبات ادعا بر عهده‌ی کسی است که ادعا را مطرح می‌کند. شما مسئول نیستید که بار اثبات ادعایش را برعهده بگیرید. درواقع، تیغ هیچنز می‌گوید آنچه «بدون دلیل» بیان می‌شود، «بدون دلیل» هم می‌توان آن را رد کرد.

۴. تیغ اوکام: تیغ اوکام می‌گوید هرگاه برای اثبات ادعایی دو استدلال متفاوت ارائه شود، استدلالی که «پیچیده‌تر» است، احتمال بروز «اشتباه» در آن بیشتر است. بنابراین، در شرایط مساوی احتمال درست بودن استدلال ساده‌تر بیشتر است.

۵. تیغ فاینمن: تیغ فاینمن می‌گوید در استدلال «پیچیدگی» و «واژه‌های دشوار» مانع فهم عمیق موضوع می‌شوند. در این زمینه، ریچارد فاینمن، فیزیکدان مشهور آمریکایی، می‌گوید: اگر شما نتوانید چیزی را برای یک کودک ۵ ساله توضیح دهید؛ درواقع، خودتان آن چیز را نفهمیده‌اید. منطور فاینمن این است که اگر شما در صحبت‌هایتان از اصطلاحات تخصصی زیاد استفاده کنید، احتمال اینکه مخاطب پیامتان را نفهمد بیشتر است.

۶‌. تیغ دوست هوشمند: اگر هوشمندترین و موفق‌ترین دوست شما به چیزی علاقه‌مند است، شما هم به آن چیز علاقمند شوید. و اگر آن چیز بسیار جذاب و خیره‌کننده است، بیش‌ازحد به آن علاقه نشان دهید.

تیغ‌های فلسفی تصمیم‌گیری را ساده‌تر و راه را برای برنده شدن در بحث‌ها هموار می‌کنند. ذهن انسان به گونه‌ای طراحی شده است که در تصمیم‌گیری‌، قضاوت کردن و حل مسئله از میان‌برهای ذهنی زیاد استفاده می‌کند. این میان‌برها می‌توانند ما را به بیراهه بکشانند، اما اگر از آنها درست استفاده کنیم، بسیار ارزشمندند و به ما کمک می‌کنند به انتخابی مناسب، راه‌حلی منطقی و قضاوتی منصفانه دست یابیم.

آموزش تفکر نقادانه 👇

@wikifallacy
👍346👏2🙏1
«وقتی صدای سم چارپایان را می‌شنوی، به اسب بیندیش، نه به زرافه.» این نکته به کدام تیغ فلسفی اشاره می‌کند؟
Anonymous Quiz
40%
۱. تیغ اوکام
11%
۲. تیغ فاینمن
11%
۳. تیغ هانلون
8%
۴.‌ تیغ هیچنز
29%
۵. تیغ هیوم
4👍1🙏1
در دوران کرونا وقتی کسی تب‌ولرز، آب‌ریزش بینی، سردرد، سرگیجه، گلودرد و حالت تهوع داشت و همچنین سرفه، عطسه و احساس خستگی می‌کرد؛ به احتمال زیاد فکر می‌کردیم که به بیماری کرونا مبتلاست، نه به آنفلوانزا. این تفکر بر اساس ... صورت می‌گرفت.
Anonymous Quiz
41%
۱. تیغ اوکام
14%
۲. تیغ فاینمن
7%
۳. تیغ هانلون
9%
۴. تیغ هیچنز
30%
۵. تیغ هیوم
2🙏1
📄 اثر اتمسفر در قیاس منطقی

The atmosphere effect in syllogism

🖌 محمدرضا سلیمی

اثر اتمسفر نوعی خطای شناختی است که در قیاس منطقی (syllogism) اتفاق می‌افتد. قیاس منطقی نوعی استدلال استنتاجی است که از «دو مقدمه» یا بیشتر و «یک نتیجه» تشکیل شده است. استدلال استنتاجی زمانی «درست» است که دو مقدمه‌ی آن «صادق» باشند؛ در این صورت، نتیجه هم الزاماً صادق و استدلال درست است. در واقع، صدق مقدمه‌ها صدق نتیجه را تضمین می‌کند.

مثال: همه‌ی جانداران به آب نیاز دارند. گیاهان جاندارند؛ بنابراین، گیاهان به آب نیاز دارند. همه‌ی پرندگان پر دارند‌. پنگوئن پرنده است؛ بنابراین، پنگوئن پر دارد.

این دو استدلال هم معتبرند، هم درست. اعتبار (validity) و درستی (soundness) دو معیار مهم در ارزیابی استدلال استنتاجی هستند. ممکن است استنتاجی معتبر باشد، اما درست نباشد چون معیار «اعتبار» به «صورت» استدلال اهمیت می‌دهد، نه به محتوای آن. از طرف دیگر، معیار «درستی» به «محتوا»ی مقدمه‌ها و نتیجه توجه می‌کند. در قیاس منطقی، استدلالی «معتبر» است که نتیجه‌ی آن از مقدمه‌ها پیروی کند. اما اگر نتیجه‌ی استدلال از مقدمه‌ها‌ی آن پیروی نکند، یا یکی از مقدمه‌ها کاذب باشد؛ در استدلال خطا رخ داده است.

مثال: همه‌ی پرندگان پرواز می‌کنند. پنگوئن‌ پرنده‌ است؛ بنابراین، پنگوئن‌ پرواز می‌کند.

این استدلال معتبر است، اما درست نیست، چون اولین مقدمه‌ کاذب است. شکل و ظاهر (یا صورت) این استدلال معتبر و منطقی است، اما استدلال درست نیست. به همین دلیل، به استدلال استنتاجی «استدلال صوری» می‌گویند، چون «صورت» و «شکل» آن مهم است، نه «محتوای» آن.

یکی از خطاهای شناختی که در استدلال صوری (قیاس منطقی) رخ می‌دهد «اثر اتمسفر» است. اثر اتمسفر (اثر محیط) این جو را ایجاد می‌کند که اگر در استدلال قیاسی مقدمه‌ها با حد آغازین «همه» شروع شوند، نتیجه‌ی آن را هم می‌توان با «همه» شروع کرد. در واقع، «همه» در ابتدای مقدمه‌ها به مخاطب القا می‌کند که می‌توان نتیجه را با «همه» شروع کرد. به عبارت دیگر، «همه» در مقدمه‌ها «همه» در نتیجه را توجیه می‌کند.

مثال: «همه‌»ی کسانی که ایدز دارند رابطه‌ی جنسی داشته‌اند. «همه‌»ی کسانی که رابطه‌ی جنسی داشته‌اند باید مجازات شوند. بنابراین، «همه‌»ی کسانی که ایدز دارند باید مجازات شوند‌. «همه‌»ی اشباح خیالی‌اند. «همه‌»ی دیوها خیالی‌اند. بنابراین، «همه‌»ی اشباح دیوند.

خطای شناختی اتمسفر یا اثر محیط در مورد حد «بعضی» و حد «هیچ» هم صدق می‌کند.

مثال: «هیچ» اکسیژنی در ماه وجود ندارد. «هیج» انسانی نمی‌تواند بدون اکسیژن زنده بماند؛ بنابراین، «هیچ» انسانی نمی‌تواند در ماه زنده بماند.

📙 منبع: زبان فریبکار: ۵۰۱ مغالطه در استدلال (در دست تالیف)

@wikifallacy
👍13👏32🙏1
مهارت‌ سخت و مهارت‌ نرم

hard skills & soft skills

🖌 محمدرضا سلیمی

چرا لازم است علاوه‌بر مهارت‌‌های سخت مهارت‌های نرم را هم بیاموزیم؟

مهارت‌‌های سخت به مهارت‌هایی گفته می‌شوند که برای انجام کارهای خاص باید آنها را بیاموزیم و تجربه کنیم‌‌. درواقع، این نوع مهارت‌ها از طریق آموزش و تجربه به‌دست می‌آیند. مهارت‌های سخت مهارت‌های فنی‌ و تخصصی هستند که برای کاریابی و استخدام بسیار مهم‌اند. این نوع مهارت‌ها به توانایی‌ها و قابلیت‌های خاصی اشاره می‌کنند که لازمه‌ی انجام هر کاری هستند‌. مدیریت پروژه، مدیریت فروش، بازاریابی دیجیتال، هوش مصنوعی، حسابداری، برنامه‌نویسی، عملیات بانکی، طراحی، نظارت، پرستاری، مراقبت‌های بهداشتی، امور مالی، آموزش، ترجمه، طبابت، قضاوت کردن، یادگیری زبان خارجی و بسیاری از مشاغل آزاد از جمله مهارت‌های سخت هستند.

مهارت‌های سخت افراد را قادر می‌سازند کارهای محوله را درست انجام دهند. این نوع مهارت‌ها برای استخدام لازم‌اند، اما بدون یادگیری مهارت‌های نرم به موفقیت نمی‌انجامند. بنابراین، لازم است علاوه‌بر مهارت‌های سخت مهارت‌های نرم را هم بیاموزیم.

مهارت‌های نرم به مهارت‌هایی گفته می‌شوند که کیفیت انجام کارها را ارتقا می‌دهند. مهارت‌های نرم مهارت‌های غیرفنی هستند که عملکرد و کارایی افراد را در مهارت‌های سخت افزایش می‌دهند و باعث پیشرفتشان می‌شوند. همچنین، این نوع مهارت‌ها از آسیب‌های مهارت‌های سخت پیشگیری می‌کنند.

مهارت‌های نرم شامل مهارت‌های بینافردی، حسن معاشرت و گوش دادن می‌شوند که در موفقیت افراد نقش مهمی ایفا می‌کنند. یادگیری مهارت‌های نرم در مشاغل مشتری‌محور بسیار مهم‌اند، به‌ویژه برای مدیران و کارمندانی که مستقیماً با مشتریان در تماس‌اند. خصوصیت‌های شخصی، ویژگی‌های شخصیتی و توانمندی‌های ارتباطی برای موفقیت در هر حرفه‌ای لازم‌اند و نحوه‌ی تعامل افراد را با مخاطبان و مشتریان مشخص می‌کنند.

علاوه‌بر مهارت‌های بینافردی، حسن معاشرت و گوش دادن، مهارت‌های نرم شامل سازگاری، سازش، اخلاق کاری، روابط عمومی، اعتمادسازی، مثبت‌گرایی، فن بیان، تفکر نقادانه، تفکر خلاقانه، تفکر استراتژیک، تفکر انطباقی (adaptive thinking)، حل مسئله، مدیریت زمان، انگیزه‌بخشی، حل اختلاف (conflict resolution) و مذاکره کردن نیز می‌شوند.

مهارت‌های نرم به ما کمک می‌کنند که با دوستان، همکاران و اعضای خانواده درست رفتار کنیم. زندگی یک مهارت ترکیبی یا مهارت دوگانه (hybrid skill) است؛ بنابراین، نباید آن را در خیاطی، حسابداری، امور مالی، خرید کردن، آشپزی، نظافت و انجام کارهای محوله خلاصه کنیم. از این رو، لازم است در کنار مهارت‌های سخت مهارت‌های نرم را نیز بیاموزیم. یادگیری و پرورش این دو نوع مهارت در کنار هم ما را به اوج موفقیت در زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی می‌رساند.

پیشنهاد می‌شود مدیران و والدین، علاوه بر آموزش مهارت‌های سخت، آموزش مهارت‌های نرم را به کارمندان و فرزندانشان در برنامه‌ی خود بگنجانند.

آموزش تفکر نقادانه 👇

@wikifallacy
15👍8
❓️کدام نوع مدیریت مهارت نرم محسوب می‌شود؟
Anonymous Quiz
5%
۱. مدیریت پروژه
6%
۲. مدیریت فروش
7%
۳. مدیریت بازاریابی
82%
۴‌‌. مدیریت زمان
12👍3
Audio
۲۵ مغالطه در استدلال

دکتر محمدباقر باقری

پیج دکتر باقری در یوتیوب 👇

https://youtube.com/@drbagheri.critical.thinking?si=Y08UZJ22UjnjkDW7

آموزش تفکر نقادانه

https://www.tg-me.com/wikifallacy
👍138🙏2👏1
📄 مغالطه‌ی حس‌بخشی¹، عینیت‌بخشی² و انسان‌پنداری³

🖌 محمدرضا سلیمی

آیا تاکنون به اشیای بی‌جان دشنام داده‌اید؟

تصور کنید ماشینتان حتی با چند بار هُل دادن هم روشن نمی‌شود؛ شما با عصبانیت پیاده می‌شوید، یک لگدِ محکم به چرخ ماشینتان می‌زنید و چند دشنام هم نثارش می‌کنید؛ در این حالت شما مغالطه‌ی حس‌بخشی را تجربه می‌کنید.

مغالطه‌ی حس‌بخشی زمانی اتفاق می‌افتد که افراد تصور می‌کنند اشیای بی‌جان احساس دارند. در این مغالطه افراد احساسات و هیجانات انسان را به اشیا، طبیعت و حیوانات نسبت می‌دهند.

چند مثال:

۱.‌ عصر جمعه دلگیر‌ است.

۲. آسمان خسیس است.

۳. دریا خشمگین است.

۴. غبارها غمگین‌اند.

۵. ابرها افسرده‌اند.

۶. هوا بس ناجوانمردانه سرد است.

مغالطه‌ی حس‌بخشی با مغالطه‌ی عینیت‌بخشی ارتباط تنگاتنگی دارد. مغالطه‌ی عینیت‌بخشی زمانی اتفاق می‌افتد که افراد درباره‌ی مفاهیم انتزاعی طوری حرف می‌زنند که انگار این مفاهیم عینی، فیزیکی و واقعی هستند. برای مثال، وقتی شاعر می‌گوید: «ای عشق کمی عاشق و دیوانه‌ی من باش»، خواننده تصور می‌کند عشق مانند جوانی رعنا و خوش‌تیپ است که به دنبال معشوق می‌گردد.

مغالطه‌ی حس‌بخشی با مغالطه‌ی انسان‌پنداری نیز ارتباط تنگاتنگی دارد. در مغالطه‌ی انسان‌پنداری فرد ویژگی‌های انسان را به حیوانات، گیاهان، اشیا و خدایان نسبت می‌دهد. اگر تاکنون با حیوانات خانگی یا گل‌های خانه‌ی خود گفت‌وگو یا درد دل کرده‌اید، شما انسان‌پنداری را تجربه کرده‌اید. یا اگر فکر می‌کنید حیوانات خانگی دلتنگ شما هستند و از دیدن شما خوشحال می‌شوند، در این حالت‌ هم در دام مغالطه‌ی انسان‌پنداری افتاده‌اید.

تفاوت مغالطه‌ی عینیت‌بخشی و انسان‌پنداری این است که عینیت‌بخشی لزوماً به ویژگی‌های انسان محدود نمی‌شود. برای مثال، «نیمه شب مرگ مانند مار به درون خانه‌اش خزید» مصداق مغالطه‌ی عینیت‌بخشی است.

1. pathetic fallacy

2. reification

3. anthropomorphism

📙منبع: برگرفته از کتاب زبان فریبکار: ۵۰۱ مغالطه در استدلال (در دست تالیف)

آموزش تفکر نقادانه

@wikifallacy
👍216🙏1
💉 ترفند تحریک کردن

💉Tactic of Needling

🖌 محمدرضا سلیمی

تصور کنید دانش‌آموزی به عمد به یک معلم باتجربه، باسواد و دلسوز می‌گوید تو سواد نداری و خوب هم درس نمی‌دهی. با این حرف معلم از کوره در می‌رود و با عصبانیت دانش‌آموز را تنبیه و او را از کلاس اخراج می‌کند. با این اتفاق، دانش‌آموز به هدفش می‌رسد؛ از معلم شکایت می‌کند و درنهایت معلم از مدرسه اخراج می‌شود. این سناریو به «ترفند تحریک کردن» اشاره می‌کند.

واژۀ needling یعنی «سوزن زدن یا با سوزن تزریق کردن»، اما در فرایند استدلال، مناظره و گفت‌وگو needling یعنی «طعنه یا زخم زبان زدن»، «اذیت کردن»، «عصبانی کردن» و «تحریک کردن».

ترفند تحریک کردن زمانی اتفاق می‌افتد که فرد، به‌جای پرداختن به موضوع مورد بحث، سعی می‌کند طرف مقابل را عصبانی و از موضوع اصلی دور کند. ترفند تحریک کردن به این شکل عمل می‌کند که اگر شما بتوانید در حین بحث و گفت‌وگو یا مناظره طرف مقابل را عصبانی و درنهایت به واکنش نامناسب وادار کنید، باعث می‌شود شما منطقی و معقول و طرف مقابل غیرمنطقی، بی‌عقل و خام به نظر برسید.

به لحاظ عاطفی هم رقیب شما به خاطر واکنش نامناسب احساس گناه می‌کند و دیگران تصور می‌کنند که او فردی ناپخته و نامعقول است. این ترفند باعث می‌شود شما ظاهراً در بحث‌ها بر رقیب خود برتری داشته باشید، زیرا عصبانی نشده‌اید. برعکس، چون رقیبتان عصبانی شده است، دیگران تصور کنند حق با شماست. در گفت‌وگو فردی که عصبانی می‌شود و واکنش تند نشان می‌دهد میدان گفت‌وگو را به حریف واگذار می‌کند، حتی اگر منطقی و حق به جانب او باشد. بنابراین، لازم است بدانیم که در بحث و گفت‌و‌گو «عصبانیت» جای «حقانیت» را نمی‌گیرد.

ترفند تحریک کردن در مناظره‌ها، گفت‌وگوهای خانوادگی و بحث‌های سیاسی و مذهبی به وفور یافت می‌شود. این ترفند باعث می‌شود فردِ غیرمنطقی منطقی و فردِ منطقی غیرمنطقی به نظر برسد‌. راه مقابله با این ترفند این است که با آگاهی از آن خونسردیتان را حفظ کنید و اجازه ندهید نیت طرف مقابل شما عملی شود. درواقع، با ذهن‌آگاهی و گشوده‌ذهنی خودتان را از تله‌ی ترفند تحریک کردن نجات دهید. «تحریک کردن» نوعی مغالطه‌ی «حمله به شخص» (ad hominem) است.

مغالطۀ تحریک کردن با مغالطه‌های توسل به خشم (appeal to anger) و توسل به انزجار (appeal to outrage) ارتباط تنگاتنگی دارد. مغالطۀ توسل به خشم زمانی اتفاق می‌افتد که «عصبانیت» جای «دلیل منطقی» را بگیرد. در این مغالطه شخص «الف» ادعا می‌کند «ب» صادق است. ادعای «ب» شما را خشمگین می‌کند. بنابراین، «ب» صادق است. یا اینکه شخص «الف» با عصبانیت ادعا می‌کند «ب» صادق است. بنابراین، ادعای «ب» صادق است.

مغالطۀ توسل به انزجار زمانی اتفاق می‌افتد که در استدلال «نفرت» جای «دلیل منطقی» را بگیرد. کسانی که شعار «مرگ» می‌دهند و بذر «نفرت» می‌کارند در دام مغالطۀ انزجار افتاده‌اند.

به قول سعدی:

«دلایل قوی باید و معنوی / نه رگ‌های گردن به حجت قوی»

منبع: زبان فریبکار: ۵۰۱ مغالطه در استدلال (در دست تالیف)

@wikifallacy
👍286👏3🙏2
Audio
«توهم ویرانگر» و «تخیل سازنده» در قلمرو اخلاق

در این فایل صوتی سخنران به موضوعات زیر می‌پردازد:

۱. توهم خودبزرگ‌بینی

۲. تفاوت توهم و تخیل

۳. توهم ویرانگر در قلمرو اخلاق

۴. تخیل سازنده در قلمرو اخلاق

۵. تخیل سازنده در تقویت همزاد‌پنداری (احساس یگانگی با دیگران)

منبع:

https://youtu.be/MoZw6aIH6_0?si=Ic0NMVbuyeeNSd8_

آموزش تفکر نقادانه

https://www.tg-me.com/wikifallacy
19👍5👏1🤔1
📄تفاوت‌ تفکر جادویی و تفکر منطقی

Magical Thinking vs. Logical Thinking

🖌 محمدرضا سلیمی

ادعاها و استدلال‌های «الف» را با ادعاها و استدلال‌های «ب» مقایسه کنید. تفاوتشان چیست؟

الف. قدم عروس بدیُمن بود، چون بعد از مراسم عروسی پدر داماد فوت کرد.

ب. پدر داماد به‌علت بیماری قلبی و کهولت سن بعد از مراسم عروسی فوت کرد.

الف. کودک به‌خاطر چشم‌زخم بیمار شد.

ب. کودک به‌خاطر خوردن غذای فاسد بیمار شد.

الف. رضا تصادف کرد، چون بعد از عطسه کردن صبر نکرد‌.

ب. رضا تصادف کرد، چون در حالت مستی رانندگی می‌کرد.

الف. دعا از مبتلا شدن به بیماری کرونا پیشگیری می‌کند.

ب. واکسن کرونا از مبتلا شدن به بیماری کرونا پیشگیری می‌کند.

الف. ۱۳ عدد نحس است؛ به همین دلیل، من اتاق ۱۳ این هتل را اجاره نکردم.

ب. ۱۳ عدد اول است، چون فقط بر خودش و عدد ۱ بخش‌پذیر است.

یکی از ویژگی‌های مهم ادعاها این است که در ادعاها دست‌کم بین دو انگاره ارتباط درونی هست. اگر این ارتباط درست و منطقی باشد، آن ادعا صادق است وگرنه نباید صدق آن را بپذیریم. برای مثال، اگر ادعا کنیم «تابستان فصل سرماست»؛ کسی این ادعا را نمی‌پذیرد، چون بین انگار‌ه‌های «تابستان» و «سرما» سازگاری نیست. در واقع، ادعای «تابستان فصل سرماست» با واقعیت مطابقت ندارد.

ارتباط درونی بین دو یا چند انگاره ویژگی اصلی ادعاهاست. در ادعاها و استدلال‌های «الف» ارتباط درست و منطقی بین انگار‌ه‌ها وجود ندارد؛ درنتیجه، این ادعاها و استدلال‌ها منطقی نیستند. افرادی که ادعاها و استدلال‌های «الف» را مطرح می‌کنند در دام «تفکر جادویی» افتاده‌اند. تفکر جادویی زمانی اتفاق می‌افتد که شخص دو حادثه را نه براساس منطق و شواهد بلکه برپایه‌ی باورهای خرافی به هم ربط می‌دهد.

خرافات زمانی شکل می‌گیرد که ذهن الگویی کاذب می‌سازد؛ یعنی زمانی که بین دو رویداد، دو پدیده، دو نماد یا دو ایده ارتباط منطقی وجود ندارد و ذهن بینشان ارتباط کاذب ایجاد می‌کند خرافات شکل می‌گیرد. برای مثال، در تفکر جادویی ذهن بین «عدد ۱۳» و «نحسی» یا بین «بیماری» و «چشم‌زخم» الگو (ارتباط) ایجاد می‌کند.

تفکر جادویی از خطای شناختی همبستگی خیالی (illusory correlation) نشئت می‌گیرد. زمانی که دو متغیر (برای مثال، دو ایده یا دو رفتار یا دو رویداد یا دو نماد) را به هم ربط می‌دهیم، درحالی‌که هیچ‌گونه ارتباطی بینشان نیست خطای شناختی همبستگی خیالی اتفاق می‌افتد.

تفکر جادویی با مغالطه‌ی علت جعلی نیز ارتباط تنگاتنگی دارد. در مغالطه‌‌ی علت جعلی مغالطه‌کننده چیزی را به‌عنوان علت بیان می‌کند که «علت واقعی» یا «تنها علت» نیست‌؛ یعنی به لحاط منطقی نمی‌تواند علت باشد‌. برای مثال،‌ مغالطه‌کننده علت «خشکسالی» را «بی‌حجابی» می‌داند!

یادگیری استدلال‌ها به‌خصوص استدلال علی و آگاهی از مغالطه‌های آن به ما کمک می‌کند علت‌ها و معلول‌ها را خوب درک کنیم و استدلال‌های علی مغالطی را تشخیص دهیم. استدلال علی فرایند شناخت علت‌هاست؛ یعنی در این نوع استدلال ارتباط بین علت‌ها و معلول‌ها را درست و دقیق درک می‌کنیم.

در ادعاها و استدلال‌های «ب» ارتباط منطقی و عقلانی بین انگاره‌ها و اجزای استدلال هست. بنابراین، این ادعاها و استدلال‌ها برمبنای تفکر منطقی شکل گرفته‌اند. تفکر منطقی شیوه‌ای از تفکر است که در آن معلول‌ها را درست و دقیق به علت‌هایشان ربط می‌دهیم. در این جهانی که سرشار از پیچیدگی‌هاست و بین رویدادها، پدیده‌ها و ایده‌ها در‌هم‌تنیدگی‌ست؛ هرکس بتواند بین این رویدادها، پدیده‌ها و ایده‌ها ارتباط درست‌تر، دقیق‌تر و مناسب‌تر ایجاد کند منطقی‌تر می‌اندیشد.

📚منابع:

۱. ۶۶ خطای شناختی در تصمیم‌گیری: پیامدها و راه‌حل‌ها، تالیف محمدرضا سلیمی

۲. تفکر هوشمندانه: مهارت‌های فهم و نگارش نقادانه، نوشته‌ی مَتیو آلن

@wikifallacy
👍187👏3
مغالطه‌های استدلال علّی.pdf
195.9 KB
مغالطه‌های استدلال علّی

۱. مغالطه‌ی تک‌علتی

۲. مغالطه‌ی تعاقب

۳. مغالطه‌ی خلط علت و معلول

۴. مغالطه‌ی علت مشترک

۵. مغالطه‌ی علت کاذب

۶. مغالطه‌ی معلول کاذب

https://www.tg-me.com/wikifallacy
👍11🙏3👏2
2025/07/12 01:16:14
Back to Top
HTML Embed Code: