وی در تبریز متولد شد و موسیقی را در تهران نزد لیلی بارا(خواننده سابق اپرای وین و از مهاجران اروپای شرقی طی جنگ جهانی در ایران) فرا گرفت.
منیر در پائیز سال ۱۳۲۸ به پاریس رفت تا درکنسرواتوار ملی موسیقی، به تحصیل موسیقی و آموختن آواز بخصوص ترانههای اپرا بپردازد.
در مدت چهار سالی که منیر در پاریس بود، در برنامههای هنری شرکت میکرد و هنر آواز خود را عرضه میداشت و مورد تشویق و تحسین بسیار قرار میگرفت. از جمله در ماه اوت ۱۹۵۱ در یک مسابقه آوازهای فولکلور در برلن جایزه اول را دریافت کرد.
منیر در سال ۱۳۳۲ پس از دریافت دیپلم آواز از کنسرواتوار ملی پاریس به ایران بازگشت و فعالیتهای هنری گسترده ایرا آغاز نمود. در سال ۱۳۳۹ منیر به آمریکا عازم شد و در کنسرواتوار نیوانگلند بوستون به تکمیل دانش موسیقی و فراگیری آوازهای اپرا و نقشهای اپرایی پرداخت.
در مدتی که منیر وکیلی در بستون بود دربسیاری از صحنههای اپرا که در نیوانگلند کنسرواتواری به نمایش گذاشته میشد به روی صحنه میآمد و بسیار مورد تحسین قرار میگرفت. بخصوص در دو اپرای «نی سحرآمیز» موتسارت و اپرای تک صحنهای هانری پورسل بنام دیدو و آئناس نقش اول را بازی کرد.
وی در سال ۱۳۴۰ به ایران بازگشت. منیر مصمم بود که آرزوی دیرین خود را عملی سازد و این رؤیا را که روزی در ایران یک اپرای واقعی داشته باشیم و یک اپرای کامل را بتوانیم روی صحنه بیاوریم تحقق بخشید. او اولین صحنههای اپرایی در سالهای ۱۳۴۱ به بعد ابتدا درتلویزیون صحنههایی از مادام باتر فلای پوچینی و تراویا تای جوزپه وردی، سپس در سالن وزارت فرهنگ و هنر اپرای اورفه و اوریدیس کریستف ویلیبالد گلوک و بعداً در سالن سعدی اپرای تک صحنهای جمیله اثر ژرژ بیزه را بروی صحنه آورد.
با گشایش تالار رودکی در سال ۱۳۴۶ فعالیتهای وی نیز همانند همتایانش در قالب گروه اپرای تهران شکل حرفهایتر به خود گرفت. وی در اپراهای متعدد ایفای نقش کرد از جمله: اورفه و اُریدیس، مادام باترفلای، لا بوهم، لا تراویاتا و توراندخت.
منیر وکیلی همچنین به موسیقی محلی نیز علاقه داشت و در همین راستا هشت ترانه محلی متعلق به نواحی مختلف ایران را در پاریس بر روی صفحه ضبط نمود (۱۳۳۶) که در قالب مجموعه «آوازهای جهان» منتشر شد و جایزه اول شارل کروس را دریافت نمود.
منیر وکیلی در سال ۱۳۵۹ به فرانسه مهاجرت نمود و مدتی بعد (۱۳۶۱) در سانحه رانندگی میان پاریس و لاهه درگذشت.
.
#يلداعباسي #يلداعباسى #يلدا_عباسى #منير_وكيلى #خواننده #خواننده_زن
.
🎼🌺 @yaldaabbasii
منیر در پائیز سال ۱۳۲۸ به پاریس رفت تا درکنسرواتوار ملی موسیقی، به تحصیل موسیقی و آموختن آواز بخصوص ترانههای اپرا بپردازد.
در مدت چهار سالی که منیر در پاریس بود، در برنامههای هنری شرکت میکرد و هنر آواز خود را عرضه میداشت و مورد تشویق و تحسین بسیار قرار میگرفت. از جمله در ماه اوت ۱۹۵۱ در یک مسابقه آوازهای فولکلور در برلن جایزه اول را دریافت کرد.
منیر در سال ۱۳۳۲ پس از دریافت دیپلم آواز از کنسرواتوار ملی پاریس به ایران بازگشت و فعالیتهای هنری گسترده ایرا آغاز نمود. در سال ۱۳۳۹ منیر به آمریکا عازم شد و در کنسرواتوار نیوانگلند بوستون به تکمیل دانش موسیقی و فراگیری آوازهای اپرا و نقشهای اپرایی پرداخت.
در مدتی که منیر وکیلی در بستون بود دربسیاری از صحنههای اپرا که در نیوانگلند کنسرواتواری به نمایش گذاشته میشد به روی صحنه میآمد و بسیار مورد تحسین قرار میگرفت. بخصوص در دو اپرای «نی سحرآمیز» موتسارت و اپرای تک صحنهای هانری پورسل بنام دیدو و آئناس نقش اول را بازی کرد.
وی در سال ۱۳۴۰ به ایران بازگشت. منیر مصمم بود که آرزوی دیرین خود را عملی سازد و این رؤیا را که روزی در ایران یک اپرای واقعی داشته باشیم و یک اپرای کامل را بتوانیم روی صحنه بیاوریم تحقق بخشید. او اولین صحنههای اپرایی در سالهای ۱۳۴۱ به بعد ابتدا درتلویزیون صحنههایی از مادام باتر فلای پوچینی و تراویا تای جوزپه وردی، سپس در سالن وزارت فرهنگ و هنر اپرای اورفه و اوریدیس کریستف ویلیبالد گلوک و بعداً در سالن سعدی اپرای تک صحنهای جمیله اثر ژرژ بیزه را بروی صحنه آورد.
با گشایش تالار رودکی در سال ۱۳۴۶ فعالیتهای وی نیز همانند همتایانش در قالب گروه اپرای تهران شکل حرفهایتر به خود گرفت. وی در اپراهای متعدد ایفای نقش کرد از جمله: اورفه و اُریدیس، مادام باترفلای، لا بوهم، لا تراویاتا و توراندخت.
منیر وکیلی همچنین به موسیقی محلی نیز علاقه داشت و در همین راستا هشت ترانه محلی متعلق به نواحی مختلف ایران را در پاریس بر روی صفحه ضبط نمود (۱۳۳۶) که در قالب مجموعه «آوازهای جهان» منتشر شد و جایزه اول شارل کروس را دریافت نمود.
منیر وکیلی در سال ۱۳۵۹ به فرانسه مهاجرت نمود و مدتی بعد (۱۳۶۱) در سانحه رانندگی میان پاریس و لاهه درگذشت.
.
#يلداعباسي #يلداعباسى #يلدا_عباسى #منير_وكيلى #خواننده #خواننده_زن
.
🎼🌺 @yaldaabbasii
🙏🏼به اميد ايرانى بدون مين🙏🏼
فردا در دومين مراسمِ دوسالانه ى سازمان مافِ كردستان گرد هم مى اييم،برای جهانی عاری از مین
به يادِ تمامى كودكانِ اسيب ديده از حادثه ى خنثى شدن مين در منطقه كردستان ايران
.
پنجشنبه ٢٣ فرودين ١٣٩٧
سنندج
خیابان فردوسی، پردیس سینمایی بهمن، سالن شماره ۲
ساعت ۵:۳۰ الی ۷
.
به اميد ديدارتان
.
@yaldaabbasii
فردا در دومين مراسمِ دوسالانه ى سازمان مافِ كردستان گرد هم مى اييم،برای جهانی عاری از مین
به يادِ تمامى كودكانِ اسيب ديده از حادثه ى خنثى شدن مين در منطقه كردستان ايران
.
پنجشنبه ٢٣ فرودين ١٣٩٧
سنندج
خیابان فردوسی، پردیس سینمایی بهمن، سالن شماره ۲
ساعت ۵:۳۰ الی ۷
.
به اميد ديدارتان
.
@yaldaabbasii
درود به يكايك همراهان مهربانم
مفتخرم كه از سوى سازمان "ماف" كردستان به عنوان سفير فرهنگى براى "جهانى عارى از مين" در ايران،در حمايت از كودكان اسيب ديده در راستاى انفجار مين هاى منطقه كردستان انتخاب شدم
عكسهايى از اين مراسم را كه در تاريخ ٢٣ فروردين ١٣٩٧ در شهر زيباى سنندج در سينما بهمن برگزار شد براى شما عزيزان به اشتراك ميگزارم
عكس ها از دوست گرامى:
نويد طمبوشى
.
🌿🌼 @yaldaabbasii
مفتخرم كه از سوى سازمان "ماف" كردستان به عنوان سفير فرهنگى براى "جهانى عارى از مين" در ايران،در حمايت از كودكان اسيب ديده در راستاى انفجار مين هاى منطقه كردستان انتخاب شدم
عكسهايى از اين مراسم را كه در تاريخ ٢٣ فروردين ١٣٩٧ در شهر زيباى سنندج در سينما بهمن برگزار شد براى شما عزيزان به اشتراك ميگزارم
عكس ها از دوست گرامى:
نويد طمبوشى
.
🌿🌼 @yaldaabbasii
🌿🕯🖤🎼...
متاسفانه الان باخبر شدم استاد "خليل يوسفى" دار فانى را وداع گفتند...
اصلا باورم نميكنم
در سفر اخرم در ايام نوروز به ايران به ملاقات ايشان رفتم،
با چه عشقى برايمان نواختند و خواندند با اينكه عمل سخت قلب كرده بودند
خوشحالم كه ديدمشان و خوشحالم كه ساعاتى خوش،بدون ريا و سرشار از عشق و صفا و صميميت كنار ايشان و خانواده مهربانشان گذراندم.
از خاطرات سفرشان به تهران كه دعوت شده بودند براى مراسم بزرگداشت استاد "هابيل على اف" تعريف كردند و چقدر خوشحال بودند كه در ان مراسم نواخته بودند...
افسوس
افسوس كه هرگز قدر اين هنرمندان را ندانستند و همه ى انها،امثال ابچورى ها و ببى ها و ... بايد اينگونه بدون معرفى شدن و شناخته شدن و قدردانى از انها در دنياى بزرگ موسيقى فولكلوريك ايران ،از دنيا بروند...
افسوس و صد افسوس .
اميدوارم كه مراسمى در حد شان و جايگاه هنرى اين هنرمند بزرگ برگزار شود.
روحشان شاد و يادشان گرامى
@yaldaabbasii
متاسفانه الان باخبر شدم استاد "خليل يوسفى" دار فانى را وداع گفتند...
اصلا باورم نميكنم
در سفر اخرم در ايام نوروز به ايران به ملاقات ايشان رفتم،
با چه عشقى برايمان نواختند و خواندند با اينكه عمل سخت قلب كرده بودند
خوشحالم كه ديدمشان و خوشحالم كه ساعاتى خوش،بدون ريا و سرشار از عشق و صفا و صميميت كنار ايشان و خانواده مهربانشان گذراندم.
از خاطرات سفرشان به تهران كه دعوت شده بودند براى مراسم بزرگداشت استاد "هابيل على اف" تعريف كردند و چقدر خوشحال بودند كه در ان مراسم نواخته بودند...
افسوس
افسوس كه هرگز قدر اين هنرمندان را ندانستند و همه ى انها،امثال ابچورى ها و ببى ها و ... بايد اينگونه بدون معرفى شدن و شناخته شدن و قدردانى از انها در دنياى بزرگ موسيقى فولكلوريك ايران ،از دنيا بروند...
افسوس و صد افسوس .
اميدوارم كه مراسمى در حد شان و جايگاه هنرى اين هنرمند بزرگ برگزار شود.
روحشان شاد و يادشان گرامى
@yaldaabbasii
سیمهای زیر تار زنانه است و سیمهای بم مردانه!
و از تلفیق این دو است که موسیقی زندگی نواخته میشود.
٨ اردیبهشت زادروز بانو "سیمین دانشور" یادشان گرامى باد
.
🌺🎼 @yaldaabbasii
و از تلفیق این دو است که موسیقی زندگی نواخته میشود.
٨ اردیبهشت زادروز بانو "سیمین دانشور" یادشان گرامى باد
.
🌺🎼 @yaldaabbasii