Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به درستی این گزارش شهادت می دهم کسانی که دستشان می رسد کاری کنند تا دیر نشده، شاید فردا خجالت زده اش شویم.

همانطور که می‌دانيد واقعیت تلخ مملکت این است که اگر مطالبه‌ای در شبکه‌های اجتماعی شکل بگیرد دولت 《شاید》حرکتی کند.


@yaser_arab57
🔲⭕️توسعه ایران کلاشینکف می خواهد!
مجتبی لشکربلوکی

دکتر لنت پریچت؛ متخصص اقتصادد توسعه است و فارغ التحصیل دکترای اقتصاد از MIT، او ۲۰ سال برای بانک جهانی کار کرده و سه سال هم در در اندونزی و سه سال در هند زندگی کرده و سپس حدود ده سال در دانشکده (مدرسه) حکمرانی هاروارد تدریس داشته. او نظریات جالبی در مورد چگونگی پیدا کردن مسیر توسعه در کشورها دارد.

او می گوید ام۱۶ اسلحه متعارف در ارتش آمریکا است که در مقایسه با کلاشینکف بسیار دقیق‌تر و کشنده تر است، چون کلاشینکف بیش از چند صد متر نمی‌تواند به هدف بزند. اما کلاشینکف (ساخت شوروی) با همه ضعف هایش محبوب‌ترین اسلحه در جهان است! چرا؟ چون کلاشینکف را چنان طراحی کرده اند که به طرز باورنکردنی محکم است؛ مهم نیست با آن چکار کرده و چه بلایی سرش آورده باشید، به محض کشیدن ماشه شلیک می‌کند. آموزش هم نمی خواهد. در واقع به هرکس بخواهید می‌‌‌‌‌توانید بدهید و به‌راحتی استفاده کند. اسلحه آمریکایی خیلی عالی است اما اگر تمیز نگهش ندارید و در شرایط خوبی نباشد شلیک نخواهدکرد. نگهداری و استفاده از آن آموزش جدی می خواهد (رفرنس: دنیای اقتصاد، دکتر جعفر خیرخواهان- لینک)

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:

مساله اینست که وقتی ام۱۶ با طراحی کامل و بی‌‌‌‌‌نقص را به یک سرباز صفر بیچاره در یک محیط کثیف می‌دهید این اسلحه کار نخواهد کرد. شبیه به همین مساله را در توسعه مناطق، جوامع یا کشورها داریم. اشتیاق و اعتقاد به الگوبرداری از بهترین ها، باعث می شود که برویم سراغ ام۱۶. به‌جای اینکه به طرح‌هایی فکر کنیم که متناسب با شرایط ما باشند. گاهی اوقات تلاش می کنیم بدون فکر کردن طرح‌هایی را از خارج/دیگران/بهترین ها وام بگیریم و آنها را برای سازمان/جامعه/منطقه/کشور خود به کار بگیریم که چنین چیزی در عمل موفق نمی‌شود. بعدش هم هیچ کسی رویش نمی شود که بگوید بابا جان ما اصلا کلاشینکف نیاز داشتیم و نه ام۱۶!
خب چه باید کرد؟

1) اصول توسعه را از الگوهای توسعه تفکیک کنیم. مثال: تضمین حقوق مالکیت جزو اصول توسعه است. یعنی اینکه دارنده یک دارایی که می تواند هر چیزی باشد از جمله کارخانه، تابلوی هنری، ایده کسب وکاری، کد نرم افزاری، آهنگ موسیقی، فیلم سینمایی؛ مطمئن باشد که دارایی اش محفوظ و محترم است و همچنین منافع آن دارایی به خودش برمی گردد و کس دیگری حق دخل و تصرف و تغییر منافع را ندارد حتی حکومت. حالا در یک کشور این مساله حقوق مالکیت رو با الگوی الف حل و فصل می کنند (مثلا قانون گذاری در مجلس) در کشوری دیگر قواعد اخلاقی و هنجارهای اجتماعی. الگو مهم نیست، اصول مهم است.

2) میوه چینی ممنوع! تجربه دیگر کشورهای جهان بسیار گرانبهاست حتما باید آن تجربیات را دید و فهمید. ولی فقط میوه ها را نباید دید بلکه باید ریشه ها را فهمید. مثلا ما دانشگاه، پارلمان و روزنامه را از جهان مدرن می گیریم اما مثل این است که درخت را از کمر قطع می کنیم و بدون ریشه در خاک یکاریم و سپس انتظار بکشیم میوه بدهد.

3) کپی مجاز نیست! تجربه دیگر کشورهای جهان و به خصوص کشورهای موفق، در سه متغیر زمینه ای مهم شکل گرفته است: جغرافیا و تاریخ و فرهنگ. بنابراین ایده بگیریم اما کپی نکنیم.

4) از راه حل شروع نکنیم. از مساله شروع کنیم. اگر می خواهیم توسعه پیدا کنیم باید تمرکز کنیم روی مسایل. سپس با درک عمیق اصول (بند 1)، افتان و خیزان و در یک فرآیند سعی و خطای هوشمندانه و رفت و برگشتی و یادگیری، راه حل اختصاصی (الگوی) خود را پیدا کنیم.

بگذارید سه مثال بزنم.
•سنگاپور مساله ترافیک و آلودگی را با عوارض الکترونیکی سنگین، مالیات بر خودرو و توسعه حمل و نقل عمومی حل می کند اما کپنهاگ آن را با تبدیل شدن به پایتخت دوچرخه جهان.
• آلمان مساله انرژی را با تمرکز بر انرژی بادی و خورشیدی محلی با مشارکت شهروندان از طریق تعرفه های تشویقی برای تولیدکنندگان خانگی حل می کند اما چین با سرمایه گذاری کلان در مزارع خورشیدی و بادی عظیم و استفاده از مقیاس اقتصادی برای کاهش هزینه های تولید انرژی.
• سیستم مسکن اجتماعی با اجاره های تنظیم شده دولتی در وین (اتریش) جواب داده است به گونه ای که پایین ترین نرخ بی خانمانی در اروپا را دارد و ۶۰٪ جمعیت در این واحدها زندگی می کنند. اما در فنلاند با سیاست «اول مسکن!» با ارائه مسکن رایگان یا یارانه ای بدون پیش شرط این مساله را حل کرده است.

5) هیچ راه حلی، راه حل پایانی نیست. تمام راه حل هایی که در سه مثال بالا گفتم نیز ایراد دارند، در طول زمان باید افتان و خیزان یاد گرفت و به پیش رفت.

توسعه یعنی حل مهم ترین و کلیدی ترین مسایل جمعی. ام۱۶ (بهترین تجارب ممکن اما غیرمرتبط با جغرافیا، تاریخ و فرهنگ) را ببنیم، الهام بگیریم ولی رها کنیم و برویم سراغ راه حل هایی که اصول را رعایت می کنند اما الگوی شان با گروه خونی ما سازگار است
@Dr_Lashkarbolouki
@yaser_arab57
🔻تحلیل یک رخداد تأمل‌برانگیز؛ از جنجال قاسمیان تا مهندسی افکار عمومی

✍️ علی مهرآرا

در روزگاری که هر حرکت رسانه‌ای می‌تواند واجد معنا و حامل سیاستی پنهان یا آشکار باشد، رخدادهای به‌ظاهر فردی و پرحاشیه، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تحلیل از منظر سیاست‌ورزی نرم و مهندسی اجتماعی است.

ماجرای اخیر حضور جناب آقای غلامرضا قاسمیان در عربستان سعودی و سخنان جنجالی و حاشیه‌ساز ایشان، اگرچه در نگاه نخست می‌تواند یک کنش فردی خارج از کنترل و ناهماهنگ با منویات رسمی تلقی گردد، اما با نگاهی دقیق‌تر و تطبیق آن با روندهای اخیر در سیاست داخلی و خارجی، شباهت‌های جالب‌توجهی با الگوی شناخته‌شده‌ای از مدیریت افکار عمومی و سیاست‌گذاری غیررسمی دارد.

۱. بازی با پنجره اوِرتون؛ شوک، واکنش، نرم‌سازی

در این ماجرا، ما با همان الگوی کلاسیک «ایجاد شوک رادیکال و مدیریت واکنش عمومی» مواجه هستیم؛ الگویی که به آن در علوم سیاسی اصطلاحاً «مهندسی پنجره اوِرتون» می‌گویند. ابتدا سخنی یا رفتاری به‌شدت رادیکال و تحریک‌آمیز طرح می‌شود؛ آنگاه موجی از واکنش‌ها شکل می‌گیرد و در نهایت، با استناد به این موج، گفتمان جدیدی جا می‌افتد که در شرایط عادی پذیرش آن ممکن نبود.

در اینجا نیز، هم‌زمان با اوج‌گیری مناسبات منطقه‌ای میان ایران و عربستان و نیاز مبرم به اقناع لایه‌های سنتی قدرت برای پذیرش این چرخش دیپلماتیک، ناگهان با شخصیتی مواجه می‌شویم که با اظهاراتی تند، موجب بسیج همه‌جانبه نیروهای مذهبی، سیاسی و حتی عموم جامعه علیه آن سخنان می‌شود. اما نتیجه نهایی چه بود؟ 

متن کامل گزارش  را اینجا بخوانید یا روی instant view بزنید.

@eskannews_com
@yaser_arab57
نگهداری یک بچه معلول در کنار بیمار اعصاب و روان ممکن نیست..!

مادر سرپرست خانوار همراه با دو فرزند نوجوانش، بعد از طلاق، در منزل پدرش ساکن شدند که جانباز اعصاب و روان است. مشکل بزرگ این خانواده پسر کوچک‌ ۱۱ ساله‌شان است که معلولیت شدید جسمی و گفتاری دارد و در این یک سال و نیم که همراه پدربزرگ بیمار زندگی می‌کنند، باعث ناسازگاری زیادی در محیط خانه می‌شود و ناآرامی برای هر دو بیمار به همراه داشته است. در کنار این تنش‌ها پسر ۱۷ ساله، که بعد از طلاق والدین، به علت افسردگی و مشکلات فراوان مالی ترک تحصیل کرده بود، تصادف سختی داشته. پدرش با وجود جراحت سخت او، همه‌ی دیه‌ی اورا گرفته و برای درمان او خرج نمی‌کند. مادر با کار محدود خیاطی در کنار نگهداری از پسر و پدرش، خرج درمان او را می‌دهد. حالا اگر بتواند یک خانه مستقل اجاره کند، می تواند محیط آرام‌تری برای رسیدگی به مشکلات جسمی و روحی فرزندانش داشته باشد و زمان بیشتری برای خیاطی صرف کند. برای کمک به این خانواده مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان مورد نیاز است.

لینک پرداخت مستقیم
کارت: 5041721111902848
شبا:530700001000228472379001
(به نام خیریه منهای فقر - رسالت)

@menhayefaghr
https://youtu.be/DQWVWkNAn3s


120 هزار مبتلا به ام اس در کشور داریم.



مدیرعامل انجمن ام اس از وضعیت نگران‌کننده این بیماری در کشور خبر داد و گفت: در سال‌های اخیر توانستیم خدمات بسته حمایتی این بیماران را به ۵۳ خدمت برسانیم اما هنوز نتوانستیم اعطای وام قرض‌الحسنه را که برای آن‌ها بسیار ضروری است، تحقق ببخشیم.



@kherad_jensi
سگ!
یاسرعرب

به عنوان کسی که مخالف سگ‌بازی و سگ ستیزی بوه و همواره سعی کرده این《پدیده اجتماعی》را مسئله‌مندانه فهم و تبیین کند (و از هر دو طرف مورد نوازش سخت قرار گرفته) معتقدم این تصمیم با چنین روش چکشی اشتباه است.

سگ گردانی یک عقبه‌ی فکری، فرهنگی، سبک‌زندگی و ... دارد که اگر با تمام علل و عوارضش درک نشود همین موضوع چون حجاب هم لوث شده، هم مدیریتش از دست می‌رود و هم بهانه تخاصم جدی اجتماعی خواهد شد!

می‌دانم در حال حاضر هیچ مدیر و مسئولی در کشور حال و توان و حوصله و دغدغه‌ی فهم و سیاست‌گذاری پروسه محور را ندارد.

پس به جد به مسئولین امر در کشور توصیه می‌کنم در کنار این برخورد سلبی، مکان‌هایی مشخص را (مثلا یک پارک حاشیه شهر را) برای کسانی که سگ دارند در نظر بگیرند و آن مکان را منطقه آزاد سگ گردانی معرفی کنند.

قانون شکنی به اندازه کافی در کشور باب شده است!

زندگی روزمره (مردمی که شاید من نویسنده نیز با سبک زندگی آنها همراه نباشم) را با یک تصمیم تکانه‌ای مختل نکنید.

یادداشت های مرتبط در مورد موضوع سگ گردانی در جامعه ایرانی👇

https://www.tg-me.com/yaser_arab57/12218
♨️
https://www.tg-me.com/yaser_arab57/12225



@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از اصول اخلاقی این است که آدمیزاد وقت دیگران را بی‌جهت نگیرد!
بر همین منوال است که در سالهای اخیر نگارنده هر چه جلوتر آمده، کم‌تر گفته و محدود‌تر نوشته..
در عین حال این ارائه (فارغ از اینکه گوینده که باشد!) ارزش گذاشتن وقت و شنیدن دارد.👇

https://www.aparat.com/v/fde988i



@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینها کتاب درسی نیستند که پاره می‌شوند!
ناکتاب هستند. جادوی تنفر از محتوای بی ارزشی که نه به کار دنیا می‌آید و نه به کار آخرت...

کاش این بچه‌ها بعد پاره کردن این کتابها با اصل دانش با اساس پژوهش و با جان خوانش قهر نمی‌کردند، که می‌کنند!

این تنها دستاورد آموزش و پرورش فشل نظام جمهوری اسلامی نیست. این شالوده‌ی پاره پاره‌ی نظام دانشی است که در تاریک خانه‌ی خسران و روزمرگی و‌ ایده بازگشت به دهه شصت معرفتی و دهه پنجاه تکنولوژیک به قهقرا میرود.

حقیقا در عصری شاذ و در دل انقلابی معرفتی و حتی نامعرفتی و منحصر به فرد که یک نهلیسم جمعی را رقم زده قرار داریم.

چرا کتابها پاره نشود که همه میدانند بهره‌گیری از امتیازات در کشور ما به دانش نیست!

چرا تحصیل مهم باشد که حاصل عملی در اتصال به اسپرم مقدس پدری است!


نتیجه آنکه حالا نه تنها در پلتفرم حاکمیت بلکه این واقعیت شبکه‌های اجتماعی ما نیز هست که؛

رو مسخرگی پيشه کن و مطربی آموز
صد سال اگر درس بخوانی همه هیچ است!

پ.ن؛

مشاور وزیر آموزش و پرورش؛
نمرات دانش‌آموزان بین ۸ تا ۱۰ و میانگین کشوری نیز در همین حدود است این فقط زنگ خطر نیست، بلکه خود خطر است
.
@yaser_arab57
Forwarded from دغدغه ایران
زوال و بی‌دولتی دولت

محمد فاضلی

از دولت انتظار می‌رود خیلی کارها را انجام دهد، مثلاً برنامه‌ریزی کند، موانع توسعه را کنار بزند و حلال مسأله‌ها باشد. اما تا وقتی بازسازی ظرفیت دولت صورت نگیرد انجام اثربخش این کارها ممکن نیست. توضیح می‌دهم که به چه علت و با چه فرایندهایی، ظرفیت دولت در ایران زوال یافته است.

یک. زوال نیروی انسانی دولت
از روزی که قرار شده گزینشی وجود داشته باشد که آدم‌های دولت را بر اساس معیارهای هر روز بی‌ربط‌تر و تنگ‌نظرانه‌تری ارزیابی کند، و کارآمدی، تخصص و صلاحیت فنی جایگاه درخوری در گزینش نداشته باشد؛ زوال نیروی انسانی دولت شروع شد. بعدها وقتی برخورد به دلایل سیاسی با آدم‌های کارآمد رواج یافت، و وقتی سقف حقوق دریافتی آدم‌های دولت خیلی کمتر از بخش خصوصی شد، این زوال شدت گرفت.

دو. زوال اختیارات دولت
قدرت سیاسی همواره از بوروکراسی تخصصی و مدعی استقلال می‌ترسد. قدرت سیاسی نمی‌فهمد بوروکراسی چه می‌کند، سر از کارش درنمی‌آورد و همیشه می‌ترسد نکند موفقیت‌های بوروکراسی رقیب قدرتش شود. رابطه قدرت سیاسی و بوروکراسی از جنس عشق و نفرت است. بوروکراسی لازم است تا کارها انجام شود و قدرت موفق جلوه کند، و از آن نفرت دارد چون از کارش سر در نمی‌آورد و می‌ترسد قدرت بوروکراسی از قدرت سیاسی بیشتر شود.

به همین دلایل – و کمی بیشتر – قدرت سیاسی در ایران همواره تلاش کرده بوروکراسی برایش شاخ نشود. دائم اختیارات بوورکراسی را گرفته و با انواع شوراهای موازی، سازمان‌های بیرون از دولت و راهبردهای دیگر، دولت و بوروکراسی آن‌را مهار کند. این مهار کردن، هر لحظه پیچیده‌تر شده و تا سطح فشل و فلج کردن دولت پیش رفته است. هر گوشه‌ای از اختیارات دولت بین سازمان‌های رسمی و غیررسمی، شوراها و تشکیلات موازی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی تقسیم شده است. زوال سازمانی دولت هم در این مسیر رخ داده است. دولت به موجودیتی متمرکز اما فاقد نقطه اثر، انحصارگر اما بدون ظرفیت تمرکز بر حل مسأله، و متمرکز زهوار دررفته تبدیل شده است.

سه. زوال منابع مالی
میزان دسترسی دولت به درآمد نفت کاهش پیدا کرده، و بقیه درآمدها هم در ردیف‌های بودجه‌ای مختلف که برخی هیچ نسبتی با کارکردهای ذاتی دولت برای خلق رشد اقتصادی یا حل مسأله‌های توسعه‌ای ندارند، هزینه می‌شوند. بخش زیادی از منابع در صندوق‌های بازنشستگی صرف می‌شوند و افزایش دائمی کسر بودجه نشان می‌دهد هزینه‌ها از درآمدها فراتر رفته‌اند. دولت امروز دیگر دولت دهه‌های قبل نیست. تحریم‌ها هم بر زوال منابع مالی، توزیع آن‌ها بین نهادهای مختلف و کاهش اقتدار دولت در این بخش بسیار مؤثر بوده‌اند.

چهار. زوال اجتماعی دولت
دولت به دلیل ناتوانی در حل انبوه مسأله‌ها – از آلودگی هوا گرفته تا ناترازی برق و انرژی، مشکلات بانکی، رشد اقتصادی و تورم و بیکار و ... – با بحران سرمایه اجتماعی هم مواجه شده است. نهاد دولت در ایران (صرف‌نظر از دولت چندم) به زوال اجتماعی دچار شده است.

🔴 نتیجه‌گیری
دولت در چنین فضایی، دائم گسیخته‌تر و دچار بی‌دولتی می‌شود. مسأله‌های حل‌نشده در گذشته هم شدت بیشتری پیدا می‌کنند. من اسمش را گذاشته‌ام «قیچی زوال ظرفیت دولت و مسأله‌های حل‌نشده»، قیچی‌ای که با برش‌هایش بقا و ارتقای ایران را تهدید می‌کند. این پدیده که طی چند دهه بروز کرده، درمان فوری ندارد و بازسازی ظرفیت دولت زمان‌بر است؛ و تحت هر شرایطی، اثر خود را تا مدت‌ها (بسته به نوع مواجهه برای درمان آن) باقی خواهد گذارد.

در چنین احوالی، دونالد ترامپ سخنان تحقیرآمیزی درخصوص ایران گفت. احساسات ایرانیان نیز خیلی جریحه‌دار شد و مقامات در سطوح مختلف پاسخ‌هایی دادند. اما به گمان من همه این پاسخ‌ها تا وقتی قیچی زوال ظرفیت دولت و مسأله‌های حل‌نشده کار می‌کند، حرف‌های بی‌اثری هستند که به کار التیام روح و روان هم نمی‌آیند.

پاسخ معنادار به آقای ترامپ، و وضعیت ایران امروز، کار زمان‌بر بازسازی ظرفیت دولت است. بازسازی ظرفیت دولت باید بر محور معکوس کردن چهار فرایندی که باعث زوال ظرفیت دولت شده‌اند صورت بگیرد. بخش زیادی از رنج‌های مردم ایران، و بخش عمده تحقیرهای مندرج در گفته‌های آقای ترامپ برآمده از زوال ظرفیت حل مسأله است. پاسخ هم حرف نیست، عزم سیاسی و برنامه بازسازی ظرفیت دولت نیاز دارد.

خواننده می‌پرسد پس ظرفیت جامعه چه می‌شود؟ این پرسشی است که به اندازه پرسش از بازسازی ظرفیت دولت اهمیت دارد و در نوشتار دیگری به آن می‌پردازم.

***
صفحه محمد فاضلی در یوتیوب
http://youtube.com/@fazelimedia
 
@fazeli_mohammad
Forwarded from فلاخن||سلمان کدیور (سلمان کدیور)
✳️ چند روز پیش آقای ثابتی، نماینده مجلس، از جلسه اش با دانشجویان گفته بود که مسئله مهم شان مسئله بانک آینده و فساد نجومی آن بود. آقای ثابتی هم حواله شان داده بود به تصمیم سران سه قوا.
بانکی که به یکی از منابع تولید تورم با ضرر انباشته بیش از 390 هزار میلیار تومان (چند برابر سرمایه اولیه بانک) عامل فقر بسیاری از مردم ما بخصوص طبقات پایین است.
آن دانشجوی ساده دلی که حرف آقای ثابتی را قبول کرده مطلع نیست که مسئله فساد در ایران سازمانی، رفاقتی و تشکیلاتی تر از نخود سیاهی است که جناب نماینده آنها را در پی اش فرستاده.
بعد نوشت: حضور چهره های مختلف در مراسم ترحیم پدر آقای انصاری، مالک بانک آینده

@Falaakhon
طرح قربانی عید قربان

پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
عید قربان قرار داده شده تا با ذبح قربانی مستمندان را از گوشت آن سیر کنید. پس آنان را از این اطعام بهره‌مند سازید.

قربانی گوسفند و توزیع بسته‌های گوشت بین خانواده‌های نیازمند شناسایی شده

هزینه یک قربانی کامل حدود ۱۳ تا ۱۵ میلیون تومان می‌باشد که می‌توانید در تمام یا بخشی از آن مشارکت کنید.

لینک پرداخت مستقیم
کارت: 5041721111902848
شبا:530700001000228472379001
(به نام خیریه منهای‌فقر - بانک رسالت)

@menhayefaghr
arafe final hi
ترجمه صوتی دعای عرفه فوق العاده زیبا.mp3

التماس دعا
@yaser_arab57
جامعه احساس می‌کند با برجامی دیگر آزادی‌های اجتماعی، معیشت و فهم حکمرانانش تغییری نمی‌کند


متاسفانه حتی در نقاط امیدبخش این دور از مذاکرات هم دیگر شاهد آن نشاط اجتماعی نیستیم حتی با اینکه نرخ دلار نزدیک ۲۰ هزار تومان کاهش داشت. بنظر جامعه احساس نمی‌کند که اگر برجام یا مانند برجام اتفاق بیفتد در معیشت یا آزادی‌های اجتماعی یا فهم حکمرانان ما اثر خواهد گذاشت.


مثال ساده‌اش بازار است. اگر امروز بروید چیزی بخرید کاسب افزایش قیمت دلار را دلیل بالا بودن قیمت آن جنس می‌داند اما اگر فردا قیمت دلار پایین بیاید آن جنس ارزان نمی‌شود. هیچکس هم دلیلش را نمی‌داند که چرا دوباره اجناس ارزان نمی‌شود؟


https://ensafnews.com/588497/%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8-%D8%B3%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%86%DB%8C%D8%B3/




@yaser_arab57
تندیس میدان مقاومت دزفول !
اغماض در هنر
یا تحریف واقعیت های جنگ !
نسل ما به روشنائی می دانند که تمام موشک های شلیک شده به دزفول که جان صدها تن از همشهری های بی‌گناه را گرفت همگی ساخت شوروی بودند و عراق یکی از معاهده گران تسلیحات زرادخانه‌های روسیه بود !
دولت بعث عراق بر عکس ایران هیچ سلاح تسلیحاتی آمریکایی در پايگاه های نظامی کشورش نداشت !
منتها دولت شوروی طبق تعهد نامه های مکتوب از دولت عراق ضمانت گرفته بود که این موشک‌ها را فقط در دفاع از خود در مقابل اسرائیل بکار ببرد !
عراق این کار را نکرد و هیچگاه هم شوروی مخالفت خود را در ارتباط با شکستن این تعهد ابراز نکرد !
حتی در حد یک تذکر نیمه رسمی !
الان می بینیم که در تندیس نصب شده در میدان مقاومت دزفول پرچم آمریکا را بجای پرچم روسیه نصب کرده اند !
آیا این کار هنرمند ، تحریف جنگ است یا اغماض در هنر !
#امرین
#emrin
@emrinhamo
او شیطان صفت نبود!

یاسرعرب
١. تاجایی که نگارنده رصد کرد، شبه خبرگزاری رکنا که به واقع بنگاهی زرد و بی عمق‌ است (به لحاظ سطح دسترسی ها نمی‌دانم به کجا متصل است!) اولین خبرگزاری بود که شایعه‌ی تعرض جنسی و مقاومت ناموسی مرحوم الهه حسین نژاد را طرح نمود و سپس بعد آنکه این موضوع کاملا توسط عمده صفحات و فضای فجازی دامن زده شد، نقل قول از طرف خود را به شکلی زیرکانه تکذیب کرد!

٢. همچنین این خبرگزاری که ذائقه بازار لایک و کامنت را به شکل زرد آن به خوبی می‌شناسد با الصاق عبارت 《شیطان صفت》به قاتل، این مفهوم پردازی را در شبکه‌های اجتماعی دامن زد!

٣. نگارنده از کم و کیف موضوع تاجایی که اخبار رسمی و توضیح پلیس را دیده مطلع است و دسترسی بیشتری ندارد‌. تا اینجا و با توضیحات پلیس(تا این زمان) موضوع سرقت بوده است و مقاومت در مقابل دزدیدن گوشی!

٤. این فاجعه از ابعاد حقوقی و انسان شناسی و جرم شناسی و مردم شناسی و اقتصادی و اضلاع دیگر قابل تحلیل و بررسی است. و انشالله متخصصین حوزه‌های مرتبط در این زمینه یادداشت‌های تبیینی خواهند نوشت و موضوع را مورد واکاوی قرار می‌دهند!

٥. علت تصدیع اوقات مخاطبان از طرف نگارنده صرفا توجه دادن به دریچه فهم رفتار قاتل است که به سرعت شیطان صفتی او اعلام شده، بی آنکه بخواهم توضیحی و یا توجیهی راجع به پرونده‌ای که از جزئیات آن بی خبر هستم بدهم!

٦. صفت شیطان آنچنان که در قرآن کریم نیز آمده است خودبرتر بینی و یا همان استکبار است. خود برتر بینی البته اختلال رایج جامعه‌ای است که دچار اگوییسم جمعی (منیت عمومی) شده است. و این صفت شاید امروز بیش از پیش به اشخاص، فرقه‌ها، یا گروه‌هایی قابل انطباق باشد که خودشان را برتر از عموم جامعه پنداشته و طبقه‌ای خاص را برای خود تعریف کرده‌اند! ملت ما به خوبی با انواع این طبقات سیاسی، مذهبی و اقتصادی آشنا بوده و با پوست و گوشت خود هر ثانیه حضور آنها را حس می‌نمایند!

٧.‌ دو دیگر اینکه متاسفانه با پرداخت زبانی و عنوانِ《شیطان صفت》ی قاتل، ابتدا از او یک《دیگری》 ساخته می‌شود. این دیگری گویا از میان ما آدمیان کوچه و بازار نبوده و جنس او به جای آدمیزاد و خاک، از شیطان و آتش است! این دیگری موجودی است که غرایز و رفتار او را شیطان راهبری کرده، نه خود و خانواده و جامعه اطراف او ...
اینگونه البته بسیار راحت تر می‌شود صورت مسئله را به ناپاکی یک《فرد》گره زد و آن را پاک کرد!

٨. آنچه در تمام این سال‌ها بازتولید شده است همین فهم شیطان صفتانه و طلب اعدام چنین اشخاصی است. کمتر پیش آمده در چنین پرونده‌هایی به اصحاب علوم اجتماعی یا روان‌شناسان اجتماعی اجازه مطالعه‌ی دقیق پرونده و قاتل و تحلیل فرایندهای ایجاد چنین رفتارهایی داده شود. و بسیار به ندرت پیش آمده نتیجه معدود تحقیقات در معرض عموم قرار بگیرد. تا شبکه‌‌ای متصل از رفتارهای علی و معلولی درون یک بافتار اجتماعی به دقت فهم و تبیین شود.

٩. زمانی بود که نگارنده توان و حوصله پرداخت و تکرار مکررات راجع به چگونگی برخورد با چنین پدیده‌هایی را داشت (نمونه قتل‌های زنجیره‌ای بسیجه، معروف به بیجه) اما خوب خدا را شکر که با خسته شدن ما امروز امثال خبرگزاری رکنا و سایر بزرگواران هستند تا این جای خالی را پر نمایند.

١٠.‌ در اینکه هیچ گروه یا خبرگزاری یا مسئولی بعد این فاجعه حتی یک کلام در اهميت و بُعد 《آموزشی》آن به شهروندان نیز بر زبان نیاورده البته مطالبی بود که ....
زیاده عرضی نیست!!!

@yaser_arab57
2025/07/05 00:51:10
Back to Top
HTML Embed Code: