This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اعتصاب و اعتراض کارگران هفتتپه
روز پنجشنبه دومین روز اعتصاب کارگران هفت تپه بود !
با وجود گذشت دو روز از اعتصاب هیچ مدیری جهت پاسخگویی حضور پیدا نکرد
امروز جمعه تعطیل هست و روز شنبه چنانچه کارگران پاسخی دریافت نکنند اعتصاب ادامه خواهد داشت
اعتصاب دوباره کارگران شرکت نیشکر هفتتپه، این بار نه فقط درباره حقوق، بلکه در اعتراض به فساد گسترده و سوءاستفاده از منابع اختصاص یافته به وعدههای غذایی، روزانه ۴۵۰ هزار تومان برای وعده غذایی هر کارگر به پیمانکار پرداخت میشد، اما اکنون تنها ۶۰ هزار تومان به کارگران داده میشود؛ در حالی که در شرکتهای توسعه نیشکر این مبلغ ماهانه به ۶ میلیون تومان میرسد.
هیچ مقام مسئولی قدم به محل کار نگذاشته تا پاسخگو باشد و وعدهها همچنان روی کاغذ باقی ماندهاند.
سؤال کارگران این است: آیا با ۶۰ هزار تومان در ماه میتوان شکم یک انسان را سیر کرد؟ : اگر جایی باید صرفهجویی شود، آنجا جیب دزدان و اختلاسگران است، نه سفره کارگران.
#کارگران_هفت_تپه
#اعتصاب_اعتراض
#دستمزد_زیر_خط_فقر
#مطالبات_معیشتی
#رفاه_اجتماعی
#نان_کار_آزادی
@zan_j
روز پنجشنبه دومین روز اعتصاب کارگران هفت تپه بود !
با وجود گذشت دو روز از اعتصاب هیچ مدیری جهت پاسخگویی حضور پیدا نکرد
امروز جمعه تعطیل هست و روز شنبه چنانچه کارگران پاسخی دریافت نکنند اعتصاب ادامه خواهد داشت
اعتصاب دوباره کارگران شرکت نیشکر هفتتپه، این بار نه فقط درباره حقوق، بلکه در اعتراض به فساد گسترده و سوءاستفاده از منابع اختصاص یافته به وعدههای غذایی، روزانه ۴۵۰ هزار تومان برای وعده غذایی هر کارگر به پیمانکار پرداخت میشد، اما اکنون تنها ۶۰ هزار تومان به کارگران داده میشود؛ در حالی که در شرکتهای توسعه نیشکر این مبلغ ماهانه به ۶ میلیون تومان میرسد.
هیچ مقام مسئولی قدم به محل کار نگذاشته تا پاسخگو باشد و وعدهها همچنان روی کاغذ باقی ماندهاند.
سؤال کارگران این است: آیا با ۶۰ هزار تومان در ماه میتوان شکم یک انسان را سیر کرد؟ : اگر جایی باید صرفهجویی شود، آنجا جیب دزدان و اختلاسگران است، نه سفره کارگران.
#کارگران_هفت_تپه
#اعتصاب_اعتراض
#دستمزد_زیر_خط_فقر
#مطالبات_معیشتی
#رفاه_اجتماعی
#نان_کار_آزادی
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Video
پدر و مادر سالخورده یک کارگر بلوچ که در اواسط خرداد ماه سال جاری در محل کار خود در یک ساختمان در خیابان شورا واقع در منطقه زیباشهر زاهدان توسط نیروهای لباس شخصی وابسته به اداره اطلاعات بازداشت شده، از مسئولان و مقامات قضایی استان و دادستان زاهدان، «مهدی شمسآبادی» خواستار پایان دادن به بلاتکلیفی و آزادی فرزندشان شدند.
هویت این شهروند بازداشتشده، «محمود رحمتزایی»، حدوداً ۲۷ ساله، فرزند عبدالله معروف به محمدگل و اهل زاهدان عنوان شده است.
والدین محمود که با مشکلات عدیدهای پس از بازداشت فرزندشان که نانآور منزل بوده، مواجه شدهاند و در یک ویدئو میگویند: «پس از بازداشت محمود هیچ نانآوری نداریم و بیایید منزل ما را نگاه کنید که هیچ فریادرسی نداریم. این فرزند ماه حدود چهار ماه و نیم است که در محل کار خود که مشغول کارگری و گچبُری بوده، بازداشت شده است. به او اتهام خرید فشنگ زدهاند.»
آنها میگویند: «ما چه کاری کنیم و به کجا مراجعه کنیم؟ شما مسئولان بیایید منزل ما را ببینید که ما به چه حال و روزی افتادهایم. من هشتاد سال سن دارم، این همسر من است و توانایی انجام کار نداریم، کلی قرض کردهام تا زنده بمانم. فرزند من در بند ۹ (بند سیاسی_امنیتی) زندان زاهدان محبوس است.»
پیشتر منابع رسانک گفتهاند: محمود پس از چند ماه از زمان بازداشت، از بازداشتگاه اداره اطلاعات به زندان مرکزی زاهدان منتقل شده و هماکنون با گذشت بیش از چهار و نیم ماه همچنان در وضعیت بلاتکلیف به سر میبرد. خانواده و نزدیکان وی نگران روند پرونده و وضعیت حقوقی او هستند و خواستار آزادی این شهروند شدهاند.
منابع اعلام کردهاند که او پیش از بازداشت به کار کارگری و گچبُری در ساختمان مشغول بوده و در یک ساختمان در حال ساخت، بدون ارائه حکم قضایی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. به گفته منابع، اتهامی که به وی نسبت داده شده «خرید و فروش سلاح» است، اما نه تنها خود او این اتهام را بارها رد کرده، بلکه نهادهای امنیتی نیز هیچ مدرک و مستندی برای این اتهام ارائه نکردهاند.
#علیه_سرکوب
#حکومت_اعدامی
#علیه_همه_ستمها
@zan_j
هویت این شهروند بازداشتشده، «محمود رحمتزایی»، حدوداً ۲۷ ساله، فرزند عبدالله معروف به محمدگل و اهل زاهدان عنوان شده است.
والدین محمود که با مشکلات عدیدهای پس از بازداشت فرزندشان که نانآور منزل بوده، مواجه شدهاند و در یک ویدئو میگویند: «پس از بازداشت محمود هیچ نانآوری نداریم و بیایید منزل ما را نگاه کنید که هیچ فریادرسی نداریم. این فرزند ماه حدود چهار ماه و نیم است که در محل کار خود که مشغول کارگری و گچبُری بوده، بازداشت شده است. به او اتهام خرید فشنگ زدهاند.»
آنها میگویند: «ما چه کاری کنیم و به کجا مراجعه کنیم؟ شما مسئولان بیایید منزل ما را ببینید که ما به چه حال و روزی افتادهایم. من هشتاد سال سن دارم، این همسر من است و توانایی انجام کار نداریم، کلی قرض کردهام تا زنده بمانم. فرزند من در بند ۹ (بند سیاسی_امنیتی) زندان زاهدان محبوس است.»
پیشتر منابع رسانک گفتهاند: محمود پس از چند ماه از زمان بازداشت، از بازداشتگاه اداره اطلاعات به زندان مرکزی زاهدان منتقل شده و هماکنون با گذشت بیش از چهار و نیم ماه همچنان در وضعیت بلاتکلیف به سر میبرد. خانواده و نزدیکان وی نگران روند پرونده و وضعیت حقوقی او هستند و خواستار آزادی این شهروند شدهاند.
منابع اعلام کردهاند که او پیش از بازداشت به کار کارگری و گچبُری در ساختمان مشغول بوده و در یک ساختمان در حال ساخت، بدون ارائه حکم قضایی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. به گفته منابع، اتهامی که به وی نسبت داده شده «خرید و فروش سلاح» است، اما نه تنها خود او این اتهام را بارها رد کرده، بلکه نهادهای امنیتی نیز هیچ مدرک و مستندی برای این اتهام ارائه نکردهاند.
#علیه_سرکوب
#حکومت_اعدامی
#علیه_همه_ستمها
@zan_j
❤3
به بهانه خواندن سرود کوردی
مدیر مدرسه در جوانرود پس از اجرای سرود انقلابی توسط دانشآموزان دختر برکنار شد.❗️
#زیتون_کهزادی، مدیر مدرسه ابتدایی دخترانه فردوسی در شهر جوانرود کرمانشاه، بهدلیل اجرای سرود انقلابی «ڕێی خەبات» [راه مبارزه] توسط گروهی از دانشآموزان این مدرسه، از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی احضار و از سمت خود برکنار شده است.
این سرود در برنامهای به مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه اجرا شده بود. «ڕێی خەبات» از سرودهای شناختهشدهی آزادیخواهانه در میان جامعه کُردی میباشد که پیام ایستادگی، اتحاد و امید به آیندهای عادلانه را منتقل میکند.
اجرای این سرود با واکنش تند نهادهای امنیتی همراه بوده و فشارهایی نیز بر معلمان و مدیران مدارس منطقه اعمال شده است.
#آموزش_رهایی
#دختران_پیشرو
#ژن_ژیان_آزادی
#آزادی_بیان_اندیشه
@zan_j
مدیر مدرسه در جوانرود پس از اجرای سرود انقلابی توسط دانشآموزان دختر برکنار شد.❗️
#زیتون_کهزادی، مدیر مدرسه ابتدایی دخترانه فردوسی در شهر جوانرود کرمانشاه، بهدلیل اجرای سرود انقلابی «ڕێی خەبات» [راه مبارزه] توسط گروهی از دانشآموزان این مدرسه، از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی احضار و از سمت خود برکنار شده است.
این سرود در برنامهای به مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه اجرا شده بود. «ڕێی خەبات» از سرودهای شناختهشدهی آزادیخواهانه در میان جامعه کُردی میباشد که پیام ایستادگی، اتحاد و امید به آیندهای عادلانه را منتقل میکند.
اجرای این سرود با واکنش تند نهادهای امنیتی همراه بوده و فشارهایی نیز بر معلمان و مدیران مدارس منطقه اعمال شده است.
#آموزش_رهایی
#دختران_پیشرو
#ژن_ژیان_آزادی
#آزادی_بیان_اندیشه
@zan_j
❤1👍1
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قطعه :ساری گلین
كمانچه و كمانچه آلتو : آذین یوسفان
پيانو :یاسمین نوذری
...آرزو نمی کنم اختیار مردان دست زنان باشد، آرزو دارم اختیار زنان دست خودشان باشد .در نهایت مسئلـه اصلی عدالت است، آنچـه دنیا می خواهد صدقـه نیست، عدالت است.
مری_کرافت
#مهساامینی
#حدیثنجفی
#حنانهکیا
#غزالهچلاوی
#نادیاعارفانی
#اسرا_پناهی
#سارینا_اسماعیل_زاده
#نیکا_شاکرمی
#مینو_مجیدی
#شیرین_علیزاده
#هدیه_نعیمانی
#نگین_عبدالملکی
#آرنیکا_قائم_مقامی
#مهسا_موگویی
#سارینا_ساعدی
#فرشته_احمدی
#مائده_جوانفر
#کبری_شیخه
#پریسا_بهمنی
#بهناز_افشاری
#پارمیس_همنوا
#نسیم_صدقی
#نسرین_قادری
#زن_زندگی_آزادی
#رهایی_زن_رهایی_جامعه
#نه_میبخشیم و #نه_فراموش_میکنیم
@zan_j
كمانچه و كمانچه آلتو : آذین یوسفان
پيانو :یاسمین نوذری
...آرزو نمی کنم اختیار مردان دست زنان باشد، آرزو دارم اختیار زنان دست خودشان باشد .در نهایت مسئلـه اصلی عدالت است، آنچـه دنیا می خواهد صدقـه نیست، عدالت است.
مری_کرافت
#مهساامینی
#حدیثنجفی
#حنانهکیا
#غزالهچلاوی
#نادیاعارفانی
#اسرا_پناهی
#سارینا_اسماعیل_زاده
#نیکا_شاکرمی
#مینو_مجیدی
#شیرین_علیزاده
#هدیه_نعیمانی
#نگین_عبدالملکی
#آرنیکا_قائم_مقامی
#مهسا_موگویی
#سارینا_ساعدی
#فرشته_احمدی
#مائده_جوانفر
#کبری_شیخه
#پریسا_بهمنی
#بهناز_افشاری
#پارمیس_همنوا
#نسیم_صدقی
#نسرین_قادری
#زن_زندگی_آزادی
#رهایی_زن_رهایی_جامعه
#نه_میبخشیم و #نه_فراموش_میکنیم
@zan_j
❤3
گفتوگوی «شرق» با بازماندگان پروندههای تجاوز؛ از احساس تحقیر تا پروسههای طولانی شکایت
یک بار تجاوز میکنند، ما هزار بار میمیریم
🖍نیلوفر حامدی
تجاوز یک بار رخ میدهد، اما ترکشهای آن بارها و بارها قلب بازمانده را میشکافد»؛ این را دختری تعریف میکند که سه سال آزگار، فاصله حدودا ۹۰۰ کیلومتری یک شهرستان تا تهران را گز میکرد تا بتواند پرونده شکایت تجاوزی را که باز شده بود، پیگیری کند. او یکی از چند دختری بود که با طرح دعوی از یک آزارگر جنسی، حالا باید در هزارتوی دادگاه انقلاب در جستوجوی حق و حقوق خود باشد».
🔹جنجال اخیر درباره طرح دعوی یک پرونده تجاوز جنسی، بار دیگر مناقشات درباره این موضوح را در سطح جامعه برجسته کرده است. گفتوگو با بازماندگان آزار جنسی نیز نشان میدهد گرچه آنها یکمرتبه تحت این خشونت قرار گرفتهاند، اما در ادامه مسیر و بهعنوان یک بازمانده، بارها و بارها بدن و روانشان در معرض ترکشهای ناشی از آن تجربه هولناک قرار میگیرد.
👇
بیشتر بخوانید
sharghdaily.com
#تجاوز
#خشونت_جنسی_جنسیتی
#مردسالاری
#نرینه_سالاری
#خشونت_ساختاری
#قوانین_زن_ستیز
@zan_j
یک بار تجاوز میکنند، ما هزار بار میمیریم
🖍نیلوفر حامدی
تجاوز یک بار رخ میدهد، اما ترکشهای آن بارها و بارها قلب بازمانده را میشکافد»؛ این را دختری تعریف میکند که سه سال آزگار، فاصله حدودا ۹۰۰ کیلومتری یک شهرستان تا تهران را گز میکرد تا بتواند پرونده شکایت تجاوزی را که باز شده بود، پیگیری کند. او یکی از چند دختری بود که با طرح دعوی از یک آزارگر جنسی، حالا باید در هزارتوی دادگاه انقلاب در جستوجوی حق و حقوق خود باشد».
🔹جنجال اخیر درباره طرح دعوی یک پرونده تجاوز جنسی، بار دیگر مناقشات درباره این موضوح را در سطح جامعه برجسته کرده است. گفتوگو با بازماندگان آزار جنسی نیز نشان میدهد گرچه آنها یکمرتبه تحت این خشونت قرار گرفتهاند، اما در ادامه مسیر و بهعنوان یک بازمانده، بارها و بارها بدن و روانشان در معرض ترکشهای ناشی از آن تجربه هولناک قرار میگیرد.
👇
بیشتر بخوانید
sharghdaily.com
#تجاوز
#خشونت_جنسی_جنسیتی
#مردسالاری
#نرینه_سالاری
#خشونت_ساختاری
#قوانین_زن_ستیز
@zan_j
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بلوچستان نقطه تلاقی همه ی ستمها و تبعیضها ؛تحت حاکمیت شاه و شیخ ...
دانشآموزان بلوچ در محرومیت مطلق؛ مدرسه فرسوده و بحران آب در پنگدو
روستای پنگدو در جنوب استان کرمان، تصویری تلخ از بیتدبیری و بیعدالتی ارائه میدهد. مدرسهای که در سال ۱۳۷۹ ساخته شده، امروز فرسوده، غیرایمن و بدون تجهیزات آموزشی است و حدود ۶۰ دانشآموز از روستاهای اطراف مجبورند در شرایط ناامن تحصیل کنند. نیمکتها شکسته، دیوارها تخریب شده و هیچ امکانات رفاهی برای آنان وجود ندارد.
در کنار این بحران آموزشی، بحران آب آشامیدنی به اوج خود رسیده است. زنان و دختران مجبورند روزانه کیلومترها پیادهروی کنند تا از حوضچههای غیربهداشتی چند گالن آب بیاورند، و جالب اینکه قبض آب هم هر ماه دریافت میشود.
طرحهای عمرانی و وعدههای توسعهای سالهاست روی کاغذ باقی ماندهاند؛ هیچ سرمایهگذاری واقعی در آموزش، بهداشت و آبرسانی صورت نگرفته است. مردم در فقر مطلق و بیتوجهی کامل مسئولان زندگی میکنند، و صدای آنان هنوز شنیده نشده است.
#حقوق_کودک
#حقوق_ملی
#علیه_نابرابری_تبعیض
#عدالت_آموزشی
#مرکزگرایی
#ملت_تحت_ستم
@zan_j
دانشآموزان بلوچ در محرومیت مطلق؛ مدرسه فرسوده و بحران آب در پنگدو
روستای پنگدو در جنوب استان کرمان، تصویری تلخ از بیتدبیری و بیعدالتی ارائه میدهد. مدرسهای که در سال ۱۳۷۹ ساخته شده، امروز فرسوده، غیرایمن و بدون تجهیزات آموزشی است و حدود ۶۰ دانشآموز از روستاهای اطراف مجبورند در شرایط ناامن تحصیل کنند. نیمکتها شکسته، دیوارها تخریب شده و هیچ امکانات رفاهی برای آنان وجود ندارد.
در کنار این بحران آموزشی، بحران آب آشامیدنی به اوج خود رسیده است. زنان و دختران مجبورند روزانه کیلومترها پیادهروی کنند تا از حوضچههای غیربهداشتی چند گالن آب بیاورند، و جالب اینکه قبض آب هم هر ماه دریافت میشود.
طرحهای عمرانی و وعدههای توسعهای سالهاست روی کاغذ باقی ماندهاند؛ هیچ سرمایهگذاری واقعی در آموزش، بهداشت و آبرسانی صورت نگرفته است. مردم در فقر مطلق و بیتوجهی کامل مسئولان زندگی میکنند، و صدای آنان هنوز شنیده نشده است.
#حقوق_کودک
#حقوق_ملی
#علیه_نابرابری_تبعیض
#عدالت_آموزشی
#مرکزگرایی
#ملت_تحت_ستم
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
اعتصاب و اعتراض کارگران هفتتپه روز پنجشنبه دومین روز اعتصاب کارگران هفت تپه بود ! با وجود گذشت دو روز از اعتصاب هیچ مدیری جهت پاسخگویی حضور پیدا نکرد امروز جمعه تعطیل هست و روز شنبه چنانچه کارگران پاسخی دریافت نکنند اعتصاب ادامه خواهد داشت اعتصاب دوباره…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز شنبه ۳ ابان ادامه اعتصاب کارگران هفت تپه !
#اعتصاب_اعتراض
#همبستگی_اتحاد
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
@zan_j
#اعتصاب_اعتراض
#همبستگی_اتحاد
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
@zan_j
تکرار حکم هشت سال زندان آنیسا فنائیان علیرغم پذیرش اعاده دادرسی❗️
آنیسا فنائیان، شهروند بهایی ساکن سمنان که در پی پذیرش درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، با تودیع وثیقه از زندان سمنان آزاد شده بود، توسط شعبه ۱۰ دادگاه استان سمنان بار دیگر به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد.
بازداشت آنیسا فنائیان در حالی است که این شهروند بهایی در تاریخ ١٠ مهرماه ۱۴۰۴ پس از هفت ماه حبس و با رأی دیوان عالی کشور مبنی بر نقض حکم قبلی آزاد شده بود.
حکم مجدد در حالی صادر شده که پرونده او صرفاً به دلیل ارائه آموزش و کمک تحصیلی رایگان به کودکان افغانستانی و بیبضاعت تشکیل شده است.
آنیسا فنائیان که سابقه تحمل حبس دارد، ۳۰ مرداد ماه سال ۱۴۰۲ توسط ماموران اداره اطلاعات استان سمنان بازداشت و ۶ شهریور ماه، پس از اتمام بازجوییها با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.
آنیسا فنائیان اواخر سال ۱۴۰۲ در مرحله بدوی توسط دادگاه انقلاب سمنان به اتهام «تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور» به ۱۰ سال حبس، از بابت اتهام «فعالیت آموزشی یا تبلیغی انحرافی مغایر یا مخل به شرع مقدس اسلام محکوم شد...
#آزادی_بیان_اندیشه
#حق_شهروندی
#علیه_سرکوب_فعالیت
@zan_j
آنیسا فنائیان، شهروند بهایی ساکن سمنان که در پی پذیرش درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، با تودیع وثیقه از زندان سمنان آزاد شده بود، توسط شعبه ۱۰ دادگاه استان سمنان بار دیگر به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد.
بازداشت آنیسا فنائیان در حالی است که این شهروند بهایی در تاریخ ١٠ مهرماه ۱۴۰۴ پس از هفت ماه حبس و با رأی دیوان عالی کشور مبنی بر نقض حکم قبلی آزاد شده بود.
حکم مجدد در حالی صادر شده که پرونده او صرفاً به دلیل ارائه آموزش و کمک تحصیلی رایگان به کودکان افغانستانی و بیبضاعت تشکیل شده است.
آنیسا فنائیان که سابقه تحمل حبس دارد، ۳۰ مرداد ماه سال ۱۴۰۲ توسط ماموران اداره اطلاعات استان سمنان بازداشت و ۶ شهریور ماه، پس از اتمام بازجوییها با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.
آنیسا فنائیان اواخر سال ۱۴۰۲ در مرحله بدوی توسط دادگاه انقلاب سمنان به اتهام «تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور» به ۱۰ سال حبس، از بابت اتهام «فعالیت آموزشی یا تبلیغی انحرافی مغایر یا مخل به شرع مقدس اسلام محکوم شد...
#آزادی_بیان_اندیشه
#حق_شهروندی
#علیه_سرکوب_فعالیت
@zan_j
💔2
عزیز قاسمزاده به حکم اعدام منوچهر فلاح اعتراض کرد.🕊
عزیز قاسمزاده، فعال صنفی و زندانی سیاسی گیلک، با انتشار یادداشتی در صفحهی شخصی خود نسبت به صدور حکم اعدام برای منوچهر فلاح، زندانی سیاسی گیلک، اعتراض کرده و این حکم را نشانهای از بیعدالتی و نادیدهگرفتن اصول انسانی و قانونی دانسته است.
قاسمزاده در این یادداشت با اشاره به زندگی و شخصیت منوچهر فلاح، او را انسانی صادق و رنجدیده توصیف کرده و نوشته است:
«منوچهر از همان لحظهی نخست بازداشت، مظلوم و معصوم به نظر میرسید. اندوه از دست دادن مادر در کودکی، تلاش برای نجات دوستانش از اعتیاد، و دو سال زندان بیدلیل در گذشته، تنها بخشی از زندگی پررنج اوست.»
اتهام منوچهر فلاح مربوط به تخریب درب دادگستری است و طبق مادهی ۶۷۷ قانون مجازات اسلامی ایران، این جرم در صورت اثبات عمد، تنها مستوجب حبس از شش ماه تا سه سال است و نه حکم اعدام.
منوچهر فلاح زندانی سیاسی اهل رشت در خرداد ۱۴۰۲ بازداشت شد و پس از چند ماه بازجویی، از سوی دادگاه انقلاب در رشت به اتهام «محاربه از طریق اقدام علیه امنیت کشور » به اعدام محکوم گردید.
#نه_به_اعدام
#منوچهر_فلاح
#زندان_لاکان
@zan_j
عزیز قاسمزاده، فعال صنفی و زندانی سیاسی گیلک، با انتشار یادداشتی در صفحهی شخصی خود نسبت به صدور حکم اعدام برای منوچهر فلاح، زندانی سیاسی گیلک، اعتراض کرده و این حکم را نشانهای از بیعدالتی و نادیدهگرفتن اصول انسانی و قانونی دانسته است.
قاسمزاده در این یادداشت با اشاره به زندگی و شخصیت منوچهر فلاح، او را انسانی صادق و رنجدیده توصیف کرده و نوشته است:
«منوچهر از همان لحظهی نخست بازداشت، مظلوم و معصوم به نظر میرسید. اندوه از دست دادن مادر در کودکی، تلاش برای نجات دوستانش از اعتیاد، و دو سال زندان بیدلیل در گذشته، تنها بخشی از زندگی پررنج اوست.»
اتهام منوچهر فلاح مربوط به تخریب درب دادگستری است و طبق مادهی ۶۷۷ قانون مجازات اسلامی ایران، این جرم در صورت اثبات عمد، تنها مستوجب حبس از شش ماه تا سه سال است و نه حکم اعدام.
منوچهر فلاح زندانی سیاسی اهل رشت در خرداد ۱۴۰۲ بازداشت شد و پس از چند ماه بازجویی، از سوی دادگاه انقلاب در رشت به اتهام «محاربه از طریق اقدام علیه امنیت کشور » به اعدام محکوم گردید.
#نه_به_اعدام
#منوچهر_فلاح
#زندان_لاکان
@zan_j
❤2
فعالان زنان مکزیکی و ونزوئلایی درباره اهدای جایزه نوبل صلح به ماریا کورینا ماچادو
فعالان مدنی میگویند زنان ونزوئلایی زیر بار خشونت ساختاری زندگی میکنند اما نیازی به دخالت خارجی ندارند❗️
«گراسیلا راک»، مدیر یک رسانه دیجیتال فمینیستی که در مکزیک مستقر است، «ماریا سنتنو»، کنشگر و فعال زنان و «لوس مری لیس» روزنامهنگار، هردو اهل ونزوئلا، به «هممیهن» از اهدای جایزه نوبل صلح به ماچادو، مواضعاش، سرکوب فمینیستها و روزنامهنگاران از سوی مادورو و اعتراضاتشان میگویند.
گرچه «لوس مری لیس» معتقد است که ماچادو استحقاق دریافت جایزه نوبل را داشته و تقدیم آن به ترامپ بیشتر یک تصمیم استراتژیک و محاسبه شده است، اما «گراسیلا راک» و «ماریا سنتنو» معتقدند که اهدای این جایزه به او، آرمان صلح، حقوقبشر و عدالت جنسیتی در ونزوئلا را تقویت نمیکند و چون پتکی بر سر بسیاری از گروههای حقوق بشری، سازمانهای زنان و مردم عادی ونزوئلا فرود آمده است.
آنهامیگویند زنان ونزوئلا سالهاست که تحت خشونت ساختاریاند اما نیروهای پیشروییاند که میتوانند ونزوئلا را بسازند، نیازی به نیروهای خارجی ندارند و نمیخواهند صلحی اقتدارگرایانه و مبتنی بر ترس را بپذیرند.
https://x.com/elahe_mohamadii/status/1982022454361932191?t=bN5WtQhW4UxUlEMlfCmqOA&s=35
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
فعالان مدنی میگویند زنان ونزوئلایی زیر بار خشونت ساختاری زندگی میکنند اما نیازی به دخالت خارجی ندارند❗️
«گراسیلا راک»، مدیر یک رسانه دیجیتال فمینیستی که در مکزیک مستقر است، «ماریا سنتنو»، کنشگر و فعال زنان و «لوس مری لیس» روزنامهنگار، هردو اهل ونزوئلا، به «هممیهن» از اهدای جایزه نوبل صلح به ماچادو، مواضعاش، سرکوب فمینیستها و روزنامهنگاران از سوی مادورو و اعتراضاتشان میگویند.
گرچه «لوس مری لیس» معتقد است که ماچادو استحقاق دریافت جایزه نوبل را داشته و تقدیم آن به ترامپ بیشتر یک تصمیم استراتژیک و محاسبه شده است، اما «گراسیلا راک» و «ماریا سنتنو» معتقدند که اهدای این جایزه به او، آرمان صلح، حقوقبشر و عدالت جنسیتی در ونزوئلا را تقویت نمیکند و چون پتکی بر سر بسیاری از گروههای حقوق بشری، سازمانهای زنان و مردم عادی ونزوئلا فرود آمده است.
آنهامیگویند زنان ونزوئلا سالهاست که تحت خشونت ساختاریاند اما نیروهای پیشروییاند که میتوانند ونزوئلا را بسازند، نیازی به نیروهای خارجی ندارند و نمیخواهند صلحی اقتدارگرایانه و مبتنی بر ترس را بپذیرند.
https://x.com/elahe_mohamadii/status/1982022454361932191?t=bN5WtQhW4UxUlEMlfCmqOA&s=35
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
X (formerly Twitter)
elahemohammadi (@elahe_mohamadii) on X
گفتوگوی «هممیهن» با فعالان زنان مکزیکی و ونزوئلایی درباره اهدای جایزه نوبل صلح به ماریا کورینا ماچادو
«گراسیلا راک»، مدیر یک رسانه دیجیتال فمینیستی که در مکزیک مستقر است، «ماریا سنتنو»، کنشگر و فعال زنان و «لوس مری لیس» روزنامهنگار، هردو اهل ونزوئلا،…
«گراسیلا راک»، مدیر یک رسانه دیجیتال فمینیستی که در مکزیک مستقر است، «ماریا سنتنو»، کنشگر و فعال زنان و «لوس مری لیس» روزنامهنگار، هردو اهل ونزوئلا،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی
۳ آبان سالروز اعدامِ جنایتکارانه ریحانه جباری
ریحانه جباری در تیرماه سال ۱۳۸۶ به اتهام قتل مرتضی عبدالعلی سربندی ۴۷ ساله بازداشت شد.
وی در زمان بازداشت ۱۹ سال داشت و گفت که برای دفاع از خود در برابر تعرض وی مرتکب قتل شده است.
ریحانه ۷ سال را در زندان و تحت شکنجه جسمی و روحی گذراند و در سحرگاه ۳ آبان۹۳ در زندان گوهردشت کرج اعدام و در حالی در بهشت زهرا به خاک سپرده شد که بیش از ۱۵۰ نیروی مسلح برای محاصره محل، اعزام شده بودند و به نزدیکان و حاضران، اجازه صحبت یا سخنرانی نمیدادند.
#نه_به_اعدام
۳ آبان سالروز اعدامِ جنایتکارانه ریحانه جباری
ریحانه جباری در تیرماه سال ۱۳۸۶ به اتهام قتل مرتضی عبدالعلی سربندی ۴۷ ساله بازداشت شد.
وی در زمان بازداشت ۱۹ سال داشت و گفت که برای دفاع از خود در برابر تعرض وی مرتکب قتل شده است.
ریحانه ۷ سال را در زندان و تحت شکنجه جسمی و روحی گذراند و در سحرگاه ۳ آبان۹۳ در زندان گوهردشت کرج اعدام و در حالی در بهشت زهرا به خاک سپرده شد که بیش از ۱۵۰ نیروی مسلح برای محاصره محل، اعزام شده بودند و به نزدیکان و حاضران، اجازه صحبت یا سخنرانی نمیدادند.
#نه_به_اعدام
💔14🕊1
زن و جامعه (زن کارگر)
علیه فراموشی ۳ آبان سالروز اعدامِ جنایتکارانه ریحانه جباری ریحانه جباری در تیرماه سال ۱۳۸۶ به اتهام قتل مرتضی عبدالعلی سربندی ۴۷ ساله بازداشت شد. وی در زمان بازداشت ۱۹ سال داشت و گفت که برای دفاع از خود در برابر تعرض وی مرتکب قتل شده است. ریحانه ۷ سال را…
علیه فراموشی
سوم آبان سالروز اعدام ریحانه جباری است
از #دلنوشته_های_ریحانه_جباری
اعدام یک انسان نابودی زندگی است
#نه_به_اعدام
من ریحانه جباری بیست و شش سال دارم .اکنون همچنان روی تختم در زندان شهرری نشسته ام و مرور میکنم تلخترین روزهای زندگیم را . روزهایی که با یادآوریش زخمهایم دوباره سر باز میکند و انگار خون قی میکنم . وقتی نوزده سال داشتم با مردانی روبرو شدم که فکر میکردم میتوانم آنها را قانع کنم که مثل آدمهای متمدن حرف بزنیم . فکر میکردم من میگویم و آنها میشنوند . مردانی که اگر در جایی به جز آگاهی شاپور آنها را میدیدم ، کوچکترین تصوری از خشونت آنها پیدا نمیکردم . اما به جرات میتوانم بگویم آنها هیولاهایی بودند تیره دل ، که نقاب انسان بر چهره شان زده بودند.در چند روز پی در پی که در آگاهی بازجویی میشدم ، زمان برایم بی مفهوم بود . من هم مثل عقربه های ساعت از جایی به جای دیگر برده میشدم . درین میان ، گاه به دادسرای امور جنایی هم میرفتم . و بازجویی شاملو حسن ختام روزم میشد . اما یک روز شوم در دوره بازجوییم شروع شد که روزها را به روال حیوانی در قربانگاه گذراندم . وقتی گوشم داغ میشد از ضربه های دست سنگین بازجو ، دردش از بین میرفت و دیگر عذاب نمیکشیدم . پس کرمی بارها و بارها کاغذی روبرویم گذاشت و نوشتم و پاره کرد . و درین بین گاهی سروان کمالی را میدیدم. او اخم میکرد و میپرسید . من مینوشتم . او پاره نمیکرد . نمیزد . دشنام نمیداد . فقط نوشته ها را میخواند . گاهی رد کوچک و محوی از لبخند در صورتش میدیدم که مرا دلگرم میکرد . تند حرف میزد و انگار همیشه عجله داشت برای نوشتنم . و وقتی جواب سوالهایش را مینوشتم ، به سرعت برمیداشت و میرفت . نمیدانم روز چندم بود. خسته بودم و کثیف . چقدر دلم میخواست حمام بروم . خاک های زمین آگاهی همه تنم را آلوده کرده بود و عرقی که در حین بازجویی ها میکردم ، روی دستها و موهایم رد گلی میگذاشت . از دادسرا و سوال و جواب بی پایان شاملو برگشته بودم . تمام راه برگشت در دلم دعا میکردم به بازداشتگاه بروم تا بخوابم . حتی نشسته . دلم میخواست مغز خسته ام آرام بگیرد در سکوت ذهنی . اما خدا نشنید . و به محض رسیدن به شاپور به اداره دهم برده شدم .سه مرد هیولا در اتاق کوچک منتظرم بودند . کرمی نبود . به محض ورود دستبندم را به صندلی بستند و مجبورم کردند روی زمین بنشینم . خسته بودم . سرم را روی کفه صندلی گذاشتم . صدایشان را تشخیص نمیدادم . یکی بعد از دیگری فریاد میزدند : فکر کردی خیلی زرنگی ؟ از تو گنده تراش اینجا موش شدن . تو جوجه میخوای ادای کیو دراری؟ هر چی میپرسم بلند جواب بده . شیخی اونجا بود مگه نه ؟ گفتم توی راه پیاده شد . ولی وقتی میخواستم فرار کنم در رو باز کرد …..توی پشتم چیزی حس کردم . باد کردن پوستم را حس کردم . و … تق …. پوستم شکافت . بعد از صدای تقه ریزی که با عصبم شنیدم ، تازه آتش گرفت . سوخت . و من فریادی کشیدم از نای دل . گوشم از صدای فریادم درد گرفت . من صدای شلاق را نمیشنیدم . شلاق نبود ، طناب نبود . چوب نبود . هرگز نفهمیدم که در آن چند روز با چه آتشم میزدند آن سه اژدهای آتش افروز...
#نه_به_اعدام
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#نه_به_اعدام_هیچکس_هیچ_کجا
@zan_j
سوم آبان سالروز اعدام ریحانه جباری است
از #دلنوشته_های_ریحانه_جباری
اعدام یک انسان نابودی زندگی است
#نه_به_اعدام
من ریحانه جباری بیست و شش سال دارم .اکنون همچنان روی تختم در زندان شهرری نشسته ام و مرور میکنم تلخترین روزهای زندگیم را . روزهایی که با یادآوریش زخمهایم دوباره سر باز میکند و انگار خون قی میکنم . وقتی نوزده سال داشتم با مردانی روبرو شدم که فکر میکردم میتوانم آنها را قانع کنم که مثل آدمهای متمدن حرف بزنیم . فکر میکردم من میگویم و آنها میشنوند . مردانی که اگر در جایی به جز آگاهی شاپور آنها را میدیدم ، کوچکترین تصوری از خشونت آنها پیدا نمیکردم . اما به جرات میتوانم بگویم آنها هیولاهایی بودند تیره دل ، که نقاب انسان بر چهره شان زده بودند.در چند روز پی در پی که در آگاهی بازجویی میشدم ، زمان برایم بی مفهوم بود . من هم مثل عقربه های ساعت از جایی به جای دیگر برده میشدم . درین میان ، گاه به دادسرای امور جنایی هم میرفتم . و بازجویی شاملو حسن ختام روزم میشد . اما یک روز شوم در دوره بازجوییم شروع شد که روزها را به روال حیوانی در قربانگاه گذراندم . وقتی گوشم داغ میشد از ضربه های دست سنگین بازجو ، دردش از بین میرفت و دیگر عذاب نمیکشیدم . پس کرمی بارها و بارها کاغذی روبرویم گذاشت و نوشتم و پاره کرد . و درین بین گاهی سروان کمالی را میدیدم. او اخم میکرد و میپرسید . من مینوشتم . او پاره نمیکرد . نمیزد . دشنام نمیداد . فقط نوشته ها را میخواند . گاهی رد کوچک و محوی از لبخند در صورتش میدیدم که مرا دلگرم میکرد . تند حرف میزد و انگار همیشه عجله داشت برای نوشتنم . و وقتی جواب سوالهایش را مینوشتم ، به سرعت برمیداشت و میرفت . نمیدانم روز چندم بود. خسته بودم و کثیف . چقدر دلم میخواست حمام بروم . خاک های زمین آگاهی همه تنم را آلوده کرده بود و عرقی که در حین بازجویی ها میکردم ، روی دستها و موهایم رد گلی میگذاشت . از دادسرا و سوال و جواب بی پایان شاملو برگشته بودم . تمام راه برگشت در دلم دعا میکردم به بازداشتگاه بروم تا بخوابم . حتی نشسته . دلم میخواست مغز خسته ام آرام بگیرد در سکوت ذهنی . اما خدا نشنید . و به محض رسیدن به شاپور به اداره دهم برده شدم .سه مرد هیولا در اتاق کوچک منتظرم بودند . کرمی نبود . به محض ورود دستبندم را به صندلی بستند و مجبورم کردند روی زمین بنشینم . خسته بودم . سرم را روی کفه صندلی گذاشتم . صدایشان را تشخیص نمیدادم . یکی بعد از دیگری فریاد میزدند : فکر کردی خیلی زرنگی ؟ از تو گنده تراش اینجا موش شدن . تو جوجه میخوای ادای کیو دراری؟ هر چی میپرسم بلند جواب بده . شیخی اونجا بود مگه نه ؟ گفتم توی راه پیاده شد . ولی وقتی میخواستم فرار کنم در رو باز کرد …..توی پشتم چیزی حس کردم . باد کردن پوستم را حس کردم . و … تق …. پوستم شکافت . بعد از صدای تقه ریزی که با عصبم شنیدم ، تازه آتش گرفت . سوخت . و من فریادی کشیدم از نای دل . گوشم از صدای فریادم درد گرفت . من صدای شلاق را نمیشنیدم . شلاق نبود ، طناب نبود . چوب نبود . هرگز نفهمیدم که در آن چند روز با چه آتشم میزدند آن سه اژدهای آتش افروز...
#نه_به_اعدام
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#نه_به_اعدام_هیچکس_هیچ_کجا
@zan_j
💔12❤2
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
«پر سفید یک کبوتر، چرخ زنان پائین می آید. جلوی پایم می افتد. پر را بر می دارم. بو می کنم. بوی آزادی و بوی آسمان می دهد. بغض میکنم»
«علی اشرف درویشیان»
#زن_زندگی_آزادی
#مردم_متحد_شکست_نمیخورند
#زنده_باد_انقلاب
چهارم آبان سالروز درگذشت علی اشرف درویشیان نویسنده ا ی که یک عمر علیه ستم نوشت .
@zan_j
«علی اشرف درویشیان»
#زن_زندگی_آزادی
#مردم_متحد_شکست_نمیخورند
#زنده_باد_انقلاب
چهارم آبان سالروز درگذشت علی اشرف درویشیان نویسنده ا ی که یک عمر علیه ستم نوشت .
@zan_j
فقط کف خیابون به دست میاد حقمون
نابود باد بندگی، زنده باد زندگی!
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://www.tg-me.com/syndica_7tape
نابود باد بندگی، زنده باد زندگی!
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://www.tg-me.com/syndica_7tape
پادکست نامکرر - روایت اول - بیزاری
Namokarrar
پادکست نامکرر - روایت اول: بیزاری
اینجا صدای زنانی را میشنویم که روایت عشقهای زشت و زیبا و کوتاه و بلندشان را از دایره امن خود بیرون آورده و با صدای بلند آن را فریاد میزنند.
شما هم میتوانید به ما پیام دهید و داستان خود را بهصورت شناس یا ناشناس برای ما و دیگران تعریف کنید.
نامکرر؛ کاری از الهه خسروی یگانه
مدیر اجرایی: سبا حاججعفر
لوگو و هویت بصری: احسان چوپان
کاورآرت و گرافیک: نیکان خالصی
موسیقی: هادی ملایری
ضبط و تدوین: هادی ملایری
امور فنی: امید اعظمی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
اینجا صدای زنانی را میشنویم که روایت عشقهای زشت و زیبا و کوتاه و بلندشان را از دایره امن خود بیرون آورده و با صدای بلند آن را فریاد میزنند.
شما هم میتوانید به ما پیام دهید و داستان خود را بهصورت شناس یا ناشناس برای ما و دیگران تعریف کنید.
نامکرر؛ کاری از الهه خسروی یگانه
مدیر اجرایی: سبا حاججعفر
لوگو و هویت بصری: احسان چوپان
کاورآرت و گرافیک: نیکان خالصی
موسیقی: هادی ملایری
ضبط و تدوین: هادی ملایری
امور فنی: امید اعظمی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرکه شود صید عشق،کی شود او صید مرگ ....
جمله ی جانهای پاک، گشته اسیران خاک....
قطعه عاشقانه ها ، از سمفونی مولانا ، اثر آرش فولادوند
https://youtu.be/9H5jDcN2cGQ?si=NEDWbeJ2am7KSnZG
#arash_fouladvand #vahid_taj #وحیدتاج #آرش_فولادوند #سارانائینی #نگینه_امانقلوا
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#قیام_علیه_اعدام
#جانباختگان_آزادی
@zan_j
جمله ی جانهای پاک، گشته اسیران خاک....
قطعه عاشقانه ها ، از سمفونی مولانا ، اثر آرش فولادوند
https://youtu.be/9H5jDcN2cGQ?si=NEDWbeJ2am7KSnZG
#arash_fouladvand #vahid_taj #وحیدتاج #آرش_فولادوند #سارانائینی #نگینه_امانقلوا
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#قیام_علیه_اعدام
#جانباختگان_آزادی
@zan_j
❤2
دادگاه انقلاب رشت زهرا شهباز طبری، زندانی سیاسی ۶۷ ساله، را به اعدام محکوم کرد
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به ریاست #احمد_درویش_گفتار زهرا شهباز طبری، زندانی سیاسی، را به اتهام «همکاری با گروههای مخالف نظام» به اعدام محکوم کرد.
هرانا شنبه سوم آبان نوشت این حکم علیرغم «مصادیق بسیار محدود و غیرقابلاتکا» صادر شده است.
بر اساس این گزارش، احمد درویشگفتار، قاضی پرونده، هفته گذشته در جریان جلسه دادرسی شهباز طبری که بهصورت ویدیوکنفرانس برگزار شد، حکم اعدام او را صادر کرد.
هرانا در ادامه گزارش خود نوشت خانواده شهباز طبری کل روند دادگاه این زندانی سیاسی را «نمادین و غیرقانونی» خواندند.
فرزند شهباز طبری در مصاحبه با هرانا گفت: «روند دادرسی کمتر از ۱۰ دقیقه طول کشید. مادرم دسترسی موثر به وکیل مستقل نداشت. وکیلی که از سوی نهاد قضایی معرفی شد، بدون دفاع موثر نتیجه را تایید و ابلاغ کرد. کل دادگاه یک نمایش بود.»
او افزود: «قاضی در یک جلسه ۱۰ دقیقهای با لبخند حکم اعدام را اعلام کرد. وکیل معرفیشده نیز وقتی نتیجه را شنید، لبخند زد.»
او اتهامات مطرحشده علیه این زندانی سیاسی ۶۷ ساله را «ساختگی» دانست و تاکید کرد مادرش «هیچگونه ارتباطی با هیچ گروه سیاسی یا مخالف نظام نداشته است».
به گفته آنان، مستندات پرونده تنها شامل «تکهای پارچه با شعار زن، مقاومت و آزادی» و «یک پیام صوتی منتشرنشده» است و هیچ نشانهای از ارتباط سازمانی یا فعالیت نظامی در میان نیست.
فرزند او افزود مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی حتی کوشیدهاند اتهاماتی سنگینتر، از جمله «نگهداری سلاح» را به پرونده اضافه کنند؛ ادعایی که با توجه به سن و سوابق حرفهای او «بیاساس و مضحک» است.
شهباز طبری دانشآموخته دانشگاه صنعتی اصفهان، مهندس برق و عضو سازمان نظام مهندسی ایران است و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته «انرژی پایدار» از دانشگاه بوروس سوئد دریافت کرده است.
به گزارش هرانا، او پیشتر نیز بهدلیل انتشار مطالبی مسالمتآمیز در شبکههای اجتماعی بازداشت و پس از سه ماه با قرار پابند الکترونیکی آزاد شده بود.
۲۸ فروردینماه، نیروهای امنیتی با یورش به منزل شهباز طبری، او را بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل کردند.
ماموران در جریان این عملیات محل سکونت او را تفتیش و تلفن همراه و لپتاپ او و یکی از اعضای خانوادهاش را ضبط کردند.
به گفته خانواده شهباز طبری، او تنها هفت روز مهلت دارد تا نسبت به حکم اعدام صادرشده علیه خود درخواست فرجامخواهی ارائه دهد.
#زهرا_شهباز_طبری
https://www.iranintl.com/202510254227
#نه_به_اعدام
@zan_j
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به ریاست #احمد_درویش_گفتار زهرا شهباز طبری، زندانی سیاسی، را به اتهام «همکاری با گروههای مخالف نظام» به اعدام محکوم کرد.
هرانا شنبه سوم آبان نوشت این حکم علیرغم «مصادیق بسیار محدود و غیرقابلاتکا» صادر شده است.
بر اساس این گزارش، احمد درویشگفتار، قاضی پرونده، هفته گذشته در جریان جلسه دادرسی شهباز طبری که بهصورت ویدیوکنفرانس برگزار شد، حکم اعدام او را صادر کرد.
هرانا در ادامه گزارش خود نوشت خانواده شهباز طبری کل روند دادگاه این زندانی سیاسی را «نمادین و غیرقانونی» خواندند.
فرزند شهباز طبری در مصاحبه با هرانا گفت: «روند دادرسی کمتر از ۱۰ دقیقه طول کشید. مادرم دسترسی موثر به وکیل مستقل نداشت. وکیلی که از سوی نهاد قضایی معرفی شد، بدون دفاع موثر نتیجه را تایید و ابلاغ کرد. کل دادگاه یک نمایش بود.»
او افزود: «قاضی در یک جلسه ۱۰ دقیقهای با لبخند حکم اعدام را اعلام کرد. وکیل معرفیشده نیز وقتی نتیجه را شنید، لبخند زد.»
او اتهامات مطرحشده علیه این زندانی سیاسی ۶۷ ساله را «ساختگی» دانست و تاکید کرد مادرش «هیچگونه ارتباطی با هیچ گروه سیاسی یا مخالف نظام نداشته است».
به گفته آنان، مستندات پرونده تنها شامل «تکهای پارچه با شعار زن، مقاومت و آزادی» و «یک پیام صوتی منتشرنشده» است و هیچ نشانهای از ارتباط سازمانی یا فعالیت نظامی در میان نیست.
فرزند او افزود مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی حتی کوشیدهاند اتهاماتی سنگینتر، از جمله «نگهداری سلاح» را به پرونده اضافه کنند؛ ادعایی که با توجه به سن و سوابق حرفهای او «بیاساس و مضحک» است.
شهباز طبری دانشآموخته دانشگاه صنعتی اصفهان، مهندس برق و عضو سازمان نظام مهندسی ایران است و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته «انرژی پایدار» از دانشگاه بوروس سوئد دریافت کرده است.
به گزارش هرانا، او پیشتر نیز بهدلیل انتشار مطالبی مسالمتآمیز در شبکههای اجتماعی بازداشت و پس از سه ماه با قرار پابند الکترونیکی آزاد شده بود.
۲۸ فروردینماه، نیروهای امنیتی با یورش به منزل شهباز طبری، او را بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل کردند.
ماموران در جریان این عملیات محل سکونت او را تفتیش و تلفن همراه و لپتاپ او و یکی از اعضای خانوادهاش را ضبط کردند.
به گفته خانواده شهباز طبری، او تنها هفت روز مهلت دارد تا نسبت به حکم اعدام صادرشده علیه خود درخواست فرجامخواهی ارائه دهد.
#زهرا_شهباز_طبری
https://www.iranintl.com/202510254227
#نه_به_اعدام
@zan_j
Iranintl
دادگاه انقلاب رشت زهرا شهباز طبری، زندانی سیاسی ۶۷ ساله، را به اعدام محکوم کرد
وبسایت حقوق بشری هرانا گزارش داد شعبه اول دادگاه انقلاب رشت زهرا شهباز طبری، زندانی سیاسی، را به اتهام «همکاری با گروههای مخالف نظام» به اعدام محکوم کرد.
💔4
