.
🟨
بهارم، دخترم، از خواب برخیز
شکرخندی بزن، شوری برانگیز
گل اقبال من، ای غنچهی ناز
بهار آمد تو هم با او بیامیز.
بهارم، دخترم، آغوش وا کن
که از هر گوشه گل آغوش وا کرد
زمستان ملال انگیز بگذشت
بهاران خنده بر لب آشنا کرد
بهارم، دخترم، صحرا هیاهوست
چمن زیر پر و بال پرستوست
کبود آسمان همرنگ دریاست
کبود چشم تو زیباتر از اوست
بهارم، دخترم، نوروز آمد
تبسم بر رخ مردم کند گل
تماشا کن تبسمهای او را
تبسم کن که خود را گم کند گل
بهارم، دخترم، دست طبیعت
اگر از ابرها گوهر ببارد
وگر از هر گلش جوشد بهاری؛
بهاری از تو زیبا تر نیارد.
بهارم، دخترم، چون خندهی صبح
امیدی میدمد در خندهی تو
به چشم خویشتن می بینم از دور
بهار دلکش آیندهی تو
#فریدون_مشیری
@zananenikandish
.
🟨
بهارم، دخترم، از خواب برخیز
شکرخندی بزن، شوری برانگیز
گل اقبال من، ای غنچهی ناز
بهار آمد تو هم با او بیامیز.
بهارم، دخترم، آغوش وا کن
که از هر گوشه گل آغوش وا کرد
زمستان ملال انگیز بگذشت
بهاران خنده بر لب آشنا کرد
بهارم، دخترم، صحرا هیاهوست
چمن زیر پر و بال پرستوست
کبود آسمان همرنگ دریاست
کبود چشم تو زیباتر از اوست
بهارم، دخترم، نوروز آمد
تبسم بر رخ مردم کند گل
تماشا کن تبسمهای او را
تبسم کن که خود را گم کند گل
بهارم، دخترم، دست طبیعت
اگر از ابرها گوهر ببارد
وگر از هر گلش جوشد بهاری؛
بهاری از تو زیبا تر نیارد.
بهارم، دخترم، چون خندهی صبح
امیدی میدمد در خندهی تو
به چشم خویشتن می بینم از دور
بهار دلکش آیندهی تو
#فریدون_مشیری
@zananenikandish
.
Norooz
Homayoun Shajarian
نوروز ...
همایون شجریان
مست و غزل خوان زد حلقه به در نوروز
چهره گشاید بهار روز من است امروز
چشمه به جو آمد می به سبو آمد
از نفس حافظ فال نکو آمد
مژده ی عید آمد بخت سعید آمد
مشت زمین وا شد سبزه پدید آمد
@zananenikandish
.
همایون شجریان
مست و غزل خوان زد حلقه به در نوروز
چهره گشاید بهار روز من است امروز
چشمه به جو آمد می به سبو آمد
از نفس حافظ فال نکو آمد
مژده ی عید آمد بخت سعید آمد
مشت زمین وا شد سبزه پدید آمد
@zananenikandish
.
🟢
آخرین روزهای اسفند است
از سرِ شاخِ این برهنه چنار
مرغکی با ترنمی بیدار
میزند نغمه،
نیست معلومم
آخرین شکوه از زمستان است
یا نخستین ترانههای بهار ...
#شفیعی_کدکنی
@zananenikandish
.
آخرین روزهای اسفند است
از سرِ شاخِ این برهنه چنار
مرغکی با ترنمی بیدار
میزند نغمه،
نیست معلومم
آخرین شکوه از زمستان است
یا نخستین ترانههای بهار ...
#شفیعی_کدکنی
@zananenikandish
.
🔰🔰🔰
نوروز بمانید
که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و
سرانجام شمایید
خورشید گر از بام فلک
عشق فشاند
خورشید شما
عشق شما
بام شمایید ...
مولانا
@zananenikandish
.
نوروز بمانید
که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و
سرانجام شمایید
خورشید گر از بام فلک
عشق فشاند
خورشید شما
عشق شما
بام شمایید ...
مولانا
@zananenikandish
.
🟨
رویِ تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست
در عشق، خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتوِ رویِ حبیب هست
آن جا که کارِ صومعه را جلوه میدهند
ناقوسِ دِیرِ راهب و نامِ صلیب هست
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
فریادِ حافظ این همه آخِر به هرزه نیست
هم قصهای غریب و حدیثی عجیب هست
@zananenikandish
.
رویِ تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست
در عشق، خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتوِ رویِ حبیب هست
آن جا که کارِ صومعه را جلوه میدهند
ناقوسِ دِیرِ راهب و نامِ صلیب هست
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
فریادِ حافظ این همه آخِر به هرزه نیست
هم قصهای غریب و حدیثی عجیب هست
@zananenikandish
.
🍏
ای تو بداده در سحر از کف خویش بادهام
ناز رها کن ای صنم راست بگو که دادهام ...
مولانا
@zananenikandish
.
ای تو بداده در سحر از کف خویش بادهام
ناز رها کن ای صنم راست بگو که دادهام ...
مولانا
@zananenikandish
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟨
دوباره معجزهیِ آب و آفتاب و زمین
شُکوهِ جادویِ رنگینکمانِ فروردین
شکوفه و چمن و نور و رنگ و عطر و سرود
سپاس و بوسه و لبخند و شادباش و درود ...
فریدون مشیری
@zananenikandish
.
دوباره معجزهیِ آب و آفتاب و زمین
شُکوهِ جادویِ رنگینکمانِ فروردین
شکوفه و چمن و نور و رنگ و عطر و سرود
سپاس و بوسه و لبخند و شادباش و درود ...
فریدون مشیری
@zananenikandish
.
داغ سودای تو را در دل سی پاره خود
چون شب قدر نهان در رمضان ساختهایم
#صائب تبریزی
فزت و رب الكعبة
@zananenikandish
.
چون شب قدر نهان در رمضان ساختهایم
#صائب تبریزی
فزت و رب الكعبة
@zananenikandish
.
🔰🔰🔰
خط امير كبير در شب قدر:
بار پروردگارا، الهی، ملکا، قادرا،
خداوندا ...!
امیر تویی، کبیر تویی، تقی همان
شاگرد آشپز است ...
معبودا، رو به سوی تو دارم،
هدایتی فرما تا گره از کار مردم
بگشایم ...
@zananenikandish
.
خط امير كبير در شب قدر:
بار پروردگارا، الهی، ملکا، قادرا،
خداوندا ...!
امیر تویی، کبیر تویی، تقی همان
شاگرد آشپز است ...
معبودا، رو به سوی تو دارم،
هدایتی فرما تا گره از کار مردم
بگشایم ...
@zananenikandish
.
🍃🍀🍃
گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند
وین عالم بیاصل را چون ذرهها برهم زند
عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود
آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند
دودی برآید از فلک نی خلق ماند نی ملک
زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند
گه آب را آتش برد گه آب آتش را خورد
گه موج دریای عدم بر اشهب و ادهم زند
خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی
کم پرس از نامحرمان آن جا که محرم کم زند
افتد عطارد در وحل آتش درافتد در زحل
زهره نماند زهره را تا پرده خرم زند
نی قوس ماند نی قزح نی باده ماند نی قدح
نی عیش ماند نی فرح نی زخم بر مرهم زند
نی آب نقاشی کند نی باد فراشی کند
نی باغ خوش باشی کند نی ابر نیسان نم زند
نی درد ماند نی دوا نی خصم ماند نی گوا
نی نای ماند نی نوا نی چنگ زیر و بم زند
اسباب در باقی شود ساقی به خود ساقی شود
جان ربی الاعلی گود دل ربی الاعلم زند
برجه که نقاش ازل بار دوم شد در عمل
تا نقشهای بیبدل بر کسوه معلم زند
حق آتشی افروخته تا هر چه ناحق سوخته
آتش بسوزد قلب را بر قلب آن عالم زند
خورشید حق دل شرق او شرقی که هر دم برق او
بر پوره ی ادهم جهد بر عیسی مریم زند
مولانا
@zananenikandish
.
گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند
وین عالم بیاصل را چون ذرهها برهم زند
عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود
آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند
دودی برآید از فلک نی خلق ماند نی ملک
زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند
گه آب را آتش برد گه آب آتش را خورد
گه موج دریای عدم بر اشهب و ادهم زند
خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی
کم پرس از نامحرمان آن جا که محرم کم زند
افتد عطارد در وحل آتش درافتد در زحل
زهره نماند زهره را تا پرده خرم زند
نی قوس ماند نی قزح نی باده ماند نی قدح
نی عیش ماند نی فرح نی زخم بر مرهم زند
نی آب نقاشی کند نی باد فراشی کند
نی باغ خوش باشی کند نی ابر نیسان نم زند
نی درد ماند نی دوا نی خصم ماند نی گوا
نی نای ماند نی نوا نی چنگ زیر و بم زند
اسباب در باقی شود ساقی به خود ساقی شود
جان ربی الاعلی گود دل ربی الاعلم زند
برجه که نقاش ازل بار دوم شد در عمل
تا نقشهای بیبدل بر کسوه معلم زند
حق آتشی افروخته تا هر چه ناحق سوخته
آتش بسوزد قلب را بر قلب آن عالم زند
خورشید حق دل شرق او شرقی که هر دم برق او
بر پوره ی ادهم جهد بر عیسی مریم زند
مولانا
@zananenikandish
.
🟨
نمی دانم چه می خواهم بگویم
زبانم در دهانِ باز، بسته است
در تنگ قفس، باز است و افسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است
نمی دانم چه می خواهم بگویم
غمی در استخوانم می گدازد
خیال ناشناسی آشنا رنگ
گهی می سوزدم گه می نوازد
پریشان سایه ای آشفته آهنگ
ز مغزم می تراود گیج و گمراه
چو روح خوابگردی مات و مدهوش
که بی سامان به ره افتد شبانگاه
درون سینه ام دردیست خونبار
که همچون گریه می گیرد گلویم
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمی دانم چه می خواهم بگویم
هوشنگ ابتهاج
@zananenikandish
.
نمی دانم چه می خواهم بگویم
زبانم در دهانِ باز، بسته است
در تنگ قفس، باز است و افسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است
نمی دانم چه می خواهم بگویم
غمی در استخوانم می گدازد
خیال ناشناسی آشنا رنگ
گهی می سوزدم گه می نوازد
پریشان سایه ای آشفته آهنگ
ز مغزم می تراود گیج و گمراه
چو روح خوابگردی مات و مدهوش
که بی سامان به ره افتد شبانگاه
درون سینه ام دردیست خونبار
که همچون گریه می گیرد گلویم
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمی دانم چه می خواهم بگویم
هوشنگ ابتهاج
@zananenikandish
.