به مناسبت غزهٔ فلسطین
پندها و اندرزها:
( ۹ )

اقوام و ملت ها از گذشته ی تاریخی خود فاصله نمی گیرند!!
چرا قوم یهود از قتل و کشتار ابائی ندارند؟
اگر امروزه ملت فلسطین بعد از سقوط امپراتوری عثمانی؛ به دست یهود در سرزمین خود قتل عام می شوند و آنان را به اجبار تهجیر و آواره می کنند!
جای تعجب و شگفتی و حیرت نیست!!
چون:
قومی برتری طلب و عصیانگر تاریخی بودند؛
چون:
اهل تجاوز و تعدی به حق و حقوق دیگران بوده اند؛
«ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون»
«و آن بخاطر عصیان گری و روحیه ی سرکشی  و تجازکارانه ی آنهاست.»
در نتیجه:
به هیچ عهد و پیمان و تعهد دینی و انسانی پایبند نیستند!!

سوره مبارکه النساء آیه155:
فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِمْ بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ.......»
به خاطر انکه:
۱ـ پیمانشان را شکستند؛ پیمانی که قرار بود داخل بیت المقدس شوند و طلب بخشش کرده و سجده ببرند؛
اما بجای «حطه» و بخشش !!
«حنطه» و شعیر گفتند!!
و از امر إلهی سرپیچی کردند!
و به حضرت موسی علیه السلام گفتند:
«ای موسی تو و پروردگارت به بیت المقدس بروید و جنگ و قتال کنید ما اینجا
نشسته ایم.»
۲- به آیات خدا کفر ورزیدند!!
۳- پیغمبرانی را به ناحق شهید کردند!!
۴- (و بر عصیان و سرپیچی  خود پافشاری کرده و بهانه جویی کردند و)
گفتند: «قلب هایمان در غلاف و پرده‌هائی است (که پند و اندرز کسی بدان راه ندارد!!)
بلکه خداوند به سبب کفرشان بر قلب هایشان مهر زده است.»

اصلاح فرد و جامعه در گرو پیاده کردن
اصول اخلاقیات مطلق گرا: ( ۲ )

قبل از پرداختن به بحث مطلق بودن اخلاقیات و اثرات انسان سازش؛
اخلاقیات به فضایل اخلاقی و رذائل اخلاقی قابل تقسیم بندی بوده و هر کدام از
نظریه های کلی اخلاقی نسبی گرایی و
مطلق گرایی بر این تقسیم بندی حاکم است.

امکان ندارد که امر و موضوعی؛
گفتار و کلامی؛ رفتار و کرداری ذاتا و ماهیتا دارای فضیلت و ارزش انسانی و فطری باشد و
انسان ها را به سعادت و آرامش و آسایش برساند و بعنوان یک کمال انسانی محسوب گردد اما در مقطع دیگری بعنوان یک رذیلت اخلاقی قلمداد شود!!
مثلاً:
دو مقوله ی ظلم و عدالت در مقطعی از زمان نسبت به بعضی از افراد فضیلت و ارزش باشند ولی نسبت به بعضی از افراد دیگر در مقطع دیگر رذیلت!!
چنین سیاست مزدوج و مصلحت گرایانه؛
زاده ی مصالح مادی و اذهان مریض خواهد بود؛
عدالتی که باعث مساوات و برابری و
عدم تبعیض بین فرد و جامعه گردد و انسان ها در سایه ی تحقق آن به آرامش و امنیت برسند؛
عدالتی که در حوزه ی کار و شغل احساس امنیت بوجود آورد؛ عدالتی که فرصت های مساوی و برابری را برای آحاد جامعه
بوجود آورد؛
یک عدالت اجتماعی بدون تبعیضی محقق خواهد شد که همه احاد جامعه مثل دانه های شانه بعنوان شهروندان درجه اول باشند نه اینکه گروهی بعنوان شهروندان درجه دوم!!

زندگی در چنین جامعه‌ای دارای چنان احساسی خواهد بود که مثل اعضای یک خانواده اند و در درون و فطرت و وجدان خود راضی بوده و از آن استقبال خواهند کرد و بواسطه ی چنین اوضاع عادلانه‌ای احساس احترام متقابلی بوجود خواهد آمد چون:
تمایل و اجرای قسط و عدالت یک امر درونی و فطری خواهد بود؛
اما اگر کسانی از اجرای عدالت فردی - اجتماعی؛ مالی - اقتصادی؛
فرهنگی و نژادی استقبال نکرده و مقوله ی قسط و عدالت را به ظلم و نابرابری عوض  کنند و خواهان برقراری عدالت و برابری نباشند!! بخاطر آن است که اجرای آن به ضرر فردی و خانوادگی و اجتماعی آنان خواهد بود و یا منافع ستمگرانه ی آنان به خطر می افتد هر چند که فطرت و درون آنها راضی به اجرای قسط و عدالت باشد!!
مفاهیم اخلاقی برای زیستن و زندگی انسانها وضع شده اند تا در کنار همدیگر بصورت انسانی زندگی کنند نه اینکه آن اخلاقیات ابزار و وسیله برای بهره کشی و بهره جویی بکار برده شوند!!
مثل: فلسفه ی ماکیاولیستی که بعضی اوقات اخلاقیات ابزار و وسیله ی توجیه برای اهداف ثروت و قدرت خواهد بود!!!
و هر کدام از رذایل و فضایل آثار روشن و تاریکی بر زندگی فردی و اجتماعی می گذارد و چنان نیست که هر کسی به ذوق و سلیقه ی شخصی خود آنها را تاویل و یا تحریف سازد..

بررسی اجمالی و مقایسه ای نسبت به
دیانت زرتشتی: ( ۷ )

کیفیت بیان بحث روز قیامت در قرآن متناسب با افکار و اندیشه ها در عصور مختلف و هر کس به فراخور و ظرفیت خود.
و این به شیوه و اسلوب و کیفیت بیان
آیات قرآنی بر می گردد.
مثلاً:
وقتی که بیان روز قیامت می شود استدلال و اثبات آن بوسیلهٔ جهان هستی مادی و علائم و نشانه‌های آن صورت می پذیرد.
مثلاً :
«أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ ۚ بَنَاهَا»
(ای منکرانِ معاد!) «آیا آفرینش (مجدّد پس از مرگ) شما سخت‌تر است یا آفرینش آسمان که خدا آن را (با این همه عظمت سرسام‌آور و نظم و نظام شگفت، بالای سرتان همچون کاخ با عظمت) بنا نهاده است؟»
همین آسمانی که خداوند بدون ستون برافراشته هر فردی به فراخور و ظرفیت قدرت ایمانی و علمی و عقلانی خود آن را درک و فهم می کند.
دیدگاه و برداشت یک طلبه با یک دانشمند؛
و یک فرد بازاری با یک دانشگاهی؛
و یک عالم با یک عوام؛
و یک ستاره شناس با یک جامعه شناس؛
و یک فضانورد و پژوهشگر در فضا با یک فرد پژوهشگر زمینی متفاوت است.

همانطوری که دلیل و درک دانشمندان و ستاره‌شناس که شاهد عینی عظمت و شکوه ستارگان و سیارات در آسمان هستند با دیگران متفاوت است.
اگر امروزه محققان به آسمان سفر کرده و خود شاهد عینی آن عظمت اند اما در زمان گذشته و عصر سنتی چنین قدرت و امکاناتی میسر نبوده است.
پس:
بیان و استدلال و درک برای عصور مختلف؛ و نسبت به افراد مختلف؛ متفاوت خواهد بود.
این است که هر کس به فراخور ظرفیت و استعدادها و امکاناتی که در اختیار دارد
آیات الهی را فهم و درک می کند؛
در نتیجه:
ایمان و اعتقادش از نظر قوت و ضعف متفاوت است و همچنین هیچ کتاب آسمانی با چنین کیفیات جاودانه و عالمی نازل نشده است.

به مناسبت غزهٔ فلسطین
پندها و اندرزها:
( ۱۰ )
چرا یهود غیر از خود وجود کس دیگری را تحمل نکرده و نمی تواند با او زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند؟!
این امر به ساختار و منظومهٔ افکار و اندیشه های آنان بر می گردد؛
به اندیشه و افکار برتری طلبی؛
به اندیشه و تفکری که خود را از تمام اقوام و ملل برتر میداند!!
به اندیشه ای که خود را «شعب الله المختار» می داند!!!
یعنی:
گروهی که خداوند آنها را بر بقیهٔ امت و ملل برتری و امتیاز داده است!!
مدعی آنند که:
«نحن ابناء الله و احباه»
«ما فرزندان و دوستان خداوند هستیم »!!
یعنی:
سایر امت های دیگر دشمنان خداوند اند!!
یعنی:
سایر امت ها باید در خدمتگزاری آنها باشند!!
همانطوری که امروزه می گویند ما هیچ انسانی در غزه نمی بینیم!!!
«ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يعلمون»
«این بدان خاطر است که ایشان می‌گویند:
ما در برابر امّیها (یعنی غیر یهود)مسؤول نبوده و بازخواستی نداریم!
و بر خداوند دروغ می‌بندند!!
( یعنی اینکه جنین اندیشه و طرز تفکری از طرف خداوند نبوده )!!
و حال آنکه ایشان این را می‌دانند.»
که هیچ گون مسئولیتی نسبت به دیگران ندارند!!
اما روحیه ی نژاد پرستی چنین امری را مقتضی است.

چرا انسان خلق شده است ؟
( ۸۵ )
خصوصیات جانشینان الهی؛
پیروزی و شکست مرهون تعادل بین دنیا و آخرت است:
(سوره مبارکه بقره  آیه  ۲۰۸)
«ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه وقنا عذاب النار»
«پروردگارا در دنیا و آخرت حسنه ای به ما بده و از آتش جهنم ما را حفظ کن.»

اندیشه و عملکرد جانشینان الهی توازن و تعادل
بین دنیا و آخرت است:
تعادل و توازن در سعی و تلاش فکری؛
تعادل و توازن در سعی و تلاش اجتماعی؛
در رویه و رویکرد کسب رزق و روزی؛
در بکارگیری عمر و وقت برای هر دو؛
در عمران و آبادانی برای هر دو؛
در ارزش و اعتبار دادن به هر دو دنیا؛
نه انزوا طلبی از دنیا بخاطر قیامت؛
و نه فراموش کردن قیامت بخاطر دنیا؛
و نه شب و روز در طلب دنیا و تعلقاتش و
یاد آخرت در هنگام مرگ.

علت شکست و پیروزی تاریخی مسلمانان به کیفیت و کمیت و چگونگی این تعادل و توازن بین دنیا و آخرت بر می گردد که در واقع به فلسفه‌ی تاریخ بر می گردد.
نمونه ی تاریخی واضح و روشن؛
هم برای تعادل و هم برای طغیان یکی بر دیگری اندلس است؛
تا زمانیکه مسلمانان این تعادل و توازن را حفظ کرده بودند در رهبری و پیروزی و سربلندی و عزت و اتحاد و سعادتمندی بودند؛
و زمانی که آغوش خود را بر دنیا گشوده و قیامت را به دست فراموشی سپردند و اسیران دنیا شدند دچار اختلاف و تفرقه و دشمنی و شکست و ذلت گشتند و منجر به سقوط
تمدن اسلامی اندلس!!
و تابع و پیرو امتهای دیگر شدند.
همانطوری که پیامبر ﷺ فرمودند:
«امتهای مختلف بسوی شما حمله ور میشوند جرات و قوت قلب پیدا می کنند
چون:
دنیا را دوست دارید (قیامت را فراموش) و
از مرگ می ترسید.»

به مناسبت غزهٔ فلسطین
پندها و اندرزها:
( ۱۱ )
قلب هایی که مثل سنگ یا از آن سخت تر باشد؛ کشتن انسان ها یک امر ساده و مسلمی خواهد بود!!

کشتن مردم فلسطین نزد یهود صهیونیسم یک امر وحشتناک و درد آوری نخواهد بود!!
همانطوری که الجزیره العربیه گزارش داد:
اليونيسف :
«إن على العالم أن يهتز لصور الأطفال وهم يحترقون في الخيام بغزة
أن الساعات الأربع والعشرين الماضية كانت مميتة لأطفال غزة حيث قتل خمسة عشر طفلاً في غارات جوية»
منقول من الجزیره العربیه ( ۲۸/۱/۱۴۰۴)

بر دنیاست که بلرزد!!!
بخاطر صورت های  بچه هایی که در چادرهایشان سوختند!!
و در ۲۴ ساعت گذشته ۱۵ بچه کشته شدند!!

«کلما جائهم رسول بما لا تهوی انفسهم فریقا کذبوا و فریقا تقتلون»
«هر وقتی که پیامبری مبعوث می شد اگر بر اساس اهواء و آرزوهای آنها نبود یا آنها را تکذیب می کردند و یا گروه دیگری را می کشتند»!!!
کسانی که با تمام عناد و انکار  مبعوثان و فرستادگان الهی  را به شهادت میرساندند و قلب های آنان از سنگ؛ سفت تر شده است
چگونه مردمان عادی غیر پیامبران را قتل و عام نمی کنند!!!

عظمت و فضیلت تلاوت و تدبر قرآن:
( ۴۵ )
حسادت اسباب جنگ و کشتارها ( ۱ )
خداوند به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) امر می فرماید که:
خبر و اتفاق بسیار مهم دو فرزند حضرت آدم (علیه السلام) را بیان نماید.
سوره مبارکه المائدة آیه27:
«وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
«ای محمد ﷺ:
خبر و اتفاق بس مهم دو پسر آدم (قابیل و هابیل) را برای آنان ( اهل کتاب) به حق و حقیقت تلاوت و بیان کن؛
زمانی که هر کدام از آنها بخاطر تقرب و نزدیکی به خداوند؛ قربانی کردند؛
از یکی از آنان پذیرفته شد، ولی از دیگری پذیرفته نشد. (قابیل به هابیل) گفت: بیگمان تو را خواهم کشت! (هابیل بدو) گفت:
خدا تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد!.»

تلاوت و تدبر این آیه بیانگر یکی از خطرناک ترین امراض فردی، خانوادگی، اجتماعی و حکومتی در طول تاریخ بوده است بطوریکه
این بیماری و مرض قلبی باعث هزاران جنگ فردی، خانوادگی، اجتماعی و حکومتی گشته که نتیجه و اثار این جنگ ها باعث  قتل و کشتار هزاران انسان و ویرانی هزاران خانواده گردیده!!
اگر این حسادت و کینه توزی های قلبی درمان  نگردد قتل و کشتارها تا قیامت مستمر
خواهند بود.
قابیل بخاطر حسادت و عدم اخلاص و یک چیز کم ارزش قربانیش قبول نمی شود؛
اما هابیل بخاطر اخلاص و تقوا و قربانی یک امر با ارزش؛ قربانی او پذیرفته میشود؛
در نتیجه:
حسادت و کینه وجود قابیل را تنگ و تاریک کرده سپس خشم و عصابانیتش باعث قتل برادر می شود!
اما با کشتن برادرش حسادت و کینه فروکش نموده در نتیجه:
پشیمان و نادم می گردد.
و این حسادت و کینه توزی برای برادران یوسف تکرار گشته در نتیجه:
باعث کشیدن نقشهٔ قتل و به چاه انداختن و بیرون کردن او شد.
«و اذ قالوا لیوسف و اخوه احب الی ابینا منا و نحن عصبه»
«برادران یوسف گفتند:
او و برادرش نزد پدر دوست داشتنی تر از ما هستند.»
یعنی آنها را بیشتر دوست دارد.

نقد و بررسی دیدگاه «دین من انسانیت
است»:
( 28 )
تأثیر دین بر زندگی فردی -اجتماعی: ( ۲۰ )

سوره مبارکه الفرقان آیه63:
«وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا:
سَلَامًا»
«و بندگان خدای رحمان کسانیند که آرام (و بدون غرور ) روی زمین راه می‌روند (و تواضع و فروتنی در حرکات و سکنات آنان در راه رفتنشان آشکار است)،
و هنگامی که جاهلان و نادانان آنان را مورد خطاب ( گفتارهای زشت و ناپسند خود ) قرار می‌دهند،
می گویند:
سلام و درود بر شما باد!!»

این است روح باعظمت و اخلاق حسنه!
این است منش و خلق و خوی دینی و انسانی!
این است دین انسان ساز نمونه و مثالی!
ابن است قله های انسانیت و دین مداری!
این است دین و برنامه ای که قادر است پیروانش را مانند پیامبران پرورش دهد.
یعنی:
بجای مقابله بمثل و انتقام؛
بجای عفو و بخشش و گذشت از حق و حقوق خود و آزاد کردن طرف مقابل برای آنان
دعای خیر و سلامتی می کنند.
دین اسلام سلامتی آفرین است و این سلامتی را به پیروان و متبعان و حتی مخالفانش به ارمغان می آورد!!
و این خصوصیت یکی از اوصاف ذاتی و ماهیتی دین بوده و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد.
و این انسانیت دینی؛ بلند مرتبه تر و
باعظمت تر از دین انسانی انسانیت است!!؛
اگر قائل به دینی بنام دین انسانی باشیم و تعارضی در بین دین اسلام و دین انسانی وجود داشته باشد!!
چون:
انسانیت انسان در برابر اذیت و آزارهای طرف مقابل یا به حس انتقام و مقابله به مثل تبدیل می‌شود و یا از طرف مقابل گذشت و بخشش خواهد کرد؛
اما انسانیتی که دین عرضه می کند نه تنها گذشت و بخشش است بلکه دعای خیر و سلامتی برای طرف مقابل هم خواهد بود.
دین انسانی؛ انسانها آن را می سازند و دستخوش تغییرات و تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و تعصبات نیاکان خواهد بود و یک امر سیال و دگرگون پذیر در برابر انواع دیدگاها ثبوت و ارزشمندی خود را از دست می دهد.

به مناسبت غزهٔ فلسطین
پندها و اندرزها:
( ۱۲ )

غزه بخاطر ایمان و اعتقاد قتل عام می شود!
غزه بخاطر توسعه طلبی حکومت قربانی می گردد!
غزه مانع گسترش امپراطوری یهود می شود!!
مانع مهاجرت یهودیان است!!
یهود توهم امنیت دارد!!
یهود خوف الگو پذیری ایمان و حجاب از غزه دارد!
غزه آماده است که کشته شود ولی بر ایمان و اعتقاد و حجاب سازش نکند!

سوره مبارکه المائدة آیه82:
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا»
(ای پیغمبر!) «خواهی دید که دشمن‌ترین مردم برای مؤمنان، یهودیان و مشرکانند،»
سوره المائدة آیه59:
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ»
(ای پیغمبر!) «بگو: ای اهل کتاب!
آیا ما را مجازات و عذاب می دهید؟
بخاطر آن که به خداوند و به کتابی که بر ما نازل شده و به چیزی که پیشتر (بر شما) نازل شده است ایمان داریم؟
و این  بدان خاطر است که بیشتر آنها
فاسق (و خارج از شریعت خدا) هستند.»

اصلاح فرد و جامعه در گرو پیاده سازی
اصول اخلاقیات مطلق گرا:
( ۳ )
یک مبحث اساسی و مهمی که قابل بحث و بررسی خواهد بود آن است که:
آیا اخلاقیات هدف اند یا ابزار ؟!
یعنی اگر ابزار و وسیله باشند همیشه در حال تغییر و تحول اند!!
همیشه در برابر اهداف و مقاصد متزلزل اند!!
یعنی:
تابع و قربانی؛
یعنی:
هرگز انسان ساز و جامعه ساز نخواهند بود!!
یعنی:
اگر ثروت و قدرت هدف باشند ابزار توجیهی و عاطفه ای برای حفظ ثروت و قدرت اند!!
یعنی:
ارزش انسان و کمالات انسانی زیر پای ثروت و قدرت لگدمال می شوند!!
یعنی:
ارزش انسان در برابر ثروت و قدرت
سقوط می‌کند!!
یعنی:
کرامت و عزت و سربلندیش در برابر منافع مادی ذلیل و خم می شود!
و این یعنی:
بردهٔ دینار و درهم و قطیفه!!
که پیامبر ﷺ:
مرگ بر او می فرستد؛
«تعس عبد الدینار؛ تعس عبد القطیفه»
یعنی:
انسان کرامت و اعتبار ذاتی و ماهیتی ندارد!!
عزت و کرامتی که خلیفه و جانشین اوامر الهی باشد!
یعنی:
کرامت و انسانیت خود را تابع منافع و منفعت می داند!
این همان تعبیر چرچیل وزیر امور خارجه انگلیس بود که وقتی که به مزار صلاح الدین ایوبی آمد گفت:
«برای اولین دفعه ایست که می بینم دو مرد در یک قبر دفن شده اند.»
یعنی:
جامع بین قدرت و اخلاق؛
یعنی:
قربانی نکردن اخلاق بخاطر سیاست؛
یعنی:
حاکمیت و اخلاق را با همدیگر جمع کردن؛
یعنی:
قدرت و اخلاق را در امتداد و طول همدیگر دیدن  نه در عرض و توازی یکدیگر!
صلاح الدین بعد از فتح بیت المقدس اسیران را بواسطه کمکهای خود آنها به کشورهایشان بر می گرداند و این یعنی:
سیاست و قدرت در خدمت اخلاق.