در پس این روزهای تاریک و سیاه، پیروزی و آزادی ملت ایران فرا میرسد؛
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی در اعتراض به تبعید سعید مدنی
حکومت اسلامی در تداوم سرکوب سیستماتیک منتقدان سیاسی خود، دکتر سعید مدنی را به زندان دماوند تبعید کرد تا کماکان حاکمان مدعی اقتدار اثبات کنند حتی از وجود مبارزی خشونتپرهیز همچون سعید مدنی، آن هم در بند و زندان تاچه اندازه پریشان میشوند که چنین مذبوحانه تلاش میکنند اقتداری پوشالی برای خود بسازند. گرچه در پس این فشارها و با وجود رنج مضاعف خانواده، اراده و توان سعید مدنی است که هرگز این آزارها -از محکومیت سنگین ۸ سال اخیر، بازداشتها و انفرادیهای طولانی و مکرر، بیش از ۷ سال زندانهای سخت، سالها تبعید تا اخراج از دانشگاه و ممنوعالقلمی- وی را لحظهای از تحقیق و اندیشیدن و نوشتن باز نمیدارد تا کنشگری خیرخواهانهاش را برای ایران متوقف کند.
ما جمعی از همبندیان و همسایهگان دکتر سعید مدنی در زندان اوین، ضمن محکوم کردن تبعید بیوجاهت وی و تصمیمها و ارادههای نابخردانهی سرکوبگران؛ یقین داریم در پس این روزهای تاریک و سیاه، پیروزی و آزادی ملت ایران فرا میرسد و آفتاب اندیشهی نخبگان و دلسوزان این سرزمین و امثال مدنیها بر این زادبوم خواهد تابید.
گلرخ ایرائی
علیرضا ارادتی
رسول بداقی
مصطفی تاجزاده
مهوش ثابت
امیرسالار داودی
ویدا ربانی
کیوان رحیمیان
حسین رزاق
مهران رئوف
مازیار سیدنژاد
رضا شهابی
سپهر ضیایی
سپیده قلیان
فریبا کمالآبادی
نرگس محمدی
عبداله مومنی
روحاله نخعی
محمد نجفی
فائزه هاشمی
صدیقه وسمقی
مریم یحیوی
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی در اعتراض به تبعید سعید مدنی
حکومت اسلامی در تداوم سرکوب سیستماتیک منتقدان سیاسی خود، دکتر سعید مدنی را به زندان دماوند تبعید کرد تا کماکان حاکمان مدعی اقتدار اثبات کنند حتی از وجود مبارزی خشونتپرهیز همچون سعید مدنی، آن هم در بند و زندان تاچه اندازه پریشان میشوند که چنین مذبوحانه تلاش میکنند اقتداری پوشالی برای خود بسازند. گرچه در پس این فشارها و با وجود رنج مضاعف خانواده، اراده و توان سعید مدنی است که هرگز این آزارها -از محکومیت سنگین ۸ سال اخیر، بازداشتها و انفرادیهای طولانی و مکرر، بیش از ۷ سال زندانهای سخت، سالها تبعید تا اخراج از دانشگاه و ممنوعالقلمی- وی را لحظهای از تحقیق و اندیشیدن و نوشتن باز نمیدارد تا کنشگری خیرخواهانهاش را برای ایران متوقف کند.
ما جمعی از همبندیان و همسایهگان دکتر سعید مدنی در زندان اوین، ضمن محکوم کردن تبعید بیوجاهت وی و تصمیمها و ارادههای نابخردانهی سرکوبگران؛ یقین داریم در پس این روزهای تاریک و سیاه، پیروزی و آزادی ملت ایران فرا میرسد و آفتاب اندیشهی نخبگان و دلسوزان این سرزمین و امثال مدنیها بر این زادبوم خواهد تابید.
گلرخ ایرائی
علیرضا ارادتی
رسول بداقی
مصطفی تاجزاده
مهوش ثابت
امیرسالار داودی
ویدا ربانی
کیوان رحیمیان
حسین رزاق
مهران رئوف
مازیار سیدنژاد
رضا شهابی
سپهر ضیایی
سپیده قلیان
فریبا کمالآبادی
نرگس محمدی
عبداله مومنی
روحاله نخعی
محمد نجفی
فائزه هاشمی
صدیقه وسمقی
مریم یحیوی
👍43❤6🤬1
پیام سفر اسماعیل هنیه به تهران و آینده جنگ غزه
حسین علیزاده
تنها یک روز پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر ضرورت آتشبس فوری در غزه، اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس مستقر در دوحه، طی سفری کوتاه به تهران با علی خامنه ای و امیرعبداللهیان دیدار و گفتگو کرد. پیام این سفر چه بود؟ آینده جنگ به کدام سو در جریان است؟
جنگ غزه: ورود در فاز مذاکراتی اگرچه طی ماههای گذشته جنگ غزه عمدتا در فاز عملیات نظامی در جریان بوده، اما، باب مذاکرات برای یافتن راه حلی دیپلماتیک مسدود نبوده است. مذاکرات هرچند دشوار،اما، نه اسرائیل و نه حماس از مذاکرات خودداری نکرده اند. برای مثال، در گذشته، ادواری از مذاکرات در قاهره، دوحه و پاریس در جریان بود که دستکم در یک مورد به آتشبسی موقت در حدود یک هفته در اواخر نوامبر (حدودا دو ماه پس از آغاز جنگ) منتهی شد. در نتیجه این آتشبس موقت حدود نیمی از گروگانهای اسرائیلی و چند صد تن از زندانیان فلسطینی تبادل شدند. با این حساب، روشن میشود به رغم همه دشمنیها، باب مذاکرات مسدود نیست که خود نقطه مثبتی در این بحران تلقی میگردد. اما، پرسش این است که کدام یک دست برتر را دارند؟
آغاز دوباره جنگ و ادامه آن برای ۴ ماه دیگر بر همگان روشن ساخت که مذاکرات در زمان فعال بودن فاز عملیات نظامی چندان راهگشا نیست. وتو نکردن قطعنامه شورای امنیت از سوی امریکا دقیقا برای مجبور ساختن اسرائیل بود تا وارد فاز مذاکرات شود.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114178
حسین علیزاده
تنها یک روز پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر ضرورت آتشبس فوری در غزه، اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس مستقر در دوحه، طی سفری کوتاه به تهران با علی خامنه ای و امیرعبداللهیان دیدار و گفتگو کرد. پیام این سفر چه بود؟ آینده جنگ به کدام سو در جریان است؟
جنگ غزه: ورود در فاز مذاکراتی اگرچه طی ماههای گذشته جنگ غزه عمدتا در فاز عملیات نظامی در جریان بوده، اما، باب مذاکرات برای یافتن راه حلی دیپلماتیک مسدود نبوده است. مذاکرات هرچند دشوار،اما، نه اسرائیل و نه حماس از مذاکرات خودداری نکرده اند. برای مثال، در گذشته، ادواری از مذاکرات در قاهره، دوحه و پاریس در جریان بود که دستکم در یک مورد به آتشبسی موقت در حدود یک هفته در اواخر نوامبر (حدودا دو ماه پس از آغاز جنگ) منتهی شد. در نتیجه این آتشبس موقت حدود نیمی از گروگانهای اسرائیلی و چند صد تن از زندانیان فلسطینی تبادل شدند. با این حساب، روشن میشود به رغم همه دشمنیها، باب مذاکرات مسدود نیست که خود نقطه مثبتی در این بحران تلقی میگردد. اما، پرسش این است که کدام یک دست برتر را دارند؟
آغاز دوباره جنگ و ادامه آن برای ۴ ماه دیگر بر همگان روشن ساخت که مذاکرات در زمان فعال بودن فاز عملیات نظامی چندان راهگشا نیست. وتو نکردن قطعنامه شورای امنیت از سوی امریکا دقیقا برای مجبور ساختن اسرائیل بود تا وارد فاز مذاکرات شود.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114178
سایت خبری تحلیلی زیتون
پیام سفر اسماعیل هنیه به تهران و آینده جنگ غزه | سایت خبری تحلیلی زیتون
تنها یک روز پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر ضرورت آتشبس فوری در غزه، اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس مستقر در دوحه، طی سفری کوتاه به تهران با علی خامنه ای و امیرعبداللهیان دیدار و گفتگو کرد. پیام این سفر چه بود؟ آینده جنگ به کدام سو…
👍15❤2👎1
خامنهای؛ خزانی که توهم بهاری دارد
در طول دورانی که خامنهای رهبری جمهوری اسلامی را در دست گرفته است ایران رو به ویرانی رفته و جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده است. اعتراضهای پی در پی اقشار مختلف مردم و تعداد روزافزون زندانیان سیاسی نشان میدهد که جمهوری اسلامی در میان افکار عمومی جایگاه مقبول و مشروعی ندارد. تورم افسارگسیخته و کاهش تحقیرکننده ارزش پول ملی ایران هم یکی از دهها نشانهای است که کشور رو به ویرانی رفته و میرود. علاوه بر این موارد، کشته شدن فرماندهان و نیروهای اصلی سپاه پاسداران در عراق، سوریه، لبنان و ایران و انفجارهای متعدد در مراکز نظامی و هستهای هم نشان میدهد که قدرت نظامی و امنیتی کشور نیز روبه افول نهاده است و در وضعیت وخیمی قرار دارد.
چرا خامنهای نسبت به این همه ویرانی و کشته شدن وفادارترین نیروهایش بیتفاوت است و حاضر به تغییر در استراتژی خود نیست و همچنان به رسیدن به قله میاندیشد؟
پاسخ کوتاه و تا حدی ساده است: قدرت مطلقه او را فاسد کرده است و نشانههای این فساد را در توهمی باید جست و جو کرد که کل وجوه حیات وی را در بر گرفته است. توهم رسیدن به قله از خامنهای موجودی ساخته است که فقط خود را میبیند و بس. قلهای که اگر کوهپایهاش اینی باشد که در آن قرار داریم مطمئناً بسیار وحشتناک خواهد بود. شاید در جلسات سخنرانی، شخصیت متوهم خامنهای به آسانی پدیدار نگردد اما در جلسات شعر و ادب که فضا عاطفیتر و متملقان مجال ابراز ارادت بیشتری دارند، این بخش از شخصیت وی بیشتر نمود پیدا کند.
در این جلسات، خامنهای دو بیت را میخواند و با تشویق شاعران روبه رو میشود:
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
و بیت دیگر در لگدکوب حوادث جان دیگر یافتم چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم
راز این که خامنهای سنگدلانه مرگ فرماندهان وفادار به خود را میبیند و دم بر نمیآورد، کشور ویران شده است و تغییری را نمیپذیرد این است که فکر میکند «رنگ بهار» دارد و از «زیر پای کاروان» برخاسته است و «جانی دیگر »یافته است.
خزان ایجاد کرده است اما توهم بهاری بودن دارد و در این چهل سال عزت نفس، شعور، فرهنگ، اخلاق، اعتماد به نفس و …. را لگدکوب کرده است اما توهم برخاستن دوباره و یافتن جان دگر دارد. همه اینها با احسن گفتن شاعران ارادتمند و درباری تأیید میشود و بر توهم رهبر میافزایند.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114273
در طول دورانی که خامنهای رهبری جمهوری اسلامی را در دست گرفته است ایران رو به ویرانی رفته و جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده است. اعتراضهای پی در پی اقشار مختلف مردم و تعداد روزافزون زندانیان سیاسی نشان میدهد که جمهوری اسلامی در میان افکار عمومی جایگاه مقبول و مشروعی ندارد. تورم افسارگسیخته و کاهش تحقیرکننده ارزش پول ملی ایران هم یکی از دهها نشانهای است که کشور رو به ویرانی رفته و میرود. علاوه بر این موارد، کشته شدن فرماندهان و نیروهای اصلی سپاه پاسداران در عراق، سوریه، لبنان و ایران و انفجارهای متعدد در مراکز نظامی و هستهای هم نشان میدهد که قدرت نظامی و امنیتی کشور نیز روبه افول نهاده است و در وضعیت وخیمی قرار دارد.
چرا خامنهای نسبت به این همه ویرانی و کشته شدن وفادارترین نیروهایش بیتفاوت است و حاضر به تغییر در استراتژی خود نیست و همچنان به رسیدن به قله میاندیشد؟
پاسخ کوتاه و تا حدی ساده است: قدرت مطلقه او را فاسد کرده است و نشانههای این فساد را در توهمی باید جست و جو کرد که کل وجوه حیات وی را در بر گرفته است. توهم رسیدن به قله از خامنهای موجودی ساخته است که فقط خود را میبیند و بس. قلهای که اگر کوهپایهاش اینی باشد که در آن قرار داریم مطمئناً بسیار وحشتناک خواهد بود. شاید در جلسات سخنرانی، شخصیت متوهم خامنهای به آسانی پدیدار نگردد اما در جلسات شعر و ادب که فضا عاطفیتر و متملقان مجال ابراز ارادت بیشتری دارند، این بخش از شخصیت وی بیشتر نمود پیدا کند.
در این جلسات، خامنهای دو بیت را میخواند و با تشویق شاعران روبه رو میشود:
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
و بیت دیگر در لگدکوب حوادث جان دیگر یافتم چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم
راز این که خامنهای سنگدلانه مرگ فرماندهان وفادار به خود را میبیند و دم بر نمیآورد، کشور ویران شده است و تغییری را نمیپذیرد این است که فکر میکند «رنگ بهار» دارد و از «زیر پای کاروان» برخاسته است و «جانی دیگر »یافته است.
خزان ایجاد کرده است اما توهم بهاری بودن دارد و در این چهل سال عزت نفس، شعور، فرهنگ، اخلاق، اعتماد به نفس و …. را لگدکوب کرده است اما توهم برخاستن دوباره و یافتن جان دگر دارد. همه اینها با احسن گفتن شاعران ارادتمند و درباری تأیید میشود و بر توهم رهبر میافزایند.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114273
سایت خبری تحلیلی زیتون
خامنهای؛ خزانی که توهم بهاری دارد | سایت خبری تحلیلی زیتون
در طول دورانی که خامنهای رهبری جمهوری اسلامی را در دست گرفته است ایران رو به ویرانی رفته و جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده است. اعتراضهای پی در پی اقشار مختلف مردم و تعداد روزافزون زندانیان سیاسی نشان میدهد که جمهوری اسلامی در میان افکار عمومی…
👍32🔥4😱3👎1
دین باید از حکومت جدا شود؛ نامه صدیقه وسمقی از زندان
حضور محترم اسلامشناسان، اندیشمندان، حقوقدانان، آزادیخواهان و افکار عمومی
آزادی و حقوق انسانی و تعیین سرنوشت فردی، همان قدر که حق مردان است، حق زنان نیز هست و باید به رسمیت شناخته شود. زنان تحت این حاکمیت دینی برای بهدستآوردن حقوق اولیه خود تاکنون هزینههای بسیار سنگینی پرداختهاند.
زنان در کشور ایران نهتنها از قوانین تبعیضآمیز، رنجآور و محدودیتهای فراوان رنج میبرند، بلکه به طور سیستماتیک مورد آزار و اذیت روانی و جسمی قرار دارند؛ چرا که جمهوری اسلامی با بهکارگرفتن تمام قوای خود میکوشد حقوق تبعیضآمیز و الگوی پوشش خود را بر آنان تحمیل کند.
در بسیاری از فضاهای عمومی مانند برخی دانشکدهها از جمله دانشکده الهیات دانشگاه تهران که من حدود ۱۲ سال در آنجا به تحصیل و تدریس اشتغال داشتهام، زنان در کنار تبعیضهای رنجآور و توهینآمیز فراوان، نهتنها مجبور به رعایت الگوی سختگیرانه پوشش جمهوری اسلامی یعنی پوشاندن سرتاپای خود بودهاند، بلکه علاوهبرآن پوشیدن چادر نیز اجباری بوده است.
من شخصاً بهعنوان یک کارشناس فقه و علوم اسلامی و بهعنوان یک زن که خود آثار سیاستها و قوانین موجود علیه زنان را با تمام وجود لمس کرده است، هرگاه در اعتراض به این موضوع با مقامات مسئول گفتگو کردهام، پاسخ همه این بوده که این یک رویه است و ما نمیتوانیم از آن تخطی کنیم.
من به این سیاستها و رویههایی که به طور یکجانبه و خودسرانه توسط مردان علیه زنان وضع شده، اعتراض دارم.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114279
حضور محترم اسلامشناسان، اندیشمندان، حقوقدانان، آزادیخواهان و افکار عمومی
آزادی و حقوق انسانی و تعیین سرنوشت فردی، همان قدر که حق مردان است، حق زنان نیز هست و باید به رسمیت شناخته شود. زنان تحت این حاکمیت دینی برای بهدستآوردن حقوق اولیه خود تاکنون هزینههای بسیار سنگینی پرداختهاند.
زنان در کشور ایران نهتنها از قوانین تبعیضآمیز، رنجآور و محدودیتهای فراوان رنج میبرند، بلکه به طور سیستماتیک مورد آزار و اذیت روانی و جسمی قرار دارند؛ چرا که جمهوری اسلامی با بهکارگرفتن تمام قوای خود میکوشد حقوق تبعیضآمیز و الگوی پوشش خود را بر آنان تحمیل کند.
در بسیاری از فضاهای عمومی مانند برخی دانشکدهها از جمله دانشکده الهیات دانشگاه تهران که من حدود ۱۲ سال در آنجا به تحصیل و تدریس اشتغال داشتهام، زنان در کنار تبعیضهای رنجآور و توهینآمیز فراوان، نهتنها مجبور به رعایت الگوی سختگیرانه پوشش جمهوری اسلامی یعنی پوشاندن سرتاپای خود بودهاند، بلکه علاوهبرآن پوشیدن چادر نیز اجباری بوده است.
من شخصاً بهعنوان یک کارشناس فقه و علوم اسلامی و بهعنوان یک زن که خود آثار سیاستها و قوانین موجود علیه زنان را با تمام وجود لمس کرده است، هرگاه در اعتراض به این موضوع با مقامات مسئول گفتگو کردهام، پاسخ همه این بوده که این یک رویه است و ما نمیتوانیم از آن تخطی کنیم.
من به این سیاستها و رویههایی که به طور یکجانبه و خودسرانه توسط مردان علیه زنان وضع شده، اعتراض دارم.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114279
سایت خبری تحلیلی زیتون
دین باید از حکومت جدا شود؛ نامه صدیقه وسمقی از زندان | سایت خبری تحلیلی زیتون
حضور محترم اسلامشناسان، اندیشمندان، حقوقدانان، آزادیخواهان و افکار عمومی آزادی و حقوق انسانی و تعیین سرنوشت فردی، همان قدر که حق مردان است، حق زنان نیز هست و باید به رسمیت شناخته شود. زنان تحت این حاکمیت دینی برای بهدستآوردن حقوق اولیه خود تاکنون هزینههای…
❤63👍23👎2
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 اسوهای از متانت و پایداری در دنیای مدرن
◾️سخنرانان:
▫️محمد ترکمان (تاریخنگار و پژوهشگر)
▫️لطفالله میثمی (فعال سیاسی ملی-مذهبی)
▫️عبدالعلی بازرگان (عضو نهضت آزادی ایران و قرآنپژوه)
▫️فریدون سحابی (استاد دانشگاه و اولین رییس سازمان انرژی اتمی پس از انقلاب)
◾️زمان برگزاری:
جمعه ۱۲ آپریل ۲۰۲۴ مورخ ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۰ به وقت ایران و ۱۹:۰۰ به وقت اروپای مرکزی
📎نشانی: کلاب «گفتگوهای ملی»
@kaleme
به مناسبت بیست و دومین سالگرد درگذشت دکتر یدالله سحابی
◾️سخنرانان:
▫️محمد ترکمان (تاریخنگار و پژوهشگر)
▫️لطفالله میثمی (فعال سیاسی ملی-مذهبی)
▫️عبدالعلی بازرگان (عضو نهضت آزادی ایران و قرآنپژوه)
▫️فریدون سحابی (استاد دانشگاه و اولین رییس سازمان انرژی اتمی پس از انقلاب)
◾️زمان برگزاری:
جمعه ۱۲ آپریل ۲۰۲۴ مورخ ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۰ به وقت ایران و ۱۹:۰۰ به وقت اروپای مرکزی
📎نشانی: کلاب «گفتگوهای ملی»
@kaleme
❤11👎9👍3
بیانیه اعتراضی ۳۲۰ فعال سیاسی و مدنی به بازداشت خانم صدیقه وسمقی
نزدیک به یک ماه از بازداشت خانم دکتر صدیقه وسمقی در ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ به اتهام واهی «مخالفت با حجاب اجباری» میگذرد و این وضعیت در حالی ادامه دارد که این بانوی فرهیخته، دینپژوه و استاد دانشگاه که در طول بیش از چهار دهه گذشته، همواره نشان داده که تا چه حد دغدغه «ایران و اسلام» را داشته است، به رغم ابتلا به محدودیت شدید بینایی و بیهراس از مخاطراتی که حضور در ایران میتوانست برایش به همراه داشته باشد، در فضای امنیتی پس از اعتراضات گسترده جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، مسئولانه و شجاعانه به میهن بازگشت و ترجیح داد که از ادامه فرصت مطالعاتی و آموزشی در معتبرترین دانشگاههای اروپا صرفنظر کرده و در کنار مردم ستمدیده ایران به نقد و اعتراض به سیاستهای حاکمیت بپردازد.
متن کامل د ر زیتون:
https://www.zeitoons.com/114389
نزدیک به یک ماه از بازداشت خانم دکتر صدیقه وسمقی در ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ به اتهام واهی «مخالفت با حجاب اجباری» میگذرد و این وضعیت در حالی ادامه دارد که این بانوی فرهیخته، دینپژوه و استاد دانشگاه که در طول بیش از چهار دهه گذشته، همواره نشان داده که تا چه حد دغدغه «ایران و اسلام» را داشته است، به رغم ابتلا به محدودیت شدید بینایی و بیهراس از مخاطراتی که حضور در ایران میتوانست برایش به همراه داشته باشد، در فضای امنیتی پس از اعتراضات گسترده جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، مسئولانه و شجاعانه به میهن بازگشت و ترجیح داد که از ادامه فرصت مطالعاتی و آموزشی در معتبرترین دانشگاههای اروپا صرفنظر کرده و در کنار مردم ستمدیده ایران به نقد و اعتراض به سیاستهای حاکمیت بپردازد.
متن کامل د ر زیتون:
https://www.zeitoons.com/114389
سایت خبری تحلیلی زیتون
بیانیه اعتراضی ۳۲۰ فعال سیاسی و مدنی به بازداشت خانم صدیقه وسمقی | سایت خبری تحلیلی زیتون
نزدیک به یک ماه از بازداشت خانم دکتر صدیقه وسمقی در ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ به اتهام واهی «مخالفت با حجاب اجباری» میگذرد و این وضعیت در حالی ادامه دارد که این بانوی فرهیخته، دینپژوه و استاد دانشگاه که در طول بیش از چهار دهه گذشته، همواره نشان داده که تا چه حد دغدغه…
👍29❤2
برای ضیاء نبوی
افشین حکیمیان
«دختر هفت-هشت ماههای سرش را گذاشته است روی شانهی چپِ مادر، سرش روی شانهی راستش خم شده است و پنداری خوابیده است. دخترِ هشت ماههی لچک به سر،…چشمانِ موربِ زیبایی دارد؛ موهایی لخت و پوستی تیره. با لبهایی که هنوز قطراتِ شیر را میشود رویشان تشخیص داد….راستی، این دخترِ هشت ماهه، با این چشمهای موربِ زیبا چه فرقی با پسرِ من دارد؟ پسرِ من، تا چند ساعتِ دیگر خانه میرسد و تا چند سالِ دیگر به مدرسه میرود و تا چند وقتِ بعد دانشگاه و… خیلی که بدبیاری بیاورد در زندهگی، رتبهاش سه رقمی میشود و….مسیری مملو از موفقیتهای بزرگ و کوچک. و این دختر… چند بار باید بترسد از این که اختطاف نشود، همهی اینها را که رد کند، در کدام کلاسِ درس مطمئن میشود که طالبها خوراکی مسموم توزیع نمیکنند و به صورت اسید نمیپاشند..»(*)
و اینها واگویههای نویسندهی انقلابیست. ولی نه در اندوهِ از وضعیتِ مسمومیت دختران دانشآموز ایرانی که در حُزن و اندوه، تصور تصویرِ سرنوشتِ دخترکِ افغان از قلمش سرازیر شده است. نویسندهی متعهد انقلابی، تنها به رؤیتِ دخترک ناآشنای افغان در فرودگاهِ هرات، چونان در غم و اندوهِ او فرو میرود که با تصور سختیهای در راهِ قد کشیدنِ دخترک، به حالواحوالی اندوهبار دچار میشود. او از مسمویتهاییی که ممکن است طالبان در راهِ مدرسهی دخترک، به جانش بیاندازند مینویسد. از اسیدی که یحتمل طالبان به دلیل تحجر، به چهرهی دخترک خواهند پاشید میگوید و از این ظلم و ستمی که به سرنوشتِ دخترک، تحمیل خواهد شد؛ رنجور میشود. نویسندهی انقلابی در سیمایِ یک ارزشیِ متعهد به انقلاب، انگاری رنجهای یک جوان مؤمن و انقلابی را شماره میکند. انقلابی متعهدِ رنجور از رنجِ مستضعفین جهان.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114353
افشین حکیمیان
«دختر هفت-هشت ماههای سرش را گذاشته است روی شانهی چپِ مادر، سرش روی شانهی راستش خم شده است و پنداری خوابیده است. دخترِ هشت ماههی لچک به سر،…چشمانِ موربِ زیبایی دارد؛ موهایی لخت و پوستی تیره. با لبهایی که هنوز قطراتِ شیر را میشود رویشان تشخیص داد….راستی، این دخترِ هشت ماهه، با این چشمهای موربِ زیبا چه فرقی با پسرِ من دارد؟ پسرِ من، تا چند ساعتِ دیگر خانه میرسد و تا چند سالِ دیگر به مدرسه میرود و تا چند وقتِ بعد دانشگاه و… خیلی که بدبیاری بیاورد در زندهگی، رتبهاش سه رقمی میشود و….مسیری مملو از موفقیتهای بزرگ و کوچک. و این دختر… چند بار باید بترسد از این که اختطاف نشود، همهی اینها را که رد کند، در کدام کلاسِ درس مطمئن میشود که طالبها خوراکی مسموم توزیع نمیکنند و به صورت اسید نمیپاشند..»(*)
و اینها واگویههای نویسندهی انقلابیست. ولی نه در اندوهِ از وضعیتِ مسمومیت دختران دانشآموز ایرانی که در حُزن و اندوه، تصور تصویرِ سرنوشتِ دخترکِ افغان از قلمش سرازیر شده است. نویسندهی متعهد انقلابی، تنها به رؤیتِ دخترک ناآشنای افغان در فرودگاهِ هرات، چونان در غم و اندوهِ او فرو میرود که با تصور سختیهای در راهِ قد کشیدنِ دخترک، به حالواحوالی اندوهبار دچار میشود. او از مسمویتهاییی که ممکن است طالبان در راهِ مدرسهی دخترک، به جانش بیاندازند مینویسد. از اسیدی که یحتمل طالبان به دلیل تحجر، به چهرهی دخترک خواهند پاشید میگوید و از این ظلم و ستمی که به سرنوشتِ دخترک، تحمیل خواهد شد؛ رنجور میشود. نویسندهی انقلابی در سیمایِ یک ارزشیِ متعهد به انقلاب، انگاری رنجهای یک جوان مؤمن و انقلابی را شماره میکند. انقلابی متعهدِ رنجور از رنجِ مستضعفین جهان.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114353
سایت خبری تحلیلی زیتون
برای ضیاء نبوی | سایت خبری تحلیلی زیتون
«دحترِ هفت-هشت ماههای سرش را گذاشته است روی شانهی چپِ مادر، سرش روی شانهی راستش خم شده است و پنداری خوابیده است. دخترِ هشت ماههی لچک به سر،…چشمانِ موربِ زیبایی دارد؛ موهایی لخت و پوستی تیره. با لبهایی که هنوز قطراتِ شیر را میشود رویشان تشخیص داد….راستی،…
👍16❤1
پناهیان و ولایت بر بیپناهان
سروش دباغ
«شخصی صفت ماهی میکرد و بزرگی او. کسی او را گفت: “تو چه دانی که ماهی چه باشد؟” گفت: “من ندانم که چندین سفر دریا کردهام! نشان ماهی آن است که دو شاخ داد همچون اشتر.” گفت: “من خود میدانستم که تو از ماهی خبر نداری؛ اما بدین شرح که کردی، معلوم شد که تو گاو را از شتر باز نمیدانی و نمیشناسی.»
قصۀ طنز آلودِ شمس تبریزی در«مقالات»، حکایت شیخ علیرضا پناهیان است. روشن بود که ایشان نه با سیاستورزیِ مدرنِ مبتنی بر ملت-دولت آشنایی چندانی دارد و نه بدان باور؛ که به جدّ در کار تحکیم بنای استبداد دینی در دهههای اخیر است. اکنون دریافتم که با قرآن و نهج البلاغه هم آشنایی درستی ندارد و یا اگر نا آشنا نیست، تجاهل و تغافل میکند و خاک در چشم حقیقت میپاشد و بهتان میزند و جعل و تحریف را به استخدام میگیرد؛ که منافع و مطامع سیاسیاش اینگونه اقتضا میکند.
استشهاد به سه آیه قرآن برای نشان دادن بطلان و سخافت سخنِ شیخ ما درباره «گوشتْ تلخ» بودن پیامبر کفایت میکند: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ»: پیامبرى از میان شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است. پیامبری که به روایت قرآن، رنجهای مردمان برایش سخت است و نسبت به مومنان رئوف و رحیم است؛ چگونه میتواند گوشت تلخ باشد؟!
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114360
سروش دباغ
«شخصی صفت ماهی میکرد و بزرگی او. کسی او را گفت: “تو چه دانی که ماهی چه باشد؟” گفت: “من ندانم که چندین سفر دریا کردهام! نشان ماهی آن است که دو شاخ داد همچون اشتر.” گفت: “من خود میدانستم که تو از ماهی خبر نداری؛ اما بدین شرح که کردی، معلوم شد که تو گاو را از شتر باز نمیدانی و نمیشناسی.»
قصۀ طنز آلودِ شمس تبریزی در«مقالات»، حکایت شیخ علیرضا پناهیان است. روشن بود که ایشان نه با سیاستورزیِ مدرنِ مبتنی بر ملت-دولت آشنایی چندانی دارد و نه بدان باور؛ که به جدّ در کار تحکیم بنای استبداد دینی در دهههای اخیر است. اکنون دریافتم که با قرآن و نهج البلاغه هم آشنایی درستی ندارد و یا اگر نا آشنا نیست، تجاهل و تغافل میکند و خاک در چشم حقیقت میپاشد و بهتان میزند و جعل و تحریف را به استخدام میگیرد؛ که منافع و مطامع سیاسیاش اینگونه اقتضا میکند.
استشهاد به سه آیه قرآن برای نشان دادن بطلان و سخافت سخنِ شیخ ما درباره «گوشتْ تلخ» بودن پیامبر کفایت میکند: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ»: پیامبرى از میان شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است. پیامبری که به روایت قرآن، رنجهای مردمان برایش سخت است و نسبت به مومنان رئوف و رحیم است؛ چگونه میتواند گوشت تلخ باشد؟!
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/114360
سایت خبری تحلیلی زیتون
پناهیان و ولایت بر بیپناهان | سایت خبری تحلیلی زیتون
«شخصی صفت ماهی میکرد و بزرگی او. کسی او را گفت: “تو چه دانی که ماهی چه باشد؟” گفت: “من ندانم که چندین سفر دریا کردهام! نشان ماهی آن است که دو شاخ داد همچون اشتر.” گفت: “من خود میدانستم که تو از ماهی خبر نداری؛ اما بدین شرح که کردی، معلوم شد که تو […]
👍39❤7👏3
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل وخارج کشور
در محکومیت برخورد دوبارهی خیابانی با زنان
پس از بیش از یک سال رویارویی حکومت در برابر زنان ایرانی و کوشش برای سلب حقوق مدنی و اجتماعی آنان به بهانهی رعایت قانونی که هنوز نهایی نشده است، حکومت دیگربار به مصاف خیابانی زنان ایران رفته است. طرفه آنکه این کار، که بیشک با اشاره و تصویب عالیترین سطوح نظام صورت پذیرفته، در بطن ابربحرانهای عمیق و دامنگستر داخلی و خارجی انجام شده است.
وانگهی، این کار در اوج بیآبرویی حکومتیانی انجام میشود که مقدسات را قوارهی گوشتتلخی حاکمیت ساختهاند، اموال عمومی را پنهانی ملک شخصی خود کردهاند و کانونهایی پروراندهاند که، در سایهی حمایت مطلق هستهی سخت حکومت، دست و دامنشان به انواع فسادها و خلافهای اخلاقی و قانونی آلوده است. در میانهی این همه بی آبرویی، ناکارآمدی و ابربحرانهای داخلی و خارجی، رفتار حکومت با زنان همانا تصویری عریان از درندهخویی حکومت نسبت به نیمی از جامعهی بالندهی ایران است.
آسیب و عوارض اینگونه رفتارهای بیمارگونه و تهی از هر گونه وجاهت قانونی و اخلاقی دیرزمانی است که آشکار شده است. هیچ صاحب خرد و ایمانی نیست که نداند این هتاکیها و توحشها تنها به بهانهی قانون وشریعت انجام میشود و چگونه به یکپارچگی ملی وانسجام اخلاقی، معنوی و روانی ایرانیان صدمههای جبرانناپذیر وارد میکند.
در میانهی ابربحرانهای بیسابقهی داخلی، منطقهای و بینالمللی و در زمانهای که سایهی جنگ از هر وقت دیگری به ایران نزدیکتر است حکومت چنین بیمحابا به نبرد زنان بیدفاع ایرانی رفته است. این واقعیت به خوبی نشان میدهد که این نظام همانا زنان ایرانی را بیشتر و پیشتر از دشمنان شمشیرآختهی مسلح خارجیاش مخالف خود میداند. از این شیوهی رسوای زمامداری، که شوربختانه ریشههای عمیق دوانده، چیزی جز خسارت و ندامت نخواهد رویید.
ما امضاکنندگان این بیانیه با قاطعیت مخالفت صریح خود را با فرصتطلبی حکومت در سرکوب دوبارهی زنان کشور اعلام میکنیم و از این کردارهای ننگآور به نام خدا، اسلام و قانون برائت میجوییم. دوران «یا روسریی ا توسری» برای همیشه سپری شده و بازگشتناپذیراست. حاکمان کشور میدانند که نمیتوانند مأموران خود را به همهی محلات، خیابانها، کوچهها، مراکز شهری، تفریحی و... اعزام کنند. نافرمانی مدنی زنان در برابر حجاب اجباری در بسیاری از شهرهای کشور گستردهتر از آن است که آن را بتوان با گسیل عدهای سیاهپوش، پر سر و صدا و خشن در معدود نقاط و میادین شهرها مهار کرد. این برخوردهای غیر انسانی البته قربانیانی خواهد گرفت اما نمیتواند بر این مقاومت مدنی فائق آید. حتی در همان نقاط محدود نیز بازی موش و گربه میان مردم و مأموران در جریان است و سرکوب نمیتواند تا چند ده متر آنسوتر دوام بیاورد.
بر این اساس به حاکمان کشور یکبار دیگر هشدار میدهیم از جنگیدن تنبهتن با زنان ایرانی پرهیز کنند و تنوع طرز فکرها و گونهگونی سبک زیستها را به رسمیت بشناسند که این کاری است به صلاح کشور، ملت، دین و اخلاق.
محمدجواد اکبرین
حسن یوسفی اشکوری
عبدالعلی بازرگان
رضا بهشتی معزّ
میثم بادامچی
سروش دبّاغ
عبدالله ناصری طاهری
علی طهماسبی
احمد علوی
رضا علیجانی
رحمان لیوانی
داریوش محمدپور
مهدی ممکن
ژیلا موحد شریعتپناهی
یاسر میردامادی
در محکومیت برخورد دوبارهی خیابانی با زنان
پس از بیش از یک سال رویارویی حکومت در برابر زنان ایرانی و کوشش برای سلب حقوق مدنی و اجتماعی آنان به بهانهی رعایت قانونی که هنوز نهایی نشده است، حکومت دیگربار به مصاف خیابانی زنان ایران رفته است. طرفه آنکه این کار، که بیشک با اشاره و تصویب عالیترین سطوح نظام صورت پذیرفته، در بطن ابربحرانهای عمیق و دامنگستر داخلی و خارجی انجام شده است.
وانگهی، این کار در اوج بیآبرویی حکومتیانی انجام میشود که مقدسات را قوارهی گوشتتلخی حاکمیت ساختهاند، اموال عمومی را پنهانی ملک شخصی خود کردهاند و کانونهایی پروراندهاند که، در سایهی حمایت مطلق هستهی سخت حکومت، دست و دامنشان به انواع فسادها و خلافهای اخلاقی و قانونی آلوده است. در میانهی این همه بی آبرویی، ناکارآمدی و ابربحرانهای داخلی و خارجی، رفتار حکومت با زنان همانا تصویری عریان از درندهخویی حکومت نسبت به نیمی از جامعهی بالندهی ایران است.
آسیب و عوارض اینگونه رفتارهای بیمارگونه و تهی از هر گونه وجاهت قانونی و اخلاقی دیرزمانی است که آشکار شده است. هیچ صاحب خرد و ایمانی نیست که نداند این هتاکیها و توحشها تنها به بهانهی قانون وشریعت انجام میشود و چگونه به یکپارچگی ملی وانسجام اخلاقی، معنوی و روانی ایرانیان صدمههای جبرانناپذیر وارد میکند.
در میانهی ابربحرانهای بیسابقهی داخلی، منطقهای و بینالمللی و در زمانهای که سایهی جنگ از هر وقت دیگری به ایران نزدیکتر است حکومت چنین بیمحابا به نبرد زنان بیدفاع ایرانی رفته است. این واقعیت به خوبی نشان میدهد که این نظام همانا زنان ایرانی را بیشتر و پیشتر از دشمنان شمشیرآختهی مسلح خارجیاش مخالف خود میداند. از این شیوهی رسوای زمامداری، که شوربختانه ریشههای عمیق دوانده، چیزی جز خسارت و ندامت نخواهد رویید.
ما امضاکنندگان این بیانیه با قاطعیت مخالفت صریح خود را با فرصتطلبی حکومت در سرکوب دوبارهی زنان کشور اعلام میکنیم و از این کردارهای ننگآور به نام خدا، اسلام و قانون برائت میجوییم. دوران «یا روسریی ا توسری» برای همیشه سپری شده و بازگشتناپذیراست. حاکمان کشور میدانند که نمیتوانند مأموران خود را به همهی محلات، خیابانها، کوچهها، مراکز شهری، تفریحی و... اعزام کنند. نافرمانی مدنی زنان در برابر حجاب اجباری در بسیاری از شهرهای کشور گستردهتر از آن است که آن را بتوان با گسیل عدهای سیاهپوش، پر سر و صدا و خشن در معدود نقاط و میادین شهرها مهار کرد. این برخوردهای غیر انسانی البته قربانیانی خواهد گرفت اما نمیتواند بر این مقاومت مدنی فائق آید. حتی در همان نقاط محدود نیز بازی موش و گربه میان مردم و مأموران در جریان است و سرکوب نمیتواند تا چند ده متر آنسوتر دوام بیاورد.
بر این اساس به حاکمان کشور یکبار دیگر هشدار میدهیم از جنگیدن تنبهتن با زنان ایرانی پرهیز کنند و تنوع طرز فکرها و گونهگونی سبک زیستها را به رسمیت بشناسند که این کاری است به صلاح کشور، ملت، دین و اخلاق.
محمدجواد اکبرین
حسن یوسفی اشکوری
عبدالعلی بازرگان
رضا بهشتی معزّ
میثم بادامچی
سروش دبّاغ
عبدالله ناصری طاهری
علی طهماسبی
احمد علوی
رضا علیجانی
رحمان لیوانی
داریوش محمدپور
مهدی ممکن
ژیلا موحد شریعتپناهی
یاسر میردامادی
👍69
نامه سعید مدنی از زندان دماوند به رئیس قوه قضائیه:
تبعید غیرقانونی است؛ هیچ چیز مانع از وفاداریم به مقاومت مدنی مردم نخواهد شد
ریاست محترم قوه قضایی
به اطلاع میرسانم در تاریخ ۱۴۰۳/۱/۱۴ و در حالی که از تاریخ ۱۴۰۱/۲/۲۷ مشغول گذراندن ۸ سال محکومیت قطعی در زندان اوین بودم، اطلاع یافتم که بنابر نظر دادستان تهران از زندان اوین به زندان دماوند تبعید شدهام. لذا بدون طی هرگونه مراحل قضایی شفاف و روشن و صرفاً بنا برخواست و اراده غیرقانونی مقام نامبرده، به زندان دماوند منتقل شدم و فعلاً دوران محکومیتم را در این زندان میگذرانم. اگرچه برای همه زندانیان سیاسی تحمیل هزینههای ظالمانه و غیر قانونی به خاطر دفاع از حقوق مردم و منافع ملّی ایران عزیز گوارا و شیرین است، امّا بیتردید اقدامات خودسرانه و غیرقانونی مقامات قضایی بویژه دادستان تهران، از دید و نظر ملت ایران پنهان نخواهد ماند و دیر یا زود همچون اسلاف خویش -دادستانهای پیشین تهران، مرتضوی و جعفریدولتآبادی- تاوان این تصمیمات و اقدامات را خواهند داد. البته به خوبی میدانید این بار اولی نیست که زندانیان سیاسی به دلیل بیان مطالبات و خواست مردم و اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و تنگناهای شدید معیشتی جامعه که حاصل بحرانهای ساختاری و دامنهدار است، ناچار به تحمّل مجازاتهای ظالمانه، غیرقانونی و غیرمتعارف شدهاند. پیش از این نیز بسیاری از همبندان اینجانب و خانوادههایشان طعم تلخ احکام غیرقانونی مسئولان قضایی بویژه تبعید از زندانِ واقع در محل زندگی خانوادهشان به محل دیگر را چشیدهاند.
آقای محسنی اژهای!
کدام منطق حقوقی و قضایی، مدعیالعموم تهران را واداشته تا پس از صدور رای قطعی قضات –اگرچه ناعادلانه- حکم صادره را تغییر و تبعید را بر محکومیت دوران حبس اضافه کند تا به این وسیله خانواده مرا برای چند دقیقه ملاقات هفتگی ناچار به سفری چند ساعته کند؟ در کدام مرجع قضاییِ صلاحیتدار حکم بر تبعید اینجانب از زندان اوین به زندان دماوند داده شده است که از آن بی اطلاع هستم؟ چرا مدعیالعموم تهران بدون نگرانی از عواقب نقض ماده ۵۱۳ آیین دادرسی کیفری چنین کرده است؟ چرا حتی بدون ابلاغ رسمی قضایی، حکم غیرقانونی اجرا شدهاست؟ میدانم و میدانید نظام قضایی کنونی اساساً پاسخگو نیست تا به این سوالات و دهها سوال دیگر پاسخ دهد یا با اعتراف به خطا، حکم صادره از سوی دادستان تهران را ملغی کند، لذا پر واضح است اینجانب به هر نحو مقتضی به اعتراض نسبت به وضع نابسامان اقتصادی، اجتماعی و سیاسیِ کنونی به مثابه یک وظیفه ملی، دینی، اخلاقی و انسانی ادامه خواهم داد و نیز پیگیر مطالبات قانونیام نیز خواهم شد و فشارهای غیر انسانی و غیرقانونی بر خود و خانوادهام مانع از وفاداریم به منافع ملی و پشتیبانی و حمایت از مقاومت مدنی مردم برای تامین حق تعیین سرنوشت و زندگی در جامعهای عاری از تبعیض، بی عدالتی، استبداد و قانونگریزی نخواهد شد.
سعید مدنی
۳۰فروردین ۱۴۰۳
زندان دماوند
نامه سعید مدنی از زندان دماوند به رئیس قوه قضائیه:
تبعید غیرقانونی است؛ هیچ چیز مانع از وفاداریم به مقاومت مدنی مردم نخواهد شد
ریاست محترم قوه قضایی
به اطلاع میرسانم در تاریخ ۱۴۰۳/۱/۱۴ و در حالی که از تاریخ ۱۴۰۱/۲/۲۷ مشغول گذراندن ۸ سال محکومیت قطعی در زندان اوین بودم، اطلاع یافتم که بنابر نظر دادستان تهران از زندان اوین به زندان دماوند تبعید شدهام. لذا بدون طی هرگونه مراحل قضایی شفاف و روشن و صرفاً بنا برخواست و اراده غیرقانونی مقام نامبرده، به زندان دماوند منتقل شدم و فعلاً دوران محکومیتم را در این زندان میگذرانم. اگرچه برای همه زندانیان سیاسی تحمیل هزینههای ظالمانه و غیر قانونی به خاطر دفاع از حقوق مردم و منافع ملّی ایران عزیز گوارا و شیرین است، امّا بیتردید اقدامات خودسرانه و غیرقانونی مقامات قضایی بویژه دادستان تهران، از دید و نظر ملت ایران پنهان نخواهد ماند و دیر یا زود همچون اسلاف خویش -دادستانهای پیشین تهران، مرتضوی و جعفریدولتآبادی- تاوان این تصمیمات و اقدامات را خواهند داد. البته به خوبی میدانید این بار اولی نیست که زندانیان سیاسی به دلیل بیان مطالبات و خواست مردم و اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و تنگناهای شدید معیشتی جامعه که حاصل بحرانهای ساختاری و دامنهدار است، ناچار به تحمّل مجازاتهای ظالمانه، غیرقانونی و غیرمتعارف شدهاند. پیش از این نیز بسیاری از همبندان اینجانب و خانوادههایشان طعم تلخ احکام غیرقانونی مسئولان قضایی بویژه تبعید از زندانِ واقع در محل زندگی خانوادهشان به محل دیگر را چشیدهاند.
آقای محسنی اژهای!
کدام منطق حقوقی و قضایی، مدعیالعموم تهران را واداشته تا پس از صدور رای قطعی قضات –اگرچه ناعادلانه- حکم صادره را تغییر و تبعید را بر محکومیت دوران حبس اضافه کند تا به این وسیله خانواده مرا برای چند دقیقه ملاقات هفتگی ناچار به سفری چند ساعته کند؟ در کدام مرجع قضاییِ صلاحیتدار حکم بر تبعید اینجانب از زندان اوین به زندان دماوند داده شده است که از آن بی اطلاع هستم؟ چرا مدعیالعموم تهران بدون نگرانی از عواقب نقض ماده ۵۱۳ آیین دادرسی کیفری چنین کرده است؟ چرا حتی بدون ابلاغ رسمی قضایی، حکم غیرقانونی اجرا شدهاست؟ میدانم و میدانید نظام قضایی کنونی اساساً پاسخگو نیست تا به این سوالات و دهها سوال دیگر پاسخ دهد یا با اعتراف به خطا، حکم صادره از سوی دادستان تهران را ملغی کند، لذا پر واضح است اینجانب به هر نحو مقتضی به اعتراض نسبت به وضع نابسامان اقتصادی، اجتماعی و سیاسیِ کنونی به مثابه یک وظیفه ملی، دینی، اخلاقی و انسانی ادامه خواهم داد و نیز پیگیر مطالبات قانونیام نیز خواهم شد و فشارهای غیر انسانی و غیرقانونی بر خود و خانوادهام مانع از وفاداریم به منافع ملی و پشتیبانی و حمایت از مقاومت مدنی مردم برای تامین حق تعیین سرنوشت و زندگی در جامعهای عاری از تبعیض، بی عدالتی، استبداد و قانونگریزی نخواهد شد.
سعید مدنی
۳۰فروردین ۱۴۰۳
زندان دماوند
👍90❤13👏4🔥1
از تلاش برای رهایی جامعه از چنگال خودکامگی و بیدادگری کناره نخواهیم گرفت
بیانیه جمعی از زندانیان و فعالان سیاسی و مدنی
مردم آگاه و معترض ایران
چنانچه مشاهدهگر واقعیت هستید، کوچه و خیابانهای ایران بار دیگر عرصهی لشکرکشی حکومت علیه زنان بیپناه، آگاه و دلیر این سرزمین است.
حکومتی که استانداردهای دوگانه و تعارضهای آشکار او در قبال حجاب اجباری در عرصههای سیاسی، آشکارا نشاندهندهی استفادهی ابزاری از حجاب اجباری و سماجتورزی خصمانه بر یکسانسازی سبک زندگی افراد و تداوم نمایش شوم سوءاستفاده از قوای قهریه برای ارعاب حداکثری مردم و کنشگران است.
همزمان با بالا گرفتن احتمال وقوع جنگ و در شرایطی که سوء مدیریت و فساد سیستماتیک حکومت، زندگی مردم را به سیاهچالهی فلاکت، اضطراب، بلاتکلیفی و نابسامانیهای مداوم تبدیل کرده و درحالیکه جامعهی ایرانی دادخواه جوانان معترض کشتهشده است، حکومت کماکان بر طبل جنگ با مردم کوچه و خیابان میکوبد و به موازات تحمیل انزوا و محدودیتهای همهجانبه، به هر بهانه، جامعهی سرشار از بغض و خشم ایران را به تازیانهی زخم و داغ تازهای میبندد. این در حالی است که اظهارنظر فعالان دربارهی حجاب اجباری و روایتگری ظلم رفته بر زنان ایران با هزینههایی چون احضار، بازداشت و انواع فشارها مواجه است.
امضاکنندههای این بیانیه، اقدامات غیرانسانی و غیرقانونی حکومت و مواجهه زنستیزانه با دلاورانی که در خانه و خیابان مقابل فشار استبداد ایستادهاند را بهشدت محکوم و تأکید میکنند که این بگیروببندها و لشکرکشی نیروهای تا بن دندان مسلح در مقابل گیسو و تن زنانی که علیرغم همهی داغ و درفشها کماکان میداندار مبارزه برای احقاق حقوق خود هستند، گواه آشکاری است بر اینکه زنان و مردان ایرانی با چنین سرکوبهایی از تلاش برای رهایی جامعه از چنگال خودکامگی و بیدادگری کناره نخواهند گرفت و حکومت جمهوری اسلامی با ادامهی رفتارهای خودسرانه، قیممآبانه و صغیر و برده پنداشتن مردم، تنها روزبهروز بر احتضار، قهقرا و بنبستهای سیاسی خود خواهد افزود.
آتفه چهارمحالیان
آمنه رضایی
ابوالفضل غسّالی
احمد رضا حائری
احمد زاهدی لنگرودی
اسدالله فخیمی
اسماعیل عبدی
اسماعیل مفتی زاده
اصغر شیری
افسانه عظیمزاده
الهام رسولی
امیرسالار داودی
امین لقایی
اکرم نقابی
پارسا مصلحیفرد
پوران ناظمی
پویا جگروند
پویا مظلومی
پیمان سالم
جعفر عظیمزاده
حجت بداغی
حدیث صبوری
حسنا بهشتی
حسین جانجانی
حسین رزاق
خلیل دارستانی
دایه شریفه حسین پناهی
راحله احمدی
رسول بداغی
رضا آیلور
رضا سلمان زاده
رضا شهابی
رضا مسلمی
روزبه اکرادی
زرتشت احمدی راغب
زهرا خندان
زهره محققی
ژیلا مکوندی
سارا سیاهپور
ساناز آریان طلب
سعید شیری
سعید مُلایی
سوران لطفی
سپیده قلیان
شادی شهرابی
شقایق مرادی
شهناز اکملی
شکرالله مسیح پور
صبا شعردوست
صدرا عبدالهی
صدیقه وسمقی
عالیه مطلب زاده
عباس اکرمی
عبدالله رضایی
عبداله مومنی
علیرضا بهنام
غلامرضا محمدی
فائزه هاشمی
فخری شادفر
فرزانه ناظرانپور
فرهاد میثمی
فروغ سجادی
فریبا اسدی
فریبا کمال آبادی
فریده کیانپور
کمال جعفری یزدی
کیوان صمیمی
گلرخ ایرایی
گیتی پورفاضل
محمد حبیبی
محمد نجفی
محمد کریم بیگی
مریم کریم بیگی
مریم حسین زاده
مریم قلیزاده
مریم مرشدی نیت
مریم یحیوی
مسعود زینال زاده
مسعود فرهیخته
مصطفی تاجزاده
مصطفی محب کیا
منصور فرجی
منیره عربشاهی
مهدی محمودیان
مهران رئوف
مهناز مرتضایی
مهوش ثابت
میلاد فدایی اصل
نازی اسکویی
نرگس ظریفیان
نرگس محمدی
نسیم سلطان بیگی
هستی امیری
وحید علیقلی پور
ویدا ربانی
یاسمن آریانی
https://www.zeitoons.com/114533
بیانیه جمعی از زندانیان و فعالان سیاسی و مدنی
مردم آگاه و معترض ایران
چنانچه مشاهدهگر واقعیت هستید، کوچه و خیابانهای ایران بار دیگر عرصهی لشکرکشی حکومت علیه زنان بیپناه، آگاه و دلیر این سرزمین است.
حکومتی که استانداردهای دوگانه و تعارضهای آشکار او در قبال حجاب اجباری در عرصههای سیاسی، آشکارا نشاندهندهی استفادهی ابزاری از حجاب اجباری و سماجتورزی خصمانه بر یکسانسازی سبک زندگی افراد و تداوم نمایش شوم سوءاستفاده از قوای قهریه برای ارعاب حداکثری مردم و کنشگران است.
همزمان با بالا گرفتن احتمال وقوع جنگ و در شرایطی که سوء مدیریت و فساد سیستماتیک حکومت، زندگی مردم را به سیاهچالهی فلاکت، اضطراب، بلاتکلیفی و نابسامانیهای مداوم تبدیل کرده و درحالیکه جامعهی ایرانی دادخواه جوانان معترض کشتهشده است، حکومت کماکان بر طبل جنگ با مردم کوچه و خیابان میکوبد و به موازات تحمیل انزوا و محدودیتهای همهجانبه، به هر بهانه، جامعهی سرشار از بغض و خشم ایران را به تازیانهی زخم و داغ تازهای میبندد. این در حالی است که اظهارنظر فعالان دربارهی حجاب اجباری و روایتگری ظلم رفته بر زنان ایران با هزینههایی چون احضار، بازداشت و انواع فشارها مواجه است.
امضاکنندههای این بیانیه، اقدامات غیرانسانی و غیرقانونی حکومت و مواجهه زنستیزانه با دلاورانی که در خانه و خیابان مقابل فشار استبداد ایستادهاند را بهشدت محکوم و تأکید میکنند که این بگیروببندها و لشکرکشی نیروهای تا بن دندان مسلح در مقابل گیسو و تن زنانی که علیرغم همهی داغ و درفشها کماکان میداندار مبارزه برای احقاق حقوق خود هستند، گواه آشکاری است بر اینکه زنان و مردان ایرانی با چنین سرکوبهایی از تلاش برای رهایی جامعه از چنگال خودکامگی و بیدادگری کناره نخواهند گرفت و حکومت جمهوری اسلامی با ادامهی رفتارهای خودسرانه، قیممآبانه و صغیر و برده پنداشتن مردم، تنها روزبهروز بر احتضار، قهقرا و بنبستهای سیاسی خود خواهد افزود.
آتفه چهارمحالیان
آمنه رضایی
ابوالفضل غسّالی
احمد رضا حائری
احمد زاهدی لنگرودی
اسدالله فخیمی
اسماعیل عبدی
اسماعیل مفتی زاده
اصغر شیری
افسانه عظیمزاده
الهام رسولی
امیرسالار داودی
امین لقایی
اکرم نقابی
پارسا مصلحیفرد
پوران ناظمی
پویا جگروند
پویا مظلومی
پیمان سالم
جعفر عظیمزاده
حجت بداغی
حدیث صبوری
حسنا بهشتی
حسین جانجانی
حسین رزاق
خلیل دارستانی
دایه شریفه حسین پناهی
راحله احمدی
رسول بداغی
رضا آیلور
رضا سلمان زاده
رضا شهابی
رضا مسلمی
روزبه اکرادی
زرتشت احمدی راغب
زهرا خندان
زهره محققی
ژیلا مکوندی
سارا سیاهپور
ساناز آریان طلب
سعید شیری
سعید مُلایی
سوران لطفی
سپیده قلیان
شادی شهرابی
شقایق مرادی
شهناز اکملی
شکرالله مسیح پور
صبا شعردوست
صدرا عبدالهی
صدیقه وسمقی
عالیه مطلب زاده
عباس اکرمی
عبدالله رضایی
عبداله مومنی
علیرضا بهنام
غلامرضا محمدی
فائزه هاشمی
فخری شادفر
فرزانه ناظرانپور
فرهاد میثمی
فروغ سجادی
فریبا اسدی
فریبا کمال آبادی
فریده کیانپور
کمال جعفری یزدی
کیوان صمیمی
گلرخ ایرایی
گیتی پورفاضل
محمد حبیبی
محمد نجفی
محمد کریم بیگی
مریم کریم بیگی
مریم حسین زاده
مریم قلیزاده
مریم مرشدی نیت
مریم یحیوی
مسعود زینال زاده
مسعود فرهیخته
مصطفی تاجزاده
مصطفی محب کیا
منصور فرجی
منیره عربشاهی
مهدی محمودیان
مهران رئوف
مهناز مرتضایی
مهوش ثابت
میلاد فدایی اصل
نازی اسکویی
نرگس ظریفیان
نرگس محمدی
نسیم سلطان بیگی
هستی امیری
وحید علیقلی پور
ویدا ربانی
یاسمن آریانی
https://www.zeitoons.com/114533
سایت خبری تحلیلی زیتون
از تلاش برای رهایی جامعه از چنگال خودکامگی و بیدادگری کناره نخواهیم گرفت؛ بیانیه جمعی از زندانیان و فعالان سیاسی و مدنی | سایت…
زیتون- نزدیک به یکصد تن از زندانیان و فعالان سیاسی و مدنی با صدور بیانیهای ضمن محکوم کردن «اقدامات غیرانسانی و غیرقانونی حکومت و مواجهه زنستیزانه با دلاورانی که در خانه و خیابان مقابل فشار استبداد ایستادهاند» تأکید کردند که « زنان و مردان ایرانی با چنین…
👏33👍11❤4🎉1
استیصال و وحشت استبداد دینی
ابوالفضل قدیانی
روز چهارشنبه خبر بهتآور حکم اعدام توماج صالحی رپر معترض توسط دادگاه غیرقانونیِ انقلاب اصفهان منتشر شد.
اکنون خود به خود این سؤال پیش میآید که علی خامنهای مستبد قدرتپرست و خونریز ایران و عواملش در نیروهای امنیتی و دستگاه قضاییِ تحت فرمانش از استیصال و وحشت است که چنین احکامی صادر میکنند یا تعمداً بحران آفرینی میکنند که فجایع ایجاد کرده در کشور را در عرصه اقتصاد و فرهنگ و سیاست و اجتماع، تحت الشعاع قرار دهند.
به نظر من این اقدامات بحرانآفرین، از یک سو نتیجه استیصال و وحشت است و از سویی دیگر کینهتوزی و انتقامجویی کور است که موجب گیجی و فلج فکری آنان میشود و به ناچار برای رهایی از بنبستها و تناقضاتی که دائماً گرفتارشان هستند دست به چنین کارهایی میزنند که از بحرانی به بحران دیگر پناه برند. این بنبستها و تناقضات، خصلت خودویرانگریِ نظام استبداد دینی را تشدید میکند و بیشتر و بیشتر این نظام ضدملّی را در باتلاق فرو میبرد امّا تا زمانی که این نظام حاکم است این بحرانها ادامه خواهدیافت.
امیدوارم که در اثر فشارهای مردم ایران و افکار عمومی جهان در این حکم ننگین تجدید نظر و توماج صالحی را آزاد کنند. در هرصورت دستگاههای امنیتی و دستگاه قضایی در این ماجرا مقصرند و مسئول، امّا مقصر و مسئولِ اصلی علی خامنهای است که باید پاسخگو باشد که تمامی این ستمها و اعمال ضد انسانی به خاطر ادامه چند صباح بیشتر حکومت تباهیآفرین اوست.
ابوالفضل قدیانی
روز چهارشنبه خبر بهتآور حکم اعدام توماج صالحی رپر معترض توسط دادگاه غیرقانونیِ انقلاب اصفهان منتشر شد.
اکنون خود به خود این سؤال پیش میآید که علی خامنهای مستبد قدرتپرست و خونریز ایران و عواملش در نیروهای امنیتی و دستگاه قضاییِ تحت فرمانش از استیصال و وحشت است که چنین احکامی صادر میکنند یا تعمداً بحران آفرینی میکنند که فجایع ایجاد کرده در کشور را در عرصه اقتصاد و فرهنگ و سیاست و اجتماع، تحت الشعاع قرار دهند.
به نظر من این اقدامات بحرانآفرین، از یک سو نتیجه استیصال و وحشت است و از سویی دیگر کینهتوزی و انتقامجویی کور است که موجب گیجی و فلج فکری آنان میشود و به ناچار برای رهایی از بنبستها و تناقضاتی که دائماً گرفتارشان هستند دست به چنین کارهایی میزنند که از بحرانی به بحران دیگر پناه برند. این بنبستها و تناقضات، خصلت خودویرانگریِ نظام استبداد دینی را تشدید میکند و بیشتر و بیشتر این نظام ضدملّی را در باتلاق فرو میبرد امّا تا زمانی که این نظام حاکم است این بحرانها ادامه خواهدیافت.
امیدوارم که در اثر فشارهای مردم ایران و افکار عمومی جهان در این حکم ننگین تجدید نظر و توماج صالحی را آزاد کنند. در هرصورت دستگاههای امنیتی و دستگاه قضایی در این ماجرا مقصرند و مسئول، امّا مقصر و مسئولِ اصلی علی خامنهای است که باید پاسخگو باشد که تمامی این ستمها و اعمال ضد انسانی به خاطر ادامه چند صباح بیشتر حکومت تباهیآفرین اوست.
👍75❤3🔥1
حکومت حق ورود و مداخله به حریم خصوصی شهروندان را ندارد
به نام خدا
نمایش رفتارهای اهانتآمیز نیروهایی که ماموریت نظم و آرامش ملت وظیفه و میثاقشان است، چنان تلخ و سنگین است که نه تنها زنان، بلکه جامعه ایران را به اعتراض واداشته است . حکومت در بیش از چهار دهه عمر خود، با همه فشارها و سرکوبها ، اینک شدت برخورد خود را با معترضان به تبعیضها و نابرابریهای اجتماعی و بویژه حجاب اجباری افزایش داده است و با فراموشی قربانی شدن مهساها در جنبش اخیر ، همچنان با خشونت و لجاجت، زیبایی این نوبهار را به صحنه رویارویی با زنان برای تعیین پوشش آنها تبدیل کرده است .
دیدن این صحنهها بیش از همه برای کسانی که آزادی انتخاب دین و شعائر آن را باور دارند، سختتر و غیرقابل تحملتر است . از این رو مسئولیت بیشتری برای اعتراض به این برخوردهای ناشایست با جامعه زنان احساس میکنند.
ما باور داریم که زنان ارزشمند ایران در دهه های اخیر با گذر از ناهمواریهای سخت و پر تبعیض در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، با همت ، جسارت و تواناییهای خود ارزشآفرین بوده و توانستهاند سکوهای زیادی از موفقیت را بدست آورند.
باور داریم که ظرفیت جامعه زنان در ایران فراتر از قوانین در حرکت است و ظرف اگر تنگ باشد، به تغییر ساختار نیاز است .
باور داریم که زنان ثابت کردهاند برای طرح مطالبات و خواستههای خود و نیز نافرمانیهای مدنی تنها از مسیرهای صلحآمیز و خشونت پرهیز عبور میکنند.
باور داریم که رفتارهای هویتبخش و جسورانه زنان در مردان نیز بس اثرگذار بوده و با «عنصر احترام » به پشتیبانی از حرکتهای حقطلبانه مادران و خواهران و دختران خود برخاستهاند.
ما باور داریم که سیاستهای سرکوبگرانه با جامعه زنان و به بهانه حجاب اجباری هم از سر افکار مرتجعانه است و هم از سر به انحراف کشیدن افکار عمومی و سرپوش نهادن بر فساد افسار گسیخته و پیامدهای ناشی از ناتوانیهای اداره جامعه است .
ما باور داریم دین و خرد انسانی اجازه استفاده از اجبار به جای اختیار و آزادی انسان در امور فردی را نمیدهد و حکومت حق ورود و مداخله به حریم خصوصی شهروندان را ندارد. قوانین اجتماعی هم ضامن حقوق افراد جامعه است و اجازه این رفتار را نمی.دهد.
ما باور داریم که جامعه زنان از خواستههای به حق خود نمیگذرد و اراده خود را برای تامین حقوق انسانی و اجتماعی خود بارها به نمایش گذاشته است .
ما امضا کنندگان زیر نیز وظیفه ملی و مذهبی خود میدانیم که در این مسیر با همه زنان ومردان آزاده ایرانی همراه و همصدا باشیم .روشنگری ، همگرایی و تمرکز بر هدف مشترک پیش برنده خواهد بود.
مریم باقی، معصومه دهقان، زهرا ربانیاملشی ، زهرا رحیمی، رقیه زارعپورحیدری، زهره سحابی، دره سحابی، پروانه سلحشوری، فیروزه صابر ، طاهره طالقانی ، ژاله فرامرزیان، مریم قدس، جمیله کریمی، فاطمه کمالیسرایی، نورا کنعانی، الهه کولایی، حبیبه گلرخ، فاطمه گوارایی، زهرا مجردی، فخرالسادات محتشمیپور، سعیده منتظری
به نام خدا
نمایش رفتارهای اهانتآمیز نیروهایی که ماموریت نظم و آرامش ملت وظیفه و میثاقشان است، چنان تلخ و سنگین است که نه تنها زنان، بلکه جامعه ایران را به اعتراض واداشته است . حکومت در بیش از چهار دهه عمر خود، با همه فشارها و سرکوبها ، اینک شدت برخورد خود را با معترضان به تبعیضها و نابرابریهای اجتماعی و بویژه حجاب اجباری افزایش داده است و با فراموشی قربانی شدن مهساها در جنبش اخیر ، همچنان با خشونت و لجاجت، زیبایی این نوبهار را به صحنه رویارویی با زنان برای تعیین پوشش آنها تبدیل کرده است .
دیدن این صحنهها بیش از همه برای کسانی که آزادی انتخاب دین و شعائر آن را باور دارند، سختتر و غیرقابل تحملتر است . از این رو مسئولیت بیشتری برای اعتراض به این برخوردهای ناشایست با جامعه زنان احساس میکنند.
ما باور داریم که زنان ارزشمند ایران در دهه های اخیر با گذر از ناهمواریهای سخت و پر تبعیض در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، با همت ، جسارت و تواناییهای خود ارزشآفرین بوده و توانستهاند سکوهای زیادی از موفقیت را بدست آورند.
باور داریم که ظرفیت جامعه زنان در ایران فراتر از قوانین در حرکت است و ظرف اگر تنگ باشد، به تغییر ساختار نیاز است .
باور داریم که زنان ثابت کردهاند برای طرح مطالبات و خواستههای خود و نیز نافرمانیهای مدنی تنها از مسیرهای صلحآمیز و خشونت پرهیز عبور میکنند.
باور داریم که رفتارهای هویتبخش و جسورانه زنان در مردان نیز بس اثرگذار بوده و با «عنصر احترام » به پشتیبانی از حرکتهای حقطلبانه مادران و خواهران و دختران خود برخاستهاند.
ما باور داریم که سیاستهای سرکوبگرانه با جامعه زنان و به بهانه حجاب اجباری هم از سر افکار مرتجعانه است و هم از سر به انحراف کشیدن افکار عمومی و سرپوش نهادن بر فساد افسار گسیخته و پیامدهای ناشی از ناتوانیهای اداره جامعه است .
ما باور داریم دین و خرد انسانی اجازه استفاده از اجبار به جای اختیار و آزادی انسان در امور فردی را نمیدهد و حکومت حق ورود و مداخله به حریم خصوصی شهروندان را ندارد. قوانین اجتماعی هم ضامن حقوق افراد جامعه است و اجازه این رفتار را نمی.دهد.
ما باور داریم که جامعه زنان از خواستههای به حق خود نمیگذرد و اراده خود را برای تامین حقوق انسانی و اجتماعی خود بارها به نمایش گذاشته است .
ما امضا کنندگان زیر نیز وظیفه ملی و مذهبی خود میدانیم که در این مسیر با همه زنان ومردان آزاده ایرانی همراه و همصدا باشیم .روشنگری ، همگرایی و تمرکز بر هدف مشترک پیش برنده خواهد بود.
مریم باقی، معصومه دهقان، زهرا ربانیاملشی ، زهرا رحیمی، رقیه زارعپورحیدری، زهره سحابی، دره سحابی، پروانه سلحشوری، فیروزه صابر ، طاهره طالقانی ، ژاله فرامرزیان، مریم قدس، جمیله کریمی، فاطمه کمالیسرایی، نورا کنعانی، الهه کولایی، حبیبه گلرخ، فاطمه گوارایی، زهرا مجردی، فخرالسادات محتشمیپور، سعیده منتظری
👍43❤7
برادر عزیز و همراه استوار
جناب آقای رضا علیجانی
تسلیت ما را در سوگ برادرتان بپذیرید. خداوند عزیز این درگذشته را مشمول آمرزش و بازماندگان محترم و وجود شریف جنابعالی را سرشار از آرامش کند.
لطف خفی خداوند در سوگ تابسوز عزیزان همان پاداش دوچندان مصایب غربت و ارزانی صابرانی چون شماست.
ژیلا موحد شریعتپناهی | حسن یوسفی اشکوری | محمدجواد اکبرین | میثم بادامچی | رضا بهشتیمعز | سروش دباغ | علیرضا رجایی | تقی رحمانی | احمد صدری | محمود صدری | احمد علوی | حسن فرشتیان | رحمان لیوانی | داریوش محمدپور | سیدعلی محمودی | یاسر میردامادی | عبدالله ناصری طاهری
جناب آقای رضا علیجانی
تسلیت ما را در سوگ برادرتان بپذیرید. خداوند عزیز این درگذشته را مشمول آمرزش و بازماندگان محترم و وجود شریف جنابعالی را سرشار از آرامش کند.
لطف خفی خداوند در سوگ تابسوز عزیزان همان پاداش دوچندان مصایب غربت و ارزانی صابرانی چون شماست.
ژیلا موحد شریعتپناهی | حسن یوسفی اشکوری | محمدجواد اکبرین | میثم بادامچی | رضا بهشتیمعز | سروش دباغ | علیرضا رجایی | تقی رحمانی | احمد صدری | محمود صدری | احمد علوی | حسن فرشتیان | رحمان لیوانی | داریوش محمدپور | سیدعلی محمودی | یاسر میردامادی | عبدالله ناصری طاهری
👍39❤8
ارزیابی حمله اسرائیل به ایران در نزدیکی اصفهان
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
نویسندگان: دیوید آلبرایت، سارا بورکهارد، ویکتوریا چنج، اسپانسر فاراگاسو، محمدرضا گیوه موسسه علوم و امنیت بینالملل (ISIS)
مترجم: روحالله رحیمپور
مؤسسه علم و امنیت بینالملل Institute for Science and International Securityیک مؤسسه غیرانتفاعی و غیر حزبی است که به اطلاعرسانی عمومی در مورد مسائل علمی و سیاستی مؤثر بر امنیت بینالمللی اختصاص دارد. تمرکز اصلی آن بر توقف گسترش سلاحهای هستهای و فناوریهای مرتبط به کشورهای دیگر و تروریستها، ایجاد شفافیت بیشتر در فعالیتهای هستهای در سرتاسر جهان، تقویت رژیم بینالمللی عدم اشاعه و دستیابی به کاهش عمیق در زرادخانههای هستهای است. این موسسه به طور گسترده هم به عنوان منبع اطلاعات معتبر در مورد برنامههای هستهای در کشورهایی که به دنبال یا دارای سلاح هستهای هستند و هم به عنوان یک مشارکت کننده مهم در تلاشها برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای شناخته شده است. پروژههای این موسسه تحقیقات فنی، علمی و سیاسی را به منظور ایجاد پایهای محکم برای طیف گستردهای از تلاشها برای کاهش تهدید ناشی از سلاحهای هستهای برای ایالات متحده و امنیت بینالمللی دنبال و هماهنگ میکند.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/115035
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
نویسندگان: دیوید آلبرایت، سارا بورکهارد، ویکتوریا چنج، اسپانسر فاراگاسو، محمدرضا گیوه موسسه علوم و امنیت بینالملل (ISIS)
مترجم: روحالله رحیمپور
مؤسسه علم و امنیت بینالملل Institute for Science and International Securityیک مؤسسه غیرانتفاعی و غیر حزبی است که به اطلاعرسانی عمومی در مورد مسائل علمی و سیاستی مؤثر بر امنیت بینالمللی اختصاص دارد. تمرکز اصلی آن بر توقف گسترش سلاحهای هستهای و فناوریهای مرتبط به کشورهای دیگر و تروریستها، ایجاد شفافیت بیشتر در فعالیتهای هستهای در سرتاسر جهان، تقویت رژیم بینالمللی عدم اشاعه و دستیابی به کاهش عمیق در زرادخانههای هستهای است. این موسسه به طور گسترده هم به عنوان منبع اطلاعات معتبر در مورد برنامههای هستهای در کشورهایی که به دنبال یا دارای سلاح هستهای هستند و هم به عنوان یک مشارکت کننده مهم در تلاشها برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای شناخته شده است. پروژههای این موسسه تحقیقات فنی، علمی و سیاسی را به منظور ایجاد پایهای محکم برای طیف گستردهای از تلاشها برای کاهش تهدید ناشی از سلاحهای هستهای برای ایالات متحده و امنیت بینالمللی دنبال و هماهنگ میکند.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/115035
سایت خبری تحلیلی زیتون
ارزیابی حمله اسرائیل به ایران در نزدیکی اصفهان | سایت خبری تحلیلی زیتون
نویسندگان: دیوید آلبرایت، سارا بورکهارد، ویکتوریا چنج، اسپانسر فاراگاسو، محمدرضا گیوه موسسه علوم و امنیت بینالملل (ISIS) مترجم: روحالله رحیمپور Assessment of Israeli Strike on Iran near Esfahan | Institute for Science and International Security (isis-online.org)…
👍4😱2
جنبش های اجتماعی زنان در پرتو چهار رهیافت اقتصادی
احمد علوی
چرا پرداختن به جنبش های اجتماعی زنان از منظر اقتصادی اهمیت دارد؟ چون توسعه جنبش های اجتماعی زنان مسئله اساسی توسعه پایدار و موزون است و این امر دغدغه کل جامعه است. طرح مسائل زنان از منظر اقتصادی پیوندی مستقیم و متقابل با موقعیت آنان دارد. چه طرح مسائل زنان میتواند در اولویت به گفتگو در خصوص مسائل آنها- که در دوره ای طولانی به فراموشی سپرده شده است- موثر باشد و بدین ترتیب در بهبود موقعیت اقتصادی-اجتماعی آنها نقشی را بازی کند. بالعکس به فراموشی سپردن مسائل زنان- به مثابه یک گروه- و برای مثال تبعیض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نسبت به آنها، به معنای به فراموشی سپردن پروژه رفع تبعیض نسبت به آنهاست. همزمان بهبود موقعیت زنان نیز- به فراموشی مسائل آنها خاتمه داده – به طرح گسترده و اجتماعی مسائل آنها کمک میکند. رابطهی موقعیت و زنان- به مثابه یک گروه- و خودآگاهی آنها از تبعیض نسبت به آنها نیز چنین است. یعنی خودآگاهی بیشتر زنان- نسبت به تبعیض نسبت به آنها- یکی از شرط های برای دگرگونی ساختار تبعیض آلود جامعه و در نتیجه تلاش برای بهبود موقعیت آنان است. در همین راستا، جنبشهای اجتماعی زنان همواره از منظرهای گوناگونی مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی قرار گرفته است. از منظر اقتصادی اما پژوهش درباره جنبشهای اجتماعی زنان و متغیرهایی نظیر توسعه پایدار، ثبات سیاسی و اقتصادی، سرمایه اجتماعی و برابری فرصتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، تازگی دارد در دهههای اخیر مورد توجه پژوهشگران علوم اقتصادی قرار گرفته است. در همین راستا، رفع تبعیض جنسیتی به مثابه یکی از اهداف توسعه پایدار همواره مورد تاکید اقتصاددانها بوده است. همچنین گسترش جنبشهای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد زنان به مثابه زمینهساز امنیت و ثبات سیاسی هم یکی دیگر از موضوعاتی است که منظر رتبهبندی ریسک اجتماعی و کشوری مد نظر بوده است. افزون بر این نقش زنان و جنبشهای آنها در کارآفرینی، توانمندی و کاهش فقر زنانه و رفع تبعیض نیز بطور گسترده مورد پژوهش قرار گرفته است. در اقتصاد اجتماعی نیز نقش جنبشهای اجتماعی زنان از نظر دور نمانده و سهم آن در تولید سرمایه اجتماعی و جامعه اجتماعی همواره مطرح بوده است. البته این چهار جنبه پژوهشی دارای همپوشانی هستند. یادداشت زیر به فشردگی به برخی از این موارد اشاره میکند.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com
احمد علوی
چرا پرداختن به جنبش های اجتماعی زنان از منظر اقتصادی اهمیت دارد؟ چون توسعه جنبش های اجتماعی زنان مسئله اساسی توسعه پایدار و موزون است و این امر دغدغه کل جامعه است. طرح مسائل زنان از منظر اقتصادی پیوندی مستقیم و متقابل با موقعیت آنان دارد. چه طرح مسائل زنان میتواند در اولویت به گفتگو در خصوص مسائل آنها- که در دوره ای طولانی به فراموشی سپرده شده است- موثر باشد و بدین ترتیب در بهبود موقعیت اقتصادی-اجتماعی آنها نقشی را بازی کند. بالعکس به فراموشی سپردن مسائل زنان- به مثابه یک گروه- و برای مثال تبعیض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نسبت به آنها، به معنای به فراموشی سپردن پروژه رفع تبعیض نسبت به آنهاست. همزمان بهبود موقعیت زنان نیز- به فراموشی مسائل آنها خاتمه داده – به طرح گسترده و اجتماعی مسائل آنها کمک میکند. رابطهی موقعیت و زنان- به مثابه یک گروه- و خودآگاهی آنها از تبعیض نسبت به آنها نیز چنین است. یعنی خودآگاهی بیشتر زنان- نسبت به تبعیض نسبت به آنها- یکی از شرط های برای دگرگونی ساختار تبعیض آلود جامعه و در نتیجه تلاش برای بهبود موقعیت آنان است. در همین راستا، جنبشهای اجتماعی زنان همواره از منظرهای گوناگونی مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی قرار گرفته است. از منظر اقتصادی اما پژوهش درباره جنبشهای اجتماعی زنان و متغیرهایی نظیر توسعه پایدار، ثبات سیاسی و اقتصادی، سرمایه اجتماعی و برابری فرصتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، تازگی دارد در دهههای اخیر مورد توجه پژوهشگران علوم اقتصادی قرار گرفته است. در همین راستا، رفع تبعیض جنسیتی به مثابه یکی از اهداف توسعه پایدار همواره مورد تاکید اقتصاددانها بوده است. همچنین گسترش جنبشهای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد زنان به مثابه زمینهساز امنیت و ثبات سیاسی هم یکی دیگر از موضوعاتی است که منظر رتبهبندی ریسک اجتماعی و کشوری مد نظر بوده است. افزون بر این نقش زنان و جنبشهای آنها در کارآفرینی، توانمندی و کاهش فقر زنانه و رفع تبعیض نیز بطور گسترده مورد پژوهش قرار گرفته است. در اقتصاد اجتماعی نیز نقش جنبشهای اجتماعی زنان از نظر دور نمانده و سهم آن در تولید سرمایه اجتماعی و جامعه اجتماعی همواره مطرح بوده است. البته این چهار جنبه پژوهشی دارای همپوشانی هستند. یادداشت زیر به فشردگی به برخی از این موارد اشاره میکند.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com
سایت خبری تحلیلی زیتون
زیتون | سایت خبری تحلیلی زیتون
ایران اسرائیل و فلسطین در «انستیتو خاورمیانه» گزارش اختصاصی از یک گفتوگوی غیررسمی ایرانی، اروپایی و منطقهای «اَنَ رَبُکُمالاعلی» به این شرمساری تاریخی پایان دهید؛ بیانیه ۱۴۷ نفر از فعالان سیاسی و مدنی علیه موج جدید سرکوب بهائیان در ایران طرحی از نظریۀ…
👍7👎1
آیا «منشور مهسا» میتواند سند اجماع اپوزیسیون باشد؟ تاملی در پیشنهاد مهدی نصیری
میثم بادامچی
مهدی نصیری چندی قبل در مصاحبه با برنامه شصت دقیقه بیبیسی فارسی گفت: «اپوزیسیون ایران اگر میخواهد موفق شود باید شکاف بین شاهزاده (پهلوی) و (مصطفی) تاجزاده را از میان بردارد.» این سخن او گرچه با موج مخالفت بزرگی از سوی طبقهی محافظهکارتر اصلاحطلبان و کسانی که طرفدار ماندن در چارچوب نظام و قانون اساسی فعلی هستند روبرو شد، به نظر نگارنده حاوی نکتهی دقیق و حسابشدهای است. مهدی نصیری به خوبی متوجه شده عبور از وضعیت فعلی جز با شکستن تابوهای بیش از چهل ساله و برقراری گفتگوی سازنده و انتقادی و حتی تلخ میان بخشهای مختلف مخالفان وضع موجود ممکن نیست. این مقاله در واکنش به توصیهی نصیری و با تاملی در سند اپوزسیونی موسوم به «منشور مهسا» نگاشته شده است.
مشاهدهی اصغر شیرازی در مورد ارزشهای مشترک در میان مخالفان حکومت
پژوهش اصغرشیرازی در مورد اسناد اپوزیسیون ایران در دو دههی اخیر در مقالهی مفصل و خواندنی با عنوان «بغرنج تمرکززدایی از حکومت مرکزی» (نقد اقتصاد سیاسی، بهمن ۱۴۰۲) نشان میدهد که در گستره مخالفان حکومت در خارج کشور، که به نظر نگارنده به جمعشان امروز میشود طرفداران اصلاحات ساختاری با رهبری میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، زهرا رهنورد، نرگس محمدی و فائزه هاشمی رفسنجانی…را نیز افزود، گرچه تحقیق شیرازی به ایشان مستقیم نپرداخته، برغم همه اختلافها و انشعابات، اجماع بر سر ارزشهایی در مورد ساختار حکومت «بعد از گذار از جمهوری اسلامی» پیشاپیش رخ داده است. امروز تقریبا تمام گروههای مخالف حکومت در ایران بر سر محورهای زیر اجماع دارند:
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/115008
میثم بادامچی
مهدی نصیری چندی قبل در مصاحبه با برنامه شصت دقیقه بیبیسی فارسی گفت: «اپوزیسیون ایران اگر میخواهد موفق شود باید شکاف بین شاهزاده (پهلوی) و (مصطفی) تاجزاده را از میان بردارد.» این سخن او گرچه با موج مخالفت بزرگی از سوی طبقهی محافظهکارتر اصلاحطلبان و کسانی که طرفدار ماندن در چارچوب نظام و قانون اساسی فعلی هستند روبرو شد، به نظر نگارنده حاوی نکتهی دقیق و حسابشدهای است. مهدی نصیری به خوبی متوجه شده عبور از وضعیت فعلی جز با شکستن تابوهای بیش از چهل ساله و برقراری گفتگوی سازنده و انتقادی و حتی تلخ میان بخشهای مختلف مخالفان وضع موجود ممکن نیست. این مقاله در واکنش به توصیهی نصیری و با تاملی در سند اپوزسیونی موسوم به «منشور مهسا» نگاشته شده است.
مشاهدهی اصغر شیرازی در مورد ارزشهای مشترک در میان مخالفان حکومت
پژوهش اصغرشیرازی در مورد اسناد اپوزیسیون ایران در دو دههی اخیر در مقالهی مفصل و خواندنی با عنوان «بغرنج تمرکززدایی از حکومت مرکزی» (نقد اقتصاد سیاسی، بهمن ۱۴۰۲) نشان میدهد که در گستره مخالفان حکومت در خارج کشور، که به نظر نگارنده به جمعشان امروز میشود طرفداران اصلاحات ساختاری با رهبری میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، زهرا رهنورد، نرگس محمدی و فائزه هاشمی رفسنجانی…را نیز افزود، گرچه تحقیق شیرازی به ایشان مستقیم نپرداخته، برغم همه اختلافها و انشعابات، اجماع بر سر ارزشهایی در مورد ساختار حکومت «بعد از گذار از جمهوری اسلامی» پیشاپیش رخ داده است. امروز تقریبا تمام گروههای مخالف حکومت در ایران بر سر محورهای زیر اجماع دارند:
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/115008
سایت خبری تحلیلی زیتون
آیا «منشور مهسا» میتواند سند اجماع اپوزیسیون باشد؟ تاملی در پیشنهاد مهدی نصیری | سایت خبری تحلیلی زیتون
مهدی نصیری چندی قبل در مصاحبه با برنامه شصت دقیقه بیبیسی فارسی گفت: «اپوزیسیون ایران اگر میخواهد موفق شود باید شکاف بین شاهزاده (پهلوی) و (مصطفی) تاجزاده را از میان بردارد.» این سخن او گرچه با موج مخالفت بزرگی از سوی طبقهی محافظهکارتر اصلاحطلبان و…
👍22❤3👎2👏1
بیانیه اعضای کمپین "سهشنبههای نه به اعدام" در شانزدهمین هفته اعتصاب:
"قساوت شکنجهکنندگان خسرو بشارت در زندان قزلحصار، بسیار بیشتر از قساوت کارگزاران نازی در آشویتس است."
شانزدهیمن هفته کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" را در حالی برگزار میکنیم دو زندانی سیاسی عقیدتی هموطن ما به نام خسرو بشارت و کامران شیخه به ترتیب ۱۴ و ۱۰ روز است، برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام به سلولهای انفرادی بند امن در واحد سه زندان قزلحصار منتقل شدهاند.
هموطنان گرامی
چهارده روز انفرادی برای خسرو یعنی چهارده بار شنیدن صدای اذان صبح و "خود را در یک قدمی طناب دار دیدن و با زندگی وداع کردن"، گویی که چهارده بار او را به دار کشیدهاند. در تاریخ آمده است که کارگزاران رژیم فاشیستی نازی در آلمان، بر خلاف مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی، در اردوگاه آشویتس یهودیان بیگناه را بیآنکه بدانند قصد کشتن آنها را دارند به حمام فرستاده و به وسیله انتشار گاز سمی در حمام اقدام به کشتار آنها میکردند. یعنی قربانیان آشویتس برخلاف خسرو، کامران، فرهاد، محمد و هزارها زندانی اعدام شده توسط جمهوری اسلامی با شکنجه هولناک "انتظار برای اعدام" مواجه نبودند. و هر وجدان بیداری تصدیق میکند که در اینباره قساوت آیشمن و همکاران نازی او در آشویتس کمتر از کارگزاران سرکوب و اعدام در جمهوری اسلامی بوده است.
مردم آزاده ایران
دستاندرکاران دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی که با دو نمایش اخیر انتخابات برای خودشان نیز مسجل شده در برابر شما مردم سربلند ایران اقلیتی ناچیز هستند؛ برای جلوگیری از آغاز موج جدیدی از اعتراضات، به نمایش قدرت سرکوب خود در خیابانها(با گشت ننگین ارشاد) و در زندانها با سرعت بخشیدن به صدور و اجرای احکام ننگین اعدام روی آوردهاند و در این باره همین بس که در دو ماه اخیر به صورت میانگین در هر شش ساعت یک زندانی را اعدام کرده و همزمان در خیابان دختران و زنان شجاع ما را با قساوت سرکوب میکنند.
مردم عزیز و کنشگران سیاسی، صنفی و مدنی
ما زندانیان اعتصابی در زندانهای قزلحصار، اوین(بند زنان و بندهای شش، هشت و چهار)، زندان خرم آباد، زندان مرکزی کرج، زندان خوی و زندان نقده، در اعتراض به حکم اعدام خسرو بشارت و کامران شیخه و شکنجه هولناک این دو همبندیمان که به عمد مدتهاست آنها را در انفرادیهای زندان قزلحصار در انتظاری هولناک و در آستانه اجرای حکم اعدام قرار دادهاند، و همچنین در اعتراض به صدور رای اعدام یا قطعی شدن این حکم غیرانسانی برای عزیزانی چون توماج صالحی، محمود مهرابی، حبیب و عباس دریس، رضا رسایی، مجاهد کورکور و دهها هموطن دیگر، امروز سهشنبه ۲۵اردیبهشت۱۴۰۳ در اعتصاب غذا بهسر خواهیم برد و خواهان پایان این وضعیت قرونوسطایی و اعدام های غیر انسانی در ایران هستیم.
خاضعانه از همه شما عزیزان میخواهیم به هر وسیله ممکن صدا و ندای مظلومیت زندانیان زیر حکم اعدام باشید؛ و از دیگر زندانیان نیز درخواست میکنیم برای مقابله با این روند غیرانسانی به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" پیوسته تا با گسترش این عمل جمعی مقابله موثرتری با رفتارهای ضد حقوقبشری استبداد دینی حاکم داشته باشیم.
سهشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
زندانیان اعتصابی کارزار
"سهشنبههای نه به اعدام"
در زندانهای قزلحصار، اوین، مرکزی کرج، خرمآباد، خوی و نقده
"قساوت شکنجهکنندگان خسرو بشارت در زندان قزلحصار، بسیار بیشتر از قساوت کارگزاران نازی در آشویتس است."
شانزدهیمن هفته کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" را در حالی برگزار میکنیم دو زندانی سیاسی عقیدتی هموطن ما به نام خسرو بشارت و کامران شیخه به ترتیب ۱۴ و ۱۰ روز است، برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام به سلولهای انفرادی بند امن در واحد سه زندان قزلحصار منتقل شدهاند.
هموطنان گرامی
چهارده روز انفرادی برای خسرو یعنی چهارده بار شنیدن صدای اذان صبح و "خود را در یک قدمی طناب دار دیدن و با زندگی وداع کردن"، گویی که چهارده بار او را به دار کشیدهاند. در تاریخ آمده است که کارگزاران رژیم فاشیستی نازی در آلمان، بر خلاف مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی، در اردوگاه آشویتس یهودیان بیگناه را بیآنکه بدانند قصد کشتن آنها را دارند به حمام فرستاده و به وسیله انتشار گاز سمی در حمام اقدام به کشتار آنها میکردند. یعنی قربانیان آشویتس برخلاف خسرو، کامران، فرهاد، محمد و هزارها زندانی اعدام شده توسط جمهوری اسلامی با شکنجه هولناک "انتظار برای اعدام" مواجه نبودند. و هر وجدان بیداری تصدیق میکند که در اینباره قساوت آیشمن و همکاران نازی او در آشویتس کمتر از کارگزاران سرکوب و اعدام در جمهوری اسلامی بوده است.
مردم آزاده ایران
دستاندرکاران دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی که با دو نمایش اخیر انتخابات برای خودشان نیز مسجل شده در برابر شما مردم سربلند ایران اقلیتی ناچیز هستند؛ برای جلوگیری از آغاز موج جدیدی از اعتراضات، به نمایش قدرت سرکوب خود در خیابانها(با گشت ننگین ارشاد) و در زندانها با سرعت بخشیدن به صدور و اجرای احکام ننگین اعدام روی آوردهاند و در این باره همین بس که در دو ماه اخیر به صورت میانگین در هر شش ساعت یک زندانی را اعدام کرده و همزمان در خیابان دختران و زنان شجاع ما را با قساوت سرکوب میکنند.
مردم عزیز و کنشگران سیاسی، صنفی و مدنی
ما زندانیان اعتصابی در زندانهای قزلحصار، اوین(بند زنان و بندهای شش، هشت و چهار)، زندان خرم آباد، زندان مرکزی کرج، زندان خوی و زندان نقده، در اعتراض به حکم اعدام خسرو بشارت و کامران شیخه و شکنجه هولناک این دو همبندیمان که به عمد مدتهاست آنها را در انفرادیهای زندان قزلحصار در انتظاری هولناک و در آستانه اجرای حکم اعدام قرار دادهاند، و همچنین در اعتراض به صدور رای اعدام یا قطعی شدن این حکم غیرانسانی برای عزیزانی چون توماج صالحی، محمود مهرابی، حبیب و عباس دریس، رضا رسایی، مجاهد کورکور و دهها هموطن دیگر، امروز سهشنبه ۲۵اردیبهشت۱۴۰۳ در اعتصاب غذا بهسر خواهیم برد و خواهان پایان این وضعیت قرونوسطایی و اعدام های غیر انسانی در ایران هستیم.
خاضعانه از همه شما عزیزان میخواهیم به هر وسیله ممکن صدا و ندای مظلومیت زندانیان زیر حکم اعدام باشید؛ و از دیگر زندانیان نیز درخواست میکنیم برای مقابله با این روند غیرانسانی به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" پیوسته تا با گسترش این عمل جمعی مقابله موثرتری با رفتارهای ضد حقوقبشری استبداد دینی حاکم داشته باشیم.
سهشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
زندانیان اعتصابی کارزار
"سهشنبههای نه به اعدام"
در زندانهای قزلحصار، اوین، مرکزی کرج، خرمآباد، خوی و نقده
👍31❤5🤬1
آیتالله آل هاشم؛ جعبه سیاه سقوط هلیکوپتر رئیسی
از متن:
از سخنان راویان هم میتوان دریافت که چند بار با امام جمعهی تبریز ارتباط برقرار شده و او اطلاعات بیشتری را هم از حادثه ارائه داده است، دست کم گفته است که «صدای آمبولانسها را میشنود». بدیهی است اطلاعاتی که امام جمعهی تبریز در این چند تماس ارایه کرده بیشتر از همین یکی دو جمله است و این اطلاعات میتوانست(و هنوز هم میتواند) بهترین سرنخ برای پیدا کردن هلیکوپتر و نحوه سقوط آن باشد؛ سقوطی که اگر جمهوری اسلامی نتواند جزییات آن را برای افکار عمومی روشن کند، انگشت اتهام را از عوامل طبیعی به سوی خود برگردانده و در کنار اسرائیل میتواند متهم ردیف اول «قتلِ» ابراهیم رییسی و همراهانش باشد. تا آن زمان افکار عمومی (در کنار سایر سوالات) خواهد پرسید چرا به کمک ردگیری تماسهای امام جمعه تبریز محل او (سریعتر) شناسایی نشد؟ آیا در صورت یافتن سریعتر محل حادثه، جان امام جمعهی تبریز نجات نمییافت؟ نجات جان امام جمعهی تبریز و آگاهی یافتن از نحوه سقوط چه چیزی یا چه کسانی را به خطر میانداخت؟ آیا براستی در همان چند تماس امام جمعهی تبریز سخنی از علت سقوط و پریدن از هواپیما بهمیان نیاورده است در حالی که بدیهیترین و اولین سوال مخاطبانش میتوانست همین باشد؟
۳– بهنظر من سخنرانی و سخنان آقای خامنهای در همان ساعات اولیه سقوط هلکوپتر بیش از آنچه نشان از خونسردی و طمأنینه و یا حتی لاپوشانی داشته باشد، نشان از نوعی هراس و بلاتکلیفی دارد. او برای نجات جان و یا کشته شدن ابراهیم رئیسی «کمتر از حد معمول» اظهار امیدواری و یا نگرانی میکند. میشود گفت چیزی میداند و تصمیمی را ابلاغ میکند که شاید بقیه در آن تردید دارند. اشاره خامنهای به اینکه کشور دچار مشکلی نخواهد شد، میتواند پیامی احتمالی و یا واکنشی ضعیف و حتی ناخودآگاه به عامل احتمالی و از جمله اسرائیل باشد. ناتمام گذاشته شدن تعطیلات جو بایدن، پاسخ مختصر اسرائیل به شلیک صدها موشک و پهپاد و ترورهای قبلی در قلب تهران گویای آن است که با وجود ابهامات فعلی اسرائیل هم میتواند در کنار متهمان ردیف اول این واقعه قرار گیرد تا با کمترین هزینه از جمهوری اسلامی و علی خامنهای نه تنها انتقام که زهر چشم گرفته باشد!
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/115061
از متن:
از سخنان راویان هم میتوان دریافت که چند بار با امام جمعهی تبریز ارتباط برقرار شده و او اطلاعات بیشتری را هم از حادثه ارائه داده است، دست کم گفته است که «صدای آمبولانسها را میشنود». بدیهی است اطلاعاتی که امام جمعهی تبریز در این چند تماس ارایه کرده بیشتر از همین یکی دو جمله است و این اطلاعات میتوانست(و هنوز هم میتواند) بهترین سرنخ برای پیدا کردن هلیکوپتر و نحوه سقوط آن باشد؛ سقوطی که اگر جمهوری اسلامی نتواند جزییات آن را برای افکار عمومی روشن کند، انگشت اتهام را از عوامل طبیعی به سوی خود برگردانده و در کنار اسرائیل میتواند متهم ردیف اول «قتلِ» ابراهیم رییسی و همراهانش باشد. تا آن زمان افکار عمومی (در کنار سایر سوالات) خواهد پرسید چرا به کمک ردگیری تماسهای امام جمعه تبریز محل او (سریعتر) شناسایی نشد؟ آیا در صورت یافتن سریعتر محل حادثه، جان امام جمعهی تبریز نجات نمییافت؟ نجات جان امام جمعهی تبریز و آگاهی یافتن از نحوه سقوط چه چیزی یا چه کسانی را به خطر میانداخت؟ آیا براستی در همان چند تماس امام جمعهی تبریز سخنی از علت سقوط و پریدن از هواپیما بهمیان نیاورده است در حالی که بدیهیترین و اولین سوال مخاطبانش میتوانست همین باشد؟
۳– بهنظر من سخنرانی و سخنان آقای خامنهای در همان ساعات اولیه سقوط هلکوپتر بیش از آنچه نشان از خونسردی و طمأنینه و یا حتی لاپوشانی داشته باشد، نشان از نوعی هراس و بلاتکلیفی دارد. او برای نجات جان و یا کشته شدن ابراهیم رئیسی «کمتر از حد معمول» اظهار امیدواری و یا نگرانی میکند. میشود گفت چیزی میداند و تصمیمی را ابلاغ میکند که شاید بقیه در آن تردید دارند. اشاره خامنهای به اینکه کشور دچار مشکلی نخواهد شد، میتواند پیامی احتمالی و یا واکنشی ضعیف و حتی ناخودآگاه به عامل احتمالی و از جمله اسرائیل باشد. ناتمام گذاشته شدن تعطیلات جو بایدن، پاسخ مختصر اسرائیل به شلیک صدها موشک و پهپاد و ترورهای قبلی در قلب تهران گویای آن است که با وجود ابهامات فعلی اسرائیل هم میتواند در کنار متهمان ردیف اول این واقعه قرار گیرد تا با کمترین هزینه از جمهوری اسلامی و علی خامنهای نه تنها انتقام که زهر چشم گرفته باشد!
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/115061
سایت خبری تحلیلی زیتون
آیتالله آل هاشم؛ جعبه سیاه سقوط هلیکوپتر رئیسی | سایت خبری تحلیلی زیتون
۱- «پنجاه آمبولانس برده بودن. کلی ماشین و اتوبوس ول داده بودن توو جاده. به همه بیمارستانهای استان آماده باش داده بودند. انگار مثلا سلاح بیولوژیکیول کردن توو استان 🤣مدیریت فشل. هرکی به هرکی. خر توو خر. بیکلاس. یه عده فرمانده چاق و پیر که بلد نیستن یک کامپیوتر…
👍40❤5👎5😢4🔥1😱1🎉1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ابراهیم_رییسی به روایت ابراهیم رییسی | ۱
🤬9👎2❤1🔥1