#مصیبت_بیستم
#شهادت_حضرت_زهرا
#گریز_به_کربلا
#زبان_حال_چادر_حضرت_زهرا
سالها بیقرار بودم من
بیقرار نگار بودم من
که به حسرت دچار بودم من
بسکه چشمانتظار بودم من
گرهام بعد سالها وا شد
قسمت من حجاب زهرا شد
جلوهی عفت و حیا هستم
بین سجاده با خدا هستم
با نماز شب آشنا هستم
تا سحر غرق ربنا هستم
ظلمتم تا به نور مَحرَم شد
هر نخَم دستگیر عالم شد
روز و شب بیقرار زهرایم
همدم شام تار زهرایم
خوشبهحالم که یار زهرایم
تا قیامت کنار زهرایم
سعی کردم که محرمش باشم
زخم اگر دید مرهمش باشم
از وجودم وقار میبارد
از وقارم قرار میبارد
از قرارم بهار میبارد
گرچه از من غبار میبارد
ریشههایم به خاک حساس است
تار و پودم معطر از یاس است
راویِ روضههای کوچه منم
گریهی بیصدای کوچه منم
شاهد ماجرای کوچه منم
علت هایهایِ کوچه منم
دو سه ماه است گریه میبارم
دو سه ماه است که عزادارم
مثل بانو به خاک افتادم
حبس شد بین سینه فریادم
دست در دست مجتبی دادم
گریههایش نرفته از یادم
تا قیامت دلی حزین دارم
من به این روضهها گرفتارم
آسمان داشت تیره تر میشد
پسری داشت خونجگر میشد
کوچه خالی ز رهگذر میشد
آتش کینه شعلهور میشد
پای ابلیس نخنمایم کرد
روضهی باز کوچههایم کرد
سایههای سیاه را دیدم
اضطراب نگاه را دیدم
عامل سدِ راه را دیدم
مادری بیپناه را دیدم
گر چه خوردم شبیهِ او سیلی
صورت من ولی نشد نیلی
ناگهان حرمت حرم گم شد
کوچه هم در غبار غم گم شد
راه خانه از آن ستم گم شد
از قضا گوشواره هم گم شد
آسمان چرخ زد به دور سرم
خاک غربت نشست روی پرم
داغ پیغمبر و غم بسیار
غربت یار و آن همه آزار
کوچه و آتش و در و دیوار
همه هم دست هم شدند انگار
تا که دست امیر بسته شود
حرمت خانهاش شکسته شود
بعد از آن خواب فاطمه کم شد
آب شد پیکرش قدش خم شد
گریه و نالهاش دمادم شد
عاقبت رفتنش مسلم شد
زخم من تا همیشه کاری شد
رنگ من رنگ سوگواری شد
فاطمه رفت و بیقرار شدم
آخرین یادگار یار شدم
سرِ زینب که ماندگار شدم
باز هم صاحب افتخار شدم
فاطمه در برم مجسم شد
ناگهان موسم مُحرَم شد
کربلا بود و غربت و غم بود
گریهها بیصدا و نمنم بود
آسمان هم اسیر ماتم بود
نه علمداری و نه مَحرم بود
دور زینب سپاه میدیدم
خیمه را بیپناه میدیدم
دیدهام گریههای زنها را
تن افتاده بین صحرا را
جسمی از نیزه اربا اربا را
پسری روی دست بابا را
خودم او را به خیمهها بردم
غصه بهر حسین میخوردم
بعد اکبر حسین تنها شد
بعد عباس از کمر تا شد
تک و تنها میان صحرا شد
روضهخوانِ حسین، زهرا شد
دیدم افتاد از روی مرکب
میکشید آه از جگر زینب
دیدم آنجا دوباره مادر را
التماس نگاه خواهر را
بدنی روی خاک پرپر را
شمر دستش گرفت خنجر را
لب گودال خواهرش افتاد
تهِ گودال مادرش افتاد
کربلا از عطش لبالب بود
آنکه قد خم نکرد زینب بود
شام عصر دهم همان شب بود
که تنِ شاه نامرتب بود
باز هم گشت شعلهور آتش
مثل من سوخت خیمه در آتش
کربلا را غبار میدیدم
با همین چشم تار میدیدم
همه را بیقرار میدیدم
لشکری نیزهدار میدیدم
دیدهام روی نیزه قرآن را
پیکری روی خاک، عریان را
زینب آن لحظه با سرش افتاد
پای جسم برادرش افتاد
یاد بوسه به حنجرش افتاد
گرچه گفتند معجرش افتاد
ولی از قامتش حجاب نرفت
از سر و روی او نقاب نرفت
پاسبان خیام را بردند
عزت و احترام را بردند
روشناییِ شام را بردند
سایهی مستدام را بردند
من و زینب سوار بر ناقه
نیزهای بود بین هر ناقه
راه را بر عقیله سد کردند
به یتیم حسین بد کردند
از دل قتلگاه رد کردند
بدن ماه را لگد کردند
سخت بر ما گذشت در آن شب
سر شکسته نشد ولی زینب
رفت بزم حرام، بودم من
بین بازار شام، بودم من
در دل ازدحام، بودم من
سنگ از پشت بام، بودم من
هر کجا رفت با حجابش بود
نور حق هر کجا حجابش بود
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی اشعار رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
#شهادت_حضرت_زهرا
#گریز_به_کربلا
#زبان_حال_چادر_حضرت_زهرا
سالها بیقرار بودم من
بیقرار نگار بودم من
که به حسرت دچار بودم من
بسکه چشمانتظار بودم من
گرهام بعد سالها وا شد
قسمت من حجاب زهرا شد
جلوهی عفت و حیا هستم
بین سجاده با خدا هستم
با نماز شب آشنا هستم
تا سحر غرق ربنا هستم
ظلمتم تا به نور مَحرَم شد
هر نخَم دستگیر عالم شد
روز و شب بیقرار زهرایم
همدم شام تار زهرایم
خوشبهحالم که یار زهرایم
تا قیامت کنار زهرایم
سعی کردم که محرمش باشم
زخم اگر دید مرهمش باشم
از وجودم وقار میبارد
از وقارم قرار میبارد
از قرارم بهار میبارد
گرچه از من غبار میبارد
ریشههایم به خاک حساس است
تار و پودم معطر از یاس است
راویِ روضههای کوچه منم
گریهی بیصدای کوچه منم
شاهد ماجرای کوچه منم
علت هایهایِ کوچه منم
دو سه ماه است گریه میبارم
دو سه ماه است که عزادارم
مثل بانو به خاک افتادم
حبس شد بین سینه فریادم
دست در دست مجتبی دادم
گریههایش نرفته از یادم
تا قیامت دلی حزین دارم
من به این روضهها گرفتارم
آسمان داشت تیره تر میشد
پسری داشت خونجگر میشد
کوچه خالی ز رهگذر میشد
آتش کینه شعلهور میشد
پای ابلیس نخنمایم کرد
روضهی باز کوچههایم کرد
سایههای سیاه را دیدم
اضطراب نگاه را دیدم
عامل سدِ راه را دیدم
مادری بیپناه را دیدم
گر چه خوردم شبیهِ او سیلی
صورت من ولی نشد نیلی
ناگهان حرمت حرم گم شد
کوچه هم در غبار غم گم شد
راه خانه از آن ستم گم شد
از قضا گوشواره هم گم شد
آسمان چرخ زد به دور سرم
خاک غربت نشست روی پرم
داغ پیغمبر و غم بسیار
غربت یار و آن همه آزار
کوچه و آتش و در و دیوار
همه هم دست هم شدند انگار
تا که دست امیر بسته شود
حرمت خانهاش شکسته شود
بعد از آن خواب فاطمه کم شد
آب شد پیکرش قدش خم شد
گریه و نالهاش دمادم شد
عاقبت رفتنش مسلم شد
زخم من تا همیشه کاری شد
رنگ من رنگ سوگواری شد
فاطمه رفت و بیقرار شدم
آخرین یادگار یار شدم
سرِ زینب که ماندگار شدم
باز هم صاحب افتخار شدم
فاطمه در برم مجسم شد
ناگهان موسم مُحرَم شد
کربلا بود و غربت و غم بود
گریهها بیصدا و نمنم بود
آسمان هم اسیر ماتم بود
نه علمداری و نه مَحرم بود
دور زینب سپاه میدیدم
خیمه را بیپناه میدیدم
دیدهام گریههای زنها را
تن افتاده بین صحرا را
جسمی از نیزه اربا اربا را
پسری روی دست بابا را
خودم او را به خیمهها بردم
غصه بهر حسین میخوردم
بعد اکبر حسین تنها شد
بعد عباس از کمر تا شد
تک و تنها میان صحرا شد
روضهخوانِ حسین، زهرا شد
دیدم افتاد از روی مرکب
میکشید آه از جگر زینب
دیدم آنجا دوباره مادر را
التماس نگاه خواهر را
بدنی روی خاک پرپر را
شمر دستش گرفت خنجر را
لب گودال خواهرش افتاد
تهِ گودال مادرش افتاد
کربلا از عطش لبالب بود
آنکه قد خم نکرد زینب بود
شام عصر دهم همان شب بود
که تنِ شاه نامرتب بود
باز هم گشت شعلهور آتش
مثل من سوخت خیمه در آتش
کربلا را غبار میدیدم
با همین چشم تار میدیدم
همه را بیقرار میدیدم
لشکری نیزهدار میدیدم
دیدهام روی نیزه قرآن را
پیکری روی خاک، عریان را
زینب آن لحظه با سرش افتاد
پای جسم برادرش افتاد
یاد بوسه به حنجرش افتاد
گرچه گفتند معجرش افتاد
ولی از قامتش حجاب نرفت
از سر و روی او نقاب نرفت
پاسبان خیام را بردند
عزت و احترام را بردند
روشناییِ شام را بردند
سایهی مستدام را بردند
من و زینب سوار بر ناقه
نیزهای بود بین هر ناقه
راه را بر عقیله سد کردند
به یتیم حسین بد کردند
از دل قتلگاه رد کردند
بدن ماه را لگد کردند
سخت بر ما گذشت در آن شب
سر شکسته نشد ولی زینب
رفت بزم حرام، بودم من
بین بازار شام، بودم من
در دل ازدحام، بودم من
سنگ از پشت بام، بودم من
هر کجا رفت با حجابش بود
نور حق هر کجا حجابش بود
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی اشعار رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
#استوری
گرگیجِ عمر پرستِ نِکبت زاده
ای مردکِ در طویلهها لَم داده
توهین به مقدسات ما کردی، پس
مرگ تو به دستِ شیعیان افتاده
#کربلایی_رضا_باقریان
گرگیجِ عمر پرستِ نِکبت زاده
ای مردکِ در طویلهها لَم داده
توهین به مقدسات ما کردی، پس
مرگ تو به دستِ شیعیان افتاده
#کربلایی_رضا_باقریان
#استوری
گاه باید از حرامی روی منبر جار زد
گاه باید بر دهانِ یاوه گو اَفسار زد
فاطمیه آمد و با ذکر یاحیدر مدد
مفتیِ این شهر را باید به زودی دار زد
#کربلایی_رضا_باقریان
گاه باید از حرامی روی منبر جار زد
گاه باید بر دهانِ یاوه گو اَفسار زد
فاطمیه آمد و با ذکر یاحیدر مدد
مفتیِ این شهر را باید به زودی دار زد
#کربلایی_رضا_باقریان
#روضه_حضرت_زهرا
از عالم لاهوتیان شد با خبر فضه
سبقت گرفته تا خدا از هر نظر فضه
اکسیرِ عشق فاطمه مس را طلا می کرد
پس کیمیاگر بود در چشمِ هنر فضه
خدمتگذار خاندان آل عترت شد
تا بست از شهر خودش بار سفر فضه
مادر، کنیزیِ شما هم قیمتی دارد
شد قسمت اسماء، اما بیشتر فضه
وَاللهِ در کوچه اگر می بود همراهت
سیلی نمی خوردی تو و، می شد سپر فضه
شیرِ حلال مادرش کارِ خودش را کرد
خیلی کمک حال تو شد در پشت در فضه
وقتی که فریاد لبت فضه خُذینی شد
فضه خودش هم داد زد، ای خونجگر فضه
هر روز زخم بسترت را شستشو می داد
با دردِ پهلوی تو می شد دردِ سر فضه
چون شمع سوسو می زدی و، با دل مضطر
دورِ تو می گردید هرشب تا سحر فضه
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADze5v26E0OKxUl3kQ
از عالم لاهوتیان شد با خبر فضه
سبقت گرفته تا خدا از هر نظر فضه
اکسیرِ عشق فاطمه مس را طلا می کرد
پس کیمیاگر بود در چشمِ هنر فضه
خدمتگذار خاندان آل عترت شد
تا بست از شهر خودش بار سفر فضه
مادر، کنیزیِ شما هم قیمتی دارد
شد قسمت اسماء، اما بیشتر فضه
وَاللهِ در کوچه اگر می بود همراهت
سیلی نمی خوردی تو و، می شد سپر فضه
شیرِ حلال مادرش کارِ خودش را کرد
خیلی کمک حال تو شد در پشت در فضه
وقتی که فریاد لبت فضه خُذینی شد
فضه خودش هم داد زد، ای خونجگر فضه
هر روز زخم بسترت را شستشو می داد
با دردِ پهلوی تو می شد دردِ سر فضه
چون شمع سوسو می زدی و، با دل مضطر
دورِ تو می گردید هرشب تا سحر فضه
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADze5v26E0OKxUl3kQ
سبکهای فاطمیه کربلایی رضا باقریان
تا فرصت هست عضو شید
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEWKrVKrwqc_q4qtqw
تا فرصت هست عضو شید
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEWKrVKrwqc_q4qtqw
Telegram
سبکهای فاطمیه (رضا باقریان)
ادمینِ خرید سبکها
@ansar62
@ansar62
#وفات_حضرت_ام_البنین
کسی از خانهاش هر شب گذر روحالامین دارد
که از ترس خدا در سجده پینه بر جبین دارد
کسی که همسر شیر خدا باشد یقین دارم
خبر از عالم لاهوت و از عرش برین دارد
خدا میخواست هم کُفوِ علی باشد پس از زهرا
چه شأنی دارد این بانو هزاران آفرین دارد
مسیر نور او از آسمانها سر در آورده
اگرچه ظاهرش این است، جا روی زمین دارد
کنیز زینب کبری شدن زیباست، ور نه او
شبیه مرتضایش دست حق در آستین دارد
بنازم خانهای را که امیرالمؤمنین در آن
سخن از فاطمه با حضرت امالبنین دارد
علی فرزندهایش را سپرده دست این مادر
یقین دارد که بعد از فاطمه یاری امین دارد
از آنجایی که حامیِ ولایت بود فهمیدم
شبیهِ فاطمه این فاطمه هم درد دین دارد
خودش میگفت من هستم کنیز خانهی زهرا
چه افتادهاست این مادر که حسّی اینچنین دارد
خودش اُمُالاَدَب، فرزند او بابُالاَدَب یعنی
کسی که اینچنین باشد علمداری چنین دارد
به وصف و مدح او هرچه بگویم باز کم گفتم
چرا که همسری همچون امیرالمؤمنین دارد
تمام عزت و شأن و مقامش از اباالفضل است
خدا هرچه به او داده از این شورآفرین دارد
چه زیبا تربیت کردهاست او ذُخرُالحسینش را
چرا که ترس از آن روزهای واپسین دارد
رکاب پای زینب زانوی عباس خواهد شد
عقیله در زمین کربلا حِصّ حصین دارد
چه آمد بر سر این مادرِ چون کوه استاده
نمیدانم چه حرفی با عمود آهنین دارد
شنید از راویِ کرببلا عباس از مرکب...
زمین افتاد، حالا بر لب آهِ آتشین دارد
بشیر از علقمه میگفت و از چشم علمدارش
ولی امالبنین در سینه داغ یا و سین دارد
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی اشعار رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
کسی از خانهاش هر شب گذر روحالامین دارد
که از ترس خدا در سجده پینه بر جبین دارد
کسی که همسر شیر خدا باشد یقین دارم
خبر از عالم لاهوت و از عرش برین دارد
خدا میخواست هم کُفوِ علی باشد پس از زهرا
چه شأنی دارد این بانو هزاران آفرین دارد
مسیر نور او از آسمانها سر در آورده
اگرچه ظاهرش این است، جا روی زمین دارد
کنیز زینب کبری شدن زیباست، ور نه او
شبیه مرتضایش دست حق در آستین دارد
بنازم خانهای را که امیرالمؤمنین در آن
سخن از فاطمه با حضرت امالبنین دارد
علی فرزندهایش را سپرده دست این مادر
یقین دارد که بعد از فاطمه یاری امین دارد
از آنجایی که حامیِ ولایت بود فهمیدم
شبیهِ فاطمه این فاطمه هم درد دین دارد
خودش میگفت من هستم کنیز خانهی زهرا
چه افتادهاست این مادر که حسّی اینچنین دارد
خودش اُمُالاَدَب، فرزند او بابُالاَدَب یعنی
کسی که اینچنین باشد علمداری چنین دارد
به وصف و مدح او هرچه بگویم باز کم گفتم
چرا که همسری همچون امیرالمؤمنین دارد
تمام عزت و شأن و مقامش از اباالفضل است
خدا هرچه به او داده از این شورآفرین دارد
چه زیبا تربیت کردهاست او ذُخرُالحسینش را
چرا که ترس از آن روزهای واپسین دارد
رکاب پای زینب زانوی عباس خواهد شد
عقیله در زمین کربلا حِصّ حصین دارد
چه آمد بر سر این مادرِ چون کوه استاده
نمیدانم چه حرفی با عمود آهنین دارد
شنید از راویِ کرببلا عباس از مرکب...
زمین افتاد، حالا بر لب آهِ آتشین دارد
بشیر از علقمه میگفت و از چشم علمدارش
ولی امالبنین در سینه داغ یا و سین دارد
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی اشعار رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
Forwarded from کربلایی_رضاباقریان (٦٢٦٢)
#حضرت_ام_کلثوم
عمهی صاحب الزمان، بانو
من فداي شما گداي شما
مددي كن كه خاك بوس توأم
امكلثوم، دختر زهرا
بي بي ِ چاره ساز ادركني
اي شفاعت كنندهی فردا
ما همه مستحق لطف توئيم
دستمان را بگير، روز جزا
من و ايل و تبار من مجنون
تو و ايل و تبار تو ليلا
پدر و مادرم به قربانت
خواهر بي نظيرِ خون خدا
جان زهرا بيا همين امشب
كربلاي مرا نما امضا
نوهی پاك حضرت احمد
جايگاهت بود بسي بالا
در حجاب و عفاف، فاطمهاي
خواهر خوبِ زينب كبري
در صبوري حسن، به شكل دگر
در شجاعت شبيه شير خدا
زندهی ربناي تو حيدر
کشتهی گريههاي تو عيسي
فرش راه تو بال جبرائيل
خاك پاي تو جنتالْاَعلي
اي نجابت دخيل چادرتان
وي سخا و شرف دخيل شما
اُسوهی پايداري و عفت
اي وقار هميشه پا بر جا
دائماً بر زبانتان جاري
سورهی قدر و كوثر و شورا
چشم تو ساحلِ نجات همه
دل طوفانيِ شما دريا
ساكن كوي تو همه عالم
ريزه خوار دو دست تو موسي
شب آخر چه روضهاي داري
در دلت باز هم شده غوغا
تا كه يك جرعه آب ميبيني
خود به خود روضه ميشود بر پا
بودهاي در كنار اهل حرم
در زمين غريب كرببلا
نينوايي شدي بلا ديدي
اي ركابِ امام عاشورا
موقع رفتنت فقط بودي
ياد لبهاي تشنهی سقا
غمِ زينب غمِ شما بانو
غمتان داغ سيدالشهدا
ياد آن روزها كه ميديدي
آتش از خيمهها كه زد بالا...
معجرش سوخت بينِ آتش و دود
دختري از نوادگانِ شما
ياد آن روز كه ميان حرم
تشنگي بود و آه بود و نوا
ياد آن روز كه به نِي زده شد
سرِ شش ماههی رباب حتي
ديدي از نِي چگونه ميافتاد
سرِ پاك عليِ اصغرها
دست و پا زد مقابل چشمت
قاسم و اصغر و گل ليلا
مادري كودكش لبش تشنه
در پيِ آب بود واويلا
روي تل بودهاي؟ نمي دانم
همره خواهرت گل طاها
ياد آن روز كه جدا ميشد
رأس پاك برادرت ز قفا
بين گودال دست و پا ميزد
شاه، در زير دست و پا تنها
كربلا داشت زير و رو ميشد
با صداي شكستهی زهرا
كربلا بود و نغمه وَلَدي
كربلا بود و ذكر وا اُمّا
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصیِ کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
عمهی صاحب الزمان، بانو
من فداي شما گداي شما
مددي كن كه خاك بوس توأم
امكلثوم، دختر زهرا
بي بي ِ چاره ساز ادركني
اي شفاعت كنندهی فردا
ما همه مستحق لطف توئيم
دستمان را بگير، روز جزا
من و ايل و تبار من مجنون
تو و ايل و تبار تو ليلا
پدر و مادرم به قربانت
خواهر بي نظيرِ خون خدا
جان زهرا بيا همين امشب
كربلاي مرا نما امضا
نوهی پاك حضرت احمد
جايگاهت بود بسي بالا
در حجاب و عفاف، فاطمهاي
خواهر خوبِ زينب كبري
در صبوري حسن، به شكل دگر
در شجاعت شبيه شير خدا
زندهی ربناي تو حيدر
کشتهی گريههاي تو عيسي
فرش راه تو بال جبرائيل
خاك پاي تو جنتالْاَعلي
اي نجابت دخيل چادرتان
وي سخا و شرف دخيل شما
اُسوهی پايداري و عفت
اي وقار هميشه پا بر جا
دائماً بر زبانتان جاري
سورهی قدر و كوثر و شورا
چشم تو ساحلِ نجات همه
دل طوفانيِ شما دريا
ساكن كوي تو همه عالم
ريزه خوار دو دست تو موسي
شب آخر چه روضهاي داري
در دلت باز هم شده غوغا
تا كه يك جرعه آب ميبيني
خود به خود روضه ميشود بر پا
بودهاي در كنار اهل حرم
در زمين غريب كرببلا
نينوايي شدي بلا ديدي
اي ركابِ امام عاشورا
موقع رفتنت فقط بودي
ياد لبهاي تشنهی سقا
غمِ زينب غمِ شما بانو
غمتان داغ سيدالشهدا
ياد آن روزها كه ميديدي
آتش از خيمهها كه زد بالا...
معجرش سوخت بينِ آتش و دود
دختري از نوادگانِ شما
ياد آن روز كه ميان حرم
تشنگي بود و آه بود و نوا
ياد آن روز كه به نِي زده شد
سرِ شش ماههی رباب حتي
ديدي از نِي چگونه ميافتاد
سرِ پاك عليِ اصغرها
دست و پا زد مقابل چشمت
قاسم و اصغر و گل ليلا
مادري كودكش لبش تشنه
در پيِ آب بود واويلا
روي تل بودهاي؟ نمي دانم
همره خواهرت گل طاها
ياد آن روز كه جدا ميشد
رأس پاك برادرت ز قفا
بين گودال دست و پا ميزد
شاه، در زير دست و پا تنها
كربلا داشت زير و رو ميشد
با صداي شكستهی زهرا
كربلا بود و نغمه وَلَدي
كربلا بود و ذكر وا اُمّا
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصیِ کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
Forwarded from کربلایی_رضاباقریان (٦٢٦٢)
#حضرت_ام_کلثوم
این چه ظلمی هست در حق شما بانوی من
با تمام این مصیبتها غمت از یاد رفت
تشنگی بود و تو بودی و صدای آب آب
تا علی اصغر به نیزه رفت، آب آزاد رفت
در کنار زینب کبری، میان کربلا
زیر یک خنجر تمام هستیات بر باد رفت
مادرت قبل تو آمد، کربلا هم شاهد است
تا که چشمش بر گلوی بیکفن افتاد، رفت
بیحیایی استخوان سینه را با پا شکست
بی برادر گشتی و بر نیزهی بیداد رفت
روی ناقه با سر و رویی کبود و پر ورم
بین گودالی و جسمت همره سجاد رفت
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصیِ کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
این چه ظلمی هست در حق شما بانوی من
با تمام این مصیبتها غمت از یاد رفت
تشنگی بود و تو بودی و صدای آب آب
تا علی اصغر به نیزه رفت، آب آزاد رفت
در کنار زینب کبری، میان کربلا
زیر یک خنجر تمام هستیات بر باد رفت
مادرت قبل تو آمد، کربلا هم شاهد است
تا که چشمش بر گلوی بیکفن افتاد، رفت
بیحیایی استخوان سینه را با پا شکست
بی برادر گشتی و بر نیزهی بیداد رفت
روی ناقه با سر و رویی کبود و پر ورم
بین گودالی و جسمت همره سجاد رفت
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصیِ کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
Forwarded from کربلایی_رضاباقریان (٦٢٦٢)
#شهادت_امام_هادی
دخیل بستهام امشب پرِ عبایت را
مگر نگاه کنی حال این گدایت را
ز من زُراره بساز ای امامِ خوبیها
خدا به دست تو داده فقط هدایت را
دعای من که به جایی نمیرسد آقا
همیشه خواستهام از خدا دعایت را
دعای جامعه خواندی و، خواندم و دیدم
فکنده بر سرِ من سایهی لوایت را
دلم هوای تو کرده است، اَیُهاالعَطشان
خدا نصیب کند خاک سامرایت را
دلیل گریهی من روضههای غربت توست
خدا نگیرد از این چشم روضههایت را
چگونه حُرمتِ تو مستدام مانده، بگو
شکست دشمن دون قلب پربلایت را
امامِ سامره، ای سامرا عزادارت
چگونه باز کنم در غمت روایت را
نوشتهاند مقاتل غریب افتادی
گرفت زهرِ ستم یک نَفَس صدایت را
میان هجره تنت مثل بید میلرزید
کبود کرد همین زهر، دست و پایت را
همینکه پای نهادی میانِ بزمِ شراب
شکست بغضِ تو، چون جَدِ سرجدایت را...
به چوب کینه پلیدی نوازشش میکرد
مُخدَّرات همه دیدند، این جنایت را
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی اشعار رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
دخیل بستهام امشب پرِ عبایت را
مگر نگاه کنی حال این گدایت را
ز من زُراره بساز ای امامِ خوبیها
خدا به دست تو داده فقط هدایت را
دعای من که به جایی نمیرسد آقا
همیشه خواستهام از خدا دعایت را
دعای جامعه خواندی و، خواندم و دیدم
فکنده بر سرِ من سایهی لوایت را
دلم هوای تو کرده است، اَیُهاالعَطشان
خدا نصیب کند خاک سامرایت را
دلیل گریهی من روضههای غربت توست
خدا نگیرد از این چشم روضههایت را
چگونه حُرمتِ تو مستدام مانده، بگو
شکست دشمن دون قلب پربلایت را
امامِ سامره، ای سامرا عزادارت
چگونه باز کنم در غمت روایت را
نوشتهاند مقاتل غریب افتادی
گرفت زهرِ ستم یک نَفَس صدایت را
میان هجره تنت مثل بید میلرزید
کبود کرد همین زهر، دست و پایت را
همینکه پای نهادی میانِ بزمِ شراب
شکست بغضِ تو، چون جَدِ سرجدایت را...
به چوب کینه پلیدی نوازشش میکرد
مُخدَّرات همه دیدند، این جنایت را
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی اشعار رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
Forwarded from کربلایی_رضاباقریان (٦٢٦٢)
#شهادت_امام_هادی
تاریک بود دور و برت ایهاالنقی
سویی نداشت چشم ترت ایهاالنقی
خون میگریست بر تو و بر حال و روز تو
چشم ملایک و پسرت ایهاالنقی
زهرِ ستم چه کرد به جان تو ای غریب
خون میچکید از جگرت ایهاالنقی
یک تن نبود حامیِ تو در تمام شهر
تا شد ز غربتت کمرت ایهاالنقی
از زحمتی که زهر به جسم تو داده بود
شد ارغوانی بال و پرت ایهاالنقی
طفل تو بود شاهد جان دادنت، ولی
آتش گرفت برگ و برت ایهاالنقی
لب تشنه بودی و خبر از آب هم نبود
این سان گذشت هر سحرت ایهاالنقی
عمری به یادِ جَدِ غریبت گریستی
تا بود همیشه در نظرت ایهاالنقی
گرچه غریب بودی و تنها و بی سپه
خولی نبود همسفرت ایهاالنقی
شکر خدا که نیزه نشد مرکب سرت
بر خاک هجره ماند سرت ایهاالنقی
خواهر نبود تا که ببیند غم تو را
از زخم هم نبود اثرت ایهاالنقی
حتی میانِ هجرهی تو یک حصیر بود
جَدِ تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصیِ کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
تاریک بود دور و برت ایهاالنقی
سویی نداشت چشم ترت ایهاالنقی
خون میگریست بر تو و بر حال و روز تو
چشم ملایک و پسرت ایهاالنقی
زهرِ ستم چه کرد به جان تو ای غریب
خون میچکید از جگرت ایهاالنقی
یک تن نبود حامیِ تو در تمام شهر
تا شد ز غربتت کمرت ایهاالنقی
از زحمتی که زهر به جسم تو داده بود
شد ارغوانی بال و پرت ایهاالنقی
طفل تو بود شاهد جان دادنت، ولی
آتش گرفت برگ و برت ایهاالنقی
لب تشنه بودی و خبر از آب هم نبود
این سان گذشت هر سحرت ایهاالنقی
عمری به یادِ جَدِ غریبت گریستی
تا بود همیشه در نظرت ایهاالنقی
گرچه غریب بودی و تنها و بی سپه
خولی نبود همسفرت ایهاالنقی
شکر خدا که نیزه نشد مرکب سرت
بر خاک هجره ماند سرت ایهاالنقی
خواهر نبود تا که ببیند غم تو را
از زخم هم نبود اثرت ایهاالنقی
حتی میانِ هجرهی تو یک حصیر بود
جَدِ تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصیِ کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
Forwarded from کربلایی_رضاباقریان (٦٢٦٢)
#ولادت_امام_محمد_باقر
گوهر از بطن دریا تا هویدا میشود امشب
جمال ایزد منان تجلا میشود امشب
ملک در باغ رضوان است دست افشان، که از ره کِی
گل زهرای مرضیه شکوفا میشود امشب
به یمن مقدم باقر، امام پنجم شیعه
مدینه باز هم عرش معلا میشود امشب
زمین و آسمان را نور باران کرده حق، زیرا
علیبنالحسین این بار بابا میشود امشب
ملائک صف به صف اِستاده، در کف جام مِی دارند
دوباره آبِ کوثر هم گوارا میشود امشب
علی و فاطمه بانیِ این جشن و سرور هستند
چه جشنی در ثریاّ باز بر پا میشود امشب
خدای حلم و علم و حکمت از ره میرسد وقتی
تمام علم در یک جمله معنا میشود امشب
ز دامانِ عروسی پاک دامن در اذانِ صبح
گلی زیبا به عالم باز اِهدا میشود امشب
نیازی نیست دریا موج بردارد به پای او
دو چشم مادرش آنگونه دریا میشود امشب
گدایی پشت دربِ خانه بنشسته به امیّدی
تمام شهر هم آید پذیرا میشود امشب
زمستان هم که باشد روزهای عاشقی گرم است
که با لبخندِ گرمش فصلِ گرما میشود امشب
امامِ باقر از ره میرسد ظلمت عَدَم گردد
و درد عاشقی با او مداوا میشود امشب
بشارت میدهد جبریل بر زهرا و بر حیدر
که یک غنچه ز نسل فاطمه وا میشود امشب
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی اشعار رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
گوهر از بطن دریا تا هویدا میشود امشب
جمال ایزد منان تجلا میشود امشب
ملک در باغ رضوان است دست افشان، که از ره کِی
گل زهرای مرضیه شکوفا میشود امشب
به یمن مقدم باقر، امام پنجم شیعه
مدینه باز هم عرش معلا میشود امشب
زمین و آسمان را نور باران کرده حق، زیرا
علیبنالحسین این بار بابا میشود امشب
ملائک صف به صف اِستاده، در کف جام مِی دارند
دوباره آبِ کوثر هم گوارا میشود امشب
علی و فاطمه بانیِ این جشن و سرور هستند
چه جشنی در ثریاّ باز بر پا میشود امشب
خدای حلم و علم و حکمت از ره میرسد وقتی
تمام علم در یک جمله معنا میشود امشب
ز دامانِ عروسی پاک دامن در اذانِ صبح
گلی زیبا به عالم باز اِهدا میشود امشب
نیازی نیست دریا موج بردارد به پای او
دو چشم مادرش آنگونه دریا میشود امشب
گدایی پشت دربِ خانه بنشسته به امیّدی
تمام شهر هم آید پذیرا میشود امشب
زمستان هم که باشد روزهای عاشقی گرم است
که با لبخندِ گرمش فصلِ گرما میشود امشب
امامِ باقر از ره میرسد ظلمت عَدَم گردد
و درد عاشقی با او مداوا میشود امشب
بشارت میدهد جبریل بر زهرا و بر حیدر
که یک غنچه ز نسل فاطمه وا میشود امشب
#کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی اشعار رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ
#سرود_میلاد_امام_رضا
#بند_اول
ریزه خورِ کرم توأم
وقتی توی حرم توأم
خوش به حالم زیر سایهی. علم توأم
یا مولا
تا هستی تو قلبم دیگه از بند غم آزادم
یا مولا
میرم تو بهشت وقتی توی صحن گوهرشادم
یا مولا
مریض تو هستم دخیل پنجره فولادم
آقا. با تو خوشم
وقتی. شاه منی
توی. شبهای تار
نورِ. راه منی
آقا. جانم رضا
#بند_دوم
صحن و سرات سرپناهمه
لطف شما تکیهگاهمه
اگه هزار دفه جون بدم. برا تو کمه
یا مولا
دیگه چی میخوام وقتی تو رو توی دلم دارم
یا مولا
سرم رو روی پنجره فولاد تو میزارم
یا مولا
تا وقتی تو هستی یار من از همه بیزارم
وقتی. یارم تویی
من هم. آقا میشم
هستم. قطره ولی
پیشت. دریا میشم
آقا. جانم رضا
#بند_سوم
کارِ دلت اگه با علیه
غصه نخور مولا تا علیه
راه بهشتِ خدا فقط. ذکر یا علیه
یا حیدر
دلم رو به تو دادم آقاجون پس نمیگیرم
یا حیدر
به پات میمونم اونقده تا که بشه تقدیرم
یا حیدر
یه شب ببینم پای پیاده به نجف میرم
امشب. حالم خوشه
دارم. شور و شعف
آقا. راهم بده
توی. شهر نجف
حیدر. یا مرتضی
#شعر_کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADze5v26E0OKxUl3kQ
#بند_اول
ریزه خورِ کرم توأم
وقتی توی حرم توأم
خوش به حالم زیر سایهی. علم توأم
یا مولا
تا هستی تو قلبم دیگه از بند غم آزادم
یا مولا
میرم تو بهشت وقتی توی صحن گوهرشادم
یا مولا
مریض تو هستم دخیل پنجره فولادم
آقا. با تو خوشم
وقتی. شاه منی
توی. شبهای تار
نورِ. راه منی
آقا. جانم رضا
#بند_دوم
صحن و سرات سرپناهمه
لطف شما تکیهگاهمه
اگه هزار دفه جون بدم. برا تو کمه
یا مولا
دیگه چی میخوام وقتی تو رو توی دلم دارم
یا مولا
سرم رو روی پنجره فولاد تو میزارم
یا مولا
تا وقتی تو هستی یار من از همه بیزارم
وقتی. یارم تویی
من هم. آقا میشم
هستم. قطره ولی
پیشت. دریا میشم
آقا. جانم رضا
#بند_سوم
کارِ دلت اگه با علیه
غصه نخور مولا تا علیه
راه بهشتِ خدا فقط. ذکر یا علیه
یا حیدر
دلم رو به تو دادم آقاجون پس نمیگیرم
یا حیدر
به پات میمونم اونقده تا که بشه تقدیرم
یا حیدر
یه شب ببینم پای پیاده به نجف میرم
امشب. حالم خوشه
دارم. شور و شعف
آقا. راهم بده
توی. شهر نجف
حیدر. یا مرتضی
#شعر_کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADze5v26E0OKxUl3kQ
Telegram
کربلایی_رضاباقریان
کانال مستقیما زیر نظر شاعر اهل بیت اداره میشه
کانال سبکهای محرم کربلایی رضاباقریان👇👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEI2Bq0xocX0a5PZAg
@ansar62 مدیر کانال
کانال سبکهای محرم کربلایی رضاباقریان👇👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEI2Bq0xocX0a5PZAg
@ansar62 مدیر کانال
#سرود_میلاد_امام_رضا
#بند_اول
ازدحام زائرا رو دیدم
منم. به این حرم رسیدم
تو این. شلوغیِ زیارت
به جز. کرم چیزی ندیدم
زشت بودم و. زیبا شدم
مهمون این. آقا شدم
سرتا سرِ حرمش مث کرببلاست
رزق محرممون توی دست رضاست
و هوالرئوف. کارش عطا
و هوالرئوف. اسمش شفا
و هوالرئوف. مولا رضا
مولا رضا.....
#بند_دوم
کهکشون تو این حریمِ عابر
ملک. شبا که میشه زائر
میشن. ستارهها با خورشید
تو این. حرم همیشه شاعر
ورودیِ. باب الجواد
حاجتم و. هر دفعه داد
پرچم سبز رضا سایشه رو سرم
حس میکنم همیشه خدا رو تو حرم
و هوالرئوف. ایمان رضا
و هوالرئوف. قرآن رضا
و هوالرئوف. سلطان رضا
مولا رضا.....
#بند_سوم
کربلام و از رضا میگیرم
تو این. حرم صفا میگیرم
خدا. میدونه که شفام و
از این. دارالشفا میگیرم
پر میزنم. با یا رضا
از مشهد تا. کرببلا
رزق یه ماه نوکریم و میده تا رضا
میگذره یک دهه شور و صفا با رضا
و هوالرئوف. آقای من
و هوالرئوف. مولای من
و هوالرئوف. رویای من
مولا رضا.....
#شعر_کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADze5v26E0OKxUl3kQ
#بند_اول
ازدحام زائرا رو دیدم
منم. به این حرم رسیدم
تو این. شلوغیِ زیارت
به جز. کرم چیزی ندیدم
زشت بودم و. زیبا شدم
مهمون این. آقا شدم
سرتا سرِ حرمش مث کرببلاست
رزق محرممون توی دست رضاست
و هوالرئوف. کارش عطا
و هوالرئوف. اسمش شفا
و هوالرئوف. مولا رضا
مولا رضا.....
#بند_دوم
کهکشون تو این حریمِ عابر
ملک. شبا که میشه زائر
میشن. ستارهها با خورشید
تو این. حرم همیشه شاعر
ورودیِ. باب الجواد
حاجتم و. هر دفعه داد
پرچم سبز رضا سایشه رو سرم
حس میکنم همیشه خدا رو تو حرم
و هوالرئوف. ایمان رضا
و هوالرئوف. قرآن رضا
و هوالرئوف. سلطان رضا
مولا رضا.....
#بند_سوم
کربلام و از رضا میگیرم
تو این. حرم صفا میگیرم
خدا. میدونه که شفام و
از این. دارالشفا میگیرم
پر میزنم. با یا رضا
از مشهد تا. کرببلا
رزق یه ماه نوکریم و میده تا رضا
میگذره یک دهه شور و صفا با رضا
و هوالرئوف. آقای من
و هوالرئوف. مولای من
و هوالرئوف. رویای من
مولا رضا.....
#شعر_کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADze5v26E0OKxUl3kQ
Telegram
کربلایی_رضاباقریان
کانال مستقیما زیر نظر شاعر اهل بیت اداره میشه
کانال سبکهای محرم کربلایی رضاباقریان👇👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEI2Bq0xocX0a5PZAg
@ansar62 مدیر کانال
کانال سبکهای محرم کربلایی رضاباقریان👇👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEI2Bq0xocX0a5PZAg
@ansar62 مدیر کانال
#سرود_میلاد_امام_رضا
#بند_اول
رضا یه نورِ امیده
رضا خدای نویده
رضا جوابم و میده
رضا معلم عشقه
رضا ترنم عشقه
رضا تلاطم عشقه
ای جانم جانم. فرزند کوثره
ای جانم جانم. از نسل حیدره
ای جانم جانم. آقام چه محشره
مستی امشب شده آزاد. امام رضا
همه مستن شبِ میلاد. امام رضا
رو لبا خنده نشسته. امام رضا
فاطمه عیدیمون و داد. امام رضا
اهلا و سهلا مرحبا. یا علی موسی الرضا
#بند_دوم
رضا امامِ کریمه
رضا علیم و رحیمه
رضا ما رو کرده بیمه
رضا نور آسمونه
رضا چه قد مهربونه
رضا یار هممونه
ای جانم جانم. قرآن ناطقه
ای جانم جانم. رمز حقایقه
ای جانم جانم. نور سرادقه
زینت عرش برینه. امام رضا
مهرش افتاده به سینه. امام رضا
روی دستاش آسمون و. امام رضا
مالک روی زمینه. امام رضا
اهلا و سهلا مرحبا. یا علی موسی الرضا
#بند_دوم
رضا اصالت نوره
رضا طراوت نوره
رضا کرامت نوره
رضا مفسر قرآن
رضا پناهِ غریبان
رضا یار بی پناهان
ای جانم جانم. وقتی با عاشقا
ای جانم جانم. میگم امام رضا
ای جانم جانم. میرم تا کربلا
سورهی قدره و فرقان. امام رضا
سورهی کوثر و انسان. امام رضا
حرمش مثل بهشته. امام رضا
صاحب کشور ایران. امام رضا
اهلا و سهلا مرحبا. یا علی موسی الرضا
#شعر_کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADze5v26E0OKxUl3kQ
#بند_اول
رضا یه نورِ امیده
رضا خدای نویده
رضا جوابم و میده
رضا معلم عشقه
رضا ترنم عشقه
رضا تلاطم عشقه
ای جانم جانم. فرزند کوثره
ای جانم جانم. از نسل حیدره
ای جانم جانم. آقام چه محشره
مستی امشب شده آزاد. امام رضا
همه مستن شبِ میلاد. امام رضا
رو لبا خنده نشسته. امام رضا
فاطمه عیدیمون و داد. امام رضا
اهلا و سهلا مرحبا. یا علی موسی الرضا
#بند_دوم
رضا امامِ کریمه
رضا علیم و رحیمه
رضا ما رو کرده بیمه
رضا نور آسمونه
رضا چه قد مهربونه
رضا یار هممونه
ای جانم جانم. قرآن ناطقه
ای جانم جانم. رمز حقایقه
ای جانم جانم. نور سرادقه
زینت عرش برینه. امام رضا
مهرش افتاده به سینه. امام رضا
روی دستاش آسمون و. امام رضا
مالک روی زمینه. امام رضا
اهلا و سهلا مرحبا. یا علی موسی الرضا
#بند_دوم
رضا اصالت نوره
رضا طراوت نوره
رضا کرامت نوره
رضا مفسر قرآن
رضا پناهِ غریبان
رضا یار بی پناهان
ای جانم جانم. وقتی با عاشقا
ای جانم جانم. میگم امام رضا
ای جانم جانم. میرم تا کربلا
سورهی قدره و فرقان. امام رضا
سورهی کوثر و انسان. امام رضا
حرمش مثل بهشته. امام رضا
صاحب کشور ایران. امام رضا
اهلا و سهلا مرحبا. یا علی موسی الرضا
#شعر_کربلایی_رضا_باقریان
کانال تخصصی کربلایی رضا باقریان
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADze5v26E0OKxUl3kQ
Telegram
کربلایی_رضاباقریان
کانال مستقیما زیر نظر شاعر اهل بیت اداره میشه
کانال سبکهای محرم کربلایی رضاباقریان👇👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEI2Bq0xocX0a5PZAg
@ansar62 مدیر کانال
کانال سبکهای محرم کربلایی رضاباقریان👇👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEI2Bq0xocX0a5PZAg
@ansar62 مدیر کانال