یه دیالوگی بود که میگفت: «تو از ظرف بیسکوئیت جلوت هم همیشه اون تیکه که شکسته رو برمیداری چون فکر میکنی لیاقت خوبشو نداری!» این متاسفانه خیلی از ماهاییم...
@zendeginik
@zendeginik
بخدا که ما لایق بهترینا هستیم ؛ خودمون رو اسیر آدمای کوتوله و چیپ و دوزاری نکنیم ...
| یا کَهفی حین تُعیینِی المَذاهب... |
ای پناه امنِ من در زمانی که
راههای گوناگون و بیربط، مرا خسته میکند...
[صحیفه سجادیه]
@zendeginik
ای پناه امنِ من در زمانی که
راههای گوناگون و بیربط، مرا خسته میکند...
[صحیفه سجادیه]
@zendeginik
یه بار یکی بهم گفت:
«تو خوشت میاد از دیگران مراقبت کنی چون
اون بخشی از وجود خودت رو التیام میده که نیاز داشت یکی ازت مراقبت کنه ولی نشد!»
@zendeginik
«تو خوشت میاد از دیگران مراقبت کنی چون
اون بخشی از وجود خودت رو التیام میده که نیاز داشت یکی ازت مراقبت کنه ولی نشد!»
@zendeginik
صرفا چون برنامه ای برای امروز ندارید
با هر کسی قرار کافه و شام نزارید،
دورهمی و مهمونی هر کسی را قبول نکنید،
صرفا چون حوصلتون سر رفته
با هر کسی حرف نزنید چت نکنید،
صرفا چون تنهایید
با هر کسی وارد رابطه نشید
اتفاقا همین ارتباطات سادست که شخصیت شما رو تشکیل میده، نه گفتن نشونه ی غیراجتماعی بودن نیست فقط ثابت میکنه چقدر برای قلب و روح و افکار و شخصیت و خودتون ارزش قائلید!
@zendeginik
با هر کسی قرار کافه و شام نزارید،
دورهمی و مهمونی هر کسی را قبول نکنید،
صرفا چون حوصلتون سر رفته
با هر کسی حرف نزنید چت نکنید،
صرفا چون تنهایید
با هر کسی وارد رابطه نشید
اتفاقا همین ارتباطات سادست که شخصیت شما رو تشکیل میده، نه گفتن نشونه ی غیراجتماعی بودن نیست فقط ثابت میکنه چقدر برای قلب و روح و افکار و شخصیت و خودتون ارزش قائلید!
@zendeginik
یه سکانسی هست تو فیلم سوپراستار که دختره میگه: "تو حالت خوب نیست، مستی، میخوای من برم، اما وقتی برم دیگه حالت خوب نمیشه"
و تا مدت ها شهاب حسینی دنبالِ آدمی میگرده که تو عصبانیت رهاش کرده و دیگه پیداش نمیکنه؛
چقد قشنگ عواقبِ حرفایی رو به تصویر کشیده که آدما تو عصبانیت میزنن:))
@zendeginik
و تا مدت ها شهاب حسینی دنبالِ آدمی میگرده که تو عصبانیت رهاش کرده و دیگه پیداش نمیکنه؛
چقد قشنگ عواقبِ حرفایی رو به تصویر کشیده که آدما تو عصبانیت میزنن:))
@zendeginik
"دلش می خواست به تنهایی از آنجا برود و تا حد ممکن دور شود. به جایی برود که هیچ کس را نشناسد، که غریبه ها واقعا غریبه باشند، که در آن اصلا آدمی وجود نداشته باشد، فقط صخره ها باشند و پرنده ها ..."
@zendeginik
@zendeginik
شهریور دختری ست که بلوغ را پشت سر گذاشته طبعش گرم است و احساسش به خنکی پس از باران است. دهانش بوی جنگل های باران خورده شمال را میدهد و تنش به لطافت شنهای جاری در دل شبهای کویر است. توی آغوشش زندگی آرام خوابیده است.
شهریور جان است...
@zendeginik
شهریور جان است...
@zendeginik
متولدین شهریور یه اخلاقهای خاصی دارن
مثل آب وهوای بهار می مونن
یه روز آفتابی هستن
یه روز ابری
یه روز بالباس تابستونی بیرون میری
یهو بارون میاد
توی روابط با آدمها هم همینطورن
یه روز از آدمهای اطرافشون خوششون میاد
یه روز بدشون میاد
متغیرترین افرادتوی شهریور به دنیا اومدن
زمان میبره که در مورد افراد ثبات پیدا کنن
اگر باورشون مستحکم بشه
حاضرن جون و زندگیشون رو فدای دوستانشون بکنن
@zendeginik
مثل آب وهوای بهار می مونن
یه روز آفتابی هستن
یه روز ابری
یه روز بالباس تابستونی بیرون میری
یهو بارون میاد
توی روابط با آدمها هم همینطورن
یه روز از آدمهای اطرافشون خوششون میاد
یه روز بدشون میاد
متغیرترین افرادتوی شهریور به دنیا اومدن
زمان میبره که در مورد افراد ثبات پیدا کنن
اگر باورشون مستحکم بشه
حاضرن جون و زندگیشون رو فدای دوستانشون بکنن
@zendeginik
شهریور این دختر شوخ و شنگ تابستان،که گاه نگاه آفتابش به داغی عشق نوجوانی
می ماند و گاهی به ملایمت نگاه پدرانه،عجیب بوی مهر و مهربانی میدهد
بوی کیف و کفش مدرسه
بوی دفتر و قلم های رنگارنگ
بوی تغیر مکان از تابستانخانه به زمستانخانه
بوی پرده های شسته و آویزان شده
بوی نفتالین لباسهای بیرون آمده از صندوق
بوی شب چره
بوی حمامهای داغ چند ساعته عمومی
بوی کرسی
بوی اناردون
انگار که پایان شهریور، سال تحویل دیگریست در میانه سال
عجیب بوی دگرگونی میدهد
بوی تولد روزهایی متفاوت…
@zendeginik
می ماند و گاهی به ملایمت نگاه پدرانه،عجیب بوی مهر و مهربانی میدهد
بوی کیف و کفش مدرسه
بوی دفتر و قلم های رنگارنگ
بوی تغیر مکان از تابستانخانه به زمستانخانه
بوی پرده های شسته و آویزان شده
بوی نفتالین لباسهای بیرون آمده از صندوق
بوی شب چره
بوی حمامهای داغ چند ساعته عمومی
بوی کرسی
بوی اناردون
انگار که پایان شهریور، سال تحویل دیگریست در میانه سال
عجیب بوی دگرگونی میدهد
بوی تولد روزهایی متفاوت…
@zendeginik