Telegram Web Link
🗡z
«عاشقانه‌ای از #زورو »
(با تأییدیه رسمی #عبید_زاکانی )

با تشکر از همکاری صمیمانه: #سعدی ، #هاتف_اصفهانی ، محمّدجواد محبت ؛ شاعر شعر دو کاج، زنده‌یاد دکتر افشین یداللهی

من و تو سوی آشیانه عشق
پرگشودیم با غزلخوانی

فارغ از حرف و نقل حیوان‌ها
بی‌خیالِ «خطای انسانی»

بی‌ هراس از سیاهی شب‌ها
بی غم روزهای طوفانی

«زیر رگبار و تازیانه باد»
شاد چون کودکان گیلانی!

غافل از پنجه‌های تیز عقاب
که کُند صیدمان به آسانی

غافل و... آه! شد فلک، سلّاخ
من و تو گوسفند قربانی

موش در کارمان دَواند «قَدَر»
و «قضا» کرد گربه‌رقصانی

این‌زمان که شکسته‌بال‌وپَریم،
ناامیدیم از عشق‌درمانی،

چو ز چشم تو خواندم آیه‌ی یأس،
وَز لبت قصّه‌ی پریشانی،

سخنی گویمت عزیزِ دلم! ؛
بعد از این شرط، دلبر جانی! ؛

که مپنداری این حقیقت تلخ
گفتم از ترس یا پشیمانی

بگذریم... ای عزیزِ همسفرم!
«آنچنانی که اُفتد و دانی»

«زخمی سربلندِ بحران‌ها»!
بیش از این‌هاست وضع، بحرانی؛

«راهِ وصلِ من و تو پُرآسیب»
شده، با این سکانس پایانی:

ما به مقصد نمی‌رسیم آخِر؛
مثل #پهپادهای_ایرانی !

پی‌نوشت:
باب طبع من است شعر #زورو
بَه‌بَه!👌 امضاء: «عبید زاکانی»

@zorro_ch
🗡z

#صل_علی_سه_ترکه

پا در لجنِ حماقتِ خود، ماندیم
در جشن سِتَم سرود شادی خواندیم
با آتش پول‌های بی‌ارزش‌مان،
ماتحتِ سران غرب را سوزاندیم! ؛

این بِرکه‌ی پُرلجن هم اُردک، می‌خواست
این شام سیاه، جیرجیرک، می‌خواست
گفتیم که «حاضریم ما» وقتی شیخ
دربار نداشت گرچه، دلقک می‌خواست؛

از پَستوی خانه به خیابان رفتیم
ساندیس‌خوران و شاد و خندان رفتیم
دنیا پی «طرح هوش مصنوعی» بود
ما «صَلِّ‌عَلیٰ‌سِه‌تِرکِه‌گویان» رفتیم!

#زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z

رأی #دادگاه_تجدیدنظر و تبدیل حکم یک‌سال حبس #زورو به هشتاد میلیون تومان (که در صورت پرداخت نقدی از بیست درصد تخفیف بهره‌مند می‌گردد!)

هرچند که قسط اوّلش سنگین شد
بشنو که بگویمت چرا همچین شد!؟

کفّاره‌ی سکّه‌ها و پاکت‌هایی،
که من نگرفتم از حکومت، «این» شد!

پی‌نوشت:
تازه سر گُنده‌ش زیر لحافه!

#زورو
@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗡z
وطن! شرمنده‌ام...
#شعرخوانی_زورو
تهران اسفندماه ۹۶

با یادی از #دختران_خیابان_انقلاب و #دراویش_گنابادی


در این دوران - که یک‌عمر است - در بند است آزادی
وَ غـــم، خنجر به ‌کف، خوانَد رجز بر کُشته‌ی شادی...

در‌این سامان که نان‌ در‌‌ ریش‌ و‌ ذکر و مُهر و تسبیح است
شده محراب و منبر بهترین ابــــزار شیّادی،

در ایرانی که بعد از فتح با جهل و تعصّب‌ها
سپاه ظلم - فاتح - آید آبـــــادی‌ به آبــــادی...

«الهی بخت برگردد از این طالع که داری "تــو" ! »
وطن! شرمنده‌‌ام از این‌که داری چون من اولادی؛

سکوتم از رضایت نیست... این را خوب می‌دانی
- تو خود، فرزند خود را می‌شناسی، آری استادی! -  :

نه او را «غیرتی» چون #دختران_روسری_بر_چوب !
نه او را «همّتی» همچون #دراویش_گنابادی

وطن! شرمنده‌ام من، روسیاهم... کاشکی قدری
وطــــن‌داری به این فرزند بُــــزدل یاد می‌دادی

#زورو
@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z
"در آفرینشِ «میم.پ» "
(با تشکر از همکاری صمیمانه فریدون مشیری»

خدا چون این حکومت را بنا کرد
پیِ ایجادِ «میم‌.پ» فکرها کرد

نمودش خَلق وقتی این بَبو را
بدین‌سان آفرید اخلاق او را :

ز مسئولین دولت‌های پیشی
_چه کوسه چه سبیلی و چه ریشی_

گرفت از هر یکی‌شان خصلتی بَد
که در کُلّ جهان باشد زبانزد؛

از آن بی‌‌عرضگی، از این‌ گُشادی
از این جِلفی از آن‌یک بی‌سوادی

از این تزویر و نیرنگ و دورویی
از آن خامی و ناسنجیده‌گویی

از این‌یک دشمنی با علم و دانش
از آن جهل و تعصّب را ستایش ...

از آن قایم شدن در سنگر دین
دروغ و وعده و قُمپز هم از این

از آن‌یک عِرق بیگانه‌پرستی!
زدن بر فَرق ایرانی دودستی؛
به جان و مال مردم تُرک‌تازی
به میدان عرب‌ها گرم بازی

به طبل جنگ کوبیدن از این‌یک
ـ زمانی تاپ‌تاپ و گاه تِک‌تِک ـ

از این دشمن‌تراشی بهر ایران
وَ جنگ زرگری با غرب، از آن

از این‌یک نوکر روسیه بودن
از آن‌‌یک پیش چین سر خم نمودن

از این دیکتاتوری در حدِّ اعلا
از آن یک ضرب و شتم منتقدها

از این بی‌جنبگی، زآن بی‌خیالی
از آن چاخان از این‌یک «مایه‌خالی»

از این بودن چنان روباه موذی
از آن لاف گزاف و گنده‌گو...ی

(بوَد لازم بگویم در پرانتز
که این توضیح من هم هست جایز

خدا دریافت چون ما قصّه را زود
که بعضی از صفت‌ها مشترک بود!)

خلاصه بعد تجمیع خصایل
بگفتا: بَه! مَترسک گشت کامل

بدی‌ها را به هم آمیخت ایزد
همه در جسم «میم‌پ» ریخت ایزد

در آخر در کمال سربه‌زیری
تشکر از فریدون مشیری🙏؛

که در این شعر ما را داد یاری
زورو؛ عبّاسعلیِ ذوالفقاری

#زورو
@zorro_ch

https://www.instagram.com/bazgashtezorro
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗡z

دیدن روی هلال مَهِ نو
(فیلمبردار: #زورو ! )

«دیروز غروب هلال ماه رو دیدم»
به #ستاد_استهلال یه‌خُرده ... (گیر دادم!)

دو نکته دیگه اینکه:
غروب آفتاب ساعت شیش بود و هلال مذکور تا ساعت هفت و‌ نیم شب هم قابل رویت بود و بعد غروب کرد، که قاعدتاً نباید اینجوری باشه و هلال شب اوّل گاهی فقط واسه لحظاتی کوتاه طلوع می‌کنه و بعد غروب می‌کنه

در ضمن این هلال طوق‌دار هم بود، که شاید توی فیلم هم مشخص باشه (به‌گمانم طوق‌دار بودن هلال یعنی ماه شب اول نیست)

با اینهمه نظر دوستانی که در علم نجوم تخصص دارند رو هم می‌شنوم🙏🌺

از همه‌ی اینا هم بگذریم، این بیت سعدی رو می‌شه ضمیمه فیلم کرد :

با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری
ماه نو هر که ببیند به همه‌کس بنماید

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗡z
سعدی در هایپر استار ! 😁
شعرخوانی #زورو

#کاسبان‌خرده‌پا و #دستفروش‌ها را دریابیم 🙏🙏🙏

" از دفتر خاطرات #سعدی "

«همی یادم آید ز عهد صِغَر
که عیدی برون آمدم با پدر»

سوی #هایپر_استار رفتم چو قوش!...
«پدر، ناگهانم بمالید گوش»:

که مُصلِح! عزیزم ! به وقت خرید...

متن کامل شعر 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/1196


https://www.instagram.com/bazgashtezorro

@zorro_ch
🗡z

🌹با یادی از زنان مبارز (آزاد و در بند) / دختران خیابان انقلاب و... 🌹

به ضحّاکا و به افراسیابا
بگین ایران همیشه روسپیده

با اون کُشتارها و... فکر کردین
که پوستِ "شیر" به دُمبِش رسیده!!!؟

نه، اینجا _این وطن _ تا بوده و هست،
سرای عشق و لبخند و امیده

آره بازم بِجَنگین تا بجنگیم....
که این شب واسه ماها صبحِ عیده

بِتَرسین و بترسین و بترسین
از آهِ مادرای داغ‌دیده

بترسین _مثل سگ! _ از اون جَوونا
که دیگه جون‌شون به لب رسیده

نَشین از مرگ‌ِ سُهراباش دل‌خوش
که این کشور پُر از گُردآفریده

پی‌نوشت:
... زنی بود بَر سانِ گُردِ سوار
همیشه به جَنگ اندرون نامدار
کجا نام او بود گردآفرید
که چون او به جنگ اندرون کَس ندید....
(شاهنامه / رزم رستم و سهراب)

#زورو
تو را من چشم در راهم 👇

https://www.instagram.com/bazgashtezorro

@zorro_ch
🗡z

یک‌روز در اسفند، یکی نصفِ نهال!
پیش دوهزار دوربین کاریدید!!!

یک‌هفته هزار جنگل #زاگرس سوخت
یک‌لحظه ز روی تخم‌تان جنبیدید!؟

این است شِگرد مملکت‌داری‌تان
چِل‌سال.... (خلاصه اینکه در کُل ری... ! )

اصلاً شما را چه به #درختکاری !؟ بِروید و این اندک نم و نای باقیمانده در سفره‌های آب زیرزمینی را هم با زور بِکِشید بیرون و تزریق کنید در باسن صنعت گلخانه‌داری‌تان! ؛ تا فلفل‌دلمه‌ای‌ها و گوجه و خیار درختی‌ها برای‌تان #ارز بیاورد، تا شاید چهارصباحی بیشتر بر اَریکه قدرت تکیه بزنید... درخت که فقط سایه دارد و اکسیژن که برای شما ارز نمی‌آورد که چاله‌چوله‌های موشک‌پرانی‌ها و انرژی هسته‌ای‌تان را با آن پُر کنید

#زورو
@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
2025/07/03 09:11:15
Back to Top
HTML Embed Code: