✍🗡z
به کاسب‌های بی‌انصاف!
(با تشکر از همکاری صمیمانه #دکتر_شفیعی_کدکنی و #سعدی )

✅ شعرخوانی #زورو

... شب عید دیگر چو انصاف نیست
دگر افسر و شحنه علّاف نیست
شده شهر از خِیل اشرار پُر
ز بقّال و کاسب همه جیب‌بُر! ...

#انصاف ، #وجدان
گشتیم نبود نگرد نیست!

پی‌نوشت:
این دو تا شعر که اوّلیش دست دوّمه و در حد "نو" ! _و به نظر خودم فُکاهی هستند تا طنز؛ لااقل طنز زورویی! نیستند😁_ حاصل طبع‌آزمایی‌هام در ابتدای کار و همون اوایل دهه هشتادند... تا چه قبول افتد و چه در نظر آید

متن کامل یکی از شعرها 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/1213

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro

✍🗡z

«مرثیه‌ای برای #ماهی‌های‌قرمز ِ سیاه‌روز! »

سپیدارها «سبز» شدند، ابرهای «خاکستری» «سپید» ، آسمانِ «کبود»، «آبی»... و باز هم ما ( آدم‌های «روشن»فکر ) روزگار ماهی‌های «قرمز» را «سیاه» کردیم

#زورو

ادامه مطلب در پُست بعد 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2476

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro

✍🗡z

«روزگار سیاه ماهی‌های‌ قرمز»

ادامه از پُست قبل 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2475

چند سالی‌ست که دَمدمای عید کمپین نخریدن ماهی قرمز برای سفره هفت‌میم! به راه می‌افته و البته مثل بقیه کمپین‌های ما ایرانی‌ها چندان هم موفق نبوده! (متاسفانه و یا خوشبختانه!!!) ، حالا من نمی‌خوام وارد اون بحث بشم، شاید هم اصلاً چندان موافقش هم نباشم! و نمی‌خوام مته به خشخاش بذارم... اما اگه بشه ضمن حفظ این سنت یا رسم یا هر چی اسمش رو بذاریم، تلفات این کار رو کمتر کنیم که ایرادی نداره، داره!؟

حالا بهتون می‌گم چطوری: والا من نمی‌دونم اینا که روز اول اسفند هر سال صبح زود آفتاب‌نزده یه‌باره به تعداد قابل‌توجه در هر شهر «ماهی‌قرمزفروش»! می‌شند ماه قبلش چیکاره بودند و ماه بعدش چیکاره می‌شند!!؟ چطوری امرار معاش می‌کردند و بعد از برچیده شدن این بساط، بعد از عیدا چه‌جوری میخواند نون دربیارند!؟

اما حقیقت اینه که اینا دوتا ضرر دارند:  یکیش اینکه وقتی ماهی‌های رنگ و وارنگِ قرمز! جلوی چشم بچه‌ها باشه ، چشمشون می‌بینه و دلشون می‌خواد! و بابا ماماناشون هم که نخواند بخرند مجبور می‌شند! و ماهیی هم که اول اسفند بره توی تُنگِ تَنگ! ، تا موقع سال تحویل و سفره هفت‌سین، لااقل سه‌بار مُرده! و سفره هفت‌سین هم که لابد بی‌ماهی‌ قرمز نمی‌شه و این یعنی تلفات چندبرابر نسبت به حالت معمول و تقریباً ناگزیر! (؛اگه فقط از دوسه روز مونده به عید بساط خرید و فروش ماهی‌قرمز به‌راه باشه، مسلماً تلفات این کار خیلی کمتره)

ضرر دیگه این کاسبان نون‌به‌نرخ‌روزخورِ ابن‌الوقت! اینه که حال و هوا و سرخوشی «شبِ عید» (که اسمش روشه!) رو با زودتر از وقت معمول به سراغش رفتن، از بین می‌برند؛ اون اوقات خاطره‌ساز که فقط مختص «چند روز» قبل از عیده رو کم‌کم عادی می‌کنند و لوس و لوث!!! (؛ «اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بی‌قدر بودی!» )

کاش ارگان‌های مربوط به محیط‌زیست و دوست‌داران محیط زیست (البته اگه از خودکشی‌شدن! در زندان نمی‌ترسند😜😄) به جای راه‌اندختن کمپین نخریدن ماهی‌ قرمز... کمپینی راه می‌‌انداختند که خرید و فروش ماهی‌قرمز قبل از موعد مقرر! ؛«سه‌چهار روز به عید»، ممنوع باشه....
«کمپینِ به هم‌زدنِ بساط ماهی‌قرمز‌فروشان شیش‌ماه به‌دنیا اومده‌ی عجولِ پول‌پرست»!!!

#زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro

✍🗡z
مُشتُلُق؛ «برف، شکوفه، نوروز »
✅شعرخوانی #زورو #عیدانه

باز هم سبزه دمید
باز #نوروز رسید
شادمان باید بود
عشق باید ورزید
مَردمِ کشورِ جام و جمشید
شاد و خُرّم باشید
تا شود کور هر آن دیده که نتواند دید

... گور بابای فلان مجلس و بهمان دولت!
هرچه بی‌ربط به #شادی و به #آزادی و #موسیقی و #لبخند و #گُل است! ،
مُفت چنگِ تشنگان قدرت!
(اصلاً ارث پدرِ جنگ‌طلب‌های عزیز!)
«گُل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت»

پی‌نوشت:
متن کامل شعر 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/1201

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro

چه سال نو؟ چه بهاری؟ کدام نوروز؟ آه!
کدام سبزه؟ که روز وطن شده‌است سیاه

✍🗡z

حُولَ حالنا ... 😜😅
(دعای تحویل سال به سبک مسئولین نظام)

پی‌نوشت:
ما اینجاییم تا نذاریم بعضی چیزا فراموش بشه!

#زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro

بِکَن یاالله، بِکَن یاالله...

✅ دعای ویژه #شبهای_قدر
(و البتّه "هر شب شب قدر است اگر قدر بدانی"! )

✅ اَلغوث اَلغوث، خَلِّصنا مِن الرّیا یا رَب

اختلاف بین اُدَبا ! درباره #شب_قدر

✍🗡z
دعای ویژه سال نو
#شعرخوانی_زورو

خدایا! به قول شهرضایا «دیگه پِی حرف نِم‌ریا»! (؛ به حرف کسی گوش نمی‌دی) این شعر رو من ۱۴۰۱/۱/۱ گفتم و خوندمش، عید چهارصد و دو و چهارصد و سه هم بازم منتشرش کردم و حالا هم که نوروز چهارصد و چهاره، سالِ دیگه دیگه نخوام بذارمشا! :

در این ایّام عید و دیده‌بوسی
خدا ! (بی‌ پاچه‌خاری، چاپلوسی) ،

ز تو خواهیم ایرانی بدونِ
#عبای_چینی و #پوتین_روسی

پی‌نوشت:
البتّه با وجود این دعا ، همچنان این معمّا برایم حل نشده باقی مانده:
معمّایِ مُعَمَّم!
شبی در حوزه‌ای از سرزمینی
یکی گفت این معمّا با قَرینی:

تو که ای شیخ  " انگلیسیMade in "
چه‌جوری نوکر روسی و چینی!؟

(حافظ: سحرگه رَهرویی در سرزمینی
همی‌گفت این معمّا با قَرینی ...)


@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro

✍🗡z

#شعرخوانی_زورو
(با یادی از جانباختگان راه آزادی🖤)

چه سال نو؟ چه بهاری؟ کدام نوروز؟ آه!
کدام سبزه؟ که روز وطن شده‌است سیاه ...

سپیدموی و سیه‌پوش و زَردروی، وطن
زِ داغ کشتن صدها جوان، بدون گناه

به جای‌جای وطن جوی‌جوی خون شهید
روان ز چشم فلک خون از این غم جانکاه ...

#متن_کامل_شعر 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2185



@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro

تبریک نوروزی زورو
عباسعلی ذوالفقاری
شاعر مبارز.

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo

✍🗡z
#شعرخوانی_زورو

عید نوروز است و «اینَم آرزوست» !
(و این بهترین آرزوست ما را و ایران را و جهانیان و جهان را)

عیدِ من نیز مثل عیدِ شماست؛
زوج و فرد است اشک و لبخندم!

تا پس از این، چنان نباشد باز
هست سالی چنین خوشایندم:

هم برای شما و هم ایران،
سالِ بی‌شیخ آرزومندم!

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro

آداب روزه‌داری و روزه‌خواری!

به نام فلسطین، به کامِ بعضی‌ها!

این دهان بستی، «دهانی» باز شد😜😄

با خانوم شب عَیدیه رفتیم خِرید... 🛒 👠 🛍
«خرید عید» (به گویش شهرضایی )

شعر: زنده‌یاد #آشفته_شهرضایی
راوی: عباسعلی‌ذوالفقاری #زورو
تنظیم و میکس: #محمدپوررشیدی

پی‌نوشت:
استاد بزرگوار زنده‌یاد قاسم سیاره متخلص به آشفته شهرضایی (۱۳۹۰_۱۳۰۳)  یکی از شاعران شهیر استان اصفهان است که تا سن هشت سالگی در دهاقان روزگار می‌گذراند و پس از آن به همراه پدرش به شهرضا مهاجرت کرد و تا پایان عمر در شهرضا ماند. او سالها در " انجمن ادبی آشفته شهرضا" که هنوز هم پابرجاست، به آموزش و راهنمایی شاگردان بسیاری همت گماشت. اشعار وی در کتاب‌های "دیوان آشفته" ، "خوشه" ، "برگ سبز" و "ترجمان گُل شمع" در اختیار دوست‌دارانش قرار گرفته است.  هرچند او بیشتر به خاطر شعرهای جدی‌اش شهرت دارد اما طبع شوخ و شیرینش باعث شده بود که در طنز هم حرفی برای گفتن داشته باشد و مثلاً یکی از همکاران قدیمی نشریات "توفیق" بود و مجموعه‌ای از آثار طنزآمیزش در کتابی با عنوان "هَشلهفط" ( که برگرفته از کلمات هزل، شوخی، لطیفه، هجو، فکاهی و طنز است) گردآوری شده است.
استاد بهرام سیاره ( #پریش ) فرزند خلفش در شعر بود...

https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch